1401/09/26

مقالات و پایان نامه های دانشگاهی – ۲-۱۱-۲ پیشینه مرتبط با فرضیه دوم – 10

پور زمانی و قمری (۱۳۹۳) تحقیقی تحت عنوان ارتباط بین کیفیت گزارشگری مالی و سرعت تعدیل قیمت سهام انجام دادند. بازه زمانی آن ها بین سال‌های ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ می‌باشد و نمونه آماری آن ها شامل ۶۸ شرکت بوده و فرضیات آن با بهره گرفتن از روش رگرسیون خطی مقطعی و آزمون t مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج آزمون فرضیه‌ها نشان می‌دهد که در بازار سرمایه ایران رابطه میان تغییرات کیفیت گزارشگری مالی و سرعت تعدیل قیمت معنی‌دار نبوده و با بهبود کیفیت گزارشگری مالی، سرعت تعدیل قیمت سهام تغییر معنی‌داری از خود نشان نمی‌دهد. همچنین یافته ها نشان می‌دهد که در بورس اوراق بهادار ایران سرعت تعدیل قیمت سهام نسبت به اخبار خوب و بد دارای الگوی رفتاری متقارن بوده و اختلاف معنی‌داری در میانگین سرعت تعدیل قیمت سهام نسبت به اخبار خوب و اخبار بد وجود ندارد. از دیگر یافته های تحقیق می‌توان به رابطه مثبت و معنی‌دار اندازه و حجم معاملات تأخیری شرکت با سرعت تعدیل قیمت سهام هم در سطح اخبار خوب و هم در سطح اخبار بد اشاره کرد.

۲- پیشینه خارجی

پایوترسکی[۳۳] (۲۰۰۰) صورت‌های مالی را برای یک استراتژی سرمایه‌گذاری برای شرکت‌های باارزش دفتری به ارزش بازار بالا، به کار گرفت و ‌به این نتیجه رسید که شرکت‌های دارای ارزش دفتری به ارزش بازار بالا برای استفاده از تحلیل بنیادی بهترند چون تحلیلگران مالی معمولاً به چنین شرکت‌هایی بی‌توجهی می‌کنند. پیوتروسکی در مطالعه خود، مبنی بر توانایی پیش‌بینی علائم حسابداری تاریخی نسبت به تعدیلات آتی قیمت سهام برای یک نمونه از سهام های ارزشی که دارای ویژگی نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بالایی هستند، نشان داد که بازده میانگین به دست‌آمده برای یک سرمایه‌گذار که در شرکت‌های با نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بالا و از لحاظ مالی قوی سرمایه‌گذاری می‌نمایند، می‌تواند سالیانه حداقل ۵/۷ درصد افزایش یابد.

آرگولا و توتجا[۳۴] (۲۰۰۸) به بررسی روابط علّی بین شاخص قیمت سهام و تولید صنعتی در یک الگو چند متغیره تصحیح خطای ویکتور که شامل متغیرهای اقتصادی تعیین کنند، برای مثال: عرضه پول، اعطای اعتبار به بخش خصوصی، نرخ تسعیر ارز، شاخص قیمت عمده فروشی و نرخ بازار پول می‌باشند، پرداختند. هدف آن ها نشان دادن رابطه بین رشد اقتصادی و بازار سهام مخصوصا قیمت های سهام بود. آن ها این سوال را مطرح کردند که آیا قیمت های سهام، سلامت اقتصاد را بهتر منعکس می‌کنند یا خیر. نتایج آن ها نشان داد که رشد اقتصادی به عنوان نماینده تولید صنعتی با شاخص قیمت سهام رابطه علّی دارد.

جکسون[۳۵] (۲۰۱۱) تحقیقی تحت عنوان کیفیت اطلاعات حسابداری بهنگام بودن کشف سهم را افزایش می‌دهد؟، انجام دادند. وی به آزمون این فرضیه که کیفیت حسابداری بالاتر با کشف قیمت به هنگام تر مرتبط می‌باشد، اقدام نمود. وی در تحقیق خود برای اندازه گیری کیفیت اطلاعات حسابداری از سه معیار احتمال ارائه نادرست اطلاعات حسابداری با اهمیت، اقلام تعهدی و هموا سازی سود و برای برای اندازه گیری سرعت کشف قیمت از مدل بیکز و براون (۲۰۰۶) استفاده نمود. نتایج پژوهش یکنواخت با فرضیه مطرح شده بود. ‌به این معنی که هر قدر کیفیت اطلاعات حسابداری بالاتر باشد؛ سرعت کشف به هنگام قیمت نیز افزایش می‌یابد. همچنین نتایج در تأیید ادبیات پیشین حاکی از این موضوع است که کشف قیمت در شرکت های بزرگتر و نسبت به اخبار خوب به سریع تر است.

