1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۶ – پایان نامه های کارشناسی ارشد

و هم چنین گفته شده اگر چاهی را در مسیر مسلمانان برای مصلحت آنان حفر کند به خاطر قاعده احسان با اجازه امام ضمانتی ندارد زیرا اجازه ی وی قوی تر از اجازه ی مالک در ملکش است ولی در فرضی که این اجازه نباشد پس وی ضامن است به خاطر عمل به اطلاق نص.[۲۰۱]

۶.ابن قدامه می‌گوید:

جایز نیست که چاهی را برای نفع بردن خودش در راه ایجاد کند ولی اگر آن را برای مصلحت مسلمانان حفر کند مثل اینکه آن را حفر کند تا مردم بتوانند از آب آن استفاده کنند یا اینکه آب باران در آن جمع شود به جای جمع شدن در راه، جایز است ولی اگر راه باریک باشد یا همواره خطر سقوط انسان یا حیوانی به دلیل باریک بودن راه وجود داشته باشد جایز نیست زیرا در اینجا ضرر بیشتر از نفع آن است …»[۲۰۲]

۷٫ در کتاب شیخ طوسی گفته شده است اگر چاه را در راه وسیع و با اذن امام برای مصلحت مسلمانان حفر کند و باعث تضییع نشود جایز است وگرنه خیر زیرا باعث تعدی است و اگر به طور داوطلبانه چاهی را برای مصلحت حفر کند ضمانتی ندارد.[۲۰۳]

۸٫محمد حسن فیض کاشانی چنین می‌گوید:

‌در مورد حفر چاه سه قول وجود دارد:

-اگر حفر چاه برای مصلحت مسلمانان در راه آنان باشد، اگر با اذن امام باشد ضامن نیست وگرنه ضامن است.

– اگر چیزی باشد که در راه به ضرر مسلمانان باشد ضامن است.

-اگر حیوان را قرار دهد یا چاهی را حفر کند در راه مسلمانان و چیزی با آن برخورد کند و خسارت ببیند پس وی ضامن است.

در دلالت مورد اول و سند مورد دوم قصور وجود دارد[۲۰۴]

۹٫ ابن ادریس و احمد خوانساری نیز چنین می‌گویند که اگر در راه مسلمانان چیزی را احداث کند یا کاری انجام دهد یا ‌چیزی‌هایی مانند ناودان نصب کند که به ضرر رهگذران نیست پس بر او چیزی نیست، زیراوی محسن محسوب می شودو خداوند متعال نیز چنین می فرماید که «ما عَلی المُحسِنینِ مِن سَبیلٍ» پس هر کسی که می‌گوید وی ضامن است مخالف آیه صحبت کرده و چیزی را مقرر کرده که خداوند آن را مقرر نکرده است و هم چنین دلیل دیگر این است که اصل برائت ذمه است و خلاف آن محتاج دلیل است[۲۰۵]

و در صورت وجود مصلحت عام محسن ضمانتی ندارد در برابر خسارت هایی که ایجاد می شود.[۲۰۶]

با ملاحظه ی جمیع نظر فقها ‌به این نتیجه می‌رسیم که اکثر فقها قائل به عدم ضمان شخص محسن ‌در مورد اقدامات عمومی که انجام می‌دهد هستند و در این مورد نیز قاعده ی احسان را جاری می دانند.

تمامی مواردی که طبق نظر فقها گفته شد نشان دهنده این است که قاعده ی احسان، اقدامات عمومی و انسان دوستانه شخص را در بر می‌گیرد.

در همه این موارد انگیزه ی احسان باعث می شود که عمل فرد از یک کار بد و ناپسند تبدیل به یک کار خوب و پسندیده شود.

در قانون مجازات اسلامی نیز مواردی وجود دارد که ‌به این موضوع پرداخته است از جمله: ماده ی ۵۰۹ ق.م.ا که چنین مقرر می‌دارد: «هرگاه کسی در معابر یا امکان عمومی با رعایت مقررات قانونی و نکات ایمنی عملی به مصلحت عابران انجام دهد و اتفاقاً موجب وقوع جنایت یا خسارت گردد، ضامن نیست»

و هم چنین در ماده ی ۵۱۴ خود چنین می‌گوید: «هرگاه در اثر علل قهری مانند سیل و زلزله مانعی به وجود آید و موجب آسیب گردد، هیچ کس ضامن نیست، گرچه شخص یا اشخاص تمکن برطرف کردن آن ها را داشته باشند واگر سیل یا مانند آن، چیزی را به همراه آورد و لکن کسی آن را درجایی نامناسب مانند جای اول یا در جای بدتری قراردهدکه موجب آسیب شود عهده دار دیه است و اگر آن را ازجای نامناسب بردارد و در جهت مصلحت عابران در جای مناسب تری قرار دهد ضامن نیست»

بحثی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا عدم ضمان فرد در این موارد به سبب وجود نبود عدوان است یا به خاطر انگیزه ی احسان است و اینکه آیا اگر فقط شرط فقدان عدوان را مطرح کنیم شامل احسان نیز می شود؟

بایستی گفت که شرط ضمان در تسبیب عدوانی بودن سبب است و سبب در صورتی مسئول جنایت قلمداد می‌گردد که غیر شرعی و غیر قانونی بوده یا از نظر عرف و عادت فعل وی یک اقدام عدوانی شمرده شود هر چند از نظر شرع حرام تلقی نشده است.[۲۰۷]

