1401/09/26

دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه – ۲-۶-۱-انقطاع در توزیع سود – 1

۲-۶-اقلام تعهدی اختیاری

اقلام تعهدی دارای یک ویژگی مطلوب بوده و آن، ارائه معیاری خلاصه از گزینش حسابداری در یک واحد تجاری است. در تحقیقات مدیریت سود، معمولاً این اقلام به دو بخش تقسیم می‌شوند: اقلام تعهدی اختیاری و اقلام تعهدی غیر اختیاری، که نخستین بخش آن شاخص مدیریت سود می‌باشد(همان ماخذ).

به دلیل اینکه اقلام تعهدی اختیاری را نمی توان مستقیماً از طریق صورت های مالی مشاهده کرد، بایستی با بهره گرفتن از یک مدل، آن را برآورد نمود. در این مدل ها، میزان اقلام تعهدی غیر اختیاری مورد انتظار، برآورد شده و مقدار انحراف واقعی تعهدی مشاهده شده از این میزان را به عنوان اقلام تعهدی اختیاری فرض می نمایند. ‌بنابرین‏ اقلام تعهدی اختیاری حاصل از مدل مورد استفاده، به عنوان اقلام تعهدی اختیاری تعریف می‌شوند. اینکه آیا این اقلام، شاخص های خوبی برای مدیریت سود هستند یا خیر، به توانایی مدل در پیش‌بینی درست میزان تغییرات در شرایط فعالیت های اقتصادی (که بر اقلام تعهدی مؤثرند) بستگی دارد (همان ماخذ).

در بسیاری از مدل ها، اقلام تعهدی غیر اختیاری یک واحد تجاری از طریق میزان اقلام تعهدی گذشته واحد تجاری، طی دوره هایی که فرض بر عدم وجود مدیریت منظم سود است، برآورد می شود. این فرض در سال (۱۹۹۱) توسط جونز مطرح شد. روش دیگر برآورد، استفاده از یک رویکرد مقطعی[۱۹]و در شرایطی است که میزان اقلام تعهدی غیر اختیاری یک واحد تجاری در یک دوره از طریق اقلام تعهدی یک واحد تجاری قابل مقایسه در همان دوره، ارائه شود. این مدل نیز در سال (۱۹۹۴) توسط دفوند و جیامباولو[۲۰]مطرح گردید. چه در رویکرد سری های زمانی و چه در رویکرد مقطعی، مسئله این است که اقلام تعهدی، همراه با تغییر در شرایط فعالیت های اقتصادی تغییر می‌کنند. در مدل های جدیدتر سعی بر آن است تا این تغییرات با پارامترهایی بررسی شود که به طور فرض، اقلام تعهدی مورد انتظار را با تغییر در شرایط تعدیل می‌کنند(همان ماخذ).

در سال(۱۹۸۵)، هیلی[۲۱] با آغاز ساده ترین و نخستین مدل، مفروضات خود در حوزه رفتار مدیریت سود را با آرایش مشاهدات حاصل از نمونه اش در گروه هایی، آن هم بر اساس مفروضات رفتار مدیریت سود، آزمون کرد. صحت فرضیات، با مقایسه دوتایی[۲۲] میانگین کل اقلام تعهدی (هم مقیاس شده از طریق کل دارایی های سال قبل) بین گروه هایی آزمون شد که برای هر یک از آن ها، رفتار مدیریت سود متفاوتی فرض می شد. حاصل این طرح، مدل مدیریت سود زیر بود: (همان ماخذ).

=

(۲-۱)

در این فرمول، اقلام تعهدی اختیاری واحد تجاری i در دوره t، و کل اقلام تعهدی دوره t و کل دارایی های دوره t-1 واحد تجاری i هستند. هیلی (۱۹۸۵) جهت رسیدن به نتیجه در زمینه میزان مدیریت سود در یک گروه، نتایج معادله (۲-۱) را بین گروه هایی از مشاهدات مقایسه نمود، در حالی که دی آنجلو در سال(۱۹۸۶) اقدام به برآورد اقلام تعهدی غیر اختیاری واحد تجاری را از دوره های قبل نمود و ‌بنابرین‏ می توان آن را نسخه سری های زمانی مدل هیلی دانست. مدل دی آنجلو به شرح زیر است: (همان ماخذ).

=

(۲-۲)

در سال (۱۹۹۴) فریدلن[۲۳] محدودیت ثابت بودن اقلام تعهدی غیر اختیاری در شرایط مختلف فعالیت های اقتصادی را کنارگذاشت. وی با هم مقیاس کردن اقلام تعهدی از طریق فروش، هم در دوره برآورد و هم در دوره آزمون، فرض کرد که اقلام تعهدی غیر اختیاری، کسری از فعالیت عملیاتی ( با معیار فروش[s]) هستند. مزیت بزرگ این مدل، که به مدل تعدیل شده دی آنجلو(۱۹۸۶) معروف است، آن است که الزامی بر دسترسی به داده ها را ندارد. از طرفی، بر خلاف دیگر مدل های ساده، به جهت تغییر در شرایط، اقلام تعهدی غیر اختیاری را از دوره ای به دوره دیگر متغیر می‌داند. در مدل تعدیل شده دی آنجلو، اقلام تعهدی اختیاری از معادله زیر به دست می‌آید: (همان ماخذ).

(۲-۳)

=-

متداول ترین مدل برآورد اقلام تعهدی، مدل جونز[۲۴](۱۹۹۱) است. در این مدل، اقلام تعهدی غیر اختیاری به کمک یک رگرسیون OLS و با در نظر گرفتن تغییر در میزان فروش و اموال، ماشین آلات و تجهیزات به عنوان متغیرهای توضیح دهنده[۲۵] برآورد می شود. جونز پارامترهای رگرسیون را با داده هایی برآورد کرد که برای هر واحد تجاری، در فاصله ۱۴ و ۳۲ سال نوسان داشت و از این طریق، اقلام تعهدی غیر اختیاری در دوره آزمون را به دست آورد. مدل وی به صورت زیر است: (همان ماخذ).

