1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۱۰-مراحل حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد (EMDR) – پایان نامه های کارشناسی ارشد

در شرایطی که آسیب روانی ادامه یابد فعالیت لوکوس سرولئوس زیاد شده و میزان زیادی از نورآدرنالین در شرایطی ترشح می شود که خطری وجود ندارد، اما فرد تصور می‌کند که آسیب روانی در شرف وقوع است. فعالیت هیپوتالاموس زیاد می شود، جهت ترشح عامل رها کننده کورتیکوتروپین به غده هیپوفیز علامت می‌دهد و به بدن اعلام شرایط اضطراری می شود، شرایطی که وجود ندارد. علایم برانگیزاننده ی آمیگدال مراکزی را در کورتکس وادار به ترشح اندورفین[۱۲۹] می‌کند. ترشح اندورفین باعث بی حسی و رخوت می شود (ون در کولک، ۱۹۹۴). در واقع قشر تازه ی مخ از این حلقه بیرون آمده است و کورتکس پیش پیشانی چپ قادر به قطع فعالیت سیستم های اضطراری نیست (برگمن، ۱۹۹۸).

‌به این علت که سطح نورآدرنالین بالا می‌باشد، فعالیت های GTF و خیزک های زانویی- پس سری پل مغزی کاهش یافته یا قطع می شود. در این شرایط خواب نا به روال مختل شده یا به طور کامل از بین می- رود. اطلاعاتی که باید برای فردایی انطباقی تر پردازش شوند به گونه ای ناقص پردازش می‌شوند. هم چنان که این قضیه برای روزها ادامه پیدا می‌کند، محرومیت از خواب به دنبال می آورد. تعبیر و تفسیرهای شناختی و عاطفی حادثه تحریف می‌شوند. حادثه در آمیگدال قفل شده و از طرفی قشر تازه مخ نیز جهت میانجی گری در دسترس نیست (برگمن، ۱۹۹۸).

راچ[۱۳۰] و همکاران در مطالعه خود (۱۹۹۶) با به کارگیری توموگرافی نشر پوزیترون[۱۳۱] به کاوش کالبد شناسی عصبی نشانه های اختلال استرس پس از سانحه با اندازه گیری تغییرات جریان خون مغزی نواحی مربوط ‌به این نشانه ها پرداختند. این مطالعه مستلزم یک طرح درون آزمودنی[۱۳۲] بود و ‌بنابرین‏ گروه کنترل نداشت. همه ی آزمودنی ها مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بودند. بررسی خط پایه بیش از هر کاری با ثبت تجارب آزمودنی ها در خصوص تجربه آسیب زا از جمله تجارب آسیب زایی که سبب اختلال استرس پس از سانحه شده بود، انجام شد. بررسی تجارب ثبت شده، افزایش در میزان طبیعی جریان خون منطقه ای در سمت راست لیمبیک، فرالیمبیک و کورتکس بینایی نشان داد. تغییر معناداری در هیپوکامپوس و تالاموس یافت نشد. کاهش جریان خون منطقه ای در بخش زیرین قطعه پیشانی چپ (ناحیه بروکا) و کورتکس گیجگاهی میانی مشاهده شد (برگمن، ۱۹۹۸).

این نتایج بیان می داشت که عواطف مربوط به نشانه های اختلال استرس پس از سانحه از طریق لیمبیک و نواحی پیرامون آن در ‌نیم‌کره راست تغییر می‌کنند. برانگیختگی کورتکس بینایی ممکن است پاسخی به مؤلفه‌ دیداری پدیده تجربه مجدد در اختلال استرس پس از سانحه باشد (برگمن، ۱۹۹۸).

شیفر[۱۳۳] و همکاران (۱۹۹۷) با بهره گرفتن از نگاره ی الکتریکی مغز با تمرکز بر صوت حاصل از پتانسیل های برانگیخته مطالعه ای را برروی الگوهای برتری جانبی ‌نیم‌کره ای در دو گروه کنترل و گروه آسیب دیده روانی (مورد سو استفاده قرار گرفته) انجام دادند. نتایج در گروه آسیب دیده که فرو نشینی پتانسیل برانگیخته ‌نیم‌کره راست را نشان داد، سبب برتری جانبی قابل توجه موافق با ‌نیم‌کره راست و همایندی(همراهی) کاهش یافته ی عملکرد ‌نیم‌کره چپ در خلال یادآوری خاطرات ناراحت کننده شد. در خلال تکلیف فکر کردن به یک خاطره معمولی (بدون بار عاطفی) پتانسیل های برانگیخته به طور قوی در کورتکس چپ فرونشانده شدند و این علامتی گواه بر بهبود فعالیت کورتکس چپ بود. آزمودنی های گروه کنترل در خلال یادآوری خاطرات ناراحت کننده برتری جانبی معنی داری را نشان ندادند.محققین بیان می- دارند که عملکرد دو ‌نیم‌کره در بیماران قربانی سوء استفاده دوران کودکی با خودمختاری بیشتری صورت می‌گیرد (برگمن، ۱۹۹۸).

تیشر[۱۳۴] و همکاران (۱۹۹۷) از انسجام نگاره الکتریکی مغز استفاده کردند تا بر روی برتری جانبی پانزده کودک بستری با تاریخچه سوء استفاده جنسی یا بدنی شدید مطالعه کنند. این افراد با داوطلبین سالم همان گروه سنی مقایسه شدند. از انسجام نگاره الکتریکی مغز جهت معلوم ساختن درجه ارتباط بین نواحی مختلف مغز استفاده شد. کودکان قربانی سوء استفاده به صورت معناداری از گروه کنترل متفاوت بودند. آن ها سطوح بالاتر انسجام[۱۳۵] ‌نیم‌کره چپ و عدم تقارن معکوس[۱۳۶] را نشان دادند و انسجام ‌نیم‌کره چپ آن ها به صورت معناداری بیشتر از ‌نیم‌کره راست بود. تحلیل های مفصل، این مسئله را مطرح می کرد که انسجام افزایش یافته ی ‌نیم‌کره چپ نشأت گرفته از نقصی در عملکرد بخش قشری چپ است (برگمن، ۱۹۹۸).

نیکوزیا[۱۳۷] (۱۹۹۴) با تحلیل کمی نگاره الکتریکی مغز مراجعینی که حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد را به عنوان یک درمان دریافت کرده بودند، متوجه شد که فعالیت موج پایین تر مغز ذر کورتکس دو ‌نیم‌کره به وضعیت عادی بازگشته است. او بیان داشت که مرحله ارتباط دو ‌نیم‌کره با ناتوانی در بازداری نورآدرنالین درهم گسیخته می شود. نیکوزیا عنوان کرد که میزان بالای نورآدرنالین رها شده در قسمت جلوی مغز در خلال آسیب روانی، علت بازداری خواب نا به روال می‌باشد. او خاطر نشان می‌کند که بررسی ضریب نگاره ی الکتریکی مغز یک بیمار که تحت درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد قرار گرفته بود، تقریبا پنج انحراف استاندارد انسجام ضعیف نشان داده است که به لحاظ درون ‌نیم‌کره ای در کمتر از ۹۰ دقیقه از طریق مداخله ی درمانی حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد برطرف شد (برگمن، ۱۹۹۸).