تشخیص عدوانی بودن فعل به داوری عرف واگذار شده و شامل هر نوع تعدی و تفریط می‌گردد ‌بنابرین‏ در صورتی که سبب در اقدامات خود هیچ تعدی و تفریطی نداشته باشد نسبت به جنایت واقع شده مسئولیتی نخواهد داشت.[۲۰۸]تعدی عبارت است از تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف نسبت به مال یا حق دیگری و تفریط عبارت است از ترک عملی که به موجب قرارداد یا متعارف برای حفظ مال غیر،لازم است پس اگر عملی را انجام دهد که مجاز به آن نبوده و یا در انجام یک فعل قانونی یا غیر عدوانی با تفریط خود اعمالی را ترک کند که برای عدم وقوع صدمه بر جان و تن دیگری ضروری است ضامن خواهد بود.[۲۰۹]

تحقق تعدی و تفریط منوط به احراز وجود قصد و علم فرد نیست زیرا علم و جهل وی در آثار حکم وضعی مربوط به تعدی و تفریط تغییری نمی دهد و بایستی گفت که احراز عدوانی بودن فعل وی به تشخیص و معیار عرفی صورت می پذیرد.

با این وجود انگیزه ی نیک و خیرخواهانه در ایجاد سبب می‌تواند مانع ثبوت ضمان شود همانند مثال هایی که گفته شد که اگر فرد به جهت مصلحت عموم در مسیر آن ها اقدامی کند که اتفاقاً سبب جنایت شود ضامن نخواهد بود زیرا شرط در ضمان سبب این است که سبب نباید مقرون به اغراض صحیح وعقلایی باشد[۲۱۰].بدیهی است اگرسبب ضمن رعایت مصلحت عابران بتواند مانع از تلف بشود ولی از انجام این کار خودداری کند و منتهی به جنایت شود وی ضامن خسارت و تلف حاصل است اما در غیر این صورت نفس مصلحت مقتضی عدم ضمان خواهد بود.[۲۱۱]

در اینجا بایستی چنین گفت که هر کس با هر انگیزه اعم از احسان و غیر احسان در صورتی که عمد یا تقصیر در جنایت ضامن است و بدون عمد یا تقصیردر جنایات ضامن نیست، ‌بنابرین‏ به صرف اینکه فعل فرد عدوانی نباشد وی ضامن نیست و لزوماًً نیازی به وجود انگیزه نیک برای عدم ضمان وی نیست ‌بنابرین‏ انگیزه احسان به نحو تسبیب نمی تواند مسقط ضمان باشد.

مورد دیگری که بایستی در اینجا اشاره شود ماده ی ۴۹۶ ق.م.ا ‌در مورد ضمان پزشک است که چنین مقرر می‌دارد که «پزشک در معالجاتی که دستور انجام آن را به مریض یا پرستار و مانند آن صادر می کند، در صورت تلف یا صدمه ی بدنی ضامن است مگر آنکه مطابق ماده ی (۴۹۵) این قانون عمل نماید»

شرط ضمان در تسبیب تعدی و تفریط سبب است ‌بنابرین‏ در حالتی که پزشک به معالجه مباشرت ننماید مانند آنکه به بیمار بگوید به نظر من این دارو برای بیماری مفید است … بدون آنکه بیمار را امر به استعمال دارویی خاص بنماید چنانچه بیمار یا ولی او با اعتماد به تشخیص پزشک مباشرت به درمان خویش نماید طبیب ضامن نخواهد بود.[۲۱۲]

لکن اگر پزشک با امرو دستور به اقدامات درمانی سبب جنایت بر بیمار وی مسئول قلمداد می‌گردد مانند آنکه تجویز داروی خاص و تزریق آمپول توسط پرستار به دستور پزشک و … که به خاطر اقوا بودن سبب از مباشر، پزشک، ضامن است.[۲۱۳]

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۱- پرسشنامه استفاده بهینه از وقت: – پایان نامه های کارشناسی ارشد

مستندات تعریف آن فاز را مطالعه کنید.این کار باعث می شود اقداماتی را برای فاز دوم باید انجام دهید بیاد بیاورید.اگرچه با چند نفر کار می کنید با آن ها ‌در مورد کار فردا صحبت کنید و مطمئن شوید که هر یک می دانند فردا چه کاری باید انجام دهند. (غلامرضا خاکی ۱۳۷۸)

ساعات اوج کاری خود را پیدا کنید:

تعیین کنید که در ساعات مختلف روز چه احساسی دارید.این تمام تحقیقی است که نیاز دارید تا بتوانید ساعات اوج کاری خود را پیدا کنید.ساعاتی که بیشترین انرژی را داشته اید،انگیزش بالا داشته اید و تماماً متمرکز به کارتان بوده اید را بشمارید.این ساعات زمانی هستند که در آن باید مشکل ترین کارتان را انجام دهید.از مزایای ساعت اوج کاری استفاده کنید. (مژده شیرازی – امیرحسین فهیمی – حسام شهریاری – سید حسین اصولی ۱۳۸۰)

پژوهش های داخل کشور:

۱- از جمله تحقیقاتی که در خصوص رضایت شغلی انجام گرفته است تحقیقی است که توسط محمد ساعتچی (۱۳۷۰) با عنوان بررسی رابطه خشنودی شغلی با سلامتی روان کارکنان نظامی و غیر نظامی یکی از شاخه های معاونت ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شده و ‌به این نتیجه دست یافته که هر چه خشنودی شغلی کارکنان مذکور افزایش یابد سطح سلامت روانی آنان نیز افزایش می‌یابد.

