1401/09/26

دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه | گفتار دوم : جرائم دادن صورت خلاف واقع از دارایی، انتقال مالی یا معرفی نکردن مال به قصد فرار از دین – پایان نامه های کارشناسی ارشد

گفتاراول:جرائم درخصوص دادخواست،مخارج محاکمه ومحکوم به

در بدو فصل سوم قانون اعسار ۱۳۱۳ به مقررات جزایی اختصاص یافته که ضمانت اجرای آن رد دعوی اعسار می‌باشد ، قانون مذکور مقرر می‌داد.

۱- در صورتی که ادعای اعسار برای معافیت از مخارج عدلیه باشد محکمه در ضمن حکم رد اعسار مدعی اعسار را به پرداخت وجوه ذیل محکوم خواهد کرد :

الف- دو برابر مخارج دعوی اصلی در مرحله ای که برای معافیت از مخارج آن عرض حال اعسار داده شده در صورت تعقیب دعوای اصلی و در غیر این صورت معادل آن مخارج .

ب- حق الوکاله وکیل از بابت محاکمه اعسار در صورتی که وکیلی مطابق ماده ۱۸ برای او معین شده باشد و به شرط تقاضای وکیل[۱۷۸] .

همچنین برطبق قسمت ب ماده ۲۷ قانون اعسار صدور حکم به دو برابر هزینه دادرسی ناظر به موردی است که حکم بر رد اعسار مدعی صادر شود و شامل موردی که دادخواست او ابطال گردد نخواهد بود[۱۷۹]..

پس درخصوص دادخواست اعسار به هزینه دادرسی در صورت رد دادخواست مدعی محکوم به دو برابر مخارج دعوی اصلی و حق الوکاله وکیل خواهد شد البته به شرط تقاضا وکیل .

۲ -در صورتی که ادعای اعسار ‌در مورد محکوم به باشد محکمه در ضمن حکم رداعسار ،مدعی اعسار را به پرداخت وجوه ذیل محکوم می کند :

الف- مخارج محاکمه اعسار معادل دو برابر مخارج معمولی .

ب- حق الوکاله وکیل از بابت محکمه اعسار به شرح مذکور در قسمت (ب) ، اول همین ماده

گفتار دوم : جرائم دادن صورت خلاف واقع از دارایی، انتقال مالی یا معرفی نکردن مال به قصد فرار از دین

به طور معمول کسانی که به هر علت اعم از عمل حقوقی یا وقایع حقوقی مدیون می‌شوند گاهی ‌به این خاطر که از ادای دین شانه خالی کنند و اموالشان وثیقه طلب طلبکاران نشود گاهی اموال خود را با معامله صوری انتقال و گاهی اموال خود را پنهان و یا گاهی خود رامعسر قلمداد نموده وصورت خلاف واقع ارائه نموده تا از مزایای حکم اعسار استفاده نمایند که به صورت جداگانه به آن می پردازیم .

الف ـ جرم دادن صورت خلاف واقع از دارایی

قانوگذار آمده در ماده ۲۹ قانون اعسار کسانی را که برخلاف واقع خود را معسر قلمداد نموده اند را مجرم و برای آنان مجازات تعیین ‌کرده‌است ماده مذبور مقرر می کند :

«اگر پس از صدرو حکم اعسار معلوم شود که مدعی اعسار بر خلاف واقع خود را معسر قلمداد کرده به حبس تأدیبی از یک ماده تا شش ماه محکوم خواهد شد .»

البته در خصوص صورت خلاف واقع دادن در قسمت سوم ماده ۳۴ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ هم اظهار نظر کرده و مجازات آن را شصت و یک روز تا شش ماه قرار داده است که با توجه به مأخر بودن قانون اجرای احکام مدنی باید آن را اجرا نمود .

ب- جرم معرفی نکردن اموال به قصد فرار از دین

یکی از کارهایی که مدیون برای عدم تأدیه دین خود انجام می‌دهد این است که اموال خود را برای فرار از دین جزء صورت دارایی خود نمی آورد . ماده ۳۴ قانون اجرای احکام مدنی در این خصوص مقرر می‌دارد :«هرگاه ظرف ۳ سال بعد از مهلت ده روز معلوم شود که محکوم علیه قادر به اجرای حکم وپرداخت محکوم به بوده لیکن برای فرار از آن اموال خود را معرفی نکرده .. به حبس جنحه ای از شصت و یک روز تا شش ماه محکوم خواهد شد …»

ج – جرم انتقال مال به قصد فرار از دین

ماده ۲۱۸ قانون مدنی مقرر می داشت :«هرگاه معلوم شود که معامله به قصد فرار از دین واقع شده آن معامله نافذ نیست .این ماده به موجب قانون اصلاح چندین ماده از قانون مدنی مصوب ۱۸/۱۰ /۱۳۶۱ حذف گردید و سپس در اصلاحیه مورخ ۱۴/۸/۱۳۷۰ مجدداً با تغییری به شرح ذیل تصویب گردید :«هرگاه معلوم شود که معامله به قصد فرار از دین به طور صوری انجام شود ، آن معامله باطل است . »

قانون‌گذار در قبال ماده ۲۱۸ قانون مدنی به عنوان ضمانت اجرای کیفری ماده اخیرالذکر ماده (۴) قانون اجرای محکومیت های مالی ، را در تاریخ ۱۳۷۷ به تصویب رساند که مقرر می‌دارد :«هرکس به قصد فرار از ادای دین و تعهدات مالی موضوع اسناد لازم الاجرا و کلیه محکومیتهای مالی ،مال خود را به دیگری انتقال دهد به نحوی که باقیمانده اموالش برای پرداخت بدهی او کافی نباشد عمل او جرم تلقی و مرتکب به چهار ماه تا دو سال حبس تعزیری محکوم خواهد شد .. »

