1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۵-۲-۳٫ تسهیل بیان کلامی و برون ریزی تنش و مطالب ناهشیار – پایان نامه های کارشناسی ارشد

پیاژه روانشناس مشهور سوئیسی برای توصیف بازی پنج ضابطه بر شمرده است که عبارتند از:

۱) بازی فعالیتی است که هدفش در خود آن نهفته است، در حالی که هدف کار در خارج آن قرار دارد.

۲) بازی فعالیتی است که انجام آن موجب خشنودی بازی کننده می‌گردد، حال آنکه کار ضرورتاّ خوشایند نیست.

۳) بازی فعالیتی است که فرد آن را اختیار می‌کند در حالی که کار خاصیتی اجباری است .

۴) بازی از قید سازمان آزاد و رها می‌باشد، در حالی که کار خاصیتی اجباری است.

۵) بازی از کشمکش و پرخاش به دور است، حال آنکه ماهیت کار گرایش آشکاری به سوی کشمکش و پرخاش دارد (جوزف و رایان،۲۰۰۴).

بازی به عنوان زبان طبیعی و ذاتی ارتباط کودک با جهان پیرامون نیز تعریف شده است. قطعا این پدیده برای کلیه والدین اعم از والدینی که با مشکلات رفتاری کودکان دست و پنجه نرم می‌کنند و یا والدینی که خواستار بهبود ارتباط با کودکان شان هستند، تاثیر گذار خواهد بود (تکلوی،۱۳۹۰).

لندرث (۲۰۰۲) معتقد است بازی زبان رمزی کودکان محسوب می شود و کودکان می‌توانند از طریق بازی، تجارب و هیجان های خود را به شکلی طبیعی و خود التیام بخش ابراز دارند. بازی معانی و ارزش‌های زیادی برای کودک دارد. بازی فعالیتی است که کودک در طی آن درک می‌کند، درمی‌یابد، احساس راحتی می‌کند و به عنوان بخش تفکیک ناپذیری از دنیای خود از آن برای ایجاد ارتباط، مبادله و آزمایش،یکی کردن و تسلط بر واقعیت‌های خارجی استفاده می‌کند. یکی از ویژگی های مهم بازی آن است که در بازی دیگر صحبت از ارزشیابی و قضاوتی که بزگترها به عمل می آورند، به میان نمی آید و کودک نگران نیست که خطا یا اشتباهی را مرتکب شود.

۲-۵-۲٫ کاربردهای مختلف بازی در درمان کودکان

بازی کردن فعالیتی لذت بخش و مفرح است. این فعالیت اگر با تخیل و تجسم همراه باشد،کودکان را قادر می‌سازد تا جهان خویشتن را نخست ازطریق حواس خود و سپس باتفکر و استدلال کشف کنند. ازآنجاکه بازی “رسانه ی طبیعی کودک برای ابراز خویشتن است” (اکسلاین،۱۹۷۴؛ به نقل از اسدی، ۱۳۸۳) به کودک این فرصت را می‌دهد تا درونی ترین افکار و احساسات خود را اظهار کند. برای کودکان، بازی کردن، شیوه مطمئن و مطبوعی برای آزمودن رفتارهای مختلف و کشف نتایج آن‌هاست. بازی‌های اجتماعی فهم و درک کودک را از رفتارها و احساسات دیگران توسعه می‌دهد و موجب می شود تا حس احترام به دیدگاه ­ها و نظرات دیگران در آن‌ ها تقویت گردد.

کودکان در بازی‌های خود، می‌توانند نقش‌های بزرگسالان را برعهده بگیرند. ضعف‌های انسانی خود را به عروسک‌های نمایشی و جانوران عروسکی نسبت دهند و رفتارهای غیر قابل قبول اجتماعی را به نمایش در آورند. آن‌ ها می‌توانند ‌در خیال خود به اهداف بزرگ بیاندیشند و راهکارهایی برای تحقق رویاهای خویش خلق و ابداع کنند. شرکت کنندگان می‌توانند برای مقابله باخطرات خیالی، درباره داشتن نیروهای خارق العاده خیالبافی کنند، همان گونه که می‌توانند از نیروهای انسانی خود برای اندیشیدن و یافتن راه حل مسایل بهره گیرند (برنهاردت، ۲۰۰۱؛ به نقل از حجاران ۱۳۹۰).

برخی از فعالیت‌ها، این فرصت را برای کودکان ایجاد می‌کنند که با غلبه بر موانعی که قدرت، توانایی و شهامت آن ها را می‌آزماید، باخود چالش فیزیکی و ذهنی داشته باشند. گاه این چالش، رقابت باخویشتن در یک بازی یا فعالیت انفرادی وگاه رقابت و مسابقه دادن با دیگران است. بازی های تخیلی به کودک کمک می‌کنند تا بر اعمال و رفتار و نفس خویش تسلط یابد. کودک این تسلط را در جریان ابراز ترس‌ها، مخالفت‌ها، لجاجت‌ها و تخیلات خویش در بازی‌های نمایشی و با تمییز میان واقعیت و تخیل به دست آورد. بازی کردن در ایجاد توانایی‌های حل مسئله، ابداع، ابتکار و خلاقیت نقش بسیار مؤثری دارد (استاهمر، ۲۰۰۵؛ به نقل از بلانکو،۲۰۱۰) .

آمستر (۲۰۰۷؛ به نقل از باگرلی و جن‌کینس،۲۰۰۹) بیان می‌کند که بازی کودک که وسیله طبیعی او برای بیان ‌خود است، موجب برانگیخته شدن افکار، تجربیات و نتایج زیادی می‌گردد و مواردی وجود داردکه درآنها بازی می‌تواند در درمان کودکان به کار رود. همچنان‌ که دیگران کشف کرده‌اند، او نیز دریافته است که بازی معانی و ارزش‌های زیادی برای کودک دارد؛ از جمله اینکه اساس بازی فعالیتی است که کودک درطی آن درک می‌کند، در می‌یابد و درآن احساس راحتی می‌کند.

