فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – اثربخشی استرسزدایی مبتنی بر ذهنآگاهی – 4
-
- سبکهای ارتباط بین فردی که یا مانع مکالمه و کار گروهی میشوند و یا دریچهای را به سوی آن میگشایند
-
- ایجاد همدلی بیشتر نسبت به خود و دیگران
- بازسازی، توانمندسازی و فعالسازی مجدد توانایی ذاتی فرد برای رهبری و دیدن مسائل، و استفاده مؤثر از هشیاری هم به عنوان وسیلهای برای کاهش استرس و هم به عنوان ابزاری برای پرورش درک بیشتر اعضای خانواده و اطرافیان (لوین[۱۵۱] و هیز، ۲۰۱۱).
اثربخشی استرسزدایی مبتنی بر ذهنآگاهی
استفاده از MBSR در اختلالات خلقی و قلبی عروقی، کنترل دیابت (روزنویگ[۱۵۲] و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از واروگلی و دارویری، ۲۰۱۱؛ هارتمن و همکاران، ۲۰۱۲)، بیماریهای مزمن (مرکز، ۲۰۱۰) و درد مزمن (مورون[۱۵۳] و همکاران، ۲۰۰۸) مؤثر و موفقیتآمیز بوده است. MBSR همچنین در افزایش عملکرد، سلامت و تعادل روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان نیز اثربخش بوده است (کارلسون[۱۵۴] و سایک[۱۵۵]، ۲۰۱۳؛ ؛ کرامر[۱۵۶] و همکاران، ۲۰۱۲؛ لدسما[۱۵۷] و کومادو[۱۵۸]، ۲۰۰۹) و به کاهش علائم استرس، اضطراب، افسردگی و آشفتگیهای خلقی آن ها و نیز بیماران بهبود یافته منجر شده (بیرنی[۱۵۹] و همکاران، ۲۰۱۰؛ پیت[۱۶۰] و همکاران، ۲۰۱۲؛ سانگ و لیندکوئیست[۱۶۱]، ۲۰۱۴) و با افزایش فعالیت سلولهای طبیعی کشنده سلولهای سرطانی[۱۶۲] و کاهش سطوح CRP، در بهبود سلامت جسمانی و روانشناختی این بیماران نیز تاثیر داشته است (فانگ[۱۶۳] و همکاران، ۲۰۱۰).
MBSR میتواند سردردهای شدید را کنترل نماید (سان و همکاران، ۲۰۰۲)، آگاهی ذهنی (سانگ و لیندکوئیست، ۲۰۱۴) و آگاهی از تجربیات زندگی روزمره (ایوانز و همکاران، ۲۰۱۱) را افزایش دهد، در کاهش پریشانی ناشی از بیماریهای جسمانی یا روانتنی (هافمن و همکاران، ۲۰۱۰) یا زندگی در شهرهای بزرگ (ایوانز و همکاران، ۲۰۱۱) مؤثر باشد، و به کاهش استرس و بهبود افسردگی بیماران دچار خونریزی آنوریسم[۱۶۴] و بهبود کیفیت زندگی این بیماران پس از عمل جراحی کمک کند (جو[۱۶۵] و همکاران، ۲۰۱۰).
استرسزدایی مبتنی بر ذهنآگاهی با تغییر ابعاد هیجانی و ارزیابی بیماران مبتلا به اضطراب و افسردگی در بهبود آنان مؤثر است (هافمن و همکاران، ۲۰۱۰) و منجر به کاهش نرخ عود یا وقوع مجدد دوره های افسردگی در بیماران مبتلا به افسردگی عمده میگردد (تیزدال و همکاران، ۲۰۰۰؛ سگال و همکاران، ۲۰۰۲) که این امر ممکن است به دلیل افزایش آگاهی فراشناختی آنان باشد (لائو و گرابوواک، ۲۰۰۹). تمرین ذهنآگاهی میتواند پاسخهای رفتاری مرتبط با توجه را از طریق تقویت کارکرد مؤلفههای زیربنایی توجه، ارتقاء دهد (ژا و همکاران، ۲۰۰۷).
اخیراً پژوهشگران به بررسی مکانیسمهای عمل زیربنای MBSR روی آوردهاند. یکی از مکانیسمهای محتمل، نظمجویی هیجان است که ویژگی کلیدی اختلالات خلقی و اضطرابی و موضوع هدف بسیاری از مداخلههای بالینی روانی اجتماعی است (کمپبل-سیلز[۱۶۶] و بارلو[۱۶۷]، ۲۰۱۴). مطالعات اخیر نشان دادهاند که ممکن است نظمجویی هیجان با ذهنآگاهی غیر موقعیتی مرتبط باشد (مودینوس و همکاران، ۲۰۱۰) و با MBSR تقویت شود (گولدین و گراس، ۲۰۱۰).
MBSR با گرایش عادتی به واکنش هیجانی نسبت به افکار و احساسات جسمانی ناپایدار (تیزدال[۱۶۸] و همکاران، ۲۰۰۰؛ رامل[۱۶۹] و همکاران، ۲۰۰۴؛ به نقل از گولدین و همکاران، ۲۰۱۳) موجب بهبود استرس، افسردگی و علائم اضطراب (ایوانز و همکاران، ۲۰۰۸؛ چیسا و سرتی، ۲۰۰۹؛ سگال[۱۷۰] و همکاران، ۲۰۰۲)، خود مشاهدهگری تحریف شده[۱۷۱] (گولدین و همکاران، c2009) و کاهش نشخوار فکری میشود.
