1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۱۲- روان شناسی رشد شخصیّت: – پایان نامه های کارشناسی ارشد

هر یک از این سه شیوه معرفت می‏تواند به عنوان محک دو شیوه دیگر مطرح باشد. چیزی که بر اساس استدلال، معقول به نظر می‏رسد، ممکن است به قدری شهود را جریحه‏دار سازد که ایجاد محدودیت‌هایی را در فروض عقلی پیشنهاد کند و چیزی که از نظر تجربی واضح به نظر می‏رسد ممکن است هنگامی که مورد مداقّه عقلی قرار گیرد، امری متناقض از کار در آید و این امر ممکن است نسبت به تفسیر نامعقول و نادرست از اطلاعات، به ما هشدار دهد. در مراحل اولیّه، حوزه‏ای همانند شخصیت‏شناس، هیچ ‌شاه‌راهی به سوی حقیقت ندارد، بلکه سه راه پرپیچ و خمی است که همه آن ها را باید پیمود، تا در باب اسرار این عرصه کار بهتری انجام شود. به هر حال باید تصدیق کنید که این سه شیوه دانستن توسط نظریه‏پردازان شخصیت به کار می ‏رود. به طور حتم مراحل نخستین تنظیم نظریه به مانند هر فعّالیت خلاّق دیگر به لحاظ ماهوی شهودی است، آنهم بر اساس مبانی‏ای که به هیچ وجه صرفا عقلی یا تجربی نیستند. نظریه‏پرداز در ابتدا «حدسی» دارد و از آن تبعیت می ‏کند و این خود یک معرفت شهودی است. نظریه ها نشانی از شهود دارند تا هنگامی که به حدّ قابل توجهی از معقول بودن برسند. امّا نظریه‏پردازی اولیّه هرچقدر شهودی باشد، شخصیت ‏شناس وظیفه تنظیم دیدگاه هایی واضح را بر حسب سلسله‏ای از مفروضاتی که تجارب همگانی آن ها را توجیه می ‏کند، می‏پذیرد، که از این مفروضات قضایای نظری عمده گنظریه” استنتاج شود. سرمایه ‏گذاری آشکار شخصیت شناسان در دفاع از این قضایا و تحقیرِگاه و بیگاهشان نسبت به شواهد تجربی از التزام گاهی شخصیت‏ شناس بیش از این تجربه گراست؛ قطعا او ‌به این معیار معتقد است که چیزی که نتواند مورد تأیید نوعی از شواهدتجربی واقع شود، استحقاق درج در نظریه شخصیت را ندارد؛ اما در میان روانشاسان، شخصیت ‏شناسان کمتر بر انکار شهود و ردّ هر گونه مفروضی که صرفا مورد حمایت عقل است، اصرار می‏ورزند. برعکس شخصیت‏ شناسان معرفت عقلی و شهودی را در نظریه ‏پردازی روا می‏دارند، در عین حال که ضرورت اعتماد برتجربه گرایی را هرگاه مردّد باشند می‏پذیرند. این جامعیت و عدم شکاکیت، موجب احترام شخصیت شناسان در بین روانشناسان نشده است فقط توان مفهوم سازی و اشتیاقِ پرداختن به مسائل پیچیده را امکان پذیر ساخته است (کریمی، ۱۳۸۴).

۲-۱۱- هسته و پوسته شخصیت:

اصل عمده تنظیم عبارت است از: تمایزی اساسی میان هسته و پوسته شخصیت. در نظریه های شخصیت متعارف این است که دو نوع گزاره بیان می‏ کنند:نوع اوّل: ناظر است به آنچه که هسته شخصیت ‏نام دارد. این نوع، اموری را که مشترک میان همه انسان‌ها است تصویر می ‏کند و اوصاف ذاتی انسان‌ها را برملا می‏ سازد. این ویژگی‌های مشترک در روند زندگی تغییر نمی‏کنند و تأثیر گسترده نافذی بر رفتار اِعمال می‏ کنند. امّا نظریه‏ پردازان همچنین تمایل دارند که گزاره‏ هایی درباب اوصاف ملموس تر شخصیت که به آسانی در رفتار مشاهده می ‏شوند، بیان کنند. این اوصاف را پوسته شخصیت می‏نامیم. این ها عموما اکتسابی ‏اند، نه فطری، و هر یک تأثیر نسبتا محدودی بر رفتار دارند. نظریه‏ پردازان آن ها را عمدتاً برای تبیین تفاوت‌های میان افراد به کار می‏برند (شاملو، ۱۳۸۲). در نظریه‏ پردازی هسته‏ای، شخصیت شناس گزاره‏ای اصلی درباره جهت‏یابی، هدف و کارکرد کلّی زندگی انسان بیان می ‏کند. این گزاره به شکل اصل موضوع گرفتن یک یا شاید دو گرایش هسته‏ ای است، مانند این فرض که هر رفتار متشکل از کوششی برای به فعلیت رساندن استعدادهای ذاتی شخص است. نظریه‏پردازای هسته‏ای «خصلتهای هسته‏ای» یا ساختارهای شخصیتی را نیز که در گرایش هسته‏ ای است در بردارد. ‌در مورد گرایش به «‌فعلیت رساندن»، خصلتهای هسته‏ای آن را می‏توان بالقوگی های فطری مانند غریزه جنسی یا پرخاشگری دانست.یکی از شیوه‏ هایی که در سطح پوسته شخصیت، نظریه‏ پرداز گزاره‏ای بیان می ‏کند، این است که تعدادی از خصلتهای پوسته‏ای را که صرفا با بخشی از رفتار مرتبطند، اصل موضوع قرار دهد. برای مثال: «نیاز به موفقیت» خصلتی پوسته‏ای است که صرفا ناظر است به رفتار رقابت طلبانه در زمینه‏ای که امکان موفقیت و شکست در آن هست. کارکرد خصلتهای پوسته‏ای این است که فهم تفاوت‌های میان افراد را ممکن می‏ سازد. نظریه ‏پردازان در تعداد خصلتهای پوسته‏ای که به عنوان اصل موضوع فرض می‏ کنند با یکدیگر اختلاف نظر دارند، هرچه تعداد آن ها بیشتر باشد توجه بیشتری به تفاوت‌های خردی نشان داده می‏ شود. این ‌خصلت‌ها خردترین و متجانس ترین عناصر تبیینی است که نظریه‏ پرداز امکان وجود آن ها را باور دارد. افراد بسیاری اصطلاح ویژگی را برای آنچه توصیف کردم به‏ کار می‏برند؛ امّا من از این اصطلاح اجتناب می‏کنم (شولتز، ۱۳۸۴).

