1400/02/31

پایان نامه ارشد گرایش حسابداری:ارزیابی قابلیت استفاده از نسبت PEG به جای نسبت PE جهت تعیین قیمت سهام

.

مدل تنزیلی سود تقسیمی

چون سود تقسیمی تنها پرداخت نقدی است که سهامداران مستقیماً از شرکت دریافت می کنند، بنابراین سود تقسیمی مبنای ارزشیابی سهام عادی است. اگر بخواهیم رابطه ۱  را برای ارزشیابی سهام عادی بکار بگیریم. در آن صورت ، جریانات نقدی در این فرمول برابر با سودهای تقسیمی مورد انتظاری خواهند بود که انتظار می رود در دوره های آتی پرداخت شود.

بنابراین سرمایه گذاران و تحلیل گران باید به دنبال بررسی وضعیت آتی شرکت و تخمین سود تقسیمی آتی آن باشند.

اگر در معادله (۱) به جای جریانات نقدی ، سود تقسیمی را جایگزین کنیم، معادله (۲) به دست خواهد آمد که برای محاسبه ارزش فعلی سهام عادی است. این معادله که به عنوان مدل تنزیل سود تقسیمی[۱]  شناخته شده است، بیانگر  این است که ارزش فعلی سهام برابر با ارزش تنزیل شده سودهای تقسیمی آتی است:

مدل تنزیل  سود تقسیمی

(۲)

که دراین فرمول داریم:

: ارزش ذاتی یا ارزش نظری فعلی سهام بر اساس برآوردهای کاربران از سودهای تقسیمی آتی و نرخ تنزیلی.

D1,D2,…: سود تقسیمی مورد انتظار که باید در هر دوره آتی دریافت شود

Kcs: نرخ تنزیل یک سرمایه گذاری با توجه به میزان ریسک آن

به طور خلاصه :

مدل تنزیل سود تقسیمی ، از طریق برآورد سودهای تقسیمی مورد انتظار آتی که باید توسط شرکت پرداخت شود، انجام می شود. این کار از طریق مدل سازی نرخ رشد مورد انتظار برای سود تقسیمی تحقق می یابد.برای مدل سازی نرخ رشد، سه روش وجود دارد، که از یک خط زمانی استفاده می شود.

با بهره گرفتن از این روش ها تمامی سهامی که سود تقسیمی ،پرداخت می کنند و یا انتظار می رود که سود تقسیمی داشته باشند، مدلسازی   می شوند. توجه داشته باشید که در این مدل ها ، سود تقسیمی که اخیراً پرداخت شده است با D0 نشان داده شده است و مقدار آن مشخص است. سرمایه گذاران باید سودهای تقسیمی را که قرار است در دوره های آتی پرداخت شود و از D1 شروع می شود، برآورد نمایند. سه مدل رشد برای سود تقسیمی عبارتند از:

  • پرداخت سود تقسیمی ثابت با مبلغ مشخص D0 که سالانه تامدت نامحدودی پرداخت می شود. به این مورد ، مدل نرخ بدون رشد گفته می شود.

[۱]-Dividend Discount model (DDM)

سوالات یا اهداف پایان نامه :

 

۱ اهداف و ضرورت پژوهش

بورس اوراق بهادار یکی از اجزاء و بخش های اصلی بازار متشکل سرمایه است که نقش اصلی آن جذب و هدایت پس اندازها  و نقدینگی سرگردان و پراکنده در جامعه به سوی مسیرهای بهینه است، به گونه ای که با تخصیص بهینه منابع مالی کمیاب، بخش عمده ای از سرمایه جذب سودآورترین فعالیت ها و پروژه ها گردد(نصراللهی ،۱۳۷۹، ۵۲)[۱].
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

نسبت قیمت به سود (P/E) یک ابزار ارزیابی گسترده است. P/E صرفاً به صورت ارزش بازار هر سهم تقسیم بر سود پس از مالیات تعریف شده است.  P/E برای سرمایه گذاران اطلاعات مربوط تلقی می شود، زیرا این نسبت حدی را نشان می دهد که تا آن حد سود هر سهم به وسیله قیمتش پوشش داده می شود (ژیل،۲۰۰۳، ۹۳۴)[۲] .