۲- علی جلیلوند (۱۳۷۹) تحقیقی با عنوان رابطه رضایت شغلی و افسردگی بر روی یک نمونه از معلمین ناحیۀ یک قزوین انجام داده و ‌به این نتیجه دست یافته که بین رضایت شغلی و افسردگی رابطه معنی داری وجود ندارد.

۳- جعفر حافظی (۱۳۸۰) در پژوهش با عنوان رابطه رضایت شغلی و افسردگی در میان دبیران شهرستان ابهر ‌به این نتیجه دست یافته که بین رضایت شغلی و افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد.

۴- پروین رضایی (۱۳۷۸) در تحقیقی با عنوان بررسی رضایت شغلی و انگیزه پیشرفت و مسئولیت پذیری مربیان امور تربیتی زن آموزشگاه های اهواز ‌به این نتیجه دست یافته که بین رضایت شغلی و انگیزۀ پیشرفت و مسئولیت پذیری مربیان امور تربیتی رابطه معنی داری وجود دارد.

۵- نعمت الله حیدری (۱۳۸۴) در تحقیقی با عنوان تأثیر رضایت شغلی بر سلامت روانی پرستاران خانم بیمارستان امدادی شهرستان ابهر انجام داده بود ‌به این نتیجه دست یافته که بین رضایت شغلی و سلامت روان پرستاران بیمارستان امدادی ابهر رابطه معنی داری وجود دارد.

درمورد پژوهش اینجانب هیچ فردی با موضوع بررسی رابطه رضایت شغلی و استفاده بهینه از زمان در کارکنان استانداری زنجان می‌باشد کار نشده است.

پژوهش های خارج از کشور:

۱- کوهلن (۱۹۳۳) طی پژوهش به بررسی رابطه رضایت شغلی با سلامت روانی کارکنان مشاغل مختلف پرداخت.وی نتیجه گرفت که بین رضایت شغلی و سلامت روانی کارکنان (نه اختلاف روانی آنان) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.

۲- فرنج و کاپلان (۱۹۳۳) در پژوهشی رابطه رضایت شغلی را با بهداشت روانی در بین کارکنان مشاغل گوناگون مورد بررسی قرار داده‌اند.آنان نتیجه گرفتند هنگامی که رضایت شغلی بالا است احتمال ابتلای افراد به بیماری های مذکور زیاد است.

۳- کلی (۱۹۹۹) طی پژوهشی رابطه بین رضایت شغلی و افسردگی را در بین کارکنان مشاغل مختلف مورد بررسی قرار داد و ‌به این نتیجه دست یافت که بین رضایت شغلی و افسردگی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.

۴- هامرورسین (۱۹۹۹) طی پژوهش گسترده ای بر روی کارکنان مشاغل گوناگون نشان دادند که رضایت شغلی افراد ، علاوه بر افزایش کیفیت کار آنان موجب سلامتی روانی و جسمانی آنان نیز می شود.

۵- پیرون ، دواردوبارن (۱۹۹۹) طی پژوهشی که بر روی یک نمونه ۸۸ نفری انجام دادند نتیجه گرفتند که افراد دارای گرایش های روان رنجوری و روان پرشی در مقایسه با افراد سالم از نظر روانی در ارتباط با خرده مقیاس های رضایت شغلی ،‌ شامل سرپرستی ، ترفیعات ، حقوق همکاران و ماهیت کار از رضایت و خشنودی برخوردارند.

فصل سوم : « روش تحقیق »

مقدمه

از کودکی در گوش ما خوانده اند که وقت طلاست و به گمان خویش ذهن ما را نسبت به زمان و چگونگی مصرف آن حساس و هوشیار ساخته اند ، غافل از اینکه طلا را هم می توان ذخیره کرد و هم می توان دوباره به دست آورد در حالی که زمان را نه می توان دوباره به دست آورد و نه ذخیره کرد.اگر بپذیرم که زمان به عنوان اصلی ترین سرمایۀ بشری نیازمند به مدیریت کردن و اداره کردن در راستای تحقق اهداف است ، باید در جستجوی روش ها و فنونی برآمد که با استفاده و به کارگیری آن ها امکان مدیریت بهتر زمان فراهم آید.زمان با ارزش ترین منبعی است که در اختیار انسان ها قرار دارد زیرا تمامی منبع دیگر به شرط وجود زمان ارزش می‌یابد. (خاکی ۱۳۷۸)

اشتغال برای ادامه زندگی و بقای جامعه ضرورتی اجتناب ناپذیر است.زندگی هر فرد از طریق کارکردن تأمین می شود.رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغلی است.رضایت شغلی عاملی است که باعث افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی می‌گردد.هر کارفرما به نوعی درصد افزایش رضایت شغلی در کارکنان مؤسسه خود می‌باشد.محققان دیدگاه های مختلفی نسبت به رضایت شغلی دارند بر اثر عوامل متعددی حاصل می شود.رضایت شغلی که نوعی احساس مثبت فرد نسبت به شغلش می‌باشد زائیده عواملی نظیر شرایط محیط کار ، استفاده بهینه از زمان ، روابط حاکم بر محیط کار و عوامل فرهنگی و… بستگی دارد که در این پژوهش عامل استفاده بهینه از زمان را بر روی رضایت شغلی مورد بررسی قرار می‌دهیم.

جمعیت هدف:جمعیت هدف عبارت است از کلیه کارکنان استانداری زنجان.

