1401/09/26

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | ۳) تصمیم­های عملیاتی و تأمین مالی شرکت – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۳-۳-۵-۱- عوامل مؤثر بر هزینه سرمایه

در یک محیط اقتصادی و تجاری عوامل مختلفی وجود دارند که بر هزینه سرمایه تأثیر گذاشته و موجب کاهش یا افزایش آن می­گردند(همان منبع،ص۱۹)۱. هزینه سرمایه (نرخ بازده مورد انتظار سرمایه ­گذاران) از دو بخش کلی شامل نرخ بهره بدون ریسک و صرف ریسک تشکیل می­گردد که متأثر از عوامل مذکور می­باشند. به عبارت دیگر از یک طرف شرایط عمومی اقتصاد، عامل تعیین کننده نرخ بهره بدون ریسک بوده و از طرف دیگر عواملی همچون شرایط بازار. تصمیم­های بازار تصمیم­های عملیاتی و تأمین مالی در میزان صرف ریسک مؤثر ‌می‌باشد.

  1. شرایط عمومی اقتصاد

شرایط عمومی اقتصاد میزان عرضه و تقاضای سرمایه و همچنین سطح مورد انتظار تورم را تعیین می­ کند. لذا همان گونه که در اقتصاد تقاضا برای پول مناسب با عرضه تغییر می­ کند، سرمایه گذاران نیز نرخ بازده مورد انتظار خود را تغییر می‌دهند و چنانچه افزایش در تقاضـا متــناسب با افزایش در عرضه پول نباشــد، سرمایه گذاران نرخ بازده مورد انتظار خود را افزایش خواهند داد. به همین ترتیب اگر تورم موجب کاهش قدرت خرید پول جدید گردد، سرمایه ­گذاران نیز انتظار نرخ بازده بیشتری را جهت جبران این زیان خواهند داشت.

  1. شرایط بازار

همـانـگونه که ریسک سرمایه ­گذاری افزایش می­یابد، سرمایه­ گذار نیز نرخ بازده مورد انتظار خود را افزایش می­دهد. این افزایش را صرف ریسک می­نامند. افزایش در نرخ بازده مورد انتظار به معنی افزایش هزینه سرمایه ‌می‌باشد. هر چه قابلیت فروش اوراق بهادار افزایش یابد نــرخ بازده مورد انتظار سرمایــه گذار کاهش می­یابد و در نتیجه منجر به تقلیل هزینه سرمایه شرکت می­گردد.

۳) تصمیم­های عملیاتی و تأمین مالی شرکت

تصمیم­های اتخاذ شده در یک شرکت بر روی ریسک شرکت مؤثر ‌می‌باشد. اگر مدیریت شرکت سرمایه ­گذاری را با سطح ریسک بالا بپذیرد و یا اینکه به میزان زیادی از بدهی سهام ممتاز استفاده نماید، ریسک شرکت افزایش می­یابد در نتیجه سرمایه ­گذاران نرخ بازده بالاتری را انتظار خواهند داشت و این امر سبب افزایش هزینه سرمایه می­گردد.

۴) سطح تأمین مالی

هر چه سطح تأمین مالی شرکت افزایش یابد، عواملی همچون هزینه­ های صدور و فروش اوراق بهادار، افزایش نسبت اهرمی و عرضه زیاد اوراق بهادار موجب افزایش هزینه سرمایه می­شوند.

۲-۳-۳-۵-۲- محاسبه هزینه سرمایه

در دنیای پیچیده تجارت، مـحاسبه هزینه سرمایه شرکت، توام با مشکــلات و دشواریهای عدیـده­ای ‌می‌باشد. به همین علت و به منظور تسهیل محاسبات، ناچار به لحاظ نمــودن پاره­ای از مفروضات می­باشیم. این مفروضات عبارتند از:

    1. ریسک تجاری ثابت

    1. ریسک مالی ثابت

  1. سیاست تقسیم سود ثابت

‌بنابرین‏ در محاسبات هزینه سرمایه باید فرض نمائیم که اولاً ترکیب منبع مالی تغییر نخواهد نمود، ثانیاًً ریسک سرمایه ­گذاری در پروژه­ های جدید مشابه با ریسک پروژه­ های انجام شده قبلی ‌می‌باشد و ثالثاً اینکه تغییری در نسبت پرداخت سود سهام به سهام‌داران ایجاد نشده و شرکت سیاست تقسیم سود ناشی را دنبال می­ کند. همان گونه که منابع تأمین مالی شرکت متنوع و متعدد بوده و شامل بدهی، سهام ممتاز سهام عادی و سود انباشته می­گردد. هزینه سرمایه شرکت نیز ترکیبی از هزینه هر یک از اقلام خاص آن یعنی هزینه بدهی، سهام ممتاز، سهام عادی و سود انباشته ‌می‌باشد.از آنجائی که هر یک از منابع تـأمین مالی، نسبتی از کل سرمایه شــرکت را تشکیل می­دهد، لذا هزینه سرمــایه شرکت نیز می­بایستی با توجه به نسبت هر یک از اقلام خاص در تأمین سرمایه شرکت محاسبه گردد. بدین لحاظ برای محاسبه هزینه سرمایه شرکت از میانگین موزون هزینه سرمایه استفاده می­نمائیم. فرمول محاسبه هزینه سرمایه شرکت به صورت زیر ‌می‌باشد :

( رابطه ۱-۳-۲ ) محاسبه هزینه سرمایه

Kf = (%D)(Kd)=(%Ps)(KPs)+(%CE)(Ke)+(%RE)(Kr)

جائی که:

Kf = هزینه سرمایه شرکت (میانگین موزون هزینه سرمایه)

Kd = هزینه بدهی ( بلند مدت )

KPs = هزینه سهام ممتاز

Ke = هزینه سهام عادی

Kr = هزینه سود انباشته

%D= نسبت بدهی بلند مدت به سرمایه شرکت

%Ps = نسبت سهام ممتاز به سرمایه شرکت

%CE = نسبت سهام عادی به سرمایه شرکت

%RE = نسبت سود انباشته به سرمایه شرکت

‌بنابرین‏ محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت مستلزم طی دو مرحله ‌می‌باشد. مرحله اول آن محاسبه هزینه هر یک از اقلام تشکیل دهنده سرمایه شرکت و مرحله دوم آن محاسبه نسبت مشارکت هر یک از منابع تأمین مالی در کل سرمایه ‌می‌باشد.

