1401/09/26

فایل های مقالات و پروژه ها – ۲-۲-۱-۸ عوامل خارجی مؤثر بر ساختار سرمایه – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۲-۱-۸ عوامل خارجی مؤثر بر ساختار سرمایه

این عوامل شامل آن دسته از عواملی می‌شوند که از خارج واحد تجاری بر انتخاب بین حقوق صاحبان سهام یا بدهی به عنوان یک منبع جدید تأمین مالی تأثیر می‌گذارد (مشیری و محمدی، ۱۳۸۴ :۴۲). برخی از این عوامل عبارتند از :

سطح کلی فعالیت

اگر سطح کلی فعالیت یک رشته تجاری در حال رشد باشد ، شرکت‌های آن صنعت به منظور گسترش دامنه فعالیت خود نیاز به منابع مالی بیشتری دارند. تلاش برای دست‌یابی به منابع مالی بلند مدت شرکت‌ها را بسوی بازار‌های مالی سوق می‌دهد. نمونه این وضعیت در کشور خودمان ، وضعیت چند سال اخیر شرکت‌های خودروسازی است که مکرراً اقدام به انتشار اوراق مشارکت نموده‌اند. از سوی دیگر افول یک صنعت ممکن است شرکت‌های آن صنعت را مجبور کند فعالیتشان را متوقف و اقدام به باز خرید سهام ممتاز و بازپرداخت بدهی کنند.

سطح نرخ بهره

نرخ بهره اوراق قرضه تابعی از تراکنش میان عرضه و تقاضای پول در جامعه است. کمبود منابع مالی سرمایه گذاران در میان مدت باعث افزایش نرخ بهره می‌گردد در این حالت شرکت‌ها به جای اینکه سود سهام بین سهام‌داران توزیع کرده و برای تأمین مالی جدید به سمت وام‌های گران‌قیمت رو بیاورند سعی در نگه داری منابع مالی در داخل شرکت و دائمی کردن آن ها از طریق سود انباشته به سهام عادی می‌نمایند. هنگامی که به علت عرضه فراوان پول در جامعه نرخ بهره کاهش یابد شرکت‌ها با توزیع سود بین سهام‌داران برای تأمین مالی جدید اقدام به استقراض با نرخ بهره کمتر نموده و ‌به این ترتیب یک منبع تأمین مالی گران را توسط یک منبع مالی ارزان قیمت جایگزین کرده بدین ترتیب ارزش سهام فورا افزایش می‌یابد.

سطح قیمت سهام

هنگامی که شرکت اقدام به انتشار سهام جدید کند انتظار دارد پول زیادی از محل فروش آن سهام به دست آید. این امر هنگامی تحقق می‌یابد که قیمت سهام در حد بالایی باشد به عبارت دیگر نسبت صرف سهام منتشره به ارزش سهام عادی قابل توجه باشد. در این حالت شرکت هنگامی که سهام عادی جدید منتشر می‌کند مقدار زیادی پول از محل فروش تعداد کمی سهام به دست آورده است در این شرایط نه تنها مشکل تأمین مالی شرکت مرتفع می‌شود بلکه بازدهی سهام عادی نیز کاهش زیادی نیافته است.

اما هرگاه قیمت سهام عادی افول کند شرکت سهام عادی منتشر نخواهد کرد زیرا در این شرایط برای به دست آوردن وجوه لازم می‌بایست تعداد بیشتری سهام عادی منتشر کرده و این حجم بالای سهام منتشر شده باعث کاهش دوباره قیمت سهام خواهد شد که برای جبران کاهش وصولی از این محل شرکت می‌بایست باز هم سهام عادی منتشر نماید تا بتواند نیاز مالی خود را مرتفع نماید.

دسترسی به بازار‌های مالی

بازارهای پول و سرمایه تحت تأثیر پدیده‌های گوناگون به طور مرتب دستخوش تغییرات می‌‌گردند و زمانی ممکن است پول فراوان در بازار موجود باشد و همه دارندگان منابع مالی خواهان خرید سهام یا اوراق قرضه باشند. در چنین شرایطی شرکت به منظور رفع نیاز‌های مالی خود اقدام به انتشار سهام عادی یا اوراق قرضه می‌کند تا بتواند از این خوان گسترده بیشترین بهره را ببرد.

اما در شرایطی که وجوه سرگردان بازار سرمایه کم شده باشد شرکت‌ها برای دسترسی به منابع مالی مجبور به استفاده از بهره بانکی و مؤسسات اقتصادی وام دهنده می‌باشند. میزان و توان دسترسی به پول‌های بازار سرمایه ، شرکت را در انتخاب بین انتشار سهام جدید یا ایجاد بدهی راهنمایی می‌کند.

سیاست مالیات بر سود و بهره

سود متعلق به سهام ممتاز و سهام عادی پس از محاسبه و کسر مالیات به سهام‌داران پرداخت می‌شود. این امر باعث افزایش خالص هزینه سرمایه برای شرکت می‌گردد. حال آنکه ایجاد بدهی به خاطر وجود صرفه جویی‌های مالیاتی باعث کاهش خالص هزینه سرمایه برای شرکت می‌گردد. به همین دلیل شرکت در انتخاب بین سهام ممتاز و بدهی اولویت را به بدهی داده و کمتر سهام ممتاز منتشر می‌کند.

