دانلود پایان نامه حقوق در مورد وظایف ضابطان دادگستری در جرایم مشهود در جلوگیری از امحا و اخفای آثار و ادلهی جرم
الف- در مرئی و منظر ضابطان دادگستری واقع شود یا ماموران یاد شده، بلافاصله در محل وقوع جرم حضور یابند و یا آثار جرم را بلافاصله پس از وقوع مشاهده کنند.
ب- بزه دیده یا دو نفر یا بیشتر، که ناظر وقوع جرم بوده اند، حین وقوع جرم یا بلافاصله پس از آن، شخص معینی را به عنوان مرتکب معرفی کنند.
پ- بلافاصله پس از وقوع جرم، علائم و آثار واضح یا اسباب و ادله جرم در تصرف متهم یافت شود و یا تعلق اسباب و ادله یاد شده به متهم محرز گردد.
ت- متهم، بلافاصله پس از وقوع جرم، قصد فرار داشته یا در حال فرار باشد یا بلافاصله پس از وقوع جرم دستگیر شود.
ث- جرم در منزل یا محل سکنای افراد، اتفاق افتاده یا در حال وقوع باشد و شخص ساکن، در همان حال یا بلافاصله پس از وقوع جرم، ورود ماموران را به منزل یا محل سکنای خود درخواست کند.
ج- متهم بلافاصله پس از وقوع جرم، خود را معرفی کند و وقوع آن را خبر دهد.
چ- متهم ولگرد باشد و در آن محل نیز، سوء شهرت داشته باشد.
تبصرهی ۱- چنانچه جرایم موضوع بندهای الف،ب، پ و ت مادهی ۳۰۲ این قانون به صورت مشهود واقع شود، در صورت عدم حضور ضابطان دادگستری، تمام شهروندان میتوانند اقدامات لازم را برای جلوگیری از فرار مرتکب جرم و حفظ صحنهی جرم به عمل آورند.
تبصرهی ۲- ولگرد کسی است که مسکن و ماوای مشخص و وسیلهی معاش معلوم و شغل یا حرفهی معینی ندارد.»
این ماده با مادهی مشابه در قانون سابق، که مادهی ۲۱ میبود، دارای تفاوتهایی است. نخست این که، در بند ۲ مادهی ۲۱ سابق، فقط از عبارت پس از وقوع جرم یاد شده بود، لیکن در مادهی ۴۵ در کنار این عبارت، از عبارت حین وقوع جرم نیز استفاده شده است. همچنین از تغییر ویرایشی دو بند مذکور نمیتوان چشم پوشی کرد.
دوم این که، در بند ۴ مادهی ۲۱ عنوان گشته بود، در صورتی که متهم بلافاصله پس از وقوع جرم قصد فرار داشته یا در حال فرار یا فوری پس از آن دستگیر شود؛ این در حالی است که در انتهای بند ت از عبارت بلافاصله پس از وقوع جرم دستگیر شود، استفاده شده نه از عبارت فوری پس از فرار.
تفاوت سوم این میباشد که در قانون سابق مفاد بند ج مادهی ۴۵ مقرر نگردیده بود که در این قانون به عنوان یکی از مصادیق جرم مشهود شناخته شده است.
تبصرهی ۱ مادهی ۴۵ نیز از نوآوریهای قانون جدید محسوب میشود و در مواردی به شهروندان جامعه، اجازه ممانعت از فرار مرتکب و حفظ صحنهی جرم داده شده است. این مقرره بسیار مفید و ضروری بوده و در قوانین اغلب کشورهای پیشرفته در کنار دفاع مشروع پیش بینی شده است.[۱]
نکتهی مهم در مورد این ماده آن است که قانونگذار در این ماده، همانند مادهی ۲۱ قانون سابق، بدون آنکه تعریفی از جرایم مشهود ارائه دهد، مصادیق جرم مشهود را در ۷ بند مشخص کرده است، اما میتوان گفت جرم مشهود جرمی است که وقوع یا اثر آن، مورد مشاهده ضابطین دادگستری قرار گیرد که این خصیصه در همهی بندهای مادهی ۴۵ قانون جدید مشهود نیست.[۲]
همچنین به نظر میرسد که با توجه به بند پ مادهی ۶۴، چنانچه جرم در حضور دادستان یا بازپرس نیز واقع شود، جرم، مشهود تلقی میشود.
