دانلود پایان نامه و مقاله – ۲-۴-۴ برخی از نظریات اخلاقی علامه طباطبایی ره – پایان نامه های کارشناسی ارشد
– بعد ادبی:
علامه بزرگوار، با توجه به اهمیت ادبیات عرب در فهم متون دینى، تحصیل این علوم را با جدیتى بىنظیر پى گرفت. تسلط استاد در مباحث ادبى، در تمامى آثار وى، بهویژه کتاب سترگ« المیزان»، نمودى چشمگیر دارد.
استاد، به ادبیات فارسى نیز علاقه زیادى داشتند، بهگونهاى که در همان آغاز تحصیل، بوستان و گلستان سعدى را با شور و اشتیاق نزد استادى ادیب فراگرفتند و علاقه ایشان به شعر باعث مىشد که گاهى مفاهیم بلند عرفانى و فلسفى را با عباراتى لطیف به رشته نظم درآورند. آیه الله سبحانى، در مقالهاى که در دومین یادنامه علامه به چاپ رسیده، نمونههایى از اشعار سروده شده توسط استاد را ذکر کرده اند.
۲-۴-۴ برخی از نظریات اخلاقی علامه طباطبایی ره
۴-۴-۱مکاتب اخلاقی
از جمله مباحثی که در فلسفه اخلاق علامه مطرح است، اقسام کلی مکاتب اخلاقی میباشد. این مکاتب از نظر علامه به شرح زیر است:
۱٫ مکتب یونانی
«هدف اخلاق در این مکتب کسب فضائل و اصلاح رفتار به منظور نیل به محبوبیت اجتماعی و یا آرامش روانی است. این مکتب همان مکتب ارسطویى بوده و مبتنى بر نظریه حد وسط است. غایت این مکتب به دست آوردن منافع و آثار دنیوى و آرامش روانى و عزت اجتماعى است. موتور محرک این نوع اخلاق، علاقه به آثار دنیوى و ستایش اجتماعى و … است. روش تربیتى این مکتب نیز روش درمانى رذایل اخلاقى است.» (امید،۱۳۸۱ :۲۵۹)
۲٫ مکتب دینی عام
«در این مکتب اصلاح رفتار به نیت نیل به پاداش اخروی که از کمالات واقعی است صورت میگیرد.
غایت این مکتب اخلاقى، سعادت اخروى و استفاده از تمتعات اخروى، موتور محرک آن علاقه به
تمتعات اخروى و روش تربیتى آن درمان رذایل است.»(همان : ۲۵۹)
۳٫ مکتب دینی خاص یا قرآنی
مکتب سوم، «مکتب دینى خاص یا مکتب اخلاقى قرآن» است. بنیاد و اساس و متکاى این مکتب بر توحید، هدف و غایت آن، ذات خداوند، موتور محرک آن، حب و عشق به خداوند و روش آن پیشگیرى است.
علامه تفاوت این سه مکتب را اینگونه بیان می کند:
«تفاوت این سه مکتب تربیتی حکما و شرایع گذشته و اسلام، تفاوت مرحله پایین و متوسط و عالی است و فاصله زیادی در میان آن ها وجود دارد. مکتب اول دعوت به حق اجتماعی میکند، در حالی که مکتب دوم دعوت به حق واقعی و کمال حقیقی که موجب سعادت اخروی است می کند. ولی مکتب سوم ، دعوتش به حق مطلق است. یعنی خداوند اساس وتربیت خود را بر پایه توحید خالص قرار میدهد ونتیجه آن هم عبودیت و بندگی خالص میباشد.» (المیزان ،ج۱ به نقل از رمضانی،۱۳۸۷: ۱۴۰) علامه بر این باور است که این سه مکتب مراتب یک حقیقت واحد میباشد، زیرا هر سه مکتب در نهایت منجر به تحقق حق میگردند.
۲-۴-۴-۲ نظریه اعتباریات
می توان گفت، علامه طباطبایی ره اولین کسی است که نظریه اعتباریات را در قضایای اخلاقی مطرح کردهاند. به عقیده ایشان قضایای اخلاقی و باید ها و نبایدهای آن اموری اعتباری هستند. برای روشن شدن نظریه اعتباریات علامه ابتدا می بایست به چند پرسش پاسخ داد:
– اقسام ادراک کدامند؟
ادراک را حکما بر دو قسم می دانند. ادراک حضوری که عبارت است از حضور وجود معلوم نزد ادراک کننده و ادراک حصولی که در آن صورت مدرک در نزد ادراک کننده حاضر است و نه عین آن. این ادراک ، یعنی ادراک حصولی خود بر دو قسم است: حقیقی و اعتباری. « اول آن است که دارای مصداق حقیقی و واقعی است که گاه در خارج محقق است و آثار خارجی دارد و گاه در ذهن موجود است که فاقد آن آثار است یعنی نسبت به وجود و عدم مساوی است، و دومی از ادراک حصولی ار حد منطقی که جنس و فصل باشد برخوردار نیست.» (رمضانی،۱۳۸۷: ۱۹۱)
در بیان علامه «علوم و ادراکات منقسم میشوند به تصورات و تصدیقات، و تصورات منقسم میشوند به دو قسم: مهیات و اعتباریات.» (طباطبایی،۱۳۸۷ :۱۱۱)
– معنای اعتباریات چیست؟
«اعتباریات یعنى مفاهیمى که در خارج مصداق واقعى ندارند- لکن عقل براى آن ها مصداق اعتبار مىکند- یعنى چیزى را که مصداق واقعى این مفاهیم نیست- مصداق فرض مىکند.»(طباطبایی،۱۳۶۴: ۳۵)
– مبدأ پیدایش ادراکات اعتباری چیست؟
«قواى فعاله انسان چون فعالیت طبیعى و تکوینى خود را روى اساس ادراک و علم استوار ساخته ناچار است براى مشخص کردن فعل و مورد فعل خود یک سلسله احساسات ادراکى چون حب و بغض و اراده و کراهت به وجود آورده و در مورد فعل به واسطه تطبیق همین صور احساسى متعلق فعالیت خود را از غیر آن تمیز داده و آن گاه مورد تطبیق را متعلق قوه فعاله قرار داده (معناى بایستى را به وى داده- وجوب میان خود و میان او گذشته) و فعل را انجام دهد و آزمایش ممتد در افراد انسان و سایر جانوران زنده همین نظر را تأیید مىکند.»(طباطبایی،۱۳۸۷: ۱۲۴)
نظریه اعتباریات
فرم در حال بارگذاری ...