۲-۲-۱-۹ ضرورت توجه به پارامترهای داخلی

ساختار سرمایه از ترکیب بهینه بدهی و حقوق صاحبان سهام برای تأمین منابع مالی مورد نیاز شرکت ها تعیین می‌گردد. این ساز و کار باید به گونه ای ترسیم گردد که بتواند غایت همه شرکت‌ها را که همان حداکثرسازی ارزش است، خلق کند. اما پیگیری هدف مذکور هرچند که در نظر اول ساده و دلپسند می‌آید؛ اما این هدف نمی تواند رهنمودی کاربردی و مفید واقع گردد. در واقع مسأله ی اصلی این است که مدیران مالی چگونه این کار را انجام دهند ، علی رغم این، در شرایط تحول پذیر امروزی شرکتی می‌تواند صاحبان اصلی خودسهامداران را از سود بیشتر برخوردار کند که بتواند به بهترین طریق ممکن از عهده مدیریت سرمایه تهیه و مصارف سرمایه برآید تحقق این مهم، مدیران مالی را مجاب می‌کند که با توجه به پارامترهای کمی موجود در صورت های مالی به خصوص سودآوری، نقدینگی، فروش، سود عملیاتی و فرصت های رشد آتی و نیز متغیرهای کیفی حاکم بر عملکرد شرکت ها از جمله نوع صنعت، دیدگاه عمومی و ترکیب مالکیت، بتوانند بهترین ترکیب بهینه سرمایه را خلق کنند(شریعت پناهی،۱۳۷۶ :۲۵).

مالی به بعضی از متغیرها از جمله تجزیه و تحلیل های داخلی به دلیل رعایت اصل تطابق ضریب بیشتری می‌دهند؛ مع الوصف هنگام تعیین ساختار سرمایه مطلوب به متوسط صنعت نیز توجه می‌کنند عقیده بر این است که در تأمین مالی، یک سلسله مراتب مبتنی بر سلسله مراتب قدرت از منابع داخلی استفاده می‌کنند که این امر از طریق جریان‌های نقدی ایجاد می‌گردد و پس از آن تحت تأثیر منابع خارجی یعنی اوراق قرضه و در نهایت سهام عادی قرار می گیرند

ویل برشت[۱۳] (۱۹۸۹) معتقداست که اکثر مدیران مالی در آمریکا به جای تلفیقی از بدهی و سهام به منظور تأمین مالی از تئوری سلسله مراتب استفاده می‌کنند. با وجود این، ریسک ناشی از اهرم تقریباً در کنترل مدیریت می‌باشد. به عنوان مثال در صورت مساعد بودن شرایط بازارهای مالی، میزان بدهی در ساختار سرمایه افزایش خواهد یافت(سینایی و رضائیان،۱۳۸۶،ص۱۲۹).

۲-۲-۲ تئوری ساختار مالکیت

باید توجه داشت که تأثی ساختا مالکیت برعملکرد وبازده شرکت هاموضوعی پیچیده چندبعدی است.به همین دلیل انواع تعارض و تضاد منافع بین اشخاص و گروه ها رامی توان انتظارداشت که ازجمله آن ها می توان به تضاد منافع بین مالکان ومدیران، سهام‌داران وطلبکاران، سهام‌داران حقیقی و حقوقی سهام‌داران درونی و بیرونی وغیره اشاره نمود.

1401/09/26

دانلود پایان نامه های آماده | قسمت 14 – 1

    1. – اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّهً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ ضَعْفًا وَشَیبَهً یخْلُقُ مَا یشَاءُ وَهُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ(الروم/۵۴) ↑

    1. – وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَهَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَکَّرُونَ(الواقعه/۶۲) ↑

    1. – أَوَلَمْ یرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَهٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ(یس/۷۷) ↑

    1. – هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یکُنْ شَیئًا مَذْکُورًا(الإنسان/۱) ↑

    1. – إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَهٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا(الإنسان/۲) ↑

    1. -إِنَّا هَدَینَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا(الإنسان/۳) ↑

    1. – مِنْ أَی شَیءٍ خَلَقَهُ (عبس/۱۸) ↑

    1. – الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ(الإنفطار/۷) ↑

    1. – بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَهٌ(القیامه/۱۴) ↑

    1. – وَ فی أَنْفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ(الذاریات/۲۱) ↑

    1. -اِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَینَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ(المائده/۱۰۵) ↑

    1. – وَجَعَلْنَا اللَّیلَ وَالنَّهَارَ آیتَینِ فَمَحَوْنَا آیهَ اللَّیلِ وَجَعَلْنَا آیهَ النَّهَارِ مُبْصِرَهً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ وَکُلَّ شَیءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلًا(الإسراء/۱۲) ↑

    1. – وَمِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ(القصص/۷۳) ↑

    1. – فَإِذَا قُضِیتِ الصَّلَاهُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(الجمعه/۱۰) ↑

    1. – وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَهَ وَسَعَى لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ کَانَ سَعْیُهُم مَّشْکُورًا(الإسراء/۱۹) ↑

