فایل های مقالات و پروژه ها | قسمت 5 – 10
۲- ۲- ۲- دوره سیستم های اطلاعات استراتژیک
در اواخر دهه ۱۹۷۰، تعدادی از سازمان ها شروع به استفاده از فناوری اطلاعات به روش هایی کردند که اساسا چگونگی راهبری و اداره ی کسب و کار آن ها را تغییر داد و به این صورت تعادل قدرت را در صنعت، با توجه به رقبا، مشتریان و فراهم کنندگان تغییر دادند. بنابرین استفاده از فناوری اطلاعات مستقیما بر موقعیت رقابتی آن ها اثر گذاشته، به عنوان سلاح جدیدی برای بهبود رقابت درآمده بود و ایجاد رابطه ی جدیدی بین سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و پیشرفت استراتژیک را محقق می ساخت.
برنامه های موفق اغلب در نتیجه ی خوش اقبالی هستند، تا هر گونه شیوه ی طراحی، ابزار و تکنیک های مختلف (که به طور مستمر مورداستفاده قرار گرفته اند). باید این امکان را به سازمانها داد که شانس خود را آزمایش کنند(رنگان، آدنر، ۲۰۰۱). اخیراً، توجه ها به بعضی از مثال های کلاسیک معطوف شده است. کتینگر حدود ۳۰ سازمان، از بهترین نمونه ها ی شناخته شده را طی ۱۰ تا ۲۰ سال پس از بررسی اولیه آن ها، بررسی کرد تا مشخص کند که آیا مزایای به دست آمده از فناوری اطلاعات هنوز ادامه دارد یا خیر. اساسا، در طول چنین دوران گسترده ای بسیاری از عوامل میتوانند بر اجزای یک شرکت اثر بگذارند و اگر خوش بین باشیم نتایج “اخباری” و نه قطعی خواهند بود . به طور کلی ، آن ها دریافتند که حدود ۴۰ درصد ازاین شرکت ها، تنها چند سال از مزیت های استفاده از فناوری اطلاعات، برخوردار بوده اند وفقط ۲۰درصد آن ها این مزیت را برای۱۰سال یا بیش از ۱۰سال حفظ کرده بودند (کتینگر و دیگران، ۱۹۹۴،۲۲). البته چنین چیزی با توجه به توسعه فناوری در طی این مدت و کاهش هزینه ها، در بسیاری از سیستم ها، پیشبینی می شد. به نظر میرسد ، در حال حاضر درس های گرفته شده و سایر تحقیقات مورد مطالعه ، زمینه را برای یک دوره چهارم جدید فراهم میکنند(ری پورت، سویو کلا،۱۹۹۴،۹۷).
۲ – ۲ – ۳- استفاده استراتژیک از فناوری اطلاعات
۲ – ۲ – ۳ – ۱- عوامل موفقیت در سیستم های اطلاعات استراتژیک
تحقیقات انجام شده تعدادی از عوامل کلیدی موفقیت در سیستم های اطلاعاتی استراتژیک را مشخص میکنند که به نظر میرسد اغلب تکرار شده و زیر بنای موفقیت را تشکیل میدهد، این عوامل به شرح زیر هستند (وارد،پپارد،۲۰۰۲،۱۳):
تمرکز خارجی، نه داخلی: توجه به مشتری، رقبا ،فراهم کنندگان، حتی صنایع دیگر و ارتباطات کسب وکار و درک تشابهات با دیگر کسب و کارها.
ایجاد ارزش افزوده، نه کاهش هزینه ها: با وجودی که کاهش هزینه های حاشیه ای ممکن است در هنگام توسعه ی کسب وکار مفید واقع شوند اما “انجام بهتر، نه ارزانتر”، به صورت شعار مفیدی در آمده است. این امر با نیازهای شرکتها برای متمایز کردن خودشان از رقبا (محصولات و خدمات بهتر) برای موفقیت سازگارتر است.
به اشتراک گذاری سود در داخل سازمان، با فراهم کنندگان و تامین کنندگان، مشتریان، مصرف کنندگان وحتی رقبا.
درک مشتریان و عملکرد آن ها با محصول یا سرویس: چگونگی دستیابی مشتریان به ارزش افزوده و مشکلات پیش روی آن ها.