لازم به ذکر است، جرمی که در مرئی و منظر ضابطین دادگستری به وقوع نپیوندند، ذاتاً جرم مشهود نیست اما مقنن در بندهای ب تا ج مادهی ۴۵ با آوردن قید بلافاصله که بیانگر گذشت زمان اندکی از وقوع جرم است، جرایم در حکم مشهود را بیان کرده است.[۳]
یکی از مقررههای جدید و در عین حال، از جنبههای مثبت و از جنبههای منفی، تبصرهی یکم مادهی ۴۵ قانون جدید میباشد. این تبصره مقرر مینماید که، در صورتی که جرایم موضوع بندهای الف تا ت مادهی ۳۰۲ این قانون که عبارتند از جرایم با مجازات سلب حیات، حبس ابد، قطع عضو، جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی با ثلث دیدهی کامل و بالاتر از آن و تغذیه درجه یک تا چهار، به صورت مشهود واقع شود، به دلیل ماهیت مهم و سنگین این جرایم، قانونگذار در صورت عدم حضور ضابطان دادگستری، تمام شهروندان را به عنوان ضابط خاص تلقی کرده است که میتوانند کلیهی اقدامات لازم برای جلوگیری از فرار متهم و حفظ صحنهی جرم به عمل آورند، که به نظر میرسد این مقرره هر چند می تواند تا حدودی کارساز باشد اما با توجه به آنکه این اشخاص، آموزشهای مربوط را ندیدهاند، می تواند تالی فاسد داشته باشد.[۴]
با این وجود باید توجه داشت که تبصرهی یک مادهی ۴۵، از لفظ «میتوانند» استفاده نموده است. این لفظ اشاره به نکتهی مهمی دارد و آن این است که اختیار داده شده در تبصره به صورت یک «اختیار» و «حق» به شهروندانی داده شده است و یک «تکلیف» نیست. بنابراین اگر شخصی از استفادهی این حق اعراض نمود، نمیتوان او را مورد تعقیب قرار داد.[۵]
منتها درخصوص این جرایم، ایرادی که میتوان به قانونگذار وارد نمود، آن است که، با توجه به مصادیق گستردهای که این مجازاتها دارند، قانونگذار، شهروندان را به منزلهی حقوقدانانی دانسته که به صورت تفصیلی، جرایم مستوجب این مجازاتها را میشناسند، بنابراین یکی از تالیهای فاسد این مقرره می تواند آن باشد که شهروندان در خصوص تشخیص مصداق جرم موضوع مادهی ۳۰۲ دچار اشتباه شوند. پرسش این است که در چنین صورتی آیا برای شهروندان متخلف، ضمانت اجرایی نیز وجود دارد یا خیر؟
نکتهی مسلم، جدای از جرم بودن تخلف از مفاد مادهی ۳۰۲ و یا جرم نبودن آن این است، که قانونگذار در قانون مجازات اسلامی جدید به تقنین ۲ مقرره مبادرت نموده که در پاسخ به این پرسش بسیار رهگشا میباشد.
در این خصوص، مادهی ۱۴۴ قانون جدید مجازات اسلامی مقرر می کند:
«در تحقق جرایم عمدی، علاوه بر علم مرتکب به موضوع جرم، باید قصد او در ارتکاب رفتار مجرمانه احراز گردد.»
مقررهی دیگر، فراز نخست مادهی ۱۴۵ همان قانون است که بیان میدارد:
«تحقق جرایم غیرعمدی، منوط به احراز تقصیر مرتکب است.»
با توجه و با تدقیق در این ۲ مقرره میتوان به این نتیجه نایل گشت که، اگر تخلف از مادهی ۳۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری جدید، حتی، مقید به عنوانی مجرمانه باشد، اگر متخلف، قصد ارتکاب تخلف و یا مرتکب تقصیر نشده باشد، نمیتواند وی را مورد تعقیب قرار داد، هر چند که تخلف از مفاد مادهی ۳۰۲ مقید و منصوص به عنوانی مجرمانه شده باشد.
در هر حال، بعد از شناخت جرایم مشهود در قانون جدید آیین دادرسی کیفری، نوبت به شناخت و بررسی وظایف ضابطان دادگستری در ارتباط با حفظ آثار و ادله مثبتهی جرم در این جرایم میباشد. قسمت اخیر مادهی ۴۴ قانون آیین دادرسی کیفری، مقرر می کند:
«ضابطان دادگستری، دربارهی جرایم مشهود، تمام اقدامات لازم را به منظور حفظ آلات، ادوات، آثار، علائم و ادله وقوع جرم و جلوگیری از فرار یا مخفی شدن متهم و یا تبانی، به عمل میآورند، تحقیقات لازم را انجام می دهند و بلافاصله نتایج و مدارک به دست آمده را به اطلاع دادستان میرسانند …»
با توجه به این مقرره، اولین و مهمترین وظیفه و تکلیف ضابطان دادگستری در صورت ارتکاب و صورت گرفتن یک جرم مشهود، حفظ آثار، علائم و ادوات و ادله وقوع آن جرم است و در این زمینه و برای محقق ساختن این تکلیف، مجاز و مختار به انجام دادن هر گونه اقدام لازم میباشند.