    1. – وَأَنْ لَیسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى(النجم/۳۹) ↑

    1. – یا أَیهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ(الانشقاق/۶) ↑

    1. – مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاهً طَیبَهً وَلَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یعْمَلُونَ(النحل/۹۷) ↑

    1. – وَمِنْ آیاتِهِ مَنَامُکُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُکُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یسْمَعُونَ(الروم/۲۳) ↑

    1. – إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیکُمُ الْمَیتَهَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ(البقره/۱۷۳) ↑

    1. – فَلْینْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ (عبس/۲۴) ↑

    1. – حُرِّمَتْ عَلَیکُمُ الْمَیتَهُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَهُ وَالْمَوْقُوذَهُ وَالْمُتَرَدِّیهُ وَالنَّطِیحَهُ وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ (المائده/۳) ↑

    1. – أُحِلَّ لَکُمْ صَیدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَکُمْ (المائده/۹۶) ↑

    1. – وَمَا لَکُمْ أَلَّا تَأْکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَکُمْ مَا حَرَّمَ عَلَیکُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَیهِ (الأنعام/۱۱۹) ↑

    1. – وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِیا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیهً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ (النحل/۱۴) ↑

    1. – إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیکُمُ الْمَیتَهَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ(النحل/۱۱۵) ↑

    1. – ُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یحِبُّ الْمُسْرِفِینَ(الأعراف/۳۱) ↑

    1. – فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیبًا وَاشْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُونَ(النحل/۱۱۴) ↑

    1. – َلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا(النساء/۲۹) ↑

    1. – َلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیئًا و َبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا (الأنعام/۱۵۱) ↑

    1. – وَقَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیاهُ وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا إِمَّا یبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا(الإسراء/۲۳) ↑

    1. – وَ وَصَّینَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیهِ حُسْنًا (العنکبوت/۸) ↑

    1. – وَ وَصَّینَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیهِ إِحْسَانًا (الأحقاف/۱۵) ↑

    1. – رَبَّنَا اغْفِرْلِی و لِوَالِدَی وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یوْمَ یقُومُ الْحِسَابُ(الإبراهیم/۴۱) ↑

    1. – رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَی وَلِمَنْ دَخَلَ بَیتِی مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَبَارًا(نوح/۲۸) ↑

    1. – وَوَصَّینَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیهِ (لقمان/۱۴) ↑

    1. – َآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَهً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَکُلُوهُ هَنِیئًا مَرِیئًا(النساء/۴) ↑

    1. – وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکُمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ(الروم/۲۱) ↑

    1. – وَالْوَالِدَاتُ یرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَینِ کَامِلَینِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ یتِمَّ الرَّضَاعَهَ (البقره/۲۳۳) ↑

    1. – وَهِی تَجْرِی بِهِمْ فِی مَوْجٍ کَالْجِبَالِ وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَکَانَ فِی مَعْزِلٍ یا بُنَی ارْکَبْ مَعَنَا وَلَا تَکُنْ مَعَ الْکَافِرِینَ(هود/۴۲) ↑

    1. – وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یعِظُهُ یا بُنَی لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ(لقمان/۱۳) ↑

1401/09/26

منابع پایان نامه ها – ۲-۳-۷ رویکردهای وفاداری – پایان نامه های کارشناسی ارشد

دی[۵۴](۲۰۰۱) یکی دیگر از صاحب‌نظران این حوزه نیز در بیشتر بیانیه­های خود تمرکز صرف بر معیارهای رفتاری وفاداری را نقد می­ نماید. وی بیان می­ کند، این معیارها تفاوت میان وفاداری واقعی و بدلی را مشخص نمی­نماید و از این طریق است که می ­توانند شرکت­ها را به گمراهی بکشانند، زیرا نکتۀ کلیدی آن است که این مشتریان وفادار بدلی هیچگونه وابستگی به ویژگی­های برند ندارند و می ­توانند به راحتی توسط سایر برندها که قیمت بهتری را ارائه ‌می‌کنند ربوده شوند. به همین دلیل وی مفهومی دو بعدی را برای وفاداری پیشنهاد می­ نماید و بعد نگرشی را نیز به بعد رفتاری اضافه می­ نماید. (Hombrug & Giering, 2001)

گفتنی است برای اندازه ­گیری وفاداری از دید رفتاری، پژوهشگران از متغیرهایی نظیر احتمال خرید مجدد و احتمال انتخاب برند برای مدت طولانی استفاده می­نمایند. (Yi & La, 2004) در حالی که وفاداری نگرشی توسط ترجیح یک برند به سایر برندها و تعهد احساسی عملیاتی می­ شود و ‌بنابرین‏ با قصد خرید مجدد، مقاومت در برابر سایر برندها و نیت انجام بازاریابی دهان به دهان اندازه ­گیری می­ شود. (Xiaoyu, Zhenquan, & Kenneth, 2008)

بر اساس رویکرد رفتاری، وفاداری مشتریان به عنوان یک رفتار تعریف می­ شود. شاخص­ های عملیاتی این رویکرد عبارتند از: سهم خرید، تداوم خرید و مواردی از این قبیل. از سویی دیگر در رویکرد نگرشی، وفاداری نگرشی به عنوان یک نگرش تعریف شده است و شاخص­ های عملیاتی آن عبارتند از: رجحان قصد خرید و تقدم عرضه کننده. (اعرابی و ورزشکار, ۱۳۸۲)

‌می‌توان اظهار داشت وفاداری با سه عنصر زیر همراه است:

– عنصر رفتاری مشتری که همان تکرار عمل خرید است.