بازی بخش تفکیک ناپذیری از دنیای کودک است. کودکی که موقعیت مصاحبه ی رسمی ممکن است برایش تجربه ناراحت کننده ای باشد، هنگامی که وسیله ی بازی آشنایی را می‌بیند احساس راحتی بیشتری می‌کند. تدارک وسایل بازی یعنی تدارک یک وسیله طبیعی ارتباط که از طریق آن مشکلات کودک می‌تواند به راحتی بیان شده و در درمان به احتمال زیاد موفق گردد. بازی‌ها بر اساس نحوه استفاده از آن نیز متفاوتند؛ بازی زمانی که برای اهداف تشخیصی و درمانی به کار می رود، یک تکنیک است و جهت دادن آگاهانه به فعالیت بازی موجب می شود که درمان دارای هدف، معنی و ارزش گردد (احمدوند، ۱۳۸۹).

۲-۵-۲-۱٫ افزایش درک تشخیصی

بازی می‌تواند به عنوان درک تشخیصی کودک به کار رود. ما می‌توانیم در بازی توانایی کودک برای پیوند با دیگران، تحمل پریشانی و سختی، پذیرش محدودیت‌ها، کنترل پرخاشگری و همچنین درک او ازمردم، آرزوهایش و ادراک او از خودش را مشاهده کنیم. در بازی، رفتارها، ایده ها، احساسات و بیان کودک به ما کمک می‌کند تا مشکلات او را و این‌که او چگونه آن‌ ها را می‌بیند بفهمیم (لندرث،۲۰۰۲).

۲-۵-۲-۲٫ خلق اتحاد درمانی

بازی می‌تواند برای برقراری یک رابطه درمانی مورد استفاده قرار گیرد. این کاربرد بازی برای کودکان خردسالی که فاقد امکانات بزرگسالان جهت بیان کلامی می‌باشند و همچنین برای کودکان بزرگتری که از خود مقاومت نشان داده و در شمرده سخن گفتن ناتوانند مفید می‌باشد (شریدان، توکلی و سنایی نسب،۱۳۸۰).

۲-۵-۲-۳٫ تسهیل بیان کلامی و برون ریزی تنش و مطالب ناهشیار

بازی می‌تواند به کودک کمک کند تا محتوای برخی آگاهی های مشخص و احساسات مربوط به آن را به صورت غیر کلامی بیان دارد. این نحوه استفاده زمانی که کودک در بحث پیرامون برخی مطالب گیر می افتد و یا در درمان او بن بست ایجاد می شود، مفید است (ری،۲۰۰۸).

    1. . Patterson & Carter ↑

    1. . Lust ↑

    1. . Lewinsohn Holm – Denoma, Small, Seely & Joiner ↑

    1. . Mash ↑

    1. .Johnston ↑

    1. .Coleman ↑

    1. .Karraker ↑

    1. .Teti ↑

    1. .Gelfand ↑

    1. . Joens ↑

    1. . Prinz ↑

    1. . Sanders ↑

    1. . Woolley ↑

    1. . Mychailyszyn & Kendall ↑

    1. . parent-child interaction therapy (PCIT) ↑

    1. . Kennedy ↑

    1. . Bayer, Sanson & Hemphill ↑

    1. . Dobkin & Zhao ↑

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۷-۲ نظریه دو عاملی انگیزشی- بهداشتی هرزبرگ: – پایان نامه های کارشناسی ارشد

نیازهای فیزیولوژیک یا جسمی (مثل، نیاز به غذا، آب، هوا و…)، نیازهای ایمنی یا امنیت (مثل، نیاز به امنیت اقتصادی، شغلی و …)، نیازهای اجتماعی یا محبت و تعلق گروهی(مثل، نیاز به مهربانی، عشق، پذیرش و …) نیازهای احترام و حرمت (مثل، نیاز به پیشرفت، شناسایی، تأیید و احساس ارزشمندی و …) و نیازهای خودشکافی و تحقق خود (مثل، نیاز به الفعل سازی حداکثر استعدادهای بلقوه و …).

به طور کلی، مازلو استدلال می­نمود که اولویت نیاز بالاتر، به عنوان تابعی از میزان کامروائی (ارضاء) نیازی که در سلسه مراتب نیازها در زیر آن قرار دارد، افزایش پیدا می کند، از این رو، خشنودی شغلی، باید با توجه ‌به این نکته تعیین شود که شغل فرد، چگونه پاسخگوی نیازهایی است که برای او
جنبه­ غالب دارد و هنوز ارضاء نشده اند.

بسیاری از اندیشمندان با این امر که امروزه اکثر مردم، نیازهای سطح پایین سلسله مراتب مذکور را نسبتاً ارضا نموده و در محیط کار، در پی ارضای نیازهای سطوح بالاتر سلسله مراتب خود هستند، نظریه مازلو را تأیید نموده اند. ‌به این جهت، اگر بخواهیم رفتار کار- بر انگیخته و بارور داشته باشیم، باید
محیط های کار را طوری تغییر دهیم که به نیازهای سطح بالاتر سلسله مراتب مذکور نیز، فرصتی برای ارضاء و کامروایی فرد برای خود شکوفایی، او را خلاق وتر، بارورتر، کمتر تدافعی و تواناتر در تعامل با دیگران می‌سازد. (کورمن،۱۹۷۷؛ ترجمه: شکرکن،۱۳۷۰)

۲-۷-۲ نظریه دو عاملی انگیزشی- بهداشتی هرزبرگ:

