1401/09/26

دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۱-۱-۱-۳-۷ شرکت تعاونی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

با توجه به مراتب فوق شرکت مختلط سهامی نیز مانند شرکت مختلط غیرسهامی دارای دو نوع شریک می‌باشد:

الف) یک یا چند نفر شریک ضامن که میزان مسئولیت آن‌ ها در قبال قرض‌های شرکت، تضامنی است.

ب) یک عـده شرکای غیر ضامن که در حکم سهام‌دار شرکت‌های سهامی بوده و حدود مسئولیت آنان تا میزان آورده‌شان می‌باشد در شرکت مختلط سهامی سهم‌الشرکه شرکای غیرضامن به سهام یا قطعات سهام تقسیم شده و مانند شرکت‌های سهامی قابل نقل و انتقال می‌باشد.(حسنی ،۱۳۸۹ :۳۱۶ )

«در اسم شرکت باید عبارت (شرکت مختلط) و لااقل اسم یکی از (شرکای ضامن) قید شود.» ( ماده ۱۶۳ قانون تجارت)

در شرکت مختلط سهامی، شرکای سهامی که سرمایه آن‌ ها به صورت سهام با ارزش مساوی درآمده و حق دخالت در امور شرکت را ندارند و فقط حق نظارت بر آن را دارند و مکلفند آورده خود را کاملاً پذیره‌نویسی کرده و لااقل ثلث آن را به صورت نقد در موقع تأسیس شرکت بپردازند.شریک یا شرکای ضامن در شرکت مختلط سهامی،در صورت تعدّد شریک ضامن، مسئولیت آنان در مقابل طلبکاران و روابط آن‌ ها با یکدیگر تابع مقررات شرکت تضامنی خواهد بود.

شرکای مذبور، مدیریت شرکت را به عهده دارند و سرمایه را در این شرکت فقط شرکای سهامی تأمین می‌کنند و شریک ضامن ملزم به سرمایه‌گذاری نبوده و فقط با انجام کار و فعالیت صنعتی خود، اداره امور شرکت را عهده‌دار می‌گردد و در مقابل، قسمتی از منافع شرکت را که معمولاً به نسبت یک دوم، یک سوم و یا یک چهارم است، در پایان سال مالی دریافت می‌کند. شرکت مختلط سهامی مانند شرکت مختلط غیرسهامی دارای اسم مخصوصی می‌باشد.(ستوده،همان:۳۵۲)

بدیهی است در مدارک ثبت شرکت و آگهی مربوطه آن نام شرکای ضامن باید قید گردد تا اشخاص ثالث بتوانند از وجود آنان اطلاع پیدا کنند. با در نظر گرفتن مفاد ماده ۱۶۵ قانون تجارت و اصول پیش‌بینی شده برای شرکت‌های سهامی که ‌در مورد شرکت‌های مختلط سهامی نیز جاری است، می‌توان نتیجه گرفت که برای تشکیل شرکت مختلط سهامی، علاوه بر شرکت‌نامه، تنظیم اساس‌نامه جداگانه نیز لازم است.

«مدیریت شرکت سهامی مخصوص به شریک یا شرکای ضامن است» ( ماده ۱۶۴ قانون تجارت)

قانون تجارت صلاحیت خاصی برای مدیر شرکت در نظر نگرفته و مدّت مدیریت محدود نیست.

مطابق ماده ۱۶۵ قانون تجارت نظارت در امور شرکت‌های مختلط سهامی با هیأتی است مرکب از لااقل سه نفر از شرکای که از طرف مجمع عمومی صاحبان سهام انتخاب می‌شوند.

انتخاب اعضای هیئت نظارت می‌تواند علاوه بر شرکای صاحب سهم حتّی از میان شرکای ضامن نیز باشد؛ حق نظارت صاحبان سهام شرکت فردی نیست و تنها از طریق هیئت نظارت اِعمال خواهد شد.

به نظر می‌رسد با مقایسه شرکت های مختلط سهامی ومختلط غیر سهامی بین این دو شرکت یک وجه مشترکی وجود دارد واین وجه مشترک از این حیث است که مزایای شرکت‌های اشخاص ومزایای شرکت های سرمایه با هم تلفیق می‌شوند ، ‌به این نحو که در شرکت‌های مختلط بعضی شرکا مانند شرکای شرکت با مسئولیت محدود دربرابر اشخاص ثالث مسئولیتی ندارند وبعضی شرکای دربرابر طلبکاران شرکت ضامن هستند ( شرکای تضامنی ) ‌بنابرین‏ درقالب شرکت مختلط دو مزیت به صورت توأمان برآورد ه می شود ؛ اشخاص ثالث به اعتبار مسئولیت تضامنی تعدادی از شرکای به معامله با شرکت رغبت بیشتری پیدا می‌کنند و در مقابل اشخاص نیز که دارای سرمایه هستند اما حاضر به قبول ریسک زیادی نیستند به عنوان شریک با مسئولیت محدود در به کار انداختن سرمایه خویش در قالب شرکت‌های مختلط ترغیب می‌گردند.

۱-۱-۱-۳-۷ شرکت تعاونی

در قوانین مربوطه از شرکت تعاونی تعریفی نشده است.در این زمینه تعاریفی از سوی نویسندگان ایراز شده است .طیق یک تعریف :”شرکت تعاونی ، سازمانی است مرکب از گروهی از اشخاص که به تشابه نیاز های یکدیگر پی برده و به سبب رشد فکری ‌به این باور رسیده اند که از راه اتحاد و همکاری با دیگران و کار دسته جمعی می‌توانند بهتر و موثرتر از تلاش انفرادی در رفع نیاز های مشترک و بهبود وضع مادی و اجتماعی خویش موفق گردند”. (شیروانی ، ۱۳۶۸ :۲۵)

