1401/09/21

" خرید متن کامل پایان نامه ارشد – ۲-۱-۶- اهمیت فرزندان درزندگی والدین – 8 "

آن ها خود را فقط ماشین مولد پول ، جهت تأمین نیازهای جسمی او یعنی خوراک وپوشاک ومسکن نمی دانند بلکه خود را ‌در سرنوشت نیک وبد او نیزموثروشریک می دانند.

 

آن ها می دانند که فرزند صالح آن ها را درپیشگاه خدا وخلق سرافراز می‌کند وحقیقتاً مقام ومرتبت آن ها را از لحاظ بندگی ارتقاء می بخشد. آن ها می دانند که فرزند ناصالح اگربه خاطرتقصیرخودشان باشد آن ها را در پیشگاه خدا وخلق سرافکنده می‌سازد و مقام و مرتبت آن ها را ازلحاظ بندگی تنزل می بخشد.

 

قران کریم نمونه های بسیارآموزنده از پدران و مادران خود ساخته به ما معرفی می‌کند. مردم مسلمان باید با توجه ‌به این نمونه ها والگوها به فکرخودسازی باشند تا بتوانند با عبور از نردبان تکامل یعنی همسری، پدری و مادری به هدف والای آفرینش دست یابند و در عین حال آگاه باشند که بدون عبور از این پله‌ها آن قله بلند را نمی توانند فتح کنند یعنی راه صعود به سوی آن قله بلند ازمیان خانواده می‌گذرد. ازفرزندی تا همسری و از همسری تا پدرومادرشدن یک پدرنمونه درقرآن کریم لقمان حکیم است که سوره ای به خود اختصاص داده است در این سوره لقمان به فرزند خود درس توحید می‌دهد او را ازشرک ‌در همه ابعادش برحذرمی دارد زیرا شرک ظلمی بزرگ است و… پدرنمونه دیگر، ابراهیم خلیل است که فرزند شیرخوارخود اسماعیل را با مادرش در محلی که بعد به کعبه وقبله گاه نیایشگران می شود اسکان می‌دهد وبعد با همکاری او پایه های کعبه را استوارمی دارد وآنچنان خود را برمسند پدری موفق وکامیاب می نگرد که می‌گوید:

 

« الحمدُاللهِ الذی وَهَبَ لِی عَلی الکِبَرِاِسماعیلَ وَاِسحاقَ » ( ابراهیم :۳۹)

 

ستایش خدای را که با وجود سالخوردگی اسماعیل واسحاق را به من بخشید.

 

حضرت زکریا که به وجود فرزندی معصوم وشهیدی چون یحیی سرافرازاست.

 

حضرت نوح نیزپدری نمونه است منتها بدون اینکه قصور یا تقصیری ازاوسرزده باشد گرفتارفرزندی ناخلف می شود (اما پسرنوح مادرش زنی غیرمکتبی وگمراه است) . اینجا است که انسان متوجه می شود اگر در محیط خانواده میان دو همسرتفاهم وتوافق نباشد درتربیت فرزند وثمره هستی خویش نیزچندان موفقیتی نخواهند داشت .هماهنگی والدین خود ساخته احتمال شکست تربیتی آن ها را بسیارضعیف می‌سازد و ناهماهنگی آن ها این احتمال را به شدت قو ت می بخشد.

 

قرآن توصیه می‌کند که : « قُوااَنفُسَکُم وَاَهلیکُم ناراً» )تحریم:۶)

 

خود وخانواده های خود را ازآتش دوزخ حفظ کنید.

 

درحقیقت این مسلمان گام به گام همراه اعضای خانواده است وناظراعمال واخلاق وعقاید آن ها‌ است وبا ادای رسالت تربیتی خویش هموارکننده راه سعادت ‌و سربلندی آن ها‌ است . ( بهشتی ،۳۴۰-۲۳۸)

 

ازجمله عواملی که احساس وظیفه درقبال تربیت فرزندان را می افزاید توجه ‌به این نکته است که مردم خوب وبد وتربیت و بی‌تربیتی فرزندان را به حساب والدین می‌گذارند وازچشم آنان می بینند. درحسابرسی آخرت هم پدرومادرازاین مسأله بازخواست می‌شوند.

 

دامنه این تربیت ، باورهای دینی ‌و اعتقادات واخلاقیات را هم شامل می شود وصرفاً ‌در آداب اجتماعی خلاصه نمی شود.

 

«تربیت مکتبی» فرزندان رسالت سنگین والدین است ودرسایه چنین تربیتی نسلی خدا شناس متعهد، پاکدامن و مؤدب به جامعه اسلامی تحویل می شود. ‌در حدیث یادشده، آثارچنان تربیت راه خدایی زیستن ، اهل اطاعت بودن، مایه آراستگی ‌و آبروی والدین بودن ، ودرپیشگاه خداوند عذرداشتن به شمار آورده است. آنچه این آثار را فراهم می‌سازد، تربیت ‌بر اساس مبانی دین و رهنمودهای اهل بیت پیامبر(ص) است و اصول وروشهای چنین تربیتی باید از فرهنگ اسلام وباورهای دینی گرفته شود ، تا این « حق» به شایستگی ادا گردد. ( محدثی ،۱۳۸۹: ۷۳)

 

۲-۱-۶- اهمیت فرزندان درزندگی والدین:

 