(۲-۴)

=+++

در این فرمول، تغییر در میزان فروش از دورهt-1 تا دوره t برای واحد تجاری i، ناخالص اموال، ماشین آلات و تجهیزات بوده و جمله خطا برای واحد تجاری i در سال t است.در مرحله ی بعد، برای به دست آوردن اقلام تعهدی اختیاری، پارامتر برآورد شده از معادله (۲-۴) با داده های حاصل از دوره آزمون ترکیب می شود: (همان ماخذ).

=-

(۲-۵)

از زمان معرفی مدل جونز در سال (۱۹۹۱)، تغییراتی در این مدل ایجاد شده است. با بهره گرفتن از مدل جونز، اجرای الزامات شدید نوع داده ها برای روی داده های حاصل از روش مقطعی به آسانی قابل انجام بود. در این روش، ضرایب مدل جونز را با بهره گرفتن از رگرسیون گیری بر روی داده های جور شده[۲۶] (برای مثال، به سال و به صنعت) به دست می آورند. در مطالعات بعدی، در خود مدل اصلی تغییراتی ایجاد شد (همان ماخذ).

از جمله دچو و همکاران در سال(۱۹۹۵) ادعا داشتند که به دلیل اینکه فروش، به واسطه دریافتنی های متورم شده، مدیریت سود را در بردارد، به همین دلیل باید نخستین پارامتر را از طریق عامل تغییر در دریافتنی ها تصحیح کرد. ‌بنابرین‏ باید را به کار برد. در این فرمول، ، تغیر در دریافتنی های حاصل از فروش در فاصله دوره t و دوره t-1 واحد تجاریi است(همان ماخذ).

=+++

(۲-۶)

بنیش[۲۷](۱۹۹۸)، ادعا داشت که ویژگی تعدیل حساب های دریافتنی در مدل تعدیل شده جونز در معادله (۲-۶)، در حقیقت برابر با – است. ‌بنابرین‏ بنیش، مدل اقلام تعهدی تعدیل شده از بابت فروش های نقدی را مطرح کرد:

(۲-۷)

=+_++

ایده اصلی بنیش(۱۹۹۸)، این است که تغییر در فروش های نقدی، همانند تغییر در فروش، شاخص مناسبی برای تغییر در عملکرد اقتصادی است. با این اوصاف، مشخص نیست که مفهوم این سازه چه بوده یا اینکه چگونه درآمد، شاخص اثر تغییر در محیط اقتصادی واحد تجاری بر اقلام تعهدی می‌باشد(همان ماخذ).

دیچو و دی چو[۲۸] (۲۰۰۲) بر اساس تحقق جریانات نقدی، رویکرد دیگری از مدل سرمایه در گردش طرح کردند:

=++++

(۲-۸)

ایده اصلی دیچو و دی چو آن است که اقلام تعهدی سرمایه در گردش، معمولاً طی یک سال رخ داده و به شکل جریانات نقد، تحقق خواهند یافت. سرمایه در گردش، به طور گسترده ای، به عنوان معیار اندازه گیری کیفیت سود (و نه جهت کشف مدیریت سود) استفاده می شود، با این اوصاف، اقلام تعهدی سرمایه در گردش می‌تواند مدلی جهت کشف نوعی مدیریت سود باشد که بر اساس آن، جریانات نقد حاصل از فعالیت های واقعی،دستکاری می شود(دچو و دیچو،۲۰۰۲).

۲-۶-۱-انقطاع در توزیع سود

در روش شناسی این مطالعات، حول ۳ آستانه، انقطاع توزیع سود گزارش شده است:

1401/09/26

دانلود پایان نامه های آماده – تجزیه و تحلیل محیط:‌ تهدیدها و فرصت ها – 5

  1. تهیه یک شناخت نامه شخصی

یکی از مشکل ترین کارهای تخصصی این است که فرد خود را بشناسد (به درون خود راه یابد)؛ ولی این اصلی ترین گامی است که در راه تدوین استرات‍ژی شغلی باید برداشته شود. مدیر باید از خود بپرسد: آیا من درون نگر هستم یا برون نگر؟ درباره زمان، دستاورد کار، مسائل مادی و پدیده تغییر چه نگرش هایی دارم؟ ‌پاسخ ‌به این پرسش ها و پرسش های مشابه و روشن یا مشخص کردن ارزش ها می‌تواند به فرد کمک نماید تا مسیر حرفه یا شغل آینده خود را تعیین نماید (استانلی و دیگران، ۱۹۹۵).

سه گروه از مهارت ها وجود دارند.

    • مهارت های فنی.

    • مهارت های اکتسابی.

  • مهارت های قابل انتقال.

مهارت‌های فنی تخصص گرایی درون یک رشته خاص را مطرح می‌کند و فرد را قادر می‌سازد که یک شغل به خصوص را داشته باشد؛ مانند طراحی یک فرایند شیمیایی، عملیات ساخت تجهیزات و مانند آن. مهارت های اکتسابی ریشه در ویژگی‌های شخصی یک فرد مانند انعطاف‌پذیری، کنجکاوی، قدرت تصمیم‌گیری و بهینه سازی دارد. مهارت های قابل انتقال مهم ترین نوع مهارت ها در توسعه مسیر شغلی است. این مهارت ها را می‌توان از حرفه‌ای به حرفه دیگر و از یک حوزه صنعت به حوزه دیگر منتقل کرد. شناخت مهارت های قابل انتقال اولین قدم در خودآگاهی و برنامه‌ریزی شغلی است. این مهارت ها در هفت مقوله جای می‌گیرند:

۱- ارتباطات: نگارش، گفت وگو، گوش دادن، آموزش، مشورت، متقاعد سازی، مدیریت، تبلیغ و بیان احساسات.

