دانلود پروژه و پایان نامه | ۲-۳-انواع دانش: صریح و ضمنی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
نسل دوم مدیریت دانش در حوالی ۱۹۹۶ پدیدار شد. به این شکل که بسیاری از سازمانها پستهای جدید سازمانی برای مدیریت دانش درنظر گرفتند از جمله مدیر ارشد دانش. منابع متفاوت مدیریت دانش با یکدیگر ترکیب شده و به سرعت در مباحث روزانه سازمانی به کارگرفته شدند. در طی این نسل، در تحقیقات مدیریت دانش تعاریف متفاوت از دانش همچون فلسفههای تجاری، نظامها، الگوها، شیوه ها، فعالیتها و فنآوریهای پیشرفته وجود داشتند(احمدی،۱۳۹۱،ص۷۵).
نسل دوم مدیریت دانش بر این نکته تأکید می کند که مدیریت دانش درباره تغییر نظاممند سازمانی است، جایی که شیوه های مدیریتی، نظامهای سنجش، ابزارها و مدیریت محتوا نیاز به گسترش مشترک دارد. در نتیجه دیدگاه ها و شیوه های نوین، اکنون نسل سوم مدیریت دانش در حال پدیدار شدن با روشها و، یک نتایج جدید است. بنابر عقیده ویگ [۲۴](۲۰۰۲) تفاوت با دیگر نسلهای مدیریت دانش این است که نسل سوم مدیریت دانش با فلسفه سازمان، استراتژی، اهداف، شیوه ها، نظامها و رویه های سازمانی یکپارچه شده و تبدیل به کار روزانه کارکنان و محرک برای آن ها شده است. به نظر میرسد که نسل سوم بر پیوند میان دانستن و عمل تأکید می کند(احمدی،۱۳۹۱،ص۷۵)
پیتر دراکر[۲۵](۱۹۹۳) معتقد است: مهمترین منبع ثروت در جامعه فرا سرمایه داری، دانش و اطلاعات است. او سه تغییر اساسی دانش « انقلاب »را در خلال قرن بیستم، ملاحظه نموده است:
جدول(۲-۱): سه انقلاب و تغییر اساسی دانش
انقلاب اول
انقلاب دوم
انقلاب سوم
انقلاب
صنعتی
بهره وری
مدیریت
کاربری دانش
ابزارها،فرایند و محصولات
نیروی کار
دانش
انقلاب اول، انقلاب صنعتی است که در آن، از دانش برای تولید ابزارها و فرآیندها و محصولات استفاده شد. انقلاب دوم، بهره وری میباشد که افرادی مانند تیلور و فورد اقدام به استفاده از دانش برای نیروی کار کردند. انقلاب سوم، انقلاب مدیریت است که در آن از دانش به خاطر خود دانش استفاده می شود.
این سخنان به این معنی نیست که عوامل سنتی تولید، حذف شدهاند بلکه فقط جایگاهشان تغییر کردهاست. دراکر میگوید تا وقتی که دانش موجود است، سایر عوامل تولید به راحتی قابل دسترسی می باشند.
موج چهارم حیات تاریخی انسان با ورود به عصر مجازی و مفاهیم تازههای چون جامعه معرفتی، اقتصاد دانایی محور، مدیریت دانش و… در حال شکلگیری است. برخورداری از ابزارهای اطلاعاتی و امکانات ارتباطی متناسب و مناسب با شرایط جدید شرط بقاء در این دوره است(زمردیان،۱۳۸۹،ص۴۸).
۲-۳-انواع دانش: صریح و ضمنی
ادلسن میگوید: “مردم همواره دانش داشتهاند و از آن استفاده کرده اند.”
اما دقیقاً دانش چیست؟ دانش، دانستنی است که در تجربیات، مهارتها، قابلیتها، تواناییها، استعدادها، افکار، عقاید، طرز کارها، الهامات و تصورات افراد موجود است و به شکل مصنوعات ملموس، فرایندهای کاری و امور روزمره یک شرکت خود را آشکار می سازد(بهات[۲۶]،۲۰۱۰).
