" خرید متن کامل پایان نامه ارشد – ۲-۱-۶- اهمیت فرزندان درزندگی والدین – 8 "
“
آن ها خود را فقط ماشین مولد پول ، جهت تأمین نیازهای جسمی او یعنی خوراک وپوشاک ومسکن نمی دانند بلکه خود را در سرنوشت نیک وبد او نیزموثروشریک می دانند.
آن ها می دانند که فرزند صالح آن ها را درپیشگاه خدا وخلق سرافراز میکند وحقیقتاً مقام ومرتبت آن ها را از لحاظ بندگی ارتقاء می بخشد. آن ها می دانند که فرزند ناصالح اگربه خاطرتقصیرخودشان باشد آن ها را در پیشگاه خدا وخلق سرافکنده میسازد و مقام و مرتبت آن ها را ازلحاظ بندگی تنزل می بخشد.
قران کریم نمونه های بسیارآموزنده از پدران و مادران خود ساخته به ما معرفی میکند. مردم مسلمان باید با توجه به این نمونه ها والگوها به فکرخودسازی باشند تا بتوانند با عبور از نردبان تکامل یعنی همسری، پدری و مادری به هدف والای آفرینش دست یابند و در عین حال آگاه باشند که بدون عبور از این پلهها آن قله بلند را نمی توانند فتح کنند یعنی راه صعود به سوی آن قله بلند ازمیان خانواده میگذرد. ازفرزندی تا همسری و از همسری تا پدرومادرشدن یک پدرنمونه درقرآن کریم لقمان حکیم است که سوره ای به خود اختصاص داده است در این سوره لقمان به فرزند خود درس توحید میدهد او را ازشرک در همه ابعادش برحذرمی دارد زیرا شرک ظلمی بزرگ است و… پدرنمونه دیگر، ابراهیم خلیل است که فرزند شیرخوارخود اسماعیل را با مادرش در محلی که بعد به کعبه وقبله گاه نیایشگران می شود اسکان میدهد وبعد با همکاری او پایه های کعبه را استوارمی دارد وآنچنان خود را برمسند پدری موفق وکامیاب می نگرد که میگوید:
« الحمدُاللهِ الذی وَهَبَ لِی عَلی الکِبَرِاِسماعیلَ وَاِسحاقَ » ( ابراهیم :۳۹)
ستایش خدای را که با وجود سالخوردگی اسماعیل واسحاق را به من بخشید.
حضرت زکریا که به وجود فرزندی معصوم وشهیدی چون یحیی سرافرازاست.
حضرت نوح نیزپدری نمونه است منتها بدون اینکه قصور یا تقصیری ازاوسرزده باشد گرفتارفرزندی ناخلف می شود (اما پسرنوح مادرش زنی غیرمکتبی وگمراه است) . اینجا است که انسان متوجه می شود اگر در محیط خانواده میان دو همسرتفاهم وتوافق نباشد درتربیت فرزند وثمره هستی خویش نیزچندان موفقیتی نخواهند داشت .هماهنگی والدین خود ساخته احتمال شکست تربیتی آن ها را بسیارضعیف میسازد و ناهماهنگی آن ها این احتمال را به شدت قو ت می بخشد.
قرآن توصیه میکند که : « قُوااَنفُسَکُم وَاَهلیکُم ناراً» )تحریم:۶)
خود وخانواده های خود را ازآتش دوزخ حفظ کنید.
درحقیقت این مسلمان گام به گام همراه اعضای خانواده است وناظراعمال واخلاق وعقاید آن ها است وبا ادای رسالت تربیتی خویش هموارکننده راه سعادت و سربلندی آن ها است . ( بهشتی ،۳۴۰-۲۳۸)
ازجمله عواملی که احساس وظیفه درقبال تربیت فرزندان را می افزاید توجه به این نکته است که مردم خوب وبد وتربیت و بیتربیتی فرزندان را به حساب والدین میگذارند وازچشم آنان می بینند. درحسابرسی آخرت هم پدرومادرازاین مسأله بازخواست میشوند.
دامنه این تربیت ، باورهای دینی و اعتقادات واخلاقیات را هم شامل می شود وصرفاً در آداب اجتماعی خلاصه نمی شود.
