1401/09/26

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ویژگی های رهبری تحول گرا – پایان نامه های کارشناسی ارشد

اصطلاح رهبری تحول گرا برای اولین بار توسط دانتون [۱۹](۱۹۷۳) به کار رفت. اگر چه این اصطلاح تا زمانی که کلاسیک ها به وسیله برنز آن را به کار نبردند، مشهور نشد.(اوشاگبمی[۲۰]، ۲۰۰۴).

به اعتقاد برین (۲۰۰۴) رهبری تحولگرا با بهره گرفتن از مکانیزم های سازمانی مانند پاداش، ارتباطات، سیاست های سازمانی و شیوه ها و روش ها باعث ایجاد فرهنگ توانمند سازی پویا با ویژگی های فعال، قوی، پویا و نوآور می شود. این فرهنگ سبب می شود که رهبری تحول گرا در محیط های پویا و دوره های بحران یا گذار از وضعیت فعلی و مخصوصا زمان‌های ایجاد تغییر مناسب، موفق تر عمل کند.

باس و آولیو” معتقدند که رهبری تحول گرا زمانی شکل می‌گیرد که رهبر علائق کارکنانش را ارتقا و توسعه بخشد، آگاهی و پذیرش برای مأموریت‌ و مقصد گروه را ایجاد کند و کارکنان را به دیدن فراسوی منافع خویش برای منافع گروه برانگیزاند. (استون و دیگران، ۲۰۰۳).

رهبری تحول گرا فرایند نفوذ آگاهانه در افراد یا گروه ها برای ایجاد تغییر و تحول نا پیوسته در وضع موجود و کارکردهای سازمان به عنوان یک کل است. رهبری تحول آفرین از طریق گفتار و کردارش کل جامعه را دچار تحول می‌کند و نفوذ فراوانی در میان پیروانشان دارد. این نوع رهبری زمانی تحقق می‌یابد که رهبران علایق کارکنانشان به کار را افزایش دهند، آنان را از هدفها و ماموریتها آگاه سازند و پیروانشان را تشویق کنند که فراتر از منافع فردی بیاندیشند.

رهبران تحول آفرین به چند دلیل مؤثر هستند : آن ها قادرند هم پیروان خود را متحد کنند و هم اهداف و باورهای پیروان را تغییر دهند. رهبران تحول آفرین تصویری از یک چشم انداز آینده را به پیروان خودارائه می‌کنند. از آنجا که چنین رهبرانی قادرند یک چشم انداز روشن و مورد نیاز را شکل دهند ، احتمالا قادر به برانگیختن کارکنان برای مشارکت در آن چشم انداز هم هستند. رهبران تحول آفرین زیردستان را برای انجام کار بیش از حد انتظار بر می انگیزانند(مطلبی اصل،۱۳۸۶).

رهبری تحول آفرین ممکن است به چندین شکل باشد. “برنز”دو نوع رهبری تحول آفرین را شناسایی ‌کرده‌است: اصلاح طلب و تکامل گرا. «اصلاح طلب روی اجزا کار می‌کند در حالی که تکامل گرا بر روی کل، کار می‌کند. اصلاح طلب در جستجوی اصلاحات هماهنگ با روندهای موجود و سازگار با اصول و تئوری‌های متداول است. تکامل گرا به دنبال تعیین مسیر، جلوگیری یا نقض تئوری ها و تغییر اصول است.

لیت وود (۱۹۹۴) رهبری تحولی را باهشت بعد تعریف می‌کنند :

    1. ایجاد چشم انداز مدرسه

    1. تعیین اهداف مدرسه

    1. فراهم کردن انگیزه ذهنی

    1. ارائه حمایت فردی شده

    1. الگو سازی بهترین اعمال و ارزش های سازمانی

    1. نشان دادن انتظارات بالا

    1. ایجاد یک فرهنگ تولیدی درمدرسه

  1. توسعه ساخت هایی برای توسعه مشارکت در تصمیمات مدرسه

مدل تحولی یک گرایش اصولی به مدیریت مدرسه است که بر فرایندی که طی آن مدیران بر نتایج مدرسه اثر می‌گذارند، بیش از خود نتایج تأکید می‌کند .البته ممکن است از این مدل به عنوان یک وسیله برای کنترل معلمان انتقاد شود.آلیکس[۲۱] (۲۰۰۰) و چیریچلو[۲۲] (۱۹۹۹)پا را از این فراتر می نهند و بیان می‌کنند که رهبری تحولی پتانسیل تبدیل شدن به رهبری مستبدانه را نیز دارد.مدل رهبری تحولی دارای این پتانسیل است که همه دست اندرکاران را در جریان دستیابی به اهداف آموزشی درگیر کند.در آفریقای جنوبی،تغییر مستلزم کار و عمل در تمام سطوح است.

ویژگی های رهبری تحول گرا

رﻓﺘﺎرﻫﺎی رﻫﺒﺮان ﺗﺤﻮل آﻓـﺮﻳﻦ ﻣـﻲ‬

    • ﺗﺎﺛﻴﺮ ﮔﺬاری اﻳﺪه آل /ﻛﺎرﻳﺰ ﻣﺎ

    • اﻧﮕﻴﺰش اﻟﻬﺎﻣﻲ

    • اﻧﮕﻴﺰش ﻋﻘﻼﻳﻲ

  • ﺗﻮﺟﻪ ﻓﺮدی(باس،۱۹۸۵).