هرزبرگ و همکاران(۱۹۵۹) پس از بررسی های فراوان، اظهار داشتند که خشنودی شغلی از مجموعه عللی کاملاً متفاوت از ناخشنودی شغلی، نشأت می‌گیرد. وی معتقد است که انسان، دو دسته نیاز متفاوت دارد که اساساً مستقل از یکدیگرند و به روش های متفاوتی رفتار را تحت تأثیر قرار می‌دهند که عبارت هستند از:

الف- عوامل بهداشتی:

هرزبرگ می‌گوید که وقتی افراد از شغل خود احساس ناخشنودی می نمایند، ناخشنودی آن ها به زمینه ها یا محیط مربوط می شود که در آن کار می‌کنند. یا به عبارت دیگر، ناخشنودی آن ها به شرایطی مربوط می شود که تحت آن شرایط، کار انجام می‌گیرد و از جمله عوامل بهداشتی، عبارت هستند از: خط مشی های سازمانی، نحوه اداره و مدیریت سازمان، چگونگی سرپرستی، شرایط فیزیکی کار، روابط متقابل اجتماعی کارکنان با یکدیگر، سطح حقوق و درآمد، ایمنی و امنیت شغلی، مقام و منزلت سازمانی و….

هرزبرگ، معتقد است که کارکرد اصلی عوامل مذکور، ممانعت از ناخشنودی شغلی است، یعنی عدم ارضاء این نیازها، منجر به ناخشنودی می شود و ارضاء آن ها، ناخشنودی و کم کاری را مرتفع می نمایند ولی در زمینه ایجاد انگیزش در فرد و بارورتر کردن عملکرد، چندان کاری انجام نمی دهند، در هر حال، وی ارضاء این عوامل را برای تأمین، حفظ بهداشت و سلامت کارکنان و تدام فعالیت سازمان، لازم می‌دانست. (از کمپ،۱۹۹۰؛ ترجمه: عبدی، ۱۳۷۳).

ب- عوامل انگیزشی

هرزبرگ می‌گوید که وقتی افراد از شغل خود، احساس خشنودی می نمایند، این خشنودی به فعالیت­ها، محتوای شغل یا ماهیت کار مربوط می شود، به نحوی که ارضاء این نیازها، موجب تأثیر مثبت در میزان خشنودی شغلی و انگیزش کارکنان برای عملکرد بهتر می شود از جمله عوامل انگیزشی، عبارت هستند از: احساس کسب موفقیت، رشد و پیشرفت شغلی، بازشناسی یا قدر دانی از افراد و کار آن ها، کار تلاش برانگیز یا چالشی برانگیز یا چالشی، مسئولیت فزاینده، استقلال کاری، ارتقاء شغلی و… (همان منبع).

هرزبرگ، معتقد است که خشنودی شغلی، اساساً تابعی از کامروایی(ارضاء) نیازهای بالاتر، از قبیل نیازهای احترام و خودشکوفایی است، ‌بنابرین‏ می توان گفت که ارضای عوامل انگیزشی، فرصتی برای رشد و کمال فرو به وجود می آورد و غالباً توانایی او را برای عملکرد. بهتر، افزایش می‌دهد و به همین علت، هرزبرگ، مدیران را به اتخاذ روش پر مایه سازی یا غنی سازی مشاغل یا طراحی مجدّد مشاغل برای افزایش مسئولیت، تلاش، پیشرفت و پیش‌بینی فرصت­هایی برای ارتقاء فردی کارکنان و ارضای انگیزنده ها در محیط کار تشویق می کند. (کورمن، ۱۹۷۷؛ ترجمه: شکرکن،۱۳۷۰).

پژوهش­های گسترده ای در رابطه با این نظریه به عمل آمده است که نتایج آمیخته با ابهام است، عمده انتقادات مربوط به روش شناسی و شیوه جمع‌ آوری داده های تحقیق اصلی هرزبرگ بوده است به نحوی که در پژوهش های وی، اولاً بر نمونه ی محدودی از مشاغل(مدیران و متخصص ها)تأکید شده و ثانیاًً سازوکارهای دفاعی شخصیت و خطاهای اسنادی در گزارش‌های توصیفی آزمودنیهای تحقیق او، کنترل نشده است. به عنوان مثال، پژوهش‌هایی که نظریه دو عاملی را با کارگران یدی و یا کارمندان جزء، به کار بسته اند، این نظریه را چندان تأیید نکرده اند.

کورمن (۱۹۷۷) اظهار می‌دارد که نظریه دو عاملی هرزبرگ، تصویری ساده از ساز و کاری است که سبب خشنودی یا نا خشنودی می شود، زیرا خشنودی می‌تواند در محتوای شغل، در زمینه شغل و یا در هر دو، باشد، ضمناً برخی از ابعاد شغل، به ویژه “پیشرفت”، ” مسئولیت” و “بازشناسی”، هم برای خشنودی از بعضی دیگر از ابعاد شغلی، مانند “شرایط کار”، “خط مشی ها”، ” ایمنی” و… مهمتر هستند. با وجود
همه ی این موارد، تأثیر شگرف نظریه مذکور در تطّور فکر و آزمایش در انگیزش کار و محیط های کاری و سازمان­ های واقعی (حتی برای منتقدان) قابل انکار نمی باشد زیرا وی این فکر را که پول، حلّال همه مشکلات است را از ذهن مدیران خارج ساخته و راهبردهای غنی سازی شغل را به آن ها پیشنهاد نمود (بهینا، ۱۳۷۸).

۲-۷-۳ نظریه کامروائی نیازی:

این نظریه می‌گوید، خشنودی شغلی، تابعی از درجه کامروائی (ارضاء) نیازهای شخصی فرد در موقعیت شغلی است. ‌به این ترتیب که:

الف: اگر شخص، آنچه را که می‌خواهد، به دست بیاورد، خشنود خواهد شد.

ب: هر قدر شخص چیزی را بیشتر بخواهد، وقتی آن را به دست بیاورد، خشنودتر خواهد شد و هنگامی که آن را به دست نیاورد، ناخشنودتر خواهد شد.