اصطلاح سنخ مفهوم وسیعتر و ‌‌عام‌تری است که آن هم در نظریه ‏پردازی پوسته‏ای به‏ کار برده می‏ شود. هر سنخ شامل تعدادی از خصلتهای پوسته‏ ای است که در درون واحدهای بزرگتری انتظام می‏یابند که با شیوه‏ های زندگی‏ای که معمولاً با آن ها مواجهیم مرتبطند. گاهی شخصیت‏ شناس، یک سنخ ‏شناسی یا طبقه ‏بندی جامع سنخها را پیشنهاد می ‏کند که بیان جامعی از سبک‌های مختلف ممکن زندگی می‏ باشد. معمولاً یک یا چند سنخ به عنوان شیوه‏ های آرمانی زندگی در نظر گرفته می‏ شود در حالی که سایر شیوه ‏ها غیر آرمانی تلقی می ‏شوند. اعتقاد بر این است که سنخهایی غیر آرمانی یا زمینه‌های آسیب‏ شناسی روانی، یا انواع بالفعل آسیب‏ شناسی روانی‏ اند. شکاف بین هسته و پوسته شخصیت، در گزاره ناظر به رشدپرمی‏شود. در آغاز، گرایش‌ها و خصلتهای هسته‏ای در تعامل با سایر اشخاص (مثلاً خانواده، غریبه‏ها) و نهادهای اجتماعی (مثلاً قوانین، مدارس) آشکار می ‏شوند. تجربه حاصل ـ پاداش، کیفر، آگاهی ـ در خصلتهامراجعه شود و سنخهای پوسته‏ای تبلور می‏یابند. معمولاً سنخ شخصیتی هر کس، کارکرد نوعِ خاص محیط خانوادگی که او در آن رشد یافته است تلقی می‏ شود و بهترین شرایط مربوط به رشد به سخنهای شخصیتی آرمانی می‏انجامد. شخصیت‏ شناس قائل است که بهترین سبک زندگی ، سنخ آرمانی آن است که هدف کلّی زندگی انسانی را آن گونه که در نظریه خاصی بیان می‏ شود، بیش از هر سبک دیگر تحقق بخشد (شاملو، ۱۳۸۲)

۲-۱۲- روان شناسی رشد شخصیّت:

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ادراک و مهارت های ادراکی – حرکتی چیست ؟ – پایان نامه های کارشناسی ارشد

نیوول کپارت به آموزش مهارت های ادراکی – حرکتی[۱۶] دانش آموزان با مشکلات یادگیری پرداخت . او این مهارت ها را به کودکان با آسیب مغزی و هوش بهنجار نیز آموزش داد . او ویژگی ها و نیازهای آموزشی آن ها و وجه تمایز آن با کودکان بدون آسیب مغزی را توصیف نمود . به نظر کپارت چگونگی رشد ادراکی و حرکتی فرد ، پایه و اساس یادگیری مفهومی ، زبان و رفتار را تشکیل می‌دهد . به نظر او ، رشد حرکتی قبل از رشد ادراکی صورت می‌گیرد . اگر فردی نتواند سمت راست و چپ بدن خود را از هم تشخیص دهد در تمایز حروفی که از نظر جهت با یکدیگر تفاوت دارند با مشکل مواجه می شود . راچ و کپارت[۱۷] (۱۹۶۶) در یک زمینه یابی به شناسایی کودکانی پرداختند که در توانایی‌های ادراکی – حرکتی مربوط به اکتساب مهارت های تحصیلی در چارچوب آموزش عادی مشکل داشتند . سپس آن ها کودکان مشکل دار را با در نظر گرفتن اهدافی همچون موازنه[۱۸] و هماهنگی[۱۹] و کنترل حرکت چشم ، هماهنگی چشم و دست و ادراک دیداری آموزش دادند . از آنجایی که این کودکان نیازهای گیج کننده و متفاوتی داشتند ، کپارت آن ها را دیر آموز[۲۰] نامید و در یک طبقه مجزا قرار داد . به مفروضه های کپارت در زمینه آموزش دیداری – حرکتی انتقادهای بسیاری شده است ، ولی نباید فراموش کرد که او زمینه پژوهش های بسیاری را ‌در مورد رابطه میان رشد حرکتی- ادراکی و تحصیلی فراهم آورد (شکوهی یکتا ، ۱۳۸۵، ص۳۱) .

