1401/09/26

خرید متن کامل پایان نامه ارشد – ۳ -۲ : تفاوت جرایم کارکنان دادگستری با تخلفات اداری و مراجع رسیدگی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

‌در مورد ارتکاب جرایم کارکنان دادگستری باید شخصیت‌هایی که دارای برخی ویژگی‌ها هستند را مورد توجه قرار داد. ویژگی‌هایی مثل اختلال شخصیتی در این‌باره مطرح می‌شود که این افراد در بروز اعمال مجرمانه و بزهکارانه مستعدتر هستند . دلیل این امر هم در نبود احساسات وجدانی در این افراد است که باعث می‌شود نسبت به اعمال خلافکارانه اقدام کنند. ‌بنابرین‏ افرادی که در این دسته قرار می‌گیرند نسبت به کار خود دچار عذاب وجدان نمی‌شوند. زمانی هم وجود دارد که فرد ممکن است عمل مجرمانه‌ای را انجام دهد و در عین حال به لحاظ شخصیتی نیز سابقه مسئله‌ای را نداشته باشد اما در یک زمان خاص در موقعیتی قرار می‌گیرد که درگیر چنین چیزی می‌شود و عمل خلافی را انجام می‌دهد.[۸۹]

برای مثال زمانی که ما از پرخاشگری کارمندان دادگستری صحبت می‌کنیم، متوجه این خواهیم شد که پرخاشگری می‌تواند به عاملی در بروز جرم منجر شود. باید توجه داشت که پرخاشگری در این مورد یک نوع پرخاشگری وسیع است، یعنی «در قبال رفتاری که با من صورت می‌گیرد حق دارم پرخاشگری کنم تا جلوی چنین رفتاری را بگیرم». شخصیت‌هایی که چنین حالت ایمپالسیوی (کسی که از روى انگیزه آنى و بدون فکر قبلى عمل می‌کند) دارند و زود به هیجان می‌آیند، تحت عنوان شخصیت‌های تکانشی از آن ها یاد می‌شود. برای چنین شخصیت‌هایی ممکن است حالت برانگیختگی ایجاد شود و دست به عملی بزنند که به عنوان جرم از آن یاد می‌شود. بعد از گذشت زمان متوجه این امر می‌شوند که کنترلی روی خود نداشته اند و حتی ممکن است خودشان هم از این امر ناراحت شوند. بسیاری از جرایم کارکنان دادگستری را می‌توان ناشی از این مسئله دانست که جرم قابل توجه ای هم به حساب می‌آید. ‌بنابرین‏ اگر بحث را به لحاظ شخصیتی پیش ببریم، افرادی که دچار اختلال شخصیت هستند و همچنین افرادی که شخصیت‌های ضداجتماعی دارند که معیار اخلاقی هم برایشان وجود ندارد، می‌توانند دست به اقداماتی بزنند که هنجار اجتماعی آن را برنمی‌تابد و نسبت به آن جرم‌انگاری می‌شود.

۳ -۱ -۲ : عوامل محیطی و اجتماعی

در محیطی که افراد جامعه در آن زندگی می‌کنند و به کسب و کار می‌پردازند اگر امنیت در آن جامعه بیشتر برخوردار باشد از جمله امنیت محیط اجتماع، در نتیجه افراد با امنیت و آرامش در آن به زندگی ادامه می‌دهند و ترسی از جرم نخواهند داشت. امنیت یکی از بارزترین وجوه بالندگی یک جامعه و زمینه ساز رشد و توسعه و ثبات آن جامعه محسوب می‌شود. قبل از اینکه بیشتر ‌در مورد امنیت بحث شود بایستی معنای آن را ذکر کنیم: امنیت در لغت به معنایی نداشتن دلهره و دغدغه است. احساس آرامش و اطمینان از عدم تعرض به جان و مال و کار و سایر حقوق انسان است. زیرا این ارزش‌های انحصاری یکی از ضرورت‌های زندگی فردی واجتماعی است.[۹۰]

امنیت به معنای حفظ جان و مال در زمره حقوق فردی و اجتماعی افراد در سطح داخلی و بین‌المللی، از دیر باز توجه همگان را به خود معطوف ‌کرده‌است.امنیت دارای عنصر اساسی تهدید و فرصت است و برقراری امنیت منوط به رهایی نسبی از تهدید و بهره گیری بهینه از فرصت‌ها است. ‌به این ترتیب تحقق امنیت از یک سو منوط به مقابله با خطرات است و از سوی دیگر پیامدهای برخورداری از امکانات و بهبود شرایط زندگی .[۹۱]