دو نوع نظریه عمده، این چارچوب را مورد استفاده قرار می‌دهند که عبارت هستند از: الگوی کاهشی یا تفاضلی و دیگری الگوی ضربی (وروم، ۱۹۶۴)، که در هر دو الگو فرض می‌کنند که خشنودی شغلی، تابعی مستقیم ار درجه ای است که محیط با ساختار نیازهای فرد، همخوانی دارد.

وروم (۱۹۶۴) در الگوی کاهشی، عنوان می کند که خشنودی شغلی، تابع معکوسی است از تفاضل یا تفاوت میان همه نیازهای یک شخص و درجه ای که محیط، کامروایی آن نیازها را فراهم می‌کند. به نحوی که هر چه مجموع تفاوت های فوق، بیشتر باشد، خشنودی، کمتر است و هر چه مجموع
تفاوت های مذکور، کمتر باشد، خشنودی، بیشتر است. (همان منبع)

در الگوی ضربی، نمره نیزهای شخص را در درجه ای که شغل، از عهده کامروایی نیازهای مذکور بر می‌آید، ضر ب نمایند و سپس این حاصلضرب ها را برای همه نیازها، محاسبه و جمع می نمایند، و در نهایت این مجموع، بیانگر میزان خشنودی شغلی او خواهد بود.

پروژه های شافر(۱۹۵۳)، کوهلن(۱۹۶۳) و وروم(۱۹۶۴) کاربرد هر دو الگوی کاهشی و ضربی را در برآورد خشنودی شغلی مورد تأیید قرار دادند ولی پژوهش­های اشلتزر (۱۹۶۶)، توسی(۱۹۷۰) و نیلی(۱۹۷۳) تأییدی مبنی بر کامل بودن این الگوها برای تبیین خشنودی شغلی نیافته اند. (کورمن، ۱۹۷۷؛ ترجمه: شکرکن،۱۳۷۰).

۲-۷-۴ نظریه گروه مرجع:

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۳-۱-۲- مسئولیت مدنی ناشی از عیب تولید در قبال اشخاص متضرر (نظریه خطر) – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲- تئوری سود- خطر[۷۰]

این معیار مختص به کالاهایی است که اگر چه خطراتی نیز دارند اما فوایدی نیز در بر دارند و کسی که از فواید آن استفاده می‌کند بایست هزینه زیان های آن را بپردازد این امر به ویژه ‌در مورد خودرو حائز اهمیت است بزرگترین عیب اتومبیل را ‌می‌توان آلوده کردن هوا دانست که بر میزان آلایندگی­ها می ­افزاید و مطابق این معیار می توان کسی را که از فواید آن استفاده می‌کند مسئول جبران این زیان دانست. این نظریه در فقه امامیه به قاعده الغرم بالغنم مشهور است. «من له الغنم فعلیه الغرم»هرکس از چیزی سودی می‌برد در مضراتش نیز شریک است.

‌بنابرین‏ هرکس سودی عایدش می­گردد، چنانچه در اثر عمل مستقیم یا غیرمستقیم وی زیانی نیز حاصل شود مسئول جبران آن ‌می‌باشد. خاستگاه فلسفی این امر را ‌می‌توان عدالت اصلاحی دانست. هر جایی که توازن و تعادل را به طور نامشروعی برهم خورد نظام حقوقی در راستای برقراری عدالت اصلاحی وارد عمل می­ شود.

۳- معیار میانه[۷۱]

این معیار در واقع تلفیقی از دو روش فوق است که مطابق آن دادرس ‌بر اساس اوضاع، شرایط و صلاحدید خویش می‌تواند از هر یک از معیار های فوق پیروی نماید. در واقع طبق این معیار علم قاضی به یاری وی شتافته تا بر اساس گزینش­گری از میان دو روش فوق بپردازد.

ب)مسئولیت مدنی ناشی از عیب تولید خودرو

در این نوع مسئولیت برخلاف عیب طراحی که ناشی از ضعف دانش یا فناوری است در فرایند تولید کیفیت قطعات در سطح استاندارد و مطلوب نیست که می‌تواند آثار سوء و پیامد های منفی داشته باشد.در این زمینه ممکن است خودروساز علی رغم طراحی مطلوب و مناسب با به کار بردن مواد اولیه نامرغوب و ارزان جهت دستیابی به سود بیشتر اقدام ورزد.

«عیب در تولید ممکن است نوعی یا شخصی باشد:گاه خط تولید کالایی ناقص است و همانند فرضی که طرح ساخت کالا نادرست است،همه فرآورده های از ان نوع معیب می شود؛ولی در نوع عیب های از اینگونه در اثر خطای سازنده پاره ای از مصداق ها عیب پیدا می‌کند:مانند این که در بطری شیر نوشابه ای مگسی مسموم می افتد و خسارتی به بار می آورد یا پیچ های چرخ اتومبیلی محکم نمی­ شود و در حال حرکت واژگون می‌گردد:عیبی که به طرح و خط عمومی تولید ارتباط ندارد و کمتر از عیب در طرح رخ می­دهد. به همین جهت،عیب در تولید را عیب عملی نامیده اند، در برابر عیب در طرح که نظری است.تمیز عیب در تولید آسان است،زیرا کالای معیب با سایر مصداق های آن که همه در خط تولید باید یکسان باشد تفاوت دارد و این مقایسه عیب در تولید مبیع را مشخص می‌کند؛در حالی که مبنای قیاس در عیب طراحی مشخص نیست و به سختی معلوم می شود.»[۷۲]

‌بنابرین‏ مسئولیت ناشی از عیب تولید به طریق اولی مسئولیت مبتنی بر تقصیر است و بار اثبات بر دوش مصرف کننده خودرو می‌باشد.بدین ترتیب که وی بایست کیفیت پایین و نا مطلوب قطعات خودرو و رابطه سببیت را میان عامل زیان و زیان وارده را اثبات نماید.بدین گونه است که مسئولیت مدنی خودروساز تحقق می‌یابد.به طور خلاصه آنکه،مسئولیت مدنی ناشی از عیب تولید بر مبنای مسئولیت تقصیر است و نظریه خطر یا فرض تقصیر کارگر نمی باشد.

