1401/09/26

فایل های مقالات و پروژه ها | نشانه های ذهن هیجانی[۶۸] : – پایان نامه های کارشناسی ارشد

تشخیص، درک و ابراز هیجانی (توانایی تشخیص هیجانات در نقاشی، موزیک یا داستان).

توانایی تفکر هیجانی ( استفاده از عواطف و احساسات در تعقل و حل مسأله ).

فهم هیجانی (حل مسایل مربوط به عواطف و این که چه روابطی بین عواطف وجود دارد).

مدیریت هیجانی ( درک و فهم اصول مربوط به اقدامات اجتماعی بر روی عواطف و هیجانات و قانون حاکم بر نحوه ی کنترل آن در خود و دیگران) (هیس، ۲۰۰۱).

به طور کلی مایر و سالووی، هوش هیجانی را نوعی از پردازش هیجانی می دانند که شامل توجه به هیجان ها، ارزیابی صحیح و دقیق از آن در خود و دیگران، نظم بخشی سازش یافته ی هیجان ها و ابراز مناسب آن ها می‌باشد ( مایر، دی پائولو و سالووی، ۱۹۹۰؛ به نقل از دهکردی، ۱۳۸۶).

در همین راستا گلمن هوش هیجانی را توانایی حفظ انگیزه، پایداری در مقابل ناملایمات، کنترل در مقابل تکانش ها، به تعویق انداختن کامیابی، همدلی با دیگران و امیدوار بودن می‌داند ( آقایار، ۱۳۸۶).

از طرفی ‌بار آن در تعریف خود از هوش هیجانی آن را دسته ای از مهارت ها، استعداد ها و توانایی‌های غیرشناختی می‌داند که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش می‌دهد (‌بار آن، ۲۰۰۱؛ به نقل از دهکردی، ۱۳۸۶).

کوپر و ساواف (۱۹۹۷؛ به نقل از ‌بار آن، ۲۰۰۱) هوش هیجانی را بر حسب سواد هیجانی، تناسب هیجانی، عمق هیجانی و کیمیاگری هیجانی تعریف کرده‌اند. مراد از سواد هیجانی، دانشی است که فرد از ماهیت و کنش احساسات خود دارد، تناسب هیجانی، انعطاف پذیری و شدت احساسات و هیجان ها است. عمق هیجانی، استعدادی برای رشد و تقویت و یا عمق بخشیدن به هیجان ها و کیمیاگری هیجانی، توانایی استفاده از احساسات و هیجان ها برای خلاقیت می‌باشد.

تاکر (۲۰۰۰؛ به نقل از چان، ۲۰۰۳) با بهره گرفتن از نظرات مایر و سالووی، هوش هیجانی را توانایی درک عواطف خود و دیگران و تمیز بین آن ها، برای جهت دهی فکر و عمل تعریف کرد (دهکردی، ۱۳۸۶).

لیزا گاردنر در تعریف هوش هیجانی، معتقد است که هوش هیجانی توانایی فرد در شناسایی و ابراز هیجان ها در خود و دیگران است (آقایار، ۱۳۸۶).

نشانه های ذهن هیجانی[۶۸] :

تنها در سال های اخیر , الگویی علمی از ذهن هیجانی پدیدار شده است که نشان می‌دهد اعمال ما تا چه اندازه منشا هیجانی دارند – اینکه چطور زمانی بسیار منطقی و لحظه ای بعد بسیار غیر منطقی هستیم- و اینکه هیجان ها, دلایل و منطق خاص خود را دارند شاید بتوان گفت بهترین ارزیابی های انجام شده درباره ذهن هیجانی به صورتی جداگانه از طرف پل اکمن , رئیس “لابراتورا بررسی کنش های متقابل بشری” در دانشگاه کالیفرنیا ، سانفرانسیسکو و سیمور اپستاین روانشناس دانشگاه ماساچوست ارائه شده اند . هرچند اکمن و اپستاین هر کدام بر شواهد علمی متفاوتی تکیه کرده‌اند ، اما آن دو در مجموع فهرستی اولیه از کیفیاتی ارائه کرده‌اند که هیجان ها را از دیگر اجزای زندگی عقلانی متمایز می‌سازند.(گلمن/پارسا۱۳۸۳)

پاسخی سریع اما سست بنیاد :

