1401/09/21

" پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | ۲-۶-۳- نظریه ها و مکاتب روانشناسی درباره خلاقیت – 5 "

 

۲-۵- خلاقیت

 

یکی از ویژگی‌ها و صفات شناختی که در مباحث مختلف مورد توجه محققین و پژوهشگران قرار گرفته است ویژگی خلاقیت است با توجه به مشکلات مختلفی که دنیای امروز با آن دست به گریبان است توجه به تفکر انتقادی و عامل پیش‌بینی کنندهآن یعنی خلاقیت از اهمیت ویژه های برخوردار است.

 

۲-۵-۱- تعریف خلاقیت

 

در بین روانشناسان توافقی که حاکی از نظر مشترک پیرامون تعریف خلاقیت باشد وجود ندارد. در واقع گستردگی تعریف، نشأت گرفته از دیدگاه های گوناگون روان شناختی از این پدیده است. خلاقیت فرآیندی از خلاق بودن است، مجموعه ای از اعمال که ایده ها افکار و اشیاء فیزیکی جدیدی را به وجود می‌آورد (کلایتون[۷۷]،۲۰۰۲). آلدر[۷۸](۲۰۰۲) “در کتاب چگونه هوش خلاق را تعریف کنیم؟”، خلاقیت را این گونه تعریف ‌کرده‌است:

 

    • چیزی است که هنر پیشگان دارند.

 

    • یک نگرش غیر معمول یا بدیع به مسایل است.

 

    • تداعی با عناصر شناختی منفک با ایده هاست.

 

    • فرآیندی که به محصول با ارزش می‌ انجامد.

 

    • یک استعداد یا صفت خاص حاصل شده‌ مغزی به عنوان یک نظام پیچیده است.

 

    • فرآیندی که چیزی را جدید و با ارزش می‌کند.

 

  • ویژگی‌ها و خصوصیات بی همتایی از آنچه که فرد به آن معنا می‌دهد.

رانکو[۷۹] (۲۰۰۷) نیز خلاقیت را شامل آفرینش چیزی جدید و مفید می‌داند. یکی از نظریه پردازانی که تحقیقات گسترده ای در رابطه با خلاقیت انجام داده است. تورنس (۱۹۹۸،به نقل از سیف، ۱۳۸۷)، سه تعریف برای خلاقیت در سه زمینه پژوهشی، هنری و وابسته به بقاء مطرح ‌کرده‌است. به نظر وی تعریف پژوهشی خلاقیت عبارت است از فرایند حس کردن مشکلات و مسایل، شکاف در اطلاعات، عناصر گم شده چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه سازی درباره این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدس‌ها و فرضیه‌ها، تجدید نظر کردن و دوباره آزمودن آن ها و بالاخره انتقال نتایج. تورنس در تعریف هنری خلاقیت به مصادیقی اشاره می‌کند که برخی ‌از مصادیق عبارتند از: خلاقیت مانند خواستن دانستن است، خلاقیت مانند دوباره نگاه کردن است، آفرینندگی مانند خط زدن خطاهاست، آفرینندگی مانند خواندن به سبک خود است. تورنس در تعریف خلاقیت”وابسته به بقاء” خلاقیت را عبارت از قدرت کنار آمدن با موقعیت‌های دشوار و خطرناک می‌داند، وقتی که شخص هیچ راه حل از پیش آموخته شده‌ای ندارد. گانیه (۱۹۸۵، به نقل از سیف، ۱۳۸۷) خلاقیت یا آفرینندگی را نوعی حل مسأله می‌داند که تازگی نتایج تفکر آفریننده از ویژگی‌های آن است. در نظریه گیلفورد آفرینندگی بر حسب تفکر واگرا تعریف شده است (سیف،۱۳۸۷).

 

۲-۶- دیدگاه‌های کلی مربوط به خلاقیت

 

در ارتباط با خلاقیت، یک نظریه منحصر به فرد که مورد قبول همگان باشد وجود ندارد. به همین دلیل، نظریه های متفاوتی که در این زمینه وجود دارند را مورد ملاحظه قرار می‌دهیم، تا ببینیم هر کدام برای درک کلی موضوع چه چیزی عرضه می‌کنند.

 

۲-۶-۱- دیدگاه غرب از خلاقیت

 

تعاریف خلاقیت و هم چنین فرآورده و نگرش به آن، از فرهنگی به فرهنگ دیگر فرق می­ کند. تعریف غرب از خلاقیت بیشتر در آزمون­های خلاقیت تورنس مشاهده می­ شود. در این آزمون­ها تکالیف به صورت سیالی (تعداد ایده­ ها)، انعطاف­پذیری (تنوع و گوناگونی ایده­ ها) و ابتکار (معنی­دار بودن ایده­ ها) نمره­گذاری می­شوند که این‌ها بازتابی از دیدگاه دنیای غرب به خلاقیت است. نگرش‌های فرهنگی به سمت خلاقیت از ارزش‌های اساسی و اصلی غرب در طرفداری از گروه‌های اجتماعی مثل آزادی، فردیت گرایی و پیشرفت اصولی و زیر بنایی ناشی می‌شود و اصطلاحات ابتکار، سیالی و انعطاف پذیری دیدگاه‌های فرهنگ غرب را زنده می‌کند (آدلر، ۲۰۰۲).

 

۲-۶-۲- دیدگاه شرق از خلاقیت

 

دیدگاه شرق ‌در مورد خلاقیت بیشتر از اصول زیر ناشی می‌شود:

 

    1. بیان کمال فردی

 

    1. در ارتباط با سنت و عرف در دوره های قبلی تاریخ (شامل قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین آن‌ ها) می‌باشد.

 

  1. بیان و توصیف یک حس درونی از خصوصیات اصلی آن است.

