دانلود پایان نامه های آماده – جمعبندی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
آدرین[۲۲۴] و همکاران (۲۰۰۵) در یک مطالعه فراتحلیلی از مطالعات تصویربرداری عصبشناختی کارکردی درباره حافظه فعال انبک نشان دادند که فراتحلیلهای مقایسهای و کمی مطالعات چند جانبه به شدت میتوانند به جامعه علمی برای پیدا کردن تشابهات و تفاوتها در فعالسازی مغزی کمک میکند که توسط یکی از طرحهای تجربی وابسته به دست آمده است. شواهد دال بر فعالسازی گسترده شش ناحیه پیشانی و آهیانهای عمده در قشر مخ توسط سه نوع از حافظه فعال انبک میباشد. همچنین نتایج، تفاوتهای ناحیهای فرعی و جهتداده شدهای را در فعالسازی سازگار با شکلدهی دوباره یک شبکه پیش آهیانهای در پاسخ به مهارتهای تجربی محتوا و فرایند حافظه فعال نشان دادند.
کلینبرگ و فرنل[۲۲۵] (۲۰۰۵) مطالعهای را با ﻋﻨﻮان آﻣﻮزش راﻳﺎﻧﻪای حافظه فعال در کودکانی که دچار نارسایی توجه/فزونکنشی ﺑﻮدﻧﺪ اﻧﺠﺎم دادﻧﺪ. آن ها ﻧﻤﻮﻧﻪای ﺷﺎﻣﻞ ۵۳ ﻛﻮدک ﻣﺒﺘﻼ به نارسایی توجه/فزونکنشی را اﻧﺘﺨﺎب ﻛﺮدﻧﺪ و به ﺻﻮرت ﺗﺼﺎدﻓﻲ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن را در ﻣﻌﺮض ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ راﻳﺎﻧﻪای ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺣﺎﻓﻈﻪ فعال ﻗﺮار دادﻧﺪ. در اﻳﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ راﻳﺎﻧﻪای ﺗﻜﻠﻴﻒ ﺗﺨﺘﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪدار و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ تکلیف ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺑﻴﻨﺎﻳﻲ-ﻓﻀﺎﻳﻲ ﺑﺮای ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺣﺎﻓﻈﻪ فعال آﻣﻮزش داده ﺷﺪ. ﻧﺘﻴﺠﻪ اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﻳﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رایانهای ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻬبود ﺣﺎﻓﻈﻪ فعال در اﻳﻦ ﻛﻮدﻛﺎن میﺷﻮد، ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﻳﻦ برنامه راﻳﺎﻧﻪای ﺑﺎزداری ﭘﺎﺳﺦ و اﺳﺘﺪﻻل ﻣﻨﻄﻖ را در اﻳﻦ ﻛﻮدﻛﺎن اﻓﺰاﻳﺶ داد.
ﻛﻴﺒﻲ، ﻣﺎرﻛﺲ، ﻣﻮرﮔﺎن و ﻻﻧﮓ[۲۲۶] (۲۰۰۴) از ﺑﺮرﺳﻲ ارﺗﺒﺎط ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲﻫﺎی ﺗﺤﻮﻟﻲ ﺧﻮاﻧﺪن و ﺣﺎﻓﻈﻪ فعال درﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﻮدﻛﺎن دﭼﺎر ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲﻫﺎی ﺗﺤﻮﻟﻲ ﺧﻮاﻧﺪن، اﺧﺘﻼل آﺷﻜﺎری در ﺣﺎﻓﻈﻪ فعال دارﻧﺪ. اولسون و ستربرگ و کلینبرگ[۲۲۷] (۲۰۰۴) در تحقیق خود برای تأیید پژوهشهای قبلی بر اثربخشی آموزش حافظه فعال، به مطالعه تغییرات در فعالیت مغز پیش، حین و پس از آموزش پرداختند. نتایج نشان داد که فعالیت شکنج میانی پیشانی و قشرهای فوقانی و تحتانی آهینهای پس از آموزش افزایش پیدا کرد. تغییرات در فعالیت قشری میتواند مدرکی بر انعطافپذیری آموزش در سیستمهای عصبی تحت نظر حافظه فعال باشد.
ﻫﻮوس، ﺑﻴﮕﻠﺮ، برانگیم و ﻻﺳﻦ[۲۲۸] (۲۰۰۳) در ﻳﻚ تحلیل ﻣﻘﺎﻳﺴﻪای، ﭘﺲ از ﺑﺮرﺳﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮد حافظه کودکان ﻧﺎرﺳﺎﺧﻮان درﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻛﻮدﻛﺎن در ﻫﻤﻪ اﻋﻤﺎل ﺣﺎﻓﻈﻪ، ﺿﻌﻴﻒﺗﺮ از ﺳﻦ واﻗﻌﻲ (ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪای) ﺧﻮد ﻋﻤﻞ میکنند. کلینگبرگ، فرسبرگی و ستربرگ[۲۲۹] (۲۰۰۲) در مطالعهای از یک چارچوب آموزشی نو با آموزش فشرده و انطباقی تکالیف حافظه فعال استفاده کردند و تاثیر آموزش به روش دو سر کور ارزیابی گشت. آموزش به طور قابل ملاحظهای عملکرد افراد را روی تکالیف آموزشی حافظه فعال بالا برد و همچنین مهمتر این که عملکرد آن ها را روی آزمونهای آموزش داده شده بینایی-فضایی حافظه فعال و ماتریسهای تصاعدی ریون و استدلال پیچیده غیرکلامی تکالیف افزایش داد. همچنین فعالیت حرکتی-تعداد حرکات سر در طی انجام تکالیف رایانهای به طور قابل ملاحظهای در گروه آزمایش کاهش پیدا کرد. نتایج نشان میدهد که با آموزش حافظه فعال میتواند به طور بالقوه علایم بالینی اختلال نارسایی توجه/فزونکنشی را بهبود دهد.