فرزندان در محیط خانوادگی ‌از جایگاه مهمی برخوردارند ‌و اگر به نقش آنان توجه کنیم براین امر بیشتر واقف می‌‌شویم. کلام گهربارپیامبراکرم(ص) حکایت ازآن دارد که فرزند گرامی اش فاطمه پاره تن اوست ولذا فرمودند« فاطَمَهُ بِضعَهُ مِنی» ایشان همچنین می‌فرمایند: «اَولادُنا اَکبادُنا» فرزندان ما جگر گوشه‌های ما هستند ویا فرموده اند: « الوَلَدُ الصالِحِ رِیحانَهٌ مِن ریاحینِ الجَنَّۀِ» فرزند صالح گلی ازگلهای بهشت است ومراد آن است که اگردرخانه ای فرزند صالح همچون گلی بهشتی حضوردارد می توان رایحه معطربهشت را از آن خانه استثشمام کرد که فوق العاده دل انگیزاست . درقرآن نیزجایگاه ومنزلت رفیع فرزندان مورد تأکید قرارگرفته است تا آنجا که تحت عنوان نورچشمان آدمی ازآن یاد شده است: «رَبَّنا هَب لَنا مِن اَزواجِنا وَذُرَیاتِنا قُرَۀَ اَعیُنِ» ( فرقان: ۴۷)

 

همچنین آنگاه که پدر از نعمتی ارزشمند برخوردارمی شود خواهان آن است که فرزند او نیزازچنان نعمتی برخوردارگردد لذا وقتی که حضرت ابراهیم پس ازامتحانات عدیده به مقام امامت دست می‌یابد از خدا می‌خواهد که امامت را درذریه او نیزقراردهد وخدا می فرماید عهد ما برظالمین نمیرسد: « وَ اِذا اِبتَلی اِبراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتِ فَاَتَّمَهُنَّ قَال اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً قَالَ وَ مِن ذُرّیَتی قَالَ لایَنالُ عَهدی الظَالمینَ (بقره: ۱۲۴)

 

وقتی که گفتگوهای لقمان با فرزندش را مرورمی کنیم درمی یابیم که امرخطیرتربیت فرزند مدنظر اوست و این خود حکایت ازاهمیت فرزند دارد، عبارت «یا بُنَّی» حاکی ازاین معنا است. ملاقات هر روزه: پیامبر(ص) با فاطمه (س) وتوصیه های معصومین در خصوص فرزندان ودرخواست سعادتمندی برای آنان ‌بیانگر اهمیت فرزندان درزندگانی والدین است . (نیک خو،۱۳۸۷: ۲۲)

 

۲-۱-۷- زمان پی‌ریزی شخصیت فرزندان :

 

آنچه که به زندگی کودک شکل می‌دهد، دستورها وتوصیه های ما نیست بلکه اعمال وشیوه های زندگی ماست. جزئی‌ترین،خرد ترین، پنهان ترین ‌و غیررسمی ترین رفتارهای ما وسیع ترین ، عمیق ترین و آشکارترین تأثیرات را به دنبال دارند. کودکان آنچه را که ما می‌خواهیم نمی شوند بلکه آنچه را که ما انجام می‌دهیم می‌شوند.کودکان درمیان خاموشی ‌و سکوت بیشترازسخنرانی ونصیحت تأثیر می‌پذیرند، در واقع رفتارهای خاموش ما بیشتر از رفتارهای کلامی ما اثرمی گذارند این تأثیرهم درجهت مثبت وهم در جهت منفی مصداق دارد یعنی ازراه پنهان و غیرمستقیم پیام‌های ما خواه وناخواه نافذ می افتد.

 

می رود ازسینه ها در سینه ها از ره پنهان صلاح وکینه ها

 

خردسالی دورانی است پر از مخاطرات گوناگون و در عین حال سرشار از فرصت‌ها و مشحون از کشف و اکتشافات، آزمون‌ها، تجربه اندوختن‌ها و رویارویی با دگرگونیها . (نیک خو،۱۳۸۶: ۱۱)

 

شکی نیست که اساس شالوده وشخصیت فرزندان اززمانی پی ریزی می شود که یک زن ومرد طبق سنت آفرینش پیمان زناشویی می بندند ومی دانند که میوه درخت وجود آنان فرزندانی هستند که ازآنها به دنیا می‌آیند ‌و تحویل جامعه می‌شوند. یک سلسله ‌از پایه های شخصیت فرزندان مربوط به صفات و سجایایی است که ازپدرومادربه عنوان وراثت ( ژنتیک) ، به فرزندان منتقل می شود ‌و درواقع فرزندان آینه تمام نمای روحیات پدران ومادران هستند البته این ها صفات موروثی هستند که طبق قانون خلقت ، نسل بعد وارث نسل قبل می شود.

1401/09/21

" دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۲-۱۱- فرض منطقی بودن سرمایه‌گذاران – 3 "

 

از آنجا که یک نظریه‌پرداز نظریه خود را مورد انتقاد جدی قرار می‌دهد، این مقاله انقلاب دیگری در بازار سرمایه ایجاد کرد که به انقلاب دوم فاما شهرت یافت.