طبق تعریف دیــگر”شرکت تعاونی یک مؤسسه‌ اقتصادی است که به وسیله اعضای سازمان یافته تشکیل شده و توسط ایشــــان اداره می شود و به تدارک یا فروش کالا و خدمات اعضای خود با قیمت تمام شده اقدام می کندویا می توان گفت که شرکت تعاونی، شرکتی است خود مختار و مستقل، مرکب از اشخاصی که داوطلبانه با یکدیگر متحد شده تا نیاز های اقتصادی و اجتماعی خود را از راه فعالیت های دسته جمعی و با کنترل دموکراسی بر طرف نمایند،شرکت های تعاونی سعی می‌کنند تا از طریق همکاری با تعاونی های محلی،ناحیه ای ،ملی وبین المللی در فدراسیون ها،اتحادیه ها ودیگر فعالیت های دسته جمعی بتوانند نیازمندی های اعضای خود را به نحو مؤثری تامین کنند”. ( شکیبا ، ۱۳۸۳ :۱۷)

شرکت تعاونی نوعی از شرکت است که چند نفر به تراضی اموالی را به صورت اشتراک در می آورند ولی نه به منظور استفاده بردن وتقسیم منافع بین شرکای بلکه ‌به این منظور که ، شرکت از طریق بهتر ‌و ساده تری آن اموال را در راه منافع خود به کار ببرند. به موجب ماده یک قانون شرکت‌های تعاونی مصوب ۱۱/۵/۳۴ شرکت تعاونی شرکتی است که برای مدت نامحدود یه منظور رفع احتیاجات مشترک شرکاءوبهبود وضع مادی واجتماعی آنان برای خدمت عمومی ‌و هر گونه فعالیت راجع به تولید محصول کشاورزی وصنعتی – تهیه وتزیع هر نوع کالای مور نیاز در زندگی و حرفه – تحصیل وام واعتبار برای شرکای- اقدام به کارهای ساختمانی وایجاد مسکن وبیمه محصولات ‌و حیوانات – قبول نمایندگی مؤسسات وکارخانجات وابسته به فعالیت های مذکور فوق –خرید سهم الشرکه شرکت‌های مشابه ونحو این امور تشکیل شده باشد.(جعفری لنگرودی ،۱۳۸۸ :۳۸۸ )

شرکت تعاونی ، سازمان، مؤسسه‌ یا شرکتی متشکل از افراد داوطلبی است که دارای نیازهای مشترک واهداف اقتصادی معین بوده ، تا مین نیازهای خود را ازطریق تعاونی آسانتر می دانند و سهم وحقوق هریک از اعضا در شرکت واداره آن مساوی است .( طالب، ۱۳۷۶: ۷- ۹ )

در ماده ۱ قانون بخش تعاونی مصوب ۱۳۷۰ مجلس شورای اسلامی اهداف ‌و ضوابط کلی بخش تعاونی آمده و در ماده۲ همان قانون بامقرر داشتن اینکه شرکت هایی که بارعایت مقررات این قانون تشکیل وبه ثبت برسند تعاونی شنـــاخته می‌شوند به ذکر مراحل تأسيس و ایجاد شرکت تعاونی می پردازد ولی تعریفی برای آن ارائه نمی دهد.

اینک باالتفات براینکه:قانون بخش تعاونی اهدافی رابرای تعاونی ها تعیین می‌کند، و قانون اساسی تعاونی ها را به تولیدی و توزیعی تقسیم می کند، وشرکت های تعاونی برای تامین منافع مادی وبهبود وضع اجتماعی اعضاء وبراساس توحیدمساعی ‌و همکاری آن ها تشکیل می شود.میتوان در تعریف شرکت تعاونی چنین گفت:”شرکت تعاونی شرکتی است که برای فعالیت درامور مربوط به تولید وتوزیع درجهت اهداف مصرح در قانون بخش تعاونی ،به منظور بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی اعضاء، از طریق همکاری و تشریک مساعی آن ها،بارعایت مقررات قانون مذبور تشکیل می شود.(حسنی ،۱۳۹۲ :۵۳ )

1401/09/26

دانلود پایان نامه های آماده – جمع‌بندی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

آدرین[۲۲۴] و همکاران (۲۰۰۵) در یک مطالعه فراتحلیلی از مطالعات تصویربرداری عصب‌شناختی کارکردی درباره حافظه فعال ان‌بک نشان دادند که فراتحلیل‌های مقایسه‌ای و کمی مطالعات چند جانبه به شدت می‌توانند به جامعه علمی برای پیدا کردن تشابهات و تفاوت‌ها در فعال‌سازی مغزی کمک می‌کند که توسط یکی از طرح‌های تجربی وابسته به دست آمده است. شواهد دال بر فعال‌سازی گسترده شش ناحیه پیشانی و آهیانه‌ای عمده در قشر مخ توسط سه نوع از حافظه فعال ان‌بک می‌باشد. همچنین نتایج، تفاوت‌های ناحیه‌ای فرعی و جهت‌داده شده‌ای را در فعال‌سازی سازگار با شکل‌دهی دوباره یک شبکه پیش آهیانه‌ای در پاسخ به مهارت‌های تجربی محتوا و فرایند حافظه فعال نشان دادند.

کلینبرگ و فرنل[۲۲۵] (۲۰۰۵) مطالعه‌ای را با ﻋﻨﻮان آﻣﻮزش راﻳﺎﻧﻪای حافظه فعال در کودکانی که دچار نارسایی توجه/فزون‌کنشی ﺑﻮدﻧﺪ اﻧﺠﺎم دادﻧﺪ. آن ها ﻧﻤﻮﻧﻪای ﺷﺎﻣﻞ ۵۳ ﻛﻮدک ﻣﺒﺘﻼ به نارسایی توجه/فزون‌کنشی را اﻧﺘﺨﺎب ﻛﺮدﻧﺪ و به ﺻﻮرت ﺗﺼﺎدﻓﻲ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن را در ﻣﻌﺮض ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ راﻳﺎﻧﻪای ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺣﺎﻓﻈﻪ فعال ﻗﺮار دادﻧﺪ. در اﻳﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ راﻳﺎﻧﻪای ﺗﻜﻠﻴﻒ ﺗﺨﺘﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪدار و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ تکلیف ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺑﻴﻨﺎﻳﻲ-ﻓﻀﺎﻳﻲ ﺑﺮای ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺣﺎﻓﻈﻪ فعال آﻣﻮزش داده ﺷﺪ. ﻧﺘﻴﺠﻪ اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﻳﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رایانه‌ای ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻬبود ﺣﺎﻓﻈﻪ فعال در اﻳﻦ ﻛﻮدﻛﺎن میﺷﻮد، ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﻳﻦ برنامه راﻳﺎﻧﻪای ﺑﺎزداری ﭘﺎﺳﺦ و اﺳﺘﺪﻻل ﻣﻨﻄﻖ را در اﻳﻦ ﻛﻮدﻛﺎن اﻓﺰاﻳﺶ داد.