مفهوم امنیت دارای دو بعد عینی و ذهنی است. از بعد عینی امنیت اجتماعی به معنایی ایجاد شرایط و موقعیت ایمن برای افراد جامعه است و از بعد ذهنی، امنیت به معنایی احساس امنیت است. براین اساس امنیت ارتباط مستقیمی با ذهنیت و ادراک مردم دارد. اگر مردم جامعه‌ای احساس کنند که یک پدیده امنیت کمرنگ شده و یا کاهش یافته است، ممکن است در مرحله اول آن را فقط به عنوان یک واقعیت ذهنی تلقی کند. اما در مرحله بعد به نحو ناخودآگاه به عنوان پدیده‌ای بیرونی تجلی خواهد یافت. در واقع نداشتن یا ضعف دانستن امنیت، در وهله اول تحت عنوان یک احساس تلقی شده اما در مرحله حادتر به صورت یک واقعیت یا پدیده‌ای اجتماعی بروز می‌کند که در این مرحله به یک معضل و آسیب اجتماعی تبدیل شده و می‌تواند اقتدار و مشروعیت نظام سیاسی را با بحران مواجه کند.[۹۲]

۳ -۱ -۳ : علل اقتصادی

عدم افزایش حقوق کارمندان از جمله کارمندان دادگستری با توجه به تورم و هزینه های زیاد جامعه خود یکی از علل وقوع جرم محسوب می شود . بی ثباتی اقتصادی ، تورم افسار گسیخته ، رکود اقتصادی ، کاهش درآمد ها و کاهش قدرت خرید مردم و توزیع نادعادلانه در آمدها در جامعه از جمله مهمترین عوامل اقتصادی یروزتخلفات اداری است.

۳ -۲ : تفاوت جرایم کارکنان دادگستری با تخلفات اداری و مراجع رسیدگی

۱ – «رابطه منطقی بین جرایم و تخلفات اداری، عموم و خصوص من وجه است. مقایسه موارد احصا شده در ماده ۸ق.ر.ت.ا و عناوین جزایی مندرج در قانون مجازات اسلامی این رابطه را تأیید می‌کند، مثلا اختلاس هم جرم است و هم تخلف اداری، غیبت غیرموجه، تخلف اداری است، ولی جرم نیست.

۲ – آنچه در حقوق جزا ضرورت مقابله با جرم را توجیه می‌کند، دفاع از نظم عمومی است، حال آنکه سبب رسیدگی به تخلفات اداری، تخلف از نظم سازمان متبوعه کارمند است.

۳ – به موجب اصل ۳۶ق.ا حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح به رسیدگی جرایم عمومی یعنی، دادگستری صورت گیرد، در صورتی که رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان، در صلاحیت هیات های رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان است که اینان مطابق ماده ۱ق.ر.ت.ا، نمایندگان دولت در هر یک از دستگاه های مشمول قانون هستند[۹۳].

1401/09/26

منابع پایان نامه ها – سیستم های مغزی درگیردر شرطی شدن ترس و حوادث آسیب زا – پایان نامه های کارشناسی ارشد

بیمارانی که طرح وارۀ معیار های سرسختانه / عیب جویی افراطی دارند ، معتقدند باید تلاش کنند تا معیار های بلند پروازانه خود دست یابند و این کار را به خاطر اجتناب از عدم تأیید یا خجالت زدگی انجام می‌دهند. این طرح واره معمولاً منجر به احساس فشار مداوم و عیب جویی افراطی از خود و دیگران می شود. این وضعیت در صورتی به عنوان یک طرح وارۀ ناسازگار اولیه در نظر گرفته می شود که منجر به اختلال در سلامت، احساس ارزشمندی ، روابط بین فردی یا لذت بردن از زندگی شود. شکل های بروز این طرح واره عبارتند از : (۱) بی نقص گرایی (مانند” نیاز به انجام دقیق کارها ، توجه غیر عادی به جزئیات یا کم بر آوردن کارایی” ) (۲) قواعد”وباید های” انعطاف ناپذیر در بسیاری از حوزه ها از جمله معیارهای اخلاقی ، فرهنگی و مذهبی غیر واقع گرایانه و (۳) اشتغال ذهنی با زمان و بازده کار .بیمارانی که طرح وارۀ تنبیه دارند ، بر این ‌باورند که افراد باید به خاطر اشتباهات خود سخت تنبیه شوند. در چنین طرح واره ای ، تمایل تنبیه شدیدی وجود دارد نسبت به کسانی که طبق معیارشان عمل نمی کنند (حتی خود فرد) . بیمارانی که این طرح واره را دارند معمولاً نمی‌توانند از اشتباهات دیگران چشم پوشی کنند و آن ها را ببخشند ، زیرا نمی توانند موقعیت های مشکل زا ، نقص ها و کمبود های انسان را مدّ نظر قرار دهند و از پذیرش این موارد طفره می‌روند (یانگ ،۱۹۵۰ ؛ به نقل از حسن حمید پور ،۱۳۹۰ ).

بیولوژی طرح واره های ناسازگار اولیه

این دیدگاه، ‌بر اساس پژوهش‌های انجام شده درحوزۀ هیجان وبیولوژی مغز( لدو[۱۱۵] ، ۱۹۹۶) مطرح شده است. همچنین برفرضیه هایی تأکید می‌کنیم که راجع به سازوکارهای احتمالی شکل گیری و تغییر طرح واره مطرح شده اند. هنوز پژوهشی انجام نشده است که صحت وسقم این فرضیه‌ها را آزمون کند.