ماریان فراستیگ[۲۱] نیز فعالیت های بسیاری ‌در مورد آموزش افراد با ناتوانی یادگیری انجام داد . به نظر او مشکل در رشد ادراکی به مشکلات یادگیری منجر می شود و بیشترین یادگیری از طریق بینایی صورت می‌گیرد به همین دلیل نارسایی عصب شناختی ممکن است به بروز مشکلات یادگیری بسیاری بینجامد (فراستیگ و هورن[۲۲] ، ۱۹۶۴) .

فراستیگ و همکاران آزمونی را برای اندازه گیری رشد دیداری – ادراکی طراحی کردند و آن را «آزمون تحولی ادراک دیداری[۲۳]» نامیدند . یافته های آن ها دلالت بر این داشت که کودکان با آسیب عصب شناختی در سطوح خاصی از ادراک دیداری مشکل دارند . فراستیگ و هورن (۱۹۶۴) برنامه ای را برای آموزش «مهارت های حرکتی درشت» به افراد با نارسایی ادراکی طراحی کردند . آن ها اظهار کردند که این برنامه ها بر بهبود مهارت های تحصیلی تأثیر داشته اند . برنامه های فراستیگ تا سال ۱۹۷۰ در سطح گسترده ای استفاده می شد . لارسن و هامیل[۲۴] (۱۹۷۵) روایی آزمون فراستیگ را زیر سؤال بردند . البته فراستیگ همواره بر کاربرد توأم با احتیاط برنامه و آزمون خود تأکید کرده بود . به نظر او با بهره گرفتن از نمره های آزمون او به تنهایی نمی توان نیازهای آموزشی و ویژگی های کودکان را شناخت . او همچنین تفاسیر نادرست آزمون ها را مورد توجه قرار داده است و برنامه مناسب را بر عوامل متعددی نظیر آموزش فرد در گذشته ، محیط اجتماعی ، علایق ، توانایی ها ، نگرش ها ، خلق و خو و نقاط ضعف مبتنی دانسته است (فراستیگ ، ۱۹۶۷) .

نظریه پردازان ادراکی – حرکتی توجه خود را بر ادراک مختل شده و رشد حرکتی تأخیر یافته به عنوان علل احتمالی مشکلات یادگیری متمرکز کرده‌اند . در میان این گروه ، تأکید بر اختلالات حرکتی و ادراکی مبتنی بر مشکلات مغزی بود ، زیرا مشکلات مغزی و دستگاه عصبی مرکزی ، علت اصلی و اساسی دشواری های یادگیری تلقی می شد . تشخیص اینکه برخی کودکان که به آنان برچسب «عقب مانده» خورده بود ، در واقع به خوبی قادر به انجام برخی کارها بودند و در عین حال در انجام تکالیف مبتنی بر ادراک به طور کامل ناتوان بودند ، منجر به افزوده شدن برچسب ها در کوشش برای نشان دادن رابطۀ بین یادگیری مبتنی بر مغر و دشواری در دروس مدرسه ای شد . کودکانی که در رونویسی مطالب تختۀ سیاه کلاس دشواری داشتند ، یا کودکانی که اغلب حروف ، کلمات ، و اعداد را وارونه می نوشتند ، و نمی توانستند به درستی یک طرح هندسی را بازآفرینی کنند ، به عنوان کسانی قلمداد شدند که دارای دشواری های ادراکی – حرکتی هستند . برچسب هایی از قبیل آسیب دیدۀ مغزی ، اختلالات کارکرد دستگاه عصبی مرکزی ، و اختلال کارکرد جزیی مغز بین نظریه پردازان این گروه کاملاً رایج بود . این تأکید بر ادراک مبتنی بر مغز تأکید کنونی بر مشکلات یادگیری ناشی از وارونه کردن حروف یا کلمات ، و همین طور مشکلات یادگیری مبتنی بر دشواری هایی در نوشتن را توجیه می‌کند (کریمی ، ۱۳۸۷) .

ادراک و مهارت های ادراکی – حرکتی چیست ؟

«ادراک» ناظر است بر فرایندهای شناختی که به درون داد حسی نظم ، شکل و معنا می‌دهند . ادراک یک فرایند روان شناختی است که کنش اجرایی بر درون داد حسی دارد . «مهارت های ادراکی و حرکتی» به عنوان فعالیت های فیزیکی دارای هماهنگی در مهارت های حرکتی و ادراکی تعریف می‌شوند . برای مثال ، تکلیفی که از کودک ترسیم یک مربع را طلب می‌کند ، مستلزم توانایی درک ارتباطات بین خطوط مربع و فعالیت حرکتی هماهنگ در ترسیم شکل است . اغلب فعالیت های حرکتی و جسمانی نیازمند نوعی هماهنگی یا یکپارچه سازی این دو واکنش اند . مهارت های حرکتی ظریف[۲۵] و درشت[۲۶] بنیاد مهارت های ادراکی – حرکتی اند . مهارت های ادراکی – حرکتی بر پایه توانایی‌های اساسی ادراکی استوارند . به کودکی بیندیشیدکه با تعدادی بلوک در حال ساختن یک برج است . کودک باید بلوک ها را به شیوۀ سه بعدی ادراک کند و از مهارت های حرکتی ظریف و درشت برای دستکاری بلوک ها چنان استفاده نماید که بر روی یکدیگر قرار گیرند . برج باید ساختاری عمودی داشته باشد . برای تکمیل چنین تکلیفی کودک باید قادر به یکپارچه سازی مهارت های حرکتی ظریف و درشت باشد . در این زمینه مهارت های ادراکی – دیداری و مهارت های حرکتی ظریف باید در هم ادغام شوند (کله ، چان ؛ ترجمه ماهر ، ۱۳۷۲).

