1401/09/26

مقاله های علمی- دانشگاهی – «فیما اوصی به النبی| علیا×‌یا علی لیس علی النساء جمعه و لاجماعه و لا أذن و لا اقامه». – پایان نامه های کارشناسی ارشد

«فیما اوصی به النبی| علیا×‌یا علی لیس علی النساء جمعه و لاجماعه و لا أذن و لا اقامه».

در جواب این اشکال باید گفت: این محرومیت‌ها در حد رخصت است نه عزیمت،‌یعنی الزام از زن گرفته شده نه اینکه حق شرکت در جمعه و جماعات را ندارد. زیرا در احکام نماز جمعه آورده‌اند که در صورت تعین وجوب نماز جمعه، تا شعاع دو فرسخی بر مکلفین واجب است که در نماز جمعه حاضر شوند و نیز در شعاع‌یک فرسخی حق تشکیل دو نماز جمعه را ندارند و به عبارتی دیگر، فاصله دو نماز نباید کمتر از‌یک فرسخ باشد. ‌بنابرین‏ اگر نماز جمعه این قدر مهم است که در صورت وجوب تعیینی، کسانی که در دو فرسخی هستند حتماً باید شرکت کنند.این کار برای زن دشوار است چون زن «ریحانه لیست بقهرمانه» از این جهت، الزام و عزیمت از زن سلب شده است،‌یعنی بر زن لازم نیست که حتماً این فاصله دور را طی کند. نه بدین معنا که زن حق شرکت نداشته باشد و‌یا اگر این رنج را تحمل کرد و در نماز جمعه حضور‌یافت، نمازش مقبول نباشد،‌یا کفایت از نماز ظهر نکند، و‌یا فاقد فضیلت نماز جمعه باشد. درباره جماعت هم این چنین است.[۱۷۶]

به هر حال از میان مطالب قبلی حداقل می‌توان ‌به این نتیجه دست‌یافت که نماز جمعه بر زنان واجب نیست و این‌یکی از تسهیلاتی است که خداوند برای زنان قرار داده است چنان که در روایتی داریم «همانا خداوند عزوجل نماز جمعه را بر همه مؤمنان و زنان مومن واجب ‌کرده‌است، ولی به زن، فرصت و اجازه داده شده است که شرکت نکند. پس هر گاه آنان در نماز جمعه شرکت کنند، رخصت و اجازه داده شده (به‌یک معنا حکم تسهیلی) از بین می‌رود و همان واجب اولی؛ که وجوب نماز جمعه است مانند مردان؛ بر آن‌ ها لازم می‌شود و ‌به این سبب (از نماز ظهر) مجزی است.»

صاحب «جواهرالکلام» می‌فرماید: روایاتی که بر سقوط نماز جامعه از زن دلالت دارد، تلاش برای رفتن به نماز جمعه را از زنان ساقط می‌کند، زیرا رفت و آمد برای زن دشواری‌هایی دارد؛ ولی وقتی زنی در مصلا حضور‌یافت و دشواری رفتن بدین مکان از میان رفت، آیا باز هم می‌توان گفت نماز جمعه بر وی واجب نیست؟آن بزرگوار سپس پاسخ می‌دهند:

«نه، در اصل مشروعیت نماز جمعه برای زن‌تردید روا نیست.»

حضور زن در اجتماعات و مسجد‌ها و نماز‌های جمعه نشان می‌دهد که اسلام با آزادی زن مخالف نیست. بلکه باید حریم حفظ شود.[۱۷۷]

و این حکم در حج کاملاً روشن است که زن مانند مرد در تمام مناسک حج شرکت دارد و از هیچ یک از احکام محروم نیست بلکه محدود است و در برخی از احکام برای او که جنس لطیف است تخفیفی قائل شده‌اند مانند لباس احرام و استظلال و. ..