 

علاوه بر آن محققان بسیاری شواهد تجربی عدم کارایی بازار، مانند واکنش قیمت سهام به اطلاعات جدید، تفاوت بازده شرکت‌های کوچک و بزرگ، تفاوت بازده سهام در ماه‌های خاصی از سال و همچنین روزهای خاصی از هفته و سودآوری راهبردهای سرمایه‌گذاری را گزارش کرده‌اند. با مشاهده این شواهد تجربی، عده زیادی فرض منطقی بودن سرمایه‌گذاران را مورد تردید قرار داده و نتیجه گرفته‌اند که فرضیه بازار کارا فاقد اعتبار است. چرا که فاما به دو فرض بسیار مهم اشاره می‌کند:

 

۱-سرمایه‌گذاران در تصمیم‌گیری‌های خود در بازار دارای رفتار منطقی هستند.

 

۲-آن ها بر اساس آخرین اطلاعات و اخبار اقدام به خرید و فروش می‌کنند و جهت تعیین منصفانه بودن قیمت اوراق بهادار درایت کافی دارند (عبده تبریزی و گنابادی ۱۳۷۵، ۷۷).

 

۲-۱۰- مدل بازخورد

 

یکی از قدیمی ترین نظریه ها ‌در مورد بازارهای مالی، نظریه بازخورد است. طبق این نظریه زمانی که پیش‌بینی قیمت ها تحقق یافته و موفقیت هایی برای سرمایه گذار ایجاد می شود، این امکان وجود دارد که توجه عموم جلب و انتظارات برای افزایش قیمت ها بالا رود. ‌بنابرین‏ نظریه ها و مدل هایی جذب
می‌شوند که افزایش قیمت ها را توجیه کنند. این فرایند در افزایش تقاضای سرمایه گذاران و در نتیجه، در افزایش قیمت ها مؤثر است. اگر بازخورد قطع نگردد، این امکان وجود دارد که پس از چند روز یک حباب حدسی ایجاد شود. انتظارات بالا برای افزایش قیمت ها در واقع از بالا بودن قیمت های جاری حمایت می‌کند. قیمت های بالا بادوام نبوده، زیرا این انتظارات است که قیمت ها را افزایش داده و در نهایت قیمت ها افت کرده و هم چون حبابی می ترکد. بازخورد، حباب ها را هدایت کرده که خود را از بین ببرند، ‌بنابرین‏ ممکن است پایان حباب ها به مبانی خبرها وابسته نباشد. همان بازخورد می‌تواند یک حباب منفی ایجاد کند که کم شدن قیمت‌ها را در بر داشته باشد. اندرسون و کروس دریافتند زمانی که به افراد قیمت های واقعی سهام بطورتوالی تاریخی منظم و پشت سر هم نشان داده شود و سپس از آن ها دعوت شود تا در بازارهای پیچیده که آن قیمت ها نشان داده شده، اقدام به معامله کنند، افراد تمایل دارند که از روی شواهد تغییرات قیمت های گذشته پیش‌بینی کنند.

 

۱-برخی از تعاملات بشری، علت اساسی حباب های حدسی هستند که در کشورهای مختلف و در زمان‌های متفاوت تکرار شده اند. در واقع آن ها پارامترهای اساسی رفتار انسان را تفسیر می‌کنند. نظریه ها می ­توانند وابستگی سریالی تغییرات قیمت­های حدسی به زمان را نشان دهند. تغییرات قیمت ها مداوم، پیوسته و در یک مسیر مستقیم است که جهت آن در روز بعد مشخص می‌باشد. این موضوع با شواهد تبعیت قیمت های سهام از گردش تصادفی، ناسازگار است. اما مدل های بازخورد ساده، همبستگی سریالی قوی را نشان نمی دهند. مدل ها نشان دادند که افراد به سرعت نسبت به تغییرات قیمت روز قبل واکنش نداده بلکه این واکنش به تدریج صورت می‌گیرد. روند افزایش قیمت ها در سال قبل، می‌تواند مردم ‌را تشویق به خرید نماید حتی اگر قیمت دیروز پایین باشد (خواجویی و قاسمی ۱۳۸۵، ۶۱).

 

۲-۱۱- فرض منطقی بودن سرمایه‌گذاران

 

شاید هیچ موضوعی در ادبیات مالی بحث‌برانگیزترین از این سؤال نباشد که آیا سرمایه‌گذاران در تعیین قیمت سهام، منطقی عمل می‌کنند یا خیر؟ یکی از مهم‌ترین مفروضات نظریه بازار کارای سرمایه و مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای، وجود سرمایه‌گذاران منطقی و عقلایی است.

 

سرمایه‌گذار منطقی دو ویژگی مهم دارد: اولاً هنگامی که وی اطلاعات جدیدی دریافت می‌کند، عقاید خود را به درستی و بر اساس قانون بیز[۳۸] به روز می‌کند. ثانیاًً، چنین سرمایه‌گذاری با توجه به عقایدش دست به انتخاب‌هایی می‌زند که با مفهوم مطلوبیت مورد انتظار[۳۹] سازگار است، یعنی همواره به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت مورد تصمیمات انتظار خود است (باربریز وتالر ۲۰۰۲، ۵۱).

