1401/09/26

دانلود فایل های دانشگاهی – قسمت 6 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

بیش از پنجاه سال، محققان درصدد بوده‍اند تا یک تعریف جامع از خرید آنی ارائه دهند(یو و فابر،۲۰۰۰). در گذشته خرید آنی به عنوان نوعی از “خرید بدون ‌برنامه‌ریزی” قلمداد می‍شد(کلاور [۴۶]،۱۹۵۰؛اپلبام[۴۷]،۱۹۵۱؛ وست[۴۸]،۱۹۵۱؛ استرن[۴۹]،۱۹۶۲؛ کاکس[۵۰]،۱۹۶۴؛ کلات و ویلت [۵۱]، ۱۹۶۷).

“خرید بدون ‌برنامه‌ریزی” به تمام خریدهای غیر‍منتظره و بدون برنامه قبلی اطلاق می شود(کلاور،۱۹۵۰؛ وست،۱۹۵۱؛پیرون[۵۲]،۱۹۹۳)که شامل خرید آنی هم می‍شد(هاسمن،۲۰۰۰) و با خرید‍های قابل انتظار و با برنامه قبلی تفاوت قائل شدند(وینبرگ و گاتوالد[۵۳]،۱۹۸۲). این نگرش خیلی مبهم است(کلات و ویلت، ۱۹۶۹) و به نزدیک بینی محدود ‌شده‌است(پیرون،۱۹۹۳). از این رو اهمیتی برای “آنی گرایی” در تصمیمات خرید قائل نیست(روک،۱۹۸۷) و مفهوم آن بسیار ‌پیچیده‌تر از خرید غیرمنتظره است(یون و فابر،۲۰۰۲). ولمان بیان می‍کند “آنی گرایی”، آگاهانه ‌برنامه‌ریزی نشده است و ناشی از مواجهه با محرک‍هاست(روک،۱۹۸۷).

خرید آنی خرید‍هایی را شامل ‌می‌شود که سطح بالایی از احساسات در آن به وجود می‍آید و کنترل منطقی کمتری وجود دارد و رفتاری بسیار واکنشی است.(وینبرگ و گاتوالد،۱۹۸۲)

روک و هاک[۵۴](۱۹۸۳) پنج جزء اساسی خرید آنی را معرفی ‌کرده‌اند:

    • میل ناگهانی و خودجوش به فعالیت(عمل خرید)

    • حالتی از عدم ثبات روانشناختی

    • آغاز کشمکش و اختلال روانشناختی

    • تقلیل ارزیابی عقلایی

  • نداشتن توجه به عواقب خرید آنی

اصطلاح خرید آنی اشاره به پدیده ای خاص‍تر و محدودتر از “خرید ‌برنامه‌ریزی نشده” دارد و تعریف‍کننده‍ی نوعی رفتار فیزیولوژیک محض است که به نحوی چشم گیر با نوع تفکر انتخابی ‌مصرف کننده تفاوت دارد(روک،۱۹۸۷).

ویژگی های خرید آنی در جدول زیر آمده است:

تحمیلی و اضطراری

بیشتر تلقی بد از آن می شود تا خوب

بیشتر قاپیدن محصول است تا انتخاب آن

تجربه ای سریع

خودجوش

تمایل به برهم زدن جریان رفتار مصرف کننده

بیشتر احساسی تا معقولانه

فرد دوست دارد که حس از کنترل خارج شدن به وی دست دهد

استرن انواع گوناگون خرید آنی که توسط مشتریان صورت می‍گیرد مشخص کرد. بر اساس وی ۴ نوع خرید آنی وجود دارد که به ترتیب عبارتند از: صرف یا محض[۵۵]، یادآور[۵۶]، پیشنهادی[۵۷]، ‌برنامه‌ریزی شده[۵۸].

جدول ۲-۲ ویژگی های خرید آنی

خرید آنی صرف(محض) زمانی اتفاق می‍افتد که مشتری محصولی را مطلقاً آنی خریداری می‍کند. چنین خریدی را “خرید نوظهور یا رها شدن[۵۹]” نیز نامیده‍اند. خرید آنی یادآور یا تذکردهنده، زمانی اتفاق می‍افتد که ‌مصرف کننده به خرید محصولی که یک نیازی را به ذهن می‍آورد یادآوری ‌می‌شود(استرن،۱۹۶۲). ممکن است برای ‌مصرف کننده زمانی آن نیاز یادآوری شود که آن محصول را تمام ‌کرده‌است یا تبلیغی را ‌در مورد آن محصول به یاد آورد که موجب خرید آنی ‌می‌شود. خرید آنی پیشنهادی، زمانی اتفاق می‍افتد که مشتری محصولی را می‍بیند و نیازی را برای آن متصور ‌می‌شود. خرید آنی برنام‍ه‍ریزی شده زمانی ممکن است اتفاق بیفتد که با وجود اینکه مشتری برنامه‍ای برای خرید خود ندارد اما به جستجو می‍پردازد و از آگهی‍های تبلیغاتی[۶۰] در بازار بهره می‍جوید.(اسمیت گوپتا و ژو هنگ و ویمال ساهو[۶۱]،۲۰۰۹).