پژوهش‌های ‌اخیر به این نکته اشاره می‌کنند که تنها یک سیستم هیجانی درمغز وجود ندارد ، بلکه چندین سیستم وجوددارد. هیجان های مختلفی وجود دارند که درگیر مکانیسم های حیاتی هستند- پاسخ به خطر ، جستجوی غذا، رابطه جنسی و جفت یابی، مراقبت ‌از فرزندان ، پیوندهای عاطفی اجتماعی – وبه نظر می‌رسد که هریک از آن ها توسط شبکه مغزی منحصر به فردی ، واسطه مندی می‌شوند.

سیستم های مغزی درگیردر شرطی شدن ترس و حوادث آسیب زا

مطالعات انجام شده برروی بیولوژی مغز به نواحی خاصی اشاره می‌کنند که توسط طرح واره های مبتنی بر حوادث آسیب زای دوران کودکی ، مانند رهاشدگی یا بدرفتاری ، برانگیخته می‌شوند .

در جمع بندی از پژوهش های انجام شده دربارۀ بیولوژی حوادث آسیب زا:

درحین بروز یک حادثۀ آسیب زا، خاطرات هشیار توسط سیستمی ذخیره می‌شوند که با هیپوکامپ و نواحی قشر مغز مرتبط است و خاطرات ناهشیار ، توسط سازوکارهای شرطی شدن ترس شکل می گیرند که این سازوکارها ازطریق سیستم آمیگدال عمل می‌کنند. این دو سیستم به طور موازی فعال می‌شوند و درباره تجربه آسیب زا ، اطلاعات متفاوتی ذخیره می‌کنند . هر یک از این دو سیستم می‌توانند به محض روبه رو شدن با محرکهایی که در طول حادثه آسیب زا وجودداشته است، خاطرات خود را بازیابی کنند. نتایج بازیابی سیستم آمیگدال ، به صورت آمادگی پاسخهای بدنی ‌در مقابل‌ خطر ظاهر می‌شوند و سیستم هیپوکامپ نیزخاطرات را به صورت هشیارانه به یاد می آورد (لدو ، ۱۹۹۶) .

‌بنابرین‏ ، طبق نظرلدو، بین سازوکارهای مغزی سهیم درثبت، ذخیره وبازیابی خاطرات هیجانی یک حادثه آسیب زاو سازوکارهای مرتبط با پردازش ‌شناخت‌واره ها وخاطرات هشیار همان حادثه ، تفاوت وجود دارد . آمیگدال ، خاطرات هیجانی را ذخیره می‌کند، درحالی که هیپوکامپ و قشر عالی مغز، خاطرات شناختی را نگهداری می‌کنند. پاسخ های هیجانی می‌توانند بدون فعال شدن سیستم های پردازش قشر عالی مغز که درگیر تفکر، استدلال و هشیاری هستند ، اتفاق بیفتند.

ویژگی های سیستم آمیگدال

طبق نظرلدو، سیستم آمیگدال ، ویژگی هایی دارد که آن را از سیستم هیپوکامپ و قشرعالی مغز متمایز می‌کند:

– سیستم آمیگدال ، ناهشیار است. واکنش‌های هیجانی می‌توانند بدون ثبت هشیارانه محرک اتفاق بیفتند.

– سیستم آمیگدال ، سریع تر عمل می‌کند . علایم خطر ازطریق تالاموس هم به آمیگدال می‌روند و هم به قشر مغز. این علایم با سرعت بیشتری به آمیگدال می‌رسند. زمانی که آمیگدال ، پاسخدهی به علامت خطر را آغاز می‌کند، قشر مغز هنوز مشغول شناسایی خطر است .

– سیستم آمیگدال ، خودکار[۱۱۶] است . زمانی که سیستم آمیگدال مشغول ارزیابی خطر است ، هیجان ها و پاسخهای بدنی به صورت خودکار رخ می‌دهند. سیستم درگیر در پردازش شناختی با پاسخهای خودکارارتباط زیادی ندارد. ویژگی متمایز پردازش شناختی ، انعطاف پذیری درپاسخ دهی است. زمانی که شناخت داریم ،حق انتخاب نیز داریم.

– خاطرات هیجانی درسیستم آمیگدال، پردوام و ماندگارند.”خاطرات ناهشیار مربوط به ترس که از طریق آمیگدال ثبت می‌شوند ، دائما درمغز شعله ور می‌گردند. آن ها احتمالا درتمام طول زندگی با ماهستند”. فراموش نکردن محرک‌های ترسناک ، ارزش بقایی[۱۱۷] دارد . این خاطرات نسبت به خاموشی مقاومند. حتی خاطراتی که به نظر می‌رسد خاموش شده اند، اغلب تحت شرایط فشارزا به طور خودانگیخته دوباره سروکله آن ها پیدا می شود. خاموشی می‌تواند مانع بیان پاسخهای شرطی شدۀ ترس شود، ولی خاطرات زیربنایی پاسخ‌ها را نمی تواند از بین ببرد .

“خاموشی… تنها با کنترل قشرمغز بر پاسخهای آمیگدال امکان پذیراست، نه ازبین بردن خاطرات آمیگدال(به همین دلیل احتمالا طرح واره ها نمی توانند به طور کامل بهبود یابند ).

