مقالات و پایان نامه های دانشگاهی | قسمت 6 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
۴ – هیجان [۴۵]: مدیریت ناکامی[۴۶] و تنظیم هیجانات[۴۷].
-
- حافظه : مطلوبیت حافظه کاری، یادآوری در دسترس[۴۸] و استفاده از بازخورد.
- عمل(کنش) : کنترل و عمل خود تنظیمی، بازداری.
به نظر میرسد هر کدام از این خوشه ها به عنوان کارکردهای عملیاتی هستند که در تغییر سریع مجموعه نیروهای تعاملی که تا حدودی ناهشیار انجام میشوند، مؤثرند.این کارکردها گستره متنوعی از تکالیف روزانه را تنظیم میکند که افراد باید پیش از کنترل خود از توجه و حافظه برای هدایت عمل استفاده نمایند(براون، ۲۰۰۶).
۲-۵-۲٫ مدل نورمن و شالیس[۴۹] :
مدل نورمن و شالیس ۱۹۹۸ مدلی را ارائه کردند که در آن برای تبیین کارکردهای اجرایی ساختاری را عنوان کردند. مطابق با این مدل رفتارها تحت تاثیر مجموعه ایی از طرحواره های فکری یا عملی قرار دارند. یک طرحواره مجموعه ایی از اعمال و شناخت ها است که از طریق تجربه به هم مرتبط می شود. این طرحواره ها از دو طریق مجزا میتوانند فعال شوند:
اول :آن ها میتوانند به وسیله یک رویداد بیرونی شروع شوند برای مثال زمانی که ما در حال رانندگی هستیم طرحواره ی ترمز کردن به وسیله دیدن چراغ قرمز فعال می شود. به راه افتادن محیطی طرحواره ها، میتواند برای به اتمام رساندن رفتارهای مناسب در شرایط معمولی کافی و بسنده باشد، مانند یادگیری ارتباطات بین رویدادهای خاص در محیط و روش های خاص رفتاری،با این در بعضی شرایط دیگر شامل شرایط جدید یا موقعیت هایی که نیاز به بازداری پاسخ دارند، راه اندازی های محیطی مناسب نبوده و یک سیستم ثانوی برای تعدیل سطح فعالیت های طرحواره لازم است.نورمن و شالیس ۱۹۹۸ این سیستم را یک “سیستم سرپرستی” نامیدند و عنوان کردند این سیستم به وسیله لب پیشانی مغز حمایت می شود. مطابق با این مدل، رفتارهایی به وسیله طرحواره ها کنترل می شود که به طور مناسبی به وسیله ی اطلاعات ادراک شده در شرایط روزمره، به راه می افتند.اما در شرایط غیر معمول سیستم سرپرستی به عنوان یک تعدیل کننده سطح فعالیت، وارد عمل می شود(کوهن ۲۰۰۴).
۳-۵-۲٫ مدل سه لایه سارا وارد [۵۰]:
وارد در تعریف عملیاتی از کارکردهای اجرایی، آن را توانایی یکپارچه سازی هوشیاری در زمان حال با پیشبینی های آینده و تجارب گذشته میداند که از آن برای پرورش یک برنامه منطقی (بر اساس فضا، زمان و افراد)به منظور انجام فعالیت در زمان حال استفاده می شود(وارد، ۲۰۰۷).
سه لایه اولیه کارکردهای اجرایی عبارتند از :
۱-خود تنظیمی
الف) آگاهی (خود آگاهی)
ب) انگیزش
ج ) ابتکار
د) کنترل هیجانی
ه) فراشناخت
۲- سازندگی و یکپارچگی
الف)ترکیب جزئیات به یک شکل بزرگ تر
ب) سازماندهی و ذخیره اطلاعات برای آنکه بتوان اطلاعات را ردگیری نموده و به طور منظم بازیابی نمود.
ج) حافظه ی ضمنی
ه) برنامه ریزی برای آینده
۳- مهارت های سطح بالای استدلال
الف) تحلیل
ب) نتیجه گیری
ج) حل مسئله
د) پیشبینی نتایج
ه)استدلال
و) ارزیابی(وارد، ۲۰۰۷)
۴-۵-۲٫ مدل CEO مغزی یارهبر ارکستر[۵۱]( مک کلوسکی[۵۲]):
کارکردهای اجرایی یک ساختار یا ویژگی واحد نیست، از کارکردهای مغزی به عنوان«CEO مغزی» یا «رهبر ارکستر» یاد شده است این استعاره به طبیعت کارکردهای اجرایی اشاره دارد.اما برای فهم دقیق این مفهوم، این عبارت بسیار دور به نظر میرسد.(مک کلوسکی ،۲۰۰۷). دنکلا حقیقت کارکردهابی اجرایی را به عنوان«g» در روان شناسی عصبی معرفی کرد.الکانون گلدبرگ[۵۳] از کارکردهای اجرایی تحت عنوان «S» ( تحت عنوان زیرکی و هوش) یاد نموده است. اما هر دو از تمثیل رهبر ارکستر به عنوان استعاره ایی برای فرایندهای اجرایی در کار استفاده نموده اند( میرمهدی، ۱۳۸۶).