۲- خلاقیت: تجسم، ذهنی سازی، ابداع، ایجاد، بداهه پردازی، تعبیر و تفسیر و استفاده از توانایی‌های هنری.

۳- تحقیق: جمع‌ آوری، ارزیابی و طبقه بندی اطلاعات.

۴- تشریح: استفاده از تحلیل‌های منطقی، توسعه چارچوب‌های کاری، تشخیص ضعف‌ها و شناخت شباهت ها.

۵- حل مسائل: تعریف یک مسئله، ارزیابی گزینه‌ها، تسلط بر راه حل‌ها و بهبود یک موقعیت.

۶- سازماندهی:از طریق دنبال کردن برنامه ها و دستور العمل‌ها، توجه به جزئیات، بایگانی، جستجو و طبقه‌بندی.

۷- ترکیب: تلفیق قطعات اطلاعات در یک کل به هم پیوسته، بررسی اطلاعات و بیان آن ها در یک شکل واضح (ریچارد و دیگران، ۲۰۰۲).

  1. تعیین ‌هدف‌های‌ شخصی و حرفه ای بلند مدت

هیچ هواپیمایی بدون برنامه پرواز از زمین بلند نخواهد شد. این پرسش مطرح است که مسیر شغلی مدیران تا چه اندازه برای آن ها روشن است؟ اغلب افراد در برابر برنامه ریزی شغلی (تعیین مسیر شغلی) مقاومت می‌کنند، زیرا آن مستلزم اتخاذ تصمیمات می شود. شخص با انتخاب یک هدف ،فرصت های دیگر (برای هدف های دیگر) را از دست خواهد داد. اگر شخص رشته حقوق را انتخاب کند حقوق دان یا وکیل خواهد شد و نمی تواند در همان زمان رشته پزشکی را دنبال کند و پزشک شود. مدیران در برابر تعیین هدف مقاومت می نمایند (می کوشند هدف مسیر شغلی خود را تعیین ننمایند) زیرا عوامل نامطمئن در محیط باعث می شود که نتوانند به تعهدات خود عمل نمایند. گذشته از این از این امر وحشت دارند که مبادا نتوانند به هدف های خود دست یابند و شکست موجب سر خوردگی آنان می شود (به اصطلاح آن را کسر شأن می دانند) .

ولی با درک عوامل موجود بر سر راه تعیین هدف، می‌تواند در مسیر افزایش تعهدات گام هایی را برداشت. نخست هنگامی که تعیین هدف های عملکردی به صورت بخشی از فرایند ارزیابی در می‌آید، تعیین هدف های مسیر شغلی ساده تر می شود. گذشته از این به ندرت امکان دارد که شخص همه هدف های مسیر شغلی خود را در یک لحظه از زمان تعیین کند، بلکه تعیین هدف یک فرایند مستمر و از نوعی انعطاف پذیری برخوردار است و شخص می‌تواند با توجه به تغییر شرایط در هدف های خود تجدید نظر نماید. عامل دیگری که موجب کاهش یافتن مقاومت بر سر راه تعیین هدف می شود همانا یکپارچه کردن هدف های بلند مدت با هدف هایی است که در همان لحظه باید تأمین شوند. برای مثال اگر هدف این باشد که شخص بخواهد پزشک شود، باید خواندن کتاب های زیادی را بپذیرد، زیرا برای گرفتن دانش نامه پزشکی چنین الزامی ضروری است (ریچارد و دیگران، ۲۰۰۲).

ولی تا چه اندازه باید از پیش برنامه ریزی نمود؟ پاسخ در اصل تعهد قرار دارد. اصل مذبور بیانگر این است که دوره زمانی برای انجام تعهدات ‌بر اساس تصمیمی تعیین می شود که امروز اتخاذ می‌گردد. از این رو چارچوب زمانی برای برنامه ریزی مسیر شغلی بر اساس شرایط مختلف فرق می‌کند. برای مثال اگر یک نفر بخواهد استاد دانشگاه شود لازم است برنامه را به گونه ای طرح ریزی نماید که بین ۷ تا ۹ سال دوره تحصیلات دانشگاهی را بگذراند. از سوی دیگر اگر هدف شخص این است که در آینده راننده تاکسی شود این دوره زمانی بسیار کوتاه تر است. به هر حال هدف بلند مدت را باید به هدف های کوتاه مدت تبدیل کرد. پیش از انجام دادن چنین کاری باید عوامل محیطی از جمله تهدیدات و فرصت ها را به صورتی دقیق مورد ارزیابی قرار داد (استانلی و دیگران، ۱۹۹۵).

  1. تجزیه و تحلیل محیط:‌ تهدیدها و فرصت ها

در تجزیه و تحلیل عوامل موجود در محیط داخلی و خارجی باید به عوامل مختلف توجه کرد. این عوامل عبارتند از عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فناوری و بوم شناسی. همچنین شامل بازار کار، رقابت و سایر عواملی می‌شوند که برای یک حالت خاص اهمیت دارند و بر تصمیم مربوطه اثر می‌گذارند. برای مثال پیوستن به یک شرکت در حال گسترش بدان معنی است که فرد برای مسیر شغلی خود به فرصت های بیشتری دست می‌یابد، در مقایسه با استخدام در یک شرکتی که در چرخه زندگی به حالت اشباع رسیده است و انتظار ندارد رشد کند. به هر حال برنامه ریزی موفقیت آمیز برای مسیر شغلی مستلزم این است که فرد به طور دائم فرصت ها ‌و تهدیدات موجود در محیط را مورد بررسی قرار دهد(تیمونس و دیگران، ۲۰۰۵).

نه تنها باید به عوامل موجود در محیط کنونی، بلکه به عوامل به وجود آمده در محیط آینده هم توجه کرد. این کار نیاز به پیش‌بینی دارد. از آنجا که باید عوامل زیادی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد، برنامه ریزی مسیر شغلی ایجاب می‌کند تا عواملی را انتخاب کرد که در مسیر موفقیت شخص اهمیت بیشتری دارند و بر آن ها تمرکز نمود.