1401/09/26

دانلود فایل های دانشگاهی | قسمت 19 – 8

با افزایش دسترسی کاربران به اینترنت، برنامه های گوناگونی نیز ارتباطات افراد با یکدیگر را تسهیل می‌کنند. شاید زندگی مجازیِ برخی ازافراد، این روزها شلوغ تر و پرشور تر از زندگی روزمره شان باشد. ساعت بر خط بودن برخی افراد به کمک تبلت ها و تلفن های همراه به ۲۴ ساعت می‌رسد و شبکه های اجتماعی و برنامه های ارتباطی اینترنتی در این زندگیِ آنلاین، سهم ویژه ای را دارند. روزی جامعه شناسان و روان شناسان، نگران آسیب های پیامک ها به ارتباطاتِ میان فردی بودند؛ زیرا پیامک ها رابطه ها را به یک پیام چندخطی منحصر می‌کردند؛ اما این روزها زندگی شخصی افراد از زندگی اجتماعی حقیقی به لایه‌های درونی تر مجازی، خزیده است. این زندگی انفرادی را فیس بوک، گوگل پلاس و اینستاگرام از یک طرف و تانگو، وایبر و اسکایپ از طرف دیگر به انحصار خود در آورده اند.

انفرادی شدن زندگی اجتماعی و جدایی از خانواده در کنار اعتیاد اینترنتی، تنها ایراد ناشی از این زندگی آن لاین نیست؛ بلکه نوع کاربری و رابطه با افراد در فضای مجازی و به عبارت دیگر، فرهنگ زیست مجازی آنان، ایرادی است که قسمتی از دومین جرایم اینترنتی کشور – که عنوان غیر اخلاقی را یدک می کشد – ‌به این موضوع بر می‌گردد.

این روزها گفت و گو ها و برنامه های مکالمه، فارغ از یک سایت و یا مسنجر یاهو و گوگل تاک، گستره وسیعی روی تلفن های همراه آندروید دارد. گفت و گو هایی که نه تنها محدودیت های قبلی را ندارد؛ بلکه می‌تواند هر چه بیشتر مخاطبان خود را دچار آسیب کند.در برنامه های جدید، حریم خصوصی را، تنها افراد دیگر نقض نمی کنند؛ بلکه این خودِ کاربر است که آن را نقض می‌کند. افراد با ارسال عکس های خصوصی و… – که گاه هـم خلاف عـرف و شرع است – افراد سوء استفـاده گر و غـرض ورز را وارد زنــدگی خود

می‌کنند و باز این آغازِ گفت و گو هایی خاموش و جنسی است.

هرزه نگاری آنلاین(بر خط)، جدا از جامعه جهانی در ایران نیـز رشد و بازدید های مـخصوص خود را دارد.

این امر، غیر از دام ها و برخوردهای ناگهانی افراد با لینک های غیر اخلاقی است. هرزه نگاری های آنلاین(بر خط)، این روزها به چند سایت، محدود نمی شود؛ بلکه ابعاد پنهان و خفیف تری نیز دارد.

گفت و گوها ها در گذشته، آسیب های گوناگونی داشتند که جز اتلاف وقت، اعتیاد اینترنتی، کلاهبرداری ها و روابط پنهان را نیز در میان مکالمات خود داشتند؛ اما حال این آسیب ها در برنامه های جدید شکل های متنوع و گسترده تری به خود گرفته اند. اکنون شما در برنامه تانگو فقط مکالمه نمی کنید؛ بلکه عکس، مکان حضور و عکس های خود را هم پیش روی مخاطب قرار می دهید؛ حتی فراتر از این، دیگر خود را محدود به گفت و گوی نوشتاری نخواهید کرد؛ بلکه تصویر و صدای شما هم، ابزاری راحت برای گفت و گو های طولانی است.

در گفت و گو های گذشته، فردی فقط با اسم و عکسی کوچک از خود، به استقبال دیگران در برنامه های اتاق های گفتگو می‌رفت، و بعضا افرادی هم از این وضع سوء استفاده و کلاهبرداری می‌کردند؛ اکنــون می توان با اطلاعاتی بیش از این، میزبان دیگران بود.

در فرهنگ گفت و گو در فضای مجازی، این روزها غیر از نوع و میزان آن، چهارچوب و قیدی برای موضوع بحث ها نیز وجود ندارد. در فضای اینترنت، بزرگ ترین آسیب، ورود بی هدف و برنامه، به فضای مجازی است. این امر، بعدها انواع اعتیاد اینترنتی را برای کاربر فراهم می آورد. گف و گوهای بین دو جنس مخالف، آن هم در حالت خاموش، گاهی رنگ و بوی جنسی می‌گیرد. شاید متن گفت و گو ها در ظاهر، چنین اشاراتی را در خود نداشته باشد؛ اما با گذر زمان، متن کلمات در بطن این گونه پیام ها پر از آن چیزهایی می شود که همچون محتوای برخی فیلم های سینمایی می توان برایش، اصطلاح روابط جنسی پنهان را به کاربرد. شاید دو طرف گفت وگو هم آن را درک نکنند؛ اما پیام های غیر مستقیم در حال اثرگذاری خود هستند.