 

در نظریه بازار کارآمد سرمایه، فاما به دو فرض بسیار مهم توجه دارد. اولا: سرمایه گذاران در تصمیم گیری های خود در بازار دارای رفتار منطقی هستند. ثانیاً: آن ها ‌بر اساس آخرین اطلاعات و اخبار اقدام به خرید و فروش اوراق بهادار کرده و برای تعیین منصفانه بودن قیمت اوراق بهادار درایت کافی دارندطبق مفروضات بازار کارای سرمایه، قیمت سهام به طور منطقی تعیین شده و منعکس کننده تمام اطلاعات در دسترس در بازار است. اما شواهد بسیار زیادی از رفتار غیر عادی قیمت سهام همانند واکنش بیش از اندازه سرمایه گذاران و یا واکنش کم تراز حد مورد انتظار آنان در دوره های زمانی کوتاه مدت و بلند مدت در بازارهای بورس اوراق بهادار دنیا وجود دارد. برخی اعتقاد دارند که طبق مفروضات بازار کارا، باید انتظار این گونه موارد غیر عادی که ناشی از شانس یا تصادف است را داشته باشیم ولی شواهد به دست آمده نمی تواند مطابق با این دیدگاه باشد. زیرا برخی از الگوهای قیمت و یا بازده به صورت قوی و با قاعده در بسیاری از بازارهای دنیا وجود دارد که ناشی از رفتار سرمایه گذاران است. دی بونت و تالر اظهار داشتند که یکسری از نظریه های روانشناسی می‌توانند رفتار سرمایه گذاران را تفسیر کنند (‌نیک‌بخت ۱۳۸۴، ۱۰۱).

 

فرض منطقی بودن سرمایه‌گذاران مورد انتقاد محققان بسیاری قرار گرفته است. شواهدی از ادبیات روانشناسی شناخت[۴۰]، آشکار می‌سازد که افراد تصمیمات خود را بر اساس قانون بیز به صورت ضعیف انجام می‌دهند. به عنوان مثال آن ها در محاسبه احتمالات و ترکیب آن ها با اطلاعات در دسترس جهت تجدیدنظردر عقاید یا پیش‌بینی‌هایشان ناتوان هستند (گریدر ۱۹۸۰، ۱۲۳). در برخی مدل‌ها نیز، عوامل اعتقادات درستی دارند ولی انتخاب‌هایی انجام می‌دهند که با بیشینه‌سازی مطلوبیت مورد انتظار سازگار نیست.

1401/09/21

" دانلود پایان نامه و مقاله – قسمت 3 – 5 "

۱ـ۲ـ۵ قانون صدور چک

 

این قانون که در ۲۳ مادّه انواع چک و چگونگی صدور آن ها را بیان می‌کند و مقرّراتی شایسته ‌در مورد شرایط متخلفین از این مواد را در بر ندارد، در سال ۱۳۵۵ به تصویب مجلس شورای ملّی رسیده است سپس قانون «اصلاح موادی از قانون صدور چک مصوب تیر ماه ۱۳۵۵» در تاریخ ۱۱/۸/۱۳۷۲به تصویب مجلس شورای اسلامی و در تاریخ ۱۹/۸/۱۳۷۲ به تأیید شورای نگهبان رسیده‌است. و بعد از آن قانون «اصلاح موادی از قانون صدور چک» مصوب ۲/۶/۱۳۸۲ در متن اصلاح، الحاق و تلفیق گردیده است.

 

حتی نام این قانون نیز نادرست است و باید نامش قانون چک می‌بود زیرا این قانون، تنها ناظر بر صدور نیست و ناظر بر موارد دیگر هم هست.

 

امروزه بسیاری از روابط اقتصادی و مالی از طریق چک انجام می‌شود و به خاطر مشکلاتی که نقدینگی در گردش برای افراد جامعه فراهم می‌آید سعی وافر دولت‌ها بر این قرار گرفته که از چک ابزاری بسازند که جایگزین پول و نقدینگی باشد و به آن چنان اعتبار و اهمیتی بدهند که افراد اجتماع به راحتی آن را در روابط مالی خود به کار گیرند. حقیقت امر آن است که نقش اقتصادی چک بسیار سرنوشت ساز و خطیر می‌باشد. زیرا این تأسیس حقوقی کارکردهای خاصی را بر عهده گرفته است.

 

۱ـ۲ـ۶ ویژگی‌های چک

 

۱ـ۲ـ۶ـ۱ شرایط صوری چک

 

با توجه به شرایط قانونی چک باید دارای خصوصیات زیر باشد:

 

    1. کلمه چک در متن هر برگ نوشته شده باشد

 

    1. تاریخ تنظیم یا صدور چک با حروف نوشته شده باشد

 

    1. نام بانک محال علیه یا شعبه در بالای چک قید گردد.

 

    1. برای کنترل چک‌ها و شمارش تعداد برگ آن ها به هنگام تحویل هر برگ چک شامل شماره ردیفی خواهد بود که در بالای چک با مرکب قرمز چاپ و شماره ردیف سری هم ذکر شده باشد.

 

    1. مبلغ چک باید در هر دو محل با ذکر واحد پول (ریال یا تومان) قید شود.

 

    1. پس از کلمات در وجه یا حواله کرد نام گیرنده وجه نوشته شود.

 

    1. در روی هر برگ چک نام صاحب حساب از طرف بانک ثبت شده باشد.

 

    1. در قسمت پایین چک شماره حساب جاری مشتری که برای یافتن کارت صاحب حساب و نمونه امضا لازم است قید شود.

 

  1. امضای صادر کننده چک مشخص باشد.