MBSR همچنین با افزایش خود تنظیمی رفتاری[۱۷۲] (لایکینز[۱۷۳] و بائر، ۲۰۰۹)، جهتگیری ارادی توجه[۱۷۴] (ژا و همکاران، ۲۰۰۷)، فرایندهای خود ارجاعی (گولدین و همکاران، c2009) تخصیص و تنظیم توجه (اسلگتر و همکاران، ۲۰۰۸؛ به نقل از گولدین و همکاران، ۲۰۱۳)، نظمجویی هیجان (گولدین و گراس، ۲۰۱۰؛ مودینوس و همکاران، ۲۰۱۰) و احتمالا رها کردن توجه از محرک هیجانی ناخوشایند[۱۷۵] (لوتز[۱۷۶] و همکاران، ۲۰۰۸) و کاهش واکنش هیجانی و تقویت توانایی اجرای راهبردهای نظمجویی هیجان (گولدین و همکاران، ۲۰۱۳) نیز مرتبط است.
بررسی تصاویر fMRI هم نشان داد MBSR کاهش هیجان منفی به هنگام نظمجویی هیجان و افزایش فعالیت در نواحی کورتیکال لب آهیانهای که به توجه مربوط میشوند را به دنبال دارد؛ این تغییر در تنظیم توجه در حین MBSR میتواند عامل روانشناختی مهمی باشد که به توضیح چگونگی مفید بودن تمرینات مراقبه ذهنآگاهی در بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی کمک کند (گولدین و همکاران، ۲۰۱۳).
نظمجویی شناختی هیجان
تعریف هیجان
هیجانها نقش کلیدی در تصمیم گیری، آماده سازی واکنشهای رفتاری، تقویت حافظه برای تجربیات برجسته و تسهیل تعاملات بین فردی ایفا میکنند (وارن بروان و همکاران، ۲۰۱۳). هیجانها را میتوان علائم الکتریکی و شیمیایی بدن دانست که نسبت به آنچه که برای فرد در حال وقوع است اطلاعات میدهند. این علائم با حواس پنجگانه آغاز میشوند و سپس در مغز در سیستم لیمبیک پردازش میشوند. سیستم لیمبیک که مسئول پردازش هیجانها در مغز است، پاسخ فرد را نسبت به موقعیتهای هیجانی رقم میزند (گراس و تامپسون، ۲۰۱۴).
هیجانها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد : هیجانهای اولیه، به واکنشهای آنی به حوادث که بلافاصله احساسهای شدیدی را در فرد دامن میزنند و افکار نقشی در پدید آمدن آن ها ندارند، اطلاق میشود؛ واکنشهای هیجانی به هیجانهای اولیه، هیجانهای ثانویه نام دارند : به عبارت دیگر احساسهایی هستند که فرد درباره احساسهای اولیه تجربه میکند (مک کی[۱۷۷] و همکاران، ۲۰۰۷).
هیجان دارای سه بخش شناختی- تجربی، رفتاری- بیانی و نوروفیزیولوژیکی- بیوشیمیایی است : بخش شناختی- تجربی دربرگیرنده آگاهی و افکار فرد از حالت عاطفی و هیجانی است؛ بخش رفتاری- بیانی شامل علائم قابل مشاهده عواطف مانند جلوههای صورت، گفتار، حرکات و ژستهای بدنی است؛ و بخش فیزیولوژیکی- بیوشیمیایی حالات جسمی است که شاخصهایی از قبیل ضربان قلب، واکنش پوست، سطح هورمون و فعالیت مغز را انعکاس میدهد، معمولا این جزء از هیجان نیز مانند شناختی- تجربی برای دیگران قابل رویت نیست (داج[۱۷۸]، ۱۹۹۴؛ به نقل از پنتون وک[۱۷۹] و همکاران).
برخی از کاربردهای هیجانها عبارتند از :
-
- بقاء (جنگ و گریز)
-
- به یاد آوردن افراد و موقعیتها
-
- مقابله با مشکلات زندگی روزمره
-
- ارتباط با دیگران
-
- اجتناب از درد
- لذت طلبی (کاسیدی[۱۸۰]، ۱۹۹۴).
هیجانها زمانی بروز میکنند که فرد در شرایطی قرار گیرد و آن را با اهدافش مرتبط بداند. این هدف ممکن است پایدار یا زودگذر باشد؛ ممکن است بر محور فرد یا حواس وی قرار داشته باشد یا بر محور محیط پیرامونش؛ این اهداف ممکن است آگاهانه و پیچیده باشند، یا ساده و غیرآگاهانه. هدف هر چه که باشد و هر معنایی که برای فرد داشته باشد، باعث برانگیخته شدن هیجان میشود؛ این معنا ممکن است در طول زمان تغییر کند، به همین ترتیب هیجان هم به همین ترتیب تغییر میکند (نکسیو[۱۸۱] و همکاران، ۲۰۱۴).
از نقشهای مهم هیجان میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
فرم در حال بارگذاری ...