در ادامه به اختصار نحوه محاسبه هزینه هر یک از اقلام خاص سرمایه بیان می­ شود.

۲-۳-۳-۶- هزینه بدهی

هزینه بدهی به سادگی قابل محاسبه است. بدین ترتیب که هزینه بدهی برابر با نرخ بهره پرداختی بابت استقراض ‌می‌باشد. یعنی بهره پرداختی تقسیم بر ارزش بدهی :

(رابطه ۲-۳-۲) هزینه بدهی

بهره

Kd =

اصل بدهی

اما طرز محاسبه هزینه مربوط به زمانی است که تأثیر مالیات نادیده گرفته شود و اوراق قرضه به قیمت اسمی به فروش برسد. تأثیر وجود مالیات و فروش اوراق قرضه به کسر یا صرف و نیز تأثیر زمان سررسید بدهی بر هزینه سرمایه به شرح زیر است :

الف) تأثیر مالیات

بهره پرداختی بابت بدهی­ها ( استقراض ) یک هزینه قابل قبول مالیاتی است. با افزایش میزان هزینه بهره میزان مالیات پرداختی کمتر می­ شود. به طور خلاصه اینکه هزینه مؤثر بدهی ( به عبارتی هزینه بعد از مالیات ) کمتر از هزینه قبل از محاسبه مالیات است. با در نظر گرفتن تأثیر مالیــات معادله قبل به شرح زیر اصلاح می­ شود :

( رابطه ۳-۳-۲ ) هزینه بدهی با در نظر گرفتن تاثیر مالیات

Km = Ka(1-t)

Km= هزینه مؤثر بدهی

t= نرخ مالیات

ب) کسر یا صرف اوراق قرضه :

اوراق قرضه عموماً با قیمتی متفاوت با ارزش اسمی به فروش می­رسند. این اختلاف اصطلاحاً صرف یا کسر اوراق قرضه نامیده می­ شود. در اینجا هزینه بدهی معادل نرخ بهره (نرخ کوپن) نیست. این نکته را هم باید در نظر داشت که میزان صرف یا کسر اوراق قرضه در طول زمان انتشار تا سررسید مستهلک می­ شود.

ج) اوراق قرضه دائمی (فاقد سررسید)

هزینه اوراق قرضه بدون سررسید از طریق تقسیم بهره بر قیمت فروش اوراق محاسبه می­ شود :

( رابطه ۴-۳-۲ ) هزینه اوراق قرضه بدون سررسید

1401/09/26

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | نمودار۲-۶: مدل شخصیتی بار-آن از هوش عاطفی – 10

    1. کنترل احساسات خود یا خود تنظیمی (گلمن، ۲۰۰۰) : کنترل و مدیریت احساسات، مناسب و صحیح بودن آن ها در موقعیت.

    1. برانگیختن و به هیجان‌آوردن خود یا خود انگیزی (گلمن، ۲۰۰۰): برانگیختن احساسات خود جهت حرکت به سمت هدفی خاص.

    1. شناخت احساسات دیگران: احساس یگانگی با دیگران.

  1. تنظیم روابط با دیگران یا مهارت‌های اجتماعی (گلمن، ۲۰۰۰): مهارت کنترل و مدیریت احساسات دیگران.

گلمن معتقد است که رشد هوش عاطفی از آغاز زندگی شروع شده و تا بزرگسالی ادامه می‌یابد و قابل آموختن است. وی با ترکیب دیدگاه شناختی و عاطفی هوش، نشان داد که برای موفق بودن در زندگی باید چیزی بیش از ذکاوت داشت. وی هوش عاطفی را ملاکی مناسب برای پیش‌بینی موفقیت می‌داند و معتقد است افرادی که هوش عاطفی بالاتری دارند، در زندگی موفقیت‌های بیشتری، به ویژه در آموزشگاه به دست می‌آورند ( مایر، ۲۰۰۰).

۲-۱-۲-۱-۲- الگوی بار- آن از هوش عاطفی

بارـ آن (۲۰۰۴)، تعریفی ترکیبی از هوش عاطفی ارائه می‌دهد. وی هوش عاطفی را مجموعه‌ای از توانایی و مهارت های غیرشناختی می‌داند که سبب رویارویی موفقیت‌آمیز فرد با مقتضیات و رفتارهای محیطی می‌گردد. این مهارت ها عبارتند از:

    • توانایی فهم احساسات دیگران و برقراری ارتباط با آن ها

    • توانایی مدیرت و کنترل احساسات

    • اداره کردن تغییرات و حل مسائل درون فردی و بین فردی

  • به وجود آوردن حالات مثبت در خود (خود انگیزشی) (تجلی، ۱۳۸۶).

بار- آن برای سنجش هوش عاطفی مقیاسی را که شامل ۵ مؤلفه‌ و ۱۵ عامل است، ارائه کرد. این مؤلفه‌‌ها عبارتند از:

    1. مهارت‌های درون فردی: این مؤلفه‌ توانایی فرد را در آگاهی از هیجانات و کنترل آن‌ ها می‌سنجد.