این دیدگاه، خلاقیت را به اشکال مختلف به مراقبه مربوط می‌کند. مراقبه روشی است که ما درون خود را می‌بینیم و خلاقیت را در آن جا می‌دهد. خلاقیت بیشتر به نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو، به مفهوم خود شکوفایی با کمال فردی که در روانشناسی غربی اهمیت دارد، نزدیک است. خلاقیت در دیدگاه شرقی تلاش دارد واقعیت‌های ناهشیار موجود را کشف کند، نه این که چیزی جدید را اختراع کند. ‌بنابرین‏، تلاش در جهت خلق دوباره می‌باشد و فعال سازی مجدد مطرح است نه اختراع. در بعضی از کشورهای شرقی خلاقیت بیشتر یک ابراز روحانی است و نه یک فرایند حل مسأل دنیوی (آدلر،۲۰۰۲).

 

۲-۶-۳- نظریه ها و مکاتب روانشناسی درباره خلاقیت

 

در ارتباط با خلاقیت یک نظریه منحصر به فرد که مورد قبول همگان باشد وجود ندارد امّا می‌توان نظریه ها را به دو دسته کلی تقسیم کرد: ۱- دیدگاه خواستگاهی ۲- دیدگاه فرآیندی

 

دیدگاه خواستگاهی: گروهی از روانشناسان و روانکاوان بیشتر به خواستگاه خلاقیت توجه کرده‌اند نه به فرایند آن از جمله نظریه پردازانی که با این دیدگاه‌ها موافق­­اند در زیر آمده است.

 

۲-۶-۴- نظریه روان تحلیل­گری

 

بنا به گفته زیگموند فروید(۱۹۵۹) خاستگاه خلاقیت در تعارضی است که در ذهن نیمه هوشیار وجود دارد. دیر یا زود ذهن ناخود آگاه[۸۰]، راه حلی برای تعارض پیدا می‌کند. اگر این راه حل فعالیتی را تقویت کند که توسط خود یا بخش آگاه شخصیت تعیین شده است؛ نتیجه آن در رفتار خلاق مشخص می‌شود و اگر راه حل یاد شده با خود مغایر باشد آن را واپس می‌زند یا به صورت روان رنجوری ظاهر می‌شود. بر این اساس، روان رنجوری و خلاقیت از منبع مشترک که همان تعارض در نا خودآگاه است تغذیه می‌کنند شخص خلاق و روان نژند با یک نیرو یعنی انرژی نا خودآگاه رانده می‌شوند. بنا براین، شخص خلاق اندیشه‌های آزاد خیز نا خود آگاه را می‌پذیرد. او قدرت خود بر نهاد را کم کرده تا گرایش‌های آنی، تکانه‌های خلاقی که از طریق ناخود آگاه به وجود آمده است را از آستانه خود آگاه عبور دهد. از طرفی فروید معتقد است که خلاقیت مخصوصاً خلاقیت هنری جایگزین بازی‌های کودکی است. تلاشی که برای حل تعارض ناخود آگاه انجام می‌گیرد نیز ناشی از تجارب کودکی است، به عبارتی نیازهای سر کوفته کودکی به صورت کار یا هنر تجلی می‌یابد. او معتقد است که فکر تازه سبب برخورد با تضاد ایجاد می‌شود و این همانند مکانیسم دفاعی است. در واقع خلاقیت نیز نوعی مکانیسم دفاعی است پس فرد برای ارضای سایق‌های خاصی دست به خلاقیت می‌زند تا تعادلی را که آن سایق به هم زده دوباره باز یابد(به نقل از پرونیان نسب، ۱۳۸۷).

 

۲-۶-۵- نظریه روان تحلیل گری جدید

1401/09/21

" دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۳-۳- اقدامات دیوان بین المللی حقوق دریاها در قضیه کارخانه تریل – 2 "

 

عمده دلایلی که دیوان بدوی «گینه» در اتخاذ حکم علیه فرمانده کشتی، بدانها استناد کرد عبارتند از:

 

۱- اقدام به واردات بدون اطلاع قبلی مقامات محلی، که طبق قوانین گمرکی «گینه»، جرم می‌باشد.

 

۲- اقدام به وارد کردن کالایی (گازوییل) که در هنگام ورود به سرزمین ملی «گینه»، مشمول مالیات بوده است.

 

۳- تمرد از فرامین و دستورات مأمورین نیروی دریایی «گینه».

 

۴- ارتکاب جرم قاچاق، و فرار از مالیات.

 

با توجه به اینکه مذاکرات بین نمایندگان طرفین در حل این مسئله به جایی نرسید، و طرفین نسبت به ارجاع اختلاف به دیوان یا دیوان دیگری، به توافق نرسیدند، لذا اختلاف، به موجب ماده ۲۹۲ کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریا، آن گونه که در مبحث بعدی نیز خواهد آمد، به دیوان بین‌المللی حقوق دریا ارجاع شد.

 

۳-۲-۲- نحوه ارجاع اختلاف

 

هر دو کشور طرف اختلاف، عضو کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریا می‌باشند. «سنت‌وینسنت» کنوانسیون را در اول اکتبر ۱۹۹۳ و «گینه» در ۶ سپتامبر ۱۹۸۵ تصویب کرده‌اند.

 

نماینده دولت «سنت‌وینسنت»، در ۱۳ نوامبر ۱۹۹۷، به موجب ماده ۲۹۲ (۱) کنوانسیون ۱۹۸۲ دادخواستی را نزد دیوان ثبت نمود و طی آن علیه کشور «گینه» در خصوص اختلاف مربوط به رفع فوری توقیف کشتی «سایگا» و خدمه‌ی آن اقامه‌ی دعوی نمود. بند ۱ ماده مذبور ‌به این قرار است:

 

«هر گاه مقامات یک دولت متعاهد، کشتی حامل پرچم دیگر دولت متعاهد را توقیف نمایند و ادعا شود که دولت توقیف کننده‌ کشتی، مقررات کنوانسیون را ‌در مورد رفع فوری توقیف کشتی یا آزادی خدمه‌ی آن در برابر تضمین مناسب یا دیگر تضمینات مالی رعایت ننموده است، مسئله رفع توقیف یا آزادی خدمه، می‌تواند به دیوان یا دیوانی که طرفین با توافق یکدیگر تعیین می‌کنند ارجاع داده شود. در صورت عدم توافق ظرف ۱۰ روز از تاریخ توقیف کشتی یا دستگیری خدمه‌ی آن، این مسئله می‌تواند به دیوان یا دیوانی که طبق ماده ۲۸۷ از سوی دولت توقیف کننده‌ کشتی یا دولت دستگیر کننده‌ خدمه پذیرفته شده است ارجاع داده شود یا در مقابل دیوان بین‌المللی حقوق دریا مطرح گردد و آن در صورتی است که طرفین به شکل دیگری توافق نکرده باشند.»