– عنصر نگرشی مشتری که همان تعهد و اطمینان مشتری است.

– عنصر در دسترس بودن که با گزینه­ های زیاد برای انتخاب و انجام عمل خرید همراه است.

رویکرد نگرشی به سه قسمت مجزا تقسیم می­ شود:

– وفاداری شناختی: به رفتار مشتری منجر شده و به باور مشتری مربوط می­ شود.

– وفاداری احساسی: به تعهد و اعتماد مشتری منجر شده و به احساس وی مربوط می­گردد.

– وفاداری کنشی: به قصد مشتری برای انجام عمل خرید درآینده مربوط می­ شود. (Carolyn, 2002)

مشتریانی که احساس ‌می‌کنند که از یک محصول یا خدمت، ارزش کسب ‌می‌کنند، وفاداری­شان گسترش می­یابد. وفاداری، در جای خود، حافظه­ای را که به منافع مشترک بالاتر تبدیل می­ شود، پرورش می­دهد. از بعد نگرشی، وفاداری برند به عنوان گرایش به سوی وفادار شدن به یک نام اصلی، که با بهره گرفتن از نیت خرید آن برند در نخستین انتخاب بیان می­گردد، تعریف شده است. با بهره گرفتن از دیگاه رفتاری، وفاداری به برند به عنوان وفاداری واقعی مصرف کننده به یک برند ‌می‌باشد ولی با بهره گرفتن از دیدگاه نگرشی نیت برای وفاداری به یک برند ‌می‌باشد. (Ball & et al, 2004)

کاسرز[۵۵] و همکاران(۲۰۰۷) تأکید می­نمایند: نگرش در هنگام خرید مهم است زیرا رفتار را هدایت می­ نماید، در حالی که در وفاداری رفتاری عوامل موقعیتی مثل در دسترس بودن، نقش تعیین کننده ­ای دارد. وفاداری واقعی علاوه بر خرید مکرر، یک تعهد واقعی نسبت به برند ایجاد می­ کند. وفاداری ممکن است هم نتیجه نگرش مورد وفاداری به یک برند و هم نتیجۀ مشتری دائمی بودن باشد. رفتارهای خرید مکرر به تنهایی نشان نمی­دهد که آیا مشتری به یک برند وفادار است یا خیر. وفاداری رفتاری بسیار ارزشمند است زیرا به معنی فروش است اما وفاداری نگرشی نیز بسیار ارزشمند است زیرا وفاداری رفتاری و نگرشی با یکدیگر مرتبط است، خریدهای مکرر منجر به تأثیر مثبت می­ شود که این تأثیر مثبت وفاداری ذهنی به همراه دارد. (Ball & et al, 2004)

وفاداری نگرشی تعهد طولانی مدت­تر مشتری به سازمان را نشان می­دهد و گرایش­های مشتری را خاطر نشان می­سازد. هرچند تعهد سازمانی در سطوح مؤثر و شناختی وقتی معنی پیدا می­ کند که به صورت خریدهای حقیقی نمود پیدا کند. ‌بنابرین‏ برای آشکار نمودن پتانسیل­های سازمان در تعیین و ادارۀ رابطۀ بین ادراکات مصرف کننده و وفاداری او ارزیابی هر دو وفاداری نگرشی و رفتاری در نظر گرفته می­ شود. (Anisimova, 2007)

به طور خلاصه تعریف رفتاری وفاداری، گرایش مشتریان به خرید تکراری در یک دوره زمانی است و می ­تواند عملاً تعریف شده و به ‌عنوان رفتار خرید تکراری اندازه ­گیری شود. با بهره گرفتن از این تعاریف، وفاداری به صورت عینی اندازه ­گیری می­ شود و این اندازه ­گیری دارای این مزیت است که برای وفاداری برندهای مختلف، تفاوت قائل می­ شود. اما محدودیت آن این است که محققان نمی ­توانند از قضاوت ذهنی به راحتی استفاده کنند و تشریح اینکه چگونه وفاداری به برند ایجاد می­ شود و چرا تغییر می­ کند، مشکل است.