مؤلفه های ادراکی – حرکتی

فعالیت های حرکتی برحسب کیفیت های ادراکی- حرکتی که می بایست ارتقا یابند ، یعنی ؛ آگاهی فضایی ، آگاهی جهت یابی و آگاهی زمانی دسته بندی می‌شوند . در حقیقت فعالیت هایی طراحی شده که برای ارتقا این توانایی ها در برنامه های منظم تربیت بدنی مورد استفاده قرار می‌گیرد . اما نخستین هدف کسب مهارت‌های حرکتی به جای اکتساب ادراکی – حرکتی است . توسعه و پالایش جهان فضایی و جهان زمانی کودکان دو عامل اصلی در برنامه های آموزش ادراکی – حرکتی است به نظر می‌رسد در این مورد توافق عمومی وجود دارد . لیکن کیفیات ادراکی حرکتی زیر از جمله مهمترین آن ها به شمار می رود که بایستی در کودکان تقویت گردد :

الف)آگاهی بدنی

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۵-۳٫ عطف بماسبق نشدن قوانین کیفری در اسناد بین المللی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۵-۲٫ مبنای پذیرش عطف بماسبق نشدن قوانین کیفری

پیروان مکتب اصالت فرد که هـدف از تـشکیل‌ اجتماع و قـواعد حقوقی را حفظ آزادی‌های انسان و حقوق طبیعی او می‌دانند، معتقدند که قانون حاکمیت‌ مرهون‌ ارادهء عمومی‌ است و همه باید آن را محترم شمارند و این امر وقتی تحقق می‌یابد کـه قـانون به‌ طور صریح‌ یا ضمنی مورد قبول همگان قـرار گـرفته و دست کم به اطلاع‌ آنان‌ رسیده‌ باشد. نتیجهء منطقی وابسته بودن اعتبار قانون به آگاهی‌ اشخاص ممنوع بودن حکومت آن بر گـذشته اسـت.به هـمین جهت ‌‌قاعده«عدم‌ تأثیر قوانین نسبت به گذشته»یکی از اصول اساسی حکومت و ضـامن حفظ آزادی‌های‌ فردی در‌ برابر‌ تجاوز‌ قانون است.برعکس پیروان مکتب حقوق اجتماعی که جامعه را اصیل و حق را امتیاز اجتماعی می‌پندارند‌. بـرای فـرد در بـرابر اجتماع حقی نمی‌شناسند و به همین جهت اهمیتی را که‌ پیروان اصالت فـرد بـه‌ قاعده‌ مذکور می‌دهند انکار کرده و می‌گویند: «اعتبار همه قواعد محدود به مصلحت اجتماعی است و در جایی که نفع‌ عمومی امـری را ایـجاب کـند،هیچ قاعده‌ای نمی‌تواند مانع از تحقق آن شود»(ملکی، ۱۳۸۶: ۱۸).

افراد به اعتماد وضع‌ حقوقی‌ موجود به تنظیم روابط و رفتارهای خود می‌پردازند و ازاین‌راه با احساس امنیت، حقوقی‌ بـه‌ دست‌ می‌آورند. عطف قانون به گذشته، مداخله در روابط سابق است و احساس امنیت افراد و حقوق مکتسب‌ آنان‌ را از بین می‌برد. تأثیر قانون در گذشته، نقص قرارداد اجتماعی است. تبعیت فرد‌ از‌ قوانین‌ در قبال تأمین امنیت او است و عطف قانون بـه گـذشته امنیت مذبور را از‌ بین‌ می‌برد. عطف‌ به گذشته، قانون را از جوهر خود تهی می‌کند. قانونی که در گذشته اثر‌ کند،‌ قانون نیست و ازهمین‌رو، عدم عطف قانون به گذشته از لوازم منطقی اصل قانونی بودن نظام عدالت‌ کیفری‌ بـه حـساب آمده‌ و نقض آن به عنوان نقض یکی از حقوق فراقانونی‌ افراد، از‌ سوی حقوق ‌دانان بزرگ به شدت مورد انتقاد واقع‌ شده‌ است(امیدی، پیشین: ۴۷). گارو‌ حقوقدان صاحب نام فرانسوی که قانونگذاران را ناگزیر‌ از‌ مراعات اصل قانونمندی حقوق کـیفری و لوازم و اقـتضائات آن مـی‌دانست، معتقد بود‌ که‌ عطف قـانون قانون و ‌محدود کننده آن‌ است‌ و به ‌همین ‌دلیل، چنین رفتار غیرموجه و ظـالمانه‌ای‌ را‌ باید مردود‌ دانست(گارو، بی تا: ۲۷۷). پرتالیس‌ دیگر‌ حقوقدان فرانسوی گفته بود،‌ هرجا اثر قانون در گذشته پذیرفته شود فقط خود امنیت، بلکه سـایه آن ‌نیز از بـین می‌رود(کاتوزیان، ۱۳۷۵: ۵۰).