ﻛﻴﺒﻲ، ﻣﺎرﻛﺲ، ﻣﻮرﮔﺎن و ﻻﻧﮓ[۲۲۶] (۲۰۰۴) از ﺑﺮرﺳﻲ ارﺗﺒﺎط ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ‌ﻫﺎی ﺗﺤﻮﻟﻲ ﺧﻮاﻧﺪن و ﺣﺎﻓﻈﻪ فعال درﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﻮدﻛﺎن دﭼﺎر ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ‌ﻫﺎی ﺗﺤﻮﻟﻲ ﺧﻮاﻧﺪن، اﺧﺘﻼل آﺷﻜﺎری در ﺣﺎﻓﻈﻪ فعال دارﻧﺪ. اولسون و ستربرگ و کلینبرگ[۲۲۷] (۲۰۰۴) در تحقیق خود برای تأیید پژوهش‌های قبلی بر اثربخشی آموزش حافظه فعال، به مطالعه تغییرات در فعالیت مغز پیش، حین و پس از آموزش پرداختند. نتایج نشان داد که فعالیت شکنج میانی پیشانی و قشرهای فوقانی و تحتانی آهینه‌ای پس از آموزش افزایش پیدا کرد. تغییرات در فعالیت قشری می‌تواند مدرکی بر انعطاف‌پذیری آموزش در سیستم‌های عصبی تحت نظر حافظه فعال باشد.

ﻫﻮوس، ﺑﻴﮕﻠﺮ، برانگیم و ﻻﺳﻦ[۲۲۸] (۲۰۰۳) در ﻳﻚ تحلیل ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ‌ای، ﭘﺲ از ﺑﺮرﺳﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮد حافظه کودکان ﻧﺎرﺳﺎﺧﻮان درﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻛﻮدﻛﺎن در ﻫﻤﻪ اﻋﻤﺎل ﺣﺎﻓﻈﻪ، ﺿﻌﻴﻒ‌ﺗﺮ از ﺳﻦ واﻗﻌﻲ (ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪای) ﺧﻮد ﻋﻤﻞ می‌کنند. کلینگبرگ، فرسبرگی و ستربرگ[۲۲۹] (۲۰۰۲) در مطالعه‌ای از یک چارچوب آموزشی نو با آموزش فشرده و انطباقی تکالیف حافظه فعال استفاده کردند و تاثیر آموزش به روش دو سر کور ارزیابی گشت. آموزش به طور قابل ملاحظه‌ای عملکرد افراد را روی تکالیف آموزشی حافظه فعال بالا برد و همچنین مهمتر این که عملکرد آن ها را روی آزمون‌های آموزش داده شده بینایی-فضایی حافظه فعال و ماتریس‌های تصاعدی ریون و استدلال پیچیده غیرکلامی تکالیف افزایش داد. همچنین فعالیت حرکتی-تعداد حرکات سر در طی انجام تکالیف رایانه‌ای به طور قابل ملاحظه‌ای در گروه آزمایش کاهش پیدا کرد. نتایج نشان می‌دهد که با آموزش حافظه فعال می‌تواند به طور بالقوه علایم بالینی اختلال نارسایی توجه/فزون‌کنشی را بهبود دهد.

بال و اسکریرف[۲۳۰] (۲۰۰۱) نشان داده‌اند که کودکانی که ریاضیات آن ها ضعیف است در کارکردهای اجرایی از جمله بازداری پاسخ و حفظ اطلاعات در حافظه فعال دچار مشکلات زیادی هستند. سوانسون و سیگل (۲۰۰۱) در پژوهشی نشان دادند که ﻛﻮدﻛﺎن ﺑﺎ ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﻳﺎدﮔﻴﺮی در حوزه خواندن و ریاضیات، دﭼﺎر ﻛﻤﺒﻮدﻫﺎﻳﻲ در ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﻠﻘﻪ واﺟﻲ ﻛﻪ ﺟﺰیی از ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل اﺳﺖ ﻣﺮﺑﻮط می‌باشد و این حلقه ﻣﺨﺘﺺ ﺣﻔﻆ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﮔﻔﺘﺎر اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﭘﻴﭽﻴﺪه ﻣﺎﻧﻨﺪ درک ﻣﻄﻠﺐ ﺧﻮاﻧﺪن، ﺣﻞ مسئله و ﻧﻮﺷﺘﻦ اﺳﺖ؛ همچنین ویلسون[۲۳۱] و سوانسون (۲۰۰۱) در پژوهشی نشان دادند که جدای از سن، ناتوانی در ریاضیات با ضعف عملکردهای حافظه فعال در حوزه دیداری- فضایی و کلامی همراه است.

در مطالعه‌ای دیگر نیز سوانسون و ساچزلی (۲۰۰۱) به نقش مهم کارکردهای اجرایی (از جمله حافظه فعال) در بهبود عملکرد ریاضیات در کودکان با ناتوانی در ریاضیات اشاره کرده‌اند. آن ها دریافتند که کودکان با ناتوانی ریاضیات در حافظه فعال، بازداری پاسخ و سازماندهی نسبت به گروه کنترل ضعیف‌تر عمل می‌کنند اما آموزش در این حافظه می‌تواند مشکلات این کودکان را کاهش دهد. پابلانو[۲۳۲] (۲۰۰۰) در پژوهشی تغییرات دیداری-فضایی و آواشناختی حافظه فعال در کودکان نارساخوان را مورد ارزیابی قرار داد؛ نتایج نشان داد کودکان نارساخوان در مقایسه با کودکان گروه کنترل، تعداد کمتری از کلمات مشابه را در حلقه واجی به یاد می‌آورند و مدت زمان بیشتری را صرف تکمیل پازل ۱۰۰ تکه‌ای که برای ارزیابی توجه کودکان به عمل آمده بود می‌کنند. تفاوت آماری معناداری در عامل هماهنگ‌ساز مرکزی کودکان نارساخوان و گروه کنترل مشاهده نشد.