چهار رفتار اصلی که رهبری تحول گرا را تشکیل می‌دهند به شرح زیر بیان می شود: کاریزما، انگیزش الهامی، تحریک هوشی، ملاحظات شخصی(اوشاگبمی، ۲۰۰۴)

  • کاریزما :

نفوذ مطلوب باعث می شود که رهبران به عنوان مدل هایی از نقش و الگوی رفتار برای پیروان باشند.

  • انگیزش الهامی:

تأکید انگیزش الهام بخش بر احساسات و انگیزه های درونی است نه بر تبادلات روزانه بین رهبر و پیروان.

  • تحریک هوشی:

رفتار رهبر، چالشی را برای پیروان ایجاد می‌کند که دوباره ‌در مورد کاری که انجام می‌دهند، کوشش و تلاش و ‌در مورد چیزی که می‌تواند انجام یابد دوباره تفکر کنند.

  • ملاحظات شخصی:

توجه به تفاوت‌های فردی پیروان و ارتباط با تک تک آن ها و تحریک آن ها از طریق واگذاری مسئولیت‌ها برای یادگیری و تجربه آن ها است. افراد به وسیله رهبران حمایت می‌شوند و رهبران در رابطه با توجه به احساسات و نیازهای شخصی آن ها نگران هستند. (تونکه نژاد ،۱۳۸۶).

به طور خلاصه، رهبری تحول گرا بر پیروان خود اثر بسیار قوی می‌گذارد. رهبر تحول گرا چشم اندازی را به شیوه ای جذاب و روشن شکل می‌دهد و چگونگی رسیدن به آن چشم انداز را بیان می‌کند. و با اعتماد به نفس و با خوش بینی عمل می‌کند و این اطمینان را به زیردستان انتقال می‌دهد، ارزش‌ها را با اقدامات نمادین تأکید می‌کند، با الگو بودن هدایت می‌کند، و کارکنان را برای رسیدن به چشم انداز توانمند می‌سازد. (استون و دیگران، ۲۰۰۴)با مطالعه در سبک رهبری مشخص می شود که این سبک ، ریشه در مفهوم رهبری کاریزماتیک دارد. این مفهوم بر صفات و ویژگی های خاص رهبر که ناشی از شخصیت کاریزمای او است تأکید دارد. این سبک ،بر تشویق افراد، ارزش گذاردن به افراد، شنود مؤثر، مربی و معلم بودن و توانمندسازی دیگران و علی الخصوص به چشم انداز داشتن، اهداف سازمانی،برقرار کردن ارتباط، مدل سازی، اقناع و صداقت تأکید خاص دارد. (استون و دیگران، همان منبع)

سبک‌رهبری آموزشی

ادموندز[۲۳] (۱۹۷۹)، به نقل از لی[۲۴] (۲۰۰۵)، برای اولین بار صحبت از سبک رهبری آموزشی به میان آورده است. بعدها این سبک با جنبش «مدارس اثربخش» در کشور آمریکا در دهه ۱۹۸۰، مورد توجه جدی قرار گرفت و از آن به عنوان عامل بسیار مهم و بنیادی در اثربخشی مدرسه یاد شد.

تأکید اصلی این سبک بر یادگیری دانش آموزان و عملکرد معلمان در کلاس است و این تأکید به حدی است که از آن با عنوان «رهبری یادگیری» نیز یاد شده است. (بوش و گلوور، ۲۰۰۳). اوج سبک رهبری آموزشی را می‌توان همان نظارت و راهنمایی تعلیماتی یا نظارت معلم محور قلمداد نمود.

رهبری آموزشی یک بعد بسیار مهم تلقی می شود،چون فعالیت‌های اصلی مدرسه یعنی یاددهی و یادگیری را مورد توجه قرار می‌دهد.به علاوه این مدل سایر جنبه‌های زندگی مدرسه ای چون ورزش،اجتماعی شدن،رفاه دانش آموزو اعتماد بنفس را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.(بوش،۲۰۰۳)

تعریف بوش و گلاور(۲۰۰۲)نیز بر جهت فرایند تأثیرگذاری تأکید می ورزد:

1401/09/26

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | ۲-۴ مفهوم سازمان جهانی تجارت – 7

در این بررسی علاوه بر مقررات موافقت­نامه­ های مربوط، قوانین مربوط در چند کشور منتخب عضو سازمان مذکور یعنی، پاکستان، ترکیه، چین مدنظر قرار گرفته است تا اجرای این مقررات در عمل، و به ویژه در میان کشورهای در حال توسعه، لحاظ گردد. به علاوه به مقررات موجود گمرکی کشور نیز در پرتو مقررات سازمان جهانی تجارت در حوزه ­های مورد مطالعه نیز توجه شده است. سرانجام کوشش شده که تصویر جامع از نظام گمرکی کشور از نظر الزامات سازمان مذکور و با توجه به الزامات نظام حقوقی – اجرای داخلی، جدای از این لایحه به تصویب برسد یا نرسد ارائه گردد.

