پایان نامه -تحقیق-مقاله – نقش کارآفرینی در توسعه صنعتی و اقتصادی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
اگر یک فرد آغازگر فعالیتهای مخاطرهآمیز در شرکت باشد به این فرایند کارآفرینی سازمانی و به فرد مورد نظر کارآفرین سازمانی گفته می شود و اگر کل شرکت و کارکنان دارای روحیه کارآفرینی باشند از آن بهعنوان کارآفرین شرکتی یا درون سازمانی نام برده می شود(احمدپور، ۱۳۸۴).
در شکل زیر انواع کارآفرینی مشاهده می شود.
شکل۲‑۱: انواع کارآفرینی
(احمدپور، ۱۳۸۴)
علاوه بر تقسیم بندی فوق آکباساران و وستهد[۱۳] در سال ۲۰۰۳تقسیمبندی دیگری از کارآفرینی بیان نموده اند: کارآفرین سنتی و کارآفرین نوظهور، چندین مطالعه بینکارآفرینان سنتی و کارآفرینان نوظهور تمایز قائل شده است.کارآفرینان نوظهور افرادی هستند که از تجربه قبلی مالکیت مستقل تجاری در یک کسب و کار برخوردارنمیباشند و در مقابل کارآفرینان سنتی افرادی هستند که درحال حاضر یا در گذشته یک یا چند تجربه مستقل را از خود داشته اند. از آنجاییکه تجربه عامل مهمی در شکل گیری معلومات محسوب میشودتوجه در تفاوتهای بین کارآفرینان سنتی و نوظهور می تواند بینش مهمی را در خصوص ناهمگنی موجود در رفتار کارآفرینی در اختیار ما بگذارد.بخشی از مطالعات انجام شده در زمینه تفاوتهای کارآفرینان سنتی و نوظهور درباره پیشزمینه ها وویژگیهای آنان بوده است. این دو محقق دریافتند که بین کارآفرینان سنتی و نوظهوراز لحاظ جستجوی اطلاعات تفاوت معنیداری وجود ندارد، اگر چه احتمال آنکه کارآفرین سنتی فرصتهای بیشتری را شناسایی کند بیشتر است و این خود ناشی ازتفاوتهای شناختی آنها است.
ضرورت کارآفرینی
مطالعه فرایند کارآفرینی به چند دلیل حائز اهمیت است. نخست به این دلیل که کارآفرینی جامعه را به سمت تغییرات تکنیکی و مبتکرانه سوق داده و رشد اقتصادی را باعث می شود، همچنین فرایند کارآفرینی باعث توازن بین عرضه و تقاضا می شود. از جمله موضوعات مهم دیگر در ارتباط با کارآفرینی آن است که این فرایند مهم باعث می شود تا دانش جدید تبدیل به خدمات و محصولات جدید شود. دیگر آنکه کارآفرینی تبدیل به حرفه بسیار مهمی شده است و ما نیازمند هستیم که نقش آن را درتوسعه ظرفیتهای انسانی درک کنیم(شان[۱۴]، ۲۰۰۳).
همچنین کارآفرینی برای سیاستگذاران و مسئولان توسعه پایدار هر جامعه دارای دو پیامد بسیار مهم میباشد، اولا نتیجه سیاستهای ترویج و تسهیل کارآفرینی ایجاد اشتغال است، ثانیاً با کارآفرینی رفاه نیز تحقق مییابد(احمدپور، ۱۳۸۴).
کارآفرینان در اجتماع سبب پویایی و افزایش بهره وری میشوند و در سطوح اجتماعی ارزشهای کار را افزایش می دهند و باعث بالا رفتن روحیه سعی و تلاش در جامعه میشوند. کارآفرینان سبب تشویق جامعه به کارهای خلاق و کارآفرینانه میشوند. زمانی که کارآفرینی بهعنوان یک شیوه زندگی توسط اکثریت افراد یک جامعه پذیرفته شود آن جامعه بسیار سریعتر توسعه مییابد(شاهحسینی، ۱۳۸۳).