جمع‌بندی

در جمع‌بندی ﭘﺎﻳﺎﻧﻲ از ﻣﺒﺎﻧﻲ ﻧﻈﺮی و ﭘﮋوﻫﺸﻲ میﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ آﻣﻮزش راﻫﺒﺮدﻫﺎی حافظه ﻓﻌﺎل از زﻣﺮه روشﻫﺎی موﺛﺮ ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد و ارﺗﻘﺎ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و ﻳﺎدﮔﻴﺮی در ﻋﺮﺻﻪ ﻣﺨﺘﻠﻒ، به ویژه ﻳﺎدﮔﻴﺮی در عرضه خواندن اﺳﺖ. ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی اﻧﺠﺎم ﺷـﺪه ﻧﺸﺎن ﻣـﻲدﻫﺪ ﻛـﻪ ﺗاﺛﻴﺮ ﻧﻮع آﻣﻮزشﻫﺎ در ﻗﺎﻟﺒﻲ ﻋﻠﻤﻲ و در ﺣـﺪ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ در ﻛﻮدﻛﺎن دارای ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﻳﺎدﮔﻴﺮی خواندن ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻣﺴﺘﻨﺪ ﮔﺸﺘﻦ ﺗاثیر این روشﻫﺎ در آﻣﻮزش داﻧﺶآﻣﻮزان نارساخوان ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ راﻫﻲ ﺑﺮای اﻳﻦ داﻧﺶآﻣﻮزان ﻓﺮاﻫﻢ ﺳﺎزد ﺗﺎ از آن ﻃﺮﻳﻖ ﺳﻄﺢ ﻳﺎدﮔﻴﺮی و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﻮد را ارﺗﻘﺎ ﺑﺨﺸﻨﺪ. ﺑﺮ ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺎس ﻫﺪف اﺻﻠﻲ ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮرﺳﻲ ﺗاﺛﻴﺮ آﻣﻮزش حافظه فعال ﺑﺮ ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ داﻧﺶآﻣﻮزان نارساخوان در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ شد.

    1. Benasich & Thomas ↑

    1. Garrod & Daneman ↑

    1. Jenkesh & Lyshate ↑

    1. Working memory ↑

    1. Visual memory ↑

    1. Auditory memory ↑

    1. Anderson ↑

    1. Baddeley & Hitch ↑

    1. Dehn ↑

    1. Hymyan & Burge ↑

    1. Hallahan & Kadffman ↑

    1. Mercer ↑

    1. Karande, Mahajan & Kulkarni ↑

    1. Swanson & Jerman ↑

    1. Masoura ↑

    1. Taroyan, Micolson & Fawcett ↑

1401/09/26

مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – ۲-۱۲-استراتژی های بازاریابی سبز – پایان نامه های کارشناسی ارشد

این سه سطح به منظور شناسایی میزان تغییری که شرکت بایستی انجام دهد، می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند و ممکن است میزان تعهد نسبت به فعالیت‌های محیطی مختلف را نشان دهند. فعالیت‌های استراتژیک محیطی نیازمند سرمایه‌گذاری مالی بلند مدت در بخشی است که شرکت در آن فعالیت می‌کند.

در صورت اجرای مؤثر سبز بودن استراتژیک بندرت احتمال دارد که به طور ظاهری به آن نگریسته شود. در سطوح مختلف سبز بودن باید مشخص شود که دقیقاً چه فعالیت‌هایی باید انجام گیرد. سبز بودن استراتژیک ممکن در یک ناحیه به طور مؤثر بر دیگران نفوذ کنند و این احتمال هم وجود دارد که در نواحی دیگری چنین توانی را نداشته باشد. ‌بنابرین‏، اگر چه سبز بودن استراتژیک از نظر استراتژیک لازم نیست در تمامی فعالیت‌های بازاریابی گنجانیده شود، ولی در بخش تولید، یک مبحث استراتژیک است.

۲-۱۱-عصرهای بازاریابی سبز

بازاریابی سبز از بدو پیدایش تاکنون در مسیر تکاملی خود مراحل متفاوتی را طی ‌کرده‌است که هر عصر دارای ویژگی‌های خاصی بوده و معمولاً بنا به شرایط و نیازهای محیطی تغییر کرده و وارد عصر جدیدی شده است. بازاریابی سبز تاکنون سه عصر را طی ‌کرده‌است که عبارتند از:

عصر اول: بازاریابی سبز اکولوژیکی: این عصر از نظر تاریخی سال‌های دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را در بر می‌گیرد. ویژگی‌های عصر اول چنین بود که روی مشکلات محیطی خارجی مانند آلودگی هوا و… تمرکز کرده بود (پیتی،۲۰۰۱). همچنین صنایعی مانند خودروسازی، نفت و کشاورزی ـ شیمیایی بیشتر مورد بحث بود. در این مرحله بود که ارزش‌های محیطی و اجتماعی وارد کسب و کار شد. رویکرد حل مشکل معمولاً یک راه حل پایانی بود هر چند که خود راه حل ممکن بود به افزایش هزینه منجر گردد. مثلاً بهینه‌سازی سوخت در خودرو توسط قوانین الزامی شد در نتیجه قیمت خودروها نیز افزایش یافت.