‌در مورد وفاداری نگرشی نیز باید گفت، مشتریان نگرش مطلوبی به یک برند خاص دارند اما از آنجا که موقعیت­ها متفاوتند آن ها همیشه از آن برند خرید نمی­کنند. نگرش اثر زیادی روی رفتار دارد. ‌بنابرین‏ مفهوم وفاداری جدا از نگرشی که تمایل روانشناسانه به خریدهای تکراری را نشان می­دهد، در نظر گرفته نمی­ شود. نگرش مشتریان در ارتباط با ارزیابی برند مشخص شده مهم است زیرا خرید تکراری ‌به این معنی است که مشتریان آن برند را از میان گزینه­ های مختلف انتخاب ‌می‌کنند. به طور خلاصه، وفاداری مشتری در مفهوم نگرشی به ‌عنوان ترجیح مشتری یا تعهد روانشناسانه در نظر گرفته می­ شود و ‌بنابرین‏ به ‌عنوان نگرش مطلوب نسبت به برند خاص تعریف می­ شود و عملاً از طریق احتمال خرید آتی قابل اندازه ­گیری است. با این تعریف، ما می­توانیم فرایند تشکیل روانشناسانه آن را مجسم کنیم اما ‌در مورد اینکه نگرش مطلوب به یک برند خاص به رفتار واقعی تبدیل می­ شود یا نه تردید وجود دارد.

به هر حال، دیک و باسو (۱۹۹۴) رویکرد رفتاری و نگرشی را ترکیب کردند و سپس وفاداری برند را به ‌عنوان نگرش مطلوب و خرید تکراری مشتریان تعریف کردند، ‌بنابرین‏ آن مفهوم می ­تواند به طور جامع درک شود و آن ها بیان کردند که تعریف آن ها مطلوب بوده چون هر دو مفهوم قابل اندازه ­گیری هستند. نگرش مطلوب یا خرید تکراری به طور جداگانه شرایط لازم و کافی شاخص وفاداری برند نمی­تواند باشند و هر دو باید با هم در نظر گرفته شوند. (Yoo & Chang, 2005)

۲-۳-۷ رویکردهای وفاداری

برای بررسی و دسته­بندی انواع وفاداری رویکردهای متفاوتی وجود دارد که در اینجا به سه رویکرد اساسی زیر پرداخته می­ شود:

۱) رویکرد مگی[۵۶] ۱۹۹۹

۲) رویکرد الماس وفاداری (واکر و ناکس[۵۷] ۱۹۹۵)

۳) رویکرد C4 در وفاداری (دیک و باسو ۱۹۹۴)

1401/09/26

دانلود پروژه و پایان نامه – سئوالات تحقیق: – پایان نامه های کارشناسی ارشد

اهمیت و ضرورت پژوهش:

خانواده یک نظام اجتماعی و از ارکان جامعه را به نوعی کوچک‌ترین سلول اجتماعی می‌باشد که از مناسبات قانونی و شرعی بین زن و شوهر تشکیل می‌گردد و وظیفه والدین مراقبت از فرزندان و تربیت آن ها، برقراری ارتباطات سالم اعضای خانواده با هم و کمک به استقلال کودکان می‌باشد. از طرفی به اعتقاد جمعی از روان شناسان، مهمترین ابزار انسان برای رسیدن به سعادت خوشبختی عزت نفس می‌باشد. فقدان عزت نفس یا احساس مقاومت در تماس با دیگران خود را به صورت خجالت، شرمندگی، خود بینی اغراق آمیز و نیاز به خود نمایی و تمایل شدید به تمجید و تأکید دیگران بروز می‌دهد(فرهادی، ۱۳۸۴).

به اعتقاد برخی از روان شناسان، هنگام وجود احساس ناراحتی و فقدان شادمانی، عزت نفس افراد کاهش می‌یابد، به عبارت دیگر ، بین شادمانی و عزت نفس ارتباط علی متقابل وجود دارد.

تامین بهداشت همه افراد جامعه از مهم ترین مسایل اساسی هر کشور است، این امر در سه جنبه جسمانی، روانی و اجتماعی مورد ملاحظه قرار می‌گیرد، در صورتی که بعد روانی بهداشت به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد، فراوانی مشکلات روانی و رفتاری رو به فزونی خواهد گذاشت تا حدی که عوارض ناشی از بی توجهی به آن در ابعاد فردی و اجتماعی، خانوادگی و انسانی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اثرات سوء و غیر قابل جبران رادر پی خواهد گذاشت( نوابی نژاد،۱۳۷۶).

بدیهی است که بیماری روانی مخصوص یک قشر یا یک منطقه خاص نبوده و تمامی طبقات جامعه را در بر می‌گیرد و هیچ انسانی از فشار روانی و اجتماعی مصون نیست و به طور کلی باید گفت وجود یک بیماری روانی به کار و اقتصاد خانواده لطمه وارد می‌کند، در آمد سرانه را کاهش می‌دهد و رفاه و نشاط فردی را از اعضای خانواده سلب می‌کند و با تخریب وضایع کردن نیروی انسانی، در اقتصاد واجتماع تاثیر عمیق و سوء بر جای می‌گذارد. به همین دلیل بهداشت روان در اغلب کشورها در رأس برنامه برنامه ملی و بهداشت همگانی قرار دارد(میلانی فر، ۱۳۸۵).

حضور یک کودک استثنایی در خانواده فشار روانی زیادی بر والدین و اعضای خانواده وارد می‌کند و می‌تواند سلامت روان آنان را به مخاطره اندازد.