پیش از ۱۹۸۲، تعاریف خرید آنی بجای تمرکز بر ” مصرف کننده” به عنوان محرک خرید آنی بر “محصول” متمرکز بود(هاسمن،۲۰۰۰). این ‌مصرف کننده است که یک انگیزش ناگهانی، اغلب قدرتمند و پایا را برای خرید ناگهانی چیزی تجربه می‍کند(روک،۱۹۸۷). گالدنسون[۶۲](۱۹۸۴) خرید آنی را یک انگیزش قوی، گاها سخت و یک تمایل ناگهانی به عمل بدون اندیشه معرفی می‍کند. خرید آنی ‌می‌تواند به عنوان فعالیت بدون تفکری که از طریق تحریک انگیزه و ادراک مشخص شده، مفهوم‍سازی شود. تحریکات می‍بایستی به میزان کافی قوی باشند تا بر محدودیت‌ها غلبه کنند(وینبرگ و گاتوالد،۱۹۸۲). در حالی که خرید بدون برنامه، تمایل به خرید با احساس مثبت، هیجان و انگیزه کمتر نسبت به خرید آنی در نظر گرفته شده است(پیرون،۱۹۹۳). اگر چه محققان زیادی(وینبرگ و گاتوالد،۱۹۸۲؛ روک،۱۹۸۷؛ پیرون،۱۹۹۳؛ روک و فیشر[۶۳]، ۱۹۹۵) بر این عقیده‍اند که ارزیابی خرید آنی به عنوان یک خرید بدون برنامه کافی نیست، وود[۶۴](۲۰۰۵) مخالف است و می‍گوید “خرید کالا یا خدمت با انگیزه‍ی نوظهوری، هیجان، مدگرایی، مقام، فرار از زندگی روزمره، سرگرمی یا سایر انگیزش‍های لذت جویانه می‍بایست به عنوان مهم‍ترین گونه‍های خرید بدون برنامه به شمار آید. ادبیات گذشته نشان ‌می‌دهد که ” تمام خریدهای بدون برنامه خرید آنی نیست “(گاردنر[۶۵] و روک، ۱۹۸۸) و تمام خرید‍های آنی بدون برنامه هستند(لایر،۱۹۸۹). خرید آنی به ‌عنوان خرید ‌برنامه‌ریزی نشده ای تعریف می‍گردد که قبل از ورود خریدار به فروشگاه پیش‌بینی یا برنامه ریزی نشده‍اند و مشخصه‍های آن عبارتند از: ۱) ‌تصمیم‌گیری نسبتاً سریع و ۲) پیش زمینه‍های ذهنی مطلوب برای خرید سریع. این نوع خرید در مقایسه با خرید‍های ‌برنامه‌ریزی شده، با انگیزه‍تر، مقاومت ناپذیرتر و اظطراری‍تر است. خریداران آنی دارای تفکر غیرانعکاسی هستند و از نظر عاطفی جذب موضوع خرید می‍شوند و به رضایت‍مندی سریع نیاز دارند. اختلافات اصلی میان خرید‍های آنی و ‌برنامه‌ریزی شده در میزان اطلاعاتی آشکار می‍شوند که قبل از تصمیم خرید جمع‍آوری می‍شوند و نیز طول مدت زمان زیادی که صرف فرایند ‌تصمیم‌گیری ‌می‌شود. دی آنتونی و شنسون(۱۹۷۳) این اطلاعات را تشریح کرده و توضیح ‌می‌دهند که با تصمیم خرید آنی مقادیر کمتری از اطلاعات توسط ‌مصرف کننده پردازش می‍شوند و از این رو زمان صرف شده برای تصمیم خرید نسبتاً کمتر از زمان ‌تصمیم‌گیری نرمال برای خرید آنی ‌می‌باشد.(لی و کیسن[۶۶]، ۲۰۰۸،۲۶۶-۲۶۷)

برای اینکه خریدی را در طبقه خرید آنی قرار دهیم، عدم ‌برنامه‌ریزی شرط لازم است نه کافی(پیرون، ۱۹۹۱). ‌بنابرین‏ سوالی که می‍بایست جواب داده شود این است که “چه میزان از خریدهای بدون برنامه، آنی است(وود،۲۰۰۵). کیسن و لی(۲۰۰۲،۱۶۴) این مسئله را با تعریف خرید آنی به عنوان “یک خرید بدون برنامه که با تصمیم گیری نسبتاً سریع و تمایل ذهنی در جهت مالکیت فوری” جواب ‌می‌دهد.

1401/09/26

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – قسمت 19 – 1

طبق نظر مراجع عالیقدر[۱۵۱] امور مالی واجبی که برعهده متوفی است اعم از حق الناس و حق الله از اصل مال میت برداشته می شود حج واجب و خمس و زکات و کفاره ی روزه یا نذر از واجبات مالی محسوب می شود حق الله است و از اصل مال کسر می شود و بدهکاری و رد مظالم حق الناس است و از اصل مال کسر می شود و فرقی نمی کند که ‌به این امور وصیت کرده باشد یا ورثه از آن اطلاع داشته باشند. ‌بنابرین‏ حتی اگر وصیت هم نکرده باشد بر ورثه لازم است اول این امر را انجام دهند و اگر وصیت کرده باشد و تصریحی کرده باشد که این امور را از ثلث او پرداخت کنند از ثلث محسوب می شود و اگر ثلث کافی شود باید از بقیه ی مال پرداخت شود حتی اگر ورثه راضی نباشند.

۴-۷-وصایای زاید برثلث:

موصی نمی تواند به بیش از یک سوم دارایی خود، وصیت کند[۱۵۲] ضمانت اجرای تجاوز به بخش دیگر یعنی دوسوم، بطلان وصیت نیست، آن چه در حدود بخش قابل تصرف (ثلث) است نفوذ حقوقی دارد و آنچه فراتر می رود، غیر نافذ می شود.

این مرز اختیار، برای حمایت از وارثان گذاشته شده است. پس اگر آنان از حق خویش بگذرند و کار مورث را اجازه دهند؛ مانع نفوذ وصیت، از بین می رود و مؤثر می شود (ماده ۸۴۲ قانون مدنی).

عقد غیر نافذ پیش از اجازه ی معتبر، از حیث آثار و کارایی، در حکم باطل است[۱۵۳] . حتی اگر وارثان بر فزونی وصیت اعتراض نکنند، دادگاه می‌تواند از اجرای وصیت بیش از یک سوم، خودداری کند؛‌زیرا که وصیت بیش از یک سوم، غیر نافذ است، دادگاه باید از اجرای آن خودداری کند؛‌مگر این که وارثان، آن تأیید کنند.