از سوی دیگر، برنامه های مکالمه ای جدید، امکانات خاصی دارند؛ از جمله اینکه شما می توانید کسانی را که از این برنامه ها استفاده می‌کنند، تا چند کیلومتری خود پیدا کنید. این عامل، تقویت کننده پیامدهای ضد اجتماعی و فرهنگی است. این استفادۀ نادرست از اتاق های گفت وگو و فرهنگ ضعیف ما در استفاده از اینگونه برنامه ها است که می‌تواند نه تنها مشکلات اجتماعی و فردی را برایمان به وجود آورد؛ بلکه می‌تواند مشکلات خانوادگی را هم در پی داشته باشد. آشنایی های بی مقدمه و فراهم کردن محیط ایجاد این گونه روابط، بارها مسیر خانواده ها را عوض کرده و بذر بی اعتمادی را میان دو زوج پراکنده ‌کرده‌است. مقصر در این راه، کسی جز ما – که در این برنامه ها چهارچوبی برای خود تعریف نکرده ایم – نخواهد بود.

دولت نباید برای جلوگیری از این آسیب ها، برخوردهای سلبی و فیــلترینگ را مد نظر قرار دهد؛ بلکه خود

کاربران باید نحوه و میزان حضور در برنامه های گفت وگو را مطابق با فرهنگ ملی و دینی، دنبال کنند و نگذارند این برنامه ها با فرهنگ وارداتی خود، عواقبی را برای فرد و خانواده به دنبال داشته باشد.

گفتار دوم : هرزه نگاری کودکان و نوجوانان

تشخیص کودک از بزرگسال بحثی گسترده است و این مفهوم بسته به قوانین و فرهنگ کشورهای مختلف متفاوت است ؛ ولی ماده ۹ کنوانسیون جرایم سایبر در این زمینه ضابطه ای خاص بیان نموده است .

‌در مورد سن افرادی که می توان آن ها را کودک و هرزه نگاری آن ها را هرزه نگاری کودک دانست ؛ در بند ۳ ماده ۹ آمده است : « واژه صغیر شامل تمام افراد زیر ۱۸ سال است ، عضـو مورد نظر ( کشور مورد نظر ) می‌تواند محدودیت سنی کمتری را مقرر دارد که البته نباید کمتر از ۱۶ سال باشد .

کنوانسیون حقوق کودک با وضع ماده ۱ کودک را چنین تعریف نموده است:

«از نظر این کنوانسیون منظور از کودک افراد انسانی زیر ۱۸ است مگر اینکه طبق قانون قابل اجرا ‌در مورد کودک، سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود».

با توجه به ماده فوق‌الذکر، نکات زیر قابل توجه است:

الف) تنها کسانی مشمول مقررات کنوانسیون می‌باشند که به سن ۱۸ سالگی نرسیده باشند.

ب) سن بلوغ ارائه شده در ماده فوق، یک سن مطلق نیست بلکه بر حسب قانون ملی کودک متغیر است.

علت وضع ماده ۱ به صورت مذکور، توجه به قوانین داخلی کشورهای مختلف و پذیرفتن این مطلب است که سن بلوغ بسته به وضعیت کشورها، از نظر فرهنگی، مذهبی، جغرافیایی و غیره… متفاوت است، مضافاً ایــنکه اگر یک سن مــعین به طور مطلق به عنوان سن بــلوغ تعیین مـی‌شد .تعدادی از کشورها، از الحاق به کنوانسیون امتناع می‌کردند.

مطلب دیگری که لازم است به آن عنایت شود این است که سن هیجده سالگی منعکس در کنوانسـیون هم،

سن بلوغ است و هم، سن رشد. ‌به این معنی که از نظر واضعین و تهیه کنندگان کنوانسیون، با رسیدن کودک به سن هیجده سالگی، وی اهلیت اجرای مستقیم تمامی حقوق خود را داشته و به طور کامل از تحت ولایت خارج می‌گردد و دلیل ما بر این مطلب این است که اگر غیر از این بود حتماً باید با توجه به اختلاف قوانین کشورها در این مورد، به تفاوت سن بلوغ و رشد اشاره می‌کردند.

1401/09/26

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | ۲-۳-۳-۳ نمره گذاری آزمون قضاوت اخلاقی (DIT) – 8

۲-۳-۳-۳ نمره گذاری آزمون قضاوت اخلاقی (DIT)