«تربیت مکتبی» فرزندان رسالت سنگین والدین است ودرسایه چنین تربیتی نسلی خدا شناس متعهد، پاکدامن و مؤدب به جامعه اسلامی تحویل می شود. در حدیث یادشده، آثارچنان تربیت راه خدایی زیستن ، اهل اطاعت بودن، مایه آراستگی و آبروی والدین بودن ، ودرپیشگاه خداوند عذرداشتن به شمار آورده است. آنچه این آثار را فراهم میسازد، تربیت بر اساس مبانی دین و رهنمودهای اهل بیت پیامبر(ص) است و اصول وروشهای چنین تربیتی باید از فرهنگ اسلام وباورهای دینی گرفته شود ، تا این « حق» به شایستگی ادا گردد. ( محدثی ،۱۳۸۹: ۷۳)
۲-۱-۶- اهمیت فرزندان درزندگی والدین:
فرزندان در محیط خانوادگی از جایگاه مهمی برخوردارند و اگر به نقش آنان توجه کنیم براین امر بیشتر واقف میشویم. کلام گهربارپیامبراکرم(ص) حکایت ازآن دارد که فرزند گرامی اش فاطمه پاره تن اوست ولذا فرمودند« فاطَمَهُ بِضعَهُ مِنی» ایشان همچنین میفرمایند: «اَولادُنا اَکبادُنا» فرزندان ما جگر گوشههای ما هستند ویا فرموده اند: « الوَلَدُ الصالِحِ رِیحانَهٌ مِن ریاحینِ الجَنَّۀِ» فرزند صالح گلی ازگلهای بهشت است ومراد آن است که اگردرخانه ای فرزند صالح همچون گلی بهشتی حضوردارد می توان رایحه معطربهشت را از آن خانه استثشمام کرد که فوق العاده دل انگیزاست . درقرآن نیزجایگاه ومنزلت رفیع فرزندان مورد تأکید قرارگرفته است تا آنجا که تحت عنوان نورچشمان آدمی ازآن یاد شده است: «رَبَّنا هَب لَنا مِن اَزواجِنا وَذُرَیاتِنا قُرَۀَ اَعیُنِ» ( فرقان: ۴۷)
همچنین آنگاه که پدر از نعمتی ارزشمند برخوردارمی شود خواهان آن است که فرزند او نیزازچنان نعمتی برخوردارگردد لذا وقتی که حضرت ابراهیم پس ازامتحانات عدیده به مقام امامت دست مییابد از خدا میخواهد که امامت را درذریه او نیزقراردهد وخدا می فرماید عهد ما برظالمین نمیرسد: « وَ اِذا اِبتَلی اِبراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتِ فَاَتَّمَهُنَّ قَال اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً قَالَ وَ مِن ذُرّیَتی قَالَ لایَنالُ عَهدی الظَالمینَ (بقره: ۱۲۴)
وقتی که گفتگوهای لقمان با فرزندش را مرورمی کنیم درمی یابیم که امرخطیرتربیت فرزند مدنظر اوست و این خود حکایت ازاهمیت فرزند دارد، عبارت «یا بُنَّی» حاکی ازاین معنا است. ملاقات هر روزه: پیامبر(ص) با فاطمه (س) وتوصیه های معصومین در خصوص فرزندان ودرخواست سعادتمندی برای آنان بیانگر اهمیت فرزندان درزندگانی والدین است . (نیک خو،۱۳۸۷: ۲۲)
۲-۱-۷- زمان پیریزی شخصیت فرزندان :
آنچه که به زندگی کودک شکل میدهد، دستورها وتوصیه های ما نیست بلکه اعمال وشیوه های زندگی ماست. جزئیترین،خرد ترین، پنهان ترین و غیررسمی ترین رفتارهای ما وسیع ترین ، عمیق ترین و آشکارترین تأثیرات را به دنبال دارند. کودکان آنچه را که ما میخواهیم نمی شوند بلکه آنچه را که ما انجام میدهیم میشوند.کودکان درمیان خاموشی و سکوت بیشترازسخنرانی ونصیحت تأثیر میپذیرند، در واقع رفتارهای خاموش ما بیشتر از رفتارهای کلامی ما اثرمی گذارند این تأثیرهم درجهت مثبت وهم در جهت منفی مصداق دارد یعنی ازراه پنهان و غیرمستقیم پیامهای ما خواه وناخواه نافذ می افتد.
می رود ازسینه ها در سینه ها از ره پنهان صلاح وکینه ها
خردسالی دورانی است پر از مخاطرات گوناگون و در عین حال سرشار از فرصتها و مشحون از کشف و اکتشافات، آزمونها، تجربه اندوختنها و رویارویی با دگرگونیها . (نیک خو،۱۳۸۶: ۱۱)
شکی نیست که اساس شالوده وشخصیت فرزندان اززمانی پی ریزی می شود که یک زن ومرد طبق سنت آفرینش پیمان زناشویی می بندند ومی دانند که میوه درخت وجود آنان فرزندانی هستند که ازآنها به دنیا میآیند و تحویل جامعه میشوند. یک سلسله از پایه های شخصیت فرزندان مربوط به صفات و سجایایی است که ازپدرومادربه عنوان وراثت ( ژنتیک) ، به فرزندان منتقل می شود و درواقع فرزندان آینه تمام نمای روحیات پدران ومادران هستند البته این ها صفات موروثی هستند که طبق قانون خلقت ، نسل بعد وارث نسل قبل می شود.
“
فرم در حال بارگذاری ...