  1. تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف شخصی

اگر مدیری بخواهد در برنامه ریزی مسیر شغلی خود موفق شود باید تهدیدها و فرصت های موجود در محیط را با نقاط ضعف و قوت خود مقایسه نماید. او می‌تواند توانایی ها یا مهارت های خود را به صورت زیر در نظر بگیرد: مهارت های فنی، انسانی و طرح ریزی. مدیران در سلسله مراتب سازمانی، با پست های مختلف دارای مهارت های متفاوت هستند، که برای مدیران رده پائین و سرپرستان مهارت های فنی و برای مدیران ارشد مهارت های طرح ریزی و اظهار نظرها اهمیت بیشتر دارند در حالی که مهارت های انسانی در همه سطوح اهمیت دارند (استانلی و دیگران، ۱۹۹۵).

1401/09/26

مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – اخلاق از دیدگاه امام علی (ع) – 2

علم اخلاق حتی با برخی از علوم وجه اشتراک دارد . مثلاً در علم اخلاق به‌تناسب نیاز ‌در مورد غرایز و کیفیت تأثیر و تأثر میان آن بحث‌های فراوانی وجود دارد . این بحث‌ها ازآن‌جهت که یک بحث روانی است به روانشناسی و طرح آن در علم اخلاق جنبه ارزشی غرایز مطرح است ، نه بعد عملی و فلسفی آن، هرچند علم و فلسفه می ­توانند در خدمت اخلاق و ارزش‌های اخلاقی قرار گیرد.

در زبان انگلیسی واژه اخلاق در قالب واژه­ های ((Moral)) و ((Ethics)) به معنای (( اخلاقی)) و ((علم اخلاق)) به‌کاررفته است . که این واژه ­ها به معنای کیفیت شخصیتی همگون با استانداردهای رفتاری درست و خوب و نظامی از(( ایده­های مربوط به رفتارهای درست و غلط)) و بالاخره (( عملکرد سنجیده و ارزشمند)) توصیف‌شده است. و واژه دوم به معنای(( مجموعه اصول مربوط به عملکرد درست (( یک نظریه یا یک نظام مربوط به ارزش­های اخلاقی و بالاخره (( دانش مطالعه ماهیت عمومی امور اخلاقی)) مورداستفاده قرار گرفته‌اند(شاملی، ۱۳۸۰).

پس در نتیجه علم اخلاق عبارت است از : (( مطالعه ارزش­ها در قلمرو و کردار انسانی و با مسائلی از این قبیل سروکار دارد: زندگی خوب برای همه انسان­ها چیست؟ چه رفتاری شایسته ماست؟ علم اخلاق می­خواهد ارزش‌هایی(( درست)) به‌مثابه مبنایی برای اعمال ((درست)) فراهم کند.)) (بازرگان، چاپ اول۱۳۸۰). و اخلاق را ‌می‌توان چنین تعریف کرد : اخلاق علمی است که از ملکات و صفات خوب و بدریشه‌ها و آثار سخن می­گوید. برخی از محققین (( برسی رفتار و کردار آدمی در حوزه ارزش­شناسی را اخلاق یا علم اخلاق می­نامند. حکمای اسلامی عملی را که بر اساس خرد و اعمال آگاهانه انجام ‌می‌گیرد و عمل مطلوب انسانی و شرط لازم بر عمل اخلاقی می­دانند و باید که نیت و رضای الهی نیز در آن ملحوظ شود.))( تقی پورظهیر،۱۳۸۰).

اخلاق از دیدگاه امام علی (ع)

امام به عنوان اولین کسی که درباره مکارم اخلاق دست به نگارش زد، اخلاق را شامل شکوفا شدن تمام ابعاد مثبت انسانی می­داند که از حدود خوش‌رویی و نرمی در برخورد با همنوعان فراتر رود و انسان را در پیمودن و رسیدن به هدف اعلای زندگی کمک نماید.

امام علی (ع) فرموده است: (( لوکنا لا نرجو جنه و لا نخشی ناراً و لا ثوابا و لا عقباً لکانَ ینبغی لَنا ان نطالب بمکارم الاخلاق فانها مما سبیل النجاح)). (مستدرک وسایل،ج۱۱،ص۱۹۳)

اگر به فرض، امیدی به بهشت و ترسی از دوزخ نداشته باشیم اگر فرضاً ثواب و عقابی در قیامت نباشد بازهم لازم است از خود مکارم اخلاقی و سجایای انسانی را مطالبه نمائی‌ام، زیرا قرار گرفتن صفات پسندیده و به کار بستن آن‌ ها از عوامل مؤثر رستگاری است و در زندگی بشر مایه خوشبختی و سعادت است . ازنظر امام علی(ع) عالی‌ترین سرمایه و افتخار اخلاق پسندیده است و سجایای اخلاقی و صفات انسانی، رمز کاریابی و موفقیت و بهترین وسیله برای سازگاری با دیگران در اجتماع است چرا که حسن خلق و رفتار پسندیده می ­تواند آدمی را در نظر مردم عزیز و محبوب نماید و موجب آسایش مادی و معنوی او را فراهم نماید.

در نهج‌البلاغه آمده است : ((اکرم الحسب حسن الخلق)) (( عالی‌ترین مایه بعد و شرف آدمی، حسن خلق است.))

( نهج‌البلاغه، ص۱۰۹۴).

و همچنین امام علی(ع) اخلاق پسندیده را عامل جذب و استحکام رابطه دوستی می­داند و می­فرمایند:

(( من حسن خلقه کثر محبوه و انست النفوس به))( غرور الحکم). (( کسی که اخلاقش نیک باشد، دوستانش فراوان و مردم با او انس می­ گیرند.))