 

به موجب ماده ۲۴ (۲) اساسنامه‌ی دیوان بین‌المللی حقوق دریا و مواد ۵۲ (۲) (الف) و ۱۱۱ (۴) آیین دادرسی دیوان، رونوشت مصدقی از دادخواست، در همان تاریخ (۱۳ نوامبر ۱۹۹۷) از طریق پیک مخصوصی به وسیله مدیر دفتر دیوان برای وزیر امور خارجه‌ی «گینه» در کوناکری فرستاده شد. همچنین مراتب، به اطلاع سفیر «گینه» در آلمان نیز رسید. مدیر دفتر دیوان، سایر دولت‌های عضو کنوانسیون را نیز به موجب ماده ۲۴ (۳) از طریق نمایندگی‌های دایم آن ها در سازمان ملل متحد، از این دادخواست مطلع ساخت.

 

۳-۳- اقدامات دیوان بین‌المللی حقوق دریاها در قضیه کارخانه تریل

 

آرای داوری نخستین گام در جهت پذیرش اصل استفاده غیر زیان بار از سرزمین در رسیدگی‌های بین‌المللی بی تردید قضیه‌ی مشهور کارخانه تریل بین ایالات متحده آمریکا و کانادا اولین گام تعیین کننده ‌در مورد آلودگی‌های فرامرزی است.[۱۶۷] این قضیه نشانگر عبور از حقوق بین الملل عام مبتنی بر جبران خسارات وارده به سمت شکل گیری قواعد خاص مربوط به حمایت از محیط زیست و همکاری بین دولت‌های ذینفع است دادگاه داوری در رأی‌ خود در این قضیه ‌به این موضوع تأکید کرد که مطابق با اصول حقوق بین الملل هیچ کشوری حق ندارد[۱۶۸] از قلمرو خویش به نحوی استفاده کند یا اجازه استفاده از آن را بدهد که دودهای حاصله موجب خسارت به سرزمین کشور دیگر و یا مالکیت اشخاصی که در آنجا هستند وارد شود.»[۱۶۹]

 

این ر أی متضمن دو اصل بنیادین حقوق بین الملل محیط زیست است: اول اصل پیشگیری که یکی از

 

نمودهای اولیه خود را در این قضیه نشان داد و داوری به دولت کانادا توصیه کرد که در آینده بایستی از ورود خسارات ناشی از انتشار دود به قلمرو دولت واشنگتن پرهیز نماید. این ر أی می‌تواند به عنوان تحقق یک قاعده حقوق بین الملل تلقی گردد که دولت‌ها را ملزم به پیش‌بینی آلودگی‌های فرامرزی می‌کند.[۱۷۰] پس با توجه به تحولات کنونی در زمینه حقوق بین الملل محیط زیست خصوصاً با انعقاد معاهدات گوناگون ‌در مورد موضوع پیشگیری[۱۷۱] این ادعا تقویت می‌شود که منبعد دولت‌ها بایستی قواعد ویژه‌ای درباره حفاظت از محیط زیست تهیه نمایند. امروزه تعهد به پیشگیری نسبت به تعهد به جبران خسارت از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا در صورت بروز خسارت برگرداندن وضعیت به حالت اول قبل از بروز خسارت قدری مشکل می‌کند. به هر تقدیر پیشگیری در اصل بهتر است از درمان صرف نظر از نوع و روش آن. دومین اصل همان اصل استفاده غیر زیان بار از سرزمین است که سنگ بنای توسعه حقوق بین الملل محیط زیست را تشکیل می‌دهد و منشاء اصول ۲۱ و ۲ اعلامیه استکهلم و ریو است. این اصول بر حاکمیت دولت‌ها بر منابع طبیعی‌شان تأکید می‌کنند ولی اعمال آن را تابع اصل مسئولیت اکولوژیک می‌داند که به نظر می‌تواند نوعی حاکمیت مشروط در این حوزه تلقی گردد.

 

در خصوص دامنه شمول تکلیف به حمایت از محیط زیست در خارج از قلمرو ملی و تکلیف به پیشگیری، عقاید متعددی وجود دارد. به نظر پروفسور دوپویی[۱۷۲] این تکلیف متضمن رعایت تعهدات یک دولت در قبال اعمال صلاحیت‌های خویش است و اصل استفاده غیرزیان بار از سرزمین کانون قواعد مربوط به روابط فرامرزی را تشکیل می‌دهد و اصل پیشگیری یکی از اجزای خاص این قواعد می‌باشد. به اعتقاد پروفسور ساندس[۱۷۳] که رویکرد‌ی خیلی رادیکال دارد، اگر بپذیریم که اصل پیشگیری به طور تنگاتنگ با اصل ۲۱ استکهلم مرتبط است در این صورت آن ها از یکدیگر متمایز می‌شوند؛ به جهت این که اصل ۲۱ ناشی از اعمال اصل حاکمیت است و حمایت از محیط ز یست تنها یک هدف فرعی است و در بطن اصل پیشگیری قرار دارد و بنابر اصل پیشگیری ما می‌توانیم ارزیابی کنیم که دولت یک تعهد به حمایت از محیط زیست ملی خویش دارد.[۱۷۴]