بسیار حائز اهمیت است که والدین کودکان دارای نیازهای ویژه با نوع احساسات خود در برخورد با کودکان آشنا شوند. برای سازش با کودک خود نیاز دارند که احساس نسبتاً خوبی ‌در مورد خود پیدا کنند. زندگی، ازدواج وکار والدین این گونه کودکان ایجاب می‌کند تا حدی رضایتمندی را احساس کنند، ممکن است با توجه ‌به این واقعیت که کودکی ناتوان دارند احساس غم وناراحتی کنند، اما نیازی نیست که کل زندگی آن ها را هاله ای از غم فرا گیرد(مفیدی، ۱۳۷۶).

اسکینر[۱۰]۱ اظهار می‌دارد که سلامت روانی و انسان سالم به معادل با رفتار منطبق با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی بامشکل روبرو شود ازطریق شیوه اصلاح رفتار برای بهبود و بهنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش به طور متناوب استفاده می جوید تا وقتی که به هنجار مورد پذیرش اجتماع برسد، به علاوه انسان سالم بایستی آزاد بودن خودش را نوعی توهم پندارد و بداند که رفتار او تابعی ازمحیط می‌باشد و هر رفتار توسط حدودی از عوامل محیطی مشخص گردد. انسان سالم کسی است که از تأیید ات اجتماعی بیشتری به خاطر رفتارهای متناسب از عوامل متناسب از دیدگاه اسکنیر این باشد که انسان بایستی از علم، به برای پیش‌بینی بلکه برای تسلط بر محیط خودش استفاده کند. ‌بنابرین‏ فرد سالم کسی است که بتواند با هر روش بیشتری از اصول علمی استفاده کند و به نتایج سودمندانه تری برسد و مفاهیم ذهنی مثل امیال، هدفمندی، غایت نگری و غیره را کنار بگذارد.

رفتار و ویژگی‌های شخصیتی والدین تحت تاثیر رویدادهایی است که در سال‌های زندگی برای آن ها اتفاق می افتد از این رو برای درک فرایندهای روانی آن ها یعنی ادارک، الگوهای تفکر، انگیزه ها، هیجان‌ها تعارض‌ها و شیوه های مقابله با آن بایستی بدانیم که این فرایندها از کجا سرچشمه می گیرند و چگونه با گذشت زمان تغییر می‌کنند.

واکنش همه والدین در مقابل معلولیت فرزندشان یکسان نیست، ولی به طور کلی می توان پذیرفت که قریب به اتفاق والدین این گونه کودکان در مقابل معولیت های فرزندشان به نحوی واکنش نامطلوب ازخود بروز می‌دهند که نوع و میزان این عکس العمل ها با توجه به جنبه‌های شخصیتی آن ها، زمان بروز واکنش و … با یکدیگر متفاوت می‌باشد، لذا تمام والدین احتیاج به نوعی کمک دارند تا بتواند ابتدا به طور کامل با مشکلاتشان را با افراد متخصص داشته باشند و از این مهم جز با آگاهی و اطلاع دقیق و مستدل از مسائل و مشکلات والدین دارای فرزند معمول و بررسی وضعیت روانشناختی والدین مسیر نمی گردد با توجه به اینکه وضعیت روانشناختی والدین به طور مستقیم و غیر مستقیم بر شکل گیری رفتار کودکان و مناسبات اجتماعی خویش تاثیر اساسی دارد بسیار حایز اهمیت خواهد بود که بدانیم که والدین این کودکان دارای چه ویژگی‌های شخصیتی بوده و چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند تا از این رهگذر داده های دقیق تری جهت استفاده از روش های مشاوره و توانبخشی و درمان فراهم آورده و زمینه‌های لازم جهت اقدامات خاص و اساسی در ابعاد مشاوره، انجمن اولیاء و مربیان، کودکان استثنایی،آموزش خانواده و …. فراهم گردد.

نتایج این پژوهش می‌تواند برای والدین، مربیان و….که مسئول تعلیم و تربیت کودکان هستند الهام بخش باشد یا به احساسات و نیازهای کودکان توجه نموده و در زمینه ی کمک به عزت نفس و سلامت روانی و همچنین بهزیستی روانشناختی و همچنین خود شکوفایی والدین گام بردارد.

علاوه براین نتایجی این نوع تحقیقات می‌تواند راهگشایی باشد برای پژوهشگران و دانشجویان روانشناسی که در این زمینه به تحقیق خواهند پرداخت.

اهداف پژوهش:

هدف کلی پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روان شناختی والدین کودکان عادی و کودکان مرزی می‌باشد.

اهداف جزئی:

۱- تعیین رابطه بین عزت نفس با بهزیستی روانشناختی در بین والدین کودکان عادی و مرزی.

۲- تعیین رابطه بین سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی در بین والدین کودکان عادی و مرزی.

۳- مقایسه بهزیستی روانشناختی در بین والدین کودکان عادی و مرزی.

۴- مقایسه عزت نفس در بین والدین کودکان عادی و مرزی.

۵- مقایسه سلامت روان در بین والدین کودکان عادی و مرزی.

۶- مقایسه بهزیستی روانشناختی با توجه به ویژگی‌های جمعیت شناختی پاسخگویان مانند: جنس، سن، میزان تحصیلات و غیره.