با وجود این، در فرضی که تجاوز به ثلث آشکار نباشد، تا زمانی که اشخاص ذی نفع، به آن اعتراض نکرده اند، دادگاه از پیش خود، به جست وجوی اعتبار وصیت، نمی پردازد و به عدم نفوذ، حکم نمی کند چرا که آغاز و اجرای این رسیدگی باید به درخواست ذی نفعان باشد[۱۵۴]

در این باب به چند مسئله فقهی اشاره می‌کنیم:

اجمالاً در نفوذ وصیت شرط است که زیادتر از ثلث مال او نباشد. و تفصیل آن، این که اگر وصیت در مرور واجبات مالی مانند زکات، خمس، کفاره و مظالم باشد، باید آن از اصل مال برداشته شود، هر مقدار که باشد و حتی اگر تمام مال متوفی را بگیرد. و اگر حتی وصیت نکرده باشد باید واجبات مالی او را از اصل برداند. همچنین وصیتی که مربوط به مال آمیخته با بدنی مانند حج باشد حتی اگر به واسطه ی فقدان واجب شده است، نیز همین حکم را دارد و بنابر اقوی از اصل مال برداشته می شود. اما در صورتی که وصیت، تملیکی و یا عهدی باشد، مانند این که وصیت نماید بعد از مرگ من، فقرا را اطعام نمایید و یا این که تا زیارت (امر استحبابی) برای من انجام دهید و یا روضه خوانی نمایید و مانند این ها، مخارج آن از ثلث مال است و درصورتی که بیش تر از ثلث مال شود ، فقط نسبت به ثلث مال نافذ است و زیادتر از آن را باید ورثه اجازه نمایند و اگر ورثه آن را اجازه نکنند باطل است. و فرقی نمی کند که وصیت در حال سلامتی انجام گرفته و یا در حال بیماری وصیت به واجب غیر مالی نیز اگر به مقدار ثلث احوال باشد، نافذ است؛ مانند این که وصیت کرده باشد ‌به این نماز و یا روزه ی استیجاری بگیرند و ذمه ی او بر این عبارت نیز مشغول باشد.[۱۵۵]

در هرآنچه گفته شد، تفاوت ندارد که وصیت به کسر مشاعی از اموال مانند نصف، ثلث، ربع و … باشد و یا به مال یعنی مانند پولی که در بانک دارد و … . همان طور که اگر به مقدار ثلث، وصیت کرده بود، وصیت او نافذ بود، و اگر هم به میزان نصف آن را وصیت نماید، تنها به میزان ثلث آن نافذ است و مابقی محتاج اجازه ی ورثه است. همچنین اگر به مال معینی همانند فلان باغ و یا فرش وصیت کرده باشد و یا به مقدار معینی پول همانند هزار دینار وصیت نماید؛‌باید قیمت همه ی اموال محاسبه گردد، درصورتی که بیشتر از ثلث اموال نباشد، نافذ است، وگرنه بیشتر از آن، محتاج به اجازه ی ورثه است[۱۵۶].

اگر ورثه بعد از مرگ مورث خود، وصیت او را حتی اگر بیش تر از ثلث باشد، تنفیذ نمایند آن وصیت، بدون اشکال نافذ است؛‌حتی اگر هم، آن را قبل از مرگ مورث رد نموده باشند. اما در صورتی که بعد از مرگ مورث آن را رد کنند، درصورتی که قبلا آن رذا اجازه داده باشند، آیا رد بعدی بی اثر است یا نه؟ دو قول وجود دارد که قول اول اقوی است[۱۵۷].

اگر ورثه تنها برخی از مقداری را که زاید بر ثلث مال است را اجازه نمایند تنها به همان مقدار نافذ است؛‌و وصیت زایده به آن باطل است[۱۵۸].

اگر برخی از ورثه، وصیت زاید بر ثلث اموال را اجازه کرده‌اند و برخی دیگر، آن را رد نمودند، وصیت تنها به کسانی که اجازه داده‌اند نافذ و نسبت به دیگران، غیر نافذ است. پس اگر صاحب وصیت، یک پسر و یک دختر داشته باشد، و وصیت کند که نصف مال را به زید دهید، مال او هیجده قسمت می شود و وصیت پدر تا حد شش سهم که ثلث همه ی اموال است، نافذ است و نسبت به زاید به ثلث که سه سهم است احتیاج به اجازه ی پسر و دختر دارد. اگر پسر اجازه دهد، از سه سهم، دو سهم دیگر آن صحیح است. در نتیجه هشت سهم به عمل به وصیت پدر خرج می شود ونسبت به سهم دختر، باطل است. و اگر دختر امضا نماید و پسر رد نماید وصیت پدر نسبت به یک سهم، نافذ است. پس هفت سهم به زید می‌رسد و نسبت به دو سهم پسر باطل است.[۱۵۹]

مسئله ۶: ثلث فقط زمانی برداشته می شود که تمام آن چه که باید از مال برداشت می شد، برداشت شده باشد، یعنی دیون او پرداخت و واجبات سالی او هم ادا شده باشد و در صورتی که مالی باقی بماند، ثلث آن جدا می شود.

فصل پنجم

تقسیم ترکه و مطالبه سهم الارث

مقدمه

با فوت شخص، اهلیت او برای دارا بودن حقوق از بین می رود ناچار دارایی به جا مانده از وی به ورثه اش انتقال می‌یابد. به همین سبب[۱۶۰] ارث را از اسباب تملک دانسته است. اغلب به جهت تعدد ورثه با وجود موصی له که برایش به جز مشاع وصیت شده است اگرچه ورثه واحد باشد- شرکت قهری در مالکیت ترکه به وجود می‌آید که هر یک از شرکای‌ در این اشتراک حق بهره برداری بالاستقلال خود بنمایند. تصرفات مادی آنان در ماترک ماذون به اذن سایر شرکا می‌گردد.