ج- مسئولیت ناشی از عیب انتفاع یا بهره برداری

طبق این نظریه تولیدکننده بایست نحوه انتفاع و بهره برداری مناسب را به مصرف کننده آموزش داده و هشدارهای لازم را در زمینه معایب آن گوشزد نماید.این موضوع معمولا در هنگام فروش خودرو به همراه دفترچه راهنما تحقق می‌یابد:و در این دفترچه راهنما خودروساز نحوه استفاده،امکانات و هشدارهای لازم را در آن متذکر می شود.این امر موجب می‌گردد تا مصرف کننده به طرز بهینه و مطلوب تری از خودرو استفاده نموده و کمتر دچار نقص و خرابی گردد.

«رویه قضایی فرانسه در آغاز میان تعهد به آگاه سازی و عیب فرقی نمی گذاشت و در واقع فروشنده را به آگاه سازی از دو چیز متعهد می‌دانست: آگاه سازی مشتری از وضعیت مبیع (عیب) و آگاه سازی وی از نحوه استعمال مبیع و دادن هشدار از خطاهای پنهان آن. در کامن لا نیز فقدان راهنمایی و هشدار، نوعی عیب کالا محسوب می شود. اما خود مبحث تعهد به آگاه سازی و تکلیف تولید ‌کنندگان و فروشندگان ‌در مورد راهنمایی و هشدار، به اندازه کافی وسیع مهم هست که بتوان آن را در ذیل مبحثی جدای از خیار عیب مورد بحث قرار داد.»[۷۳]

البته لازم به ذکر است که هشدار و تذکر همواره نمی تواند رافع مسئولیت تولید کننده باشد و عیب در تولید و طراحی را پوشش داده و بی اثر نماید. بلکه تولید کننده بایست حداکثر تلاش خویش را در رفع عیب خودرو نموده و با تمام توان و تکنولوژی سعی در به حداقل رساندن نارسایی ها نماید و به نظر می‌رسد که تشخیص این موضوع پس از ارجاع به کارشناسان خبره بر عهده دادگاه می‌باشد. اما در مواردی که عیب تولید آشکار شده است و خودرو ساز از طریق اعلان عمومی یا اعلام مشتریان و مصرف کنندگان فراخوان عمومی جهت مراجعه و رفع عیب می‌دهد،در صورت عدم مراجعه مبری از مسئولیت در صورت وقوع حادثه زیانبار می شود.این موضوع ‌در مورد اتومبیل های سواری پژو ۴۰۵ ساخت سال های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ به دلیل آتش سوزی های متعدد مشهود بود.لازم به ذکر است ذر این زمینه به نظر می‌رسد اعلان عموممی کارگشا نمی باشد و خودروساز بایست علاوه بر آن حتی­الامکان به تمامی مصرف کنندگان اعلام خطر و ضروریت مراجعه به شرکت را متذکر شود.

۳-۱-۲- مسئولیت مدنی ناشی از عیب تولید در قبال اشخاص متضرر (نظریه خطر)

مسئولیت مدنی سازندگان خودرو را در قبال اشخاص ثالث مسلماًً تحت مسئولیت قراردادی نمی­ توان گنجاند.چرا که اساساً اصل نسبی بودن قراردادها این امکان را مگر در مواقع استثنایی فراهم نمی سازد که قرارداد و آثار آن به ثالث تسری یابد.لذا موضوع ضمان قهری و یا نظریه خطر در این باب مفتوح است.بدین معنا که مسئولیت مدنی ناشی از عیب تولید در برابر سایر اشخاص را در ذیل کدام نظریه مسئولیت مدنی (ضمان قهری یا نظریه خطر)بایست جست و جو کرد؟در ضمان قهری همان گونه که بیان داشتیم تقصیر همواره بر خلاف اصل است و بایست عنصر تقصیر توسط مدعی اثبات و محرز گردد.از این رو زیان‌دیده بایست میان غیب تولیدی خودرو و زیان وارده رابطه سببیت را برقرار و بدین ترتیب مسئولیت مدنی خودرو ساز را اثبات نماید.

اما در نظریه ایجاد خطر تقصیر کارفرما یا تولیدکننده به دلیل ایجاد محیطی خطرناک مفروض است،و وی عوض سودی که از این کالای خطرناک می‌برد بایست خسارت آن را نیز متحمل شود.لذا با توجه ‌به این امر که اتومبیل نیز به دلیل سرعت بالا خطراتی را برای اشخاص ثالث ایجاد می‌کند و آمار تصادفات به ویژه در ایران مؤید این مطلب می‌باشد که اتومبیل ممکن است در زمره کالاهای خطرناک به شمار آورد.[۷۴] این در حالی است که تحقیقات مرکز پژوهش مجلس سه عامل نیروی انسانی،جاده وکیفیت وسایل نقلیه را از عامل تصادفات جاده ای نام برده است.[۷۵]

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – اندونزی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

اندونزی

دولت اندونزی از اختصاص یارانه مستقیم به فرآورده‌های نفتی برای حمایت از اقشار کم درآمد و خانوارهای فقیر استفاده می‌کند. در نتیه فرآورده‌های نفتی در اندونزی کمترینقیمت را در مقایسه با کشورهای آسیای جنوب شرقی دارد. این یارانه‌ها بیش از ۱۰ درصد بودجه دولت را به خود اختصاص داده و سبب زیان‌های اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی شده است. بازنگری دولت در پرداخت یارانه به فرآورده‌های نفتی باعث افزایش درآمدهای ارزی و کاهش ‌آسیب‌های زیست محیطی می‌شود. در سال ۲۰۰۲ هزینه خالص اقتصادی پرداخت یارانه به نفت سفید، گازوییل خودرو، نفت صنعتی، گازوییل صنعتی، بنزین و نفت کوره سنگین تقریبا به ۴ میلیارد دلار رسیده بود. بر اساس برنامه ریزی سال‌های ۲۰۰۰-۲۰۰۵ دولت اندونزی ۳۶ میلیارد دلار صرف یارانه‌های نفتی ‌کرده‌است. ضمنا ارزش درآمدهای ارزی از دست رفته به سبب کاهش صادرات ۱۶ میلیارد دلار بوده است.