    1. مهارت‌های میان فردی: این مؤلفه‌، مهارت‌های اجتماعی و توانایی فرد رابرای سازگاری با دیگران می‌سنجد.

    1. مهارت سازگاری : شامل واقع گرایی، انعطاف پذیری و حل مسئله.

    1. مدیریت فشار روانی: شامل تحمل فشارهای روانی، مهار خواسته‌های آنی.

  1. حالت کلی (خلق و خوی عمومی): شامل احساس رضایت، خوش بینی و نشاط (کراچر[۵۲]، ۲۰۰۹). این مدل در نمودار ۲-۶ نشان داده شده است.

نمودار۲-۶: مدل شخصیتی بار-آن از هوش عاطفی

تأکید بار- آن بر عوامل غیرشناختی تشکیل دهنده هوش عاطفی، نشان دهنده آن است که وی هوش عاطفی را در بافت نظریه شخصیت و به طور خاص، در الگویی برای بهزیستی افراد قرار داده است (یوسفی، ۱۳۸۳).

علاوه بر گلمن و بار-آن صاحب نظرانی همچون کوپر، پارکر، پترایدز و فارنهام نیز جهت سنجش هوش عاطفی از رویکرد ترکیبی استفاده کرده‌اند (یوسفی، ۱۳۸۳).

۲-۱-۲-۲- رویکرد توانایی

این رویکرد مبتنی بر توانایی پردازش اطلاعات عاطفی است و توسط سالووی و مایر (۱۹۹۰) مطرح شده است. آن ها هوش عاطفی را توانایی دریافت، ابراز، شناخت، کاربرد و مدیریت هیجانات تعریف کردند (مایر و سالووی، ۱۹۹۷). آن ها در سال ۲۰۰۰، تعریف جدیدی ارائه دادند و هوش عاطفی را در برگیرنده ادراک، درون‌سازی، فهم، ارائه و مدیریت هیجان می‌دانند (ساتوف[۵۳]، ۲۰۰۹). از نظر آن ها هوش عاطفی دارای چهار سطح از توانایی است که به صورت سلسله مراتبی و بر حسب فرایند‌های اساسی و زیربنایی تا فرایندهای پیچیده‌تر و منسجم‌تر روان‌شناختی تنظیم شده‌اند (یوسفی، ۱۳۸۲). این مجموعه توانایی‌ها که هوش عاطفی فرد را تعیین می‌کنند، عبارتند از:

۱- توانایی ادراک حسی عواطف (ساتوف، ۲۰۰۹) یا ارزیابی و ابراز هیجانات (سالووی، مایر و کاروسو[۵۴]، ۲۰۰۲): به معنی توانایی افراد در درک و شناسایی جنبه‌های عاطفی محرک‌ها (ساتوف، ۲۰۰۹) و در رابطه با این مسئله است که افراد چقدر می‌توانند هیجانات و محتوای آن‌ ها را به درستی تشخیص دهند. ادراک هیجانی، به توانایی بنیادی فرد برای ثبت حالات هیجانی در خود و دیگران گفته می‌‌شود (سالووی و همکاران، ۲۰۰۲). افراد علاوه بر توانایی ارزیابی هیجانات خود باید بتوانند به منظور داشتن ارتباط اجتماعی مناسب، هیجانات دیگران را از رفتارهای کلامی و غیرکلامی آن‌ ها تشخیص داده و مورد ارزیابی قرار دهند (برک، ۲۰۰۰).

۲- توانایی درونی‌سازی تجارب عاطفی (ساتوف، ۲۰۰۹)، یا تسهیل هیجانی تفکر (سالووی و همکاران، ۲۰۰۲): به معنای توانایی ترکیب عواطف و فرآیندهای شناختی (ساتوف، ۲۰۰۹) و نیز بدین معنی است که هیجانات می‌توانند حافظه را شکل داده، زوایای دید متفاوتی در حل مسئله ایجاد کنند و خلاقیت را تسهیل سازند (سالووی و همکاران، ۲۰۰۲).

افرادی که از هیجانات مثبت در هوش عاطفی خود استفاده می‌کنند، می‌دانند که وقتی شاد هستند، خوش‌بینی بیشتری دارند و وقنی ناراحت هستند، بدبین و زمانی که اضطراب و ترس را در خود احساس می‌کنند، جهت‌گیری دفاعی دارند (مایر و همکاران، ۲۰۰۰). علاوه بر این، یکی از اساسی‌ترین تاثیرات تسهیل هیجاتی تفکر، اثر آن بر یادآوری خاطرات است. افراد در وضعیت خلقی خوشایند، بیشتر خاطرات مثبت و دلنشین را به یاد می‌آورند و برعکس، در وضعیت خلقی نامطلوب، تمایل به افکار منفی وجود دارد. (مایر و همکاران، ۲۰۰۰).

۳- توانایی درک عواطف: فرایند درک عواطف و استدلال از طریق آن ها (ساتوف، ۲۰۰۹) یا شناخت و تحلیل اطلاعات هیجانی (سالووی، روتمن، دتویلر و استوارد[۵۵]، ۲۰۰۰): اساسی‌ترین توانایی در این سطح از هوش عاطفی، در رابطه با نامگذاری و ارائه عناوین به هیجانات و تشخیص رابطه بین این عناوین است (سالووی و همکاران، ۲۰۰۰). شناخت هیجانی تعیین می‌کند که چگونه فرد معانی، علل، عواقب و موقعیت‌های هیجانی را شناسایی می‌کند (گنجی، ۱۳۸۴). ‌بنابرین‏ فرد باید بتواند با بکاربردن اصطلاحاتی همچون وحشت، ترس، بیم و نیز اصطلاحاتی از قبیل غصه، اندوه و افسردگی، شباهت و تفاوت‌های میان احساسات مختلف را از هم تشخیص بدهد. لذا فرد دارای هوش هیجانی، ضمن درک معانی مختلف هیجانات باید بداند که آن‌ ها چگونه با هم ترکیب می‌شوند (گنجی، ۱۳۸۴).