1401/09/26

مقاله-پروژه و پایان نامه | ۳-۱-۳٫ انواع روش­های تامین مالی غیر قرضی و سرمایه ­گذاری خارجی – 3

از منظر خرد و شرکتی
از منظر کلان و حاکمیتی

تولید کالاهای با کیفیت و قابل رقابت در سطح بین ­المللی و ملی

کمک به توسعه اقتصادی پایدار و ارتقای جایگاه جهانی کشور

تولید کالاهای با کیفیت و قابل رقابت در سطح بین ­المللی و ملی

کمک به توسعه اقتصادی پایدار و ارتقای جایگاه جهانی کشور

تامین منابع مالی مورد نیاز جهت اجرای پروژه­ ها

خلق فرصت­های شغلی جدید

دسترسی به بازارهای صادراتی جدید

افزایش میزان صادرات

ارتقای مهارت­ های مدیریتی

افزایش درآمدهای مالیاتی

انتقال فناوری و استفاده از دانش روز در تولید محصول

بالا رفتن حاشیه امنیت ملی به دلیل ذینفع شدن سرمایه ­گذاران و بنگاه­های خارجی در ثبات اقتصادی کشور

ایجاد ظرفیت نهادی در سطح بنگاه و زمینه تبدیل شدن به شرکتی بزرگ و سرمایه فرست

تامین بخشی از منابع مالی مورد نیاز اجرای پروژه­ ها در کشور به عنوان جایگزین یا مکمل منابع داخلی

۳-۱-۳٫ انواع روش­های تامین مالی غیر قرضی و سرمایه ­گذاری خارجی

سرمایه ­گذاری خارجی به عنوان مصداق و روش اصلی ناظر بر تامین مالی خارجی غیر قرضی خود انواع متنوعی از روش­ها و ترتیبات گاهاً پیچیده و ترکیبی را در بر ‌می‌گیرد که ارائه برخی تعاریف متداول و استاندارد مرتبط با اجزا و روش­های مربوطه را ضروری می­سازد. سرمایه ­گذاری خارجی مستقیم، غیر سهمی و
سرمایه ­گذاری خارجی قراردادی (ترتیبات قراردادی) سه مدل قابل تفکیک به عنوان روش­های انجام
سرمایه ­گذاری خارجی در یک اقتصاد میزبان هستند. علاوه بر این به دلیل پویا بودن و تحول و تکامل پیوسته این روش­ها در دنیای واقعی و توسط شرکت­ها و کسب و کارهای گوناگون و با توجه به مختصات رشته­ ها و فعالیت­های اقتصادی در بسیاری موارد این مرزها و خطوط تفکیک کننده کمرنگ و هم پوشانی­هایی ایجاد
می­ شود. تعاریف استاندارد سه روش سرمایه ­گذاری خارجی مرسوم در دنیا به شرح ذیل قابل ارائه است:

۳-۱-۳-۱٫ سرمایه ­گذاری مستقیم خارجی[۱۴۵]

عبارت است از سرمایه ­گذاری فرامرزی و مشارکت سهمی در فعالیت اقتصادی به میزان حداقل ۱۰ درصد به منظور اعمال مالکیت و کنترل و مدیریت فعالیت اقتصادی در کشور میزبان به صورت بلند مدت.

۳-۱-۳-۱-۱٫ سرمایه ­گذاری خارجی سهمی در قالب ترتیبات قراردادی

همانند سرمایه ­گذاری مستقیم خارجی است اما با دو تفاوت اصلی که عبارت است از:

* شخصیت حقوقی در کشور میزبان با هدف خاص و به صورت شرکت پروژه و به واسطه ترتیبات قراردادی موجود ایجاد و تأسيس می­ شود.

* عمدتاً حضور در کشور میزبان نامحدود نبوده و زمان آن در قالب قرارداد تعیین شده است.

روش­های سرمایه ­گذاری سهمی در قالب ترتیبات قراردادی روشی برای تامین مالی سازمان یافته پروژه­ ها است که با اعطای امتیاز از سوی دولت به شرکت­های بخش خصوصی (یا کنسرسیومی از شرکت­ها) برای احداث تأسیسات و امکانات زیرساختی و زیربنایی که معمولا توسط دولت ساخته و بهره ­برداری می­گردد و خدمات یا کالاهای تولیدی آن مورد استفاده عموم است اطلاق می­گردد.[۱۴۶]

۳-۱-۴٫ سرمایه ­گذاری خارجی غیر سهمی

ترتیباتی است که در قالب آن سرمایه­ گذار خارجی بدون تملک سهام (جزئی یا عمده) و داشتن کنترل مستقیم بر شرکت سرمایه­پذیر در قالب قراردادهایی نظیر قراردادهای لیسانس، فرانشیز، مدیریت، برون سپاری خدمات، قراردادهای ساخت، پیمانکاری اصلی و فرعی، هماهنگی و کنترل فعالیت­های شرکت­های همکار خود را در کشور میزبان صورت می­دهد. به عبارتی سرمایه­ گذار خارجی همچنان سطحی از کنترل بر عملیات شریک محلی را درحدود قرارداد فی ما بین حفظ می‌کند و به نوعی شرایط مالکانه و حضور در محل را همانند سرمایه ­گذاری خارجی دارا است بدون آنکه هزینه­ های فراوان سرمایه ­گذاری ثابت و در گردش، درآمدها با ارزهای گوناگون و مواجهه با تفاوت­های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور میزبان را متحمل شود.