کلی[۱۳۸] (۱۹۹۱) عنوان می‌کند پل مغزی فعالیت مرحله ای را به وجود می آورد که به نظر راهنمایی است که بسیاری از وقایع خواب نا به روال از جمله فعالیت ماهیچه گوش میانی، انقباض عضلات، تغییر در تنفس، ضربان قلب و جریان خون در عروق کرونری و هم چنین حرکات چشم را بر می انگیزاند. در مطالعه ای که اخیراً صورت گرفته ون در کولک و همکارانش با به کارگیری توموگرافی نشر تک فوتون، بررسی هایی را جهت تعیین کالبد شناسی عصبی میانجی در عواطف آسیب زا و اثرات سه جلسه درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد صورت گرفت. نتیجه این بود که بعد از سه جلسه درمان، قشر پیشین شکنج سنگولا افزایش فعالین دوسویه نشان داد. این افزایش فعالیت در قطعه پیش پیشانی هم به چشم می- خورد (برگمن، ۱۹۹۸).

با توجه ‌به این واقعیت که مطالعه مذکور فاقد گروه کنترل بود و در آن فقط شش آزمودنی مورد بررسی قرار گرفتند، نتایج حاصله باید به عنوان یافته های مقدماتی در نظر گرفته شوند (ون درکولک، ۱۹۹۷؛ به نقل از نیرومندی، ۱۳۸۷).

به نظر می‌رسد آن چه حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد انجام می‌دهد، تصحیح عدم تقارن قابل توجه در برتری جانبی مشخص شده با افزایش فعالیت ناحیه پیش پیشانی است، که این برتری جانبی ممکن است از طریق برانگیختگی جانبی افزایش یافته قشر پیشین سینگولا بیشتر تصحیح شود. به عبارت دیگر باید یک تمایز واقع گرایانه تر را بین تهدید واقعی و ادراک شده تسهیل کرده و کاهشی را در گوش به زنگی[۱۳۹] به همراه داشته باشد. حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد، در مجموع به تدریج قابلیت عمل قسمت های بالاتر مغز جهت لغو درون داد ساختارهای لیمبیک مسئول در ارزیابی اولیه درجه تهدید ایجاد شده به وسیله محرک های وارده را فراهم می‌کند (برگمن، ۱۹۹۸).

۲-۱۰-مراحل حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد (EMDR)

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – و) تعریف واژه ها واصطلاحات تحقیق: – پایان نامه های کارشناسی ارشد

روش تحقیق در این پایان نامه «تحلیلی توصیفی» است ونظربه آنکه تحقیق یادشده درحوزه علوم انسانی انجام می‌گیرد ، شیوه جمع‌ آوری اطلاعات ‌و گردآوری مطالب «کتابخانه ای» یا «اسنادی» خواهدبود که ازطریق «فیش برداری» انجام خواهدگرفت.

درخصوص روش کتابخانه ای باید گفت که این روش که به روش مطالعه ای نیزمعروف است ، درتمام تحقیقات علمی مورد استفاده قرار می‌گیرد و یکی ازروشهای انجام تحقیق بوده که محقق ، درآن تحقیق خودرا ازراه مطالعه منابع و مأخذ گوناگون انجام خواهدداد و ‌از ابتدا تا انتها متکی بریافته های تحقیق کتابخانه ای است.

درخصوص فیش برداری یافیش نویسی هم بایدگفت که ازجمله روش های یادداشت برداری است که بااستفاده ازآن میتوان به مطالب نظم وانسجام بخشید.

د) سؤالات تحقیق:

۱) علت پذیرش تملیک تدریجی در نظام حقوقی ایران چیست؟

۲) نسبت و رابطه ی تملیک تدریجی با موازین فقهی و حقوقی زمان انتقال مالکیت چیست؟

هـ) فرضیه های تحقیق:

۱) بایدگفت نظربه بررسی ها وارزیابی های انجام گرفته بنظر می‌رسد علت پذیرش تملیک تدریجی جلوگیری از تضییع حقوق مصرف کنندگان ( پیش خریداران) ‌و تضمین حقوق آنان وجلوگیری از تشکیل پرونده هایی است که نمونه هایی ازآنها رادرسالیان نه چندان دور ‌در پروژه های مانند ارکیده شاهد بوده ایم.

۲) به نظر می‌رسد تملیک تدریجی که بموجب آن خریدارعلاوه بر مالکیتش برزمین به هرمیزان ‌و مقداری که از ساختمان ساخته شود خوبه خود مالک می‌گردد ، باموازین فقهی و حقوقی ایران انطباق کامل دارد چراکه هم پیشینه فقهی دارد وهم آنکه قانون پیش فروش ساختمان به تاییدفقهای شورای نگهبان رسیده است.

و) تعریف واژه ها واصطلاحات تحقیق:

مال : مال چیزی است که متقاضی داشته باشد ‌و عقلا به آن میل ‌و رغبت کنند.

مالکیت : مالکیت عبارت ازرابطه ای است بین شخص وچیزمادی که قانون آن رامعتبرشناخته وبه مالک حق می دهدکه انتفاعات ممکنه راازآن ببرد وکسی نتواندازآن جلوگیری کند.

تملیک: مالی رابه ملکیت دیگری درآوردن

عقد تملیکی: عقدناقل عین یاناقل منافع است مانندعقد بیع وعقداجاره وعقدانتشارکتاب ، ممکن است عقد تملیکی روی طلب باشد چنان که درانتقال طلب دیده می شود.

ی) سامانه ی تحقیق:

در این تحقیق پس ازذکر یک مقدمه کوتاه ، دردو بخش وبه انضمام یک نتیجه گیری کلی به بررسی «تملیک تدریجی درفقه وحقوق ایران»خواهیم پرداخت.

دربخش نخست باعنوان «کلیات ومفاهیم» که ازدو فصل تشکیل شده است باهدف شناخت بیشتربرخی ازتعابیرومفاهیم حقوقی مورداستفاده در این تحقیق به معرفی وبررسی این تعابیرومفاهیم خواهیم پرداخت.

دردومین بخش که باعنوان «انتقال مالکیت وتملیک تدریجی» نامگذاری شده است ‌و مشتمل بر دوفصل می‌باشد ، سعی براین بوده است که به بررسی چگونگی انتقال مالکیت ازمنظرفقه وحقوق ایران نگاهی داشته باشیم و درادامه ضمن بررسی «مصادیق رایج توافق طرفین درتعیین زمان انتقال مالکیت» چگونگی زمان انتقال مالکیت درفقه وحقوق ایران مورد بررسی وتحقیق قرارگرفته است.