۲-۲ تعاریف و مفاهیم

گمرک: «گمرک سازمانی است دولتی که مسئول اجرای قانون گمرک و وصول حقوق و عوارض ورودی و صدوری و همچنین واردات، ترانزیت و صادرات کالا می‌باشد.»[۲] ‏این اصطلاح به هریک از قسمت­ های سازمان گمرک و یا ادارات اصلی یا تابعه آن نیز اطلاق می‌شود. مثلاً ‌در مورد مأمورین گمرک، حقوق و عوارض ورودی و صدوری و کنترل واردات یا صادرات یا هر امر دیگری که در حدود عملیات گمرکی باشد نیز به کار می‌رود، مثل: مأمور گمرک، حقوق گمرکی، اداره گمرک و اظهار نامه­ی گمرکی. با توجه به تعاریف به عمل آمده می‌توان گفت گمرک سازمانی است مالی و اقتصادی که از دیرزمان درکشورها وجود داشته و در هرزمان بنا به مقتضیات زمان و خواست حکومت­های شکل و سازمانی خاص به خود گرفته است تا به صورت فعلی درآمده است.‏

۲-۳ تاریخچه گمرگ

تاریخ سازمان جهانی گمرک از سال ۱۹۴۷ هنگامی که در سیزدهمین اجلاس دولت­های ‌اروپایی‌، کمیته همکاری­های اقتصادی اروپا با تشکیل یک “گروه مطالعاتی” موافقت نمود، شروع گردید. این گروه امکان تأسیس یک یا چند اتحادیه گمرکی اروپایی را ‌بر اساس اصـول “موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت ۱” (گات)‌ مورد بررسی قرار داد.

در سال ۱۹۴۸، گروه مطالعاتی مذبور دو کمیته تشکیل داد: ۱- کمیته اقتصادی ۲- کمیته گمرکی. کمیته اقتصادی «سازمان همکاری­های اقتصادی و توسعه» گردید و کمیته گمرکی تبدیل به شورای همکاری­های گمرکی شد. در سال ۱۹۵۲ کنوانسیون تأسیس شورای همکاری گمرکی رسمأ به اجرا گذاشته شد.

«شورا» هیئت اجرایی شورای همکاری گمرکی بوده و جلسه افتتاحیه شورا در ۲۶ ژانویه ۱۹۵۳ در بروکسل برگزار گردید. هیات­های نمایندگی هفده کشور اروپایی در اولین اجلاس شورای همکاری­های گمرکی، شرکت کردند.[۳]

پس از چند سال شمار اعضا افزایش یافت و در سال ۱۹۹۴ شورا نام «سازمان جهانی گمرک» را به عنوان سازمان کاری این شورا،‌ انتخاب کرد تا به طور واضح نشان دهد که واقعأ به یک نهاد بین ­المللی جهانی تبدیل شده است. در حال حاضر گمرکات ۱۵۶ کشور، عضو آن است که در سرتاسر دنیا در حال فعالیت بوده و در مراحل مختلف توسعه اقتصادی قرار دارند. امروزه، ‌اعضای سازمان جهانی گمرک مسئولیت پردازش بیش از ۹۵ درصد از تجارت بین ­المللی را بر عهده دارند.

سازمان جهانی گمرک نیز اجلاسی است که در آن هیات­های نمایندگی اعضا جمع آمده و می ­توانند موضوعات مختلف گمرکی در یک سطح برابر حل و فصل نمایند. هر عضو یک نماینده و یک رأی دارد. سازمان برای اعضای خود مجموعه ­ای از کنوانسیون­ها و سایر ابزارهای بین ­المللی را ارائه می­ کند. اعضای سازمان جهانی گمرک همچنین می ­توانند از مزایای کمک­های فنی و خدمات آموزشی که توسط دبیرخانه سازمان یا با مشارکت آن تدارک و ارائه می­ شود، بهره­مند شوند.

سازمان جهانی گمرک توسط شورا وکمیسیون خط­مشی­گذاری(۲۴ عضو) و بامشاوره مالی ازجانب کمیته مالی(۱۷ عضو)اداره می­ شود.سازمان جهانی گمرک به­وسیله کمیته­ها ودبیرخانه به کارخود ادامه­می­دهد و کارهایی را که شورا به طور سالانه به عنوان طرح راهبردی سازمان جهانی گمرک ۱ تصویب می­ کند، به انجام می­رساند.

کمیته­ های اصلی سازمان جهانی گمرک عبارتند از:

    • کمیته فنی دائمی شامل کمیته فرعی مدیریت اطلاعات

    • کمیته اجرایی

    • کمیته سیستم هماهنگ شامل کمیته فرعی بازنگری در سیستم هماهنگ و کمیته فرعی علمی

    • کمیته تعیین ارزش گمرکی

  • کمیته فنی قواعد مبدأ.

سازمان جهانی گمرک نیز یک سازمان مستقل بین ­المللی است که مأموریت آن بهبود کارایی و اثر بخشی گمرکات است. این سازمان در سال ۱۹۵۲ تحت عنوان شورای همکاری گمرکی تأسیس گردید و با دارا بودن ۱۵۹ دولت عضو، تنها سازمان جهانی ذیصلاح در امور گمرکی ‌می‌باشد.

سازمان جهانی گمرک در راستای اجرای مأموریت خود:

  • ابزارهای بین ­المللی را برای به کارگیری هماهنگ و یکسان رویه­ ها و سیستم­های کارا و ساده شده گمرکی حاکم بر نقل و انتقال کالاها، مسافران و وسایل نقلیه در طول مرزهای گمرکی ایجاد،‌ حفظ، حمایت و گسترش می­دهد.