گفتار دوم: شرحی بر قوانین مربوطه

۳-۲-۱٫ قانون تشویق و حمایت سرمایه ­گذاری خارجی

سرمایه ­گذاری خارجی متضمن انتقال دارایی مادی و غیرمادی از کشوری به کشور دیگر به منظور تولید ثروت است. این سرمایه ­گذاری به دو گروه عمده تقسیم می­ شود. گروه اول شامل مواردی است که سرمایه­ گذار علاوه بر اعمال مالکیت بر سرمایه، کلا یا بعضاً مدیریت و کنترل سرمایه را نیز به عهده دارد. ‌به این نوع سرمایه ­گذاری، “سرمایه ­گذاری مستقیم خارجی” [۱۴۷] اطلاق می­ شود. در این نوع از سرمایه ­گذاری، سرمایه­ گذار ممکن است نسبت به راه ­اندازی و تشکیل یک شرکت یا بنگاه اقتصادی جدید در کشورِ پذیرای سرمایه اقدام نماید و یا از طریق تملک بخشی از سهام یا سهم­الشرکه یک شرکت یا بنگاه اقتصادی موجود، نسبت به سرمایه ­گذاری و کنترل و مدیریت آن شرکت یا بنگاه اقتصادی مبادرت نماید. این نوع سرمایه ­گذاری خارجی مشمول “قانون تشویق و حمایت سرمایه ­گذاری خارجی” مصوب ۱۳۸۱[۱۴۸] و آیین­ نامه اجرایی آن است[۱۴۹].

ماده ۳ قانون تشویق و حمایت، سرمایه ­گذاری خارجی را به دو گروه (الف) و (ب) تقسیم ‌کرده‌است. از گروه (الف) تحت عنوان “سرمایه ­گذاری مستقیم خارجی” تعبیر شده است ولی برای گروه دوم عنوان خاصی بیان نشده است.در ماده ۳ آیین­ نامه اجرایی قانون مذبور به گروه دوم عنوان “سرمایه ­گذاری خارجی در چارچوب ترتیبات قراردادی” اطلاق شده است.

سرمایه ­گذاری­های موضوع بند (الف) ماده ۳ قانون تشویق و حمایت- که در این قانون از آن به “سرمایه ­گذاری مستقیم خارجی” تعبیر شده است- برای آن دسته از فعالیت­های اقتصادی مجاز است که بخش خصوصی
می ­تواند در آن فعالیت­ها سرمایه ­گذاری کند. ‌بنابرین‏، سرمایه ­گذاری در بخش­های اقتصادی که طبق قوانین جاری ایران در انحصار دولت است نمی­تواند به شیوه مستقیم انجام گیرد. در این نوع از سرمایه ­گذاری اعطای مجوز سرمایه ­گذاری، مستلزم توافق قبلی با یک دستگاه دولتی نیست و سرمایه­ گذار می ­تواند رأساً تقاضای خود را به سازمان سرمایه ­گذاری و کمک­های اقتصادی و فنی ایران تقدیم نماید.

سرمایه ­گذاری­های موضوع بند (ب) ماده ۳- که در آیین­ نامه اجرایی قانون تشویق و حمایت به “سرمایه ­گذاری خارجی در چارچوب ترتیبات قراردادی” خوانده شده است- برای کلیه فعالیت­های اقتصادی مجاز است؛ اعم از اینکه این فعالیت­ها در انحصار دولت باشد یا بخش خصوصی نیز بتواند در این نوع کارها فعالیت نماید. برخلاف سرمایه ­گذاری مستقیم، موضوع بند (الف) ماده ۳، سرمایه ­گذاری در چارچوب ترتیبات قراردادی، متکی به قراردادی است که بین سرمایه­ گذار و یک دستگاه دولتی منعقد شده، به موجب آن سرمایه­ گذار خارجی مجاز می­گردد که فعالیت اقتصادی خاصی را انجام دهد. این امر معمولاً از طریق تشکیل یک بنگاه اقتصادی جدید و یا تملک سهام یا سهم­الشرکه شرکت­های موجود انجام ‌می‌گیرد[۱۵۰].

1401/09/26

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | ۳) تصمیم­های عملیاتی و تأمین مالی شرکت – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۳-۳-۵-۱- عوامل مؤثر بر هزینه سرمایه

در یک محیط اقتصادی و تجاری عوامل مختلفی وجود دارند که بر هزینه سرمایه تأثیر گذاشته و موجب کاهش یا افزایش آن می­گردند(همان منبع،ص۱۹)۱. هزینه سرمایه (نرخ بازده مورد انتظار سرمایه ­گذاران) از دو بخش کلی شامل نرخ بهره بدون ریسک و صرف ریسک تشکیل می­گردد که متأثر از عوامل مذکور می­باشند. به عبارت دیگر از یک طرف شرایط عمومی اقتصاد، عامل تعیین کننده نرخ بهره بدون ریسک بوده و از طرف دیگر عواملی همچون شرایط بازار. تصمیم­های بازار تصمیم­های عملیاتی و تأمین مالی در میزان صرف ریسک مؤثر ‌می‌باشد.

  1. شرایط عمومی اقتصاد

شرایط عمومی اقتصاد میزان عرضه و تقاضای سرمایه و همچنین سطح مورد انتظار تورم را تعیین می­ کند. لذا همان گونه که در اقتصاد تقاضا برای پول مناسب با عرضه تغییر می­ کند، سرمایه گذاران نیز نرخ بازده مورد انتظار خود را تغییر می‌دهند و چنانچه افزایش در تقاضـا متــناسب با افزایش در عرضه پول نباشــد، سرمایه گذاران نرخ بازده مورد انتظار خود را افزایش خواهند داد. به همین ترتیب اگر تورم موجب کاهش قدرت خرید پول جدید گردد، سرمایه ­گذاران نیز انتظار نرخ بازده بیشتری را جهت جبران این زیان خواهند داشت.