عملکرد ذهن هیجانی بسیار سریع تر از ذهن فرد گراست .ذهن هیجانی بدون آنکه حتی لحظه ای درنگ کند که چه می‌کند، مانند فنر از جا می جهد و دست به عمل می زند . نقطه تمایز ذهن هیجانی از واکنش سنجیده و تحلیل گرانه ای که مشخصه ذهن اندیشمند است ، سرعت عمل آن است. از نقطه نظر تکامل ، این سرعت عمل به احتمال زیاد در اتخاذ اساسی ترین تصمیمات به کار می آمده است و آن اینکه بلافاصله حواس خود را جمع کند و این سئوال که آیا من آن را بخورم یا آن حیوان مرا خواهد خورد در درجه بعدی قرار می گرفت . موجوداتی که برای سنجیدن این پرسش ها ، نیاز مند آن بودند که مدت زیادی درنگ کنند، احتمالا” چندان عمر نمی کردند تا ژن‌های کند کار خود را به نسل های بعدی منتقل سازند.(گلمن/ پاسا ۱۳۸۳)

اعمالی که از ذهن سرچشمه می گیرند با قطعیت شدید و مشخص همراهند که حاصل روش جاری و آسان گیر آنان در نگریستن به اطراف است که می‌تواند برای ذهن خرد گرا کاملا” مبهوت کننده باشد. پس از فرو نشستن گرد وغبار یا حتی در میانه ی راه ، متوجه می‌شویم که داریم از خود می پرسیم “راستی چرا آن کار را کردیم ؟” که این سئوال نشانه ای از آن است که ذهن خرد گرا در حال آگاهی یافتن از آن لحظه است اما نه با سرعت ذهن هیجانی .(گلمن / پارسا۱۳۸۳)

مؤلفه‌ های هوش هیجانی :

هوش هیجانی از دومولفه تشکیل شده است که عبارتند از:

    1. بینش روانی فرد

  1. استعدادهای فطری همدلی

مؤلفه‌ نخست – بینش روانی فردی- ‌در همه موقعیت ها و به طور حتم در تمام مراحل حل ، تصمیم گیری و یا انجام تکالیف یادگیری شایان اهمیت است.

مؤلفه‌ دوم- استعداد فطری همدلی – هنگامی که به انجام وظیفه ای و یا موقعیت خاصی در رابطه با دیگران ضرورت می یا بد ، شکی نیست که در چنین موقعیتی ، رابطه ای متقابل میان فرد و دیگران وجود دارد. ابراز همدلی حتی در صورت عدم حضور فیزیکی دیگران ، می‌تواند ضروری باشد.(روزنبرگ ۱۹۹۲/صیامی ۱۳۷۷)

مؤلفه‌ های مفهوم هوش هیجانی ثابت می‌کند که اندازه های هوش بهر به تنهایی نمیتواند بیشتر متغیر های متناوب فردی را در موقعیت های زندگی توضیح دهند. در صورتی که بررسی هوش هیجانی در فرد می‌تواند عامل مؤثری در موفقیت زندگی وی باشد(مهرابیان ۱۹۹۵)

مقایسه هوش هیجانی با هوش شناختی

هوش هیجانی با هوش شناختی از بعضی منظرها متفاوت از یکدیگر هستند. بر خلاف هوش شناختی که میزان سطح آن نسبتا” ثابت و ایستا می‌باشد و از سویی همبستگی کمی با موفقیت در زندگی دارد، هوش هیجانی را می توان از طریق تعلیم و تربیت ، مربیگری هدفمند ، ابتکار عمل ،توسعه و رشد یافتگی ، سطح آن را ارتقاء داد.

به علاوه ثابت شده است همبستگی بالایی میان موفقیت های شغلی و زندگی فردی با هوش هیجانی وجود دارد. هوش هیجانی کلید متمایز ساختن افراد و گروه ها با عملکرد برجسته و عالی از سایر افراد و گروه ها با عملکرد معمولی و عادی ، محسوب می‌گردد .در حقیقت مطالعات نشان می‌دهد که با افزایش سن، سطح هوش هیجانی بالا می رود و اوج هوش هیجانی در سنین بین ۵۰ تا ۵۹ سالگی جلوه گر می شود.( آقایار ۱۳۸۶)

محققان در این زمینه که مهارت‌های هیجانی چقدر در موفقیت موثرند با یکدیگر اختلاف نظر دارند. ولی حتی بدبین ترین آن ها معتقدند اهمیت مهارت های هیجانی در مقایسه با مهارت های شناختی یکسان هستند . شما نمی توانید برای ارتقاء هوش شناختی کار زیادی انجام دهید . اما می توانید هوش هیجانی یا ضریب هیجانی خود را ارتقاء دهید.(آقایار۱۳۸۶)


فرم در حال بارگذاری ...