روش نمونه برداری و حجم نمونه:تعداد نمونه شامل ۵۰ نفر از کارکنان استانداری زنجان که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.

ابزار اندازه گیری:

۱- استفاده از پرسشنامه استفاده بهینه از وقت

۲- آزمون رضایت شغلی

می‌باشد که از این دو نوع تست برای انجام پژوهش استفاده نموده ام.

۱- پرسشنامه استفاده بهینه از وقت:

مقدمه:

« اگر می خواهید کاری درست و سریع انجام گیرد ، آن را به فردی پرکار بسپارید.» این یک ضرب المثل است قدیمی که حقایق فراوانی در خود نهفته دارد.اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟

یک فرد پرکار فردی است که همیشه سرش شلوغ است و انسان تصوّر می‌کند او آخرین فردی است که بتواند برای انجام کاری دیگر وقت پیدا کند.کلید درک این به اصطلاح معما از عبارت « پیدا کردن وقت » میسر است.افراد پرکار و موفق نیازی به پیدا کردن وقت ندارند ، آنان می دانند از آن بهره مندند و صرفاً از آن بهره می گیرند.اما پرکاری داریم تا پرکاری.همه ما افرادی را می شناسیم که از فرط مشغله از نفس افتاده اند،‌با شتاب از سویی به سوی دیگر می‌روند و ظاهراًً هم به جایی نمی رسند.مشکل آنان این است که وقت کم می آورند و درک نمی کنند که اگر می‌دانستند چگونه از وقت خود استفاده کنند هرگز وقت کم نمی آوردند.آیا شما می دانید چگونه از وقت خود استفاده کنید؟چند ساعت از وقت خود را هدر می دهید و چند ساعت از آن مورد استفاده بهینۀ شما قرار می‌گیرد؟آیا روزها برایتان بسیار کوتاه یا بس طولانی است.

این پرسشنامه استفاده بهینه از وقت به ما نشان می‌دهد که آیا از وقت خود استفاده بهینه داریم یا نه؟

روش اجرا:

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۸-۳ بازاریابی بر مبنای بخش های ویژه ای از بازار[۲۲] – پایان نامه های کارشناسی ارشد

گام یازدهم: نمره دهی به بخش ها

در این گام نمره هر یک از بخش های به دست آمده از گام یک تا دهم حساب می شود.

مرحله ۵: شناسایی قابلیت‌های رقابت پذیری شرکت در هر یک از بخش ها

گام دوازدهم: رقابت پذیری شرکت در هر بخش

برای اندازه گیری توان رقابت پذیری شرکت در هر بخش مراحل زیر طی می شود.

۱ـ شناسایی رقبا در هر بخش

۲ـ تعریف فاکتورهای موفقیت ‌بر اساس نظرهای مشتریان. فاکتورهای موفقیت اغلب تحت چهار عناوین زیر طبقه بندی می‌شوند:

* مقتضیات محصول (خدمت) * مقتضیات ترفیع

*مقتضیات قیمت * مقتضیات مکان

۳ـ وزن دادن به فاکتورها ‌بر اساس نظر مشتریان (جمع جبری وزن ها ۱ می‌باشد).

۴ـ امتیازدهی به فاکتورها. ملاک امتیازدهی به صورت زیر می‌باشد:

    • رقابتی بالا (نمره ۷ تا ۱۰)

    • رقابتی (نمره ۴ تا ۶)

  • غیررقابتی (نمره ۰ تا ۳)

سپس این امتیازها در وزن فاکتورها ضرب می شود تا قدرت رقابت هر یک از رقبا و شرکت در بخش مذکور مشخص شود.

مرحله ۱: تعریف بازار و چگونگی عملکرد آن

گام ۱: تعریف نقشه بازار و شناسایی تصمیم گیرندگان

مرحله ۲: شناسایی مشتریان و تعاملات آن ها

گام چهارم: چه کسی چه چیزی می خرد؟

گام ۲: خریداران چه کسانی هستند؟

گام ۳: چه چیزی خریداری می شود؟

مرحله سوم: بخش بندی بازار

گام ششم: شکل دهی به بخش ها

گام پنجم: چرا خریداری می شود؟

گام هفتم: چک کردن بخش ها

مرحله چهارم: تعریف جذابیت های هر یک از بخش ها

گام دهم: پارامترهای معیار

گام نهم: وزن دهی به معیار

گام هشتم: شناسایی معیارهای جذابیت

گام یازدهم: نمره دهی به هریک از بخش ها

مرحله پنجم: شناسایی قابلیت های رقابت پذیری شرکت در هر یک از بخش ها

گام دوازدهم: رقابت پذیری شرکت در هر بخش

شکل ۲-۶ فرایند بخش بندی بازار

۲-۷- رویکردی دیگر نسبت به فرایند بخش بندی

این رویکرد که توسط کاتلر و آرمسترانگ ارائه شده است دارای ۳ گام اصلی است و از ۶ مرحله تشکیل شده است که شباهت های زیادی به رویکرد قبلی دارد. سه گام اصلی عبارتند از: ۱- بخش بندی ۲- هدف گذاری ۳- موضع یابی