بخش نخست : کلیات و مفاهیم

غنای طبع بود کیمیای روحانی
چو مال نیست میسر به دل توانگر باش

صائب

فصل نخست : مال ، ملک و مالکیت

مبحث نخست : واژه شناسی مال و ملک

گفتار نخست : معنای لغوی واصطلاحی مال

مال کلمه ای عربی است[۱]وبه معنای چیزی است که مورد توجّه انسان قرار گیرد، و انسان بخواهد مالک آن شود، گویا این کلمه از مصدر میل گرفته شده است، چون مال، چیزی است که دل آدمی به سوی آن متمایل می‏شودو درلغت به هرآن چیزی که شایسته به مالکیت درآمدن وحیازت باشد مال گویند وبه عبارت دیگر هرعین یامنفعتی راکه انسان درعمل مالک شود به آن مال گویند.[۲]

در لغت نامه دهخدا در ذیل واژه مال اینگونه آمده است : «خواسته و آنچه در ملک کسی باشد… هر چیز که در تملک کسی باشد… هر آنچه در تصرف و در ید کسی باشد…[۳] ».

فرهنگ فارسی معین نیز درتعریف مال آنچه که ‌در ملک کسی باشد وارزش مبادله داشته باشد رامال دانسته است.[۴]

درترمینولوژی حقوق نیز درتعریف واژه مال آمده است : «مال دراصل ازفعل ماضی میل است به معنای خواستن. درفارسی هم به مال خواسته می‌گویند.»[۵]

بدون شک واژه مال درطول تاریخ دچاردگرگونی فراوان شده است و به تدریج عرف مصادیق تازه ‌و جدیدی را به مال افزوده است و لذا ‌بنظر می رسد به ناچار برای تعریف مال ازعرف کمک گرفت .

درتعریف عرف هم اینگونه گفته اند: «عرف امری است که روانهای مردم برآن استقراریافته وخردهابرآن گواهی می دهندوطبیعت انسان‌ها ، آن رابه دیده پذیرش می نگرند[۶]

امروزه با گسترش روزافزون صنعت وتحولات اجتماعی شناخت مفهوم مال دشوارترشده است. درگذشته بیشتر به چیزی مال گفته می شد که مادی و قابل دیدن و لمس کردن باشد مانند خانه ، میوه ، لباس و… اماامروزه بعضی ازاموال درعالم خارج دیده نمی شوندوقابل لمس نیستند مانند دیون ‌و مطالبات و حق اختراع وسرقفلی و…

درگذشته تنهاصاحبان املاک ثروتمند محسوب می شدند ، اماامروزه سهام‌داران شرکت‌های بزرگ نیز ثروتمندمحسوب می‌شوند چراکه جامعه امروزی ‌با سرعت بـه سمت غیرمادی شدن (اعتباری شدن) پیش می رود وبااین رویه شاهد آن هستیم که بسیاری ‌از ارزش‌های مالی غیرمادی همچون علائم تجاری ومالکیتهای فکری دارای ارزش بیشتری ازاموال مادی هستند، همچنان که دربرخی موارد پروانه بهره برداری اززمین به مراتب بسیار ارزشمندترازخودزمین است.

بسیاری ازفقها مال ‌را تعریف نکرده وآن رابی نیاز ‌از تعریف دانسته اند و به عرف واگذار کرده‌اند.یکی از فقیهان درباره معنای مال اینگونه می‌گوید: «معنای ملکیت ومالیت وملک و مال عرفی است که به توضیح شرع ونیز دلیل شرعی نیازندارد ، بلکه برای تعریف آن ها باید عرف و لغت را دید.»[۷]

فقیهی دیگر مالیت را اعتباری عقلائی می‌داند که برخاسته از غرض ‌و رغبت مردم به آن است ، به گونه ای که برای به دست آوردنش ‌بر یکدیگر پیشی گرفته و کشمکش می‌کنند ، خواه مانند غذا از نیازهای اولیه باشد یاهمچون ادویه که به آن نیاز عارضی دارند یا برای رفاه و لذت باشد ، البته همین که مردم به چیزی رغبت کنند به کشمکش نمی انجامد بلکه باید کمیاب نیز باشد و لذا به آب درکنار رودخانه ها و همچنین هیزم درجنگل وریگ درصحرا مال گفته نمی شود.[۸]

امام خمینی (ره) نیز در تعریف مال اینگونه گفته اند که : «مال چیزی است که متقاضی داشته باشد ‌و عقلا به آن میل ‌و رغبت کنند.»[۹]‌بنابرین‏ اگرچیزی به قدری فراوان شود که هرگاه اراده شود بدون هیچگونه زحمتی بتوان آن ‌را بدست آورد آن را مال می‌گویند همانند آب رودخانه و ریگ صحرا ونورخورشید وهوابرای تنفس.

قانون مدنی ایران نیز تعریفی از مال ارائه نداده است ، امامصادیق وانواع آن را درباب اول از کتاب اول بیان ‌کرده‌است ، لیکن دکتر جعفری لنگرودی در ماده ۱۱ طرح پیشنهادی اصلاح قانون مدنی که ارائه داده است اینگونه به تعریف مال پرداخته است : «آنچه که قابلیت اختصاص ونقل وانتقال درمبادلات راداشته ودارای نفع عقلائی به طور نوعی باشد مال است ، هرچند که هنوزبه ملکیت کسی در نیامده باشد.»[۱۰]

لذاباتوجه به آنچه بیان گردید ، هریک ازحقوقدانان به زعم خود سعی دربیان تعریفی کامل از مال داشته اند که درادامه به تجزیه وتحلیل این تعاریف خواهیم پرداخت.

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۷-استراتژی باﺯﺍﺭﻳــﺎﺑﻲ ﻭﺍﻛــﺮ ﻭ ﻫﻤﻜــﺎﺭﺍﻥ(۲۰۰۳): – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-همبستگی: هﻤﺒﺴﺘﮕﻲ، ﺟﺰء ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺒﺎﺩله تجاری است ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺧﺮﻳـﺪﺍﺭ- ﻓﺮﻭﺷﻨـﺪﻩ ﺍﻳﺠﺎﺩ می ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻭﺿﻌﻴـتﺖ ﻳﻜﭙﺎﺭﭼــﻪ ﺟﻬﺖ ﺩﺳﺘﻴﺎﺑﻲ به ﻫﺪﻑ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺍﻳﻔﺎﻱ ﻧﻘﺶ می ﻛﻨﺪ. ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺟﺰء ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻨﺪ، ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﻱ ﻣﺸﺘﺮﻱ می ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺴﺘﻘﻴـﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴم ﺍ،ﺣﺴﺎﺱ ﺗﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ

(ﭼﺎﻧﺘﺎﻝ ﺁﻣﻲ،۲۰۰۷).