تلاش­ های اعضا برای همگامی و پیروی از مقرراتشان را از طریق کوشش در جهت به حداکثر رساندن سطح اثربخشی همکاری اعضا با یکدیگر و با سازمان­ های بین ­المللی باهدف مبارزه با تخلفات گمرکی و سایر تخلفات معاملاتی،‌ تقویت می­ نماید.

    • از طریق گسترش ارتباطات و همکاری­های میان اعضا و با سایر سازمان­ های بین ­المللی، ترویج درستکاری، توسعه منابع انسانی، شفاف­سازی، بهبود مدیریت و روش­های کاری گمرکات و بهره­ گیری از بهترین شیوه ­ها، به اعضا در تلاش­هایشان برای مواجهه با چالش­های جدید محیط تجاری و تطابق با شرایط در حال تغییر،‌ کمک می­ نماید.

۲-۴ مفهوم سازمان جهانی تجارت

1401/09/26

طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – ۲-۱-۸- ویژگی های مدل شایستگی منابع انسانی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۱-۷- الگوهای شایستگی منابع انسانی

الگوهای شایستگی، توانایی انجام فعالیت‌ها در محدوده شغل ‌بر اساس استانداردهای تعیین شده تعریف شده است. در واقع الگوی شایستگی عبارت است از یک الگوی قابل اندازه گیری توانایی ها و رفتارهای مورد نیازبرای انجام دادن فعالیت‌های کاری به صورت موفقیت آمیز. هدف از تدوین مدل شایستگی در هر سازمان ارائه الگویی برای یکپارچه سازی عملکرد سامانه منابع انسانی است به گونه ای که منجر به عملکرد مؤثر وموفقیت سازمانی شود (دهقانان۱۳۸۸: ۱۸۸) در فرایند الگوسازی شایستگی های مورد نیاز موفقیت با هم ترکیب شده، الگوی شایستگی را ایجاد می‌کند. به طور معمول برای فهم بهتر مدل‌های شایستگی آن را درقالب یک شکل ترسیم می‌کنند. این الگوی شایستگی یک شکل انتزاعی است که رابطه بین شایستگی های مورد نظررا به صورت سمپاتیک و مفهومی نمایش می‌دهد )دیانتی،۱۳۸۸: ۱۵).

صرف ‌نظر از تعداد شایستگی هاکه تاثیرانکارناپذیری در فرایند ارزیابی درپی خواهند داشت، درادامه به منظورآگاهی بیشتر با مدل شایستگی به برخی ازاین مدل‌ها اشاره می شود.

۲-۱-۸- ویژگی های مدل شایستگی منابع انسانی

الگو ‌و معماری شایستگی، ساختاری برای شرح شغل ارائه می‌دهد ومقیاسی برای ارزیابی عملکرد عرضه می داردوموجب می شودسازمان هابه هنگام ارزیابی افرادوتوانایی های مورد نیاز آتی، به یک زبان سخن گویند.

ازسوی دیگر، سازمان‌ها با مقایسه شایستگی افراد با شایستگی های مورد نیاز برای شغل به سهولت خواهندتوانست سطح مهارت شایستگی های افراد را تعیین کنند.

به طورمعمول یک الگوی کارساز و مؤثر باید شامل این ویژگی‌ها باشد:

    • منحصربه فردوشایستگی به یک ویژگی تخصیص داده شود

    • یکنواختی یاهمگنی داخلی( شایستگی های هرویژگی به هم شبیه وازسایرشایستگی های دیگر متفاوت باشند)

    • جامعیت (هرویژگی مهم بایددرالگو باشد)

    • ثابت(شایستگی هابه سهولت بین ویژگی قابل نقل وانتقال نباشد)

  • نامگذاری مرتبط( نام باتمام کوتاه خود، منظورومفهوم رامنتقل کند)

در واقع بایدیک ساختارروشن و شفاف برای الگوی شایستگی ها طراحی شود ‌تا برای بحث تلفیق و ایجادانسجام درنظام هاواستراتژی منابع انسانی (مثل انتخاب، توسعه و اموزش وارزیابی عملکرد) بتواند مورد استفاده قرار گیرد.

در هر حال تدوین هر الگو شایستگی درنخستین گام نیازمندایجاداجماع در تعریف شایستگی است سپس می بایست بر مبنای تعریف ‌و رویکرد اتخاذ شده به تدوین الگوی شایستگی اقدام کرد.(علیپورودرگاهی،۱۶:۱۳۸۷ )

۲-۱-۹- انواع شایستگی منابع انسانی

هرشرکت یاسازمان دارای تعدادی شایستگی است که شامل شایستگی های هسته ای[۲] شایستگی های فنی یاکنشی[۳] شایستگی های مدیریتی[۴] هستند (عرفانی ، ۱۳۸۸: ۲۰۷).

  1. شایستگی های هسته ای (فنی)

آن دسته ازشایستگی هایی هستندکه الزام است تمام کارکنان شاغل درسازمان ‌از کارگران خط تولید،خدمات ‌و حراست گرفته، تامدیران، معاونان ومدیر عامل ‌رادارها باشند. آنچه موجب تفاوت یک شایستگی هسته ای دربین اعضای یک مجموعه می شود،نوع شایستگی نیست بلکه سطوح یک شایستگی است.