گام اول: بخش بندی

۱- شناسایی مبانی برای بخش بندی بازار

۲- ارائه تصویری از بخش های حاصل

گام سوم: موضع یابی

۵- تعیین جایگاه محصول برای هر یک از بخش های بازار

۶- ارائه آمیخته بازاریابی برای هر یک از بخش های بازار

گام دوم: هدف گذاری

۳- ارائه معیارهایی برای تعیین میزان جذابیت بخش های بازار

۴- گزینش بخش ( بخش های) مورد نظر

شکل ۲-۷ فرآیندی دیگر برای بخش بندی بازار

منبع: فلیپ کاتلر و گری آرمسترانگ،۱۳۷۹،ص۲۹۴

۲-۸- تقسیم بندی بخش های بازار

از آنجا که هر خریدار خواسته ها و نیازهای منحصر به فردی دارد، از این رو هر خریدار بالقوه به صورت یک بازار جداگانه به حساب می‌آید. ‌بنابرین‏ کمال مطلوب این است که هر فروشنده برای هر خریدار یک برنامه بازاریابی مشخص و جداگانه طرح ریزی نماید. اگر چه دبرخی از شرکت ها کوشیده اند به یکایک خریداران رسیدگی کنند ولی برخی دیگر با تعداد زیادی از خریدار خرده پا روبه رو هستند و نمی توانند بخش های کاملا مجزا برای آن ها در نظر بگیرند. در نتیجه آن ها توجه خود را معطوف طبقه های بزرگتری از خریدار نموده اند، یعنی خریدارانی که از نظر نشان دادن واکنش به هنگام خرید و نیز از نظر محصولات مورد نیاز با یکدیگر متفاوتند. بدین گونه می توان بازار را در سطوح مختلف تقسیم بندی کرد. در شکل ۲-۸ سطوح تقسیم بندی بازار نشان داده شده است.در یک طرف طیف شرکت هایی نشان داده شده است که در آن ها هیچ نوع تقسیم بندی بازار وجود ندارد ( بازاریابی انبوه) و در طرف دیگر طیف شرکت هایی را نشان می‌دهد که بازار خود را به صورت کامل تقسیم بندی کرده‌اند( بازاریابی خرد).

شکل ۲-۸ سطوح تقسیم بندی ( بخش بندی) بازار

بازاریابی خرد

بازاریابی انبوه

بخش بندی بازار

بازاریابی مبتنی بر بخش های ویژه

منبع: فلیپ کاتلر و گری آرمسترانگ،۱۳۷۹

۲-۸-۱ بازاریابی انبوه[۲۰]

واقعیت این است که شرکت ها همیشه از روش مبتنی بر تقسیم بازار مورد هدف عمل نکرده اند. در واقع در بیشتر سده بیستم ، شرکت هایی که محصولات عمده مصرفی تولید و عرضه می نمودند از روشی به نام بازاریابی انبوه استفاده کرده‌اند (تولید انبوه، توزیع انبوه و تبلیغ و ترویج انبوه درباره یک نوع محصول به روشی یکسان برای همه مصرف کنندگان) . شرکت فورد بهترین نمونه از این استراتژی بازاریابی را هنگامی ارائه داد که فورد مدل T برای همه خریداران عرضه کرد. خریداران می توانستند صاحب خودرو شوند و این خودرو می‌توانست به رنگ دلخواه آنان باشد مشروط بر اینکه آن ها غیر از سیاه رنگ دیگری را انتخاب نکنند. به همین شیوه در یک زمان شرکت کوکاکولا تنها یک نوع نوشابه برای کل بازار تولید می کرد ‌به این امید که مورد قبول همگان قرار گیرد.

۲-۸-۲ بازاریابی مبتنی بر بخش هایی از بازار [۲۱]

شرکتی که در یابد خریداران مختلف دارای نیازها ، نگرش ها ، پنداشت ها و رفتارهای خرید متفاوت هستند از روش بازاریابی مبتنی بر بخش هایی از بازار عمل خواهد کرد. شرکت در صدد بر می‌آید که بخش های بزرگ بازار را از هم تفکیک کند و محصولات خود را به گونه ای عرضه نماید که نیازهای یک یا چند بخش از بازار را تامین نماید. از این رو شرکت خودرو سازی جنرال موتورز برای ‌گروه‌های سنی مختلف با درآمد های متفاوت مدل های ویژه ای را طرح ریزی ‌کرده‌است. برای مثال جنرال موتورز نوعی از خودروی مدل بیوک را برای مصرف کنندگان مسن تر و آنان که دارای درآمدی بالا هستند طرح ریزی نمود. بازاریاب های میهمان پذیر ماریوت بازار مصرف خود را به بخش های مختلف تقسیم کردند ، مسافران تجاری ، خانواده ها و دیگران کوشیدند نیازهای گوناگون هر یک از بخش ها را برآورده سازند.

بازاریابی بر مبنای بخش هایی از بازار نسبت به بازاریابی انبوه چندین مزیت دارد . شرکت می‌تواند محصولات خود را با کارایی بیشتری عرضه کند ، بازارهای مخصوص محصولات یا خدمات خود را مورد هدف قرار دهد و برای مشتریان مورد نظر بهترین کانال ها و شیوه برقرار کردن ارتباطات را شناسایی نماید و بهترین خدمات ارائه کند.

۲-۸-۳ بازاریابی بر مبنای بخش های ویژه ای از بازار[۲۲]

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی (۱۹۹۲) چارچوب نظری را به شرح زیر تعریف می کند – پایان نامه های کارشناسی ارشد

در کشور انگلستان مسئولیت تدوین خط مشی های حسابداری دولت مرکزی و استانداردهای حسابداری بخش عمومی به عهده خزانه داری این کشور می‌باشد.