گفتار سوم :جرم استفاده از حالت اعسار پس از رفع عسرت

هرگاه مدیون پس از صدور حکم اعسار صاحب مالی شود به گونه ای که بتواند از حالت اعسار خارج شود ولی کماکان از مزایای حکم اعسار استفاده نماید مجرم محسوب می شود .ماده ۳۱ قانون اعسار در این خصوص مقرر می‌دارد :«هرگاه معلوم شود پس از حکم اعسار از معسر رفع عسرت شده و مع هذا از حکم اعسار استفاده ‌کرده‌است به تقاضای محکوم له یا متعهدله جزائاً تعقیب و به حبس تأدیبی تا دو ماه محکوم خواهد شد ». همچنین ماده ۳۵ قانون اجرای احکام مدنی مقرر می‌دارد :«هر موقع که مدیون به تأدیه تمام یا قسمتی از بدهی خود متمکن گردد ،ملکف است که آن را بپردازد و هر بدهکاری که ظرف ۳ سال از تاریخ انقضای مهلت مقرر قادر به پرداخت تمام یاقسمتی از بدهی خود شده و تا یک ماه از تاریخ امکان پرداخت ،آن را نپردازد و یا مالی به مسئول اجرا معرفی نکند به مجازات مقرر در ماده ۳۴ که عبارت است از شصت و یک روز تا شش ماه محکوم خواهد شد .»

البته ماده ۲۱ آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا نیز مقرر داشته که بدهکاری که در مدت ۱۰ روز پس از ابلاغ اجرائیه قادر به پرداخت بدهی خود شده ملکف است هر موقع که متمکن از پرداخت بدهی خود گردد آن را بپردازد . اما در این ماده ضمانت اجرایی برای انجام این دین ،تکلیفی برای متعهد پیش‌بینی نشده است[۱۸۰].

مبحث سوم :جرائم اشخاص ثالث

در خصوص ادعای اعسار شخص مدعی و اثبات این ادعا ممکن است اشخاصی هم به مدیون کمک کنند وبرای این منظور مرتکب جرائمی گردند . لذا جرائمی که از سوی اشخاص ثالث صورت می‌گیرد به شرح ذیل می‌باشد.

گفتار اول :شهادت دروغ

ماد ۳۰ قانون اعسار در این خصوص مقرر می‌دارد :

«هرگاه پس از قبول اعسار ثابت شود که شهود قضیه عامداً شهادت دروغ کتبی یا شفاهی داده به مجازات مذکور در قسمت اخیر ماده ۲۱۸ قانون مجازات عمومی محکوم خواهد شد[۱۸۱] ». که مجازات آن ۳ ماده و یک روز تا دو سال حبس و یک میلیون و پانصد هزار ریال تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی می‌باشد .

البته نکته مهم در خصوص ماده ۳۰ قانون اعسار این است که در صورتی شهادت دروغ در ضمن دعوی اعسار قابل مجازات است که دعوی اعسار منجر به صدور حکم به نفع خواهان گردد و لیکن چنانچه حکم قبول اعسار خواهان صادر نشود، گواه کاذب مشمول مجازات ماده مذکور نمی باشد .

در هر صورت طبق ماده ۱۳۱۹ قانون مدنی هرگاه پس از ادای شهادت معلوم شود ، شهود بر خلاف واقع گواهی دادند به آن ها ترتیب اثر داده نمی شود .

گفتار دوم : تبانی با مدیون

قانون‌گذار اشخاص دیگری را که به نحوی از انحاء بر خلاف واقع در معسر قلمداد کردن دیگری با مجرم معاونت نمایند را نیز قابل مجازات می‌داند .

1401/09/26

مقالات و پایان نامه های دانشگاهی | قسمت 6 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۴ – هیجان [۴۵]: مدیریت ناکامی[۴۶] و تنظیم هیجانات[۴۷].

    1. حافظه : مطلوبیت حافظه کاری، یادآوری در دسترس[۴۸] و استفاده از بازخورد.

  1. عمل(کنش) : کنترل و عمل خود تنظیمی، بازداری.

به نظر می‌رسد هر کدام از این خوشه ها به عنوان کارکردهای عملیاتی هستند که در تغییر سریع مجموعه نیروهای تعاملی که تا حدودی ناهشیار انجام می‌شوند، مؤثرند.این کارکردها گستره متنوعی از تکالیف روزانه را تنظیم می‌کند که افراد باید پیش از کنترل خود از توجه و حافظه برای هدایت عمل استفاده نمایند(براون، ۲۰۰۶).

۲-۵-۲٫ مدل نورمن و شالیس[۴۹] :

مدل نورمن و شالیس ۱۹۹۸ مدلی را ارائه کردند که در آن برای تبیین کارکردهای اجرایی ساختاری را عنوان کردند. مطابق با این مدل رفتارها تحت تاثیر مجموعه ایی از طرحواره های فکری یا عملی قرار دارند. یک طرحواره مجموعه ایی از اعمال و شناخت ها است که از طریق تجربه به هم مرتبط می شود. این طرحواره ها از دو طریق مجزا می‌توانند فعال شوند:

اول :آن ها می‌توانند به وسیله یک رویداد بیرونی شروع شوند برای مثال زمانی که ما در حال رانندگی هستیم طرحواره ی ترمز کردن به وسیله دیدن چراغ قرمز فعال می شود. به راه افتادن محیطی طرحواره ها، می‌تواند برای به اتمام رساندن رفتارهای مناسب در شرایط معمولی کافی و بسنده باشد، مانند یادگیری ارتباطات بین رویدادهای خاص در محیط و روش های خاص رفتاری،با این در بعضی شرایط دیگر شامل شرایط جدید یا موقعیت هایی که نیاز به بازداری پاسخ دارند، راه اندازی های محیطی مناسب نبوده و یک سیستم ثانوی برای تعدیل سطح فعالیت های طرحواره لازم است.نورمن و شالیس ۱۹۹۸ این سیستم را یک “سیستم سرپرستی” نامیدند و عنوان کردند این سیستم به وسیله لب پیشانی مغز حمایت می شود. مطابق با این مدل، رفتارهایی به وسیله طرحواره ها کنترل می شود که به طور مناسبی به وسیله ی اطلاعات ادراک شده در شرایط روزمره، به راه می افتند.اما در شرایط غیر معمول سیستم سرپرستی به عنوان یک تعدیل کننده سطح فعالیت، وارد عمل می شود(کوهن ۲۰۰۴).