۳-ارتباطات: ارتباطات چه به صورت رسمـی و چه غیرﺭﺳﻤـﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺒـﺎﺩﻟـﻪ ﻭ ﺗﺴﻬﻴـﻢ ﺍﻃﻼﻋـﺎﺕ ﺑﻤﻮﻗﻊ ﻭ ﺑﺎ ﻣﻌﻨﻲ ﺑﻴﻦ ﺧﺮﻳـﺪﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﻭﺷﻨـﺪﮔﺎﻥ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ، ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﻤﻮﻗﻊ، ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺳﻴلـه کمـک به حل اختـلافات ﻭ ﻫﻤﺘـﺮﺍﺯ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﺩﺭﺍﻛـﺎﺕ ﻭ ﺍﻧﺘﻈـﺎﺭﺕ پرورش می‌دهد. (ﭼﺎﻧﺘﺎﻝ ﺁﻣﻲ،۲۰۰۷).

۴-ارزش‌های مشترک: ارزش‌های مشترک ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺑﻌﺪ ﻣﻬﻢ ﺩﺭ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺭﻭﺍﺑﻂ بین ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻭ ﻧﻈﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎ ﺑﻪ هم ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.(ﭼﺎﻧﺘﺎﻝ ﺁﻣﻲ،۲۰۰۷)

۵-همدلی:همدلی،یک ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﺑﻂتجاری است که ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺭﺍﺑﻄـﻪ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ تا ﻣﻮﻗﻌﻴــﺖ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻳﺪ ﻃﺮﻑ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻗﺮار ﺩﻫﻨﺪ. ﻫﻤﺪﻟـﻲ، ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ، ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺩﺭﻙ ﺧﻮﺍﺳﺘـﻪ ها ﻭ، ﺍﻫـﺪﺍﻑ ﻃﺮﻑ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍﺑﻄـﻪ. ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻫﻤﺪﻟــﻲ ﻳﻚ ﺷـﺮﻁ ﺿـﺮﻭﺭﻱ ﺍﺳﺖ(ﭼﺎﻧﺘﺎﻝ ﺁﻣﻲ، ۲۰۰۷)

۶-عمل متقابل:عمل متقابل،بعدی از ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺗﺠﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ می ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﻣﻌﺎملـه ﺗﺨﻔﻴﻒ ﻳﺎ ﻣﺴﺎﻋﺪﺗﻲ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ ﻭ در ﻋﻮﺽ، ﺗﺨﻔﻴﻒ ﻳﺎ ﻣﺴﺎﻋﺪﺗﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪـﻩ ﺩﺭﻳـﺎﻓﺖ ﻛﻨند.ﻋﻤﻞ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺳﻪ ﺟﻨﺒﻪ ﺑﻬﻢ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ از تعامل ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻴﻦ ﻃﺮﻓﻴﻦ ﺧﻼﺻﻪ ﺷﻮﺩ: ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﻭ ﺟﺎﻧﺒﻪ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺰﻳﺖ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮﻱ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﻱ ﻣﺒﺎدله(ﭼﺎﻧﺘﺎﻝ ﺁﻣﻲ، ۲۰۰۷)

۲-۶-۵-بازاریابی اجتماعی

بازاریابی اجتماعی یکی از ۵ مفهوم اصلی بازاریـابــی است(کاتلر،۱۳۷۹) بر اساس ﻣﻔﻬــﻮﻡ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳـﺎبــی اجتماعی مدیران بازاریابی و شرکت های ﺑــﺰﺭﮒ ﻧﺎﮔﺰﻳﺮﻧــﺪ ﺩﺭ ﺗﻌﻴــﻴﻦ ﺧـﻂ ﻣﺸـﻲ ﻫـﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳـﺎﺑـﻲ ﺧﻮﺩ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﻬﻤـﻲ ﻧﻈﻴـﺮ ﻣﻨـﺎﻓﻊ ﺷـﺮﻛﺖ، ﺧﻮﺍﺳـﺘـﻪ ﻫـﺎﻱ ﻣﺼـﺮﻑ ﻛﻨﻨـﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﺭﺍ ﻣﺸﺘـﺮﹰ کا ﻣﺪﻧﻈﺮ ﻗﺮﺍﺭ دهند.(خورشیدی،۱۳۸۹)

۲-۶-۶-بازاریابی چند سطحی(MLM)

بازاریابی چند سطحی رویکرد بازاریابی است که انگیزه شرکت کنندگان آن به ترویج یک محصول خاص در میان دوستان خود است با توجه به دسترسی به شبکه های اجتماعی مدرن، محبوبیت این روش رو به افزایش است (ایمک و همکاران،۲۰۱۱)[۲]. بازاریابی چندسطحی تقریباً قدمتی ۵۰ ساله دارد و به معنی خرید مستقیـم محصولات از کمپانـی بدون وجود واسطه‌های تجاری‌ست درحالی که تبلیغات و معرفی محصــولات، توسط خود مشتریــان انجام می‌شود و ممکن است که بابت آن پورسانت بگیرند.[۳]

۲-۷-استراتژی های بازاریابی

استراتژیﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳــﺎﺑـﻲ ﻭﺳﻴـﻠﻪ ﺍﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺎﺳـﺦ ﮔـﻮﻳـﻲ ﺳـﺎﺯﻣـﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌیـت ﻫـﺎﻱ ﺭﻗـﺎﺑﺘﻲ ﺑـﻮﺩﻩ ﻭ ﭼـﺎﺭﭼﻮﺏ ﻫـای ﻣﻮﺟــﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﻳــﻦ ﺯﻣﻴﻨــﻪ ﺑــﻪ ﻛﻤــﻚ ﺍﻳﺠــﺎﺩ ﺍﺭﺗﺒــﺎﻁ ﺑــﻴﻦ ﺑﺨﺶﻫﺎﻱ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻳﻚ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲﻭ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺑﺮﻭﻥ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﮔﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﻣـﻮﺛﺮ ﺳـﺎﺯﻣﺎﻥ ﻛﻤـﻚ ﺧﻮﺍﻫـﺪﺑـود(گریفیت،۲۰۱۰) از زمانی موضوع استراتژیهای بازاریابیﺷـﺪﺕ گرفت ﻛـﻪ شرکت های ﺻـﻨﻌﺘﻲ به طور عملی ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻧﮕﺮﺵ ﺷـﺎﻥ ﺍﺯ ﺑـﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﻣﺸـﺘﺮﻱ ﺑـه تحلیل ﻫﺎﻱ ﺟﺪﻳﺪﻱ ﺍﺯ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯند.(برودی و همکاران،۲۰۰۸). به همین منظور به استراتژی هایی روی آوردند که تا ﺁﻥ ﺯﻣـﺎﻥ ﺗﻮﺟــﻪ ﻛﻤﺘـــﺮﻱ ﺑـﻪ ﺁﻧﻬـﺎ می شد . ﺍﺳﺘـﺮﺍﺗــژی ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳــﺎﺑــﻲ ﺟﺪﻳــﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﻣﺸـﺘـتﺮﻱ ﻭ نیازهای آن تمرکز داشت (شافعی،۱۳۹۰).گرونژ(۱۹۹۰) ﻣﻌﺘﻘــﺪ ﺍﺳـﺖ ﻛـﻪ ﮔــﺬﺭ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳــﺎﺑﻲ ﺍﻧﺒــتﻮﻩ ﺑـﻪ ﺳـﻮﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳــﺎبی ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺑـﺮ ﻧﻴـﺎﺯ ﻣﺸـﺘﺮﻳﺎﻥ، ﺍﻫﻤﻴﺘـﻲ ﺑـﻪ ﺍﻧـﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﺧﻮﺍﺳته ﻫﺎﻱ ﺳﻬﺎﻣﺪﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﺯمان ﻫﺎ ﭘﻴــﺪﺍ ﻧﻤـﻮﺩ و این شروع استفاده از استراتژی های بازاریابی بود.هر سازمان بسـته به کسب و کار و وظایفـی که دارد به تعریف و تدوین استراتژی های خود پرداخته است و محققین نیز بسته به نوع تحقیـق خود در متورد مسـائـل بـازاریـابـی،استـراتـژی بـازاریـابـی را تعریف کرده‌اند(شافعی،۱۳۹۱).به طور مثـال