 

به علاوه تجزیه و تحلیل این رأی گواه وجود دو فرضیه در خصوص اعمال قاعده ممنوعیت ورود خسارت نیز می‌باشد: اول ممنوعیت استفاده از قلمرو خویش که سبب ورود خسارت به کشور خارجی و مالکیت اشخاصی که در آنجا هستند، شود. دوم ممنوعیت ورود خسارت ناشی از دادن مجوز صریح یا ضمنی استفاده از قلمرو به شخص یا یک واحد غیر دولتی است که موجب خساراتی به کشور خارجی و مالکیت اشخاصی که در آنجا هستند، شود. این فرضیه دارای قلمرویی موسع و کلی است و همه‌ اشخاص زیان دیده و متضرر را بدون توجه به تابعیت و اقامتگاه شان در بر می‌گیرد.[۱۷۵]

 

در هر صورت این خسارات بایستی جدی بوده و با دلایل روشن و متقاعد کنن ده به اثبات برسد.[۱۷۶]

1401/09/21

" منابع پایان نامه ها | قسمت 8 – 9 "

 

پرخاشگری می‌تواند معلول هر موقعیت ناخوشایند یا ملال انگیز از قبیل درد دلتنگی باشد . مهمترین عامل ایجاد پرخاشگری از میان همه موقعیت های ملال انگیز ناکامی است . اگر فرد در نیل به هدف خود با شکست مواجه شود ناکامی حاصل احتمال رفتار پرخاشگرانه او را افزایش می‌دهد ( سادوک و سادوک ۲۰۰۳ ترجمه رضایی ۱۳۸۲) . در تفسیر و توضیح این نظریه می توان گفت که اگر کودکان و نوجوانان در رسیدن به اهداف خود با شکست مواجه شوند یا خواسته های آن ها برآورده نشود احساس ناکامی می‌کنند و این احساس با پرخاشگری نمایش داده می شود ( درتاج، مصائبی و اسد زاده ۱۳۸۸).

 

۲-۲-۳-۳- نظریه یادگیری اجتماعی :

 

‌بر اساس این نظریه همان گونه که کودکان مهارت های شناختی و اجتماعی را از طریق مشاهده عملکرد اطرافیان می آموزند با تماشای اعمال پرخاشگرانه و خشونت آمیز یاد می گیرند که پرخاشگرانه رفتار کنند ( حسینی انجدانی ۱۳۸۷). آلبرت بندورا نظریه پرداز اصلی این دیدگاه معتقد است که از آنجا که بخش اعظم یادگیری مردم از طریق مشاهده در محیط پیرامونشان صورت می‌گیرد و می توان نتیجه گرفت که فرایندهای مشابهی مانند رسانه های گروهی نیز همین تاثیر را بر مخاطبان دارند . مطالعات نشان می‌دهد که کودکان و نوجوانان آنچه را از صفحه تلویزیون می بینند تقلید می‌کنند یا به ذخیره رفتاری خویش می افزایند . شاخه دیگری از این نظریه به نقش فرایندهای شناختی توجه می‌کند . اگر رفتارهای خشونت آمیز نشان داده شده از تلویزیون موفقیت به دنبال داشته باشد در نتیجه تماشای زیاد تلویزیون قالب بندی نگرش ها و رفتار کودکان را در پی دارد . ( گانتر[۴۳] ۱۹۸۷ ترجمه ی عابدی نایینی ۱۳۸۸)

 

با توجه به دیدگاه مطرح شده در نظریه یادگیری اجتماعی کودکانی که در معرض تماشای برنامه های پر خاشگرانه و خشونت آمیز تلویزیونی و ماهواره ای و یا حتی بازی های کامپیوتری هستند نسبت به سایرکودکان از میزان پرخاشگری بالاتری برخوردارند.( عاشوری، ترکمن، ملایری و فدایی ۱۳۸۷ ).

 

۲-۲-۳-۴- دیدگاه شناختی :

 

بر طبق این دیدگاه فرایندهایی مانند ادراک های فرد از رویدادها تعبیرها و استنباط های فرد از عوامل اصلی به وجود آورنده ی هر گونه رفتار از جمله رفتار پرخاشگرانه است . طبق این تئوری کودکان پرخاشگر رفتار دیگران را به عنوان رفتار پرخاشگرانه تعبیر می‌کنند و بر اساس اینگونه نحوه ی پردازش اطلاعات عمل می‌کنند ( نلسون و ایزارییا [۴۴] ۱۹۹۳ ترجمه ی منشی طوسی ۱۳۷۲).

 

۲-۲-۳-۵- نظریه پرخاشگری – پرخاشگری

 

بد رفتاری و اهانت کلامی دیگران اغلب عامل عمده ای در آشکار ساختن اعمال پرخاشگرانه در طرف مقابل است ( معتمدین و عبادی ۱۳۸۶ به نقل از یعقوبی سهرابی و مفیدی ۱۳۹۰ ) طبق این دیدگاه کودکان و نوجوانی که در معرض خشونت و پرخاشگری دیگران شامل اعضای خانواده همکلاسی ها و دوستان یا سایر افراد قرار می گیرند به وجود آمدن حس انتقام جویی در آن ها به صورت رفتار پرخاشگرانه واکنش نشان می‌دهند ( واحدی و فتحی آذر ۱۳۸۵).

 

۲-۲-۳-۶-نظریه لورنز

 

به عقیده لورنز پرخاشگری که موجب آسیب رساندن به دیگران می‌گردد از غریزه جنگیدن بر می خیزد که مشترک بین انسان و سایر ارگانیسم هاست . انرژی مربوط ‌به این غریزه به طور خود به خود با عیاری کم و بیش ثابت در ارگانیسم تولید می شود . احتمال پرخاشگری در نتیجه بالا رفتن میزان انرژی انبار شده و وجود و شدت محرک های آزاد کننده پرخاشگری افزایش می‌یابد . پرخاشگری غیر قابل اجتناب است و گاهی حملات خود به خودی آن روی می‌دهد. طرفداران فروید خشونت در عصر ماشینی حاضر را بازتاب خصومت فطری انسان‌ها می دانند . به همان صورتی که در کردارشناسان چون لورنز معتقدند حیوانات برای آزاد کردن پرخاشگری غریزه دارند فروید نیز از غریزی بودن خشونت و ویرانگری در انسان خبر می‌دهد.