 

۱ـ۲ـ۶ـ۲ شرایط ماهوی چک

 

برای صدور چک رعایت شرایط ماهوی و شکلی را لازم شمرده‌اند. از شرایط ماهوی آن، اهلیت صادرکننده است؛ یعنی، بالغ و عاقل و رشید بودن، رضایت داشتن بر این عمل حقوقی و مجبور یا مُکرَه نبودن. از دیگر شرایط ماهوی، مشروعیتِ جهت و موجود بودنِ موضوع تعهد است.[۲۳] مادّه اول قانون صدور چک، تنها بانک را به عنوان محالٌ علیه پذیرفته است؛ ازاین‌رو، به نظر برخی حقوق‌دانان مفاد این قانون، به‌ویژه مقررات جزایی آن، شامل چک‌هایی که محالٌ علیه آن‌ ها بانک‌ها نباشند، نخواهد بود.[۲۴] باوجود این، برخی دسته چک‌های مؤسسات اعتباری و صندوق‌های قرض‌الحسنه را نیز چک به معنای حقوقی و مشمول مادّه ۳۱۰ قانون تجارت دانسته‌اند.[۲۵]

 

۱ـ۲ـ۶ـ۳ شرایط شکلی چک

 

از مهم‌ترین شرایط شکلی صدور چک اینهاست: نوشتن کلمه چک بر روی برگه چک، تعهد بدون قید و شرط برای پرداخت مبلغ معین، درج نام کسی که مبلغ چک را می‌پردازد (مُحالٌ‌علیه)، محل پرداخت چک، محل و تاریخ صدور چک، گیرنده چک، امضای صادرکننده چک و نام او[۲۶] درج برخی مندرجات در ورقه چک الزامی نیست، مانند ذکر علت صدور چک، قید ضمانت، تعیین نام کسی که چک در وجه او صادر می‌شود، قید بدون حواله کرد و قید عدم ظهرنویسی.[۲۷]

 

۱ـ۲ـ۶ـ۴ شرایط صحت چک

 

مطابق با ماده۳۱۱ قانون تجارت: در هر چک باید محل و تاریخ صدور قید شده و به امضاء صادر کننده برسد پرداخت وجه چک نباید وعده داشته باشد. اکنون می‌توان شرایط صحت چک را به شکل زیر خلاصه نمود: ۱) محل صدور، ۲) تاریخ صدور، ۳) امضا صادر کننده، ۴) مبلغ چک

1401/09/21

" خرید متن کامل پایان نامه ارشد | بند سوم: عقد وقف از عقود عینی است – 8 "

 

بند سوم: عقد وقف از عقود عینی است

 

در تعریف عقد عینی گفته­اند: «عقدی است که تا موضوع عقد تسلیم نشود آن عقد واقع نمی­گردد». مانند عقد ودیعه»[۴۶]. و در تعریف دیگری بیان شده است «عقدی است که وقوع آن منوط به تسلیم موضوع تعهد یا تملیک است.»[۴۷]

 

قانون مدنی بیان می­دارد: «اگر واقف عین موقوفه را به تصرف وقف ندهد وقف محقق نمی­ شود و هر وقت به قبض داد وقف تحقق پیدا می‌کند.[۴۸]»

 

پس شرط صحت و تحقق وقف قبض است و با استناد به ماده مذکور و تعریف عقود عینی ‌می‌توان بدون هیچگونه شبهه اعلام نمود که وقف از جمله عقود عینی است.

 

گفتار دوم: شرایط صحت عقد وقف

 

بند نخست : واقف

 

مطابق ماده ۵۷ قانون مدنی وجود دو شرط در واقف لازم دانسته شده است:

 

۱- واقف باید مالک مالی باشد که وقف می‌کند.

 

بیگمان هیچ کس نمی­تواند جز به ولایت یا وکالت در مال دیگری تصرف کند به ویژه که وقف کردن به معنی اخراج ملک از دارایی مالک و به زیان اوست. پس در عدم نفوذ اقدام فضول تردید نباید کرد واین حکم نیاز به تصریح قانون‌گذار در وقف نداشت. البته تصریح قانون‌گذار را نباید قرینه بر بطلان وقف فضولی گرفت. زیرا قانون در مقام بیان شرایط عقد درست است و تردیدی نیست که وقف فضولی در شمار عقود نادرست آید، جز اینکه با رضایت مالک حیات حقوقی می­یابد. اما آنچه که قابل تأمل ‌می‌باشد این است که آیا وقف خصوصیتی دارد که به مناسبت آن از قواعد معاملات فضولی استثناء شود؟

 

گروهی از فقها که قصد تقرب به خدا را از شرایط صحت عقد وقف می­شمارند معتقدند این قصد باید از سوی مالک باشد و نیت او هنگام اجازه در عقد گذشته اثر ندارد، زیرا بایستی مقرون به انشاء وقف باشد، وانگهی در مقام تردید اصل بقای ملک است و نباید به اقدام فضول اثری بارکرد.[۴۹]

 

ولی جمع دیگری که قصد قربت را از شرایط وقف نمی­دانند در امکان تنفیذ وقف فضولی تردید ندارند و از آنجا که تسبیل منفعت با قصد قربت ملازمه ندارد و احکام فضولی از قواعد عمومی معاملات است و هیچ دلیلی وقف را از شمول آن خارج نمی­کند و در تنفیذ وقف فضولی نیز باید آن احکام را رعایت نمود.[۵۰]

 

۲- واقف باید دارای اهلیتی باشد که در معاملات ‌معتبر است.