عصر دوم: بازاریابی سبز محیطی: این مرحله از اواخر دهه ۸۰ آغاز گردید و مفاهیمی نوین مانند فناوری پاک، پایداری، مصرف کننده سبز و مزیت رقابتی پدیدار شدند. به عنوان مثال فناوری پاک شامل طراحی مبتکرانه محصولات جدید و سیستم تولیدی بود به طوری که ضایعات و آلودگی در مرحله طراحی حذف گردند . مصرف کنندگان سبز در این عصر کسانی بودند که نمی‌خواستند کالایی مصرف کنند که :

۱ـ‌ سلامتی مصرف کنندگان یا دیگران را به خطر اندازد؛

۲ـ هنگام تولید، استفاده یا تجزیه آن به محیط خسارت وارد شود؛

۳ـ ضایعات غیر ضروری زیادی از طریق بسته‌بندی وارد محیط کند؛

۴ـ برای حیوانات مضر باشد؛

۵ـ تاثیر منفی روی سایر کشورها داشته باشد.

از طریق مزیت رقابتی نیز شرکت می‌توانست در موضع بهتری فعالیت کند. اگر تعداد زیادی مصرف کننده نگران محیط بودند شرکت‌ها می‌توانستند با سازگاری محصولات خود با محیط از دیگر شرکت‌ها متمایز شوند. ‌بنابرین‏ این رویکرد یک رابطه برد ـ برد بود که باعث می‌شد هم مصرف کننده به رفاه و نیاز خود برسد و هم شرکت از طریق فعالیت‌های مناسب ضایعات و در نتیجه هزینه های خود را کاهش دهد.

تفاوت بارز بین عصر اول و دوم در این بود که عصر اول معمولاً روی صنایعی متمرکز می‌شد که تاثیر مستقیم روی محیط داشتند. اما بازاریابی محیطی تمامی روش های تولیدی و خدماتی را نیز شامل می‌شود از جمله توریسم و…(پیتی،۲۰۰۱). ‌بر اساس بازاریابی محیطی، کسب و کارها فقط یک زنجیره ارزش که داده ها را به ستاده‌های بازار تبدیل می‌کنند نیستند بلکه سیستمی با ستاده‌های غیر بازاری مانند ضایعات و آلودگی هستند .

بدین معنی که عصر نگرش کل گرایی و سیستمی را تقویت می‌کرد که به تقویت نگرشهای جهانی نسبت به محیط منجر شده است. مانند توجهات خاص به لایه ازون، گرم شدن کره زمین.

به سوی عصر سوم: بازاریابی سبز پایدار: همزمان با تقاضاهای فراوان مردم و بالارفتن انتظارات آن ها و سختگیری دولت‌ها، دیگر عصر دوم قادر به ‌پاسخ‌گویی‌ نبود. مباحثی مثل توسعه پایدار در حیطه اقتصاد تاثیر بسزایی روی علم بازاریابی گذاشت و عصر سوم را به سوی بازاریابی سبز پایدار پیش برد.
چالش‌های بارز این عصر عبارت است از: آینده‌نگری، عدالت و برابری و تأکید بر نیازها. آینده‌نگری معتقد است بازاریابی سعی دارد به رضایت مشتریان و سودآوری سرمایه گذاران منجر باشد. همچنین دو عصر قبلی بازاریابی فقط بر نیاز مصرف کنندگان کنونی تأکید داشتند در حالی که طبق رویکرد بازاریابی سبز پایدار باید نیاز نسل‌های بعدی را نیز ملاحظه کرد، ‌بنابرین‏، اگر سیستم تولید و مصرف امروز ناپایدار باشد قدرت انتخاب نسل بعد از او گرفته خواهد شد. عدالت و برابری نیز تأکید دارد که هزینه ها و منافع در کشورهای توسعه یافته یکسان نیست (پیتی،۲۰۰۱).

مثلاً درآمد واقعی جمعیت کشورهای توسعه یافته هفت برابر درآمد افراد در کشورهای کمتر توسعه یافته است. کشورهای توسعه یافته کمتر از ۲۰درصد جمعیت جهان را دارند ولی بیش از نیمی از برق جهان را مصرف و ۵۰درصد دی‌اکسید کربن را وارد جو می‌کنند. عنصر مهم دیگر تأکید بر نیازهاست. اگر چه هدف بازاریابی تأمین خواسته‌ها و نیازهاست اکثر تلاش‌های بازاریابی معاصر تأکید بر خواسته‌های افراد است نه نیازها. همان طوری که دارنینگ در سال ۱۹۹۲ در تحقیقات خود نشان داد ۸۰درصد جمعیت دنیا درآمد مناسبی ندارند و بیشتر هزینه های مصرفی‌شان صرف تأمین نیازهای اولیه‌شان می‌شود ‌بنابرین‏ بازاریابی پایدار باید تأکیدش بر نیازها باشد نه خواسته‌ها.

۲-۱۲-استراتژی های بازاریابی سبز

هنگام به کارگیری بازاریابی سبز بسیاری از افراد تمایل دارند که به طورکلی بر فعالیت‌های انفرادی خاصی از جمله ترفیع ویژگی‌های محصول سبز یا طراحی محصولاتی که از نظر اکولوژیک کمتر مضرند تمرکز یابند. تعداد کمی از شرکت‌ها در ممیزی بازاریابی به درستی ذهنیت اکولوژیک را در برنامه های خود گنجانده‌اند. این امر باعث شده که ارزیابی موفقیت کلی برنامه های محیطی‌ از نظر مالی مشکل شود، زیرا فعالیت‌های سبز به یک یا دو بخش وظیفه‌ای محدود شده است و تمام بخش‌های شرکت یا فلسفه شرکت آن را در بر نمی‌گیرد.در حال حاضر بازاریابی سبز در بردارنده مباحث گسترده‌ای است، از جمله قیمت‌گذاری، طراحی، موضع سازی، تدارکات، بازاریابی ضایعات، ترفیع و ائتلافهای سبز (پلونسکی و رزنبرگر، ۲۰۰۱). در این قسمت اقدامات مرتبط با عوامل هفتگانه فوق با توجه به مفهوم بازاریابی سبز تشریح خواهد شد.