۴- توانایی مدیریت عواطف و هیجانات: توانایی اداره کردن و تنظیم عواطف در خود و دیگران (ساتوف، ۲۰۰۹): مدیریت هیجانی به توانایی تنظیم هیجانات در خود و دیگران، به منظور بالندگی هیجانی و عقلی گفته می‌شود (سالووی و همکاران، ۲۰۰۰). این سطح از هوش عاطفی با پذیرش احساسات از سوی افراد آغاز می‌شود. بعد از پذیرش، افراد باید از راهبردهای کنترل هیجانی استفاده کنند و همواره خود را در حالت خلقی مطلوب قرار دهند. استفاده از راهبردهای مؤثر در کمک به دیگران به منظور تنظیم و کنترل هیجانی آن‌ ها نیز مهارت با ارزشی است که در تعاملات اجتماعی با دیگران باید به آن توجه کرد. این مهارت باعث ایجاد احساس کارایی و ارزشمند بودن می‌شود (سالووی و همکاران، ۲۰۰۰). پژوهش حاضر بر مبنای الگوی ترکیبی و بر اساس مقیاس هوش عاطفی پترایدز و فارنهام[۵۶] (۲۰۰۱) انجام خواهد شد. از نظر آن ها ابعاد هوش عاطفی عبارتند از درک عواطف، کنترل عواطف، مهارت‌های اجتماعی و خوش‌بینی (یوسفی و صفری، ۱۳۸۸).

۲-۱-۳- همدلی

1401/09/26

دانلود پروژه و پایان نامه | قسمت 12 – 8

مطهری در بحث طلاق، طلاق قضایی را در جهت تأمین حقوق زنان مطرح نموده می‌گوید: طلاق حق طبیعی مرد است اما به شرط آنکه روابط او با زن جریان طبیعی خود را طی کند. جریان طبیعی روابط شوهر با زن، ‌به این است که اگر می‌خواهد با زن زندگی کند باید از او بخوبی نگهداری کند حقوق او را ادا نماید با او حسن معاشرت داشته باشد و اگر سر زندگی با او را ندارد به خوبی و نیکی او را طلاق دهد ‌یعنی ار طلاق او امتناع نکند حقوق او را به علاوه مبلغی به عنوان سپاسگذاری به او بپردازد و حکم زناشویی را پایان‌یافته اعلام کند. اما اگر جریان طبیعی خود را طی نکند چطور؟‌یعنی اگر مردی پیدا شود که نه سر زندگی و حسن معاشرت و تشکیل کانون خانوادگی سعادتمندانه و اسلام پسندانه را دارد و نه زن را آزاد می‌گذارد به عبارت دیگر نه به وظلیف زوجیت و جلب نظر و رضایت زن تن می‌دهد و نه به طلاق رضایت می‌دهد باید چه کرد؟ آیا در چنین موردی باز هم اسلام می‌گوید کار طلاق صد در صد بسته به نظر مرد است و اگر چنین مردی به طلاق رضایت نداد زن باید بسوزد و بسازد و اسلام دست‌ها را روی دست می‌گذارد و از دور این وضع ظالمانه را تماشا می‌کند به عقیده بسیاری همین است. این طرز تفکر با اصول مسلم اسلام تضاد قطعی دارد دینی که همواره دم از عدل می‌زند و قیام به قسط را به عنوان‌یک هدف اصلی و اساسی همه اشیاء می‌شمارد چگونه ممکن است برای چنین ظلم فاحش و واضحی چاره‌اندیشی نکرده باشد؟ حاکم شرع آنجا که مرد نه به وظایف زوجیت عمل می‌کند و نه طلاق می‌دهد باید زوج را احضار کند ابتدا به او تکلیف طلاق کند، اگر طلاق نداد خود حاکم طلاق دهد امام صادق فرمود: هر کسی زنی دارد و او را نمی‌پوشاند و هزینه او را نمی‌پردازد بر پیشوای مسلمین لازم است که آن‌ ها را به وسیله طلاق از‌ یکدیگر جدا کند.[۸۲]

در نتیجه می‌توان گفت که با قطع نظر از راهکار اشتراط ضمن عقد اسلام بین زن و مرد از نظر انتخاب جدایی، تفاوت قائل شده اما قاعده شرط ضمن عقد به عنوان تبصره ای بر قواعد و احکام اولیه امکان تصمیم گیری در امر طلاق را در اختیار زنان قرار می‌دهد زیرا زن علاوه بر اینکه می‌تواند از طریق شرط وکالت از جانب شوهر از حق انتخاب طلاق را به دست آورد می‌تواند در ضمن عقد شرط کند که شوهر از حق طلاق خود استفاده نکند و ‌به این‌ترتیب حق انتخاب شوهر را محدود سازد‌یا به طور کلی از اعمال این حق جلوگیری نماید.[۸۳]

تعدد زوجات

درنظام حقوقی در اسلام این حق مسلم به مرد اعطاء شده که در آن واحد چند زن به عقد خود در آورد. تعدد زوجات قبل از اسلام در بسیاری از سرزمین‌ها از جمله شبه جزیره عربستان وجود داشت و اسلام نمی‌توانست که آن را‌یکسره از میان ببرد ولیکن برای حمایت از زن و جلوگیری از سوء استفاده هایی از نظام چند زنی حدود و قیودی برای آن مقرر داشت. اسلام تعدد زوجات را به حداکثر چهار زن دائم محدود کرد وانگهی شرط مهمی ‌برای چند زنی گذاشت که عبارت از شرط عدالت بود.[۸۴]