 

واقف بدین وسیله در مال خود تصرف می‌کند، آن را از دست می‌دهد بدون اینکه در برابرش پاداش یا عوضی بگیرد. پس برای حمایت او و خانواده­اش قانون‌گذار باید به سلامت اراده، قصد و اختیار متصرف توجه بیشتری کند. اثر قبض در وقف و ناتمام ماندن عمل حقوقی قبل از آن وسیله­ای هشدار دهنده است تا واقف نتیجه اقدام خود را در عمل نیز ببیند و شتابزده اقدامی نکند. لذا به اجمال می‌توان گفت: واقف باید عاقل و رشید باشد و بتواند در مال خود تصرف کند. جنون، سفه و ورشکستگی مانع از نفوذ اراده است و صغیرهرچند ممیز باشد اهلیت وقف کردن اموال خود را ندارد. به نظر می­رسد که ولی یا قیم صغیرو مجنون وسفیه نمی­تواند به ولایت یا قیمومت ، اموال او را وقف کند مگر در موارد نادری که ثابت شود به غبطه مولی علیه است.[۵۱]همچنین واقف باید صاحب الاختیار باشد و مکره نباشد. زیرا وقف و وصیت مکره مانند سایر تصرفات او عاری از صحت است، یعنی چنانچه تهدید شوند و در مقام فرار از تهدید مالی را وقف کند وقف باطل است.[۵۲] لازم به ذکر است که حریت نیز به اتفاق اکثریت قاطع فقهای اسلام شرط دیگر و یا صفت دیگری است که واقف باید دارا باشد. زیرا برده مالک نمی­ شود و آنچه در ید اوست تعلق به مولای او دارد.[۵۳]

 

بند دوم: مال موقوفه

 

مالی که وقف می‌شود باید دارای شرایطی باشد:

 

۱- عین باشد؛ ‌به این معنی که شیء خارجی باشد نه منفعت و با بقای آن بتوان از آن استفاده نمود. لذا وقف منفعت به جهت اینکه استفاده از آن منوط به زوال آن است و وقف دین به جهت اینکه در خارج تحقق ندارد همچنین وقف مال مبهم به جهت اینکه در خارج مشخص و قابل اشاره حسیه نمی ­باشد و متعلق وقف مشخص نیست، صحیح نمی ­باشد.[۵۴]

 

و به موجب ماده ۵۵ قانون مدنی در تعریف وقف، مال موقوف باید عین باشد، زیرا تنها عین را ‌می‌توان حبس کرد و به طور دائم حق انتفاع از آن را به مصلحت معینی اختصاص داد.[۵۵]

 

۲- مال موقوف باید مملوک باشد و منظور از مملوک دو مفهوم است:

 

۲-۱- مالی که صلاحیت برای مملوک بودن نسبت به واقف را داشته باشد. لذا اگر مسلمان خمر یا خنزیر را وقف کند باطل است چه آنکه این دو مملوک مسلمان واقع نمی­ شود.

 

۲-۲- مملوک این است که مال موقوفه در حین وقف ملک واقف باشد لذا اگر مالی را که فعلاً مالک آن نیست وقف نمود وقفش لازم نیست اگر چه برای وقف نمودن صلاحیت داشته باشد در اینصورت مملوک بودن از شرایط لزوم و استقرار وقف است نه صحت وقف[۵۶].

 

لذا تنها مالک می ­تواند آنچه را که در ملک خود دارد وقف کند.(لا وقف الا فی ملک)[۵۷]

 

۳- مال موقوف عینی باشد که بعد از انتفاع باقی بماند و استفاده از آن متوقف به زوالش نباشد. لذا وقف نمودن چیزی که استفاده از آن جز با زایل شدنش ممکن نمی ­باشد مانند نان و میوه باطل است. چرا که عین مال باید حبس بماند و منافع تسبیل شود و جدایی عین و منافع در صورتی امکان دارد که مال در دید عرف با انتفاع از بین نرود.[۵۸]

 

۴- مال موقوفه را بتوان به قبض موقوف علیه داد. از آنجا که قبض شرط صحت وقف است مالی را که نتوان به قبض داد وقف هم نمی­ توان کرد . خواه ناتوانی در قبض ناشی از طبیعت مال باشد(مانند کلی و منفعت به عقیده بعضی)یا مربوط به وضع و ارتباط آن با واقف.

 

ماده۶۷ قانون مدنی نیز همین مطالب را بدین شرح توضیح می‌دهد: «مالی که قبض و اقباض آن ممکن نیست وقف آن باطل است، لیکن اگر واقف تنها قادر به اخذ و اقباض آن نباشد و موقوف علیه قادر به قبض باشد صحیح است.»

 

لذا وقف پرندگان در هوا و ماهیان در دریا که عادتاً به قبض نمی­آیند صحیح نیست ولی اگر قادر به قبض آن و تسلط یافتن بر آن باشد بدون اشکال است. چرا که مقصود از اقباض همان اذن در قبض و مسلط نمودن موقوف علیه ‌می‌باشد و آنچه از فعل موقوف علیه معتبر است این است که قدرت قبض کردن مال موقوفه را داشته باشد.[۵۹]

 

لذا با توجه به آنچه که در بند (ب)گذشت ‌می‌توان بیان داشت که وقف مال مشاع به عقیده جمهور فقهای شافعی، حنبلی، مالکی وحنفی جایز ‌می‌باشد و قبض آن را مانند قبض در بیع می­دانند وماده۸۵ قانون مدنی­موید این مطلب ­‌می‌باشد و در بیان انواع مال وقف مقرر می­دارد: «….اعم از اینکه منقول باشد یا غیر منقول، مشاع باشد یا مفروز.»

