پایان نامه ارشد :قابلیت استفاده از نسبت PEG به جای نسبت PE جهت تعیین قیمت سهام
.
ضریب قیمت به سود هر سهم و نرخ بهره
ضریب قیمت به سود هر سهم، خوش بین بودن یا بدبینی سرمایه گذاران را نشان می دهد و این بستگی به نرخ بازده مورد توقع سرمایه گذار دارد.در صورتی که سایر عوامل یکسان باشند، هر چقدر نرخ بازده مورد توقع سهامداران افزایش یابد، ضریب قیمت به سود هر سهم کاهش می یابد. این حالت در معادله (۱۰) نشان داده شده است.در عوض نرخ بازده مورد انتظار با نرخ بهره مرتبط است، به طوری که هرچه نرخ بهره افزایش می یابد،نرخ بازده مورد انتظار تمامی اوراق بهادار ازجمله سهام نیز معمولاً افزایش می یابد.
۳-۲-۲-۲ کدام روش مناسب است؟
از نظر تئوری،بکارگیری مدل تنزیل سود تقسیمی صحیح ومنطقی است.بهترین برآورد ارزش جاری سهام عادی شرکت ها، احتمالاً از طریق محاسبه ارزش فعلی سودهای تقسیمی (برآوردشده) است که توسط شرکت ها، به سهامداران پرداخت می شود.با این حال برخی از سرمایه گذاران و تحلیل گران احساس می کنند که این مدل غیر واقعی است.
استدلال آنها این است که هیچ کس نمی تواند با صحت و دقت بالا سودهای تقسیمی را برآورد نماید. سرانجام اینکه برای سرمایه گذارانی که به جای سود تقسیمی به دنبال سود سرمایه هستند ، تمرکز تنها بر سود تقسیمی مطلوب نیست. احتمالاً به علت اینکه استفاده از مدل P/E آسانتر است، استفاده از این مدل متداول شده است. مدل P/E نسبت به مدل تنزیل سود تقسیمی از پیچیدگی کمتری برخوردار بوده و یک مدل شهودی است. در واقع مدل P/E می تواند در درک مدل تنزیل سود تقسیمی به سرمایه گذاران کمک کند.
در عمل،به جای اینکه این روش ها را رقیب همدیگر تلقی کنیم، بهتر است به آنها به عنوان مکمل یکدیگر بنگریم. هر یک از این روش ها به جای خود مفید هستند و استفاده توأمان از این دو روش باعث می شود،سرمایه گذاران شانس بهتری درارزشیابی سهام عادی داشته باشند.
هرچه تعداد روش های در دسترس سرمایه گذاران برای ارزشیابی سهام عادی بیشتر باشد، آنها بهتر می توانند به جواب های منطقی ،دست پیدا کنند.
جدا از اینکه کدام روش مورد استفاده قرار می گیرد، باید توجه داشته باشیم که انجام ارزشیابی از طریق روش های ارزشیابی همیشه با خطا همراه است، برای اینکه آینده همیشه با عدم اطمینان روبرو است که می تواند باعث بروز اشتباهاتی شود.
سوالات یا اهداف پایان نامه :
۱ اهداف و ضرورت پژوهش
بورس اوراق بهادار یکی از اجزاء و بخش های اصلی بازار متشکل سرمایه است که نقش اصلی آن جذب و هدایت پس اندازها و نقدینگی سرگردان و پراکنده در جامعه به سوی مسیرهای بهینه است، به گونه ای که با تخصیص بهینه منابع مالی کمیاب، بخش عمده ای از سرمایه جذب سودآورترین فعالیت ها و پروژه ها گردد(نصراللهی ،۱۳۷۹، ۵۲)[۱].
نسبت قیمت به سود (P/E) یک ابزار ارزیابی گسترده است. P/E صرفاً به صورت ارزش بازار هر سهم تقسیم بر سود پس از مالیات تعریف شده است. P/E برای سرمایه گذاران اطلاعات مربوط تلقی می شود، زیرا این نسبت حدی را نشان می دهد که تا آن حد سود هر سهم به وسیله قیمتش پوشش داده می شود (ژیل،۲۰۰۳، ۹۳۴)[۲] .