نسبت های P/E، ابزار مفید و دارای کاربرد گسترده ای در تعیین ارزش نسبی سهام هستند. هر چقدر سهام همگن تر تحلیل شود، مقایسه کردن با بهره گرفتن از این نسبت آسان تر است. در عین حال یکی از دشواری های استفاده از نسبت های P/E ، در موقعیت های ناهمگون است(پیترز،۱۹۹۱،۵۰)[۳].

نسبت P/E پایین دیگر به عنوان یک نشانه معتبر نیست و چیزی به عنوان یک استراتژی سرمایه گذاری بلندمدت وجود ندارد.از آنجایی که «محدوده های قابل قبول P/E» برای صنایع مختلف وجود دارد،این امر نه تنها روند گذشته نسبت P/E بلکه میانگین نسبت P/E صنعت را نیز باید در نظر گیرد. استفاده از نسبت P/E همراه با نرخ رشد EPS می تواند نسبت بسیار مفیدتر PEG را ایجاد کند. که نمایی جذاب از ارزش بالقوه شرکت است(همان منبع،۹۴۰)[۴].

نسبت PEG ابزار ارزشمندی در ارزیابی سهام در حال رشد است. این نسبت به برآورد این که چه مقدار رشد در قیمت سهام در حال حاضر منظور شده است، کمک می کند. و معیاری برای مقایسه سهامی می باشدکه بانرخ های متفاوتی رشد می کنند.

سهولت کاربرد، یک عامل مثبت مهم برای استفاده از نسبت PEG می باشد. هر چقدر محاسبه یک نسبت آسان تر باشد، احتمال کاربرد آن بیشتر است(همان منبع،۴۹)[۵].

مشکل نسبت P/E آن است که این نسبت به خودی خود، یک رقم بی معنی است. آیا P/E برابر با ۵ خوب است؟ یا اینکه این نسبت باید برابر با ۱۰ باشد؟ و یا احتمالاً ۲۵ باشد؟ از لحاظ ریاضی، یک سهم دارای P/E پایین از یک سهم با P/E بالاتر بهتر تلقی می شود. اما آیا واقعاً چنین است؟ دو سوال زیر احتمالاً به ما کمک می کند تا این مشکل را حل کنیم:

  • چرا مردم در سهام سرمایه گذاری می کنند؟
  • چرا باید قیمت یک سهم بالا برود؟

پاسخ سوال اول: مردم در سهام سرمایه گذاری می کنند زیرا هنگامی که قیمت آن بالا می رود، می توانند سهام را بفروشند و سود کسب کنند.

پاسخ سوال دوم: قیمت سهم در صورتی بالا می رود که شرکت سود بالاتر در هر سهم ایجاد کند.(البته دلایل زیاد دیگری برای افزایش قیمت سهام وجود دارد اما از دیدگاه بنیادی قیمت یک سهم نهایتاً بازتاب سودهایش می باشد)

به عبارت دیگر رشد سود در قیمت سهم منعکس می شود. به علاوه از آنجایی که یک سهم به امید افزایش قیمت در آینده خریده می شود، باید به نرخ رشد مورد انتظار درآمدهایش  به ویژه پس از دو یا سه سال آتی، توجه کرد.از این رو ،مقایسه این دو یعنی نسبت P/E و رشد EPS شرکت ، تصویر با معناتری ارائه می دهد(رائو؛۲۰۰۶،۶۳)[۶].

اگر یک سرمایه گذاربتواند بهترین پیش بینی از رشد آتی شرکت را داشته باشد، می تواند در پرتفویی که انتظار رشد بالاتری نسبت به رشد مبتنی برمتغیرهای بنیادی بر اساس قیمت دارد ،سرمایه گذاری بلند مدت کند و در پرتفویی که انتظار رشد کمتری نسبت به رشد مبتنی بر ضرایب بازار دارد، سرمایه گذاری کوتاه مدت بنماید.در نتیجه این سرمایه گذار باید بازدهی های با ریسک تعدیل شده بیشتری برای چنین پرتفوی هایی کسب کند(سان،۲۰۰۱، ۱۲۳).

[

[۲]-Gill.,2003,934

[۳]-Peters,1991,50

[۶]-Rao,2006,63

[۷]-Sun,2001,123


فرم در حال بارگذاری ...