مقصد اعلای دین اسلام به طوری که قرآن دلالت می‌کند این است که این مذهب همیشه به سوی وحدت زواج می‌رود و حکمی‌که در قرآن آمده همین نظریه را تأیید می‌کند چه در کلمه عدالت در این آیه نه تنها به تساوی و برابری و در امور مادی اشاره شده بلکه مقصود عدالت تام و تمام در محبت و مودت و حرمت ذیل می‌باشد. عدم امکان این چنین عدالتی به موجب این آیه قرآن در حقیقت اجازه تزوج زوجات متعدد را در حال عادی تعلیق به محال ‌کرده‌است.[۸۵]

حکم تعدد زوجات در سوره نساء آمده، در این آیه شریفه خداوند متعال به مردان اجازه می‌دهد از‌یک تا چهار زن داشته باشند در صورتی که بتوانند حقوق زنان متعدد خود را رعایت کنند و از نظر مالی و‌یا ارتباط با زنان بتوانند جوابگوی آن‌ ها باشند چنان نباشند که ازدواج با زن دیگر باعث ظلم به زن اول باشد و‌یا به دلیل ازدواج دوم کم و کسری در حقوق مالی و‌یا زن و شوهری نسبت به زن اولی به وجود آورد. می‌فرماید: اگر ازدواج با زن دوم و سوم سبب ظلم نسبت به زنان اول می‌شود‌یکچنین ازدواجی نا مشروع است و جایز نیست که انسان با زن دیگری ازدواج کند و به ظلم و ستم آلوده شود در آیه ۱۲۸ از آیات دیگر همین سوره با لحن شدیدتر و بیان ‌محکم‌تر مردان را برحذر می‌دارد از اینکه زنان متعدد داشته باشند در آن آیه می‌فرماید که شما مردان هرگز نمی‌توانید بین زنان متعدد عدالت به وجود آورید هر چند حرص شما ‌بر ایجاد عدالت و رعایت حقوق زیاد باشد بهتر این است که به‌یک زن اکتفا کنید و با ازدواج دوم و‌یا سوم با حقوق زنان اول صدمه‌ای وارد نسازید. [۸۶]

مطهری در بحث تعدد زوجات نیز با تکیه بر این آیه (آیه ۳ از سوره نساء) به طور جدی عدالت را مورد توجه قرار می‌دهد وی ضمن تأکید بر این نکته که اسلام نه چند همسری را اختراع کرد و نه آن را منسوخ ساخت بلکه آن را اصلاح کرد و برای آن محدودیت ایجاد کرد. آورده است (مهم‌ترین اصلاحی که اسلام در این رسم کرد الزامی‌کردن شرط عدالت بود اسلام اجازه نداد به هیچ وجه تبعیضی میان زن و فرزندان آن‌ ها صورت گیرد «لانسان خفتم الاتعدلوا فواحده» اگر بیم دارید که عدالت نکنید پس به‌یک زن اکتفا کنید. قرآن کریم شرط ازدواج محدود را رعایت حقوق مادی و معنوی همسر نخست و نفی بی عدالتی قرار داد. با توجه به اهمیتی که اسلام برای این شرط قائل است و این که معمولاً احساسات مرد نسبت به همه زن‌هایشان و در‌یک درجه نمی‌باشد رعایت عدالت کار بسیار دشواری است و از مشکل‌ترین وظایف به شمار می‌رود.) [۸۷]

همان‌ طور که گفته شد در نظام حقوقی اسلام، راهی برای تعدد زوجات در ازدواج دائم نیز در نظر گرفته شده است، هر چند که اسلام هیچ گونه‌ترغیبی به چند همسر داشتن نمی‌کند؛ بلکه، برعکس، شرایط سنگینی برای داشتن چند همسر قائل شده و در واقع، تنها، راهی برای موارد استثنائی باز گذاشته است؛‌یعنی، روال کلی و طبیعی همان داشتن‌یک همسر خواهد بود؛ ولی، مسلماًً همیشه استثنائاتی وجود دارد و مواردی پیش می‌آید که چاره ای جز داشتن همسر دیگر نیست. در واقع، اسلام برای چاره جوئی در چنین مواردی داشتن چند همسر را اجازه داده است. نکته شایان توجه اینکه داشتن چند زن از نظر خلقت و آفرینش، مشکلی برای انتساب فرزندان به پدر و مادر خود به وجود نمی‌آورد، برخلاف عکس آن که نسل‌ها گم می‌شوند و نسبت به فرزندان مبهم می‌ماند.[۸۸]

چند شوهری هم با طبیعت زن منافی است و هم با منافع وی، زن از مرد فقط عاملی برای ارضای غریزه جنسی خود نمی‌خواهد، بلکه از مرد می‌خواهد که قلب او را در اختیار گیرد حامی‌او باشد، برای او فداکاری نماید، زحمت بکشد، محصول کار و زحمت خود را نثار او کند و غمخوار او باشد.