سالازار میلتو[۱۵]در سال ۱۹۸۳ و در کتاب مقدمهای بر کارآفرینی عواملی نظیر: ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و کاهش اضطرابهای اجتماعی، بهره برداری از منابع و فعال شدن آن ها برای بهره برداری عظیم ملی را از فواید کارآفرینی میداند.
نقش کارآفرینی در توسعه صنعتی و اقتصادی
اگر بپذیریم که در قرن حاضراقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه نوآوری استوار است باید بستر لازم را برای رشد کسانی که ایده را به محصول و علم ودانش را به صنعت تبدیل مینمایند، فراهم سازیم.کارآفرین ارتباط دهنده دانش و علوم با صنعت و بازاراست (موسوی، ۱۳۸۲). با توجه به اهمیت موضوع و نقش کارآفرینی در اقتصاد ملی و جهانی، تولید ثروت و ایجاد اشتغال، صاحبنظران رشته های مختلف به بررسی پدیده کارآفرینی از جنبه های مختلف پرداختهاند، جاذبه اصلی کارآفرینی چه در بعد فردی و چه در بعد سازمانی نوآوری بیحد آن است، نوآوری فرآیندی است پایان ناپذیر، چون نمی توان برای تولید علم حد و مرزی قائل شد. کارآفرینان با ویژگی خلاقیت قادرند محصولی جدید یا خدماتی نو به بازار ارائه نمایند. بسیاری از کارآفرینان فعالیت خود را در قالب ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط شروع مینمایند.توسعه رشد مشاغل و شرکتهای کوچک به عنوان روشی برای ایجاد جوامع قویتر میباشد (لیانگ[۱۶]، ۲۰۰۶).
این شرکتها سهم بهسزایی در توسعه صنایع پیشرفته و ایجاد اشتغال داشته اند و نسبت به شرکتهای بزرگ از انعطافپذیری بالاتری برخوردارند، لذا بسیاری از دولتها متقاعد شدهاند که باید بستر رشد را برای واحدهای کوچک و متوسط فراهم سازند و آن ها را تا زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد شوند حمایت کنند(موسوی، ۱۳۸۲).
مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فنآوری، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه می تواند افزایش ثروت ملی را در بر داشته باشد.لذا باید با بهره گرفتن از نیروهای مساعد و منابع موجود در کشور برای توسعه کارآفرینی برنامه ریزی کنیم.
نقش دولت در توسعه کارآفرینی
طی چند سال گذشته دولتها به طور جدی به تشویق کارآفرینی پرداختهاند، بهاین دلیل که کارآفرینی موجب بهره مندی مردم و کشور می شود. قبل از آنکه مردم بتوانند کاری را شروع کنند باید دارای سرمایه، فناوری، تسهیلات لازم برای تولید کالا و نیروی کار مناسب باشند. همچنین باید دارای روحیه مناسب و شرایط روانی متعادل برای موفقیت در کارآفرینی باشند(احمدپورومقیمی، ۱۳۸۷).
با آگاهی از نیازهای کارآفرینان و مشاغلی که نیاز به حمایت دارند، به نظر میرسد که دولت در بهترین موقعیت برای تعیین سیاست و طراحی برنامه ها با هدف تشویق کارآفرینی باشد. دولت از طریق اعمال خط مشی در وزارتخانهها و مؤسسات می تواند موجب شکوفایی کارآفرینی شود.به طورکلی میتوان نقش سیاستگذاری و اجرایی دولتها در توسعه آموزش کارآفرینی را با توجه به تجربه کشورهای مختلف در موارد ذیل بیان کرد.
فرهنگسازی و ترویج روحیه کارآفرینی
ایجاد و تقویت ارزشها، نگرشها و رفتارهای کارآفرینانه، به طورکلی تحت عنوان فرهنگسازی کسب و کار، از مؤلفه های اصلی استراتژی دولتها در توسعه کارآفرینی است. این هدف عمدتاً در قالب سیاستها، برنامه های تشویقی، ترویجی و آموزشی و در کلیه سطوح و لایه های اجتماعی پیگیری می شود.
فرم در حال بارگذاری ...