فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – قسمت 32 – 2
ایجاد ارعاب و بازدارندگی عمومی
هدف کیفر تحمیلی به بزهکار، تنها برقراری تعادل اجتماعی، تنبیه خطای اخلاقی ارتکابی و مجازات مجرم به لحاظ عدم رعایت وظایف اجتماعی و ارضایِ افکار عمومیِ نگران و منزجر نیست. علاوه بر آن، لازم است هر مجازات آن طور انتخاب و اجرا شود که برای دیگران عبرتی باشد و کارکرد پیشگیرانه سودمندی را نیز ایفا کند، مجازات باید کمک کند تا جرمی که به وقوع پیوسته، دیگر بار چه توسط خود مجرم و چه توسط سایر شهروندان تکرار نشود.
در مورد نکته اخیر، کیفر تحمیلی باید برای دیگران یک درس و الگوی نجات بخش محسوب شود؛ در مورد نکته اول: یعنی کیفر باید طوری انتخاب و اعمال شود که موجب سرایت بدی به دیگران گردد. تنبیه برهکار باید کسانی که وسوسه تقلید از او را در سر میپروراند، به تأمل سودمند و مفید وادارد. به همین لحاظ است که قانونگذار، اغلب به هدف ارعاب انگیزی جمعی توجه دارد و بنابرین مجازاتهایی را پیش بینی می کند که به لحاظ شدت، سرعت و حتمیت اجرا، افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می دهند. هدف ارعابانگیزی در جوامع کهن در قالب اعمال تنبیههای وحشتناک و بیرحمانه، به منظور ترساندن بزهکارانِ احتمالی، جلوگیری از تکرار جرم توسط مجرمین و به وحشت انداختن اطرافیانِ آنان از طریق صحنه تنبیه، تحقق مییافت.(بولُک،۱۳۸۵: ۳۲)
از زمانهای گذشته اعتقاد به نقش ارعاب و بازدارندگی عمومی مجازاتها وجود داشته و اکنون نیز یکی از اهداف مهم اعمال مجازاتها محسوب میگردد. ارعاب حاصل از مجازات نه تنها برای بزهکاران می تواند مفید فایده واقع شود بلکه برای اشخاص دیگر به ویژه بزهکاران بالقوه و کسانی که به فکر ارتکاب بزه هستند نیز مثمرثمر است.بدین جهت لازم است هر مجازاتطوری انتخاب شود که برای دیگران درس عبرتی باشد و کارکرد پیشگیرانه سودمندی ایفا کند(همان: ۳۱). پس اعمال مجازات باید کمک کند تا جرمی که به وقوع پیوسته دیگر بار چه توسط همان مجرم چه توسط سایر شهروندان تکرار نشود.
در کنار این هدف مجازات، حقوق دانان یکی از خصوصیاتی که برای مجازات بر شمردهاند رسوا کنندگی است و معتقدند این خصوصیات مجازات علاوه بر بازدارندگی خاص باعث می شود عده زیادی از مجرمان بالقوه از ترس انکه آبرو و شخصیت اجتماعی خود را از دست بدهند از بزهکاری خوداری نمایند (صانعی، ۱۳۷۲: ۱۸۳). به نظر میرسد که این خصیصه مجازات نقش به سزایی در پیشگیری سایر افراد جامعه مخصوصا مجرمان بالقوه داشته باشد و اجرای مجازات در ملأعام این نقش را به خوبی ایفا می کند و این هدف را برآورده میسازد.
بنابرین مجرمی که از قانون تخطی کرده و حریم آن را نقض نموده لازم است به مجازات برسد و اجتماع از مجازاتش با خبر شوند چرا که اجرای کیفر در ملأعام باعث می شود که مجرمان بالقوه متنبه شوند و یا کسانی که در شرف انجام بزه هستند نتوانند به مقصود خود برسند و نیتشان را عملی نمایند.
با توجه به همه این مطالب میتوان گفت طرفداران اجرای مجازات در ملأعام معتقدند که یکی از وظایف مجازاتها که عبرت گیری دیگران و ارعاب انگیزی است با دیدن صحنهی مجازاتها و ترس حاصل از آن ها تحقق پیدا می کند. چنان که دما نیز معتقد است: هدف از اجرای مجازات در ملأعام و ارعاب ناشی از آن مهار کسانی است که تنها به لحاظ همین ترس از ارتکاب جرم خودداری میکنند (بولک،۱۳۸۵: ۳۴).