1401/09/26

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | – 7

۶ _ صرفه جویی؛ معمولا، دادرسی دولتی پرهزینه تر است. دادرسی دولتی هم موجب هزینه مستقیم برای اطراف دعوا است از قبیل؛ هزینه دادرسی، هزینه تهیه رونوشت یا تصویر از اسناد، حق الوکاله وکیل، حق الزحمه کارشناس، هزینه اجرای قرارها در مراحل دادرسی و هزینه های اجرا و هم موجب ضرر های غیر مستقیم برای اصحاب دعواست زیرا اصحاب دعوی ضمن تحمل هزینه های دادرسی ضرر ناشی از تأخیر در وصول حق خود را هم متحمل می‌شوند که گاهی در شرایط اقتصادی تورم بسیار هنگفت است و هم موجب هزینه غیر مستقیم برای عموم است. مدت دادرسی هرچه بیشتر شود تحمیلی به بودجه عمومی است زیرا عمده هزینه دادرسی دولتی از بودجه عمومی است که ظاهراً، احساس نمی شود. هر قدر وقت بیشتری برای دادرسی

    1. – www. history and football. com ↑

    1. -تاریخچه فوتبال، روزنامه ایران، ۲۱/۲/۱۳۷۹٫ ↑

    1. – Crime ↑

    1. – معین ، محمد ، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ یازدهم ۱۳۷۶ ، ص ۱۲۲۵٫ ↑

    1. – علی آبادی ، عبدالحسین ، حقوق جنایی ، تهران :انتشارات فردوسی ، ۱۳۶۸، ص ۱ ، ص ۶۸٫ ↑

    1. – ماده ۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰٫ ↑

    1. -ر.ک: دانش، تاج زمان ، مجرم کیست ، جرمشناسی چیست ، تهران : نشر کیهان ، چاپ نهم ، ۱۳۸۱ ، ص ۵۷ . ↑

    1. – Breach ↑

    1. – معین ، محمد ، پیشین ، ص ۱۰۵۱ ↑

    1. – مسئولیت را ضمان، تعهد، مسئول بودن،‌ موظف بودن، و وظایف و اعمال و افعالی که انسان عهده‌دار و مسئول آن باشد؛ تعریف نموده اند. در تعریف اصطلاحی، مسئولیت به تعهد قانونی شخصی بر رفع ضرری که به دیگری وارد ‌کرده‌است تعریف شده است. خواه این ضرر ناشی از تقصیر خود وی باشد؛ یاناشی از فعالیت او شده باشد. در همین معنی لفظ ضمان را در فقه به کار برده اند و معنی آن هر نوع مسئولیت اعم از مالی و مسئولیت کیفری است. مسئولیت مدنی مسئولیتی است که در قبال خساراتی که شخص یا کسی که تحت مراقبت یا اداره شخص است یا اشیاء تحت حراست وی به دیگری وارد می‌کند؛ ایجاد می‌گردد و در واقع التزام شخص به جبران خسارتی است؛ که به دیگری وارد ‌کرده‌است. در تعریف مسئولیت کیفری اتفاق نظر وجود ندارد و حقوق ‌دانان به ارائه‌ تعاریف مختلف در این زمینه پرداخته‌اند. حقیقت این است؛ که «اهلیت تحمل تبعات جزایی» و «اجبار به تحمل تبعات جزایی» دو چهره گوناگون از «مسئولیت کیفری» را نشان می‌دهند. ↑

    1. ۲-آشوری ، محمد، آئین دادرسی کیفری ،ج۲،( تهران : سمت چ۱ ،۱۳۷۹) ، ص۳۹ . ↑

    1. ۲- آخوندی ، محمود، آیین دادرسی کیفری، ج ۱، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸، ص۲۴۸ . ↑

    1. ۱- خزائی ، منوچهر ، فرایند کیفری، تهران: گنج دانش ،۱۳۷۷ ،ص۱۵۳٫ ↑

    1. ۱ –عمید ، حسن ، فرهنگ فارسی عمید ،ج ۲(تهران : امیر کبیر، ۱۳۸۱) ص ۱۳۶۵ ↑

    1. ۲ –جعفری لنگرودی ، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق( تهران: گنج دانش ، ۱۳۷۸)ص ۴۰۷ ↑

    1. ۱ – غلامرضا ضرابی ، آئین دادرسی کیفری ( تهران : گنج دانش ، ۱۳۷۲) ص ۱۳۵ ↑

    1. ۲ – محمد حسین شاملو احمدی ، فرهنگ اصطلاحات و عناوین جزائی (اصفهان، دادیار، ۱۳۸۰) ص ۲۹۰ ↑

    1. ۱- در حقوق شخص را به حقیقی و حقوقی تقسیم نموده اند. شخص حقیقی همان انسان می‌باشد و اشخاص حقوقی شامل گروه ها، جمعیت ها و انجمن هایی است با حقوق و تکالیف مشترک و متمایز از حقوق و تکالیف افرادی که آن ها را تشکیل داده‌اند. در واقع، مفهوم شخصیت حقوقی تعبیری اعتباری از تاسیسی حقوقی است که به مرور زمان و با پیشرفت تمدن پدید آمده است. بدین گونه، نهادهای مذکور می‌توانند همانند آن چه قانون برای اشخاص حقیقی شناخته است از حقوق و تکالیفی برخوردار گردند، مگر حقوق و تکالیفی که با طبیعت انسان ملازمه دارد، مانند وظیفه ابوت و زوجیت و مانند آن ها. اشخاص حقوقی به دودسته متمایز تقسیم می‌شوند: ۱- اشخاص حقوقی حقوق عمومی۲- اشخاص حقوقی حقوق خصوصی. اشخاص حقوقی حقوق خصوصی به طورکلی به دو دسته تقسیم می‌شوند: الف) شرکت های تجاری ب) تشکیلات و مؤسسات غیر تجاری. البته برخی دسته بندی های دیگری نیز برای اشخاص حقوقی حقوق خصوصی قائل می‌شوند و علاوه بر دو دسته فوق، «موقوفات» و «ترکه قبل از تصفیه» را هم در این دسته بندی جای می‌دهند. ↑

    1. – در حقوق کشورهای کامن لا( common law) برای تمامی مصادیق مسئولیت مدنی از واژه Tort استفاده می شود. این واژه دربرگیرنده خسارات ناشی از نقض قرارداد و حوادث می‌باشد. ↑