میلز و اسنوس(۱۹۸۷) ﻛﺸـﻒ ﻛﻨﻨـــﺪﻩ، ﺗﻌﺮﻳﻒﮔــﺮ، ﺗﺤﻠﻴــﻞ ﮔــﺮ ﻭ ﻭﺍﻛــﻨﺶ ﮔــﺮ ﺭﺍ ﺑــﻪ ﻋﻨــﻮﺍﻥ ﺍﻧــﻮﺍﻉ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗژی ﻫـﺎی بازاریابی ﻣﻌﺮﻓـﻲ ﻛـﺮﺩﻩ اند ﻭ ﭘـﻮﺭتر(۱۹۸۰) ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗـــﮋﻱ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﻫﺰﻳﻨـﻪ، ﺗﻤـﺎﻳﺰ ﻭ ﺗﻤﺮﻛﺰ می‌داند.

۲-۷-۱-انواع استراتژی های بازاریابی

گونه های مختلف استراتژی های بازاریابی به شرح زیر می‌باشد:

۱- ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﻛﺎﺗﻠﺮ : ﺍﺳـﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﻫـﺎﻱ ﺑﺨﺶﺑﻨﺪﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺪﻑ ﻭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻳﺎﺑﻲ ﺭﺍ شامل میﮔﺮﺩﺩ(کاتلر،۲۰۱۲)

۲ – ﺍﺳــﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﺍﻧﺘﺨـــﺎﺏ ﺑـــﺎﺯﺍﺭ ﻫــدف : ﺍﺳــﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﺍﻧﺒﻮﻩ، ﺑﺨﺸـﻲ، ﺗﻤﺮﻛـﺰﻱ، ﻣﺤﻠـﻲ ﻭ ﺍﻧﻔـﺮﺍﺩﻱ را ﺷﺎﻣﻞ می ﮔﺮﺩﺩ(کاتلر،۲۰۱۲)

۳ – ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﺭﺷﺪ ﺁﻧﺴـﻒ : ﺍﺳـﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﻫـﺎﻱ ﻧﻔـﻮﺫ در ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺤﺼــﻮﻝ، ﺗﻮﺳـﻌــﻪ ﺑـــﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﻣﺘﻨـﻮﻉ ﺳـﺎﺯﻱ را ﺷﺎﻣﻞ میﮔﺮﺩﺩ(اسلام،۱۳۸۲)

۴ – ﺍﺳﺘﺮﺍﺗژی ﻫﺎﻱ ﺭﻭﻣﻠﺖ : ﺷـﺎﻣﻞ ﺍﺳـﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻣﺤﺼﻮﻝ – ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﺗﻨـﻮﻉ ﻣﺤﺼــﻮﻝ – ﺗﻤـﺮﻛـﺰ ﺑــﺎﺯﺍﺭ،ﺍﺳﺘـﺮﺍﺗــﮋﻱ ﺗﻤـﺮﻛـﺰ ﻣﺤﺼـﻮﻝ – ﺗـﻮﻉ ﺑــﺎﺯﺍﺭ، ﺍﺳـﺘــﺮﺍﺗــﮋﻱ تنــوع ﻣﺤﺼــﻮﻝ – ﺗﻨـﻮـﻉ ﺑــﺎﺯﺍﺭ ﺍﺳﺖ.(رحمان سرشت،۱۳۸۳)

۵-استراتژی ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﺍﺳﻼﺗﺮ ﻭ ﺍﻭﻟﺴـﻮﻥ(۲۰۰۱) :ایـن ﺍﺳـﺘـﺮﺍﺗـﮋﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳــﺎﺑﻲ ﺗﻬــﺎﺟﻤـﻲ، ﺍﻧﺒـــﻮﻩ، ﺣـﺪﺍﻗﻞ ﺳــﺎﺯﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳــﺎﺑﻲ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﺍﺭﺯﺷﻲ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ می ﮔﺮﺩﺩ.

۶- استراتژی ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﻫﻮﺍﻟﻮ ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻥ(۱۹۹۴):آن ها ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ،ﻛﻪ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗـﮋﻱ ﺑــﺎﺯﺍﺭﻳــﺎﺑــﻲ ﺷﺎﻣــﻞ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳـﺎﺑـﻲ ﺍﺭﺯﺷﻲ، ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﺩﺍﻭﻃﻠﺒﺎﻧﻪ، ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﻫﻤﺮﺍﻩ با ﻣﻼﺣﻀﺎﺕ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺍﺳﺖ.

۷-استراتژی باﺯﺍﺭﻳــﺎﺑﻲ ﻭﺍﻛــﺮ ﻭ ﻫﻤﻜــﺎﺭﺍﻥ(۲۰۰۳): ﺍﻳــــﻦ ﻣﺤﻘـﻘان ﺑﺮ ﻣﺒﻨــﺎﻱ ﭼﺮﺧــﻪ ﻋﻤـﺮ ﻣﺤﺼـﻮﻝ ﺑـﻪ ﺑﻴـﺎﻥ ۲۰ نوع استراتژی ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ در ﻗﺎﻟﺐ ﭼﻬﺎﺭ ﮔـﺮﻭﻩ ﺍﺻـﻠﻲ، ﻧﺸـﺎﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺣــﻞ ﭼـﺮﺧـﻪ ﻋﻤـﺮ ﻣﺤﺼﻮﻝ، ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ.