سطح قضاوت اخلاقی در آزمون DIT توسّط نمره قضاوت اخلاقی فراقراردادی[۱۶۸] که از این پس به اختصار آن را نمره P می‌نامیم، سنجیده می‌شود. نمره P می‌تواند بین ۰ تا ۹۵/۰ باشد. نحوه محاسبه نمره P کمی پیچیده بوده و بدین صورت می‌باشد که اگر آزمودنی سوألاتی که مربوط به سطوح ۵ و ۶ باشد را در قسمت چهارم (قسمت اولویت بندی) هر ‌معمای اخلاقی اولویت بندی کرده باشد، به صورتی که در جدول (۹-۳) آمده است، نمره آن را می‌گیرد. سپس نمره هر داستان از طریق جمع کردن نمره اولویت‌ها به دست آمده و بعد از آن نمره داستان‌ها با همدیگر جمع می‌شود سپس نمره به دست آمده تقسیم بر کلّ نمره ای که ممکن است به دست آید می‌شود. بدین صورت نمره P به دست می‌آید که عددی بین ۰ تا ۹۵/۰ می‌باشد. نمره P نمی‌تواند ۱۰۰/۰ باشد چرا که بعضی از معمّاها فقط ۳ سوأل مرتبط با سطوح ۵ و۶ دارند که آزمودنی می‌تواند اولویت بندی نموده و نمره آن را بگیرد. در فرم کوتاه که ما استفاده نمودیم ‌معمای دکتر ۴ سوأل و معمّاهای زندانی و نشریه هرکدام ۳ سوأل مرتبط با سطوح ۵ و ۶ دارند.

جدول (۶-۳) نحوه محاسبه نمره P در آزمون DIT

اولویت‌ها

اولویت اوّل

اولویت دوم

اولویت سوم

اولویت چهارم

نمره P

۴

۳

۲

۱

باید توجّه داشته باشیم که چنانچه در آزمون DIT موارد زیر اتّفاق بیفتد به معنای عدم توجّه کافی فرد آزمودنی به سوألات بوده و در این صورت آزمودنی از گروه نمونه حذف می‌شود و طبعاً نیازی به نمره گذاری آزمونی که وی پاسخ داده است نمی‌باشد.

۱– پرسشنامه های با نمره M بالاتر از ۴ برای فرم کوتاه از نمونه حذف می‌شوند چرا که نمره M ( بی معنا[۱۶۹] ) به نوعی سوأل انحرافی است که در آزمون برای سنجیدن این که فرد به درستی و با دقت به سوألات پاسخ می‌دهد یا نه از آن استفاده شده است.

۲- اگر در دو داستان، بیش از ۹ سوأل جدول با یک سطح اهمّیت علامت زده شده بودند، آن فرد حذف می‌شود.

جدول (۷-۳) : سطح قضاوت مورد بررسی در سوألات معمّاهای آزمون DIT

معمّاهای اخلاقی[۱۷۰]

۱

۲

۳

۴

۵

۶

۷

۸

۹

۱۰

۱۱

۱۲

دکتر[۱۷۱]

۳

۴

۳

۲

۵

M

۳

۶

۴

۵

۴

۵

زندانی[۱۷۲]

۳

۴

۳

۴

۶

M

۳

۴

۳

۴

۵

۵

نشریه[۱۷۳]

۴

۴

۲

۴

M

۵

۳

۳

۵

۵

۴

۴

۳-۳-۳-۳ تفسیر آزمون قضاوت اخلاقی (DIT)

چنانچه فرد نمره ای که فرد از آزمون DIT می‌گیرد بین ۰ تا ۵۵/۰ باشد بدین معنا است که سطح استدلال اخلاقی وی پایین می‌باشد و در غیر ای صورت یعنی در صورتی که نمره فرد بین ۵۵/۰ تا ۹۵/۰ باشد سطح قضاوت اخلاقی وی بالا می‌باشد.

۴-۳-۳-۳ پایایی آزمون قضاوت اخلاقی (DIT)

محقّقان در مطالعات متعدّد به منظور برآورد پایایی DIT از روش بازآزمایی استفاده کرده‌اند. دیویسون و رابینز[۱۷۴] (۱۹۸۷) به نقل از رست (۲۰۰۰) بر روی ۴ نمونه، آزمون DIT را بازآزمایی کردند، که نتایج آن به شرح زیر است.

جدول(۸-۳) : تعداد افراد نمونه و ضرایب پایایی محاسبه شده آزمون DIT

نمونه ها

۱

۲

۳

۴

تعداد نمونه(N)

۱۲۳

۱۹

۳۳

۵۲

ضریب پایایی

۸۲/۰

۷۶/۰

۸۱/۰

۷۱/۰

ضریب پایایی از ۷۱/۰ تا ۸۲/۰ در نوسان بوده است ولی در همگی نمونه ها بالا و قابل قبول بوده است. ضریب آلفای کرونباخDIT نیز، توسّط رست و همکاران وی در طول یک دوره ۱۶ ساله از سال ۱۹۷۹ تا سال ۱۹۹۹ به دست آمده است.

جدول(۹-۳) : ضریب آلفای کرونباخ DIT

نمونه ها

سال اجرا

تعداد نمونه

آلفای کرونباخ

۱

۱۹۷۹

۹۹۴

۷۶/۰

۲

۱۹۹۵

۹۳۲

۷۸/۰

مطالعه دیویسون (۱۹۷۸) به نقل از رست و همکاران (۱۹۹۷)، ضریب همسانی درونی را ۷۷/۰ به دست آورد.

آزمون DIT تا کنون در بیش از ۱۰۰۰ مطالعه مورد استفاده شده و بر روی بیش از نیم میلیون نفر اجرا شده است که همگی آن‌ ها ضرایب پایایی بالایی گزارش داده‌اند (ماتارازو و همکاران، ۲۰۰۸).