    1. ۱- دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲٫ جلد چهل و چهارم. ↑

    1. ۲- معین، محمد، فرهنگ فارسی شش جلدی، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ دهم ۱۳۷۵ جلد سوم، ص ۴۰۷۷٫ ↑

    1. ۳- آذرنوش، آذر تالش، فرهنگ معاصر عربی- فارسی، تهران: انتشارات نشر نی، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ ص ۲۷۳٫ ↑

    1. ۴ – جعفری لنگرودی ، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق ، تهران ؛ کتابخانه ی گنج دانش ، چاپ نهم ، ۱۳۷۷، ص ۶۴۲ . ↑

    1. ۱- معین، محمد، پیشین، مدخل خسارت. ↑

    1. ـ می رسیدی ، سید منصور ، ماهیت حقوقی دیات، تهران : نشر میزان ، ۱۳۷۹ ، ص ۷۰ به بعد . ↑

    1. ـ احمدادریس ، عوض، الدیه العقوبه و التعویض ، ترجمه علیرضا فیض، تهران : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، ۱۳۷۷ ، ص ۳۳۸ . ↑

    1. – نجفی ، محمد حسن. جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج ۳۷، چاپ هفتم، بیروت ، داراحیاء التراث العربی ، بی تا. ص ۱۵٫ ↑

    1. – کاتوزیان ، ناصر . الزام های خارج از قرارداد(ضمان قهری)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ ششم ، ۱۳۸۶، ص ۲۴۵٫ ↑

    1. – Martin hunt, A level and as level law,London, sweet, 2000. P, 22. ↑

    1. -رضا نور بهاء ، [ جزوه علیت] ، نیم سال اول ۶۹-۶۸ کارشناسی ارشد حقوق جزاء ، دانشکده ی حقوق شهید بهشتی، ،ص۱۶٫ ↑

    1. -برای تنظیم مطالب این مبحث از ایده های دکتر کاتوزیان در کتاب ضمان قهری ص ۴۰۳ به بعد استفاده شده است. ↑

    1. ۱ – گلدوزیان، ایرج، بایسته­ های حقوق جزای عمومی، تهران: نشر میزان، چاپ چهارم، بهار ۱۳۸۰، ص ۲۱۲٫ ↑

    1. ۲ – همان، ص ۲۱۳٫ ↑

    1. ۱- شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی (دوره پیشرفته)، ج ۲، تهران، انتشارات دراک، ص ۱۳٫ ↑

1401/09/26

دانلود منابع پایان نامه ها – پیش بینی کننده های حمایت سازمانی[۱۴۶] – پایان نامه های کارشناسی ارشد

پژوهش های زیادی نشان داده است کارکنانی که براین ‌باورند که سازمان به آن ها ارج می نهند وبه سلامتی و بهزیستی روانی آن ها توجه دارد سطح عملکرد مطلوب تر ‌و انضباط بیشتری در کارهادارند. این کارکنان به نوبه خوددرنیل به اهداف سازمان کوشا بوده وتلاش بیشتری انجام می‌دهند. حمایت سازمانی با ایدئولوژی مبادله ای درتحقیقات روانشناسی ارتباط دارد.افرادی که درسطح بالایی ازایدئولوژی مبادله ای هستند باید در برابر تلاشی که به خرج می‌دهند.چیزی به دست آورند حمایت سازمانی ‌در افرادی با این ایدئولوژی بسیارمهم است درصورتی که حمایت سازمانی ادراک شده ‌در افرادی که ایدئولوژی مبادله ای درآنهاضعیف است تاثیر اندکی دارد(عریضی وگل پرور،۱۳۸۹).

پیش‌بینی کننده های حمایت سازمانی[۱۴۶]

در بررسی تحلیلی۷۰ مطالعه مربوط به POS ،رواد و آیزنبرگ(۲۰۰۲)، فرایندهای سازمانی منصفانه، حمایت سرپرست و پاداش ها و شرایط شغلی مطلوب را به عنوان سه پیش‌بینی کننده مهمPOS معرفی نمودند. به هر حال محققان دیگر بر اقدامات منابع انسانی مشابهی (مانند مشارکت در تصمیم گیری وفرصت های رشد) توجه داشته اند که به سرمایه- گذاری سازمان برای کارکنان وشناسایی سهم ونقش کارکنان اشاره دارند. پیش‌بینی کننده های حمایت سازمانی عمدتاً ‌بر اساس اشکال مختلفی از رفتارهای مطلوب است که سازمان برای کارکنان ارائه می‌دهد (واین و همکاران،۱۹۹۶). پیش‌بینی کننده های بحث شده در بخش های بعدی شامل موارد ذیل می‌باشند:

۱ ) مشارکت در تصمیم گیری، ۲) حمایت سرپرست، ۳) عدالت سازمانی (عدالت توزیعی، رویه- ای و تعاملی ) و ۴) فرصت رشد

مشارکت در تصمیم گیری

تحقیقات درمورد مشارکت کارکنان در تصمیم گیری[۱۴۷] (PDM) برای سالها درصدر تحقیقات رفتار سازمانی بوده است( پک،۲۰۰۵). با وجود این تمرکز مداوم بر PDM ،محققان PDM را به شیوه های مختلفی تعریف نموده اند و تعریف واحدی ‌در مورد آن وجود ندارد. برای مثال یوکل PDM را به عنوان درگیری کارکنان در تصمیم گیری یک مدیر تعریف نموده است . ورووم و جاگو (۱۹۸۸) بیان نموده اند که میزان مشارکت فرد در تصمیمات صورت گرفته توسط یک گروه یا سازمان به وسیله میزان تاثیر فرد بر طرح ها یا تصمیمات اتخاذ شده، تعیین می شود. اختیار وقدرت دادن به کارکنان ازطریق PDM، به عنوان یک عنصر مهم دررسیدن به نتایج بهینه سازمانی تلقی می شود. محیطی که برای آن PDM ممکن است مفید باشد عمدتاً به مکانیسم های انگیزشی ‌و شناختی آن بستگی دارد.(لوک و همکاران ،۱۹۸۶)