اصلاح سیستم یارانه ای این امکان را فراهم می‌کند که منابع مالی به صورت کارامدتری برای فقرا به کار گرفته شوند. این راهم باید درنظر داشت که حذف یارانه؛ آلودگی هوا و محیط زیست از طریق مصرف بیش از حد فرآورده‌های نفتی را کاهش خواهد‌داد. دولت اندونزی به دنبال اصلاح و تکمیل قوانین و مقررات در جهت مصرف منطقی انرژی است. هدف اصلی این کشور در دراز مدت این است که تبدیل به یک کشور صادر کننده پایدار نفت گردد. دولت با کاهش هزینه یارانه فرآورده‌های نفتی سعی در کاهش کسری بودجه و مهار روند افزایشی مصرف داخلی انرژی دارد. دولت نیاز به کاهش یارانه‌های نفتی را ‌به این شرط که به خانوارهای فقیر بیش از حد فشار وارد نشود، ضروری می‌داند. هدف از انجام این طرح پرداخت یارانه به قشر فقیر است.

علاوه بر این دولت باید حداقل بخشی از هزینه یارانه‌های نفت را صرف کاهش فقر، توسعه آموزش،توسعه حمل و نقل عمومی، ارتقا خدمات بهداشتی و دیگر برنامه های توسعه اجتماعی کند. افزایش مستقیم درآمد ممکن است بسیار موثرتر از حمایت غیر مستقیم از طریق یارانه‌ها از جمله یارانه‌های نفتی باشد. پرداخت‌های مستقیم به افراد فقیر باید به طور واضح در بودجه ملی مشخص شوند ودولت و مجلس با به کارگیری سیاست قیمت گذاری دوگانه برای فراورده‌های نفتی موافقت کنند. بااجرای این برنامه ها قیمت نفت سفید برای گروه‌های کم درآمد و بنزین و گازوییل جهت حمل و نقل عمومی، افزایش نمی‌یابد. همچنین دولت یک سیستم سهمیه بندی پیشنهاد ‌کرده‌است که به موجب آن کوپن‌های بنزین و نفت سفید باید به افراد واجد شرایط و مالکان خودروها تخصیص داده شود. داشتن کوپن این حق را به افراد می‌دهد که نفت سفید و بنزین را به قیمت یارانه ای خریداری کنند، البته شاید این پیشنهاد در عمل به خوبی کاربرد نداشته باشد. هزینه های مدیریت این برنامه، با توجه به اینکه سازان‌های زیادی را درگیر می‌سازد، بسیار زیاداست و سو استفاده از سیستم شامل چاپ کوپن‌های جعلی، توزیع آن ها میان افراد و فروش مجدد کوپن‌ها، بدون شک می‌تواند مشکل بسیار بزرگ و مهمی ایجاد کند.

چین

پرداخت یارانه توسط دولت چین در بخش انرژی از قدمت زیادی برخوردار است. به طوری که کنترل قیمت‌های انرژی و پرداخت بهای ناچیزی از آن توسط مصرف کنندگان خسارات جبران ناپذیری را ‌به این بخش وارد کرده و موجبات عدم کارایی زیادی را برای آن فراهم نموده است. با این حال، اگرچه طی سال‌های اخیر سیستم‌ قیمت‌گذاری حامل‌های انرژی تا حدودی متحول گردیده و تلاش می‌شود که آثار تغییرات و دگرگونی‌های حادث شده در بازارهای بین‌المللی نیز در آن لحاظ شوند، هنوز قیمت اغلب سوخت‌ها در چین از طریق دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌ها اعلام می‌شود. ‌بنابرین‏ چشم انداز آزادسازی بخش انرژی با این فرض درنظر گرفته می‌شود که دولت به تدریج پرداخت یارانه‌ها را در این بخش و طی ۱۰ سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ حذف خواهد‌نمود. به عبارت دیگر تا سال ۲۰۱۰ قیمت انواع حامل‌های انرژی تابعی از هزینه اقتصادی عرضه آن بوده و از شرایط بازارهای بین‌المللی انرژی در نقاط مختلف جهان پیروی خواهدکرد.

در حالی که وضعیت انرژی چین با ذخایر و تولید بالای زغالسنگ و ذخایر محدود و تولید کم نفت و گاز شناسایی می‌شود، باید اشاره کرد که وجود ذخایر و منابع کافی زغالسنگ از جمله مهم ترین اقدامات دولت چین در این زمینه به شمار می‌رود. اگرچه اتخاذ شیوه های جدید زندگی در بخش‌های خانگی، تجاری و حمل و نقل شخصی از صفات عمده و بارز رشد شتابان مصرف انرژی در کشور استو به عبارت دیگر چشم انداز افزایش درآمد سرانه مردم چین از ۲۸۳ دلار در سال ۲۰۰۰به ۳۳۸٫۱۳ در سال ۲۰۰۳ از عوامل عمده تقاضای انرژی در چین به شمار می‌رود. به همین منظور دولت دولت اهداف جدیدی را برای سیاست‌های انرژی چین لحاظ ‌کرده‌است که شامل موارد زیر می‌شود:

    • استفاده از انرژی‌های متنوع(نفت و گاز، هسته‌ای)و کاهش سهم زغالسنگ در سبد انرژی مصرفی

    • ایجاد اطمینان خاطر در امنیت انرژی (ذخیره سازی نفت.)