کالن و همکاران[۳۶] (۲۰۱۳) تحقیقی تحت عنوان کیفیت اطلاعات حسابداری، تأخیر در تعدیل قیمت سهم و قابلیت پیش‌بینی بازده‌های آتی، انجام دادند. در این پژوهش رابطۀ کیفیت اطلاعات حسابداری با سرعت تعدیل قیمت سهام و انتظار کسب بازدهی بالاتر در شرکت‌هایی باکیفیت ضعیف اطلاعات حسابداری، موردبررسی قرار گرفت. در این پژوهش به منظور بررسی کیفیت اطلاعات حسابداری از سه متغیر کیفیت اقلام تعهدی، سود غیرمنتظره، اقلام خاص (کیفیت پایین اقلام تعهدی، کنترل داخلی ضعیف و تعدیلات) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد؛ کیفیت ضعیف اطلاعات حسابداری منجر به تأخیر در تعدیل قیمت سهام می‌شود و همچنین کیفیت اقلام تعهدی و اقلام خاص و بازده سهام آتی رابطه معناداری با تأخیر در تعدیل قیمت دارند.

۲-۱۱-۲ پیشینه مرتبط با فرضیه دوم

۱- پیشینه داخلی

میرزایی (۱۳۸۰) به موضوع استفاده از متغیرهای چندگانه حسابداری(جریان نقدی، سود، حقوق صاحبان سهام)در پیش‌بینی بازده سهام پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد نسبت‌های ارزش بازار سهام به ارزش دفتری، نسبت قیمت به عایدی هر سهم در یک سال با بازده سال آتی ارتباط دارند و شرکت‌هایی که دارای نسبت‌های ارزش بازار سهام به ارزش دفتری، نسبت قیمت به عایدی هر سهم بالایی هستند می‌توانند بازده بالاتری را کسب نمایند.

ﺛﻘﻔﻲ و شعری (۱۳۸۳) در ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺧﻮد ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﻧﻘﺶ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻨﻴﺎدی ﺣﺴﺎﺑﺪاری در پیش‌بینی ﺑﺎزده ﺳﻬﺎم ﺑﺎ اﻧﺘﺨﺎب ﺑﺎزده ﺳﻬﺎم ﺟﻬﺖ پیش‌بینی، درﺻﺪد آزﻣﻮن ﺗﺠﺮﺑﻲ ﺳﻮدﻣﻨﺪی اﻃﻼﻋﺎت ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺑﺮآﻣﺪﻧﺪ ﻧﺘﺎﻳﺞ تجربی ﺣﺎﺻﻞ، ‌تایید کننده ﺗﻮان پیش‌بینی اﻃﻼﻋﺎت ﺣﺴﺎﺑﺪاری اﺳﺖ. این تحقیق با انتخاب بازده سهام جهت پیش‌بینی، درصدد آزمون تجربی سودمندی‌ اطلاعات حسابداری می‌باشد. هدف دیگر، ایجاد ارتباط بین متغیرهای حسابداری و اقتصادی می‌باشد که در صورت حصول نتیجه می‌توان از تجزیه و تحلیل صورت‌های‌ مالی برای استخراج ارزش و بازده اقتصادی استفاده کرد. برای انتخاب متغیرهای حسابداری مرتبط با بازده، مدل قیاسی استوارت مبنای کار قرار گرفت و سپس عوامل تشکیل‌دهنده آن بسط داده شد. در نتیجه ۴۲ متغیر مستقل‌ انتخاب و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تجربی حاصل ‌تایید کننده توان پیش‌بینی اطلاعات حسابداری است R2 تعدیل‌شده مدل‌های نمونه اصلی از ۳۳% تا ۶۶۵% متفاوت بود.ضرایب متغیرهای بازده‌ دارایی‌ها، بازده سرمایه‌گذاری‌ها، رشد فروش به جمع دارایی‌ها، رشد سود خالص به فروش، هزینه های مالی به فروش‌، در ۹ مدل معنادار بوده است.به عبارت دیگر این متغیرها سهم بیشتری (نسبت‌ به سایر متغیرها) در پیش‌بینی بازده را ‌داشته‌اند.بقیه متغیرهای پیش‌بینی کننده بازدهی‌ در طول زمان همسان نبودند. استفاده از مدل‌های علائم به جای مدل‌های مقادیر باعث افزایش توان پیش‌بینی نشد. تنها متغیر رشد فروش به جمع دارایی‌ها در هر دو مدل مقادیر و علائم‌ مشترک بود. توان پیش‌بینی مدل‌های خاص صنعت،برای دو نمونه صنعت شیمیایی دارویی و سیمان و کانی غیرفلزی در هریک از دوره های ۷۸-۷۴ و ۸۰-۷۹ نیز آزمون شد. R2 تعدیل‌شده مدل صنایع شیمیایی و دارویی در دوره های فوق به ترتیب ۳۴۸/۰ و ۷۲۹/۰ و همچنین در مدل صنایع سیمان و کانی غیرفلزی به ترتیب ۴۰۰/۰ و ۴۱۷/۰ شد. نتایج‌ حاصل از برازش مدل‌های خاص صنایع فوق به مراتب بهتر از نتایج مدل اصلی در دوره های مشبه بود. این پژوهش از طریق جمع‌ آوری شواهد تجربی در خصوص سودمندی اطلاعات‌ حسابداری و شناخت متغیرهای حسابداری مرتبط با بازدهی، می‌تواند در ارتقای دانش‌ حسابداری، سهمی داشته باشد.


فرم در حال بارگذاری ...