در یک طبقه بندی کلی، دانش شامل دانش فردی و دانش سازمانی است. دانش فردی، دانشی است که در ذهن افراد جای دارد. دانش سازمانی، دانشی است که به واسطه تعاملات میان فناوری، فنون، و افراد در سازمان شکل می گیرد دانش سازمانی خود شامل دانش ضمنی و دانش صریح است(دوفی[۲۷]،۲۰۰۹،ص۶۴).
دانش صریح سازمانی دانشی است سازمان یافته، و با محتوایی ثابت که میتواند از طریق به کارگیری فنآوری اطلاعات، کدگذاری، تدوین و نشر داده شود. این دانش اصطلاحاً در قسمت فوقانی و قابل رویت کوه یخ منابع دانش سازمان جای دارد. نمونه این دانش را میتوان پایگاههای داده و کتابچههای راهنمای موجود در سازمانها دانست. دانش ضمنی در نقطه مقابل دانش صریح قرار دارد. این دانش، شخصی، شناختی، و وابسته به متن است و جایگاه آن در ذهن، رفتار، و ادراک افراد می باشد. این دانش سطح زیرین کوه یخ منابع دانش سازمانی را شکل می دهد. ارزشها، عقائد، بینش، و شهود افراد مثالهایی از این نوع دانش در سازمانها است دانش صریح به طور معمول هم به خوبی قابل ثبت و هم قابل دسترسی است(دوفی،۲۰۰۹).
نخستین بار مایکل پولانی با تصریح به این که « ما بیش از آن چه میتوانیم بگوییم میدانیم» مفهوم دانش ضمنی را مطرح کرد. به اعتقاد وی دانش ضمنی در حوزه شخصی جا دارد و متضمن تلاقی میان فرد و فرهنگی است که بدان تعلق دارد. از دیدگاه پولانی دانش ضمنی را فقط به صورت ضمنی میتوان آموخت. این امر ریشه در تلقی وی از دانش ضمنی به مثابه نیروی ضمنی ذهن و قدرت تلفیق و درک ارتباط آن دارد. دانش ضمنی به عنوان محرکی مهم در فرایند خلاقیت و نوآوری نقش مهمی را به عنوان یک منبع سازمانی و عامل موفقیت در سازمان ایفا می کند. امروزه دیگر همه گروههای کار ی و علمی اذعان دارند که برای اینکه سازمان ها بتوانند در دنیای تجارت و رقابت، حضور مستمر و پایدار داشته باشند، باید حول محور علم و دانش فعالیت کنند. دانش مفهومی فراتر از داده و اطلاعات است(زمردیان،۱۳۸۹،ص۵۰).
دانش به مجموعه اطلاعات سازمان دهی شده، راه کار عملی مرتبط با آن، نتایج به کارگیری آن در تصمیمات مختلف و آموزش مرتبط با آن، گفته می شود. دانش زیربنای مهارت، تجربه و تخصص هر فرد است(دراکر[۲۸]،۱۹۹۹). دانش ضمنی ماهیت پیچیده و نامشهودی دارد، لذا انتقال آن به آسانی و یکباره انجام نمی شود. روابط نزدیک از خلال تعامل و ارتباط مستمر به طرفین کمک می کند تا به مبادله رسمی و غیر رسمی اطلاعات بپردازند. روابط نزدیک، ترویج ارتباطهای عمیق و تسهیل مبادله اطلاعات جزئی میان طرفین را به همراه دارد. علاوه بر آن به افراد فرصت بیشتری می دهد تا از طریق تماسهای رودررو و فیزیکی در احساسات، انگیزه ها، تجارب جمعی و الگوهای ذهنی یکدیگر سهیم شوند. به عبارت دیگر، دانش از طریق گفت و شنودهای مکرر میان اعضای دو شرکت به مفاهیم و اصطلاحات مشترک برای آنها تبدیل می شود. بنابرین، گیرنده دانش امکان بیشتری برای کسب دانش ضمنی مییابد. یعنی روابط نزدیک، به گیرنده فرصت دستیابی به عمق فرایند عملیات عرضه کننده را می دهد، لذا آنها می توانند از برنامه ها، نمادها یا فرهنگ سازمانی عرضه کننده پیروی کنند(نوناکا[۲۹]،۲۰۱۲).
فرم در حال بارگذاری ...