۳-۵-۲٫ مدل سه لایه سارا وارد [۵۰]:

وارد در تعریف عملیاتی از کارکردهای اجرایی، آن را توانایی یکپارچه سازی هوشیاری در زمان حال با پیش‌بینی های آینده و تجارب گذشته می‌داند که از آن برای پرورش یک برنامه منطقی (‌بر اساس فضا، زمان و افراد)به منظور انجام فعالیت در زمان حال استفاده می شود(وارد، ۲۰۰۷).

سه لایه اولیه کارکردهای اجرایی عبارتند از :

۱-خود تنظیمی

الف) آگاهی (خود آگاهی)

ب) انگیزش

ج ) ابتکار

د) کنترل هیجانی

ه) فراشناخت

۲- سازندگی و یکپارچگی

الف)ترکیب جزئیات به یک شکل بزرگ تر

ب) سازماندهی و ذخیره اطلاعات برای آنکه بتوان اطلاعات را ردگیری نموده و به طور منظم بازیابی نمود.

ج) حافظه ی ضمنی

ه) برنامه ریزی برای آینده

۳- مهارت های سطح بالای استدلال

الف) تحلیل

ب) نتیجه گیری

ج) حل مسئله

د) پیش‌بینی نتایج

ه)استدلال

و) ارزیابی(وارد، ۲۰۰۷)

۴-۵-۲٫ مدل CEO مغزی یارهبر ارکستر[۵۱]( مک کلوسکی[۵۲]):

کارکردهای اجرایی یک ساختار یا ویژگی واحد نیست، از کارکردهای مغزی به عنوان«CEO مغزی» یا «رهبر ارکستر» یاد شده است این استعاره به طبیعت کارکردهای اجرایی اشاره دارد.اما برای فهم دقیق این مفهوم، این عبارت بسیار دور به نظر می‌رسد.(مک کلوسکی ،۲۰۰۷). دنکلا حقیقت کارکردهابی اجرایی را به عنوان«g» در روان شناسی عصبی معرفی کرد.الکانون گلدبرگ[۵۳] از کارکردهای اجرایی تحت عنوان «S» ( تحت عنوان زیرکی و هوش) یاد نموده است. اما هر دو از تمثیل رهبر ارکستر به عنوان استعاره ایی برای فرایندهای اجرایی در کار استفاده نموده اند( میرمهدی، ۱۳۸۶).

این تمثیل ‌بر اساس « مسئله ی مدل بازگشتی نامحدود » از تناقض های واپس نگرانه بی منتها یا یک ماز پیچیده متافیزیک نشأت می‌گیرد.برای حل مسائل روزانه به وسیله ی رفتارهای عینی بهتر است از سیستم پیوندی هم رسانایی یا هم نوازی[۵۴] به جای رهبری ارکستر استفاده کنیم.پس بهتر است به کارکردهای اجرایی به عنوان یک نیم از رهبران ارکستر توانایی‌های ذهنی بنگریم(مک کلوسکی،۲۰۰۷).

گستره تعاریف نظری به طور ضمنی یا آشکار فرایندهای کنترل را به عنوان بخشی از هوش می دانند.تعاریف فرضی به طور محدود، اغلب کارکردهای اجرایی را به عنوان بخشی از حل مسئله یا استدلال در هوش می دانند(مک کلوسکی ،۲۰۰۷).

۵-۵-۲٫ مدل سلسله مراتبی :

‌به این دلیل رهبران کارکردهای اجرایی، در برگیرنده یک گروه بزرگ است که در راستای خطوط رشدی متفاوتی عمل می‌کنند،یک مدل چند بعدی سلسه مراتبی برای به تصویر کشیدن واقعیت آن ها مورد نیاز است.در این مدل رشد در راستای سطوح پیش می رود و رشد در یک سطح نیازمند دستیابی به مهارت در سطوح قبلی است. ‌در مورد کارکردهای اجرایی، سطوح رشدی سلسله مراتبی می‌تواند به عنوان یک مجموعه از خطوط رشدی در نظر گرفته شود.‌بنابرین‏ در این نظریه کارکردهای اجرایی چند لایه[۵۵] است. در مجموع ۲۳ کارکرد است که ادراک ، هیجان ، شناخت و عمل را هدایت می‌کند(مک کلوسکی ، ۲۰۰۷).