و ‌با اینکه اخلاق ناپسندیده نیز باعث می­ شود که دیگران از دور از پراکنده گردند در همین ارتباط می­فرمایند:

(( من ساء خلقه اعوزه الصدیق و الرفیق))( همان). (( کسی که به اخلاق باشد ، دوستان و رفیقان او پراکنده می­شوند و او را رها ‌می‌کنند.))

امام معتقد است افرادی که اخلاق ناپسند دارند به لحاظ روحی و روانی در عذاب و ناراحتی هستند و باعث می­ شود که زندگی بر آنان سخت بگذرد امیرالمؤمنین می­فرمایند:

(( سوءالخلق نهد العیش و عذاب و النفس)) (( چه کسی غم و اندوهش از همه بیشتر است؟ فرمودند : (( اسوئهم خلقاً !))( مستدرک الوسائل، جلد۲، ص۳۳۸).کسی که از همه اخلاقش بدتر است.

همان طور که بیان شد اخلاق ناپسند باعث آشفتگی روحی و روانی می­گردد و فرد به دلیل عدم ارتباط درست صحیح به لحاظ اخلاقی منزوی می­گردد و احساس غم و اندوه می­ کند.

افرادی که موردتوجه خداوند هستند دارای اخلاق نیکو و پسندیده هستند در این‌ارتباط مولای متقیان امام علی (ع) می­فرمایند:

(( اذا حب الله عبداً خیراً رزقه قلباً مسلماًً و خلقاً قویماً))( غررالحکم، ۱۳۶۲،ج۳،ص۱۶۷).

((هنگامی که خداوند بنده­ای را دوست بدارد به او قلب سلیم و اخلاق معتدل و شایسته می­دهد.))

ازنظر امام برترین صفات تواضع و حلم و انعطاف‌پذیری و مدارا کردن با دیگران است چراکه هر یک از صفات باعث می­ شود فرد توانایی سازگاری در زندگی اقوامی را کسب نماید حضرت می­فرماید:

((اشرف الخلائق التواضع و الحلم ولین الجانب)) برترین صفات اخلاقی، تواضع و حلم و نرمش انعطاف­پذیری و مدارا است. (غررالحکم، ۱۳۶۷،ج۲، ص۴۴۲)

و نیز توصیه ‌می‌کنند که: (( خالطوا الناس مخالطه ان متم معها تبکوا علیکم و ان عشتم خطوا الیکم)) (همان، ص۱۲۳).

(( با مردم چنان آفرینش و رفتار نمایید که اگر در آن حال مردید در جدایی بر شما بگیرند و اگر زنده ماندید خواهان معاشرت با شما باشند.))

در تعاملات و روابط اجتماعی امام علی(ع) مردم را متوجه نیروی باطنی و درونی­شان می­ کند و تأکید بر وجدان اخلاقی دارد و هر انسانی را موظف می­داند که در برخورد با دیگران از ندای درونی خود پیروی کند و خواهش فطرتش را معیار عمل با دیگران بداند.

حضرت به شیخ شامی می­فرماید:

(( با شیخ ارض ما ترسی لنفسک و اَت الی الناس ما تحب ان یوتی الیک)) برای مردم آن را بخواه که برای خود می­خواهی و با دیگران طوری رفتار کن که مایلی درباره­ات آن‌چنان کنند.))

امام (ع) نیز در بحث اخلاق به محیط زندگی افراد اشاره می­ نماید و معتقد است که محیط­های پاک غالباً افراد پاک و محیط­های آلوده افراد ناپاک را پرورش می­دهد و چنان محیط زندگی بر اساس فضیلت و پاکی استوار باشد به‌تدریج اخلاق پسندیده در فرد ریشه می­ کند و با تداوم آن عادت می­ شود و همواره در سیر سعادت گام برمی­دارد و نیز اگر در محیطی ناپاک ریشه کند،اخلاق ناپسند را نیز کسب می­ کند و باعث بدبختی او خواهد شد و همچنین اشاره به نقش وارث در اخلاق دارد که می­فرماید:

حسن الاخلاق برهان کرم الاغراق، اخلاق پاک و نیک، دلیل وارث­های پسندیده انسان است ( غررالحکم،۱۳۷۷). و نیز معتقد است که ادب و تربیت صحیح و فضائل را فرزندان از پدران خود به ارث می­برند.

امام علی(ع) دانش و معرفت و افزایش آگاهی از مبدأ و معاد و اطلاع از آثار و پیامد­های فضائل و رذایل اخلاقی را در پرورش اخلاق مؤثر می­داند و می­فرمایند:

(( یسیر المعرفه یوجب الذهد فی الدنیا)) مختصر معرفت و آگاهی ، موجب زهد در دنیا می­ شود.( غررالحکم، ۱۳۷۷، ج۱،ص۱۵۴).

معرفت و شناخت و آگاهی باعث پاکی اعمال و اخلاق می­ شود و در حدیثی می­فرمایند :

(( لن یزکی العمل حتی یقار نه العلم)) هرگز اعمال آدمی پاکی نمی­ شود ،مگر اینکه قرین با علم و معرفت گردد))( همان).

1401/09/26

پایان نامه -تحقیق-مقاله | فصل دوم – بررسی وضعیت حقوقی شرط مجهول در معاملات – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-به دستور ماده ۱۰ قانون مدنی که قراردادهای خصوصی را نسبت به طرفین آن نافذ می‌داند بایستی شروط فاقد شرایط اساسی صحت را صحیح دانست.

۳-ظاهر ماده ۱۹۰ ق. م و مواد بعدی آن این است که شرایط اساسی صحت معاملات مذکور در آن مواد، مربوط به قراردادهایی است که مستقلاً انشاء می شود و از شرط ضمن عقد که وجود انشایی و اعتباری مستغلی ندارد، منصرف است. ‌بنابرین‏ دلیلی بر لزوم رعایت شرایط اساسی صحت قراردادها در شروط ضمن عقد وجود ندارد و اصل عدم لزوم است.