 

همچنین در خصوص وقف پول باید گفت: اشکال از بین رفتن آن است، چرا که وقتی از پول منتفع می‌شویم که آن را خرج کنیم و چون خرج کردیم دیگر باقی نمی­ماند، اما باقی بودن هر چیز به فراخور خود آن چیز است و ‌بنابرین‏ می‌توان پول در گردش خود که به طور کلی- نه جزئی و شخصی، دور می­زند وقف نمود. لذا چه اشکال دارد کسی که ده‌ها میلیون پول خود را برای نیازمندان وقف نماید و در بانکی نگهداری شود و در سر هر مدتی که از قبل تعیین شده مثل آن را به بانک بپردازد و اینگونه وقف را «عرف عقلا» می‌پذیرد چرا که مفید و ارزنده است و باقی و دایر است و حلال و حرامی هم پیش نخواهد آمد.[۶۰]

 

بند سوم: موقوف علیهم

1401/09/21

" دانلود پایان نامه های آماده | شکنج گیجگاهی و شکنج دوکی شکل: – 5 "

 

نقص در ترس این استدلال را ‌می‌آورد که آمیگدال یک منطقه مغزی مهم برای اختلال سلوک است و اینکه منطقه آمیگدال اغلب با نقص خاص در بازشناسی ترس همبسته است (کولین و همکاران، ۲۰۱۳).

 

در حمایت از این عقیده که اشکال در درک ترس به نقص فراگیر در بازشناسی هیجان در افراد جامعه ستیز کمک می­ کند، یک مطالعه به وسیله بوچانان، بیباس[۸۰] و آدولفس (۲۰۱۰) صورت گرفت که نشان داد که شدت خودگزارش­دهی از تجارب ترس شخصی، با بازشناسی بهتر از ترس، شادی و تعجب همبسته بود.

 

شکنج گیجگاهی و شکنج دوکی شکل: این دو منطقه نقش مرکزی را در پردازش چهره دارند (لابار[۸۱] و همکاران، ۲۰۰۳). هنگامی که ویژگی­های طرحی ارزیابی می­ شود، عملکرد دست­نخورده ساختارهای لوب گیجگاهی نیاز پیدا می­ کند که ویژگی­های طرحی حالات چهره را با دانش ذخیره شده درباره آنچه که این ویژگی­ها نشان می­ دهند، مرتبط کند (هاکسبای[۸۲] ،هافمن و گبینی[۸۳] ، ۲۰۰۲). نقص در هر یک از این ساختارها، افراد با اختلالات کلی در پردازش هیجان چهره را طبقه بندی می­ کند. نقص در شیارهای گیجگاهی در ایجاد جمعیت­های ضد اجتماعی دخیل است (کیهل[۸۴] ، ۲۰۰۶).

 