در مدل سلسله مراتبی سطوح از پایین به بالا حرکت می‌کند یعنی همه ی توانایی ها در سطح اولیه رشد می کند و بعد می توان با کار و افزایش دقت این سطوح اولیه را به سطوح بالاتر رشد و ارتقاء داد این سطح از بالاترین سطح به ترتیب زیر طبقه بندی می شود :

  1. ماورای خود یکپارچگی[۵۶](درک مسیر حرکت[۵۷]، هوشیاری و آگاهی نسبت به عالم هستی[۵۸])- بزرگسالی

۴-خود زادی[۵۹](یکپارچگی ذهن – جسم[۶۰]، درک روح و روان)- بزرگسالی

۳-خود کنترلی[۶۱]– خود تشخیصی( خود آگاهی –خودتحلیلی) خود تعیین گری ( تعیین و تولید هدف، برنامه ریزی/پیش‌بینی دراز مدت)- نوجوانی و بزرگسالی

۲- خود کنترلی – خود تنظیمی (احساس/ ادراک،شناخت،هیجان و عمل ) – نوباوگی تا کودکی

  1. خود کنترلی – خود انگیختگی[۶۲] ( بیدار شدن ، توجه کردن) – نوباوگی (مک کلوسکی ، ۲۰۰۷).

۱-۵-۵-۲٫خود انگیختگی

شروع اولیه و « نقطه صعود » کارکردهای اجرایی پایه، مرتبط با حالت بیدار باش ذهنی و غلبه بر رخوت است.سستی خواب می‌تواند به یک مشکل اساسی تبدیل شود. کم خوابی موجب می شود تا غلبه بر سستی و رخوت خواب سخت تر شود.

  • فرد به طور متوسط نیاز به ۵ تا ۲۰ دقیقه زمان دارد تا بعد از سستی خواب آلودگی ، کارکردهای اجرایی(کنش وری/هوشیاری و ۲۳ کارکرد اجرایی) را به حالت آماده باش در بیاورد.

نیاز به انجام خودکار عادات جاری در صبح /انجام ناخودآگاه امور عادی/ شروع بدن و تأمل ‌در مورد آن از مؤلفه های دیگر خود انگیختگی است(مک کلوسکی ، ۲۰۰۷).

وخود تنظیمی مجموعه ایی از توانایی ها است که عملکرد فرد را در راستای حیطه های احساس / ادراک ، هیجان / شناخت و عمل راهنمایی و هدایت می‌کند. یک مدل رایج ، ۲۳ مؤلفه ی کارکردهای اجرایی خود تنظیم را،فرض می‌کنند:

1401/09/26

منابع پایان نامه ها – ۲- بررسی “پیش نویس لایحۀ قانون جامع حمایت از حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط” – 3

و دو نکته پایانی : الف- مطابق ماده۳-۱۲۳ قانون مالکیت فکری فرانسه مدت حمایت از اثر جمعی مقطوع بوده و به مدت ۷۰ سال از تاریخ نخستین انتشار آن است.

ب- در صورت تجاوز به اثر، شخص مبتکر( و در صورتی که شخص حقوقی باشد، مدیر آن) مجاز به طرح دعوی تجاوز به حق مؤلف است.

ب- اثر جمعی در حقوق ایران

۱- نگرش قانون‌گذار در قوانین مصوب

در خصوص اثر مشترک، همان‌ طور که قبلاً بیان شد، قانون‌گذار در دو قسمت از قوانین مربوط به مالکیت فکری، از اثر مشترک نام برده، اما قانون‌گذار از اثر جمعی، ذکری به میان نیاورده است و ظاهراًً چنین اثری را در حوزۀ مالکیت فکری به رسمیت نشناخته است. حال بعضی از حقوق ‌دانان معتقدند که قانون‌گذار ایران به پیروی از برخی قوانین خارجی و مطابق استنباط برخی مؤلفان فرانسوی از بند ۳ماده۹ قانون ۱۹۵۷ فرانسه، ضابطۀ تشخیص اثر مشترک از سایر آثار مرکب از جمله اثر جمعی را، بدون آن که ‌به این نوع اثر به طور صریح اشاره داشته باشد، در تعیین و تشخیص سهام مشارکتی مؤلفان می‌داند.[۱۷۶]

اما آنچه به عنوان معیار اثر مشترک در قوانین بیگانه ذکر می شود، معمولاً وقتی مصداق دارد که اثر جمعی به رسمیت شناخته شود و آنگاه در مقام مقایسه میان اثر مشترک و جمعی، معیار اثر مشترک و وجه تمیز آن از سایر آثار و از جمله آثار جمعی ذکر می شود. حال آن که همان گونه که ذکر شد، اثر جمعی وفق قوانین ایران به رسمیت شناخته نشده است.

۲- بررسی “پیش نویس لایحۀ قانون جامع حمایت از حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط”

پیش نویس بر خلاف قوانین مصوب فعلی “اثر جمعی” را به رسمیت شناخته و احکام آن را بیان نموده است. همچنین موضع پیش نویس در خصوص آثار جمعی بدین شرح می‌باشد:

الف- پیش نویس با پیروی از حقوق فرانسه[۱۷۷] اثر جمعی را به “اثری که با همفکری دو یا چند شخص حقیقی به ابتکار و با مدیریت و و یرایش شخص حقیقی پدیدآمده و سهم هر یک از همکاران به گونه ای در اثر نهایی ادغام شده باشد که نتوان حق جداگانه ای را برای آنان در آن اثر در نظر گرفت و با این توافق که شخص مذبور اثر را به نام خودش و بدون اشاره به هویت اشخاص حقیقی پدیدآورنده اثر را افشا نماید یا انتشار دهد”.