شایستگی های هسته ای و سطوح آن از یک شرکت یه شرکت دیگر فرق می‌کند و لزوماً نمی توان مهموله شایستگی هایی که به فرض مثال در یک شرکت کامپیوتری مانند مایکروسافت تعریف شده است ومورداستفاده قرارمی گیرد،برای شرکت نفتی مانندشل استفاده کرد.

اساس هرشایستگی ‌بر استراتژی وچشم اندازحاکم برآن شرکت مبتنی است باید اضافه کردکه شایستگی هسته ای دریک شرکت، می تواندشایستگی فنی یاکششی برای شرکت دیگرباشد. تعداد قابل قبول ازشایستگی های هسته ای برای هرشرکت بین ۸ تا ۱۲ شایستگی می‌تواند باشد. اما شرکت هایی مانند مایکروسافت وجود دارند که تعداد ۴۰ شایستگی هسته ای برای آن تعریف شده است.

  1. شایستگی های کنشی یا فنی

هر سازمان با توجه به چارت سازمانی خود، دارای معاونت ها، مدیریت ها و واحدهایی است که وظایف وفعالیتهای خاص خودرادارندشایستگی های کنشی فنی،آن دسته ازشایستگی هایی هستند که خاص آن واحدیامعاونت هستندولزومی نیست که سایر واحدها یامعاونت ها ازآن شایستگی برخوردار است برای مثال شایستگی جنبی نظیرروابط کارکنان، آموزش توسعه، برنامه ریزی برای موفقیت،جبران خدمت ازجمله شایستگی های کنشی یافنی است که برای افرادشاغل که منابع انسانی موردنیازاست.

  1. شایستگی ها مدیریتی

این شایستگی هامختص افرادبسیارخاص از سازمان ،مانند مدیریت ارشدومشاوران ارشد سازمان هستندونیازی نیست که هر فرد سازمان یا واحدی خاص ازآن برخوردارباشند .(عرفانی، همان منبع)

۲-۱-۱۰- فرهنگ واژگان شایستگی

فرهنگ واژگان شایستگی چارچوبی از شایستگی های هسته ای، کنشی یا خاص است که ‌بر اساس شاخص های رفتاری تبیین می شود یک فرهنگ واژگان شایستگی، به دو طریق قابل تبیین است:

۱- مجموعه ای از شاخص های رفتاری عام که به مقوله های مثبت ومنفی تقسیم می‌شوند.

۲-مجموعه ای از شاخص های رفتاری سطح بندی شده که به ۳ تا ۵ سطح تقسیم می شود . فرهنگ واژگان شایستگی همانند یک مرجع برای واحدهای منابع انسانی عمل می‌کند که بر اساس آن می توان نسبت به جذب و استخدام نیروی انسانی، شناخت وبرنامه ریزی آموزشی برای کارکنان وارزیابی عملکرداقدام کرد نکته قابل ذکردرخصوص فرهنگ واژگان شایستگی این است که هرسازمان منحصراً فرهنگ واژگان خاص خودرادارد هیچ فرهنگ واژگان عامی وجود ندارد و هرسازمان بایستی ‌بر اساس استراتژی وچشم اندازسازمانی خود، اقدام به مشخص کردن و تعریف شایستگی ها و سطح بندی آن ها کند چه بسا شایستگی هایی که در یک سازمان جزء شایستگی های کنشی به حساب می‌آیند، درسازمان دیگری جزء شایستگی های هسته ای درنظرگرفته شوند و تعاریف و سطوح نسبتا متفاوتی برای آن ها مشخص شود.

۲-۱-۱۱- سطوح شایستگی

همان گونه که اشاره شدهرشایستگی دارای سطوحی است و تعداد سطوح بسته به اقتضای سازمان می‌تواند از ۳ سطح تا ۵ سطح متغیرباشد.سطح شایستگی به طورطبیعی چیزی است که یک فرهنگ واژگان شایستگی راتوضیح می‌دهد اما فرق هر سطح با سطح قبلی یا بعدی چیست؟

سطح شایستگی درجه شایستگی انجام کار را نشان می‌دهد به طور طبیعی برای هر شایستگی یک سطح پایه وجود ‌دارد این سطح نشان می‌دهد که فردازدانش پایه ان شایستگی برخوردار است. دانش پایه از طریق یک اموزش کوتاه مدت، کسب مهارت اندک یا تجربه بسیار محدود به دست می اید، فرد در سطح یک همیشه منتظر کمک است وبرای انجام این عمل به کمک و مساعدت نیاز دارد جدول صفحه بعد(سطوح شایستگی)رانشان می‌دهد لازم به ذکر است که ممکن است دریک سازمان عدد ۱ به پایین ترین سطح و عدد ۵ به بالاترین سطح شایستگی داده شود و در سازمان دیگرعکس این امتیازدهی انجام شود .

جدول ۲-۲- سطوح شایستگی

سطح

نام سطح

توصیف سطح

۵ یا۱

پایه فهم اولیه

دانش اولیه را از طریق آموزش محدود به دست آورده است.

1401/09/26

تحقیق-پروژه و پایان نامه | جدول ۴-۴ : شاخص گرایش مرکزی و پراکندگی نمرات متغیرهای پژوهش – پایان نامه های کارشناسی ارشد

نمودار ۲-۴ : توزیع فراوانی تحصیلات درآزمودنی ها

همان‌ طور که در نمودار فوق دیده می شود نیز توزیع فراوانی مربوط به تحصیلات از بیشترین به کمترین به ترتیب لیسانس، فوق دیپلم ، دیپلم ، فوق لیسانس و زیر دیپلم می‌باشد.

