1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۴- پیشایندهای انگیزه پیشرفت – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۳-۸- دیدگاه نظریه مثبت نگر

روان­شناسی مثبت، یک جنبش نو ظهور در حیطه روان­شناسی معاصر است که بر نیاز به فهم جنبه­ های مثبت تجربه ­های انسانی و فهم این­که چه چیزی باعث می­ شود که زندگی ارزش زیستن داشته باشد، تأکید دارد روان­شناسی مثبت، چیزی بیش از مطالعه علمی‌فضیلت­ها و توانایی‌های انسان نیست. این حیطه در چشم­انداز علمی‌خود علاقه­مند به تحقیقات ‌علمی به منظور فهم کامل گستره تجارب انسان از کمبود، رنج و بیماری تا شکوفایی، سلامتی و شادابی انسان ‌می‌باشد (فریدریکسون، برون، میکلز و کان­وی[۶۵]، ۲۰۱۰).

سلیگمن، تریسی و استین[۶۶] (۲۰۰۵) معتقد است که پیام جنبش روان­شناسی مثبت یاد آور این نکته است که رشته روان­شناسی در حال تغییر و تحول است؛ زیرا روان­شناسی تنها متمرکز بر بیماری­ها، درمان و رفع کمبودها نیست، بلکه روانشناسی مثبت به دنبال افزایش شادی[۶۷]، سلامت و مطالعه علمی‌‌در مورد نقش توانمندی­های شخصی[۶۸] و سامانه­های اجتماعی مثبت[۶۹] در ارتقای سلامت افراد و جوامع است. روان­شناسی مثبت به جای بحث در باره اختلال­ها و آسیب شناسی روانی، به ویژگی­های انسان سالم، عوامل مؤثر بر سلامت روانی و راهبردهای استفاده از حداکثر قابلیت ­های ذاتی و محیطی برای برخورداری از حالت روانی سالم و زندگی سازنده می ­پردازد. روان­شناسی مثبت به معنی استفاده کاربردی از تحقیقات روان­شناسی در جهت تسهیل کارکرد بهینه انسان­ها است. این رویکرد جدید بر این اساس است که افراد تمایل دارند خلاق باشند، خودشان انتخاب کنند و بر محیط و شرایط تسلط داشته باشند، زیرا هر انسانی توانایی‌های ذاتی برای بهتر زیستن دارد. کار اصلی روان­شناسی، اندازه ­گیری، فهمیدن و سپس بنا کردن این توانمندی­ها در انسان­ها و ایجاد فضیلت­های اجتماعی و در نهایت فرمول ­بندی برای هدایت شخص به سمت ایجاد یک زندگی بهتر است (سلیگمن و سیکزنت میهالی[۷۰]، ۲۰۰۰).

۲-۴- پیشایندهای انگیزه پیشرفت

همانند صفات، ویژگی‌ها و انگیزه های مختلف، انگیزه پیشرفت را نیز عوامل و سازه‌های مختلف تحت تاثیر قرار می‌دهد، که ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی یکی از مهمترین آن ها‌ است. در فرهنگ‌های مختلف معیارهای متفاوتی برای زندگی و رضایت از زندگی در نظر گرفته می‌شود و همین معیارها میزان انگیزه پیشرفت را تعیین می‌کند. فرهنگ همچنین درونی یا برونی بودن انگیزه پیشرفت را نیز تعیین می‌کند به گونه ای که در سبز فایل فرهنگ غالب در دنیا بیشتر به سوی انگیزه های بیرونی است و افراد را بر اساس موفقیت‌ها و ملاک‌های بیرونی ارزیابی می‌کنند (بابلج و سیمیک، ۲۰۱۱).

یکی دیگر از پیشایندهای انگیزه پیشرفت ویژگی‌های شخصیتی افراد است افراد درون گرا انگیزه کمتری برای مطرح شدن در ملاک‌های اجتماعی دارند و بیشتر به دنبال ملاک‌های فردی خود هستند. انگیزه پیشرفت در افراد با گشودگی بالا، بالاتر است زیرا این افراد نسبت به موضوعات مختلف علاقه نشان می‌دهند در نتیجه هدف‌های بیشتری نیز در زندگیشان نمود پیدا می‌کنند درحالی که اگر گشودگی به تجربه پایین باشد فرد تنها با تجربه های معمول برخورد می‌کند و تعداد مسیرهای پیش رو برای آن ها کمتر است. از طرف دیگر، نوروز از آنجایی که مسائلی مانند عزت نفس پایین را به همراه دارد فرد را از پیامد‌های شکست در هر چالش می‌ترساند و فرد به علت پرهیز در مواجه با شکست کمتر خود را درگیر مسائل چالش برانگیز می‌کند (فرند و هولینگ، ۲۰۱۱).