نوآوری محصول برای پیشبرد کسب و کار، نه پیشبرد فناوری: چالش های تجاری در اکثر موارد باعث پیشرفت می شود. این امر ، موجب ایجاد شک در توانایی فناوری اطلاعات در ایجاد مزیت رقابتی می شود. اما در عمل موفقیت ها در اثر استفاده از فناوری مناسب و درک نیازهای مشتری به دست میآید(کین،۱۹۹۱،۷۷).
تولید قدم به قدم، نه تولید یکباره ی تمامی نرم افزارهای لازم: نباید تمامی نرم افزارها و سخت افزارهای لازم در حوزه فناوری اطلاعات را به یکباره وارد سازمان کرد، بلکه باید این فرایند به صورت مرحله ای و پیوسته انجام شود.
استفاده از اطلاعات به دست آمده از سیستم ها برای رشد کسب و کار: تحلیل محصول و تجارت، به اضافه اطلاعات بازار میتوانند در هم ادغام شده و بعدا از راه های مختلف برای مشخص کردن محصول و تفکیک تجاری مناسب، تقسیم بندی شوند.
باید خاطر نشان کرد که به روش های جدید تفکرراجع به انواع فناوری اطلاعات برای به دست آوردن فرصت های مناسب، نیاز است و روش های جدید مدیریت برنامه های کاربردی، موفقیت را تضمین میکند.
در کلیه این موارد و موضوعات، درک اینکه واقعا چه عاملی باعث موفقیت می شود مهم است. فناوری به خودی خود، موجودیت توامندی است که سود های کوتاه مدت، سیستم های جدید و دست یابی و استفاده از اطلاعات ارزشمند را ممکن میسازد. اما، در این بین، رقبا نیز قادر خواهند بود که فناوری یکسانی را خریداری کنند و هر نوع مزیت رقابتی میتواند به سرعت از بین برود. در واقع مسئله مهم فناوری اطلاعات نیست، بلکه خود اطلاعات و چگونگی استفاده و مدیریت آن است. سیستم های اطلاعاتی جدید که با بهره گرفتن از فناوری روی کار میآیند،میتوانند به تامین مزایایی بپردازند که احتمالا امکان کپی برداری توسط رقبا از آن ها بسیار کمتر است و بالا رفتن سود به این بستگی دارد که این سیستم ها، فرایند ها و روابط کسب و کار را چگونه و در چه حدی تغییر میدهند.
۲ – ۲ – ۳ – ۲- نتایج مدیریتی
با در نظر گرفتن دیدگاه های مختلف تکامل و رشد فناوری اطلاعات، میتوانیم به دیدگاهی جامع از فرایند های اولیه مدیریتی تا پیشرفت های کنونی در مدیریت برسیم. با همین رویکرد در میابیم که فناوری اطلاعات میتواند در “تئوری کسب و کار” و مسائل مدیریت عالی تاثیر گذار باشد. شکل ۱ به طور خلاصه این دیدگاه متغیر را نشان میدهد.
پردازش اطلاعات بر استفاده از نرم افزارهای مؤثر، سیستم ها و فناوری برای مکانیزه کردن عملکردها و بنابرین، افزایش کارایی تأکید داشته و دارد. کانون توجه برنامه ریزی بر طراحی موفقیت آمیز و پیاده سازی برنامه های کاربردی بوده و به فرایندهای کسب و کاری که در پروژه دخالت دارند، توجه خاصی دارد.مهمترین شرط لازم برای موفقیت، طراحی سیستمی است که فرایند را بهبود بخشیده، پیش ببرد.
سیستم های اطلاعات مدیریت، کاربران نهایی را از طریق کنترل اطلاعاتی که از آن ها استفاده
میکردند و چگونگی استفاده آن ها مدیریت میکردند. متخصصان فناوری اطلاعات در صدد پیدا کردن تکنیک های جدید برای تحلیل اطلاعات بودند، (مانند طراحی داده ها و تحلیل موجودیتها) تا راه هایی برای طبقه بندی و تحویل اطلاعات برای استفاده مناسب توسط مدیریت، را پیدا کنند. از آنجایی که مدیران به ندرت بر تنها یک منبع اطلاعاتی تکیه میکنند،توجه به برنامه ریزی، تلفیق یکایک سیستم های داخلی و منابع منسجم اطلاعات مدیریتی ، معطوف شده است.
شکل۲-۱: رابطه ی بین کسب وکار ، سیستم های پردازش داده ، سیستم های اطلاعات مدیریت و سیستم های اطلاعات استراتژیک
فرم در حال بارگذاری ...