بال و اسکریرف[۲۳۰] (۲۰۰۱) نشان دادهاند که کودکانی که ریاضیات آن ها ضعیف است در کارکردهای اجرایی از جمله بازداری پاسخ و حفظ اطلاعات در حافظه فعال دچار مشکلات زیادی هستند. سوانسون و سیگل (۲۰۰۱) در پژوهشی نشان دادند که ﻛﻮدﻛﺎن ﺑﺎ ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﻳﺎدﮔﻴﺮی در حوزه خواندن و ریاضیات، دﭼﺎر ﻛﻤﺒﻮدﻫﺎﻳﻲ در ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﻠﻘﻪ واﺟﻲ ﻛﻪ ﺟﺰیی از ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل اﺳﺖ ﻣﺮﺑﻮط میباشد و این حلقه ﻣﺨﺘﺺ ﺣﻔﻆ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﮔﻔﺘﺎر اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﭘﻴﭽﻴﺪه ﻣﺎﻧﻨﺪ درک ﻣﻄﻠﺐ ﺧﻮاﻧﺪن، ﺣﻞ مسئله و ﻧﻮﺷﺘﻦ اﺳﺖ؛ همچنین ویلسون[۲۳۱] و سوانسون (۲۰۰۱) در پژوهشی نشان دادند که جدای از سن، ناتوانی در ریاضیات با ضعف عملکردهای حافظه فعال در حوزه دیداری- فضایی و کلامی همراه است.
در مطالعهای دیگر نیز سوانسون و ساچزلی (۲۰۰۱) به نقش مهم کارکردهای اجرایی (از جمله حافظه فعال) در بهبود عملکرد ریاضیات در کودکان با ناتوانی در ریاضیات اشاره کردهاند. آن ها دریافتند که کودکان با ناتوانی ریاضیات در حافظه فعال، بازداری پاسخ و سازماندهی نسبت به گروه کنترل ضعیفتر عمل میکنند اما آموزش در این حافظه میتواند مشکلات این کودکان را کاهش دهد. پابلانو[۲۳۲] (۲۰۰۰) در پژوهشی تغییرات دیداری-فضایی و آواشناختی حافظه فعال در کودکان نارساخوان را مورد ارزیابی قرار داد؛ نتایج نشان داد کودکان نارساخوان در مقایسه با کودکان گروه کنترل، تعداد کمتری از کلمات مشابه را در حلقه واجی به یاد میآورند و مدت زمان بیشتری را صرف تکمیل پازل ۱۰۰ تکهای که برای ارزیابی توجه کودکان به عمل آمده بود میکنند. تفاوت آماری معناداری در عامل هماهنگساز مرکزی کودکان نارساخوان و گروه کنترل مشاهده نشد.
جمعبندی
در جمعبندی ﭘﺎﻳﺎﻧﻲ از ﻣﺒﺎﻧﻲ ﻧﻈﺮی و ﭘﮋوﻫﺸﻲ میﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ آﻣﻮزش راﻫﺒﺮدﻫﺎی حافظه ﻓﻌﺎل از زﻣﺮه روشﻫﺎی موﺛﺮ ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد و ارﺗﻘﺎ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و ﻳﺎدﮔﻴﺮی در ﻋﺮﺻﻪ ﻣﺨﺘﻠﻒ، به ویژه ﻳﺎدﮔﻴﺮی در عرضه خواندن اﺳﺖ. ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی اﻧﺠﺎم ﺷـﺪه ﻧﺸﺎن ﻣـﻲدﻫﺪ ﻛـﻪ ﺗاﺛﻴﺮ ﻧﻮع آﻣﻮزشﻫﺎ در ﻗﺎﻟﺒﻲ ﻋﻠﻤﻲ و در ﺣـﺪ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ در ﻛﻮدﻛﺎن دارای ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﻳﺎدﮔﻴﺮی خواندن ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻣﺴﺘﻨﺪ ﮔﺸﺘﻦ ﺗاثیر این روشﻫﺎ در آﻣﻮزش داﻧﺶآﻣﻮزان نارساخوان ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ راﻫﻲ ﺑﺮای اﻳﻦ داﻧﺶآﻣﻮزان ﻓﺮاﻫﻢ ﺳﺎزد ﺗﺎ از آن ﻃﺮﻳﻖ ﺳﻄﺢ ﻳﺎدﮔﻴﺮی و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﻮد را ارﺗﻘﺎ ﺑﺨﺸﻨﺪ. ﺑﺮ ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺎس ﻫﺪف اﺻﻠﻲ ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮرﺳﻲ ﺗاﺛﻴﺮ آﻣﻮزش حافظه فعال ﺑﺮ ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ داﻧﺶآﻣﻮزان نارساخوان در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ شد.
-
- Benasich & Thomas ↑
-
- Garrod & Daneman ↑
-
- Jenkesh & Lyshate ↑
-
- Working memory ↑
-
- Visual memory ↑
-
- Auditory memory ↑
-
- Anderson ↑
-
- Baddeley & Hitch ↑
-
- Dehn ↑
-
- Hymyan & Burge ↑
-
- Hallahan & Kadffman ↑
-
- Mercer ↑
-
- Karande, Mahajan & Kulkarni ↑
-
- Swanson & Jerman ↑
-
- Masoura ↑
-
- Taroyan, Micolson & Fawcett ↑
فرم در حال بارگذاری ...