ب- در خصوص احکام آثار جمعی پیش نویس همان گونه که اشاره شد از تجربیات کشورهای با سابقه در امر قانونگذاری در حیطۀ مالکیت فکری استفاده نموده و از این لحاظ اکثر مواد مربوط از قبیل مواد۱۹ از قانون فرانسه گرفته شده است.[۱۷۸] البته از حقوق سایر کشورها نیز استفاده شده است، از قبیل ماده ۵۴ که از حقوق آمریکا گرفته شده است.[۱۷۹]

ج- احکام اثر جمعی: تعریف اثر جمعی و بعضی احکام آن مورد اشاره قرار گرفت. به علاوه مقرر شده که حقوق مادی اثر جمعی در صورت فقدان دلیل مخالف متعلق به مبتکر یا مدیر است و در خصوص حقوق معنوی علاوه بر پدیدآورندگان که صاحب حق هستند، مبتکر یا مدیر نسبت به مجموع اثر حقوق معنوی جداگانه ای دارد.[۱۸۰] ضمناً مدت حمایت از حقوق مادی اثر جمعی ۵۰ سال از تاریخ پدیدآمدن اثر، تاریخ نشر یا عرضۀ هر کدام که آخرین تاریخ باشد، مقرر گردیده است.[۱۸۱]

ج- وضعیت حقوقی آثار سینمایی

در پایان، بعد از تعریف و ذکر خصوصیات اثر مشترک و اثر جمعی و تفکیک آن ها، در زمینه آثار مشترک و جمعی مطالب و مسائل متنوعی قابل طرح و بررسی است ولی مسأله مهم و اساسی فوق “آثار سینمایی” بیشتر قابل توجه است: اینکه وضع حقوقی بعضی از آفرینه ها و آثار هنری از جمله آثار سینمایی یا تئاتر که عوامل و عناصر متعددی علاوه بر آفرینۀ ذهنی در ایجاد آن ها نقش دارند چگونه خواهد بود؟ شایان ذکر است که ‌در مورد آثار سینمایی رویۀ کشورها متفاوت است:

در کشور فرانسه، اثر سینمایی به عنوان یک اثر مشترک تلقی می شود. از مهمترین آثار مشترک هم به لحاظ تعداد هم به لحاظ اقتصادی آثار سینمایی و به طور کلی تر آثار صوتی و تصویری است. بدین ترتیب، فیلم سینمایی اثری مشترک است، چرا که نتیجۀ همکاری عوامل متعددی چون فیلمنامه نویس، کارگردان، هنرپیشگان، تصویربردار، تدوینگر، سازندۀ موسیقی متن، صدابردار، تهیه کننده و … می‌باشد. در نظام شخص محور فرانسه، مؤلف همکار نمی تواند کسی جز شخص حقیقی باشد؛ لذا در مادۀ ۱۴ قانون حق مؤلف فرانسه، عنوان مؤلف فقط برای اشخاص حقیقی که زیر بنای فکری اثر را به وجود آورده اند ، شناخته شده اند و برای مؤسسه و استودیویی که فیلم را تهیه ‌کرده‌است، این حق را قائل نشده است. عنوانی که موجب می شود تا او در ابتدا از حقوق مالی و معنوی برخوردار شود و با توجه به اینکه او غالباً شخصی حقوقی است، ‌بنابرین‏ طبیعتاً چنین شخصی فاقد توان آفرینندگی است. مصلحت در این زمینه ‌به این صورت اندیشیده شده است که تولیدکننده مستقیماً صاحب حقوق شناخته نشود بلکه آنچه مربوط به کلیۀ حقوق بهره برداری از اثر می شود اعم از حق تکثیر، حق پخش و حق به اطلاع رساندن به عموم و حق دوبلاژ و زیرنویسی به او منتقل گردد.[۱۸۲]

ولی در کشورهایی مانند ژاپن، لهستان و رومانی، ضمن اینکه برای ایجادکنندگان اثر سینمایی بابت سهمی که در ایجاد اثر داشته اند، حق مؤلف قائل می‌شوند، استودیوی فیلمبرداری را به عنوان دارنده حق مؤلف بر مجموع اثر سینمایی می شناسند، لذا این اثر را به عنوان یک اثر جمعی شناخته اند.[۱۸۳]

در ایران دربارۀ وضعیت اثر سینمایی دو نظریه وجود دارد، که به شرح آن ها می پردازیم:

1401/09/26

منابع پایان نامه ها | ۲-۱-۲-۱ تعریف سند مالکیت معارض و عناصر تعارض اسناد و مصادیق آن – پایان نامه های کارشناسی ارشد

– ۲-به صورت تقدیم گواهی نامه جریان دعوی: برابر ماده ۱۷قانون ثبت و همچنین مواد ۸۹و۹۰ آئین نامه اجرایی قانون ثبت اگر بین متقاضی ثبت و معترض قبل از انتشار آگهی نوبتی دعوایی در خصوص همان ملک در دادگاه اقامه شده باشد دیگر نیازی به تقدیم دادخواست نیست و در این مورد معترض باید ظرف مدت قانونی (۹۰ روز) گواهی دادگاه مبنی بر جریان پرونده به اداره ثبت محل تسلیم نماید. این گواهی نامه به منزله اعتراض است و نیازی به پرداخت هزینه دادرسی مجدد و سایر تشریفات نمی باشد.

۳-نظریه مشورتی در این خصوص: نظریه شماره ۴۸۴۷/۷-۲۷/۷/۱۳۷۸ (دعاوی مربوط به ابطال سند ثبتی، اگر براین اساس باشد که ثبت ملک موافق مقررات قانون ثبت انجام نشده است، استماع آن ها مخالف ماده ۲۲قانون ثبت نیست)

۲-۱-۲ اسناد مالکیت معارض

۲-۱-۲-۱ تعریف سند مالکیت معارض و عناصر تعارض اسناد و مصادیق آن

سند مالکیتی که نسبت به کل یا بعض محدوده سند مالکیت دیگر (که قبلاً صادر شده) تاریخاً موخر بر ثبت اولیه در دفتر املاک به ثبت رسیده باشد سند مالکیت معارض است و تا وقتی که حکم نهایی به صحت صدور آن از دادگاه صادر نشود صفت سند مالکیت معارض را دارد[۱۷].

