پایان نامه رشته حسابداری-بررسی تصمیمات ساختار سرمایه
نرخ بازدهی دارایی ROE با کاهش سهم سهامداران در این بازدهی همان بازدهی قبلی را برای آنان تحصیل نموده است. اما از آنجا که سهامداران سرمایه گذاری کمتری در شرکت نمودهاند ، نسبت بازدهی سرمایه گذاریشان بیشتر میشود تا آنجا که در حالت ۱۰۰٪ استفاده از اهرم مالی در واقع سهامداران بدون اینکه هیچگونه سرمایهگذاری نموده باشند درآمد کسب میکنند.
اینهمان بازدهی بینهایت برای آنان است. این مثال میتواند معجزه استفاده از بدهی را تشریح کند و از منظر ریاضی نیز از آنجائیکه مشتق مرتبه اول و دوم رابطه ۲، مثبت است با افزایش D ، ROE بطور فزایندهای افزایش خواهد یافت بطوریکه D به عدد یک یا ۱۰۰ میرسد ROE بینهایت میگردد. با توجه به مثال عددی فوق و اثبات ریاضی رابطه فوق همانگونه که در نمودار نیز مشخص میگردد ، هر گاه مدیریت صرفاً افزایش بازدهی را مدنظر قرار دهد ، بهتر است با بهره گرفتن از اهرم مالی اقدام به اینکار نماید. چون هنگامیکه بدهی افزایش مییابد بازدهی حقوق صاحبان سهام افزایش مییابد.
این به آن علت است که نرخ هزینه بدهی از نرخ هزینه حقوق صاحبان سهام کمتر است. اختلاف هزینه بدهی تا نرخ بازده پروژه اگر مثبت باشد یعنی بازدهی پروژه بیشتر باشد بیانگر سودی است که سهامداران بدون اینکه از سرمایهاش استفاده کند بدست آورده است. این روش علیرغم اینکه از نظر تئوری روش قابل قبولی بنظر میآید اما دارای محدودیتهایی نیز میباشد بطوریکه اعتبار دهندگان برای اعطای تسهیلات نرخ بازده بیشتری را طلب میکنند در نهایت این نرخ بهره میتواند از نرخ بازده داراییها بیشتر شود و این همان علتی است که باعث شده است شرکتها با توجه به معجزه بدهی ، خود را در بدهی غرق نکنند.
ب) دیدگاه حداقل کردن هزینه سرمایه
همانگونه که پیش از این نیز اشاره کردیم در راستای کاهش هزینه سرمایه و به منظور بیشتر کردن ثروت سهامداران نظریات متعددی ارائه شده است. هر چند تاکنون کسی نتوانسته است یک ساختار سرمایه بهینه ارائه نماید و تئوریهای ارائه شده در این زمینه رفتار واقعی تأمین مالی شرکتها را بطور واضح و روشن تبین نمیکند اما در عین حال برای دست یابی به چنین الگویی ، تحقیقات و آزمونهایی زیادی انجام گرفته که نتایج آنها در خور توجه میباشد و تلاشها همچنان ادامه دارد مهمترین دیدگاههای ارائه شده در مورد ساختار سرمایه عبارتند از:
۱) دیدگاه سود خالص ۲) دیدگاه سنتی ۳)دیدگاه مودیلیانی و میلر ۴) دیدگاه میلر ۵) تئوری توازی ایستا ۶)تئوری ترجیحی
۱-۱۰-۲-۲دیدگاه سود خالص :
دیوید دوراند در کتاب خود به نام « هزینه بدهی و حقوق صاحبان سهام » به بیان این نظریه میپردازد. طبق این نظریه تصمیمات ساختار سرمایه منجر به تغییر در هزینه سرمایه کل شرکت و ارزش شرکت خواهد شد بنابراین افزایش درجه اهرم مالی ، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام موجب کاهش میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت و افزایش ارزش کلی شرکت و قیمت بازار سهام عادی میشود. فرض اساسی این روش آن است که وقتی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام تغییر میکند هزینه سرمایهای و هزینه حقوق صاحبان سهام بدون تغییر باقی میماند این ثبات به این معناست که با افزایش نسبت بدهی (اهرم مالی) میانگین هزینه سرمایه کاهش خواهد یافت. یعنی هنگامی که نسبت بدهی افزایش مییابد با توجه به ارزانتر بودن هزینه بدهی نسبت به حقوق صاحبان سهام وزن بدهی ارزانقیمت بیشتر شده ، در نتیجه میانگین حقوق صاحبان سهام کاهش مییابد.
سوالات یا اهداف پایان نامه :
- بررسی رابطه بین ارزش نهایی انعطاف پذیری و اهرم شرکت
- بررسی نقش ارزش نهایی انعطاف پذیری بر تصمیمات ساختار سرمایه
فرم در حال بارگذاری ...