-۱ طراحی سبز/ توسعه محصولات جدید: اشلی در سال ۱۹۹۳ بیان نمود که ۷۰درصد محصولات طراحی شده و فرایندهای تولیدی مرتبط از نظر محیطی مضرند. ‌بنابرین‏، شرکت‌ها در مراحل اولیه توسعه محصولات جدید بایستی ملاحظات محیطی را در نظر بگیرند. سپس آن ها می‌توانند از تحلیل چرخه زندگی به منظور ارزیابی اثرات اکولوژیک محصولات برای هر مرحله از تولید استفاده کنند. این تحلیلها به آن ها کمک خواهد کرد تا روش های جایگزین طراحی یا تولید کالاها را شناسایی کنند و نهایتاًً صنایع جدید و روز آمد و بازارهایی که هزینه های تولید در آن ها در حال کاهش است را ایجاد کنند (پلونسکی و رزنبرگر، ۲۰۰۱).

1401/09/26

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | ۲-۳-۲- منابع اصلی ریسک سیستماتیک: – پایان نامه های کارشناسی ارشد

    1. شاخص بتا

  1. دارایی‌درخطر(VaR)

۲-۳-۲-۴- جستارهای وابسته

    • ریسک اعتباری

    • ریسک عملیاتی

    • ریسک بازار

  • ریسک قانونی

از یک منظر ریسک را می توان به دو گروه ریسک های مالی و ریسک های غیر مالی تقسیم نمود. ریسک های مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکت ها اثر می‌گذارند و می‌توانند حتی شرکتی را از پای درآورند، تغییرات قیمت مالی باعث بروز ریسک مالی می‌گردد. ریسک های غیر مالی هرچند به صورت مستقیم بر بخش مالی شرکت مؤثر نیستند اما بر ریسک های مالی تاثیر زیادی دارند، بدین معنی که یک ریسک غیر مالی در نهایت باعث تغییرات در متغیرهای مالی می‌گردد و به یک ریسک مالی مبدل می شود.

ریسک های مالی شامل:

· ریسک نرخ ارز

· ریسک نرخ سود

· ریسک نکول

· ریسک نقدینگی

· ریسک تغییرات سطح عمومی قیمت ها

· ریسک بازار

· ریسک سرمایه گذاری مجدد

ریسک های غیر مالی شامل:

· ریسک مدیریت

· ریسک سیاسی

· ریسک صنعت

· ریسک عملیاتی

· ریسک قوانین و مقررات

· ریسک نیروی انسانی

از دیدگاه دیگر می توان کل ریسک بازار را به دو دسته تقسیم نمود: ریسک سیستماتیک[۷۰] و ریسک غیر سیستماتیک[۷۱]

ریسک سیستماتیک[۷۲] : آن قسمت از ریسک می‌باشد که به شرایط عمومی بازار مربوط است و تعداد زیادی از دارایی ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تغییر نرخ بهره، نرخ برابری پول ملی در مقابل اسعار خارجی، نرخ تورم، سیاست های پولی و مالی، شرایط سیاسی و غیره از منابع ریسک سیستماتیک می‌باشند. در این نوع ریسک، تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی کل بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ریسک های سیستماتیک عبارتند از:

•ریسک نرخ بهره

•ریسک تورم

•ریسک نرخ ارز

•ریسک نقدینگی

•ریسک های اجتماعی-سیاسی

ریسک غیرسیستماتیک: منحصر به یک دارایی می‌باشد. این میزان از ریسک مختص یک شرکت یا یک صنعت می‌باشد و ناشی از عوامل و پدیده هایی مانند اعتصابات کارگری، عملکرد مدیریت، رقابت تبلیغاتی، تغییر در سلیقه مصرف کنندگان و غیره می‌باشد. راهکار حمایت در برابر این ریسک ها، تنوع سازی در سبد دارایی می‌باشد. ریسک های غیرسیستماتیک عبارتند از:

•ریسک اعتباری

•ریسک مدیریتی

به طور خلاصه کل ریسک بازار را می‌توان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول ساختار سرمایه سهام‌داران عمده و غیره می‌باشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمی‌باشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکت‌های کلی بازار به وجود می‌آید. طبق نظریه های پرتفولیو یا بر گونه سازی سبد سهام می‌توان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی می‌ماند. شاخص بتا شاخصی برای اندازه گیری همنوایی حرکت یک شرکت با حرکت کلی بازار و یا شاخصی برای اندازه گیری ریسک سیستماتیک است . ریسک عبارت است از احتمال نوسانات آتینرخ بازدهی، شاخص‌های مختلفی برای تبیین نوسانات مورد ا ستفاده قرار می‌گیرد که بعضی از مهم‌ترین آنه بدین صورت هستند. ـ دامنه تغییرات ـ متوسط انحراف خطی (متوسط قدر مطلق انحرافات) ـ واریانس (متوسط مجذور انحرافات) ـ انحراف معیار ـ نیم واریانس ـ نیم انحرافی معیار ـ شاخص بتا ـ دارایی در خطر.

۲-۳-۲-۵-کاهش ریسک

نکته قابل ذکر این است که چگونه ریسک را کم کنیم و آیا ریسک قابل کاهش هست یا خیر؟ طبقتئوری پورتفولیو بخشی از ریسک را می‌توان از طریق تنوع‌گرایی حذف نمود و مزیت پورتفولیو نیز در کاهش ریسک سرمایه‌گذاری می‌باشد.با در نظر گرفتن مزایای ناشی از تنوع‌گرایی، متاسفانه نمی‌توان کل ریسک سرمایه‌گذاری را از بین برد، ‌به این دلیل که اوراق بهادار دارای ریسک سیتماتیک می‌باشند، (ریسکی که نمی‌توان از طریق تنوع‌گرایی حذف نمود). در حالت کلی دو نوع ریسک وجود دارد:

۱) ریسک سیستماتیک

۲) ریسک غیر سیستماتیک

‌بنابرین‏ :

ریسک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک = ریسک کل

ریسک غیر‌سیستماتیک فقط منحصر به یک دارایی می‌باشد برای اینکه آن ریسک در ارتباط با بخشی از بازده یک دارایی می‌باشد. این میزان از ریسک مختص یک شرکت یا یک صنعت می‌باشد و ناشی از عوامل و پدیده‌هائی مانند اعتصابات کارگری، عملکرد مدیریت، رقابت تبلیغاتی، تغییر در سلیقه مصرف‌کنندگان و غیره می‌باشد. ریسک سیستمایتک آن قسمت از ریسک می‌باشد که به شرایط عمومی بازار مربوط است.

تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی از منابع اصلی ریسک سیستماتیک می‌باشد که در این قسمت به بخشی از آن اشاره خواهد شد.

۲-۳-۲- منابع اصلی ریسک سیستماتیک:

۲-۳-۲-۱- ریسک نرخ بهره

ریسک نرخ بهره به ‌عنوان تغییر‌پذیری بالقوه در بازده که ناشی از تغییرات نرخ بهره بازار است تعریف می‌شود. ارزش هر سرمایه‌گذاری به میزان سود و عایدات آن و همچنین نرخی که برای محاسبه ارزش فعلی آن به کار می‌بریم بستگی دارد. یکی از عوامل تعیین‌کننده نرخ تنزیل، ‌نرخ بهره است که اگر هزینه بهره افزایش یابد به تبع آن نرخ تنزیل نیز افزایش می‌یابد و در نتیجه ارزش فعلی سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد.

۲-۳-۲-۲-ریسک تورم

ریسک تورم به عدم اطمینان نسبت به سطح نرخ تورم در سال‌های آینده اطلاق می‌گردد. ریسک تورم به عبارت دیگر به انحراف نرخ تورم واقعی مورد انتظار بستگی دارد. سرمایه‌گذاران قبل از اقدام به سرمایه‌گذاری نرخ تورم در آینده را پیش‌بینی می‌کنند و آن را به نرخ بازده مورد توقع خود اضافه می‌کنند، در نتیجه در موقع ارزیابی عایدات آتی سرمایه‌گذاری آن را با یک نرخ تنزیل به ارزش فعلی سرمایه‌گذاری تبدیل می‌کنند.

افزایش در نزخ تنزیل باعث کاهش ارزش فعلی می‌گردد. اگر نرخ تورم واقعی بیشتر از نرخ تورم مورد انتظار باشد. نرخ بازده واقعی که به سرمایه‌گذاران به دست می‌آورند از نرخ بازده مورد انتظار آن ها کمتر خواهد بود. همان‌ طور که گفته شد، ریسک تورم به قابل تغییر بودن یک سرمایه‌گذاری اشاره دارد. اقتصاددانان نرخ تورم را از طریق شاخص قیمت محاسبه می‌کنند و شاخص قیمت کالای مصرفی بهترین وسیله برای تعیین نرخ تورم است. وقتی می‌خواهیم نرخ بازده مورد توقع را محاسبه کنیم، باید تاثیر تورم را نیز در آن به حساب آورد در این صورت تاثیر نرخ تورم بر بازده مورد انتظار یک دارایی سرمایه‌ای، مانند تغییر نرخ بهره که در قسمت قبل اشاره شد، خواهد بود.

۲-۳-۳-۳- ریسک کشور

ریسک کشور یا ریسک سیاسی به ثبات یک کشور از ابعاد اقتصادی و سیاسی مربوط می‌شود. این نوع ریسک در کشورهایی که از ثبات سیاسی و اقتصادی بالایی برخوردارند، پائین است.

۲-۳- ۳-۳-ریسک بازار

1401/09/26

پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | ۱۳-۲ پیشینه تحقیقات – پایان نامه های کارشناسی ارشد

با توجه ‌به این تفاوت،مفهوم اشتیاق به عنوان یک رفتار(تحریک انرژی در نقش کاری هر فرد[۶۴]) در نظر گرفته شده است.‌به این ترتیب فرض می شود اشتیاق نتایج مثبتی هم در سطوح شخصی(رشد و پیشرفت فردی) و همچنین در سطوح سازمانی(کیفیت عملکرد) خواهد داشت.

  1. دیدگاه پنجم: روتبارد(رتبارد[۶۵]، ۲۰۰۱) با الهام از کار کان(۱۹۹۰و۱۹۹۲( منظری متفاوت را پیش گرفته و اشتیاق را به عنوان ساختار انگیزشی دو بعدی شامل توجه[۶۶](توانایی شناختی و مدت زمانی که یک فرد صرف فکر کردن در رابطه با یک نقش می‌کند) و جذب[۶۷](شدت تمرکز فرد بر یک نقش) می‌باشد.

توجه ‌به این نکته مهم است که مراجع کلیدی اشتیاق برای کان،نقش کاری می‌باشد در حالی که برای دیگر محققانی که اشتیاق را به عنوان نقطه مقابل و مثبت فرسودگی شغلی می‌دانند،این مراجع کلیدی فعالیت و کنش کاری کارمند[۶۸] و یا خود کار می‌باشد

    • در مجموع بیشتر محققان توافق بر این موضوع دارند که اشتیاق شامل یک بعد انرژی و یک بعد تعیین هویت(شناسایی) می‌باشد.اشتیاق شغلی شامل سطوح بالایی از انرژی و تعیین هویت قوی با کار است.چشم انداز این موضوع خاص،زمینه ایست که توسط یک ساختار سازگار برای اشتیاق شغلی که بر تجربه کارکنان از فعالیت کاری تمرکز دارد،به بهترین نحو به کار گرفته شده است.اما متأسفانه بررسی و اکتشاف گسترده بر این ساختارها منجر به ایجاد توافق و اجماعی ‌در مورد معنای آن نشده است.

  • در این پژوهش به دلایل زیر از تعریف شافلی ودیگران استفاده می شود:

الف) اینکه این تعریف اشتیاق شغلی را از مفهوم مرتبط با فرسودگی شغلی متمایز می‌کند و همچون یک نتیجه آن را به عنوان یک ساختار مستقل که در حق خود مهم است،بنا می نهد.