  1. شرایط بازار

همـانـگونه که ریسک سرمایه ­گذاری افزایش می­یابد، سرمایه­ گذار نیز نرخ بازده مورد انتظار خود را افزایش می­دهد. این افزایش را صرف ریسک می­نامند. افزایش در نرخ بازده مورد انتظار به معنی افزایش هزینه سرمایه ‌می‌باشد. هر چه قابلیت فروش اوراق بهادار افزایش یابد نــرخ بازده مورد انتظار سرمایــه گذار کاهش می­یابد و در نتیجه منجر به تقلیل هزینه سرمایه شرکت می­گردد.

۳) تصمیم­های عملیاتی و تأمین مالی شرکت

تصمیم­های اتخاذ شده در یک شرکت بر روی ریسک شرکت مؤثر ‌می‌باشد. اگر مدیریت شرکت سرمایه ­گذاری را با سطح ریسک بالا بپذیرد و یا اینکه به میزان زیادی از بدهی سهام ممتاز استفاده نماید، ریسک شرکت افزایش می­یابد در نتیجه سرمایه ­گذاران نرخ بازده بالاتری را انتظار خواهند داشت و این امر سبب افزایش هزینه سرمایه می­گردد.

۴) سطح تأمین مالی

هر چه سطح تأمین مالی شرکت افزایش یابد، عواملی همچون هزینه­ های صدور و فروش اوراق بهادار، افزایش نسبت اهرمی و عرضه زیاد اوراق بهادار موجب افزایش هزینه سرمایه می­شوند.

۲-۳-۳-۵-۲- محاسبه هزینه سرمایه

در دنیای پیچیده تجارت، مـحاسبه هزینه سرمایه شرکت، توام با مشکــلات و دشواریهای عدیـده­ای ‌می‌باشد. به همین علت و به منظور تسهیل محاسبات، ناچار به لحاظ نمــودن پاره­ای از مفروضات می­باشیم. این مفروضات عبارتند از:

    1. ریسک تجاری ثابت

    1. ریسک مالی ثابت

  1. سیاست تقسیم سود ثابت

‌بنابرین‏ در محاسبات هزینه سرمایه باید فرض نمائیم که اولاً ترکیب منبع مالی تغییر نخواهد نمود، ثانیاًً ریسک سرمایه ­گذاری در پروژه­ های جدید مشابه با ریسک پروژه­ های انجام شده قبلی ‌می‌باشد و ثالثاً اینکه تغییری در نسبت پرداخت سود سهام به سهام‌داران ایجاد نشده و شرکت سیاست تقسیم سود ناشی را دنبال می­ کند. همان گونه که منابع تأمین مالی شرکت متنوع و متعدد بوده و شامل بدهی، سهام ممتاز سهام عادی و سود انباشته می­گردد. هزینه سرمایه شرکت نیز ترکیبی از هزینه هر یک از اقلام خاص آن یعنی هزینه بدهی، سهام ممتاز، سهام عادی و سود انباشته ‌می‌باشد.از آنجائی که هر یک از منابع تـأمین مالی، نسبتی از کل سرمایه شــرکت را تشکیل می­دهد، لذا هزینه سرمــایه شرکت نیز می­بایستی با توجه به نسبت هر یک از اقلام خاص در تأمین سرمایه شرکت محاسبه گردد. بدین لحاظ برای محاسبه هزینه سرمایه شرکت از میانگین موزون هزینه سرمایه استفاده می­نمائیم. فرمول محاسبه هزینه سرمایه شرکت به صورت زیر ‌می‌باشد :

( رابطه ۱-۳-۲ ) محاسبه هزینه سرمایه

Kf = (%D)(Kd)=(%Ps)(KPs)+(%CE)(Ke)+(%RE)(Kr)

جائی که:

Kf = هزینه سرمایه شرکت (میانگین موزون هزینه سرمایه)

Kd = هزینه بدهی ( بلند مدت )

KPs = هزینه سهام ممتاز

Ke = هزینه سهام عادی

Kr = هزینه سود انباشته

%D= نسبت بدهی بلند مدت به سرمایه شرکت

%Ps = نسبت سهام ممتاز به سرمایه شرکت

%CE = نسبت سهام عادی به سرمایه شرکت

%RE = نسبت سود انباشته به سرمایه شرکت

‌بنابرین‏ محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت مستلزم طی دو مرحله ‌می‌باشد. مرحله اول آن محاسبه هزینه هر یک از اقلام تشکیل دهنده سرمایه شرکت و مرحله دوم آن محاسبه نسبت مشارکت هر یک از منابع تأمین مالی در کل سرمایه ‌می‌باشد.

در ادامه به اختصار نحوه محاسبه هزینه هر یک از اقلام خاص سرمایه بیان می­ شود.

۲-۳-۳-۶- هزینه بدهی

هزینه بدهی به سادگی قابل محاسبه است. بدین ترتیب که هزینه بدهی برابر با نرخ بهره پرداختی بابت استقراض ‌می‌باشد. یعنی بهره پرداختی تقسیم بر ارزش بدهی :

(رابطه ۲-۳-۲) هزینه بدهی

بهره

Kd =

اصل بدهی

اما طرز محاسبه هزینه مربوط به زمانی است که تأثیر مالیات نادیده گرفته شود و اوراق قرضه به قیمت اسمی به فروش برسد. تأثیر وجود مالیات و فروش اوراق قرضه به کسر یا صرف و نیز تأثیر زمان سررسید بدهی بر هزینه سرمایه به شرح زیر است :