۳-۲- ۴ متغیرهای پژوهش

جدول ۴-۴ : شاخص گرایش مرکزی و پراکندگی نمرات متغیرهای پژوهش

بیشترین

کمترین

دامنه تغییرات

انحراف معیار

میانگین

متغیرها

۶۴

۲

۶۲

۱۵/۱۲

۶۳/۱۹

سلامت روان

۴۰

۰

۴۰

۵۳/۹

۰۷/۱۴

استرس

۳۶

۰

۳۶

۱۸/۸

۸

اضطراب

۱۳۸

۴۰

۹۸

۴۵/۱۹

۹۷/۹۸

تنظیم شناختی هیجان

همانطورکه در جدول فوق مشاهده می شود میانگین نمرات سلامت روان ۶۳/۱۹ و انحراف معیار ۱۵/۱۲ می‌باشد . بیشترین و کمترین نمرات سلامت روان در آزمودنی ها به ترتیب ۶۴ و ۲ و دامنه تغیرات ۶۲ می‌باشد. میانگین نمرات استرس ۰۷/۱۴ و انحراف معیار ۵۳/۹ می‌باشد . بیشترین و کمترین نمرات استرس در آزمودنی ها به ترتیب ۰ و ۴۰ و دامنه تغیرات ۴۰ می‌باشد. میانگین نمرات اضطراب ۸ و انحراف معیار ۱۸/۸ می‌باشد . بیشترین و کمترین نمرات استرس در آزمودنی ها به ترتیب ۰ و ۳۶ و دامنه تغیرات ۳۶ می‌باشد . میانگین نمرات استرس ۹۷/۹۸ و انحراف معیار ۴۵/۱۹ می‌باشد. بیشترین و کمترین نمرات استرس در آزمودنی ها به ترتیب ۴۰ و ۱۳۸ و دامنه تغیرات ۹۸ می‌باشد .

۳-۴ تحلیل استنباطی داده ها

بررسی فرضیه اول : نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین استرس و سلامت روان نقش واسطه ای دارد.

برای بررسی فرضیه اول پژوهش از روش آماری ” رگرسیون چند متغیره ” استفاده شده است که خلاصه ای از یافته های این محاسبات در جدول ذیل گزارش شده است.

جدول ۸-۴ ماتریس همبستگی نظم جویی شناختی هیجان ، استرس و سلامت روان

متغیرها

نظم جویی شناختی هیجان

استرس

سلامت روان

نظم جویی شناختی هیجان

۱

استرس

۰۲/۰

۱

سلامت روان

۱/۰-

**۶۸/۰

۱

* معناداری در سطح ۰۵/۰ ،

** معناداری در سطح ۰۱/۰

جدول ۸-۴ ماتریس همبستگی نظم جویی شناختی هیجان ،استرس و سلامت روان را نشان می‌دهد . همان‌ طور که مشاهده می شود ، بین نظم جویی شناختی هیجان و سلامت روان رابطه معناداری از نظر آماری وجود ندارد ولی بین استرس و سلامت روان رابطه معنادار می‌باشد ( p<0/01 ) . همچنین بین نظم جویی شناختی هیجان و استرس رابطه معناداری از نظر آماری دیده نشد.

جدول ۹-۴ ضرایب ( شاخص ها ) رگرسیون ‌بر اساس روش همزمان

متغیر ملاک

متغیر پیش بین

B

Beta

P

T

R

R2

P

سلامت روان

استرس

۸۷/۰

۶۸/۰

۰۰۰/۰

۵۴/۱

۶۹/۰

۴۸/۰

۰۰۰/۰

نظم جویی شناختی هیجان

۷۵/۰-

۱۲/۰-

۰۴/۰

۰۲/۲-

۴۸ درصد از مقدار واریانس سلامت روان توسط این مدل ( همزمان ) تبیین می شود ( ۴۸/۰ = R2 ). این مقدار معنادار می‌باشد، به عبارتی بیانگر معناداری کل مدل می‌باشد (۰۵/۰ p< ).

با توجه به جدول فوق هردو متغیر استرس و نظم جویی شناختی هیجان در پیش‌بینی سلامت روان سهم دارند، ولی استرس سهم بسیار بیشتری در پیش‌بینی سلامت روان دارد (۰۵/۰p<،۶۸/۰ = ) . به عبارتی نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین استرس و سلامت روان نقش واسطه ای دارد.

نمودار ۳-۴ شیب خط رگرسیون

بررسی فرضیه دوم : نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین اضطراب و سلامت روان نقش واسطه ای دارد.

برای بررسی فرضیه اول پژوهش از روش آماری ” رگرسیون چند متغیره ” استفاده شده است که خلاصه ای از یافته های این محاسبات در جدول ذیل گزارش شده است.