جدول(۱۰-۳) : ضریب آلفای کرونباخ آزمون DIT در این پژوهش

ضریب آلفای کرونباخ

۶۸/۰

لارنس[۱۷۵](۱۹۷۸) به نقل از لطیف (۲۰۰۰)، در مطالعه ای متوجّه شد که افرادی در DIT نمرات بالایی می‌گیرند، مراحل ۲ و ۳ رشد اخلاقی را به خوبی مراحل ۵ و ۶ می‌فهمند، امّا افرادی که نمرات پایینی در DIT می‌گیرند، عبارات و مفاهیم مربوط به مراحل ۵ و ۶ در آزمون را نمی‌فهمند.

۴-۳ روش اجرای پژوهش

ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه بود لذا محقّق با توجّه به نوع جامعه مورد مطالعه و به منظور جمع‌ آوری اطلاعات پرسشنامه‌ها را به آزمودنی‌های انتخاب شده از جامعه آماری تحقیق ارائه داد. این پرسشنامه‌ها از نوع خودگزارشی بوده و توسط آزمودنی‌ها و به صورت فردی پاسخ داده شدند.

۵-۳ روش پژوهش

1401/09/26

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۴٫ حق بر محیط زیست، تکلیف و مسئولیت در برابر محیط زیست را در پی دارد – 3

۲٫ آیاتی از قرآن که آفرینش عناصر محیط زیست را برای انسان می‏داند

در دسته‏ای از آیات قرآن، خداوند با نام بردن از عناصر محیط زیست، بر آفرینش آن ها برای انسان تأکید می‌کند.

در سوره نحل خداوند می‏فرماید:

«وَ الأَْنْعامَ خَلَقَها لَکُمْ فِیها دِفْ‏ءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ»[۹۲]

یعنی: چهارپایان را آفرید که برای شما از آن ها گرما (جامه‏های گرم) و سودهای دیگر فراهم می ‏آید و از آن ها می‏خورید.

در همین سوره خداوند همچنین می‏فرماید:

«هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً…» [۹۳]

یعنی: اوست (خدایی) که از آسمان‌ها آب فرستاد که از آن می‏آشامید و بدان درخت و گیاه می‏روید، که در آن (روییده‏ها)، دامهای خود را می‏چرانید.

و در آیه بعد می‏فرمایند:

«ینْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الأَْعْنابَ وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ»[۹۴]

یعنی: و با آن برایتان کشتزارها و ‌درخت‌های زیتون و خرما و انگور و همه گونه محصول می‏رویاند.

در سوره نمل نیز خداوند می‏فرماید:

«وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَهٍ»[۹۵]

یعنی: برای شما از آسمان آب فرستاد، پس با آن آب، بوستانهایی شادی‏انگیز رویانیدیم.

این دسته از آیات که در قرآن فراوان هستند، همه یک پیام دارند و آن این که آنچه از عناصر محیط زیست در روی زمین است، برای انسان‌هاست و همه انسان‌ها حق دارند از این الطاف الهی بهره‏مند شوند و هیچ‏کس نمی‏تواند این حق خدادادی را از آن ها سلب کند.

تعبیراتی نظیر: «لکم = برای شما»، «الناس = مردم» و «الانام = همگان»، آشکارا بر این مطلب دلالت دارند، که این نعمتها، برای همه مردم و حق همه آن ها‌ است ـ صرف‏نظر از هر گونه عاملی، همچون مذهب، جنسیت، تابعیت و… ـ و همه حق دارند تا از این نعمت ارزشمند الهی بهره‏مند شوند و در پناه آن، زندگی سالم و امنی داشته باشند.

۳٫ آیاتی از قرآن که محیط زیست و عناصر آن را مسخّر انسان می‏داند

دسته‏ای از آیات قرآن هستند که در آن ها از واژه «تسخیر» ‌در مورد عناصر محیط زیست برای انسان‌ها به کار رفته است. در این آیات، آفتاب و ماه، باد و باران، کوه‏ها و درّه ‏ها، جنگلها و سبزه‏زارها، حیوانات و سایر منابع زمینی و خلاصه همه موجودات را در خدمت انسان در آورده و همه را فرمانبردار انسان ساخته است تا او بتواند از همه آن ها بهره برده و زندگی سعادتمندی را داشته باشد.

در فرهنگ قرآن، واژه تسخیر به دو معنی آمده است: یکی در خدمت منافع و مصالح انسان بودن مانند تسخیر خورشید و دیگری زمام اختیارش در دست بشر بودن مانند دریاها و بسیاری از موجودات زمین.

برای این که حق انسان در استفاده و بهره‏برداری از طبیعت را در این قسم از آیات بیان کنیم، به چند نمونه اشاره می‏ کنیم:

خداوند در سوره نحل می‏فرمایند:

«وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ…»[۹۶]

یعنی: خداوند، خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت.

و در سوره دیگر چنین می‏فرماید:

«وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیلَ وَ النَّهارَ…»[۹۷]

یعنی: خداوند، شب و روز را برای شما تسخیر کرد.