با توجه به تحولاتی که اخیراًً در نظام حسابداری دولت مرکزی انگلیس به وجود آمده است، مقرر گردیده یک هیئت مشورتی برای گزارشگری مالی در خزانه داری تشکیل می شود. این هیئت قرار است نظر مشورتی را ‌در مورد کاربرد استانداردهای پذیرفته شده ی حسابداری مصوب هیئت استانداردهای حسابداری در اجرای نظام جدید حسابداری به خزانه داری انگلیس ارائه نماید. حسابداران حرفه ای کشور انگلیس معتقدند که تدوین استانداردهای حسابداری دولت مرکزی انگلیس به بخش عمومی هیئت استانداردهای حسابداری انگلیس محول شود. با توجه به مطالب فوق کشورهایی نظیر آمریکا و استرالیا وانگلیس از محدود کشورهایی هستند که از نیمه دوم قرن حاضر با تشکیل انجمن ها وهیئت های تدوین استانداردهای حسابداری از جمله حسابداری دولتی زمینه‌های لازم رابرای تدوین چارچوب نظری حسابداری فراهم نمودند.کشورآمریکا اولین کشوری است که در سال ۱۹۷۹ میلادی با صدور بیانیه ی مفهومی شماره ی یک (NCGA)، اصول حسابداری و گزارشگری مالی دولتی را انتشار، و در سال ۱۹۸۷ باتصویب و ابلاغ بیانیه ی مفهومی شماره یک (GASB) و در سال ۱۹۹۳ با انتشار بیانیه ی مفهومی شماره یک (FASAB) چهارچوب های نظری حسابداری و گزارشگری مالی دولت مبتنی ‌بر مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ را بنیان نهاد.کشور استرالیا نیز ازسال۱۹۹۱ میلادی با تصویب و صدور بیانیه مفهومی شماره ی دو توسط کمیته استانداردهای حسابداری بنیاد تحقیقات حسابداری استرالیا، چارچوب نظری حسابداری و گزارشگری مالی دولتی خود را بر مبنای مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ استوار نمود. بنابر دلایل فوق در مطالعات مربوط به مبنای نظری این پایان نامه چارچوب های نظری و اصول حسابداری دولتی این قبیل کشورها مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است.

هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی (۱۹۹۲) چارچوب نظری را به شرح زیر تعریف می‌کند

چارچوب نظری یک منشور،یک سیستم منسجم ازاهداف ومبانی به هم پیوسته است که می‌تواند منجربه استانداردهای سازگار و توصیف ماهیت، نقش و محدودیت های حسابداری مالی و صورت های مالی شود. این اهداف شامل شناسایی مقاصد حسابداری، مبانی و مفاهیم زیربنایی حسابداری است. همچنین شامل مفاهیمی است که راهنمای انتخاب وقایع، اندازه گیری آن و ابزار تلخیص و انتقال آن ها به اشخاص ذینفع است.

‌در مورد ویژگی های چارچوب نظری حسابداری و گزارشگری مالی دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. بر اساس دیدگاه اول، چارچوب نظری باید بر مبنای کمک به تصمیم گیری استفاده کنندگان تدوین شود. در این دیدگاه بر تصمیم گیرندگان که همان استفاده کنندگان از اطلاعات مالی هستند تأکید می شود. این دیدگاه در اولین تلاش ها برای تدوین اصول حسابداری مورد استفاده قرارگرفته است.

برای مثال، پیتون[۲۵] (۱۹۲۲) براین موضوع پافشاری کرد که وظیفه حسابداری، توجه به نیازها و هدف های مالکان و استفاده کنندگان از صورت های مالی است. در بیانیه ی شماره ی چهار هیئت اصول حسابداری[۲۶] نیز حسابداری یک نوع فعالیت خدماتی تعریف شده است که وظیفه آن ارائه اطلاعات کمی در باره واحدهای اقتصادی است. این اطلاعات از نظر ماهیت مالی هستند، زیرا باید بتواند در تصمیم گیری های اقتصادی مورد استفاده قرارگیرند (هیئت اصول حسابداری، ۱۹۷۰ ، بند۹).

هیئت تدوین استانداردهای حسابداری دولتی(GASB)نیزدراستاندارد شماره ی یک از مفاهیم حسابداری مالی (۱۹۷۸) با عنوان «هدف های حسابداری برای واحدهای تجاری» ‌به این دیدگاه توجه ‌کرده‌است. در مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران نیز این دیدگاه مدنظر قرارگرفته است. در بند یک از فصل اول این بیانیه هدف صورت های مالی را ارائه اطلاعات تلخیص و طبقه بندی شده ای می‌داند که برای طیف گستردهای از استفاده کنندگان ‌در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع شود. همچنین دربند دو بیان شده است که صورت های مالی نتایج وظیفه مباشرت یا حسابدهی مدیریت، درقبال منابعی که دراختیارشان قرارگرفته را منعکس می‌کنند. استفاده کنندگان از صورت های مالی برای اتخاذ تصمیمات اقتصادی، خواهان ارزیابی وظیفه مباشرت یاحسابدهی مدیریت هستند(کمیته فنی سازمان حسابرسی،۱۳۸۱:۴۸۷). ‌در زمینه حسابداری دولتی نیزتوجه به استفاده کنندگان از صورت های مالی را می توان درچارچوب نظری مصوب سال۱۹۸۲ شورای ملی حسابداری دولتی[۲۷] که در بیانیه ی شماره یک این شورا منعکس شده است به روشنی مشاهده کرد. در این بیانیه تأکید شده است که هدف کلی حسابداری و گزاشگری مالی دولتی فراهم کردن اطلاعات مالی سودمند برای تصمیم گیری های اقتصادی،سیاسی واجتماعی وانجام مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ و مباشرت و همچنین فراهم کردن اطلاعات سودمند برای ارزیابی عملکرد سازمانی و مدیریت است (شورای ملی حسابداری دولتی آمریکا، ۱۹۸۲، بند ۱۰۸).