جدول ۱۰-۴ ماتریس همبستگی نظم جویی شناختی هیجان ، اضطراب و سلامت روان

متغیرها

نظم جویی شناختی هیجان

اضطراب

سلامت روان

نظم جویی شناختی هیجان

۱

اضطراب

۰۶/۰-

۱

سلامت روان

۱۰/۰-

**۶۶/۰

۱

* معناداری در سطح ۰۵/۰ ،

** معناداری در سطح ۰۱/۰

جدول ۱۰-۴ ماتریس همبستگی نظم جویی شناختی هیجان ،اضطراب و سلامت روان را نشان می‌دهد. همان‌ طور که مشاهده می شود ، بین نظم جویی شناختی هیجان و سلامت روان رابطه معناداری از نظر آماری وجود ندارد ولی بین اضطراب و سلامت روان رابطه معنادار می‌باشد ( p<0/01 ) . همچنین بین نظم جویی شناختی هیجان و اضطراب رابطه معناداری از نظر آماری دیده نشد.

جدول ۱۱-۴ ضرایب ( شاخص ها ) رگرسیون ‌بر اساس روش همزمان

متغیر ملاک

متغیر پیش بین

B

Beta

P

T

R

R2

P

سلامت روان

اضطراب

۰۴/۰-

۶۶/۰

۰۰۰/۰

۸۲/۱۰

۶۷/۰

۴۵/۰

۰۰۰/۰

نظم جویی شناختی هیجان

۹۸/۰

۰۶/۰-

۲۹/۰

۰۵/۱-

۴۵ درصد از مقدار واریانس سلامت روان توسط این مدل ( همزمان ) تبیین می شود ( ۴۵/۰ = R2 ). این مقدار معنادار می‌باشد، به عبارتی بیانگر معناداری کل مدل می‌باشد (۰۵/۰ p< ).

با توجه به جدول فوق متغیر اضطراب در پیش‌بینی سلامت روان سهم دارد (۰۵/۰p<،۶۶/۰ = )، ولی نظم جویی شناختی هیجان سهمی در پیش‌بینی سلامت روان ندارد (۰۵/۰p>،۰۶/۰- = ) . به عبارتی نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین اضطراب و سلامت روان نقش واسطه ای ندارد.

نمودار ۴-۴ شیب خط رگرسیون

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری

۱-۵ مقدمه

تنظیم هیجانی، شامل استفاده از استراتژی های رفتاری و شناختی برای تغییر در مدت زمان یا شدت تجربه ی یک هیجان است (گراس و تامپسون، ۲۰۰۷) و مشخص شده است که افراد در مواجهه با رویدادهای استرس زا، از راهبردهای تنظیم هیجان متفاوتی برای اصلاح یا تعدیل تجربه ی هیجانی خود استفاده می‌کنند( گراس و تامپسون، ۲۰۰۷؛ کول، ۲۰۰۹؛ به نقل از تروی، ۲۰۱۲؛ آلداو، نولن- هوکسما و سویزر، ۲۰۱۰). یکی از متداول ترین این راهبردها، تنظیم هیجان با بهره گرفتن از راهبرد های شناختی است. شناخت‌ها یا فرایند های شناختی به افراد کمک می‌کند که هیجان ها و احساس های خود را تنظیم نموده و توسط شدت هیجان ها مغلوب نشود( حسنی، ۲۰۱۰). تنظیم شناختی هیجان به شیوه ی شناختی مدیریت و دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده ی هیجان، اشاره دارد( اوکسنر و گراس، ۲۰۰۵).

1401/09/26

تحقیق-پروژه و پایان نامه – ه) علوم، ابزار و روش‌ها: – 5

اعتماد سازمانی: از نگاه تکلیف‌مدار که یک پله پایین بیاییم، مهمترین بحث، اعتماد بود. اولین اعتماد، اعتماد به رهبری بود. یعنی وقتی مردم و بسیجی‌ها به رهبرشان اعتماد داشتند، می‌دانستندکه وقتی امام حرفی می‌زند، نهایت دلسوزی و خیر و صلاح را در نظر گرفته است…. بعد از آن اعتماد به نفس بود؛ همینکه امام می‌فرمودند: ما می‌توانیم. آدمی که ایمان دارد، اعتماد به نفسش بسیار بالا است….حالا اگر خدا خواست، پیروزی را نصیبشان می‌کند، اما اگر پیروزی را هم نداد، آن ها به وظیفه‌شان عمل کرده‌اند…. مسأله سوم اعتماد به دیگران بود. یکی از بحث‌های اساسی ما در جنگ کادرسازی بود….حاکم بودن خصلت برادری و برابری بود. (عبادی ، ۱۳۸۷ ، ص۸۱)

اهمیت فوق‌العاده نیروی انسانی: در مدیریت بسیجی، نیروی انسانی آماده و قابل، عامل اصلی موفقیت است؛ چرا که با فعال شدن آن سایر ملزومات هم قابل دستیابی است. لذا در دفاع مقدس نیروی انسانی که تصور می‌شد نقطه ضعف ما باشد، قدم به قدم مایه قوت ما شد. به تعبیری در مدیریت بسیجی، این اراده انسان‌هاست که واقعیت‌ها را می‌سازد.

جوان‌گرایی، باور کردن جوان‌ها و استفاده از نیروی پر نشاط، پر انرژی و خلاق جوان از دیگر ویژگی‌های مدیریت بسیجی است.

مدیریت بسیجی، سیاست‌گذار، پیگیر و خستگی‌ناپذیر است و تا رسیدن به اهداف و نتایج مطلوب، کسالت و خستگی را به خود راه نمی‌دهد.