 

۲-۲-۴- عوامل مؤثر بر پرخاشگری کودکان و نوجوانان:

 

با مطالعه و بررسی نظریات مختلف در حوزه پرخاشگری و خشونت به طور کلی و پرخاشگری کودکان و نوجوانان به طور خاص موارد ذیل را به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر پرخاشگری شناسایی و معرفی می نماییم:

 

۱-خانواده : خانواده یکی از عوامل مؤثر و اساسی در رفتار افراد می‌باشد . کودک از بدو تولد خصوصیاتی را از والدین خود ارث می‌برد و زمینه‌های رشد وی را فراهم می‌کند . نفوذ والدین در کودکان تنها جنبه ی ارثی و وراثتی ندارند بلکه در آشنایی کودک با زندگی اجتماعی و فرهنگ پذیری وی خانواده و جامعه ای که خانواده در آن زندگی می‌کند در بیشتر موارد همسانی ندارند لذا رفتار و تاثیر خانواده ها در افراد متفاوت است و رفتار متضاد پدر و مادر جدایی والدین از هم غیبت طولانی مدت یکی از والدین وجود جونامساعد در خانواده پرخاشگر بودن پدر و مادر و یا هر دو تبعیض و بی عدالتی ‌در مورد کودکان تحقیر کودکان و احساس ناامنی دخالت بیش از حد در کار آن ها و رفتار تهدید آمیز از علل روانی اجتماعی مهم در پرخاشگری نوجوانان محسوب می شود ( گراترز فیلد کلبرت بل بلاسیک کامیک گریسلرو کینر[۴۵] ۲۰۰۷).

 

بدیهی است هیچ پدر و مادری عمدا فرزند خود را به پرخاشگری تشویق نمی کند ولی گاهی والدین از این که می بینند فرزندشان در دفاع از خود قلدری به خرج می‌دهد و می‌تواند حق خود را بگیرد لذت می‌برند . البته پدر و مادر تنها کسانی نیستند که باعث بروز پرخاشگری در کودک می‌شوند بلکه سایر اعضای خانواده یا دوستان صمیمی کودک هم که کمی از او بزرگ تر هستند بهترین الگوهای رفتارهای پرخاشگری برای کودک به شمار می‌روند . گروهی از پژوهشگران دریافته اند که عدم نظارت والدین بر فعالیت ها و روابط اجتماعی کودکان و نوجوانان به نوعی کوتاه در امر آموزش آنان به حساب می‌آید. این بی توجهی والدین موجب بروز درصد بالاتری از بزهکاری و رفتارهای خشونت آمیز در بین کودکان ۱۱ تا ۱۴ ساله می شود . (پاترسون[۴۶] و همکاران ۱۹۹۱).

 

۲-دوستان و همسالان: هنگامی که رفتارهای خشونت آمیز کودک پیامدهای مثبتی برای او به همراه داشته باشد بدیهی است که او آن ها را تکرار خواهد کرد. برای مثال شرایطی را در نظر بگیرید که کودک با سرو صدا راه انداختن به هدف خود می‌رسد . در مقابل اگر رفتارهای خشونت آمیز کودک پیامدهای منفی برای او به همراه داشته باشد احتمال تکرار این گونه رفتارها از سوی او کاهش می‌یابد . برای مثال وقتی که کودک سعی می‌کند با زورگویی و قلدری به هدف خود برسد ولی با بی اعتنایی و کم محلی دیگران روبرو می شود سعی خواهد کرد با تغییر رفتار و ملایمت خواسته خود را مطرح کند. (سلحشور۱۳۸۷).

1401/09/21

" مقاله های علمی- دانشگاهی | ۲-۱-۱- مفهوم هزینه سرمایه – 5 "

 

از نقطه نظر اقتصادی، درماندگی را ‌می‌توان به زیان ده بودن شرکت­ تعبیر کرد که در این حالت شرکت دچار عدم موفقیت شده است. در واقع در این حالت نرخ بازدهی سرمایه کمتر از نرخ هزینه سرمایه ‌می‌باشد. حالت دیگر درماندگی زمانی رخ می­دهد که شرکت موفق به رعایت کردن یک یا تعداد بیشتری از بندهای مربوط به قرارداد بدهی، مانند نگاه داشتن نسبت جاری یا نسبت ارزش ویژه به کل دارایی­ ها طبق قرارداد نمی­ شود. ‌به این حالت نکول تکنیکی گفته می­ شود. حالت دیگری از درماندگی عبارتند از زمانی که ارزش ویژه شرکت عددی منفی شود. رز و همکاران (۱۹۹۶) بحران و درماندگی مالی را به عدم توانایی در پرداخت بدهی مرتبط دانسته و آن را اینگونه تعریف ‌کرده‌است: ناتوانی در پرداخت یک بدهی و کمبود و عدم پرداخت یک بدهی. همچنین وروک (۱۹۹۰) بحران مالی را به عنوان کمبود جریان نقدی خالص برای پرداخت بدهی جاری مانند هزینه بهره و تعهدات جاری تعریف ‌کرده‌است (وگاس و همکاران، ۲۰۱۴).

 

در واقع درماندگی مالی به عنوان پایان راه و فعالیت بنگاه اقتصادی است که در این راستا درک صحیح و شناخت علل پدید آورنده درماندگی مالی توسط مدیریت مالی شرکت­ها بسیار ضروری و با اهمیت است. زیرا مدیران مالی چنانچه آگاهی کافی از علل و عوامل به وجود آورنده درماندگی مالی داشته باشند، می ­توانند با شناسایی به موقع علائم بحران مالی در شرکت، قبل از سقوط شرکت مدیریت را آگاه سازند و راهکارهای پیشگیرانه را ارائه نمایند(خواجوی و همکاران، ۱۳۹۱).