۸- ﺍﺳــﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳــﺎﺑﻲ ﺳــﺎﻋﺘﻲ ﺑــﻮمن: ﺩﺭ ﺍﻳــﻦ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗـﮋﻱ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻛﻠﻴﻒ ﺑﻮﻣﻦ ﻣﻌﺮﻓــﻲ ﺷﺪﻩ ﺍﺳـﺖ، ﺑـﻪﺗﺠﺰﻳﻪ ﻭ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺭﻗﺎﺑﺘﻲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ می شود.ﻭﻱ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗژی ﻫﺎﻱ ﻫﺸﺖ گانه ای ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺐ ﻣﻮﻗﻌیت ﺭﻗــﺎﺑﺘﻲ ﻣﻄــﺮﺡ ﻧﻤــﻮﺩ ﻛــﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻗﻴﻤــﺖ ﭘـﺎﻳﻴﻦ ﻭ ﺍﺭزش افزوده ﭘﺎﻳﻴـﻦ، ﻗﻴﻤﺖ ﭘـﺎﻳﻴﻦ، ﺍﺳـﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﭘـﺎﻳﻴﻦ، ﭘﻴﻮﻧـﺪﻱ ﺗﻤﺎﻳﺰ، ﺗﻤﺎﻳﺰ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰـ، ﺍﺳـﺘﺎﻧــﺪﺍﺭﺩ ﻳـﺎ ﻗﻴﻤـﺖ ﺑـﺎﻻ ﻭ ارزش اﻓﺰﻭﺩﻩ ﻳﺎ ﻗﻴﻤﺖ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

۹- ﻟــﻮﻧﭻ ﻭ ﺩﻳﮕــﺮان(۲۰۰۲) نیزاستراتژی های بازاریابی را ﺍﺳــﺘﺮﺍﺗژی ﻫــﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳـﺎﺑـﻲ ﻣﺸﺘـﺮﻱ ﻣﺤور ﺍﺳﺘﺮﺍﺗژی ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳـﺎﺑﻲ ﺭﻗﻴـﺐ ﻣﺤﻮﺭ، ﺍﺳﺘﺮﺍﺗژی ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﺤور دانسته اند.

۱۰- لامبرتی و نوچی(۲۰۱۰) نیز ﺳـﻪ ﺩﺳـﺘﻪ ﺍﺳـﺘﺮاتژی ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑـﻲ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﺮکت ها ﻣﻌﺮﻓـﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﺳـﺘﺮﺍﺗﮋی ﺳﻨتی، ﺍﺳـﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﺍﺭﺗﺒـﺎﻃﻲ ﻭ ﺍﺳـﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﻫای ﺗﺮﻛﻴبی.

۲-۸-عوامل مؤثر بر بازاریابی(آمیخته بازاریابی)

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۷-۶- هدف و نقش موافقت نامه راجع به ضوابط سرمایه گذاری(TRIMS)[24] – پایان نامه های کارشناسی ارشد

اهداف موافقت نامه شامل آزادسازی هر چه بیشتر از طریق مذاکرات مستمر و افزایش رشد و توسعه اقتصادی کشورها بخصوص در حال توسعه و افزایش مشارکت کشورهای در حال توسعه و بالابردن توان صادرات و خدمات آن ها‌ است. ویژگی این موافقت نامه بین آزاد سازی و رفع موانع تجاری و حفظ مقررات لازم و مؤثر بر اهداف سیاست‌گذاری ملی تفاوت قائل شده و به دنبال آزاد سازی و رفع موانع تجاری است نه مقررات زدایی و دخالت در حاکمیت ملی دولت‌ها.

این موافقت نامه اگرچه به طور مستقیم تجارت نفت و فرآورده های نفتی را تحت تأثیر قرار نمی دهد. اما بواسطه تأثیر مهمی که بر تولید نفت دارد به طور غیرمستقیم تجارت آن را دستخوش تحول می‌سازد و این امر از طریق به وجود آمدن تغییر و تحولاتی است که در ساختار خدمات مرتبط با نفت به انجام خواهد رسید.

به طور کلی خدمات مرتبط با نفت شامل محدوده وسیعی است که از خدمات مرتبط با اکتشاف و استخراج نفت تا خدمات مرتبط با توزیع محصولات نهایی را شامل می شود. فعالیت های مرتبط با اکتشاف، حفاری ، پالایش، حمل و نقل، توزیع و مدیریت را می توان هسته اصلی خدمات مربوط به نفت شمرد. سایر خدمات را می توان شامل خدمات مشاوره ای طراحی و مهندسی، انبار داری و غیره دانست که در مجموع نقش قابل توجهی در تجارت جهانی نفت ایفا می نمایند.

در ارتباط با خدمات انرژی بالاخص خدمات مربوط به نفت باید گفت که این فعالیت ها به شدت تحت تأثیر ساختار بازار نفت قرار دارند. در این ساختار تمامی فعالیت های مرتبط با صنعت نفت و از جمله خدمات مرتبط با آن در کنترل دولت ها و یا شرکت های خصوصی است و این امر موجب شده که رقابت در این فعالیت ها به کمترین سطح خود برسد.

براین اساس در صورت ورود نفت و فرآورده های نفتی به مذاکرات سازمان جهانی تجارت این فعالیت های خدماتی که نقش مهمی در صنعت جهانی نفت دارند نیز مشمول توافقات آزادسازی تجارت خدمات خواهند گردید که می‌تواند اثرات متفاوتی را بر کشورهای مختلف برجای بگذارد. در واقع اعضای سازمان جهانی تجارت متعهد هستند تا هر نوع محدودیت در زمینه خدمات انرژی را متوقف کنند.البته طبقه بندی خدمات در تجارت بخش مجزایی برای خدمات انرژی در نظر گرفته است. ولی چند زیر بخش مجزایی که می توان به فعالیت های انرژی مرتبط کرد عبارتند از «خدمات لازم برای معدن، خدمات لازم برای توزیع انرژی و توافق بر روی دستمزد یا مبنای قرارداد در میادین نفت و گاز در خدمات کسب و کار و انتقال نفت خام، فرآورده های نفتی و گاز از طریق خط لوله در بخش خدمات انتقال.