و در جای دیگر اشاره می‌کند:

«أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَْرْضِ…»[۹۸]

یعنی: آیا ندیدید که خداوند آنچه در آسمان‌ها و زمین است، مطیع شما کرد.

در جای دیگر نیز، خداوند با مضامین مشابه قبل می‏فرمایند:

«أَ لَمْ‌تر أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الأَْرْضِ…»[۹۹]

یعنی: آیا ندیدی خداوند آنچه را در زمین است، مسخّر شما ساخت.

و موارد فراوان دیگری که بر همین معنا دلالت دارند.

استاد شهید مرتضی مطهری، ‌در مورد این آیات می‏فرمایند:

«در قرآن از مسخّر کردن ماه، خورشید، شب، روز، دریا، نهرها، کوه‏ها، باد و هر چه در آسمان و زمین است، یاد شده است. بدیهی است که در همه این موارد، مقصود این است که این امور طوری آفریده شده‏اند که رام انسان و مورد استفاده و بهره‏برداری انسان هستند»[۱۰۰].

از آنچه گفته شد معلوم می‌شود که طبیعت و محیط زیست در متون دینی، حق همه انسان‌ها در همه دوران‌هاست. ‌بنابرین‏، در مقابل حق استفاده‏ای که خداوند برای انسان در محیط زیست و طبیعت قائل شده است، وظیفه‏ای نیز بر عهده او گذاشته است که آن، حفظ و حمایت و بهره‏برداری صحیح از محیط زیست است؛ زیرا هدف خداوند از در اختیار گذاشتن طبیعت برای انسان این است که جهت رفاه، آسایش و تکامل خود از آن بهره‏مند شود. ‌بنابرین‏، اگر در استفاده از این امکانی که در اختیار او قرار گرفته، زیاده‏روی کند، بر خلاف آن هدف متعالی اقدام کرده که نتیجه‏اش به خطر افتادن حیات خود او و دیگران و بازماندن از سیر تکاملی در مسیر سعادت دنیا و آخرت خواهد بود[۱۰۱].

به عنوان مثال، علم و فناوری، مهم‌ترین ابزار تصرف انسان در طبیعت است. تلاش علمی‌و به کارگیری فناوری در طبیعت و محیط زیست برای این است، که انسان بتواند از محیط زیست و طبیعت، جهت فراهم آوردن یک زندگی سعادتمندانه همراه با امنیت و آرامش استفاده کند؛ اما اگر انسان در استفاده از علم و فناوری برای تصرف در محیط زیست زیاده روی کند، ثمره‏ای جز مقهوریت و مغلوبیت او در مقابل سلطه زندگی ماشینی و صنعتی نخواهد داشت. این همان چیزی است که امروزه شاهد آن هستیم و به طور قطع هم خلاف دستورات و تعالیم اسلام است؛ زیرا اسلام، تسلط بر طبیعت را می‏ خواهد، اما زیاده‏روی در این امر باعث شده که کار از دست انسان خارج شود؛ به گونه‏ای که سلامت، امنیت و انسانیت او در میان پیچ و مهره‏های این زندگی صنعتی و ماشینی گم شده است[۱۰۲].

با این همه، تصرف در محیط زیست باید به گونه‏ای باشد که انسان را در جهت دستیابی به حیات طیبه و توسعه متعادل که ضامن ارتقای وضع جسمی‌و روحی بشر است، یاری کند. به عبارت دیگر، تصرف در محیط زیست باید به شیوه‏ای باشد که ‌آدمی را به غایت و هدف خلقت برساند. بدین جهت، استفاده از آن به طور دلخواه و بدون در نظر گرفتن این که این نعمتها وسیله‏اند نه هدف، خود باعث گمراهی و انحراف انسان از مسیر حق خواهد بود. انسان به عنوان موجودی مختار، باید ‌به این واقعیت تن دهد، که زمین همان‏گونه که محل رشد تکوینی و جسمی‌اوست، باید محیط تکامل روحی و معنوی او نیز باشد؛ و چون اسباب و مقدمات تکامل روحی‏اش، ارادی و اختیاری است، پس باید به شیوه‏ای عالمانه و مدبّرانه از محیط زیست، برای این هدف متعالی استفاده کند؛ زیرا رسیدن به تکامل روحی و معنوی بدون بهره‏مندی از محیط زیستی امن و سالم امکان‏پذیر نخواهد بود.

۴٫ حق بر محیط زیست، تکلیف و مسئولیت در برابر محیط زیست را در پی دارد

تا اینجا بیان کردیم که انسان حق دارد از محیط زیست سالم برخوردار باشد و آیات قرآن هم بر همین امر دلالت می‏کرد. اما نکته مهم این است، که هر حقّی، تکلیفی را در پی دارد؛ یعنی همان طور که انسان حق دارد از محیط زیست سالم بهره‏مند باشد، این تکلیف را نیز دارد که این حق را برای دیگران به رسمیت بشناسد و از هر عملی که دیگران را از داشتن محیط زیستی سالم، محروم کند، خودداری نماید.

مقام معظم رهبری در این باره می‏فرمایند:

1 ... 20 21 22 ...23 ... 25 ...27 ...28 29 30 ... 229