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – هوش دو عاملی کتل[۵۷] – پایان نامه های کارشناسی ارشد

افراد در حالات مختلف ازیک عامل عمومی هوش برخوردارند.به نظر اسپیرمن عامل g تعیین کننده اصلی عملکرد در ازمون های هوش به شمار می رود و معرف یک توانایی کلی است که زیر بنای همه رفتارهای هوشمندانه به حساب می اید علاوه ‌بر عوامل اختصاصی که هر یک (s ) نامیده می‌شوند .مختص هر یک از توانایی هایی ازمون ها هستند در این نظریه نتایج ازمون هوش هر کس بازتاب میزان و علاوه بر ان مقادیر s های گوناگون است .نکته اینجا است که عملکرد شخص در ریاضیات تابعی است از هوش کلی و استعداد ریاضی اوست. لئون ترستون[۵۵] روانشناس امریکایی در خصوص نظریه ارائه شده توسط اسپیرمن انتقاد کرده و استدلال نمود که تفاوت های ذهنی ابداً ناشی از عامل نیستند بلکه ناشی از چندین عامل ‌مستقل‌اند.او بعدها به ارائه نظریه ای پرداخت که در ان هوش شامل هفت عامل اصلی بود (کورمن [۵۶]،ترجمه شکر کن ،۱۳۸۰ )وی عنوان کرد که عاملی بنام هوش عمومی یا کلی وجود ندارد .بلکه هوش هر فرد از هفت توانایی ذهنی مجزا تشکیل شده است .این توانایی ها عبارتند از :حافظه تداعی ،تجسم فضایی ،قدرت استدلال ،سرعت ادراک ،روانی کلامی ،درک کلامی و استدلال عددیترستون این گونه استدلال می کرد که توانایی ‌پاسخ‌گویی‌ به ازمونها ی متفاوت نظیر ازمون حفظ لغات یا ازمون حساب ،نشان دهنده وجود توانایی ذهنی مربوط به هر یک از ازمونهاست(اسماعیلی و همکاران ،۱۳۸۴ ).

هوش دو عاملی کتل[۵۷]

یکیدیگر از صاحب‌نظران و پژوهشگران حوزه هوش ، ریموند کتل می‌باشد که دو نوع هوش را معرفی نمود که عبارتند از : هوش سیال و هوش متبلور، این دو هوش از هم مجزا هستند اما بین آن ها همبستگی وجود دارد هر دو هوش توانایی درک روابط را شامل می‌شوند با این حال هوش سیال بیشتر جنبه زیست شناختی و ژنتیکی داشته و لذا بیشتر غیر کلامی بوده و وابستگی به فرهنگ ندارد .در ضمن این هوش در طول زمان‌های کوتاه چندان تغییری نمی کند ولی در سنین پیری کاهش می‌یابد.این هوش همچنین در تکالیفی که مستلزم انطباق با موقعیتهای جدید است نقش اساسی دارد .در مقایسه با هوش سیال ،توانایی‌های هوش متبلور شدیداًً تحت تاثیر فرهنگ، تجربه شخص و اموزشی هستند که بر یک زمینه محیطی یا فرهنگی خاص عمل می‌کند. (همان منبع)

