پایان نامه تعیین ارتباط بین نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام و افشای کافی در صورتهای مالی
گزارش هیأت مدیره
صورتهای مالی اساسی همراه با یادداشتها، صورتهای مکمل و گزارش حسابرس مستقل مجموعاً گزارش مالی را تشکیل میدهد. کلیه اطلاعات مالی مربوط و بااهمیت باید در گزارش مالی منعکس و افشا شود.
با این وجود انواع مشخصی از اطلاعات را میتوان از طریق گزارش هیأت مدیره که بخشی از گزارش سالانه واحد تجاری است، ارائه نمود. این نوع اطلاعات به شرح زیر میباشد:
الف) رویدادها و تغییرات غیر مالی طی سال که مؤثر بر عملیات واحد تجاری است.
ب) پیشبینیهای مربوط به آینده صنعت و اقتصاد و نقش واحد تجاری در ارتباط با آن.
ج) برنامههای توسعه و تغییر در عملیات دورههای آتی.
د) میزان و اثر مورد انتظار از مخارج سرمایهای جاری و آتی و کوششهای تحقیقاتی.
رویدادها و تغییرات غیر مالی در مورد الف از موارد زیر ناشی میشود:
- تغییرات در سطوح بالای مدیریت و سیاستهای عمده واحد تجاری.
- بهبود اساسی در تکنولوژی واحد تجاری و ابداعات و اختراعات جدید در صنعت مربوطه.
- تغییرات در روند تقاضا برای محصولات واحد تجاری و تغییرات در قیمتهای عوامل اساسی تولید.
- رویدادهایی نظیر جنگ، سوانح طبیعی و جریانات سیاسی که ممکن است اثر بااهمیتی بر عملیات آتی واحد تجاری داشته باشد(هندریکسون،۱۹۹۳،۸۵۴) [۱].
با این وجود چنانچه احتمال برود هر یک از رویدادها و تغییرات غیر مالی مزبور اثر بااهمیتی بر ارزیابی دارایی یا بدهیها در پایان دوره مالی یا بر درآمدهای آتی میگذارد، به جای انعکاس در گزارش هیأت مدیره باید در صورتهای مالی و یادداشتهای همراه صورتهای مزبور، گزارش شود.
۵-۴ -۲- خصوصیات کیفی مرتبط با ارائه اطلاعات چگونه باشد؟
خصوصیات کیفی به خصوصیاتی اطلاق میشود که موجب میگردد اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی برای استفاده کنندگان در راستای ارزیابی وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری مفید واقع شود.
خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با ارائه اطلاعات قابل مقایسه بودن و قابل فهم بودن است. حتی اگر اطلاعات مربوط و قابل اتکا باشد، مفید بودن آن در صورت قابل مقایسه نبودن و قابل فهم نبودن دچار محدودیت خواهد بود (کمیته فنی سازمان حسابرسی، ۱۳۸۰، ص ۴۵۱)۲.
[۱] . Hendrickson, 1993, p.851.854
سوالات یا اهداف پایان نامه :
۱ اهداف تحقیق
هدف اصلی در این تحقیق کمک به تدوین استانداردهای افشا در ایران باتوجه به ویژگیهای نسبت فعالیت شرکتها میباشد زیرا اگر بین نسبتهایی که در بالا اشاره شد با افشای کافی در صورتهای مالی رابطه سیستماتیک وجود داشته باشد، میتوان نتیجه گرفت که تفاوت در میزان افشا در صورتهای مالی سالانه، ناشی از تفاوت در نسبتهای فعالیت (شاخصهای بکارگیری داراییها) شرکتها است. از این رو در تدوین استانداردهای حسابداری باید افشا لحاظ گردد. از طرفی استفاده کنندگان از صورتهای مالی تمایل دارند به اطلاعات صورتهای مالی بنا بر اصل افشا یعنی حداقل افشاهای مورد نیاز (افشای کافی) دسترسی داشته باشند. چه معیاری میتواند مبنای میزان افشای کافی در صورتهای مالی باشد؟ آیا متغیرهای مختلف برای برآورد سطح افشا توانایی یکسانی دارند؟ و آیا یکی از آنها نسبت به سایر متغیرها برتری فاحشی دارد؟
با توجه به مطالب پیش گفته در این تحقیق ۴ هدف اصلی را در نظر گرفتهایم که به شرح ذیلاند:
- آیا نسبت فروش به سرمایه در گردش با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
- آیا نسبت فروش به داراییهای ثابت با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
- آیا نسبت فروش به کل داراییها با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
- آیا نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