نتیجه حاصل از این نظر این است که شرط غیرمعین، شرط مجهولی که موجب جهل به عوضین نشود و نیز شرطی را که رضای مشروط علیه به آن ها ناشی از ا کراه یا اشتباه باشد، باید صحیح و معتبر و لازم الوفا دانست. برای مثال، اگر در ضمن معامله ای بر مشتری شرط شود که تمام پول نقد موجود در حساب بانکی اش متعلق به بایع باشد، چنین شرطی صحیح و لازم الوفاست و مبهم و مجهول بودن موضوع شرط موجب بطلان آن نمی شود.

عده ای از فقهای امامیه[۳۱] نیز صحت شرط مجهول را در صورتی که موجب جهل به عوضین نشود، تأیید نموده و شرط معلوم بودن موضوع معامله را که از شرایط اساسی صحت و قواعد عمومی معاملات است قابل تسری به شرط ندانسته اند و در استدلال بر نظر خویش، ضمن رد ادله قائلین به بطلان شرط مجهول، الحاق احکام مبیع و ثمن( قواعد عمومی معاملات) را به شرط و اشتراط علم در موضوع مجهول را بلادلیل دانسته و اضافه نموده اند که حدیق وارده از پیامبر(ص) مبنی بر نهی از مطلق غرر (نهی النبی عن الغرر) نیز از حیث سند ضعیف و غیرقابل استناد بوده و ضعف سند نیز به عمل اصحاب جبران نشده است. به علاوه، وجود چنین جمله ای در کتب روایت و حدیث ثابت نگردیده است و بر فرض جبران ضعف سند به واسطه عمل اصحاب نیز، حدیث منصرف به معامله مستقل است نه به شرطی که تبعاً‌ضمن عقد دیگری قرار گرفته است.[۳۲]

بند دوم – نظریه لزوم رعایت شرایط اساسی صحت معاملات

بعضی دیگر از حقوق ‌دانان، رعایت شرایط اساسی صحت معامله را در شروط نیز ضروری دانسته و استدلال نموده اند که تبعی بودن شرط هیچ تغییری در ماهیت آن نمی دهد. شرایط مندرج در ماده ۱۹۰ ق. م ناظر به همه قراردادها و تعهدات است و شروط ضمن عقد نیز هیچ امتیازی بر سایر تعهدات ندارند.[۳۳] به علاوه لزوم رعایت برخی از شرایط اساسی صحت را از دقت در مفاد مواد ۲۳۲ و ۲۳۳ ق. م می توان دریافت . برای مثال ، لزوم مفید بودن شرط، (بند ۲ ماده ۲۳۲ ق. م) ضرورت مالیت داشتن موضوع شرط را نیز می رساند زیرا، در قراردادهای مالی به طور معمول هر امر که فایده داشته باشد مالیت نیز دارد مگر در مواردی که فایده منظور در عقد جنبه معنوی داشته باشد یا لازمه مشروعیت شرط (بند ۳ ماده ۲۳۲ ق. م ) مشروع بودن موضوع و جهت آن است و بداهتاً شرطی که هدف از آن تحقق امری نامشروع باشد، داخل در شرط نامشروع است. ‌بنابرین‏، می توان گفت که «‌نویسندگان قانون مدنی نخواسته اند اجرای قواعد عمومی قراردادها را ‌در مورد شرط ممنوع سازند بلکه هدف این بوده است که آن گروه از قواعد که در لباس شرط، چهره ویژه ای پیدا می‌کنند مورد تأکید و اشاره قرار گیرد.»[۳۴] و در نتیجه، شرط فاقد شرایط اساسی صحت معامله را نمی توان واجد اعتبار دانست. برای مثال، چنانچه در عقد بیع شرط شود که مشتری مالی را به بایع منتقل نماید، چنین شرطی به لحاظ مجهول بودن موضوع آن باطل و بی اعتبار است.

بعضی از فقهای امامیه نیز در خصوص شرط مجهول، قول به بطلان را اختیار نموده اند و همان گونه که در خصوص قراردادها و تعهدات مبنای بطلان را غرری بودن معامله به لحاظ مجهول بودن موضوع آن، دانسته اند، در باب شرط نیز چنین مبنایی را اتخاذ کرده‌اند.[۳۵] کیفیت استدلال این دسته از فقها موید لزوم رعایت شرایط لازم در صحت معاملات ( قواعد عمومی تعهدات) در خصوص شروط ضمن عقد است. این دسته از فقها دو دلیل عمده بر نظر خویش ذکر نموده اند،

۱-آنچه در معاملات مورد نهی شارع قرار گرفته مطلق غرر است و به همین جهت، فقها به حدیث نهی غرر در ابواب مختلف معاملات استناد می نمایند. ‌بنابرین‏، بر فرض عدم سرایت غرر به بیع نیز لزوم غرر در اصل شرط کافی برای بطلان آن است. به نظر می‌رسد که چنین استدلالی یا با استناد به حدیث « نهی النبی عن الغرر» و یا با تمسک به روایت مشهور« نهی النبی عن بیع الغرر» و الغاء خصوصیت از بیع و تسری آن به سایر معاملات و از جمله شروط می‌باشد.

۲-هر شرط مجهولی به هر تقدیر مستلزم مقداری غرر در بیع است و جهل ‌به این شرط، به هر حال موجب جهل به احد عوضین می شود و بر این اساس، معامله مقرون به شرط مجهول به لحاظ غرری شدن اصل قرارداد، باطل و نتیجتاً شرط ضمن آن نیز بی اعتبار می شود هرچند به موجب استدلال دوم، بطلان شرط مجهول به لحاظ سرایت ابهام شرط به عوضین می‌باشد و در چنین صورتی با تمسک ‌به این عقیده نمی توان لزوم رعایت شرایط اساسی صحت معاملات را در خصوص شروط توجیه نمود اما دلیل اول و کیفیت تمسک به آن به ویژه با استناد به حدیث نهی از بیع غرری و الغاء خصوصیت از بیع و تسری آن به شرط، بیانگر اعتقاد به جریان شرایط لازم در معاملات، در خصوص شرط ضمن عقد است.