بر اساس ماده ۳ لایحه قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض، هرگاه در هیات نظارت تشخیص داده شود نسبت به ملکی کلاً یا بعضاً اسناد مالکیت معارض صادر شده خواه نسبت به اصل ملک، خواه نسبت به حدود و حقوق ارتفاقی، سند مالکیتی که ثبت آن موخر است، سند مالکیت معارض نامیده می شود.

‌بنابرین‏ اگر تاریخ ثبت دو سند مالکیت متفاوت باشد آنکه تاریخش موخر است سند مالکیت معارض ست و اگر تاریخ ثبت دو سند یک روز باشد سند مالکیتی که شماره ثبت آن بیشتر (موخرالثبت) است سند معارض خواهد بود[۱۸].

عناصر تعارض اسناد عبارتند از:

الف ) وجود دو ملک – یعنی باید دو ملک وجود داشته باشد تا دو گانگی حاصل شده و نتیجتاً تعارض به وجود آید.

ب) وجود دومالک-‌بنابرین‏ اگر دو ملک به یک مالک تعلق داشته بشد و آن دو ملک با هم تداخل داشته باشد این سند از بحث تعارض در اسناد مالکیت خارج بوده و دارای راه حل ثبتی است که قابل اصلاح می‌باشد و مقررات مربوط به تعارض اسناد مالکیت شامل آن نمی شود.

ج) وجود تناقض بین مفهوم و معنی دو سند مالکیت – خواه این تناقض راجع به عین ملک[۱۹] باشد، خواه راجع به حقوق ارتفاقی[۲۰] منظور از تناقض این است که دلالت یک سند ما را به نتیجه ای برساند که دلالت سند دیگر ما را به نتیجه مغایر با آن برساند.

د) وجود تعارض در تاریخ صدور اسناد – یعنی یکی از دو سند، مقدم الصدور و دیگری موخر الصدور نسبت به دیگری باشد – سند مالکیت موخرالتاریخ نسبت به سند مالکیت مقدم التاریخ معارض تلقی می شود.

ن) نحوه بروز تعارض در اسناد مالکیت- تعارض دو سند از حیث مغایرت در تاریخ صدور ‌به این صورت که در زمان صدور مغایرهم نباشند ولی بعداً به علل و اسبابی، مغایرت در عمل (نه در مدلول) پیش آمده باشد. مثلاً شخصی ابعاد ملک خود را اصلاح می‌کند و در نتیجه حالت تعارض سند مالکیت ملک مجاور پدید می‌آید. این وضعیت نیز از اقسام تعارض نیست. چون این تناقض و تعارض در زمان صدور سند مالکیت وجود نداشته بلکه پس از صدور آن و ضمن اصلاح ابعاد پدید آمده است. ‌بنابرین‏ تعارض از حیث تاریخ سند مالکیت باید به هنگام صدور حادث شود تا عنوان اسناد مالکیت معارض پیدا کند.

۲-۱-۲-۲ مرجع تشخیص سند مالکیت معارض

به موجب بند ۵ ماده ۲۵ قانون ثبت، رسیدگی به تعارض اسناد مالکیت کلاً یا بعضاً خواه نسبت به اصل ملک خواه نسبت به حدود و حقوق ارتفاقی آن با هیات نظارت است. ‌بنابرین‏ تشخیص اینکه آیا دو سند معارض می‌باشند یا خیر با هیات نظارت می‌باشد و دادگاه در این خصوص صلاحیت ندارد و رأی‌ هیات نظارت غیر قطعی و قابل تجدید نظر خواهی می‌باشد( تبصره ۴ ماده ۲۵ قانون ثبت ناظر به بند ۵ آن ماده)

۲-۱-۲-۳ تکلیف دارنده سند مالکیت معارض

بر اساس قسمت دوم بند ۲ ماده ۳ لایحه قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض، در صورتی که هیات نظارت یا شورای عالی ثبت در تجدید رسیدگی وقوع تعارض را محرز بداند ثبت محل مراتب را کتباً به دارنده سند مالکیت معارض ( ثبت موخر ) ابلاغ می کند.

دارنده سند مالکیت مکلف است.

    1. از تاریخ ابلاغ اداره ثبت به او، تا دو ماه به دادگاه حقوقی ذیصلاح دادخواست تقدیم و درخواست ابطال سند مالکیت مقدم الصدور را بنماید و گواهی تقدیم دادخواست را به اداره ی ثبت مربوطه تسلیم و رسید اخذ کند والا در صورتی که دارنده ی سند مالکیت مقدم الصدور در ظرف همان مدت گواهی عدم تسلیم دادخواست را تسلیم اداره ثبت نماید، اداره ثبت سند معارض را ابطال خواهد کرد.

  1. دارنده سند مالکیت معارض تا زمانی که حکم نهایی بر ابطال سند مالکیت مقدم الصدور صادر نشده است باید از معامله نسبت به مورد سند معارض خودداری کند و در صورت تخلف چنانچه حکم نهایی بر بطلان آن صادر شود یا دو ماه مدت مراجعه به دادگاه منقضی شود و ظرف آن مدت به دادگاه مراجعه نکرده باشد به جریمه ی نقدی معادل یک برابر بهای ملک مورد معامله محکوم خواهد شد. ( ماده ۶ لایحه ی قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و….)

تبصره: با این که دارنده سند مالکیت معارض مادام که تکلیف نهایی سند مذبور در دادگاه معلوم نشده است حق هیچگونه معامله ای نسبت به آن ندارد، می‌تواند حقوق فرضیه و متصوره ی خود را به دیگری انتقال دهد(ماده ۵ لایحه مذکور)

۲-۱-۲-۴ شرایط پذیرش دعوی سند مالکیت معارض

الف) دارنده سند مالکیت معارض باید ظرف مدت ۲ ماه از تاریخ ابلاغ نظر هیات نظارت اقدام به طرح دعوی نماید.