در زمان جنگ برای تحقق هدف، افراد از بسیاری از نیازهای مصرفی خود می‌گذشتند. یعنی ایثارگری و صرفه‌جویی دو اصل مهم بودند. اما ما بعد از جنگ نیامدیم صرفه‌جویی زمان جنگ را فرهنگ کنیم. (عبادی ، ۱۳۸۷ ، ص۸۱)

ه) علوم، ابزار و روش‌ها:

امکانات وقف کار بود: همه وسایلی که آنجا وجود داشت، وقف آن کار بود؛ یعنی اگر کار سازمان، جنگ بود؛ همه چیز در خدمت جنگ بود. حتی آدم‌ها هم به جنگ و هدف مقدس، آنی و متعالی آن تعلق داشتند. فرق فرمانده با بقیه این بود که او در زمینه فرماندهی و مهارت نظامی و هدایت نیروها برجسته‌تر بود، وگرنه در بقیه شرایط عین هم بودند. در صحنه جنگ از امکانات موجود، تقریباً‌ همه یکسان برخوردار بودند. اگر کسی از امکان بیشتری بهره می‌برد اقتضای کارش بود.

کم توقعی و پر کاری با وجود امکانات کم، از دیگر ویژگی‌هایی است که می‌توان برای یک سازمان بسیج شده، برشمرد. وقتی بسیجی وارد میدان شد، با همان امکانات و وسایلی که در اختیارش است، می‌ایستد و نهایت تلاشش را می‌کند. تفکر بسیجی می‌گوید، وقتی تکلیفت را تشخیص دادی باید برای ادای آن وارد میدان شوی و از هر چه در توان داری کمک بگیری. از علم، تخصص، تجربه، ابزار و امکانات کار به نحو احسن و در حدی که در توانت هست باید استفاده کنی.

نیروی بسیجی در بحران‌ها و بن‌بست‌ها، دست به ابداع می‌زند و کارهایی را که ظاهراً” ناممکن است، ممکن می‌سازد. خودباختگی و یأس در اینجا راهی ندارد. این طوری است که ما می‌بینیم خیلی از مشکلات با این نوع تفکر کوچک می‌شد و عده‌ای پای حل آن می‌ایستادند. در چنین تفکری، امکانات در دست دشمن هم جزء امکانات خودی تلقی می‌شد که باید گرفته می‌شد؛ همچنان که اتفاق افتاد. می‌گفتند چه کار کنیم که در شرایط نابرابری امکانات، پیروز باشیم؟ اینکه برادران ما به نبرد شبانه روی آوردند، برای این بود که شرایط شبانه ابزار و امکانات دشمن را زمین‌گیر می‌کرد. پس کمبود منابع را با برنامه‌ریزی‌های ابتکاری و خلاق جبران می‌کردند. (عبادی ، ۱۳۸۷ ، ص ۸۹)

و) فرهنگ بسیجی فرهنگ انجام تکلیف است

تشکیل بسیج را به یک معنا باید به همه ملل دنیا تبریک و به همه اقطاب سرمایه‌داری و فساد و ستم جهانی تسلیت گفت. شاید آن فرهنگی که ۲۱ سال پیش در ایران و در ذیل آموزه‌های امام متولد شد هیچ‌کدام از ما و شما فکر نمی‌کردیم که یک وقتی ابعاد جهانی به خودش بگیرد.

تشکیل بسیج را به یک معنا باید به همه ملل دنیا تبریک و به همه اقطاب سرمایه‌داری و فساد و ستم جهانی تسلیت گفت. شاید آن فرهنگی که ۲۱ سال پیش در ایران و در ذیل آموزه‌های امام متولد شد هیچ‌کدام از ما و شما فکر نمی‌کردیم که یک وقتی ابعاد جهانی به خودش بگیرد. بسیج یک میلیشیای تصنعی و تبلیغاتی نبود. بسیج چیزی نبود که با یک سزارین تاریخی و به زور از پهلوی انقلاب بیرون آورده شود، بلکه بسیج فریادی بود که خیلی صمیمی و خالصانه از نهاد توده‌های مردم بلند شد.(رحیم پور ، ۱۳۸۶، ص ۳۵)

ی) مدیریت بسیجی ، مدیریتی تکلیف مدار

خیلی از واژه ها که تعریف دیگری داشتند با اصلاً فراموش شده بودند، همراه یا انقلاب توسط حضرت امام (ره) احیا شدند. از جمله این موارد، بسیج است. ریشه اصلی بسیج در تفکرات اعتقادی ماست. جهاد، جز اعتقادات دینی ماست و منحصر به قشر خاصی از جامعه و نظامی‌ها نیست. امام با تأسیس بسیج، این موضوع فراموش شده اسلامی را که جنبه عملی پیدا نکرده بود، به صورت عملی محقق کردند و بعد هم در طول زمان، به تعریف مشخصات و خصوصیات یک بسیجی پرداختند، از اولین وظایفی که امام در تفکر بسیجی مشخص کردند و نمودش در فرمایش‌ها و نوع برخورد ایشان با جنگ کاملاً مشخص بود، بحث ادای تکلیف بود. زیربنای تفکر و فرهنگ اعتقادی یک بسیجی، عمل به تکلیف است یعنی چیزی که یک بسیجی را به میدان عملی (چه جنگ و چه میدان‌های دیگر) می‌کشاند، انجام تکلیف است.(تقی زاده اکبری ، ۱۳۸۷ ، ص ۱۰۴)

1 ... 43 44 45 ...46 ... 48 ...50 ...51 52 53 ... 229