سئوالات تحقیق:

۱-آیا بین عزت نفس و بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و مرزی رابطه وجود دارد؟

۲-آیا بین سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و مرزی رابطه وجود دارد؟

۳- آیا تفاوت معنی داری بین بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی با مرزی وجود دارد؟

۴- آیا عزت نفس در بین والدین کودکان عادی با مرزی متفاوت است؟

۵- آیا سلامت روان در بین والدین کودکان عادی با مرزی متفاوت است؟

1401/09/26

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۶ نظریه های مطرح در زمینه ی حاکمیت شرکتی – 8

بررسی کلی تعاریف متعدد از حاکمیت شرکتی نشان می‌دهد که مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ جوهره وجودی حاکمیت شرکتی بوده، هدف نهایی آن دستیابی به چهار ویژگی مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌، شفافیت، عدالت (انصاف) و رعایت حقوق ذی نفعان است. درحقیقت، می توان گفت که مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌، شاه بیت هدف های حاکمیت شرکتی است. با ‌پاسخ‌گویی‌ مناسب شرکت‌ها، سه هدف دیگر (شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذی نفعان) حاصل می شود (حساس یگانه، ۱۳۸۵، ص۳۶). در بسیاری از متون علمی مکررا ‌به این نکته اشاره شده است. همچنان که جلالی (۱۳۸۷) نیز در مقاله ی خود ‌به این موضوع اشاره می‌کند: استقرار مناسب سازوکارهای حاکمیت شرکتی، اقدامی اساسی برای استفاده بهینه از منابع، ارتقای ‌پاسخ‌گویی‌، شفافیت، رعایت انصاف و حقوق همه ی ذینفعان شرکت هاست. با توجه به مطالب گفته شده در می یابیم وظیفه ی مهم مدیران شرکت ها رعایت اصول شفافیت، درستکاری و به ویژه پاسخ‌گویی است؛ بدین سبب ارتقا و بهبود سیستم اطلاعاتی شرکت ها در جهت ‌پاسخ‌گویی‌ به کلیه ی ذینفعان از اهداف مهم حاکمیت شرکتی به شمار می رود.

به عقیده ی صاحب نظران ‌پاسخ‌گویی‌ انواع و اشکال متفاوتی دارد و می توان این موضوع را از جنبه‌های گوناگونی بررسی و اعمال نمود. از جمله ی این اشکال می توان به ‌پاسخ‌گویی‌ سیاسی، قانونی، اجرایی، اجتماعی و حرفه ای اشاره کرد. در سیستم حاکمیت شرکتی اغلب شیوه ی ‌پاسخ‌گویی‌، اجتماعی در نظر گرفته می شود. البته دامنه و مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ در بعضی از تعاریف، مسئولیت ‌کمتر و گروه محدودتری از ذینفعان را شامل می شود و در بعضی، مسئولیت وسیع تر و ‌پاسخ‌گویی‌ در قبال همه ی ذینفعان شرکت را دربر می‌گیرد.

۲-۴ اصول حاکمیت شرکتی

اصول حاکیت شرکتی موجود، توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی اقتصادی OECD)) در سال ۲۰۰۳ بررسی و تدوین شد. این سازمان در سال ۲۰۰۴ نسخه بازبینی شده ی اصول حاکمیت شرکتی را منتشر نمود، که شش حوزه‌ ی اساسی را در بر می‌گیرد. لازم به ذکر است در تدوین این اصول با نهادها، شرکت ها و دولت های مختلف مشاوره شده است. هدف از برقراری این اصول کمک به کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و سایر کشورها در بهبود و ارزیابی چارچوب قانونی و سازمانی حاکمیت شرکتی و فراهم کردن رهنمودها و پیشنهادهایی برای بورسهای اوراق بهادار، سرمایه گذاران، شرکت‌ها و سایر گروه هاست که نقشی در فرایند توسعه حاکمیت شرکتی مناسب دارند (کاشانی پور و رسائیان، ۱۳۸۸، ص۸۷).

خلاصه ای از اصول حاکمیت شرکتی در ذیل آورده شده است:

    • تامین مبنایی برای اجرای مؤثر اصول حاکمیت شرکتی (اصول حاکمیت شرکتی باید در جهتی اجرا شود که به شفافیت و کارایی بازارها کمک نماید. این اصول باید با قوانین و مقررات سازگار باشد. همچنین مسئولیت‌های قانون‌گذار، مدیران و دستگاه‌های اجرایی مشخص و تفکیک شده باشد).

    • حمایت از حقوق سهام‌داران (خرد و عمده) و کارکردهای اصلی مالکیتی.

    • رفتار یکسان با کلیه ی سهام‌داران (اصول حاکمیت شرکتی باید برخوردی منصفانه و عادلانه نسبت به همه ی سهام‌داران خرد و عمده اعم از داخلی و خارجی داشته باشد).

    • نقش ذینفعان در حاکمیت شرکتی (اصول حاکمیت شرکتی می بایست به کلیه ی حقوق ذینفعان که ‌بر اساس قوانین یا مبانی دیگر برقرار شده است، شرکت توجه نماید).