 

پژوهش­های انجام شده نشان می­دهد که ارائه اطلاعات شفاف­تر باعث کاهش ریسک و کاهش عدم تقارن اطلاعات می­گردد. از این­رو، عدم اطمینان سرمایه ­گذاران درباره اطلاعات مالی شرکت کاهش می­یابد و بازده کمتری را مطالبه ‌می‌کنند و در نهایت شرکت­ها هزینه سرمایه کمتری را متحمل می­شوند (بارث و همکاران، ۲۰۱۳). ‌بنابرین‏ در این پژوهش از یک سو، به به بررسی رابطه بین شفافیت سود و هزینه سرمایه شرکت، و از سوی دیگر به تاثیر ریسک ورشکستگی بر ارتباط بین شفافیت سود و هزینه سرمایه شرکت می­پردازیم. به عبارت دیگر بر اساس مدل آلتمن شرکت­های پژوهش به دو دسته درمانده و غیر­درمانده مالی طبقه ­بندی می­شوند و در نهایت ارتباط بین شفافیت در حسابداری با هزینه سرمایه سهام عادی در این شرکت­ها با هم مقایسه می­شوند.

 

۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

این روزها شاهد وقوع بحران­های تجاری متفاوت در سراسر جهان هستیم. شدت گرفتن رقابت در عرصه صنایع باعث شده­است بسیاری از شرکت­ها ورشکسته شده و از گردونه رقابت خارج شود. این امر موجب نگرانی صاحبان سرمایه و به طور کلی جامعه شده است. هشدار اولیه از احتمال ورشکستگی سرمایه ­گذاران را قادر می­سازد تا دست به اقدامات پیشگیرانه بزنند. بستانکاران به شدت نسبت به ریسک سوخت شدن اصل و فرع اعتبارات اعطا شده به مشتریان بالقوه و مشتریان فعلی خود حساس هستند. از آنجایی که ورشکستگی هزینه­ های اقتصادی و اجتماعی سنگینی را بر جامعه تحمیل می­ کند، از دیدگاه کلان نیز مورد توجه قرار ‌می‌گیرد. زیرا منابع تلف شده در یک واحد اقتصادی دچار بحران مالی می­توانست به فرصت­های سودآور دیگری تخصیص یابد. با توجه ‌به این مطالب کلیه افراد و مراجع ذینفع نسبت به پیش ­بینی ورشکستگی، قبل از وقوع آن علاقمند هستند و اهمیت و ضرورت چنین پژوهشی بیشتر احساس می­گردد.

۱-۴- اهداف تحقیق

 

۱-۴-۱- اهداف علمی

 

    • بررسی رابطه بین شفافیت سود و هزینه سرمایه سهام عادی

 

    • بررسی رابطه بین شفافیت سود و هزینه سرمایه سهام عادی در شرکت­های در مانده و غیر­درمانده مالی

 

  • بررسی مقایسه­ ای شفافیت سود حسابداری در شرکت­های درمانده و غیر­درمانده مالی

 

۱-۴-۲- اهداف کاربردی

 

پژوهش حاضر به دلیل اهمیت پیش ­بینی ریسک ورشکستگی شرکت­ها ازیک سو و بررسی شفافیت سود از سوی دیگر، می ­تواند در تصمیم گیری افراد مختلف مورد استفاده قرار گیرد. به عبارت دیگر، پژوهش حاضر جهت تصمیم‏ گیری‏های سازمان بورس اوراق بهادار، دانشگاهیان، سرمایه‏گذاران، اعتباردهندگان، بانک‏ها و مؤسسات مالی مفید خواهد بود. شرکت‏ها نیز می ‏توانند از نتایج این تحقیق جهت اتخاذ سیاست‏های مختلف گزارشگری مالی استفاده کنند. این تحقیق همچنین می‏تواند برای محققان و دانشجویان جهت انجام تحقیقات مرتبط آتی سودمند باشد.

 

۱-۵- سوالات تحقیق

 

سوال اول: آیا بین شفافیت سود حسابداری با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد؟

 

سوال دوم: آیا بین شفافیت سود حسابداری در شرکت­های درمانده مالی با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد؟

 

سوال سوم: آیا بین شفافیت سود حسابداری در شرکت­های غیردرمانده مالی با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد؟

 

سوال چهارم: آیا شفافیت سود حسابداری در شرکت­های سالم نسبت به شرکت­های ورشکسته تفاوت معناداری با هزینه سرمایه سهام عادی دارد؟

 

۱-۶- فرضیات تحقیق

 

برای رسیدن به اهداف تحقیق، چهار فرضیه به شرح زیر مدنظر قرار گرفته است، که عبارتند از:

 

فرضیه اول: بین شفافیت سود حسابداری با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد.

 

فرضیه دوم: بین شفافیت سود حسابداری در شرکت­های درمانده مالی با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد.

 

فرضیه سوم: بین شفافیت سود حسابداری در شرکت­های غیر درمانده مالی با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد.

 

فرضیه چهارم: رابطه بین شفافیت سود حسابداری با هزینه سرمایه سهام عادی در شرکت­های سالم و شرکت­های ورشکسته تفاوت معناداری دارند.

 

۱-۷- قلمرو تحقیق

 

قلمرو­­ زمانی تحقیق:

 

­از ­ابتدای­ سال ۱۳۸۷ تا­انتهای­ سال ۱۳۹۲ ‌می‌باشد.

 

قلمرو ­مکانی تحقیق:­

 

­ قمرو مکانی این مطالعه، بورس اوراق بهادار­تهران­ ‌می‌باشد.