قشر پیش­پیشانی: منطقه دیگری از مغز که در بازشناسی هیجان چهره دخیل است قشر پیش­پیشانی است (بلیر، ۲۰۰۱؛ بلیر و سیپولوتی[۸۵] ، ۲۰۰۰؛ مورگان و للینفیلد[۸۶] ، ۲۰۰۰). آسیب مغزی منطقه­ پیش­پیشانی مخصوصا در قشر پیشین­ حدقه ای و بخش سری، باعث تغییرات در پردازش هیجان و عملکرد اجتماعی می­ شود (آندرسون و همکاران، ۱۹۹۹؛ بلیر و سیپولوتی، ۲۰۰۰؛ هورناک[۸۷] و همکاران، ۲۰۰۳). مطالعات تصویربرداری مغزی در افراد سالم ثابت می­ کند که این ساختارها در پردازش هیجانی طبیعی دخالت دارد (لانی[۸۸] و همکاران، ۱۹۹۷). شواهد زیادی بر اهمیت نقش قشر پیشین حدقه­ای (آرمونی و دولان[۸۹] ، ۲۰۰۲؛ بلیر و همکاران، ۱۹۹۹؛ ایداکا[۹۰] و همکاران، ۲۰۰۱؛ مول[۹۱] و همکاران، ۲۰۰۲؛ اودوهرتی[۹۲] و همکاران، ۲۰۰۱) و بخش سری (بلیر و همکاران، ۱۹۹۹؛ بوش و پوسنر[۹۳]، ۲۰۰۰؛ دریوتس و رایچل[۹۴] ، ۱۹۹۸) در پردازش هیجان تأکید ‌کرده‌است. مطالعه بر روی بزرگسالان سالم، بخش سری را در خاموش نگه­ داشتن واکنش پذیری آمیگدال در طول برانگیختگی هیجانی، نشان می­دهد (پاس[۹۵] ، ۲۰۰۱؛ مییر-لیندنبرگ[۹۶] و همکاران، ۲۰۰۶). این در حالی است که افراد جامعه ستیز فعالیت کم بخش سری را در مقایسه با افراد عادی، دارند (کیهل و همکاران، ۲۰۰۱؛ بیربامر[۹۷] و همکاران، ۲۰۰۵). مطالعات با بهره گرفتن از روش مغزنگاری با تشدید مغناطیسی عملکردی، نشان می­دهد که در هنگام پردازش هیجان در نوجوانان با اختلال سلوک، کاهش فعالیت بخش سری پشتی راست در محرک­های هیجانی غیرچهره­ای دیده می­ شود (استرزر و همکاران، ۲۰۰۵؛ استرزر و همکاران، ۲۰۰۷). مطالعات پیشین، غیر فعال شدن در تقسیم شناختی بخش سری را در طول حالات هیجانی شدید، نشان داده ­اند (دریوتس و رایچل، ۱۹۹۸؛ لانی و همکاران، ۱۹۹۸). اشاره به توقف فعالیت عصبی در مناطق پردازش شناختی، ممکن است مکانیزمی باشد که به وسیله آن حالات هیجانی شدید با عملکرد شناختی تداخل پیدا می­ کند (دریوتس و رایچل، ۱۹۹۸). از آنجایی که بخش سری در فرایندهای شناختی مثل نظارت بر پاسخ متعارض و تصمیم ­گیری نقش دارد (بوش و پوسنر، ۲۰۰۰؛ کرنس[۹۸] و همکاران، ۲۰۰۴) یک باور می ­تواند این باشد که بازداری نامناسب و نابهنجار فعالیت عصبی در این منطقه در طول هیجان­های منفی، از شکست در کنترل رفتارهای هیجانی به صورت شناختی نشأت ‌می‌گیرد. عدم فعالیت بخش سری در افراد با اختلال سلوک، منعکس­کننده­ نقص قابلیت این افراد در محدود کردن طغیان­های هیجانی است که این طغیان­ها، منجر به تمایل افزایش­یافته برای پرخاشگری تکانه­ای می­ شود (فیلیپس و همکاران، ۲۰۰۵). به نظر می­رسد که قسمت پشتی بخش سری، در عملکردهای شناختی سطح بالا به کار می­رود، در حالی که قسمت­ های قدامی عمدتاً در تنظیم رفتارهای هیجانی درگیر است (بوش و پوسنر، ۲۰۰۰). در مطالعه فیلیپس و همکاران (۲۰۰۵) فعالیت مغزی در پاسخ به تصاویر خنثی و تصاویر با بار هیجانی در بین افراد سالم و افراد با اختلال سلوک مقایسه شد. نتایج این مطالعه تفاوت معناداری را در فعالیت بخش سری نشان داد. افراد با اختلال سلوک، یک عدم فعالیت را در این بخش در طول مشاهده تصاویر با بار هیجانی منفی و نه در تصاویر خنثی نشان دادند. این در حالی است که در افراد سالم تنها زمانی این بخش فعالیت می­ کند که محتوای هیجانی از محرک بینایی استخراج شود و نه در مشاهده محرک­های خنثی. این مطالعه همسو با مطالعات قبلی است که نتایج یکسانی را نشان داده ­اند (هاری[۹۹] و همکاران، ۲۰۰۳؛ لانی و همکاران، ۱۹۹۷؛ تایلور[۱۰۰] و همکاران، ۲۰۰۳). نظارت پاسخ در بخش سری، در طول تکالیف تنبیه، در افراد با نمرات اجتماعی پایین­تر نسبت به افراد با نمرات اجتماعی بالاتر، کمتر است و این داده ­ها با نقص در یادگیریاجتناب در افراد با اختلال سلوک سازگار است (دیکمن و آلن[۱۰۱]، ۲۰۰۰).

 

قشر پیشانی: مطالعه بر روی افراد با آسیب مدار پیشانی، اختلال در بازشناسی حالات چهره را تأیید می­ کند (هورناک و همکاران، ۲۰۰۳؛ هورناک و همکاران، ۱۹۹۶) با نقص ویژه در خشم و نفرت (بلیر و سیپولوتی، ۲۰۰۰). آسیب مدار پیشانی ممکن است منجر به یک الگو از رفتارهای تکانشی دوران کودکی و پرخاشگری شود که به عنوان سوسیوپاتی آموخته[۱۰۲] نامیده می­ شود (اندروسون[۱۰۳] و همکاران، ۱۹۹۹). به دلیل تشابه رفتاری بین اختلال سلوک و این گروه، پیشنهاد می­ شود که آسیب ظریف مدار پیشانی و یا اختلال در عملکرد آن، ممکن است در افراد با اختلال سلوک نیز وجود داشته باشد که به شکل بالقوه در نقص بازشناسی خشم و نفرت منعکس می­ شود (فایرچیلد و همکاران، ۲۰۰۹). ویلسون (۲۰۱۱) در مطالعه فراتحلیلی خود یافت که جامعه ستیزی با نقص معنادار در بازشناسی خشم و نفرت همراه است.

 

شواهد ژنتیکیرفتاری از افزایش آسیب­پذیری ژنتیکی در رفتارهای ضداجتماعی در کودکان با مشکلات سلوک حمایت می­ کند (ویدینگ[۱۰۴] و همکاران، ۲۰۰۸؛ ویدینگ و همکاران، ۲۰۰۹) که همسو با مطالعات رفتاری پیشین است (بلیر و همکاران، ۲۰۰۲؛ بلیر و همکاران، ۲۰۰۱). این نتایج تأکید بیشتری بر اهمیت مطالعه فعالیت­های مغزی در برخورد با محرک­های هیجانی در این گروه را دارد.

1 ... 78 79 80 ...81 ... 83 ...85 ...86 87 88 ... 229