رابطه بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی-پایان نامه حسابداری
۱ مقدمه
ایجاد و توسعه روز افزون مؤسسات بزرگ تولیدی و بازرگانی از خصوصیات بارز عصر ما است. وجود اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه رکن اصلی پاسخگویی وتصمیم گیری های اقتصادی آگاهانه است. صاحبان سرمایه، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان برای تصمیم گیری در زمینه خرید، فروش و نگهداری سهام، اعطای وام و دیگر تصمیم های اقتصادی مهم به اطلاعات مالی مربوط و قابل فهم نیاز دارند. اطلاعات مالی و گزارشگری سالیانه یک واحد انتفاعی، جزء اساسی ترین اطلاعاتی هستند که شالوده بسیاری از تصمیم گیری های سرمایه گذاران و قضاوت های استفاده کنندگان را تشکیل می دهند. نقش اصلی گزارشگری مالی، انتقال اثربخش اطلاعات به افراد برون سازمانی به روشی معتبر و به موقع است، که این امر در سایه شفافیت گزارشگری و افشا با کیفیت اطلاعات مالی تحقق می یابد. مرور مطالعات گذشته نشان می دهد شفافیت و کیفیت افشای اطلاعات مالی واحدهای اقتصادی ، تاثیرات مهمی بر استراتژی های سرمایه گذاران گذاشته است.
در این تحقیق ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران بررسی می شود. در این فصل از تحقیق تلاش شده است که کلیات تحقیق شامل مسأله، هدف، فرضیه ها و روش تحقیق، جامعه آماری و واژگان کلیدی تحقیق ارائه گردد.
سوالات یا اهداف پایان نامه :
۱ اهداف تحقیق
هدف اصلی در این تحقیق کمک به تدوین استانداردهای افشا در ایران باتوجه به ویژگیهای نسبت فعالیت شرکتها میباشد زیرا اگر بین نسبتهایی که در بالا اشاره شد با افشای کافی در صورتهای مالی رابطه سیستماتیک وجود داشته باشد، میتوان نتیجه گرفت که تفاوت در میزان افشا در صورتهای مالی سالانه، ناشی از تفاوت در نسبتهای فعالیت (شاخصهای بکارگیری داراییها) شرکتها است. از این رو در تدوین استانداردهای حسابداری باید افشا لحاظ گردد. از طرفی استفاده کنندگان از صورتهای مالی تمایل دارند به اطلاعات صورتهای مالی بنا بر اصل افشا یعنی حداقل افشاهای مورد نیاز (افشای کافی) دسترسی داشته باشند. چه معیاری میتواند مبنای میزان افشای کافی در صورتهای مالی باشد؟ آیا متغیرهای مختلف برای برآورد سطح افشا توانایی یکسانی دارند؟ و آیا یکی از آنها نسبت به سایر متغیرها برتری فاحشی دارد؟
با توجه به مطالب پیش گفته در این تحقیق ۴ هدف اصلی را در نظر گرفتهایم که به شرح ذیلاند:
- آیا نسبت فروش به سرمایه در گردش با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
- آیا نسبت فروش به داراییهای ثابت با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
- آیا نسبت فروش به کل داراییها با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
- آیا نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