تحقیق-پروژه و پایان نامه – ه) علوم، ابزار و روشها: – 5
اعتماد سازمانی: از نگاه تکلیفمدار که یک پله پایین بیاییم، مهمترین بحث، اعتماد بود. اولین اعتماد، اعتماد به رهبری بود. یعنی وقتی مردم و بسیجیها به رهبرشان اعتماد داشتند، میدانستندکه وقتی امام حرفی میزند، نهایت دلسوزی و خیر و صلاح را در نظر گرفته است…. بعد از آن اعتماد به نفس بود؛ همینکه امام میفرمودند: ما میتوانیم. آدمی که ایمان دارد، اعتماد به نفسش بسیار بالا است….حالا اگر خدا خواست، پیروزی را نصیبشان میکند، اما اگر پیروزی را هم نداد، آن ها به وظیفهشان عمل کردهاند…. مسأله سوم اعتماد به دیگران بود. یکی از بحثهای اساسی ما در جنگ کادرسازی بود….حاکم بودن خصلت برادری و برابری بود. (عبادی ، ۱۳۸۷ ، ص۸۱)
اهمیت فوقالعاده نیروی انسانی: در مدیریت بسیجی، نیروی انسانی آماده و قابل، عامل اصلی موفقیت است؛ چرا که با فعال شدن آن سایر ملزومات هم قابل دستیابی است. لذا در دفاع مقدس نیروی انسانی که تصور میشد نقطه ضعف ما باشد، قدم به قدم مایه قوت ما شد. به تعبیری در مدیریت بسیجی، این اراده انسانهاست که واقعیتها را میسازد.
جوانگرایی، باور کردن جوانها و استفاده از نیروی پر نشاط، پر انرژی و خلاق جوان از دیگر ویژگیهای مدیریت بسیجی است.
مدیریت بسیجی، سیاستگذار، پیگیر و خستگیناپذیر است و تا رسیدن به اهداف و نتایج مطلوب، کسالت و خستگی را به خود راه نمیدهد.
در زمان جنگ برای تحقق هدف، افراد از بسیاری از نیازهای مصرفی خود میگذشتند. یعنی ایثارگری و صرفهجویی دو اصل مهم بودند. اما ما بعد از جنگ نیامدیم صرفهجویی زمان جنگ را فرهنگ کنیم. (عبادی ، ۱۳۸۷ ، ص۸۱)
ه) علوم، ابزار و روشها:
امکانات وقف کار بود: همه وسایلی که آنجا وجود داشت، وقف آن کار بود؛ یعنی اگر کار سازمان، جنگ بود؛ همه چیز در خدمت جنگ بود. حتی آدمها هم به جنگ و هدف مقدس، آنی و متعالی آن تعلق داشتند. فرق فرمانده با بقیه این بود که او در زمینه فرماندهی و مهارت نظامی و هدایت نیروها برجستهتر بود، وگرنه در بقیه شرایط عین هم بودند. در صحنه جنگ از امکانات موجود، تقریباً همه یکسان برخوردار بودند. اگر کسی از امکان بیشتری بهره میبرد اقتضای کارش بود.
کم توقعی و پر کاری با وجود امکانات کم، از دیگر ویژگیهایی است که میتوان برای یک سازمان بسیج شده، برشمرد. وقتی بسیجی وارد میدان شد، با همان امکانات و وسایلی که در اختیارش است، میایستد و نهایت تلاشش را میکند. تفکر بسیجی میگوید، وقتی تکلیفت را تشخیص دادی باید برای ادای آن وارد میدان شوی و از هر چه در توان داری کمک بگیری. از علم، تخصص، تجربه، ابزار و امکانات کار به نحو احسن و در حدی که در توانت هست باید استفاده کنی.
نیروی بسیجی در بحرانها و بنبستها، دست به ابداع میزند و کارهایی را که ظاهراً” ناممکن است، ممکن میسازد. خودباختگی و یأس در اینجا راهی ندارد. این طوری است که ما میبینیم خیلی از مشکلات با این نوع تفکر کوچک میشد و عدهای پای حل آن میایستادند. در چنین تفکری، امکانات در دست دشمن هم جزء امکانات خودی تلقی میشد که باید گرفته میشد؛ همچنان که اتفاق افتاد. میگفتند چه کار کنیم که در شرایط نابرابری امکانات، پیروز باشیم؟ اینکه برادران ما به نبرد شبانه روی آوردند، برای این بود که شرایط شبانه ابزار و امکانات دشمن را زمینگیر میکرد. پس کمبود منابع را با برنامهریزیهای ابتکاری و خلاق جبران میکردند. (عبادی ، ۱۳۸۷ ، ص ۸۹)
و) فرهنگ بسیجی فرهنگ انجام تکلیف است
تشکیل بسیج را به یک معنا باید به همه ملل دنیا تبریک و به همه اقطاب سرمایهداری و فساد و ستم جهانی تسلیت گفت. شاید آن فرهنگی که ۲۱ سال پیش در ایران و در ذیل آموزههای امام متولد شد هیچکدام از ما و شما فکر نمیکردیم که یک وقتی ابعاد جهانی به خودش بگیرد.
تشکیل بسیج را به یک معنا باید به همه ملل دنیا تبریک و به همه اقطاب سرمایهداری و فساد و ستم جهانی تسلیت گفت. شاید آن فرهنگی که ۲۱ سال پیش در ایران و در ذیل آموزههای امام متولد شد هیچکدام از ما و شما فکر نمیکردیم که یک وقتی ابعاد جهانی به خودش بگیرد. بسیج یک میلیشیای تصنعی و تبلیغاتی نبود. بسیج چیزی نبود که با یک سزارین تاریخی و به زور از پهلوی انقلاب بیرون آورده شود، بلکه بسیج فریادی بود که خیلی صمیمی و خالصانه از نهاد تودههای مردم بلند شد.(رحیم پور ، ۱۳۸۶، ص ۳۵)
ی) مدیریت بسیجی ، مدیریتی تکلیف مدار
خیلی از واژه ها که تعریف دیگری داشتند با اصلاً فراموش شده بودند، همراه یا انقلاب توسط حضرت امام (ره) احیا شدند. از جمله این موارد، بسیج است. ریشه اصلی بسیج در تفکرات اعتقادی ماست. جهاد، جز اعتقادات دینی ماست و منحصر به قشر خاصی از جامعه و نظامیها نیست. امام با تأسیس بسیج، این موضوع فراموش شده اسلامی را که جنبه عملی پیدا نکرده بود، به صورت عملی محقق کردند و بعد هم در طول زمان، به تعریف مشخصات و خصوصیات یک بسیجی پرداختند، از اولین وظایفی که امام در تفکر بسیجی مشخص کردند و نمودش در فرمایشها و نوع برخورد ایشان با جنگ کاملاً مشخص بود، بحث ادای تکلیف بود. زیربنای تفکر و فرهنگ اعتقادی یک بسیجی، عمل به تکلیف است یعنی چیزی که یک بسیجی را به میدان عملی (چه جنگ و چه میدانهای دیگر) میکشاند، انجام تکلیف است.(تقی زاده اکبری ، ۱۳۸۷ ، ص ۱۰۴)
فرم در حال بارگذاری ...