این تمثیل بر اساس « مسئله ی مدل بازگشتی نامحدود » از تناقض های واپس نگرانه بی منتها یا یک ماز پیچیده متافیزیک نشأت میگیرد.برای حل مسائل روزانه به وسیله ی رفتارهای عینی بهتر است از سیستم پیوندی هم رسانایی یا هم نوازی[۵۴] به جای رهبری ارکستر استفاده کنیم.پس بهتر است به کارکردهای اجرایی به عنوان یک نیم از رهبران ارکستر تواناییهای ذهنی بنگریم(مک کلوسکی،۲۰۰۷).
گستره تعاریف نظری به طور ضمنی یا آشکار فرایندهای کنترل را به عنوان بخشی از هوش می دانند.تعاریف فرضی به طور محدود، اغلب کارکردهای اجرایی را به عنوان بخشی از حل مسئله یا استدلال در هوش می دانند(مک کلوسکی ،۲۰۰۷).
۵-۵-۲٫ مدل سلسله مراتبی :
به این دلیل رهبران کارکردهای اجرایی، در برگیرنده یک گروه بزرگ است که در راستای خطوط رشدی متفاوتی عمل میکنند،یک مدل چند بعدی سلسه مراتبی برای به تصویر کشیدن واقعیت آن ها مورد نیاز است.در این مدل رشد در راستای سطوح پیش می رود و رشد در یک سطح نیازمند دستیابی به مهارت در سطوح قبلی است. در مورد کارکردهای اجرایی، سطوح رشدی سلسله مراتبی میتواند به عنوان یک مجموعه از خطوط رشدی در نظر گرفته شود.بنابرین در این نظریه کارکردهای اجرایی چند لایه[۵۵] است. در مجموع ۲۳ کارکرد است که ادراک ، هیجان ، شناخت و عمل را هدایت میکند(مک کلوسکی ، ۲۰۰۷).
در مدل سلسله مراتبی سطوح از پایین به بالا حرکت میکند یعنی همه ی توانایی ها در سطح اولیه رشد می کند و بعد می توان با کار و افزایش دقت این سطوح اولیه را به سطوح بالاتر رشد و ارتقاء داد این سطح از بالاترین سطح به ترتیب زیر طبقه بندی می شود :
- ماورای خود یکپارچگی[۵۶](درک مسیر حرکت[۵۷]، هوشیاری و آگاهی نسبت به عالم هستی[۵۸])- بزرگسالی
۴-خود زادی[۵۹](یکپارچگی ذهن – جسم[۶۰]، درک روح و روان)- بزرگسالی
۳-خود کنترلی[۶۱]– خود تشخیصی( خود آگاهی –خودتحلیلی) خود تعیین گری ( تعیین و تولید هدف، برنامه ریزی/پیشبینی دراز مدت)- نوجوانی و بزرگسالی
۲- خود کنترلی – خود تنظیمی (احساس/ ادراک،شناخت،هیجان و عمل ) – نوباوگی تا کودکی
- خود کنترلی – خود انگیختگی[۶۲] ( بیدار شدن ، توجه کردن) – نوباوگی (مک کلوسکی ، ۲۰۰۷).
۱-۵-۵-۲٫خود انگیختگی
شروع اولیه و « نقطه صعود » کارکردهای اجرایی پایه، مرتبط با حالت بیدار باش ذهنی و غلبه بر رخوت است.سستی خواب میتواند به یک مشکل اساسی تبدیل شود. کم خوابی موجب می شود تا غلبه بر سستی و رخوت خواب سخت تر شود.
- فرد به طور متوسط نیاز به ۵ تا ۲۰ دقیقه زمان دارد تا بعد از سستی خواب آلودگی ، کارکردهای اجرایی(کنش وری/هوشیاری و ۲۳ کارکرد اجرایی) را به حالت آماده باش در بیاورد.
نیاز به انجام خودکار عادات جاری در صبح /انجام ناخودآگاه امور عادی/ شروع بدن و تأمل در مورد آن از مؤلفه های دیگر خود انگیختگی است(مک کلوسکی ، ۲۰۰۷).
وخود تنظیمی مجموعه ایی از توانایی ها است که عملکرد فرد را در راستای حیطه های احساس / ادراک ، هیجان / شناخت و عمل راهنمایی و هدایت میکند. یک مدل رایج ، ۲۳ مؤلفه ی کارکردهای اجرایی خود تنظیم را،فرض میکنند:
فرم در حال بارگذاری ...