نقش خدمات در اقتصاد بین الملل و سازمان جهانی تجارت: اصطلاح خدمات طیف وسیعی از محصولات و فعالیت‌های غیر ملموس و نامتجانس مانند حمل و نقل، مخابرات، خدمات رایانه ای، ساختمان، خدمات مالی، توزیع ، بیمه ، بهداشت، آموزش و بسیاری از خدمات بازرگانی و تجاری را شامل می شود که به دلیل تاثیرگذاری عمده ای که در فرایند تولید و توسعه اقتصادی دارد باعث افزایش اشتغال و ایجاد فرصت‌های جدید شغلی می شود و از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

۲-۷-۴- توافق نامه راجع به تعیین کشور مبدأ(ARO) [۲۳]

قاعده کشور مبدأ، تعیین می‌کند که منشاء یک محصول که فرایند تولید آن در چند کشور طی شده است، کدام یک از کشورهای مذبور قلمداد شود. امروزه اغلب محصولات در نتیجه همکاری چند کشور تولید شده و گاه مشکل می توان منشاء اصلی محصول را از نقطه نظر تجارت بین‌المللی تعیین کرد. به طور معمول سه ملاک مختلف برای تعیین کشور مبدأ یک محصول به کار گرفته می شود:

الف. تغییر طبقه بندی تعرفه ای: این ملاک کشور مبدأ محصول را کشوری می‌داند که انجام عملیات ساخت و تولید و فرآوری محصول در آن کشور منجر به تغییر در طبقه بندی تعرفه ای محصول شده است.

ب. درصد ارزش افزوده : ‌بر اساس این ملاک، عامل تعیین کننده منشأ محصول این است که در چه کشوری بیشترین ارزش افزوده محصول ایجاد شده است.

ج. ملاک فرایند ساخت و تولید : این ملاک یک عملیات مهم و کلیدی را مبنا قرار داده و بر مبنای آن، کشور مبدأ تولید محصول را تعیین می‌کند.

هدف نهایی توافقنامه تعیین کشور مبدأ، دستیابی به مجموعه قواعد هماهنگی است که اعضا باید در خصوص تعیین منشأ محصولات وارداتی خود به کار ببرند. این قواعد نباید تأثیر محدود کننده، مختل کننده یا مخربی بر تجارت بین‌المللی داشته و باید بر اصول عدم تبعیض و قاعده رفتار ملی مبتنی باشند.

۲-۷-۵-اقتصاد نفت و فرآوردهای نفتی

از آنجا که نفت به عنوان یکی از منابع مهم تأمین نیازهای انرژی جهانی به شمار می رود، اقتصاد نفت خام جنبهبین المللی پیدا ‌کرده‌است، هر چند که اقتصاد فرآورده های نفتی مربوط به نیازهای داخلی جوامع و کشورها است. با این حال در زمینه اقتصاد فرآورده های نفتی نیز جنبه جهانی آن آشکار است. در جهان امروز، نفت نه تنها به عنوان یک عامل تعیین کننده اقتصادی و صنعتی، بلکه به عنوان یک عامل سیاسی و امنیتی نیز مطرح است. در واقع نفت عامل اساسی برای رسیدن به هدف های اقتصادی، صنعتی، سیاسی و تأمین امنیت ملی به حساب می‌آید.

شمول نفت در سازمان جهانی تجارت باعث کم اثرتر شدن موانع تعرفه ای و غیر تعرفه ای در ورود به بازار، حذف یا کاهش مالیات هایی که مصرف کننده می پردازند و دیگر عواملی که علیه منافع تولیدکننده است، می شود. به علاوه اینکه صادرکنندگان نفت می‌توانند از مکانیسم حل وفصل اختلافات سازمان جهانی تجارت بهره ببرند.

۲-۷-۶- هدف و نقش موافقت نامه راجع به ضوابط سرمایه گذاری(TRIMS)[24]

هدف موافقتنامه ضوابط تجاری سرمایه گذاری جلوگیری از اعمال سیاست‌ها توسط ‌دولت‌های‌ که سرمایه گذاری خارجی و داخلی در کشورها را مشروط به رعایت ضوابطی مغایر با اصول سازمان جهانی تجارت و مختل کننده روند تجارت آزاد بین‌المللی می نمایند است. آن دسته از اقدامات سرمایه گذاری مرتبط با تجارت که موضوع این توافقنامه هستند شامل اقدامات مرتبط با قاعده رفتار ملی و اقدامات مرتبط با قاعده منع محدودیتهای مقداری است.

البته طبق بند ۹، این توافق نامه نهایی نیست و قابل اصلاح و تکمیل شدن است از اینرو کشورهای توسعه یافته سعی و تلاش خود را برای بازنگری در موافقتنامه ضوابط تجاری سرمایه گذاریبا هدف افزودن بر فهرست اقدامات غیر مجاز دولتی در زمینه سرمایه گذاری مرتبط با تجارت ادامه می هند. به ‌عنوان مثالموافقتنامه ضوابط تجاری سرمایه گذاریدولتی، دولت را از محدوده ساخت خرید شرکت‌های بزرگ در بازارهای داخلی منع می- نماید.[۲۵]

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – مزیت­های رویکرد ارگانیکی(انگیزشی و شناختی) را در دو مورد عنوان کرده ­اند که عبارتنداز: – پایان نامه های کارشناسی ارشد

راهبردهای ضمنی توانمندسازی از این دیدگاه عبارتنداز: ۱٫ توانمندسازی از مدیریت ارشد(سطح عالی) شروع می­ شود ۲٫ مأموریت‌­ها، چشم­اندازها و ارزش­های سازمانی به روشنی تعریف می­شوند ۳٫ وظایف، نقش­ها و پاداش­های کارکنان به وضوح روشن می­ شود ۴٫ مسولیت­ها تفویض می­شوند ۵٫ کارکنان در قبال نتایج پاسخگو هستند(همان).

توانمندسازی به عنوان یک سازه­ی ارگانیکی: اما گروه دوم به بعد روانی و ادراکی توانمندسازی پرداخته­اند و آن را یک عامل درونی در فرد می­دانند که رابطه مستقیمی با نگرش، احساس و ادراک وی از محیط­کاری دارد. به اعتقاد آن ها ایجاد یا تقویت احساس توانمندی در ابعاد ذهنی فرد منجر به توانمندسازی وی می­گردد(رابینز، کرینو و فریدندل، ۲۰۰۲). مطابق ایده نظریه­پردازانی که توانمندسازی را از دیدگاه کارکنان می­نگرند، توانمندسازی، وضعیت روان­شناختی کارکنان را انعکاس می­دهد(ارگنل، سگلم و متین[۲۵]، ۲۰۰۷).

در رویکرد ارگانیکی، توانمندسازی، مفهومی چند بعدی دارد که ‌بر اساس ادراکات و باورهای کارکنان نسبت به نقششان در سازمان و نیز افزایش انگیزش درونی کارکنان نسبت به وظایف محول تعریف شده است(فیضی و ذوالفغارزاده، ۱۳۸۷).