ب) تعریف شافلی و همکارانش شامل جنبه‌های هم عاطفی و هم شناختی اشتیاق می‌باشد.و این دلالت دارد بر اینکه علاوه بر ادراک ها(شناخت‌ها)، اشتیاق همچنین شامل کاربرد فعال احساسات و عواطف می‌باشد.(سالانوا و شافلی؛۲۰۰۸)

ج) همان‌ طور که قبلا ذکر شد این تعریف اشتیاق را به سه بعد تجزیه می‌کند:۱-نیرومندی۲-وقف خود۳-جذب.، که می‌تواند به صورت جداگانه تجزیه و تحلیل شود.این مجوزیست برای تشخیص دقیق تر نقاط قوت و کاستی های موجود بر حسب هر یک از منظرهای اشتیاق شغلی.(فیرینی و تیرنان[۶۹]، ۲۰۰۶)

د) در نهایت، ابعاد سه گانه ی اشتیاق شغلی که توسط شافلی و همکارانش تعیین شده است،می‌تواند به صورت تجربی توسط یک پرسشنامه ی معتبر و روان،اندازه گیری شود،که آن پرسشنامه عبارت است از مقیاس اشتیاق شغلی اوترخت[۷۰]

نیروی محرکه اهمیت اشتیاق شغلی این است که نتایج مثبتی برای سازمان خواهد داشت.برای مثال،طبق تحقیقات تجربی بر اشتیاق شغلی،سطوح بالای اشتیاق منجر شده به افزایش تعهد سازمانی،افزایش رضایت شغلی،غیبت کمتر و بازگشت کمتر از کار، بهبود سلامت و رفاه،رفتارهای اضافی نقش،عملکرد بالاتر و ارائه ابتکار شخصی بشتر،رفتار فعال و انگیزه یادگیری بیشتر.(شافلی،سالانوا،۲۰۰۷(

۱۳-۲ پیشینه تحقیقات

۱-۱۳-۲ پیشینه تحقیقات خارجی

  1. ایمران و دیگران[۷۱]، ۲۰۱۰

این مطالعه تاثیر CSR را بر تعهد سازمانی کارکنان و عملکرد آنان می سنجد. این پژوهش از رویکرد اکتشافی استفاده می‌کند. داده های اولیه از ۳۷۱ شاغل که در بخش های مختلف پاکستان کار می‌کنند گردآوری شده است. این مطالعه نشان می‌دهد که ارتباط مثبتی بین اعمال CSR و تعهد سازمانی کارکنان و عملکرد آنان وجود دارد. این تحقیق برای تقویت تعهد سازمانی کارکنان و بهبود عملکرد آنان استفاده از CSR را پیشنهاد می‌دهد.

  1. .کیم[۷۲]، ۲۰۱۰

این مطالعه به بررسی ارتباط مسئولیت اجتماعی شرکت و تعیین هویت می پردازد. نتایج نشان می‌دهد که فعالیت های مسئولیت اجتماعی تعیین هویت را افزایش می‌دهد و در عوض، تعیین هویت بر تعهد کارکنان تاثیرگذار است. با این وجود، تداعی مسئولیت اجتماعی به طور مستقیم بر تعیین هویت کارکنان تأثیرگذار نیست، بلکه با از طریق پرستیژ خارجی شرکت بر آن تأثیرگذار است. در مقایسه با تداعی CSR، مشارکت در CSR تاثیر مستقیمی بر تعیین هویت دارد. بر اساس این یافته ها عملکرد CSR می‌تواند راهی مؤثر برای ایجاد ارتباط مثبت با کارکنان باشد.

۳- .ترکر[۷۳]، ۲۰۰۹

هدف این مطالعه بررسی چگونگی تاثیر CSR بر تعهد کارکنان بر اساس تئوری هویت اجتماعی است. این مطالعه در ترکیه انجام شد و نتایج نشان داد که داشتن مسئولیت اجتماعی در قبال ذینفعان اجتماعی و غیر اجتماعی، کارکنان و مشتریان تاثیر مهمی بر تعهد سازمانی دارد. حال آنکه ارتباطی بین مسئولیت اجتماعی در قبال دولت و سطح تعهد کارکنان وجود نداشت.

۴- .بون[۷۴]، ۲۰۰۶

هدف از این پژوهش بررسی ادراک کارکنان بر تاثیرگذاری هشت جزء HRM/TQM (رهبری، آموزش و توسعه، مشارکت کارکنان، شناخت و پاداش، تمرکز بر مشتری، توانمند سازی، کارتیمی و ارتباطات) بر اشتیاق شغلی کارکنان در شش کارخانه بزرگ تولید نیمه رساناها در کشور مالزی است. نتایج نشان داد که کار تیمی، توانمندسازی، تمرکز بر مشتری، شناخت و پاداش و ارتباطات، رابطه مستقیم و مثبتب با اشتیاق شغلی دارد. به طوری که توانمند سازی قوی ترین رابطه را در بین موارد ذکر شده با اشتیاق شغلی داشت.

۲-۱۳-۲ پیشینه تحقیقات داخلی

۱- هاشمی شیخ شیبانی و همکاران؛ ۱۳۹۱

هدف از این پژوهش بررسی اثر جو روانشناختی و خودارزشیابی های محوری بر عملکرد وظیفه ای و قصد ترک شغل با میانجیگری اشتیاق شغلی در کارکنان شرکت صنایع چوب و کاغذ ایران (چوکا)بوده است. با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی ساده ۲۶۷ نفر از کارکنان شرکت چوکا به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از الگوی معادلات ساختاری و روش بوت استراپ برای تحلیل نتایج استفاده شد. یافته ها نشان داد که جو روانشناختی هم به طور مستقیم و هم از طریق اشتیاق شغلی با قصد ترک شغل و فقط از طریق اشتیاق شغلی با عملکرد وظیفه ای رابطه دارد.همچنین خود ارزشیابی های محوری هم به طور مستقیم و هم از طریق اشتیاق شغلی با عملکرد وظیفه ای و فقط از طریق اشتیاق شغلی با قصد ترک شغل رابطه دارد.

۲- نعامی و پیریایی؛ ۱۳۹۰

1 2 3 4 ...5 ... 7 ...9 ...10 11 12 ... 227