    • افزایش کارایی انرژی با حضور سرمایه های خصوصی و خارجی

    • کنترل انتشارآلاینده‌ها

  • آزادسازی بخش انرژی و قیمت‌های آن از طریق یارانه‌ها تا سال ۲۰۱۰٫

سیستم پرداخت یارانه که به طور سنتی در زمینه غذا و لباس پرداخت می‌شد همچنان به عنوان کمک به مردم ادامه دارد. اما چین برای ورود به سازمان تجارت جهانی(WTO) در سال‌های اخیر کنترل قیمت ۱۲۸ نوع کالا(به جز کالاهای عمومی مانند انرژی برق، مخابرات و….) را حذف کرد.

ترکیه

ترکیه در سال ۲۰۰۱ در یک بسته سیاسی کلان شامل : معرفی نظام نرخ ارز شناور، کاهش کسری بودجه دولت واستقلال بانک مرکزی برنامه اصلاح بازارهای مالی، مخابرات و انرژی را با پشتیبانی همه جانبه صندوق بین‌المللی پول وبانک جهانی به روش خصوصی سازی نهادهای عمده دولتی اعلام کرد. برنامه خصوصی سازی بازار انرژی با آزادسازی آغاز شد. در این رابطه قانون بازار برق در سال ۲۰۰۱ به تصویب مجلس رسید و بر اساس آن نهاد تهیه مقررات مربوط به بازار انرژی تأسيس شد.

در سال ۲۰۰۴ شورای عالی برنامه ریزی استراتژی اصلاح بخش برق را تصویب کرد. قانون بازار برق ترکیه از سال ۲۰۰۱ به اجرا درآمد. بر اساس آن بازار آزاد برای تولید و توزیع برق ایجادشد. طبق قانون مذکور، شرکت دولتی که هر سه بخش تولید، توزیع و انتقال برق را برعهده داشت به تفکیک حوزه های تولید و بازرگانی در اختیار بخش خصوصی قرار داده شد.

در سال ۲۰۰۲ چهار مرحله برنامه رقابتی کردن بازار برق به شرح ذیل اعلام شد:

    • مجوز تأسيس شرکت برق و گاز طبیعی به بخش خصوصی.

    • اعطای حق انتخاب تولید شرکت برق به مصرف کنندگان عمده.

    • راه اندازی مرکز توافقات مالی برای تسویه و تراز مبادلات.

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۴- پیشایندهای انگیزه پیشرفت – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۳-۸- دیدگاه نظریه مثبت نگر

روان­شناسی مثبت، یک جنبش نو ظهور در حیطه روان­شناسی معاصر است که بر نیاز به فهم جنبه­ های مثبت تجربه ­های انسانی و فهم این­که چه چیزی باعث می­ شود که زندگی ارزش زیستن داشته باشد، تأکید دارد روان­شناسی مثبت، چیزی بیش از مطالعه علمی‌فضیلت­ها و توانایی‌های انسان نیست. این حیطه در چشم­انداز علمی‌خود علاقه­مند به تحقیقات ‌علمی به منظور فهم کامل گستره تجارب انسان از کمبود، رنج و بیماری تا شکوفایی، سلامتی و شادابی انسان ‌می‌باشد (فریدریکسون، برون، میکلز و کان­وی[۶۵]، ۲۰۱۰).

سلیگمن، تریسی و استین[۶۶] (۲۰۰۵) معتقد است که پیام جنبش روان­شناسی مثبت یاد آور این نکته است که رشته روان­شناسی در حال تغییر و تحول است؛ زیرا روان­شناسی تنها متمرکز بر بیماری­ها، درمان و رفع کمبودها نیست، بلکه روانشناسی مثبت به دنبال افزایش شادی[۶۷]، سلامت و مطالعه علمی‌‌در مورد نقش توانمندی­های شخصی[۶۸] و سامانه­های اجتماعی مثبت[۶۹] در ارتقای سلامت افراد و جوامع است. روان­شناسی مثبت به جای بحث در باره اختلال­ها و آسیب شناسی روانی، به ویژگی­های انسان سالم، عوامل مؤثر بر سلامت روانی و راهبردهای استفاده از حداکثر قابلیت ­های ذاتی و محیطی برای برخورداری از حالت روانی سالم و زندگی سازنده می ­پردازد. روان­شناسی مثبت به معنی استفاده کاربردی از تحقیقات روان­شناسی در جهت تسهیل کارکرد بهینه انسان­ها است. این رویکرد جدید بر این اساس است که افراد تمایل دارند خلاق باشند، خودشان انتخاب کنند و بر محیط و شرایط تسلط داشته باشند، زیرا هر انسانی توانایی‌های ذاتی برای بهتر زیستن دارد. کار اصلی روان­شناسی، اندازه ­گیری، فهمیدن و سپس بنا کردن این توانمندی­ها در انسان­ها و ایجاد فضیلت­های اجتماعی و در نهایت فرمول ­بندی برای هدایت شخص به سمت ایجاد یک زندگی بهتر است (سلیگمن و سیکزنت میهالی[۷۰]، ۲۰۰۰).

۲-۴- پیشایندهای انگیزه پیشرفت

همانند صفات، ویژگی‌ها و انگیزه های مختلف، انگیزه پیشرفت را نیز عوامل و سازه‌های مختلف تحت تاثیر قرار می‌دهد، که ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی یکی از مهمترین آن ها‌ است. در فرهنگ‌های مختلف معیارهای متفاوتی برای زندگی و رضایت از زندگی در نظر گرفته می‌شود و همین معیارها میزان انگیزه پیشرفت را تعیین می‌کند. فرهنگ همچنین درونی یا برونی بودن انگیزه پیشرفت را نیز تعیین می‌کند به گونه ای که در سبز فایل فرهنگ غالب در دنیا بیشتر به سوی انگیزه های بیرونی است و افراد را بر اساس موفقیت‌ها و ملاک‌های بیرونی ارزیابی می‌کنند (بابلج و سیمیک، ۲۰۱۱).