سبک فرزند پروری جنبه دیگری است که بر میزان انگیزه پیشرفت فرد تاثیر می‌گذارد. تحقیقاتی که سیرز، مک کوبی و لوین[۷۱] (۱۹۵۷) با بهره گرفتن از روش‌های مختلف روی رفتار والدین انجام داده‌اند نشان می‌دهد که دو بعد از رفتار والدین از اهمیت اساسی برخوردار هستند که عبارتند از پذیرش در برابر طرد[۷۲] و سختگیری[۷۳] در برابر آسان گیری. در همین راستا، وینتر باتوم[۷۴] (۱۹۵۳) با انجام تحقیقاتی ‌به این نتیجه رسید که مادران پسرهای پیشرفت گرا از فرزندان خود در کسب مهارت‌ها و استقلال انتظارات بیشتری دارند. در کشور ما نیز در تحقیقی که شکرکن و باقری (۱۳۷۳) انجام دادند نشان داد که هر چه از سن پایین تری استقلال آموزی، تسلط آموزی و مراقبت آموزی انجام شود میزان انگیزه پیشرفت بالاتر است.

حالت­های خلقی مانند شادکامی‌و افسردگی نیز می‌توانند بر میزان تمایل پیشرفت مؤثر باشد بگونه ای که یک فرد افسرده معمولا احتمال بیشتری را برای شکست در یک موقعیت قرار می‌دهد ‌بنابرین‏ تمایل کمتری برای ادامه تلاش پیدا می‌کند، در حالی که افرادی که خلق بهتری دارند ارزیابی‌های مثبت تری از موقعیت داشته و حتی گاهی از خود قرار گرفتن در یک چالش لذت می‌برند زیرا می‌توانند توانایی‌های خود را ارزیابی کنند. این افراد حتی زمانی که با شکست مواجه می‌شوند آن را به عنوان نوعی تجربه و یادگیری در نظر می‌گیرند و راحت تر با آن برخورد می‌کنند (کوهن و همکاران، ۲۰۰۹).

۲-۴-۱- پیامدهای انگیزه پیشرفت

در پژوهش آگورو و البرگ (۱۹۷۲، به نقل از سیف، ۱۳۸۶) ۶۳۰۰ نفر مورد بررسی قرار گرفت نشان دادند که ضریب همبستگی انگیزه پیشرفت و عملکرد ۳۴/۰ است یعنی سهم قابل توجهی از عملکرد فرد را این سازه تبیین می‌کند همچنین اتکینسون و ریتمن (۱۹۵۶، به نقل از ویدلر، ۱۹۸۹) نشان دادند که افرادی که دارای انگیزه پیشرفت بالا هستند به برتری بیش از پاداش مادی علاقه دارند. آن ها روی یک تکلیف پولی به سبب پولی که دریافت می‌کنند کار نمی‌کنند.

برخی از پیامدهای انگیزه پیشرفت بالا توسط مک کللند (۱۹۶۱) بدین صورت بیان شده است:

۱-تکالیف نسبتا چالش انگیزی را که احتمال موفقیت در آن ها باشد انجام می­ دهند. کارهای بسیار ساده به دلیل نداشتن چالش و تکالیف بسیار دشوار را به دلیل احتمال کم موفقیت دوست ندارند.

۲-افراد دارای انگیزه پیش رفت معمولا در کارها پشتکار از خود نشان می­ دهند و بیشتر از سایرین در شغل خود درگیر می‌شوند حتی برخی ویژگی اعتیاد به کار[۷۵] می‌شوند.

۳-وقتی افراد دارای نیاز به پیشرفت بالا موفقیت کسب ‌می‌کنند سطح آرزوی خودشان را افزایش می‌دهند و به کارهایی که اندکی رقابت انگیزتر و مشکل تر باشد گرایش پیدا می‌کنند.

۴-افراد دارای نیاز به پیشرفت بالا تمایل دارند در موقعیت هایی کار کنند که تا اندازه ای بر نتیجه کار کنترل داشته باشند. زیرا تا حد زیادی به توانایی‌های خود اطمینان دارند ‌بنابرین‏ ترجح می‌دهند خودشان عامل تعیین کننده موفقیت باشند تا سایر عوامل مانند شانس.


فرم در حال بارگذاری ...