پایان نامه -تحقیق-مقاله – قسمت 4 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
امتیاز عمده این پژوهش شیوه یافتاری آن است. پژوهشگر و اجتماع شرایطی را فراهم میکنند که در آن همه مشارکان به تحلیل محیط اجتماعی و تدوین برنامه های مناسب برای اقدام مبادرت میکنند (کرونبنرگ[۱۲]، ۱۹۸۶، نقل در بهرام پور، ۱۳۸۸،ص ۴۷۸).
می توان گفت که همکاری بدون مشارکت غیرممکن است. مشارکت تنها از طریق کار سخت بخشی از اعضای تیم به ویژه اعضایی که در موقعیت رهبری قرار دارند به دست میآید. مشارکت از طریق مکانیزمهای شخصیت حرفهای، کارسازی، نیروی هیجانی، حس کنجکاوی، و نوع دوستی تقویت میشود. همکاری اصطلاحی اخصتر نسبت به مشارکت است. مردمی که مشارکت میکنند بر اهداف توافق دارند، اما اغلب در رسیدن به اهداف به صورت مستقل عمل میکنند. همکاری ارتباط نزدیک و مسئولیت دو طرفه جهت رسیدن به هدف مشترک را ایجاب میکند (هندریکسن[۱۳]، ۲۰۰۲، نقل در نورزی و ولایتی، ۱۳۸۸، ص۳۴).
۲-۲-۲-۲٫ همکاری در علم
رشد علمی از برخی جهات به وجود ارتباط میان اندیشههای علمی بستگی دارد (شیری و فدایی، ۱۳۸۹). در واقع علم محصول کنجکاوی، تفکر، تعقل، خرد و تجربه فردی و گروهی است و تمام ملتهای جهان در تولید آن نقش دارند. علم را از بُعد تولید میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
الف. تولید علمی فردی: فرایندی است که پدیدآورنده، از ایده اولیه تا ارائه محصول فکری خود به جامعه، کلیه فعالیتهای علمی را به طور مستقل و به صورت انفرادی طی میکند.
ب. تولید علمی گروهی: فرایندی است که یک گروه، مرکب از چند پدیدآورنده طی میکند تا یک اثر فکری به صورت گروهی تولید شود و به ثمر برسد. در این فرایند هر یک از اعضای گروه در تولید آن اثر انجام وظیفه میکنند.
تولید علمی گروهی به معنای همکاری افراد مناسب، در زمان مناسب، برای انجام کار علمی مناسب است که موجب افزایش نوآوری، خلاقیت، پیشرفت و ترقی گروه میشود. این امر مستلزم ارتباط مداوم، متقابل و نزدیک بین اعضای گروهاست (نوروزی و ولایتی، ۱۳۸۸، ص.۱۶).
۲-۲-۲-۳٫ تعریف همکاری علمی
هنگامی که پژوهشگری نتواند به تنهایی یک کار علمی پژوهشی را انجام دهد یا طرحی را که در ذهن خود دارد عملی سازد راه درست انجام آن کمک گرفتن از سایر پژوهشگران و سازمانها است تا آن کار یا طرح به صورت دستهجمعی و با همیاری و هماندیشی و مشارکت گروهی به نتیجه مطلوب برسد. این شکل از انجام کار، به صورت جمعی و سازمانیافته را «همکاری علمی» گویند (نوروزی و ولایتی، ۱۳۸۸، ص ۳۱).
برای همکاریهای علمی و پژوهشی میان پژوهشگران اغلب از واژه collaboration استفاده میشود. منظور از همکاری علمی پژوهشی خلق اثری از طریق به اشتراک گذاری دانش است. همکاری در درون یک بافت اتفاق میافتد. این بافت میتواند دنیای واقعی (یک مؤسسه،دانشگاه و…) یا دنیای مجازی (محیط اینترنت و وب) باشد. در همکاری روابط نزدیک و مسئولیت دو طرفهای جهت به نتیجه رسیدن کارها برقرار میشود (هندریکسن[۱۴]، ۲۰۰۲، نقل در نوروزی و ولایتی، ۱۳۸۸، ص ۳۱).
به طور کلی همکاری علمی عبارت است از، کار کردن با هم از طریق رابطه مشارکتی تعریف شده، مشخص، واقعی، و برنامه ریزی شده میان دو یا چند متخصص و پژوهشگر یا دو یا چند گروه از متخصصان و پژوهشگران، که با هدفی مشترک به خلق و تولید دانش جدید و توسعه دانش فعلی می پردازند. این همکاری در بسیاری موارد منجر به تولید آثار علمی مانند کتاب، مقاله، طرح پژوهشی و نظایر آن می شود (رحیمی و فتاحی،۱۳۸۸).