الف) تأثیر مالیات

بهره پرداختی بابت بدهی­ها ( استقراض ) یک هزینه قابل قبول مالیاتی است. با افزایش میزان هزینه بهره میزان مالیات پرداختی کمتر می­ شود. به طور خلاصه اینکه هزینه مؤثر بدهی ( به عبارتی هزینه بعد از مالیات ) کمتر از هزینه قبل از محاسبه مالیات است. با در نظر گرفتن تأثیر مالیــات معادله قبل به شرح زیر اصلاح می­ شود :

( رابطه ۳-۳-۲ ) هزینه بدهی با در نظر گرفتن تاثیر مالیات

Km = Ka(1-t)

Km= هزینه مؤثر بدهی

t= نرخ مالیات

ب) کسر یا صرف اوراق قرضه :

اوراق قرضه عموماً با قیمتی متفاوت با ارزش اسمی به فروش می­رسند. این اختلاف اصطلاحاً صرف یا کسر اوراق قرضه نامیده می­ شود. در اینجا هزینه بدهی معادل نرخ بهره (نرخ کوپن) نیست. این نکته را هم باید در نظر داشت که میزان صرف یا کسر اوراق قرضه در طول زمان انتشار تا سررسید مستهلک می­ شود.

ج) اوراق قرضه دائمی (فاقد سررسید)

هزینه اوراق قرضه بدون سررسید از طریق تقسیم بهره بر قیمت فروش اوراق محاسبه می­ شود :

( رابطه ۴-۳-۲ ) هزینه اوراق قرضه بدون سررسید

1401/09/26

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | نمودار۲-۶: مدل شخصیتی بار-آن از هوش عاطفی – 10

    1. کنترل احساسات خود یا خود تنظیمی (گلمن، ۲۰۰۰) : کنترل و مدیریت احساسات، مناسب و صحیح بودن آن ها در موقعیت.

    1. برانگیختن و به هیجان‌آوردن خود یا خود انگیزی (گلمن، ۲۰۰۰): برانگیختن احساسات خود جهت حرکت به سمت هدفی خاص.

    1. شناخت احساسات دیگران: احساس یگانگی با دیگران.

  1. تنظیم روابط با دیگران یا مهارت‌های اجتماعی (گلمن، ۲۰۰۰): مهارت کنترل و مدیریت احساسات دیگران.

گلمن معتقد است که رشد هوش عاطفی از آغاز زندگی شروع شده و تا بزرگسالی ادامه می‌یابد و قابل آموختن است. وی با ترکیب دیدگاه شناختی و عاطفی هوش، نشان داد که برای موفق بودن در زندگی باید چیزی بیش از ذکاوت داشت. وی هوش عاطفی را ملاکی مناسب برای پیش‌بینی موفقیت می‌داند و معتقد است افرادی که هوش عاطفی بالاتری دارند، در زندگی موفقیت‌های بیشتری، به ویژه در آموزشگاه به دست می‌آورند ( مایر، ۲۰۰۰).

۲-۱-۲-۱-۲- الگوی بار- آن از هوش عاطفی

بارـ آن (۲۰۰۴)، تعریفی ترکیبی از هوش عاطفی ارائه می‌دهد. وی هوش عاطفی را مجموعه‌ای از توانایی و مهارت های غیرشناختی می‌داند که سبب رویارویی موفقیت‌آمیز فرد با مقتضیات و رفتارهای محیطی می‌گردد. این مهارت ها عبارتند از:

    • توانایی فهم احساسات دیگران و برقراری ارتباط با آن ها

    • توانایی مدیرت و کنترل احساسات

    • اداره کردن تغییرات و حل مسائل درون فردی و بین فردی

  • به وجود آوردن حالات مثبت در خود (خود انگیزشی) (تجلی، ۱۳۸۶).

بار- آن برای سنجش هوش عاطفی مقیاسی را که شامل ۵ مؤلفه‌ و ۱۵ عامل است، ارائه کرد. این مؤلفه‌‌ها عبارتند از:

    1. مهارت‌های درون فردی: این مؤلفه‌ توانایی فرد را در آگاهی از هیجانات و کنترل آن‌ ها می‌سنجد.

    1. مهارت‌های میان فردی: این مؤلفه‌، مهارت‌های اجتماعی و توانایی فرد رابرای سازگاری با دیگران می‌سنجد.

    1. مهارت سازگاری : شامل واقع گرایی، انعطاف پذیری و حل مسئله.

    1. مدیریت فشار روانی: شامل تحمل فشارهای روانی، مهار خواسته‌های آنی.

  1. حالت کلی (خلق و خوی عمومی): شامل احساس رضایت، خوش بینی و نشاط (کراچر[۵۲]، ۲۰۰۹). این مدل در نمودار ۲-۶ نشان داده شده است.

نمودار۲-۶: مدل شخصیتی بار-آن از هوش عاطفی

تأکید بار- آن بر عوامل غیرشناختی تشکیل دهنده هوش عاطفی، نشان دهنده آن است که وی هوش عاطفی را در بافت نظریه شخصیت و به طور خاص، در الگویی برای بهزیستی افراد قرار داده است (یوسفی، ۱۳۸۳).

علاوه بر گلمن و بار-آن صاحب نظرانی همچون کوپر، پارکر، پترایدز و فارنهام نیز جهت سنجش هوش عاطفی از رویکرد ترکیبی استفاده کرده‌اند (یوسفی، ۱۳۸۳).