    • افشا و شفافیت اطلاعات شرکت ها (شرکت‌ها باید اطلاعات موردنیاز ذینفعان را که با مسئولیت‌‌های هیئت مدیره، مدیریت اجرایی، عملکرد شرکت، وضعیت مالی، ساختار مالکیت و مرتبط است؛ به صورت شفاف، متعادل و مهم تر از همه به موقع افشا نمایند. ‌به این دلیل که اطمینان حاصل شود تمام ذینفعان به اطلاعات شفاف دسترسی دارند).

  • نقش و مسئولیت‌های هیئت مدیره ( در این بخش به ضرورت مشخص شدن نحوه ‌پاسخ‌گویی‌ هیئت مدیره به شرکت و سهام‌داران و توسعه ی ابزارهای کنترلی مانند کنترل‌های داخلی، حسابرسی داخلی و حسابرسی مستقل اشاره شد). [۵]

۲-۵ نظام های حاکمیت شرکتی

صاحب‌نظران طبقه بندی های متفاوتی از نظام های حاکمیت شرکتی را بر اساس روابط میان مدیریت و مالکان شرکت ها و البته درجه ی کنترل شرکت توسط هرکدام از آن ها ارائه نموده اند. هرکدام از طبقه بندی های نظام حاکمیت شرکتی جنبه‌های خاصی از موضوع حاکمیت شرکتی را به عنوان معیار طبقه بندی در نظر گرفتند. از متداول‌ترین و بهترین نوع طبقه بندی ها، طبقه‌بندی نظام حاکمیت شرکتی به نظام های درون‌سازمانی و برون‌سازمانی است. اغلب نظام های حاکمیت شرکتی، میان این دو گروه قرار می‌گیرند. البته این نکته نیز حائز اهمیت است که در تعیین نوع نظام حاکمیت شرکتی در هر کشور، تناسب آن را با عوامل داخلی وخارجی مرتبط با آن کشور، در نظر خواهند گرفت.

۲-۵-۱ نظام های درون سازمانی

حاکمیت شرکتی درون سازمانی، نظامی است که در آن شرکت های فهرست بندی شده یک کشور تحت مالکیت و کنترل تعداد کمی سهام‌داران اصلی هستند. این سهام‌داران ممکن است که اعضای خانواده مؤسس(بنیان‌گذار) یا گروه کوچکی از سهام‌داران مانند بانک های اعتبار دهنده، شرکت های دیگر یا دولت باشند. به نظام های درون سازمانی به دلیل روابط نزدیک رایج میان شرکت ها و سهام‌داران عمده آن ها، نظام های رابطه ای نیز گفته می شود.(کاشانی پور و رسائیان، ۱۳۸۸، ص۷۷). البته روابط نزدیک میان شرکت ها و سهام‌داران از معایب و مزایای این نظام به شمار می رود. از معایب است، به دلیل این که تفکیک مدیران از سهام‌داران تا حدودی دشوار می‌باشد و معاملات شفافیت لازم را ندارد. همچنین، از مزایای نظام درون سازمانی حاکمیت شرکتی به شمار می رود؛ چون موجب کاهش هزینه های نمایندگی خواهد شد.

۲-۵-۲ نظام های برون سازمانی

برخلاف نظام حاکمیت شرکتی درون سازمانی که مالکیت و مدیریت در دست تعداد کمی از افراد قرار داشت، در نظام برون سازمانی مالکیت متعلق به تعداد زیادی سهامدار می‌باشد. همچنین مدیریت از مالکیت تفکیک شده است. اگرچه در نظام های برون‌سازمانی حاکمیت شرکتی، هدایت و کنترل شرکت‌ها بر عهده ی مدیران می‌باشند، اما سهام‌داران نیز به صورت غیرمستقیم بر فعالیت های مدیران و عملیات شرکت کنترل و نظارت دارند. اما در این نظام دامنه ی نظارت و کنترل سهام‌داران نسبت به کنترلی که در نظام های درون سازمانی داشتند، محدودتر می‌باشد. لازم به ذکر است که در نظام های برون سازمانی حاکمیت شرکتی، اهداف شرکت ها در جهت تامین منافع سهام‌داران خواهد بود.

۲-۶ نظریه های مطرح در زمینه ی حاکمیت شرکتی

در قرن اخیر بسیاری از صاحب نظران حسابداری در زمینه ی حاکمیت شرکتی دیدگاه ها و نظریه های گوناگونی مطرح کردند. در این جا ما از میان نظریه های مختلف راجع به موضوع حاکمیت شرکتی به سه نظریه ی نمایندگی، معاملات و ذینفعان اشاره می‌کنیم. هریک از این نظریه ها بر جنبه هایی از موضوع حاکمیت شرکتی تأکید می‌کنند. تفاوت این نظریات ناشی از تفاوت در نوع نگاهی است که به موضوع حاکمیت حاکمیت شرکتی شده است. برخی از نظریه های مطرح در زمینه ی حاکمیت شرکتی عبارتند از: نظریه ی نمایندگی، نظریه ی ذینفعان، نظریه ی انتخاب استراتژیک، نظریه ی قانون گرایی، نظریه ی وابستگی منافع و نظریه ی هزینه ی معاملات.

۲-۶-۱ نظریه ی نمایندگی

1 ... 30 31 32 ...33 ... 35 ...37 ...38 39 40 ... 229