مهمترین ثمره و فایده‌ این بحث آن است، که در صورتی که قـاعده بی‌اثر بودن‌ قانون در گذشته در شمار قواعد حقوق طبیعی درآید و به عنوان ضامن آزادی‌های‌ فردی محترم شمرده شـود، طبیعی است کـه قانون‌گذار نیز‌ حق‌ تجاوز به آن را ندارد؛ ولی‌ هرگاه مبنای آن حفظ مصالح عمومی باشد، چون این مصلحت امری نـسبی است و گاه‌ منافع اجتماعی ایجاب می‌کند که قاعده نو در گذشته نیز اثر کند،قانون‌گذار آزاد‌ اسـت‌ تا‌ مـصالح گـوناگون را ارزیابی کند و متناسب با مورد تصمیم بگیرد(همان: ۸۱).

۲-۵-۳٫ عطف بماسبق نشدن قوانین کیفری در اسناد بین‌المللی

قاعده منع‌ عطف‌ قوانین‌ نامساعد‌ کـیفری‌ بـه گذشته به ‌عنوان‌ یک‌ قاعده مستقل و یکی از تضمین‌های اساسی حفظ حقوق و آزادی‌های فردی در اسناد ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی‌ حـقوق‌ بـشر مطرح‌ شده است. ماده ۹ اعلامیه امـریکایی، ماده ۸ اعـلامیه حـقوق بشر فرانسه، ماده ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده ۷ کنوانسیون اروپایی، ماده ۱۵ کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و مـاده‌ ۲ مـنشور افـریقایی از آن جمله می‌باشند. به ‌طور مثال، بخش اول ماده ۱۵ کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی مقرر داشته: «هیچ‌کس به علت فعل یا تـرک فـعلی که به هنگام ارتکاب، طبق قوانین ملی یا بین‌المللی جرم‌ محسوب‌ نمی‌شده، محکوم نـخواهد شـد. هـیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه در زمان ارتکاب جرم قابل اعمال بوده اجرا نمی‌شود. چنانچه پس از ارتکاب جرم، قانون، مجازات آن را تـخفیف دهـد، مرتکب از آن تخفیف‌ استفاده‌ خواهد کرد».

۲-۵-۳٫ استثنائات

بر این اصل استثنائاتی نیز وارد می‌باشد که در ذیل به آن ها خواهیم پرداخت.

۲-۵-۳-۱٫ قوانین تفسیری

هیچ یک از حقوق ‌دانان ‌در مورد اجرای آن نسبت‌ به اعمال گذشته اختلاف‌نظر ندارد، زیرا قانون تـفسیری‌ قانونی اسـت که معنای‌ صحیح‌ و صریح یک قانون سابق‌ را بیان می‌کند و با قانون مورد تفسیر مجموعا یک قـانون‌ را تـشکیل داده و دارای قلمرو واحد در زمان‌ هستند. البته باید گفت که تفسیر قانون باید مطابق با اصول تفسیر باشد. بدین صورت تفسیر قانون نباید خود به مثابه یک قانون جدید باشد. برطبق قانون اساسی جمهوری اسلامی وظیفه تفسیر قوانین عادی با مجلس شورای اسلامی می‌باشد.

۲-۵-۳-۲٫ قوانین خفیف

منشاء عطف بماسبق شدن قـانون خفیف‌تر منافع‌ جامعه است نه منافع فـرد. جامعه وقتی می‌بیند، قانون‌ به علت شـدت و خـضونت زیاد از حد و غیر‌ متناسب، مفید فایده نـیست،‌ آن را کنار می‌گذارد و قانون دیگری وضع‌ می‌کند و پس از وضع و تدوین قانون جدید دیگر در اجرای‌ قانون سـابق نـفعی برایش متصور نیست، اگر قانون سابق مفید بود، هـرگز آن را‌ تغییر‌ نمی داد. برخلاف‌ آنچه‌ در ظـاهر امر به نظر می‌رسد، منافع فردی هرگز اجرای‌ قانون جدید خفیف‌تر را توجیه نمی‌نماید، اگرچه نتیجهء عطف بماسبق ‌‌شدن‌ قانون به نفع فرد تمام شود.

۲-۵-۳-۳٫ قوانین شکلی

برخلاف قوانین کیفری ماهوی که عطف بماسبق‌ شدنشان‌ استثناء‌ بر اصل‌ است، قوانین کیفری دیگر که‌ نه نوع جرم را تغییر می‌دهند و نه مسئولیت مرتکب را و نه میزان مجازات‌ را قوانین شکلی نامیده می‌شوند، تحت‌ همین عنوان بلافاصله پس از تصویب به مرحله‌ اجرا‌ در می‌آیند، حتی ‌در مورد جرائمی کـه قـبل از تصویب آن‌ واقع شده‌اند. مانند قوانین مربوط به تحقیق و تعقیب‌ جرائم، صلاحیت ‌‌مراجع‌ کیفری و تشریفات دادرسی. اجرای فوری و وسیع ایـن قـوانین بدو دلیل موجه است:

الف. مقررات عطف‌ بماسبق‌ نشدن‌ قانون کیفری و اصل قانونیت جرم و مـجازات مـربوط به قوانین ماهوی‌ است و قانونگزار غیر از‌ قوانین ماهوی چیز دیگری را در نظر نداشته است.