ب) دعوی مذکور به موجب دادخواست باید به عمل آید و الزاماًً شرایط مقرر در ماده ۵۱ قانون آئین دادرسی مدنی نیز رعایت گردد.

ج) عنوان خواسته دعوی، ابطال سند مالکیت مقدم الثبت می‌باشد.

د) خواهان دعوی دارنده سند مالکیت معارض و خوانده آن دارنده سند مالکیت مقدم الثبت می‌باشد.

ه) دعوی مذکور باید در دادگاه وقوع ملک اقامه گردد.

و) دعوی ابطال سند مالکیت معارض، یک دعوی مالی است و باید برابر دعاوی مالی مربوط به اموال غیر منقول هزینه دادرسی پرداخت گردد.

سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که اگر دارنده سند مالکیت معارض در مهلت قانونی به دادگاه مراجعه ننماید تکلیف دادگاه چیست؟

به نظر می‌رسد از آنجایی که مقررات قانون ثبت از جمله قواعد آمره است و مهلت های تعیین شده نیز به نحوی است که بعد از انقضا آن مواعید، دیگر دعوی شنیده نمی شود. در اینجا نیز چنانچه دارنده سند مالکیت معارض بعد از انقضا ء مدت دو ماه به دادگاه مراجعه کند دادگاه تکلیفی به پذیرش دعوی که خارج از موعد معین اقامه شده ندارد و باید بر اساس بند ۱۱ ماده ۸۴ قانون آئین دادرسی مدنی قرار رد دعوی آن را صادر نماید.

1401/09/26

مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – قسمت 5 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

از چشم‌انداز روان تحلیلی، روان‌کاو سلامت روانی را عدم وجود واپس‌رانی مفهوم‌بندی می‌کند. ترس از فوران محتوای ناهشیار به درون هشیاری، باعث می‌شود تا فرد به تمهیدات دفاعی (نشانه ها) مختلفی متوسل شود، از قبیل وسواس عملی، فوبی‌ها یا حتی گسلش شدید از واقعیت که مشخصه برخی از روان‌پریشی‌ها است (فیرس، ۲۰۰۷). اضطراب به عنوان یک زنگ خطر و موقعیتی ناراحت‌کننده جلوه می‌کند که هرچه زودتر باید تخفیف پیدا کند، فرد به ناچار به مکانیزم‌های دفاعی مختلف مثل انکار و دلیل‌تراشی روی می‌آورد. این فرایند خود دفاعی منجر به نوعی نابرابری بین حقیقت و تجربه شخصی می‌شود و در نهایت ممکن است اختلال روانی را نتیجه دهد (کلمن، ۲۰۰۳).

۲-۱-۳-۳٫ دیدگاه رفتارگرایی

در مدل‌های رفتارگرایی و تمام مدل‌های روانی اجتماعی، یادگیری معیوب به عنوان کلید علل ‌آسیب‌های روانی در نظر گرفته می‌شود. رفتارگرایان، همه‌ حالت‌های عاطفی و ذهنی مربوط به ناخودآگاه را چون قابل مشاهده نیست رد می‌کنند. رفتارگرایان تنها رفتارهای قابل مشاهده را بررسی می‌کنند و (پاسخ‌ها) و اضطراب روانی را به عنوان مشکلات یادگیری به حساب می‌آورند. ‌بنابرین‏ سلامت روانی را به عنوان یادگیری یا یادگیری مجدد پاسخ‌های مؤثر نسبت به مشکلاتی که افراد با آن ها در محیط روبه‌رو می‌شوند، تعریف و تفسیر می‌کنند (سید محمدی، ۱۳۸۴). بدین ترتیب، آنچه را که مکاتب دیگر بیماری روانی به حساب می‌آورند از دیدگاه رفتارگرایان، رفتاری است که مثل سایر رفتارها آموخته شده است (گنجی، ۱۳۸۶).

۲-۱-۳-۴٫ دیدگاه انسان‌گرایی

مدل‌های انسان‌گرایی و اصالت وجود انسان (هستی‌گرایی) اعتقاد دارند که مسدود شدن و منحرف شدن شخص دلیل اولیه ‌آسیب‌های روانی است. پیشگامان این مدل‌ها درباره‌ بقا در مقابل انگیزش رشد سخن می‌رانند و آن را عامل اساسی و لازم شکل دادن شخصیت افراد می‌دانند. اگر شخص موقعیت‌هایی را که برای پرورش شخصیت خود در دسترس دارد، انکار کند و یا قادر نباشد از آزادی‌هایی که دارد استفاده نماید و به استعدادهای خود (با داشتن آزادی‌ها به نحوی که خود احساس می‌کند باید باشد) شکل ندهد و یک زندگی کامل را به دست نیاورد، نتیجه‌ قطعی آن اضطراب، بیهودگی و یأس و نا امیدی است (سید محمدی، ۱۳۸۴).