برخلاف دیدگاه مکانیکی که مطرح کرده ­اند اقدامات مدیریت فقط مجموعه ­ای از شرایط هستند که می ­توانند کارکنان را توانمند کنند، اما الزاماً این طور نخواهد بود، ‌بر اساس رویکرد ارگانیکی، توانمندسازی کاری نیست که باید مدیران برای کارکنان انجام دهند؛ بلکه طرز تلقی و ادراک کارکنان درباره نقش خویش در شغل و سازمان است. در عین حال مدیران می ­توانند بستر و فرصت­های لازم را برای توانمندشدن کارکنان فراهم کنند(زاهدی، بودلایی، ستاری­نسب و کوشکی، ۱۳۸۸). در این رویکرد توانمندسازی به عنوان سازه انگیزشی تعریف می­ شود که بر ادراک­های کارکنان نسبت به محیط کاری­شان مبتنی است(موغلی و همکاران، ۱۳۸۸). به عبارت دیگر، بر طبق این نگرش توزیع قدرت لزوماًً منجر به توانمندشدن کارکنان نمی­ شود. چرا که ممکن است کارکنان چنین تصوری را نداشته باشند. چنین فرضی این رویکرد را به یک فرایند ارگانیک و پایین به بالا تبدیل می­ کند که طبق آن توانمندی زمانی رخ می­دهد که تصور توانمندسازی در کارکنان(حالت روان­شناختی در افراد) ایجاد شود(اسپریتزر، ۲۰۰۷). توانمندسازی به عنوان مفهوم انگیزشی و شناختی بر ادراک­های کارکنان نسبت به محیط کاری­شان مبتنی است. از این جنبه، توانمندسازی به معنای توان­افزایی است و شامل ایجاد شرایط لازم برای بالابردن انگیزش افراد در انجام وظایفشان از طریق پرورش احساس شایستگی و یا کاهش احساس بی­قدرتی در آ نها است.

راهبردهای ضمنی رویکرد ارگانیکی عبارتند از: ۱٫ توانمندسازی از رده پایین سازمان با درک نیازهای آنان شروع می­ شود ۲٫ ‌رفتار کارکنان توانمند و موفق را برای سایر کارکنان الگو سازیم ۳٫ تیم­ها را برای تشویق رفتار مشارکتی تشکیل دهیم ۴٫ ریسک­پذیری را تعریف نماییم ۵٫ به کارکنان برای انجام وظایف اعتماد کنیم(امیرخانی، ۱۳۸۷).

مزیت­های رویکرد ارگانیکی(انگیزشی و شناختی) را در دو مورد عنوان کرده ­اند که عبارتنداز:

۱) مقدار قدرت در سیستم سازمانی ثابت در نظر گرفته نمی­ شود و قابل گسترش و توسعه تلقی می­ شود

۲) تعریف توانمندسازی به عنوان مفهومی ارگانیکی، اهمیت فرآیندهای شناختی و روان­شناختی توانمندسازی را تشخیص می­دهد و به همین خاطر فرض نمی­ شود که تکنیک­های طراحی شده برای تواناسازی کارکنان، به طور اتوماتیک منجر به توانمندسازی می­ شود(حسن­پور، عباسی و نوروزی، ۱۳۸۸)

جدول۲-۱- رویکردهای توانمندسازی در یک نگاه

باید توجه داشت که توانمندسازی فقط تفویض قدرت به کارکنان نیست. گرچه قدرت همانند توانمندسازی، دلالت بر توانایی انجام کارها را دارد، اما قدرت و توانمندسازی یک چیز نیستند. افراد می ­توانند هم قدرت داشته باشند و هم نداشته باشند. اگرچه فردی می ­تواند به فرد دیگری قدرت بدهد، ولی فرد باید پذیرای توانمندشدن برای خودش باشد “شما نمی­توانید مرا توانا سازید، شما فقط می­توانید شرایطی را فراهم کنید که تحت آن شرایط، بتوانم خود را توانمند سازم”.

جدول۲-۲- تفاوت بین قدرت و توانمندسازی(نعمتی، ۱۳۸۴)

از بعد انگیزشی، فرایند توانمندسازی در پی دستیابی به دو هدف عمده ‌می‌باشد:

۱). کاهش احساس بی قدرتی در کارکنان ۲). پرورش کفایت نفس آن ها(محمدی، ۱۳۸۱).

نیاز به توانمندسازی کارکنان، زمانی بیشتر آشکار می­گردد که آن ها احساس بی­قدرتی ‌می‌کنند. ‌بنابرین‏ باید با شناسایی شرایطی که باعث ایجاد و تقویت احساس بی­قدرتی گردیده­اند، استراتژی­ها یا تاکتیک­هایی را برای رفع آن شرایط به کار گرفت. اما، استراتژی­ها و تاکتیک­های فوق، به تنهایی نمی ­توانند منجر به توانمندسازی کارکنان گردند مگر آن­که با پرورش کفایت نفس آن ها همراه گردند. از این رو، فرایند توانمندسازی را ‌می‌توان به صورت فرایند پنج مرحله­ ای تصور کرد که شامل حا­لت روان­شناختی تجربه توانمندسازی، پیش شرایط لازم و پیامدهای رفتاری آن است. این پنج مرحله به صورت زیراست: جدول۲-۳- مراحل توانمندسازی:

اولین مرحله، شناسایی شرایطی است که باعث بی قدرتی کارکنان در سازمان ‌شده‌اند. رفع این شرایط، استراتژی­ های مدیریتی­ای را طلب می­ کند که در مرحله (۲) بیان ‌شده‌اند هدف از اجرای این استراتژی­ها نه تنها رفع شرایطی است که باعث احساس بی­قدرتی شده، بلکه مهم­تر از آن، آماده ساختن زیردستان از طریق فراهم آوردن اطلاعات مربوط به کفایت­شان ‌می‌باشد(مرحله۳). نتیجه فراهم آمدن این اطلاعات، پرورش زیردستانی خواهد بود که احساس توانمندی ‌می‌کنند(مرحله۴). پیامدهای رفتاری این احساس در مرحله(۵) ذکر ‌شده‌اند(همان).

جدول۲-۴- مقایسه رویکرد مکانیکی و رویکرد ارگانیکی توانمندسازی در یک نگاه: (منون[۲۶]، ۲۰۰۱).

توانمندسازی روان­شناختی

توماس و ولتهوس تعریف کامل­تری از توانمندسازی ارائه کرده ­اند و اصطلاح روان­شناختی را به آن افزوده­اند. به زعم آنان توانمندسازی روان­شناختی به عنوان مجموعه ­ای از حوزه ­های شناختی-­انگیزشی است که علاوه بر خودکارآمدی سه حوزه­ دیگر شناختی را شامل می­ شود. این سه حوزه عبارتنداز: معنی­دار بودن، حق انتخاب، تاثیرگذاری. اسپریتزر یک بعد دیگر را به مفهوم توانمندسازی روان­شناختی اضافه کرد که شامل احساس شایستگی است)کروبی و متانی، ۱۳۸۸).

قالب روان­شناختی توانمندی را به عنوان یک حالت شناختی تعریف کرده ­اند که به وسیله حسی از«درونی شدن اهداف»، «درک شایستگی» و «فهم کنترل « تصور شده است (اتوک[۲۷]، ۲۰۱۰).

1 ... 88 89 90 ...91 ... 93 ...95 ...96 97 98 ... 229