ب. فرض براین است که قانون جـدید‌ بـرتر از قانون‌ سابق است‌ و بدین جهت تدوین شده است که یک دادرسی‌ بهتر و عادلانه‌تر را تـأمین و تـضمین نماید.

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۱-۱- کانال بازاریابی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

بازاریابی، فرآیندی است که بین توانایی‌های شرکت و نیازهای مشتریان تعادل ایجاد می‌کند. سرجیو زیمن در کتاب خود پایان عصر بازاریابی سنتی خود بازاریابی را اینچنین تعریف می‌کند:بازاریابی درباره داشتن برنامه ها و ترویج‌ها و تبلیغات و هزاران چیز دیگری است که در متقاعد کردن مردم به خرید یک محصول، مؤثر واقع شوند. ‌در مورد رستوران‌های غذای سرپایی، بازاریابی گاززدن‌ها و هرت کشیدن‌ها. ‌در مورد خطوط هوایی، بازاریابی یعنی نشستن آدم‌ها روی صندلی‌ها. بحث بازاریابی درباره منفعت و نتایج است.

بازاریابی یک فعالیت راهبردی و راه و روشی است متمرکز بر فرجام اقدامات مربوط به جذب مصرف کننده بیشتر، برای خرید محصول شما در دفعات بیشتر به نحوی که شرکت شما پول بیشتری به دست آورد. هر جا و هر گاه چهار اصل نیاز، نیازمند، عوامل رفع نیاز و داد و ستد وجود داشته باشد، در آنجا بازار و بازاریابی حاکم است. بازاریابی با ارزیابی نیازی که محصولات و خدمات به آن پاسخ می‌دهند، شروع می شود. به طور منطقی، شناسایی و انتخاب برخی نیازها نشانه بی توجهی به دیگر نیازهاست(کاتلر، ۲۰۰۹۴۶:).

دیدگاه مبتنی بر بازاریابی از اوایل دهه ی ۱۹۸۰ مورد توجه سازمان های تولیدی و صنعتی قرار گرفت این دیدگاه بر این تأکید دارد که به هر میزان که سازمان ‌در مورد مشتریان و نیازهای آن ها آگاهی بیشتری داشته باشد در فرایند فروش با مشکلات کمتری مواجه می‌گردد (ژی، ۲۰۰۱).فیلیپ کاتلر و گری ارمسترانگ [۴]بازار یابی را این گونه تعریف می‌کنند: بازاریابی فرایندی اجتماعی و مدیریتی است که به وسیله ی آن افراد و گروه ها از طریق ایجاد و مبادله ی کالا و ارزش به او، تامین نیاز و خواسته ی خود اقدام می‌کنند. (کاتلر ۲۰۰۹).

مدیریت بازار یابی عبارت است از تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی، اجرا وکنترل برنامه های طراحی شده برای ایجاد و حفظ مبادلات نافع با خریداران هدف به منظور دستیابی به اهداف سازمان. تأکید مدیریت بازاریابی بیشتر بر تعیین محصولات سازمان بر مبنای نیاز ها و خواسته های بازار مورد نظر و هم چنین استفاده از فنون قیمت گذاری، ارتباطات و توزیع مؤثر جهت آگاهی دادن ایجاد محرک و ارائه ی خدمت به بازار است.

بازاریابی همان مدیریت تقاضا است،یعنی در صورت کمبود تقاضا برای محصولات شرکت، باید دست به اقداماتی بزنند که تقاضا برای محصولات شرکت را افزایش دهد و بر عکس اگر تقاضای برای محصولات شرکت بیش از توان و حجم تولیدات شرکت است برای کاهش تقاضا برای شرکت فعالیت های مقتضی را انجام دهد.وظیفه ی بازاریابی به تمرکز بر نیاز ها و خواسته های مشتریان اشاره دارد. شرکت باید به دنبال کسب اطلاعات بیشتر ‌در مورد نیازها و خواسته های واقعی مشتریان باشد و ‌به این منظور باید منابع و فعالیت های شرکت را در این راستا بسیج کرده و محصولی مناسب برای برآوردن آن نیاز ها و خواسته ها عرضه کند.

بازاریابی ‌و راهبردهای بازاریابی در طول تاریخ حیات خود به شدت از تکنولوژی ها و فناوری های زمان خود متاثر بوده اند همزمان با ظهور دستگاه چاپ، تلفن، ورادیو، تلویزیون و رایانه و…. بازاریابی نیز به استفاده از این تکنولوژی ها مبادرت کرده و در حقیقت این ابزار و تکنولوژی ها نقش غیر قابل انکاری را در گستره ی بازار یابی ایفا ‌کرده‌است. ظهور و گسترش روزافزون فناوری اطلاعات استراتژی های بازاریابی را به شدت متحول نموده و در حال حاضر بسیاری از سازمان های تولیدی و خدماتی، استراتژی های بازاریابی خود را برای کسب مزیت رقابتی تحت تاثیر این تکنولوژی ها، طراحی و تدوین می کند.