۲-۲-۲-۴٫ همکاری علمی و تالیف مشترک
پدیده تالیف مشترک یا همکاری در تالیف یا همنویسندگی که برابر نهادههای واژه های Co- authorship یاJoint authorship در زبان انگلیسی است، فرآیندی را شامل میشود که طی آن دو یا چند نویسنده جهت خلق یک اثر علمی با اتخاذ یکی از شیوه های همکاری، منابع و استعدادهای خود را به اشتراک گذاشته و با هم همکاری مینمایند (فتاحی و رحیمی،۱۳۸۶). نوروزی و ولایتی نیز اظهار داشتهاند که همنویسندگی نوعی گروه اجتماعی مرکب از دو یا چند تن از نویسندگان است که بر اثر کنشهای متقابل علمی به یکدیگر پیوند خوردهاند. همنویسندگی یعنی گروهی از نویسندگان، آزادانه با همفکری یکدیگر و با سرمایه فکری، اثر علمی را تولید نمایند. در واقع همنویسندگی وسیعترین شبکه اشتراک و دخالت حقیقی پژوهشگران در تولید علم و توسعه علمی است (نوروزی و ولایتی،۱۳۸۸، ص۹۴).
۲-۲-۲-۵٫ همکاری علمی و خرد جمعی
علم معرفتی است جمعی، محصول همکاری و خرد جمعی برای رفع نیازهای جامعه (نوروزی و ولایتی، ۱۳۸۸، ص۵۲). مفهوم خرد جمعی امروزه به عنوان اصلی خدشه ناپذیر در جوامع پیشرفته، پذیرش همگانی یافته است. دانشگاهها و مؤسسات علمی و پژوهشی نیز به منزله مهمترین نهادهای آموزشی، علمی و پژوهشی تلاش میکنند تا ساز و کار مناسب را جهت تحقق خرد جمعی در عرصههای نظری و عملی فرآهم آورند. یکی از راههای تحقق مفهوم خرد جمعی در محیطهای علمی، «همکاریهای علمی» و «مشارکت در پژوهش» است. در سالهای اخیر ماهیت پیچیده پژوهشهای نوین،گستردگی علوم و افزایش پژوهشهای بین رشتهای باعث شده است تا یک پژوهشگر به ندرت تمامی تخصصها، مهارتها، منابع و امکانات لازم جهت انجام پژوهش را در اختیار داشته باشد. این در حالی است که شکلگیری شبکهای هماهنگ از افراد متخصص در قالب همکاری و مشارکت علمی، با تقسیم وظایف و تشریک اندیشهها، تجربیات و امکانات همراه خواهد بود که این امر امکان افزایش کمیت و کیفیت تولیدات علمی را فراهم میکند (عرفانمنش و دیگران، زودآیند، بی تا.).
عملکرد یک گروه پژوهشی تا حدودی به تفکر و خرد جمعی بستگی دارد. تفکر جمعی یا خرد جمعی یک فعالیت گروهی است که بایستی همه اعضای گروه علمی پژوهشی در آن سهیم باشند. تفکر خلاق یکی از مسئولیتهای گروهی است که کلیه اعضای گروه بایستی در آن مشارکت داشته باشند. با آموزش و تمرین زیاد، میتوان شیوه های تفکر خلاق را در افراد توسعه داد. گروههای علمی بدون ایده های تازه و خلاق نمیتوانند موانع و مشکلات موجود را از سر راه بردارند و به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کنند (هلر[۱۵]، ۱۳۸۱،ص.۲۵، نقل در نوروزی و ولایتی، ۱۳۸۸ ). نوروزی و ولایتی، تصمیم گیری بر اساس خرد جمعی را به عنوان یکی از ویژگیهای یک گروه همکار خوب برشمرده و اظهار میدارند که اعضای یک گروه همکار بایستی اطمینان حاصل نمایند که همه آن ها جزیی از گروه هستند تا مشارکت فعال داشته باشند (نوروزی و ولایتی، ۱۳۸۸، ص.۱۱۶).
به عبارتی دیگر، تشکیل گروههای علمی و عضویت در این گروهها، با فراهمآوری بستر و فرصتی مناسب برای پدیده همکاری علمی به شیوهای هدفمند، منجر به بهبود نمود خرد جمعی میشود.
۲-۲-۳٫ عوامل مؤثر بر همکاری علمی
با توجه به مفهوم همکاری علمی که برای به اشتراکگذاری دانش و تجربه از طریق شیوه های گوناگون به کار میرود، بنابرین در شکلگیری این نوع از همکاریها، عوامل متعددی میتوانند تاثیرگذار باشند. از جمله این عوامل عبارت است از:
-
- جنسیت
-
- ملیت مشترک داشتن
-
- انگیزه ها و راهبردهای همکاری
-
- فرهنگ
فرم در حال بارگذاری ...