 

قلمرو موضوعی:

 

بررسی ارتباط بین شفافیت سود و هزینه سرمایه در شرکت­های درمانده و غیر درمانده مالی ‌می‌باشد.

 

۱-۸- ساختار تحقیق

 

این پایان نامه در فصول زیر سازماندهی شده است. در ادامه، در فصل دوم به بررسی مبانی نظری، پیشینه تحقیق و مطالعات انجام شده در داخل و خارج از کشور پرداخته می­ شود. فصل سوم به روش تحقیق اختصاص داشته و در آن پس از ارائه روش تحقیق، مدل و روش­های مورد استفاده معرفی می­گردد. یافته ­های تحقیق در فصل چهارم ارائه خواهد شد و فصل پنجم به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات اختصاص دارد.

 

فصل دوم

 

مبانی نظری تحقیق

 

۲- مقدمه

 

در این فصل از مطالعه، در بخش اول به مروری بر مبانی نظری شفافیت سود و در بخش دوم، مروری بر مبانی نظری هزینه سرمایه پرداخته می­ شود و در ادامه فصل به برخی از مطالعات انجام شده در ارتباط با موضوع تحقیق پرداخته می­ شود.

 

۲-۱- هزینه سرمایه

 

۲-۱-۱- مفهوم هزینه سرمایه

 

یکی از مهم­ترین روش­های افزایش ارزش کلی یک شرکت انتخاب بهترین راه­کارها برای سرمایه ­گذاری وجوه و تشکیل مناسب­ترین ساختارسرمایه ‌می‌باشد. تأمین مالی به اشکال مختلف صورت ‌می‌گیرد که عبارت است از : استقراض، صدور سهام و انباشته کردن سود شرکت. انتخاب بهترین گزینه تامین­مالی حتما باید با مد نظر گرفتن مخارج تامین مالی صورت گیرد که در ادبیات مالی از آن تحت عنوان هزینه سرمایه یاد می­ شود (نوروش ‌و عابدی، ۱۳۸۴).

1401/09/21

" دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۳-۴انگیزه مهمترین عامل بهره وری : – 10 "

 

۲-۳-۲انواع انگیزه :

 

دو نوع انگیزه وجود دارد که عبارتند از : انگیزه بیرونی[۷۹] و انگیزه درونی[۸۰]

 

۲-۳-۲-۱ انگیزه بیرونی : نظریه های خود تشخیصی اظهار می دارند که دو نوع مشوق بر انگیزش کارکنان اثر می‌گذارند : خارجی و داخلی . ( اسکودین ، ۲۰۱۲ ) پاداش های خارجی که منجر به انگیزش خارجی می‌شوند با سیستم های پاداش در ارتباط هستند که در بر گیرنده ی پاداش های گوناکون مظیر حقوق رقابتی ، سود حاشیه ای و انعام است . بنابر اضهارات مینبیوا[۸۱] ، انگیزش خارجی کمک می‌کند که صرفاً فرد در شغل خود باقی بماند ، در ضمن اینکه فرد را بر می انگیزد که با کارایی بیشتری کار کند ، اما انگیزه درونی اصلی ضروری است .

 

۲-۳-۲-۲ انگیزه درونی :انگیزه درونی با رضایت ، لذت از کار ، مواجهه با چالش ها ، احساس کمال ، دریافت تحسینات و یازشناسی مثبت ، دریافت بازخورد و مشارکت در تصمیم گیری در ارتباط است . دلایل زیادی وجود دارد که اهمیت انگیزه درونی را نشان می‌دهد . اول از همه گفته می شود افرادی که به صورت درونی یرانگیخته می‌شوند دارای علاقه ، هیجان ، و اطمینان بیشتری هستند که این عوامل آن ها را به سمت افزایش کارایی ، دوام ، اعتماد به نفس و رفاه عمومی سوق می‌دهد . در ثانی ، انگیزه درونی منجر به موفقیت طولانی مدت می شود . دسی[۸۲] اظهار داشت که نیاز افراد برای احساس صلاحیت یا خودمختاری ، پایه ای برای رفتار هایی است که به صورت درونی برانگیخته شده اند . دو مسیر برای تعریف انگیزه درونی شناسایی شده است . بر اساس اولین مسیر ، رفتار ناشی از انگیزه درونی به تقویت بستگی ندارد زیرا با اشتغال به کار های مورد علاقه به خودی خود به وجود می‌آیند . فاکتورهایی که بر یک رفتار خاص اثر می‌گذارد این حس را شامل می شود که کار دارای اهمیت است ، بر منابع شخصی یک فرد کنترل دارد ، دارای آزادی برای انجام کار است ، دارای حوزه هایی برای بهبود مهارت و توانایی هاست و همچنین فرصت هایی را برای پیشرفت فراهم می آورد . به سبب وجود چنین احساسات مثبتی ، افراد که به صورت باطنی برانگیخته شده اند ، خود را درگیر با شغل می بینند ، تعهدی عاطفی برای انجام صحیح کار داشته و نسبت به شواهدی که نشان می‌دهد آن ها در پیشرفت اهداف اثرگذار بوده اند احساس غرور می‌کنند .