یک تعریف وسیع تر از بازار یابی توسط دیب، [۵] سیمکین[۶]، پراید[۷] و فرل[۸] ارائه شده است: بازار یابی عبارت است از فعالیت های فردی و سازمانی که روابط متقابل را در یک محیط پویا از طریق ایجاد، توزیع، ارتقا و قیمت گذاری کالا، خدمات و ایده ها تسهیل وسرعت می بخشد(چافی و دیگران[۹]، ۱۹۹۹: ۹۳)

۲-۱-۱- کانال بازاریابی

مجموعه ای از سازمان های وابسته به هم دیگر است که کارشان تدارک کالا یا خدمت برای استفاده یا مصرف است.اعضای کانال بازاریابی انجام وظایف اصلی چندی را بر عهده دارند:

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۱۴-۶٫ تعیین و محاسبه حق بیمه بر اساس واقعیت و نه تعرفه های قدیمی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۵ ـ از آنجایی که هر پدیده نوین در زمان پیدایش باید با فرهنگ و دانش به کارگیری آن همراه شود تا بتواند دوام و بقا یافته و پیشرفت کند، فرهنگ سازی مناسب جهت اجرای طرح بیمه الکترونیکی از الزامات اساسی به شمار می رود. فرهنگ سازی در جهت اثبات ضرورت بیمه و ترویج دید سرمایه گذاری به آن به جای نگاه هزینه ای، می‌تواند به توسعه فرهنگ خرید بیمه الکترونیکی کمک کند.

۶ ـ یکی از عوامل اساسی در موفقیت اجرای بیمه الکترونیکی، وجود نیروی انسانی متخصص در فن آوری اطلاعات و ارتباطات است. به عبارت دیگر، باید تمهیدات لازم برای آموزش فروش بیمه نامه الکترونیکی، قابلیت استفاده از سیستم بدون کاغذ و … فراهم شود.

۷ ـ مجموع الزامات و تغییرات، باید در نهایت منجر به ارائه محصولات بیمه ای on – line با قیمت مناسب تر و با روش های کارآمدتر از بیمه های سنتی گردد، تا تقاضا کنندگان نیز انگیزه قوی تری برای خریدهای on – line بیابند(گودرزی و فلاحتی،۱۳۸۶).

۲-۱۳-۲٫چالش ها

۱ ـ از آنجایی که اشاعه بیمه های الکترونیکی به عنوان یک پیش نیاز گسترش و بومی سازی تجارت الکترونیکی مطرح است، در شرایطی که اعتماد سازی میان طرفین معامله در فضای الکترونیکی شکل نگرفته باشد، هم تجارت الکترونیک و هم رواج بیمه های الکترونیکی در کشور امکان پذیر نخواهد بود.

بر این اساس تسریع در فرایند اجرایی و کاربردی نمودن امضای دیجیتالی در کشور (که به منزله شناسنامه ای است که هویت واقعی مجازی را برای کسب و کار الکترونیکی تأیید می‌کند) می‌تواند به گسترش بیمه های الکترونیکی کمک نماید.

۲ ـ عدم تطابق سرعت در بیمه های سنتی با فرایند تجارت الکترونیکی باعث می شود گسترش این گونه از تجارت نیز با مشکلات ساختاری مواجه شود. لذا اجرایی شدن بیمه های الکترونیکی به شکل گیری تجارت الکترونیکی در کشور سرعت می بخشد.

۳ ـ به جهت عدم ارائه پوشش های بیمه ای متنوع در کشور توسط بیمه های سنتی و ضرورت ارائه این نوع خدمات بیمه ای جهت تسریع فرایند بومی سازی تجارت الکترونیکی در کشور، ارائه دهندگان محصولات با شیوه های رایج در تجارت الکترونیکی با مضایق و مشکلات عدیده ای مواجه می‌شوند.

۴ ـ عدم وجود زمینه به کارگیری پول الکترونیکی در کشور یکی دیگر از چالش های عمده گسترش بیمه های الکترونیکی در کشور به شمار می رود.

۵ ـ به دلیل عدم اشاعه بیمه های الکترونیکی، مدیریت ریسک شرکت هایی که مایل به ارائه محصولات در قالب تجارت الکترونیکی هستند، به درستی انجام نمی شود. ورود به عرصه تجارت الکترونیکی ریسک های جدیدی را مطرح می‌سازد که در فضای تجارت سنتی معنادار نیستند. لذا فقدان بیمه های الکترونیکی برنامه ریزی و مدیریت ریسک آن ها را با اخلال مواجه می‌سازد(گودرزی و فلاحتی،۱۳۸۶).

۲-۱۲-۳٫ راهبردها

۱ ـ اجرای موفق برنامه جامع[۳۶] فن آوری اطلاعات (برنامه ریزی استراتژیک)

۲ ـ تنظیم چارچوب حقوقی و قانونی جهت فعالیت های تجارت الکترونیکی و از جمله بیمه های الکترونیکی، به عنوان اقدامات مقدماتی می توان به ایجاد مبنای قانونی برای امضاهای الکترونیکی، پول الکترونیکی و در نهایت به قانون بیمه الکترونیکی اشاره نمود.

۳ ـ افزایش زمینه‌های دسترسی به اینترنت از طریق تدارک زیر ساخت های اساسی (از قبیل خطوط مخابراتی و اینترنت پر سرعت و…).