بر طبق نتایج تحقیقات مختلف در زمینه مشارکت در تصمیم گیری، رابطه بین PDM و پیامدهای کاری مثل عملکرد شغلی و رفتارشهروندی سازمانی بسیار مهم می‌باشد. ‌بر اساس قاعده مقابله به مثل گولدنر و تئوری تبادل اجتماعی بلاو ، روابط بین کارمند- کارفرما به وسیله PDM تقویت می شود و درنهایت منجر به OCB می‌گردد (گلی،۱۹۹۵)

حمایت سرپرست[۱۴۸]

حمایت سرپرست در راستای پیشنهاد لوینسون (۱۹۶۵)، در این خصوص می‌باشد که کارکنان ارزیابی های مثبت یا منفی مدیران ‌و سرپرستان را به عنوان نشانه ای از حمایت های سازمانی تلقی می نمایند. آیزنبرگ و همکاران ۲۰۰۲ دریافتند که ارتباط بین حمایت سازمانی و حمایت سرپرست به وسیله ادراک کارکنان از موقعیت مدیران در سازمان تعدیل می شود. به عبارت دیگر تصور می شود ارزیابی های کارکنان از مدیران در سازمان، تاثیر زیادی بر حمایت های سازمانی ادراک شده می‌گذارد. ‌بنابرین‏ برطبق یافته های آیزنبرگ و همکاران وی و دیگر تحقیقات که برخی از آن ها در بالا ذکر شد، حمایت سرپرست به عنوان یکی از پیش‌بینی کننده های POS می‌باشد که ارتباط مثبتی با آن دارد (آیزنبرگ و همکاران،۲۰۰۲).

عدالت سازمانی

متخصصین علوم اجتماعی از مدت‌ها پیش به اهمیت عدالت به عنوان مبنای اساسی برای اثربخشی کنش ها و کارکردهای سازمان پی برده اند. عدالت سازمانی[۱۴۹] اصطلاحی است برای توصیف نقش عدالت، که به طور مستقیم با موقعیت های شغلی ارتباط دارد. بخصوص در عدالت سازمانی مطرح می شود که باید با چه شیوه هایی با کارکنان رفتار شود تا احساس کنند به صورت عادلانه با آن ها برخورد شده است. عدالت کاری در سه گروه طبقه بندی می شود: الف) عدالت توزیعی، ب) عدالت رویه ای، ج) عدالت تعاملی( پک،۲۰۰۵). در ادامه هر مورد به تفصیل بررسی می شود.

عدالت توزیعی[۱۵۰] : عدالت توزیعی با انصاف ادراک شده از پیامدها سر و کار دارد و به منزله یک عامل بالقوه با کاربردهای مهم در زمینه‌های سازمانی، در نظر گرفته می‌شود (کاراش،۲۰۰۶). میزان زیادی از تحقیقات ‌در مورد عدالت در زمینه‌های سازمانی بر توزیع پرداخت ها و یا پاداش‌های مرتبط با کار تمرکز می‌کند که از تئوری برابری منتج شده است. هنگامی که کارکنان سازمان ‌در مورد میزان تناسب، درست و اخلاقی بودن ستاده های خود از سازمان، قضاوت می‌کنند در واقع میزان رعایت عدالت توزیعی در سازمان را مورد داوری قرار می‌دهند. به دلیل فقدان استانداردهای عینی، تصمیم‌گیری ‌در مورد میزان رعایت عدالت توزیعی، دشوارتر از آن چیزی است که ممکن است در وهله اول به نظر آید و به همین دلیل برای قضاوت در این مورد، افراد باید یک الگو یا چارچوب مرجع را در نظر بگیرند(فولگر،۱۹۷۷). باید توجه داشت که عدالت توزیعی فقط محدود به عادلانه بودن پرداخت‌ها نمی گردد بلکه مجموعه گسترده‌ای از پیامدهای سازمانی از قبیل ارتقاها، پاداش‌ها، تنبیه‌ها، برنامه های کاری، مزایاو ارزیابی های عملکرد را در بر می‌گیرد. عدالت توزیعی در اصل بر مبنای اصل مبادله قرار می‌گیرد. افراد به آنچه با خود به سازمان آورده‌اند به منزله مبادله‌ای در قبال آنچه دریافت کرده‌اند، می‌نگرند(لامبرت،۲۰۰۳). به عقیده ارگان عدالت در سازمان بسیار مهم است زیرا از جمله عوامل کلیدی ایجاد کننده‌ رفتارهای شهروندی سازمانی است (ارگان،۱۹۹۷).

عدالت رویه ای[۱۵۱]: پیش از این، میزان رعایت عدالت در توزیع عواید تنها تعیین کننده عدالت سازمانی در نظر گرفته می‌شد؛ اما به موجب تغییرات ایجاد شده، عدالت ادراک شده از فرایندهایی که به موجب آن ها ستاده ها تخصیص می‌یابند نیز مهم ارزیابی گردید و در بسیاری از موارد به مثابه مهمترین عامل تعیین کننده ادراک عدالت سازمانی در نظر گرفته شد. لیند و تیلور[۱۵۲] عدالت رویه‌ای را به منزله رعایت عدالت در فرایندهایی که توسط آن ها، پیامد ها تخصیص می‌یابند، تعریف می‌کنند (کاراش،۲۰۰۶).

1 ... 23 24 25 ...26 ... 28 ...30 ...31 32 33 ... 229