در خصوص اینکه اجرای مجازات در ملأعام با تحقیر و توهین مجرم به اشکال مختلف می تواند در بازدارندگی عمومی مؤثر باشد یا خیر تردید وجود دارد: نکته قابل ذکر اینکه در جوامع صنعتی کنونی که امکان شناخت مجرمان و کنترل و نظارت عمومی افراد جامعه نسبت به آن ها به حداقل تنزل یافته و احتمال به فراموشی سپردن مجرمان بسیار زیاد است، تحقق هدف ارعاب عمومی و به دنبال آن پیشگیری از ارتکاب جرایم توسط مردم مشکلتر خواهد بود. یکی از حقوق دانان در اینباره معتقد است که اجرای مجازات در ملاأعام زمانی تاثیر داشت که جامعه کوچک بود و از اخلاقیات تا این حد دور نشده بود[۵۶]. زندگی خاص شهری و ویژگیهای مربوط به آن نیز تا حدی در تحقق هدف ارعاب عمومی اجرای مجازات در ملأعام نقش دارد چنان که به نظر میرسد در جوامع و شهرهای کوچک، معرفی مجرم به افراد آن اجتماع نقش بیشتری در اصلاح خود مجرم و همینطور در ارعاب دیگران خواهد داشت.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت هرچند در خصوص اینکه آیا معرفی مجرم به همگان و مشاهده صحنه های مربوط به شناساندن مجرم که در برخی موارد منجر به اجرای برخوردهای غیر انسانی با مجرمین میگردد می تواند افراد اقشار مختلف جامعه مخصوصا مجرمان بالقوه را از ارتکاب جرایم بعدی منحرف سازد و باعث ایجاد رعب و در نهایت پیشگیری از ارتکاب جرایم توسط آنان گردد یا نه، تردید وجود دادرد ولی با این حال نمی توان تاثیر این مجازات را در کوتاه مدت و به طور مقطعی نادیده گرفت هرچند اجرای این مجازات در سطح گسترده ممکن است باعث از بین رفتن قبح جرایم گشته و به امری عادی تبدیل گردد. در اینجا لازم است به مطلبی اشاره شود و آن اینکه در گزارش رسمی رناک در روزنامهی رسمی ۱۸۹۴ میلادی در بخش مذاکرات مجلس آمده است: هرگاه منظرهی شکنجه و عذاب را مردم مشاهده نکنند بیشتر از آن میترسند و اگر مجرم را با مردم مواجه نسازد او بهتر متوجه کیفر اعمال خود می شود(گارو، ۱۳۴۴: ۵۳۴).
در اجرای مجازات در ملأعام در حضور افراد اجتماع باید به عوامل و شرایط مختلفی توجه داشت و نباید به گونه ای عمل کرد که افراد با دیدن صحنهی مربوط به اعمال این مجازات نسبت به مجرمین، از خود مجازات تنفر پیدا کنند، چراکه در این صورت نه تنها اثرات و اهداف مهم مجازات تحقق نمییابد بلکه اثرات ناخوشایندی نیز ایجاد میگردد و همین امر ممکن است باعث همدردی و همراهی افراد جامعه با مجرمین شود و حس ترحم آنان را برانگیزد و در هر صورت بهتر است با این نظر که ایجاد ترس در تودهی مردم و در نتیجه بازداشتن آن ها از ارتکاب جرایم در روزگار ما محل تردید است و پیشگیری عمومی با ارعاب دیگران زمانی حاصل میگردد که اوضاع اجتماعی و فرهنگی تحقق آن را ممکن سازد (اردبیلی، ۱۳۸۰: ۱۲۸) هم عقیده گردیم.
وقتی فردی مرتکب سرقت یا محاربه میشود برای واکنش مقطعی، (برای عبرت مردم) شخص در ملأعام اعدام میشود، که در این زمینه باید گفت، ممکن است عبرت در برهه زمانی کوتاه پاسخگو باشد، اما در درازمدت، تاثیر کمتری در جامعه خواهد داشت. ما نباید قضاوت عامه مردم را ملاک عمل قرار دهیم، ما نباید به صرف گفته های مردم در صحنه اعدام که عنوان میکنند باید اینگونه مجرمان به سزای اعمالشان برسند تصمیمگیری کنیم، بلکه در این زمینه باید نخبگان جامعه بیندیشند آیا چنین مجازاتی لازم است یا خیر؟ اگر لازم است در چه جرائم و چه کیفیتی ؟ عموم مردم ممکن است صلاحیت تخصصی در این زمینه را نداشته باشند.
فرم در حال بارگذاری ...