اسلام زن را شبیه مرد می‌داند، آن‌ ها در طبیعت و جنسیت فرق دارند، اما در انسانیت مساوی‌اند و ارزش زن از مرد کمتر نیست. زن‌ها به دلایلی اجازه عدم حضور در نماز جمعه را دارند و این از تسهیلاتی است که اسلام برای زنان فراهم آورده است و حضور او را همچون مردان اجباری نکرده است.[۱۷۸]

امام جماعت بودن زن

در مسئله امام جماعت، امام جماعت زن برای زنان مانعی ندارد، ولی طبق احکام فقهی، زن نمی‌تواند امام جماعت برای مردان باشد و حال آن که مرد می‌تواند امام جماعت برای زنان باشد و این مطلب ضمن آنکه خود‌یک مسئله اجتماعی است (در اغلب موارد) و به نوعی سبک بال کردن زن از این مسئولیت است.متلأم با سایر مسائل و احکام اسلامی‌است که نگاه کردن مرد نا محرم به زن نا محرم را ـ ولو از پشت سر ـ صحیح نمی‌داند و اسلام برای حفظ ارزش‌های خانوادگی‌ترجیح می‌دهد که زنان پشت سر مردها باشند، نه بر عکس، تا حتی از این ناحیه نیز لطمه ای به ارزش‌های استحکام خانواده وارد نیاید و این به هیچ وجه دلالتی بر نقص،‌یا برتری زن به مرد ندارد و مربوط به سایر مسائل آفرینش می‌شود که دست خلقت الهی در وجود زن و مرد به ودیعه نهاده است و این مسئله درباره‌ نماز جمعه نیز وجود دارد. البته در اصل وجوب نماز جمعه بر مرد و زن تفاوتی بین آن دو نیست، ولی زنان اجازه‌ عدم حضور در نماز جمعه را دارند. البته اگر حضور پیدا کنند، بر آن‌ ها نیز مانند مردان، نماز جمعه واجب می‌شود و خود این مسئله حاکی از عنایت و توجه ویژه ای است که قانون گذار عالی اسلام به زنان دارد نه این که اشاره به نقصی در وجود،‌یا کمالات آن‌ ها، که این برخاسته از افکار باطل و مهمل به آنان است.

قضای نماز پدر و مادر

در باب نماز طبق ادله نیز، قضای نمازهای پدر،‌یا مادر، فقط بر پسر بزرگ‌تر واجب است و زنان از این مسئله استثناء شده‌اند؛ این به معنای بطلان نماز قضای زن نیست و‌یا به معنای بی اعتنایی به شأن و عمل آن‌ ها نمی‌باشد، چنان که عده ای با تخیلات مسموم خود چنین القای شبهه می‌کنند؛ چرا که شارع مقدس، نیابت زن را از مرد می‌پذیرد و تفاوتی با نیابت مرد از مرد‌یا زن ندارد، بلکه فقط فراهم آوردن تسهیلات بیشتر برای زنان است که خود در مواردی دارای تکالیف متفاوت می‌باشند.[۱۷۹]

      1. جهاد

از جمله ابواب فقهی «باب جهاد» است، جهاد با مشرکان و بت پرستان که حدود و موازین و شروط و احکام آن بسیار مفصل و مبسوط و در کتب فقه مشروحاً بیان گردیده، از جمله احکامی‌است که زن و مرد در آن متفاوت‌اند، بدین معنی که جانبازی در راه خدا و به میدان جنگ رفتن، در صورت وجود شرایط تنها برای مردان است. [۱۸۰]

در مسائل جهاد، قانون گذار عالی اسلام برای زن تسهیلات خاصی قائل شده است:اولاً جهاد به اعتقاد جمعی بر او واجب نیست، هر چند دلیل معتبری بر عدم وجوب نیافته، ولی مسلماًً بر طبق سیره‌ی قطعی، زنان مجاز به عدم حضورند، ولی مردان نه. [۱۸۱]

درباره ممنوعیت زن از جهاد به رویکرد حمایتی اسلام از زنان می‌توان اشاره کرد اهمیت زن برای خانواده پس از مرد است اگر جهاد هم بر زن و هم بر مرد واجب بود هر دو موظف به‌ترک منزل و اقدام به جهاد بودند نتیجه اینکار نیز بی سرپرست ماندن فرزندان در خانه بود. اگر جهاد بر زن مستحب نیز می‌شد عده بسیاری از زنان به نیت کسب خیر و توفیق شهادت به جهاد می‌رفتند و باز عده ای از خانواده ها بی سرپرست می‌ماند به همین دلیل جهاد باید فقط بر‌یک نفر از دو رکن خانه واجب شود و به دلایل ذکر شده در بالا و هم به دلیل نیاز بیشتر بر کودکان به مادر بیش از پدر بهتر است تا مرد اقدام به جهاد کند و زن در غیاب او خانواده را پایداری کند این دلیلی است که می‌تواند علت حرمت ابدی جهاد ابتدائی برای زن را روشن سازد.[۱۸۲]


فرم در حال بارگذاری ...