اصولاً هستی‌گرایان و انسان‌گرایان معتقد به سرشت نیک ‌در مورد انسان هستند ولی در مقابل نیز می‌گویند که این سرشت نیک به وسیله شرایط محیط نامطلوب می‌تواند به پرخاشگری و بی‌رحمی و سایر اختلالات روانی انحراف پیدا کند (کلمن، ۲۰۰۳). دیدگاه انسان‌گرایی سلامت روان را مترادف با شخصیت سالم در نظر می‌گیرد. به طور مثال به عقیده مزلو سلامت روانی عبارت از حالت کسی است که از نظر نیازهای بنیادی آن قدر ارضا شده است که می‌تواند برای خودشکوفایی انگیزه داشته باشد. از چشم‌انداز روان شناسی انسان‌گرایانه، نویسندگانی مانند مازلو[۳۵]، آلپورت[۳۶] و راجرز[۳۷] توصیفات گسترده‌ای از سلامت روانی ارائه داده‌اند. مازلو (۱۹۵۸) و کورسینی(۲۰۰۵) در هرم معروف خود، ۵ نیاز اساسی که یک شخص باید برای تبدیل شدن به فردی با کنشوری کامل، آن ها را تحقق بخشد را معرفی می‌کند. یک فرد با برآورده ساختن اساسی‌ترین نیاز‌ها شروع می‌کند و و پس از ارضا کردن نیاز‌های اولیه، به سمت بعدی که در سطح بالاتر است حرکت می‌کند. در ابتدای امر، نیازهای فیزیولوژیک به عنوان اساسی‌ترین نیازهای یک ارگانیسم در نظر گرفته می‌شود. بدون شک، این‌ها مهم‌ترین نیازها در این هرم هستند؛ در آن زمانی که یک فرد همه چیز را در زندگی از دست می‌دهد، قوی ترین میل او برآورده کردن این نوع از نیازهاست. مهم ترین هدف یک فرد بدون غذا، عشق یا ایمنی، قطعا پیدا کردن مواد غذایی قبل از هر چیز دیگری خواهد بود. هنگامی که هیچ یک از نیازهای ارگانیسم ارضا نشده است و او تحت سلطه نیازهای فیزیولوژیکی می‌باشد، نیازهای دیگر وجود نخواهند داشت و یا اهمیت کمتری دارند.در جایگاه دوم، زمانی که نیازهای فیزیولوژیکی برآورده می‌شوند، نیاز به ایمنی برانگیخته می‌شود. هنگامی که یک فرد در این مرحله قرار دارد، ایمنی مهم‌تر از هر چیز دیگری می‌شود، حتی از نیاز‌های فیزیولوژیکی که قبلا پوشش داده شده‌اند. نیاز سوم مازلو مربوط به نیاز به تعلق به گروه، محبت و عشق می‌باشد که زمانی که دو نیاز قبلی برآورده شده‌اند، رخ می‌کند. فرد در حال حاضر علاقه‌مند به شکل دادن روابط با دیگران و تبدیل شدن به بخشی از یک گروه است و برای رسیدن ‌به این هدف به سختی می‌کوشد. فرد در حال حاضر به انجام این کار نسبت به هر چیز دیگری بیشتر علاقه‌مند است و زمانی که گرسنه است اهمیتی را که ‌به این موضوع نسبت داده است فراموش می‌کند. نیاز چهارم مازلو مربوط به اعتماد به نفس فرد است. این نویسنده معتقد است که همه(به استثنای برخی از بیماری‌های روانی) به نظر مثبت به خود، احترام به خود و عزت نفس نیاز دارند و همچنین اینکه باید توسط دیگران ارزشمند در نظر گرفته شوند. این نیاز‌ها را می‌توان به دو زیر گروه تقسیم کرد: در یک سو، میل به شکیبایی، دستاوردها، استقلال و آزادی و در سوی دیگر، تمایل به کسب شهرت یا اعتبار که به عنوان به دست آوردن عزت و احترام از سوی دیگران تعریف شده‌است، می‌باشد. به گفته مازلو آنچه که یک انسان می‌تواند باشد، باید باشد، و او این نیاز را خود‌شکوفایی می‌نامد. اگر یک فرد برای انجام کاری استعداد داشته باشد و نتواند این بخش از خود را به طور کامل تحقق بخشد، ناخشنود و ناشاد خواهد بود. به عبارت دیگر، یک ‌موسیقی‌دان باید موسیقی بسازد و یک شاعر باید شعر بنویسد. این نیاز به تمایل یک شخص برای توسعه پتانسیل کامل خود، جستجوی رشد شخصی و تبدیل شدن به هر آنچه که فرد می‌تواند باشد، اشاره دارد. بدیهی است، این تمایلات از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. برخی از افراد ممکن است با تبدیل شدن به ورزشکاران موفق، احساس خودشکوفایی کنند، در حالی که دیگران احساس رضایت شخصی را از پدر و مادر خوب بودن به دست می‌آورند.(گنجی، ۱۳۸۶).

مفهومی که مازلو از بهداشت روانی دارد بر رشد فرد در جهت خودشکوفایی تأکید می‌کند (گنجی، ۱۳۸۶). روان‌شناسان مکتب انسان‌گرایی معتقدند که علامت سلامت روانی عبارت است از رشد کامل استعدادهای بالقوه به عنوان یک انسان منحصر به فرد. .آلپورت از افراد برخوردار از سلامت روان به عنوان انسان بالغ یاد می‌کند. از نظر وی افراد سالم در سطح معقول و آگاه عمل می‌کنند، از قید و بندهای گذشته آزادند و از نیروهایی که آن ها را هدایت می‌کند کاملاً آگاهند و می‌توانند بر آن ها چیره شوند (شولتز، ۱۳۷۹). آلپورت (۱۹۵۲) سلامت روانی را به عنوان شکلی از عملکرد مثبت توصیف کرد. او در مطالعه خود بر روی بلوغ نتیجه گرفت که سلامت روانی تا حدودی از طریق ازدواج به دست می‌آید. یک فرد بالغ به عنوان داشتن ایگوی توسعه یافته، حس شوخ طبعی و نوعی فلسفه یکپارچه زندگی تعریف می‌شود. این بلوغ را می‌توان از طریق یک سری از مراحل بلوغ عاطفی به دست آورد(فیست و فیست، ۲۰۰۵).

1 ... 32 33 34 ...35 ... 37 ...39 ...40 41 42 ... 229