نسبت های P/E، ابزار مفید و دارای کاربرد گسترده ای در تعیین ارزش نسبی سهام هستند. هر چقدر سهام همگن تر تحلیل شود، مقایسه کردن با بهره گرفتن از این نسبت آسان تر است. در عین حال یکی از دشواری های استفاده از نسبت های P/E ، در موقعیت های ناهمگون است(پیترز،۱۹۹۱،۵۰)[۳].
نسبت P/E پایین دیگر به عنوان یک نشانه معتبر نیست و چیزی به عنوان یک استراتژی سرمایه گذاری بلندمدت وجود ندارد.از آنجایی که «محدوده های قابل قبول P/E» برای صنایع مختلف وجود دارد،این امر نه تنها روند گذشته نسبت P/E بلکه میانگین نسبت P/E صنعت را نیز باید در نظر گیرد. استفاده از نسبت P/E همراه با نرخ رشد EPS می تواند نسبت بسیار مفیدتر PEG را ایجاد کند. که نمایی جذاب از ارزش بالقوه شرکت است(همان منبع،۹۴۰)[۴].
نسبت PEG ابزار ارزشمندی در ارزیابی سهام در حال رشد است. این نسبت به برآورد این که چه مقدار رشد در قیمت سهام در حال حاضر منظور شده است، کمک می کند. و معیاری برای مقایسه سهامی می باشدکه بانرخ های متفاوتی رشد می کنند.
سهولت کاربرد، یک عامل مثبت مهم برای استفاده از نسبت PEG می باشد. هر چقدر محاسبه یک نسبت آسان تر باشد، احتمال کاربرد آن بیشتر است(همان منبع،۴۹)[۵].
مشکل نسبت P/E آن است که این نسبت به خودی خود، یک رقم بی معنی است. آیا P/E برابر با ۵ خوب است؟ یا اینکه این نسبت باید برابر با ۱۰ باشد؟ و یا احتمالاً ۲۵ باشد؟ از لحاظ ریاضی، یک سهم دارای P/E پایین از یک سهم با P/E بالاتر بهتر تلقی می شود. اما آیا واقعاً چنین است؟ دو سوال زیر احتمالاً به ما کمک می کند تا این مشکل را حل کنیم:
- چرا مردم در سهام سرمایه گذاری می کنند؟
- چرا باید قیمت یک سهم بالا برود؟
پاسخ سوال اول: مردم در سهام سرمایه گذاری می کنند زیرا هنگامی که قیمت آن بالا می رود، می توانند سهام را بفروشند و سود کسب کنند.
پاسخ سوال دوم: قیمت سهم در صورتی بالا می رود که شرکت سود بالاتر در هر سهم ایجاد کند.(البته دلایل زیاد دیگری برای افزایش قیمت سهام وجود دارد اما از دیدگاه بنیادی قیمت یک سهم نهایتاً بازتاب سودهایش می باشد)
به عبارت دیگر رشد سود در قیمت سهم منعکس می شود. به علاوه از آنجایی که یک سهم به امید افزایش قیمت در آینده خریده می شود، باید به نرخ رشد مورد انتظار درآمدهایش به ویژه پس از دو یا سه سال آتی، توجه کرد.از این رو ،مقایسه این دو یعنی نسبت P/E و رشد EPS شرکت ، تصویر با معناتری ارائه می دهد(رائو؛۲۰۰۶،۶۳)[۶].
اگر یک سرمایه گذاربتواند بهترین پیش بینی از رشد آتی شرکت را داشته باشد، می تواند در پرتفویی که انتظار رشد بالاتری نسبت به رشد مبتنی برمتغیرهای بنیادی بر اساس قیمت دارد ،سرمایه گذاری بلند مدت کند و در پرتفویی که انتظار رشد کمتری نسبت به رشد مبتنی بر ضرایب بازار دارد، سرمایه گذاری کوتاه مدت بنماید.در نتیجه این سرمایه گذار باید بازدهی های با ریسک تعدیل شده بیشتری برای چنین پرتفوی هایی کسب کند(سان،۲۰۰۱، ۱۲۳).
[
[۲]-Gill.,2003,934
[۳]-Peters,1991,50
[۶]-Rao,2006,63
[۷]-Sun,2001,123
فرم در حال بارگذاری ...