۲-۱-۲-۲- رویکرد توانایی

این رویکرد مبتنی بر توانایی پردازش اطلاعات عاطفی است و توسط سالووی و مایر (۱۹۹۰) مطرح شده است. آن ها هوش عاطفی را توانایی دریافت، ابراز، شناخت، کاربرد و مدیریت هیجانات تعریف کردند (مایر و سالووی، ۱۹۹۷). آن ها در سال ۲۰۰۰، تعریف جدیدی ارائه دادند و هوش عاطفی را در برگیرنده ادراک، درون‌سازی، فهم، ارائه و مدیریت هیجان می‌دانند (ساتوف[۵۳]، ۲۰۰۹). از نظر آن ها هوش عاطفی دارای چهار سطح از توانایی است که به صورت سلسله مراتبی و بر حسب فرایند‌های اساسی و زیربنایی تا فرایندهای پیچیده‌تر و منسجم‌تر روان‌شناختی تنظیم شده‌اند (یوسفی، ۱۳۸۲). این مجموعه توانایی‌ها که هوش عاطفی فرد را تعیین می‌کنند، عبارتند از:

۱- توانایی ادراک حسی عواطف (ساتوف، ۲۰۰۹) یا ارزیابی و ابراز هیجانات (سالووی، مایر و کاروسو[۵۴]، ۲۰۰۲): به معنی توانایی افراد در درک و شناسایی جنبه‌های عاطفی محرک‌ها (ساتوف، ۲۰۰۹) و در رابطه با این مسئله است که افراد چقدر می‌توانند هیجانات و محتوای آن‌ ها را به درستی تشخیص دهند. ادراک هیجانی، به توانایی بنیادی فرد برای ثبت حالات هیجانی در خود و دیگران گفته می‌‌شود (سالووی و همکاران، ۲۰۰۲). افراد علاوه بر توانایی ارزیابی هیجانات خود باید بتوانند به منظور داشتن ارتباط اجتماعی مناسب، هیجانات دیگران را از رفتارهای کلامی و غیرکلامی آن‌ ها تشخیص داده و مورد ارزیابی قرار دهند (برک، ۲۰۰۰).

۲- توانایی درونی‌سازی تجارب عاطفی (ساتوف، ۲۰۰۹)، یا تسهیل هیجانی تفکر (سالووی و همکاران، ۲۰۰۲): به معنای توانایی ترکیب عواطف و فرآیندهای شناختی (ساتوف، ۲۰۰۹) و نیز بدین معنی است که هیجانات می‌توانند حافظه را شکل داده، زوایای دید متفاوتی در حل مسئله ایجاد کنند و خلاقیت را تسهیل سازند (سالووی و همکاران، ۲۰۰۲).

افرادی که از هیجانات مثبت در هوش عاطفی خود استفاده می‌کنند، می‌دانند که وقتی شاد هستند، خوش‌بینی بیشتری دارند و وقنی ناراحت هستند، بدبین و زمانی که اضطراب و ترس را در خود احساس می‌کنند، جهت‌گیری دفاعی دارند (مایر و همکاران، ۲۰۰۰). علاوه بر این، یکی از اساسی‌ترین تاثیرات تسهیل هیجاتی تفکر، اثر آن بر یادآوری خاطرات است. افراد در وضعیت خلقی خوشایند، بیشتر خاطرات مثبت و دلنشین را به یاد می‌آورند و برعکس، در وضعیت خلقی نامطلوب، تمایل به افکار منفی وجود دارد. (مایر و همکاران، ۲۰۰۰).

۳- توانایی درک عواطف: فرایند درک عواطف و استدلال از طریق آن ها (ساتوف، ۲۰۰۹) یا شناخت و تحلیل اطلاعات هیجانی (سالووی، روتمن، دتویلر و استوارد[۵۵]، ۲۰۰۰): اساسی‌ترین توانایی در این سطح از هوش عاطفی، در رابطه با نامگذاری و ارائه عناوین به هیجانات و تشخیص رابطه بین این عناوین است (سالووی و همکاران، ۲۰۰۰). شناخت هیجانی تعیین می‌کند که چگونه فرد معانی، علل، عواقب و موقعیت‌های هیجانی را شناسایی می‌کند (گنجی، ۱۳۸۴). ‌بنابرین‏ فرد باید بتواند با بکاربردن اصطلاحاتی همچون وحشت، ترس، بیم و نیز اصطلاحاتی از قبیل غصه، اندوه و افسردگی، شباهت و تفاوت‌های میان احساسات مختلف را از هم تشخیص بدهد. لذا فرد دارای هوش هیجانی، ضمن درک معانی مختلف هیجانات باید بداند که آن‌ ها چگونه با هم ترکیب می‌شوند (گنجی، ۱۳۸۴).

۴- توانایی مدیریت عواطف و هیجانات: توانایی اداره کردن و تنظیم عواطف در خود و دیگران (ساتوف، ۲۰۰۹): مدیریت هیجانی به توانایی تنظیم هیجانات در خود و دیگران، به منظور بالندگی هیجانی و عقلی گفته می‌شود (سالووی و همکاران، ۲۰۰۰). این سطح از هوش عاطفی با پذیرش احساسات از سوی افراد آغاز می‌شود. بعد از پذیرش، افراد باید از راهبردهای کنترل هیجانی استفاده کنند و همواره خود را در حالت خلقی مطلوب قرار دهند. استفاده از راهبردهای مؤثر در کمک به دیگران به منظور تنظیم و کنترل هیجانی آن‌ ها نیز مهارت با ارزشی است که در تعاملات اجتماعی با دیگران باید به آن توجه کرد. این مهارت باعث ایجاد احساس کارایی و ارزشمند بودن می‌شود (سالووی و همکاران، ۲۰۰۰). پژوهش حاضر بر مبنای الگوی ترکیبی و بر اساس مقیاس هوش عاطفی پترایدز و فارنهام[۵۶] (۲۰۰۱) انجام خواهد شد. از نظر آن ها ابعاد هوش عاطفی عبارتند از درک عواطف، کنترل عواطف، مهارت‌های اجتماعی و خوش‌بینی (یوسفی و صفری، ۱۳۸۸).

۲-۱-۳- همدلی

1 ... 21 22 23 ...24 ... 26 ...28 ...29 30 31 ... 227