1400/02/31

پایان نامه ارشد گرایش حسابداری:بررسی رابطه بین سود اقتصادی و سود حسابداری باROE

 

معیارهای ارزیابی عملکرد

در دهه ۱۹۸۰، انتظارات سهامداران به سطح بی‌سابقه‌ای رسید و منجر به اعمال فشار فزاینده بر شرکتها در جهت افزایش ثروت سهامداران شد. بر این اساس، قرارداد پاداش مدیران بر مبنای عوامل مؤثر در تغییر ثروت سهامداران منعقد گردید. مسأله مهمی که در طراحی این قراردادها وجود دارد این است که کدام معیار عملکرد، باید ملاک عمل قرار گیرد.

 

یک معیار برای قضاوت در عملکرد شرکت، قیمت سهام است «مورفی ۱۹۹۰ و میلبورن ۱۹۹۶»[۱]. با این حال، معیار قیمت از یک ضعف برخوردار است زیرا برخی عوامل مؤثر بر قیمت سهام مانند شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه و جهان، خارج از کنترل مدیران می‌باشند. قرار دادن قیمت سهام بعنوان معیار عملکرد، می‌تواند در بر گیرنده ریسک فراوانی برای مدیریت باشد و این ریسک، قابلیت ایجاد انگیزه برای مدیران به منظور حداکثر کردن ثروت سهامداران را کاهش می‌دهد. بنابراین معیار مورد استفاده باید از دو ویژگی برخوردار باشد:
عکس مرتبط با اقتصاد

— در معرض عواملی نباشد که خارج از کنترل بوده و بر قیمت سهام تأثیر دارند.

— بیشترین رابطه را با تغییرات در ثروت سهامدار داشته باشد[۲].

برخی معیارها مبتنی بر اطلاعات تاریخی موجود در صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای همراه است. از مزایای این معیارها اینست که قابلیت اتکا و اثبات دارند.

یکی از مهمترین این معیارها، سود می‌باشد. هندریسکون از سود بعنوان معیاری جهت ارزیابی کارایی نام برده و معتقد است عملیات کارایی یک واحد تجاری بر روند پرداخت سود سهام به سهامداران تأثیر می‌گذارد. سهامداران قبل از خرید سهام شرکت به ارزیابی کارایی مدیریت آن شرکت مبادرت می‌ورزند. یکی از مصادیق کارایی مدیریت، استفاده بهینه از منابع موجود در شرکت می‌باشد که در نهایت باعث افزایش بازدهی صاحبان سهام می‌گردد (هندریکسون، ۱۹۹۹، ص۱۴۴)[۳].

با این وجود، سود حسابداری دارای محدودیتهایی است که باعث می‌شود بعنوان معیار مناسبی برای اندازه‌گیری عملکرد در نظر گرفته نشود. از جمله این محدودیتها می‌توان به امکان بکارگیری روش های حسابداری، اشاره کرد. مبلغ سود را نمی‌توان به تنهایی تعیین کننده ارزش یک شرکت و میزان موفقیت مدیریت آن دانست. زیرا علاوه بر مبلغ سود، کیفیت سود و اینکه با چه میزان سرمایه گذاری حاصل شده است نیز مهم است.
حسابداری

از لحاط تئوریکی نیز انتقاداتی به سود حسابداری وارد شده است. آقای هندریکسون عقیده دارد که مفهوم سود حسابداری هنوز به صورت واضحی فرمول بندی نشده است و رویه‌های پذیرفته شده حسابداری، اجازه می‌دهند که تفاوتهایی در اندازه‌گیری سود دوره‌ای شرکتهای مختلف وجود داشته باشد.

همچنین تغییرات سطح قیمت، مفهوم سود محاسبه شده بر مبنای تاریخی را تغییر داده است. وی عقیده دارد برای تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران، معیارهای دیگر می‌تواند مفیدتر باشد[۴].

ROE و ROI یکی دیگر از این معیارهاست. ROE، سودآوری شرکت را از دیدگاه سهامدار می‌سنجد و ROI سودآوری کل شرکت را در نظر می‌گیرد. با این حال از آنجا که در محاسبه آنها از سود حسابداری استفاده می‌شود، مشکلات مطرح شده برای سود را دارند. ROE نشان نمی‌دهد که شرکت دارای چه عملکردی بوده است، به علت اینکه می‌توان عملکرد ضعیف را با بدهی مخفی کرد.

نسبت قیمت به سود «P/E» هم از معیارهای رایج در ارزیابی عملکرد است و تابعی از کیفیت سودآوری شرکت می‌باشد. با این حال در محاسبه آن از سود استفاده می‌شود و بنابراین حاوی همه مشکلات سود حسابداری می‌باشد.

یکی دیگر از معیارهای مطرح در ارزیابی عملکرد، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام [۵]می‌باشد. با وجود سادگی محاسبه و قابل فهم بودن این معیار، از آنجا که قیمت سهام شرکت تحت تأثیر عواملی است که غالباً در کنترل مدیریت نیستند، این نسبت می‌تواند گمراه کننده باشد. از طرف دیگر تورم آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

نسبت Q توبین که با تقسیم ارزش بازار شرکت به ارزش جایگزینی داراییهای شرکت، بدست می‌آید، معمولاً نشانه ارزش بالای فرصتهای رشد شرکت می‌باشد و بیشتر مبتنی بر اطلاعات بازار است، لذا نقطه ضعف معیارهای مبتنی بر سود را ندارد. اما به دلیل اینکه محاسبه ارزش جایگزینی داراییهای شرکت مشکل می‌باشد و داراییهای نامشهود را در نظر نمی‌گیرد، نقاط ضعف عمده‌ای دارد.

[۱] - Murphy & Milbourn

[۲] - Bacidore J.M, op. cit, p11.

[۳] - Hendrikson,1992, P.144.

[۴]- Hendrikson, op. cit. p. 309.

[۵]- Market- to- Book Ratio

سوالات یا اهداف پایان نامه :

 

اهداف تحقیق

هر تحقیقی دارای سه هدف می باشد ۱) هدف علمی  ۲) هدف کاربردی ۳) هدف خاص و این تحقیق نیز از این امر مستثنی نبوده و به دنبال سه هدف فوق می باشد .

سهامداران همواره به دنبال راههایی برای ارزیابی عملکرد مدیران در جهت ثروت آفرینی برای شرکت و برآورد عملکرد آینده می باشند و در عمل مشاهده می شود که از اطلاعات و معیار های نامناسبی برای قضاوت در مورد عملکرد مدیران استفاده می کنند. عدم استفاده از معیارهای مناسب برای ارزیابی عملکرد و ارزش آفرینی برای سهامداران از یک سو باعث می شود قیمت سهام شرکتها به ارزش واقعی آنها نزدیک نشود و این پدیده معمولاً موجب ضرر و زیان یک گروه از خریداران سهام و سود سرشار گروه دیگر خواهد شد . از سوی دیگر عدم جبران خدمات مدیران به تناسب عملکرد واقعی آنها در جهت حداکثر سازی ثروت سهامداران موجب ایجاد شکاف بین منافع مدیران و سهامداران شد ه و مشکلات تضاد منافع میان نماینده و مالک به وجود خواهد آمد. بنابراین تحقیق حاضر سعی دارد به بررسی محتوای اطلاعاتی EVA شرکتهای برتر و وجود رابطه احتمالی بین سود اقتصادی وسود حسابداری با بازده حقوق صاحبان سرمایه[۱]  شرکتها بپردازد.

[۱]- ROE


فرم در حال بارگذاری ...