یکی دیگر از پیشایندهای انگیزه پیشرفت ویژگی‌های شخصیتی افراد است افراد درون گرا انگیزه کمتری برای مطرح شدن در ملاک‌های اجتماعی دارند و بیشتر به دنبال ملاک‌های فردی خود هستند. انگیزه پیشرفت در افراد با گشودگی بالا، بالاتر است زیرا این افراد نسبت به موضوعات مختلف علاقه نشان می‌دهند در نتیجه هدف‌های بیشتری نیز در زندگیشان نمود پیدا می‌کنند درحالی که اگر گشودگی به تجربه پایین باشد فرد تنها با تجربه های معمول برخورد می‌کند و تعداد مسیرهای پیش رو برای آن ها کمتر است. از طرف دیگر، نوروز از آنجایی که مسائلی مانند عزت نفس پایین را به همراه دارد فرد را از پیامد‌های شکست در هر چالش می‌ترساند و فرد به علت پرهیز در مواجه با شکست کمتر خود را درگیر مسائل چالش برانگیز می‌کند (فرند و هولینگ، ۲۰۱۱).

سبک فرزند پروری جنبه دیگری است که بر میزان انگیزه پیشرفت فرد تاثیر می‌گذارد. تحقیقاتی که سیرز، مک کوبی و لوین[۷۱] (۱۹۵۷) با بهره گرفتن از روش‌های مختلف روی رفتار والدین انجام داده‌اند نشان می‌دهد که دو بعد از رفتار والدین از اهمیت اساسی برخوردار هستند که عبارتند از پذیرش در برابر طرد[۷۲] و سختگیری[۷۳] در برابر آسان گیری. در همین راستا، وینتر باتوم[۷۴] (۱۹۵۳) با انجام تحقیقاتی ‌به این نتیجه رسید که مادران پسرهای پیشرفت گرا از فرزندان خود در کسب مهارت‌ها و استقلال انتظارات بیشتری دارند. در کشور ما نیز در تحقیقی که شکرکن و باقری (۱۳۷۳) انجام دادند نشان داد که هر چه از سن پایین تری استقلال آموزی، تسلط آموزی و مراقبت آموزی انجام شود میزان انگیزه پیشرفت بالاتر است.

حالت­های خلقی مانند شادکامی‌و افسردگی نیز می‌توانند بر میزان تمایل پیشرفت مؤثر باشد بگونه ای که یک فرد افسرده معمولا احتمال بیشتری را برای شکست در یک موقعیت قرار می‌دهد ‌بنابرین‏ تمایل کمتری برای ادامه تلاش پیدا می‌کند، در حالی که افرادی که خلق بهتری دارند ارزیابی‌های مثبت تری از موقعیت داشته و حتی گاهی از خود قرار گرفتن در یک چالش لذت می‌برند زیرا می‌توانند توانایی‌های خود را ارزیابی کنند. این افراد حتی زمانی که با شکست مواجه می‌شوند آن را به عنوان نوعی تجربه و یادگیری در نظر می‌گیرند و راحت تر با آن برخورد می‌کنند (کوهن و همکاران، ۲۰۰۹).

۲-۴-۱- پیامدهای انگیزه پیشرفت

در پژوهش آگورو و البرگ (۱۹۷۲، به نقل از سیف، ۱۳۸۶) ۶۳۰۰ نفر مورد بررسی قرار گرفت نشان دادند که ضریب همبستگی انگیزه پیشرفت و عملکرد ۳۴/۰ است یعنی سهم قابل توجهی از عملکرد فرد را این سازه تبیین می‌کند همچنین اتکینسون و ریتمن (۱۹۵۶، به نقل از ویدلر، ۱۹۸۹) نشان دادند که افرادی که دارای انگیزه پیشرفت بالا هستند به برتری بیش از پاداش مادی علاقه دارند. آن ها روی یک تکلیف پولی به سبب پولی که دریافت می‌کنند کار نمی‌کنند.

برخی از پیامدهای انگیزه پیشرفت بالا توسط مک کللند (۱۹۶۱) بدین صورت بیان شده است:

۱-تکالیف نسبتا چالش انگیزی را که احتمال موفقیت در آن ها باشد انجام می­ دهند. کارهای بسیار ساده به دلیل نداشتن چالش و تکالیف بسیار دشوار را به دلیل احتمال کم موفقیت دوست ندارند.

۲-افراد دارای انگیزه پیش رفت معمولا در کارها پشتکار از خود نشان می­ دهند و بیشتر از سایرین در شغل خود درگیر می‌شوند حتی برخی ویژگی اعتیاد به کار[۷۵] می‌شوند.

۳-وقتی افراد دارای نیاز به پیشرفت بالا موفقیت کسب ‌می‌کنند سطح آرزوی خودشان را افزایش می‌دهند و به کارهایی که اندکی رقابت انگیزتر و مشکل تر باشد گرایش پیدا می‌کنند.

۴-افراد دارای نیاز به پیشرفت بالا تمایل دارند در موقعیت هایی کار کنند که تا اندازه ای بر نتیجه کار کنترل داشته باشند. زیرا تا حد زیادی به توانایی‌های خود اطمینان دارند ‌بنابرین‏ ترجح می‌دهند خودشان عامل تعیین کننده موفقیت باشند تا سایر عوامل مانند شانس.

1 ... 86 87 88 ...89 ... 91 ...93 ...94 95 96 ... 229