۴ ـ ارتقاء آگاهی مدیران صنعت بیمه از فواید بیمه های الکترونیکی.

۵ ـ تربیت نیروی انسانی متخصص جهت گسترش هر چه سریعتر بیمه های الکترونیکی.

۶ ـ فرهنگ سازی جهت پذیرش این نوع بیمه از طرف بیمه گذاران و بیمه گران.

۷ ـ اعتماد سازی بین بیمه گران و بیمه گذاران جهت تبادل الکترونیکی داده ها.

۸ ـ کاهش هزینه ها و ارائه متنوع تر و کارآتر بیمه های الکترونیکی در قیاس با بیمه های سنتی .

۹ ـ خصوصی سازی شرکت های بیمه.

۱۰ ـ بیمه های الکترونیکی سبب شتاب فرایند مبادلات می شود و لذا فرصت های تقلب و کلاهبرداری افزایش می‌یابد. بر این اساس، طراحی و معرفی نهادهای جدید نظارتی که قادر به فعالیت در چارچوب مجازی اینترنتی باشند، الزامی می شود(گودرزی و فلاحتی،۱۳۸۶).

۲-۱۴٫پیامدهای پیاده سازی بیمه الکترونیکی در صنعت بیمه

تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد که بیمه الکترونیکی از طریق موارد زیر باعث افزایش کارایی شرکت های بیمه می شود:

۲-۱۴-۱٫ کاهش هزینه های مدیریتی و اداری

بیمه الکترونیکی، هزینه های مدیریتی و امور اداری را کاهش می‌دهد و باعث افزایش سطح دسترسی به اطلاعات می شود. به وسیله استفاده از یک زیر ساخت مشترک ملی مانند اینترنت و انتقال الکترونیکی و استفاده مجدد از اطلاعات، سیستم بیمه الکترونیکی می‌تواند هزینه تحویل اطلاعات به مشتریان را کاهش داده، هم چنین در مقایسه با هزینه تجهیزات فیزیکی، بازاریابی، توزیع و ارائه خدمات به مشتریان، هزینه کمتری را در بر داشته باشد(‌عالی خانی و بهرامی،۱۳۸۶).

۲-۱۴-۲٫ایجاد مجاری فروش جدید

به واسطه دستیابی مستقیم به مشتریان، بیمه الکترونیکی یک کانال فروش جدید را برای خدمات موجود ارائه می‌دهد. از طریق فروش مستقیم بیمه الکترونیکی، کارمزد پرداختی به واسطه ها (نمایندگان بیمه، بازاریابان بیمه ای و …) کاهش می‌یابد(‌عالی خانی و بهرامی،۱۳۸۶).

۲-۱۴-۳٫کاهش تقلبات

هر چه اطلاعات مربوط به رشته‌های بیمه و حق بیمه و خسارت بیمه ای بیشتر در دسترس مردم و کارکنان صنعت بیمه با شند، سلامت، شفافیت و سرعت کارها افزایش پیدا کرده و در نتیجه اعتماد مردم به بیمه و خدمات آن ارتقا یافته و فرهنگ بیمه به طور مؤثری بهبود می‌یابد. مشخصات خسارت های پرداختی یا بیمه نامه های صادره می‌توانند به صورت آنلاین و یا آفلاین بین شعب مختلف مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال این اطلاعات می‌توانند برای استعلام خسارات قبلی یک تصادف استفاده شوند تا جلوی برخی تقلبات مثل پرداخت چندگانه و صدور چندگانه گرفته شود. در ضمن ابلاغ دستورالعمل ها و ارسال گزارش های کاری بسیار آسان شده، هزینه تکثیر، پست و بورکراسی نیز کاهش می‌یابد(‌عالی خانی و بهرامی،۱۳۸۶).

۲-۱۴-۴٫افزایش رقابت

اینترنت به شرکت های بیمه تازه وارد به بازار این امکان را می‌دهد که از فرایند پر هزینه و طولانی راه اندازی شبکه های سنتی فروش پرهیز کرده و شرکت های موجود نیز از حضور اینترنت برای افزایش تنوع کالاهای بیمه ای خود بهره می‌برند که این خود باعث افزایش رقابت در این صنعت می شود(‌عالی خانی و بهرامی،۱۳۸۶).

۲-۱۴-۵٫ ارائه خدمات بهتر به مشتریان

اصولاً ایجاد اطمینان در مشتری، کلید موفقیت یک بنگاه بازرگانی است و سبب افزایش حجم فروش شرکت می شود. سیستم بیمه الکترونیکی اجازه می‌دهد ارتباط مستقیم بین عرضه کنندگان و مشتریان ایجاد شده و اطلاعات مورد نیاز مشتریان فراهم گردد. در این شرایط شرکت های بیمه باید در فکر دریافت نوع تقاضای مشتریانشان باشند. ‌بنابرین‏ شرکت ها باید به نیازها و خواست مشتریان توجه وافری داشته و فعالیت هایشان را درجهت ‌پاسخ‌گویی‌ به نیازهای آن ها تنظیم کنند(‌عالی خانی و بهرامی،۱۳۸۶).

۲-۱۴-۶٫ تعیین و محاسبه حق بیمه بر اساس واقعیت و نه تعرفه های قدیمی

1 ... 101 102 103 ...104 ... 106 ...108 ...109 110 111 ... 229