 

مسیر دیگر ‌در مورد انگیزه بر این موضوع تأکید دارد که رفتار ناشی از انگیزه درونی تابع سه نیاز روانشناسی است : استقلال[۸۳] ، صلاحیت[۸۴] و وابستگی[۸۵]

 

اگرچه استقلال و صلاحیت به عنوان نیازهای اساسی ای که بیشترین تأثیر را بر انگیزه درونی دارند شناخته می‌شوند ، ولی وابستگی به عنوان یک نیاز اجتماعی اساسی مورد ملاحظه قرار می‌گیرد . اثبات شده است که وابستگی دارای نقشی حیاتی در حفظ و افزایش باطنی افراد است . وانستین کیت[۸۶] از این دیدگاه حمایت می‌کردند که انگیزه درونی ممکن است از طریق برآورده نمودن نیاز های مربوط به وابستگی افزایش یابد که این نیاز ها به نوبه خود به شدت ارزش ها و اعتقادات گروه وابسته هستند . در نتیجه افرادی که به صورت درونی برانگیخته شده اند کار را ‌به این دلیل و با این انتظار انجام نمی دهند که پاداش های خارجی دریافت نمایند بلکه بدان سبب است که آن ها احساس ارتباطات نزدیک و اعتماد بیشتری می‌کنند . ( اسکودین ، ۲۰۱۲ )

 

همچنین خلاقیت و تلاش به انگیزه ای نیازمند است که در انسان های گوناگون متفاوت است . برخی از این انگیزه ها به موارد زیر باز می‌گردد : ( ملک پور ، ۱۳۹۰ ، ۱۱۱ )

 

    1. انگیزه های مادی و تشکیل سرمایه که شامل انگیزه های مادی برای امرار معاش و انگیزه های مادی برای کسب ثروت و تقویت بنیه مالی می‌باشد .

 

    1. انگیزه های اجتماعی که شامل کسب مقام و موقعیت اجتماعی ، جلب احترام اجتماعی و الگو و سرمشق دیگران شدن در جامعه می‌باشد .

 

    1. انگیزه های خدماتی که شامل انگیزه های خدماتی برای ایجاد اشتغال و به کار گماردن دیگران و انگیزه های خدماتی برای کمک به اقتصاد جامعه می‌باشد .

 

    1. انگیزه های خانوادگی که شامل رفاه آتی خانواده ، خشنودی والدین و جلب همسر می‌باشد .

 

  1. انگیزه های شخصی که شامل استقلال فردی ، دستیابی به اهداف مورد نظر از طریق فعالیت های تجاری و افزایش صلاحیت و توانایی شخصی با بالاترین میزان می‌باشد .

۲-۳-۳ویژگی های انگیزه :

 

محققانی مانند بالراج[۸۷] برخی مشخصات انگیزه را تعیین کرده‌اند :

 

    1. انگیزه بر اساس نیازهای انسان بوده که در یک فرد ایجاد می شود .

 

    1. انگیزه کل است نه جزء . پس فرد نمی تواند توسط تکمیل نیازهایش به طور جزئی انگیزه یابد.

 

    1. انگیزه یک فرایند پیوسته است ؛ بزودی نیاز شخص با ایجاد نیازهای جدید تأمین می شود .

 

    1. انگیزه باعث رفتار هدف محور می شود ؛ یک شخص به روشی رفتار کرده که اهداف یا نیازهایش را تأمین کند .

 

  1. انگیزه یک فرایند پیچیده است: تئوری یا روند کلی برای انگیزه وجود ندارد و افراد در انگیزه شان متفاوتند . ( لوردز ماچادو ، ۲۰۱۱ )

۲-۳-۴انگیزه مهمترین عامل بهره وری :

 

افعال و رفتار عملی یا به طور کلی صفات ارادی انسان که در زندگی او بازدهی دارد ، از صفات باطنی و روحی سرچشمه می‌گیرد . اعمال رفتار انسان تجلی صفات ، روحیات ، انگیزه های درونی ، باورها و اعتقادات اوست . انگیزه عاملی است که انسان را از درون به حرکت در می آورد و در واقع موتور محرکه ی تلاش و پویایی انسان است . انگیزه جهت و سیر حرکت را مشخص می‌کند و موجب انتخاب می شود و هرچه انگیزه ی انسان قوی تر و نیرومندتر باشد ، او را در شیوه ی انتخاب عمل بیشتر یاری می‌کند . اگر خواستن باشد ، بدون تردید توانستن نیز به دنبال آن خواهد آمد . انگیزه ی قوی ، مایه ی تحرک و آمادگی برای شروع کار و پایان بردن درست و صحیح آن است . در ارتقاء و افزایش بهره وری یک کشور همیشه افراد با انگیزه و پر تلاش نقش مهم و اساسی و حتی تعیین کننده دارند . حاکم شدن فرهنگ بهره وری ، موجب استفاده بهینه از کلیه امکانات مادی و معنوی سازمان ها می شود و دائماً توان ها ، استعدادها و امکانات بالقوه ی سازمان ها شکوفا می شود و بدون اضافه کردن فناوری و نیروی انسانی جدید می توان از امکانات ، شرایط ، توان و قابلیت های نیروی انسانی موجود با خاصیت زایشی و خلاقیت در جهت تحقق هدف های سازمان حداکثر بهره را برد .بهره وری مطلوب با تغییر ساختارها ، اضافه کردن فناوری ، تدوین دستور کار و صدور بخشنامه حاصل نمی شود بلکه انسان ، محور هرنوع بهره وری فرودی ، اجتماعی و سازمانی است . ( هنری ، ۱۳۸۵ ) به دلیل پیچیدگی رفتار انسان ، پیش‌بینی آن ممکن نیست در نتیجه درک رفتار انسان و تأثیر مثبت بر آن می‌تواند بهره وری را زیاد و عملکرد را بهبود بخشد . ( شبگو منصف ، ۱۳۸۸ ، ۱۱۷ )به عقیده والرند[۸۸] یک فرد زمانی انگیزه یافته که وابستگی های بین نتایج و اعمالش را درک نکند؛ فرد رفتارهایش را ناشی از نیرو های خارج از کنترل خودش درک می‌کند . ( لوردز ماچادو[۸۹] ، ۲۰۱۱ )

 

۲-۳-۵عوامل ضدانگیزشی کارآفرینی :

 

از مهمترین عوامل ضدانگیزشی می توان به موارد زیر اشاره نمود : ( ناهید ، ۱۳۸۸ )

 

    1. ترس از دست دادن سرمایه شخصی

 

    1. ترس از ناتوانی مالی برای راه اندازی کسب و کار

 

    1. نگرانی از عدم امکان تامین الزامات قانونی

 

1 ... 78 79 80 ...81 ... 83 ...85 ...86 87 88 ... 227