نظریه هوش چند گانه

گاردنر[۵۸] (به نقل اتکینسون ،ترجمه: براهنی ،۱۳۸۵ ) نظریه هوش چند گانه را برای مقابله مستقیم یا به قول خودش دیدگاه کلاسیک هوش تدارک دید .گاردنر ‌به این نتیجه رسید که نه یک توانایی ذهنی زیربنایی یا عامل عمومی g هوش ،بلکه چند هوش وجود دارد که به صورت ترکیبی عمل می‌کند. او هر هوش را به عنوان توان حل مسئله یا گره گشایی موقعیتی برخاسته از فرهنگ یا جامعه معین تعریف می‌کند .و یادآور می شود که هوش توانایی بالقوه ای است که حضورش، به گونه ای فکری تناسب با موقعیت خاص در شخص میزان می‌دهد . همچنین گاردنر مطرح می کند که یک نوع واحد و یکپارچه هوش نیست که موفقیت در زندگی را تضمین می‌کند بلکه طیف گسترده ای از هوش وجود دارد که هفت نوع اصلی دارد :هوش کلامی زبانی -هوش منطقی ریاضی -هوش موسیقیایی -هوش معنایی -هوش بدنی جنبشی(تنی حرکتی ) – هوش درون فردی – هوش میان فردی (پینز،۲۰۰۶ )گاردنر این هفت نوع هوش را در سال ۱۹۸۳ مطرح کرد و یک دهه بعد در سال ۱۹۹۵ به بسط و گسترش نظریه و پاسخ دهی به انتقادات پرداخت و هوش هشتمی را نیز به مجموعه قبلی افزود او بر اساس تحقیقات بعدی از احتمال حضور هوش جدیدی در هوشهای چند گانه خبر داد.که هوش هشتم و نهم گاردنر( پینز[۵۹] ،۲۰۰۶) تعاریف ذیل را برای انواع هوش ارائه نمود :هوش بیداری / فضایی: توانایی درک پدیده‌های بصری ،هوش منطقی / ریاضی :توانایی استفاده از استدلال، منطق و اعداد ،هوش کلامی / زبانی :توانایی استفاده از کلمات و زبان ، هوش بدنی / جنبشی :توانایی کنترل ماهرانه حرکات بدن و استفاده از اشیا، هوش موسیقی / ریتمیک: توانایی تولید و درک موسیقی،هوش بین فردی :توانایی ارتباط برقرار کردن و فهم دیگران ،این یادگیرنده ها سعی می‌کنند چیزها را از نقطه نظر آدمهای دیگر ببینند تا بفهمند آن ها چگونه می اندیشند و احساس می‌کنند.آن ها معمولاً توانایی خارق العاده ای در درک و احساسات مقاصد و انگیزه ها دارند .سعی می‌کنند که در گروه ارامش برقرار کنند و همکاری را تشویق کنند ایشان هم از مهارت‌های کلامی و هم غیر کلامی استفاده می‌کنند .هوش درون فردی :توانایی درک خود اگاه بودن از حالت درونی خود این یادگیرنده ها سعی می‌کنند احساسات درونی، رویاها ،روابط با دیگران و نقاط ضعف و قدرت خود را درک کنند.همچنین تعریف هوش هشتم و نهم را به شرح ذیل ارائه نمود:هوش طبیعت گرا: بازی در طبیعت با گل و گیاه و حیوانات ،پرورش گل و حیوانات و دسته بندی آن ها ، توانایی تشخیص و تمایز بین مصنوعات فرهنگی از قبیل اتومبیل، کفش و پارچه و….است. هوش وجود گرایانه: پرسش و سوال از وجود خدا، استدلال، سوال ‌در مورد هستی، درک هستی و هدف هاست (سرسرابی،۱۳۸۶).

نظریه سه وجهی هوش

نظریه سه وجهی رابرت استنبرگ[۶۰] در ۱۹۹۴ مطرح کرد .نظریه او دارای سه بخش یا سه خرده نظریه شامل: مؤلفه‌- یی (مربوط به فرایند های فکری است و توانایی پردازش اطلاعات را شامل می شود و به کسب دانش و عملکرد تحصیلی افراد کمک می‌کند )تجربی (مربوط به اثرات تجربه بر هوش بوده و توانایی به کار بستن تجربیات به شیوه منطقی و عاقلانه برای حل مشکلات است و تا حدودی خلاقیت فرد را نشان می‌دهد )و موقعیتی یا بافتی (مربوط به اثرات محیط و فرهنگ شخص بوده و توانایی رفتار و عملکرد در موقعیت های اجتماعی را نشان می‌دهد )است.از میان این سه، خرده نظریه مؤلفه‌ یی رشد بسیار چشمگیری داشته است. (اتکینسون، ترجمه براهنی ،۱۳۸۵).

مفهوم هیجان

در فرهنگ لغات انگلیسی اکسفورد، معنای لغوی هیجان چنین ذکر شده است هر تحریک یا اغتشاش در ذهن، احساسات و عاطفه ،هر حالت ذهنی قدرتمند یا تهییج شده (گلمن ،ترجمه پارسا ،۱۳۸۶) لویس[۶۱] (به نقل از لطفی کاشانی، ۱۳۸۵) هیجان را نخستین علت ایجاد کننده شناخت، تعمیم و عمل می‌داند.موضوعی که می‌تواند در حل و پدید ایی مشکلات و تجارب بین فردی و درون فردی ، نقشی بی بدیل داشته باشد.هیجان‌ها حالت عاطفی هشیاری یا خود اگاهی است که در ان مفاهیمی همچون شادی، غم وترس، نفرت یا عشق نهفته است.هیجان‌ها از حالت‌های شناختی و ارادی متمایز است بعبارتی هیجان مربوط به احساسات به ویژه جنبه‌های خوشایند و نا گوار فرایند ذهنی است .هیجان‌ها گاهی ما را مجبور به انجام رفتار یا گفتن مطلبی می‌کنند که دور از شان وعادت ماست و معمولاً با ندامت و پشیمانی همراه است .ارزشمندترین دارایی یک فرد هیجان است و همه لذت‌ها شادیها از طریق هیجان‌ها تجربه می‌شوند .بدون وجود هیجانهای سازنده زندگی بی روح و سرد و پوچ می شود .واژه هیجان طیف وسیعی از رفتارهای قابل مشاهده، تظاهر احساسات و تغییر در حالت بدن را شامل می شود (آقایار و شریفی، ۱۳۸۶).

هوش عمومی و هوش هیجانی

هوشبهر و هوش هیجانی قابلیت های متضاد نیستند بلکه بیشتر می توان چنین گفت که متمایزند. همه ما از ترکیبی از هوش و عواطف برخورداریم، افراد دارای هوشبهر بالا و هوش هیجانی پائین (یا هوشبهر پائین و هوش هیجانی بالا) علی رغم وجود نمونه هایی نوعی، نسبتاً نادرند. در واقع میان هوشبهر و برخی جوانب هوش هیجانی همبستگی مختصری وجود دارد. هر چند این ارتباط آن قدر هست که روشن کند این دو قلمرو اساساً مستقل اند (گلمن ۱۹۹۵، ترجمه: پارسا، ۱۳۸۰).

1 ... 87 88 89 ...90 ... 92 ...94 ...95 96 97 ... 229