بند سوم – نظر برگزیده

از دو نظر ذکر شده ، نظر اول یعنی عدم لزوم رعایت شرایط اساسی صحت معاملات در شروط ضمن عقد قابل تأیید به نظر می‌رسد. زیرا ‌بر اساس قانون مدنی دلیلی بر بطلان شرط مجهول وجود ندارد به خصوص در جایی که چنین شرطی در زمان اجرا قابل تشخیص باشد.

در قانون مدنی، معلوم بودن شرط به عنوان یکی از شرایط عمومی صحت آن ذکر نشده و اصولاً دلیلی بر اعتبار علم داشتن به آن موجود نیست تا جهل به شرط موجب بطلان آن گردد.

به علاوه ، ماده ۲۳۲ ق. م در مقام بیان شروط باطل نسبت به شرط مجهول سکوت کرده و این امر نشانه آن است که بطلان چنین شرطی را نخواسته ا ست.

نکته دیگر اینکه حدیث نبوی نهی از غرر، دلالت بر بیع غرری دارد و تعمیم آن به سایر موارد فاقد دلیل شرعی است. ‌بنابرین‏ شامل شرط مجهول نمی شود. پس، شرط مجهول باطل نیست مگر اینکه موجب اختلال به ارکان اساسی عقد یعنی عوضین شود تا هم خود این شرط باطل شود و هم عقد را باطل کند. در غیر این صورت نه تنها عقد متضمن آن باطل نیست، بلکه خود این شرط را هم نمی توان فاسد دانست.

فصل دوم – بررسی وضعیت حقوقی شرط مجهول در معاملات

بعد از شناخت کلیاتی ‌در مورد تعاریف مختلف شرط، اهمیت و فایده آن ها و اقسام آن ها در عقد نکاح، در این فصل به بررسی وضعیت حقوقی شرط مجهور در معاملات می پردازیم تا شاید بتوانیم با بررسی وضعیت این گونه شروط و مقایسه آن ها با شروط ضمن عقد نکاح به نتایجی ‌در مورد وضعیت حقوقی مشروط مجهولی که ضمن عقد نکاح می‌آیند، برسیم.

بخش اول – لزوم معلوم بودن مورد معامله به عنوان یک قاعده کلی

1401/09/26

منابع پایان نامه ها | ۲-۴-۳-تعریف واقعیت درمانی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

هدف های مشاوره :از اهداف اساسی واقعیت درمانی ، کمک به مراجع برای یافتن شیوه های مؤثر به منظور رفع نیازها و یادگیری شیوه ی کنترل زندگی توسط خود مراجع می‌باشد . درمان باید در چارچوب واقعیت به ارضای نیازهای اساسی منجر شود . دو نیاز اساسی انسان در رویکرد واقعیت درمانی همان طور که گفته شد ، تبادل عشق و محبت و احساس ارزشمندی است . این دو نیاز در تشکیل هویت موفق فرد نقش مهمی دارند . در سایه ی امین این دو نیاز اساسی ، فرد قادر خواهد بود مسئولیت رفتارهای خود را به عهده گیرد . فرد با انتخاب بعد مسئولانه شخصیت خود می‌تواند هویتی موفق کسب کند .

فرایند مشاوره : همان گونه که اشاره شد اهداف اصلی واقعیت درمانی رشد مسئولیت پذیری و ایجاد هویتی موفق در فرد است . برای رسیدن ‌به این هدف ابتدا باید به مراجع کمک کرد تا آگاهی خود را افزایش دهد . هنگامی که مراجع نسبت به رفتارهای نادرست خود و شیوه های نامناسب کنترل محیط از سوی خود آگاهی پیدا کند ، برای یادگیری شیوه ها و رفتارهای جایگزین آمادگی بیشتری خواهد داشت . در فرایند مشاوره به مراجع کمک می شود تا میزان نزدیک بودن خواسته های خود را با واقعیت ارزشیابی کند ، رفتارهای را که به بهبود زندگی منجر نمی شوند شناسایی و با کمک مشاور شیوه های مناسبی برای ایجاد تغییر در آن ها اتخاذ کند . ‌بنابرین‏ در فرایند مشاوره ، اولین مرحله شناسایی رفتارهایی است که مشاور در صدد اصلاح آن است . مشاور به گذشته ی فرد توجهی ندارد و از پذیرش انتقال می پرهیزد . تشخیص عبارت است از شناسایی رفتار غیر مسئولانه. در فرایند مشاوره، مشاور از مراجع می‌خواهد ، کلیه ی راه حل های احتمالی حل مسئله را بنویسد . سپس به بررسی و تجزیه و تحلیل راه حل های پیشنهادی مراجع می پردازد . مراجع با همفکری او می‌تواند از بین راه حل های مطرح شده مناسب ترین راه حل را برگزیند ( گلاسر ۱۹۸۹ ) . از آنجا یی که در فرایند مشاوره از اصول یادگیری استفاده زیادی می شود نظریه های یادگیری به میزان زیادی مورد توجه مشاورانی است که از این روش درمانی استفاده می‌کنند ( کوری، ۲۰۰۱)

به منظور موفقیت فرایند مشاوره، مشاور باید مواردی را مورد توجه قرار دهد : ۱ – ایجاد ساختار و محدودیت در جلسات درمان .

۲ – احترام به مراجع .

۳ – تمرکز بر نقاط قوت و استعداد های بالقوه ی فرد که به موفقیت او کمک می‌کند .

۴– رشد فرایند ارزشیابی خواسته های قابل حصول به شیوه ای واقع گرایانه . ۵– آموزش مراجع به منظور شکل دادن طرح هایی برای ایجاد تغییر در رفتار .

به نظر گلاسر ( ۱۹۹۲ ) هنگامی که مراجع متوجه شود رفتارهای فعلی او نمی توانند خواسته های او را تحقق بخشند ، می‌تواند رفتارهایی را انتخاب کند که دستیابی به خواسته های او را تسریع می‌کنند . روش های ارائه شده از جانب مشاور به منظور تغییر رفتار او مؤثر واقع می شند . گلاسر و ووبولدینگ (۱۹۹۵) روش [۹]WDEP را برای استفاده در فرایند درمان توصیه کرده‌اند . هر یک از این حروف به مجموعه ای از راهبردها اشاره دارد : W بیانگر خواسته ها ( نیاز ها )، D بیانگر راهنمایی و عمل کردن، E بیانگر ارزشیابی وP بیانگر طرح ریزی است .

واقعیت درمانی به منظور مشاوره در زمینه ی فعالیت های اجتماعی ، آموزشی ، بازپروری ، مدیریت مؤسسات و رشد ارتباطات کاربرد دارد . این رویکرد در مدارس ، مراکز اصلاح و تربیت ، بیمارستان ها ، مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست و مراکز مشاوره مورد استفاده قرار می‌گیرد . گلاسر ( ۱۹۸۶ ) اظهار داشته است واقعیت درمانی به منظور حل بسیاری از مشکلات روان شناختی مورد استفاده قرار می کیرد . این روش ‌در مورد مشکلات هیجانی خفیف تا عمیق و ‌در مورد کودکان ، نوجوانان ، بزرگسالان و افراد پیر نیز کاربرد دارد . به نظر گلاسر ، مهارت تکنیکی درمانگر بر کاربرد این روش تاثیر بسیاری دارد . اگر درمانگر مهارت کافی داشته باشد می‌تواند افسردگی مراجعان را درمان کند ، افراد معتاد را در جهت یافتن زندگی نو یاری دهد، حس خود ارزشمندی را در نوجوانانی که دست به خود کشی زده اند ، افزایش دهد ، با افراد مبتلا به معلولت های شدید به خوبی کار کند و معلمان و مشاوران مدرسه را با شیوه های مناسب رفتار با کودکان آشنا سازد . درمانگر ماهر می‌تواند با توجه به ویژگی و مشکلات مراجع شیوه ی خاص او را انتخاب کند ، شیوه ای که به مراجع کمک می‌کند از طریق انتخاب رفتارهای مناسب و جایگزین کردن آن به جای رفتارهای مشکل ساز زندگی جدیدی را برای خود طرح ریزی کند . ( گلاسر ، ۱۹۸۶ )

رویکرد واقعیت درمانی یک رویکرد رفتاری است زیرا بر آنچه که شخص انجام می‌دهد تأکید دارد. (نه بر آنچه که او احساس می‌کند). اما رفتاری که گلاسر می‌گوید از بعد محرک و پاسخ رفتارگراها نیست، وی رفتار را در مقابل یک ملاک عینی که او آن را واقعیت می‌نامد، مورد ارزیابی قرار می‌دهد. این واقعیت می‌تواند، واقعیتی عملی، اجتماعی، اخلاقی باشد.

گلاسر می‌گوید: باید قالب‌های فکری و عادت‌های رفتاری ناپسندی که منجر به شکست فرد شده است به وسیله اعمال و رفتار جدیدی شکسته شود. چرا که مراجع دیگر نتواند گذشته را ملاک رفتار ناپسندش قرار دهد و با رفتار جدید عادت‌های جدید و خوب جانشین شود.

آنچه که تاکنون مطالعات نشان می‌دهد چنین نتیجه گرفته می‌شود: رشد شناختی، رشد عاطفی، رشد اجتماعی، رشد زیستی سبب رفتار و مولد رفتار ما بوده است. اما گلاسر می‌گوید: شما رفتار کنید تا رشدهای شناختی، عاطفی، اجتماعی و زیستی در شما اتفاق بیفتد.

نظریه متداول : رفتار رشد زیستی، شناختی . . .

نظریه گلاسر: رشد زیستی ، شناختی . . . رفتار

گلاسر اعتقاد دارد که تمامی رفتارهای انسانی برای برآوردن نیازهای اساسی فیزیولوژیکی و روانی است که برای همه یکسان وجود دارد.

داشتن هویت مهم‌ترین نیاز روانی انسان است که از بدو تولد در نظام زیستی انسان متولد می‌شود . پس از آن که فرد به دنیا می‌آید باید این نیاز او پاسخ داده شود اما این نیاز نیز مانند نظریه اریکسون و نظریه بالبی یک دوره نقش پذیری، حساس و بحرانی دارد که اوج آن در سنین ۱۰-۵ سالگی است. که می‌گوید: نیاز به هویت بعد از این سن به‌سختی و با درد و رنج اتفاق می‌افتد. (چون بایستی یک فرایند غلبه بر ناکامی‌ها نیز در این بین صورت بگیرد).

۲-۴-۳-تعریف واقعیت درمانی

    • واقعیت یعنی حقیقت، یعنی تشخیص درست از نادرست، تشخیص حق از باطل، واقعیت یعنی هر نوع تجربه به نوعی واقعیت است.

    • گفته می‌شود همه چیز واقعی است تنها چیزی که به واقعیت و ناواقعیت مفهوم می‌دهد این اصل است که پی‌آمدهای دور و فوری آن چیز را درنظر بگیریم.

  • رفتار واقعیت‌گرایانه یعنی:

رفتار و کرداری که هم پی‌آمدهای دور آن و هم پی‌آمدهای فوری آن درنظر گرفته شود و نتایج سبک سنگین شود و ارزیابی شود.

یعنی اگر لذت بعدی عملی بیشتر از تلاش و رنج آنی باشد آن را می‌توان کاری واقعیت‌گرایانه خواند.

  • رفتار ناواقعیت گرایانه یعنی:

یعنی اگر درد و رنج بعدی عملی بیش از لذت آنی آن باشد، ناواقعیت گرایانه است.

1 ... 55 56 57 ...58 ... 60 ...62 ...63 64 65 ... 227