مشابهی این ماده، در قانون سابق و در مادهی ۱۸ ذکر شده بود. به طور کلی میتوان تغییرات صورت گرفته در این دو قانون درخصوص این ۲ مقرره را به نحو ذیل و در ۲ اختلاف بیان کرد:
یک: در قانون سابق از عنوان مقام قضایی صالح استفاده شده بود که در قانون جدید به تبع پیش بینی دادسرا مقام دادستان جایگزین عبارت مذکور در قانون سابق گردیده است.
دو: در قانون سابق از عبارت تحقیقات مقدماتی استفاده شده اما در قانون جدید از عبارت تحقیقات لازم و این تغییر ارائه ابتکار بیشتر و گستردهتر به ضابطین برای انجام هر چه بهتر تحقیقات میباشد.[۶]
در جرایم مشهود، نظر به این که ضابطان موظف به انجام اقدامات و تحقیقات فوری هستند، اختیارات بیشتری به آنها واگذار شده است. در این جرایم، ضابطان باید اقدامات و تحقیقاتی را که فوریت دارد به عمل آورند و در این راستا در صورت لزوم با توجه به عبارت، تمام اقدامات لازم در این ماده و مفهوم مخالف مادهی ۵۵ این قانون، میتوانند نسبت به ورود و تفتیش منازل، اماکن و اشخاص حتی بدون اجازهی موردی مقام قضایی و به طور کلی نسبت به جمع آوری دلایل، اقدام کنند.[۷]
بند چهارم: وظایف ضابطان دادگستری در جرایم غیرمشهود در جلوگیری از امحا و یا اخفای آثار و ادله جرم
در تعریف جرایم غیرمشهود میتوان گفت که اگر جرم صورت گرفته، از عداد و از جملهی مواردِ حصریِ مشخص شده در مادهی ۴۵ نباشد، جرم غیرمشهود است. به عبارت دیگر، قانونگذار شیوهی تعریف به متضاد را برای تعریف جرم غیرمشهود برگزیده است. این شیوه در دیگر قوانین و از جمله قانون مدنی و مواد ۱۲۸۷ و ۱۲۸۸ در تعریف اسناد رسمی و عادی به کار گرفته شده بود.
در هر صورت، قسمت نخست مادهی ۴۴، درخصوص جرایم غیرمشهود، وظیفهی ضابطان دادگستری را بدین صورت تقریر نموده است:
«ضابطان دادگستری به محض اطلاع از وقوع جرم، در جرایم غیرمشهود، مراتب را برای کسب تکلیف و اخذ دستورهای لازم به دادستان اعلام می کنند و دادستان نیز پس از بررسی لازم، دستور ادامهی تحقیقات را صادر و یا تصمیم قضایی مناسب را اتخاذ می کند.»
در جرایم غیرمشهود، وظیفهی ضابطین دادگستری به اعلام وقوع جرم به دادستان محدود میشود. این مهم، هم در این ماده و هم در مادهی ۱۸ قانون آیین دادرسی کیفری سابق مورد تاکید مقنن قرار گرفته بود. با توجه به ماده، در جرایم غیرمشهود، به محض اطلاع از وقوع جرم، ضابطین باید مراتب را برای کسب تکلیف مقتضی و اخذ دستورهای لازم به دادستان اعلام کنند. دادستان پس از انجام بررسیهای لازم، در اختیار دارد:
اول این که، دستور ادامهی تحقیقات را به ضابطان مذکور بدهد.
دوم این که، در غیر صدور دستور ادامهی تحقیقات، تصمیم قضایی مناسب را اتخاذ کند.
قانونگذار در قسمت اخیر مادهی ۲۴ قانون سابق آیین دادرسی کیفری، صراحتاً مقرر کرده بود که در جرایم غیرمشهود، ضابطان حق دستگیری یا ورود به منزل اشخاص را ندارند. این نکته در قانون جدید نیز در مادهی ۵۵ مورد تاکید مقنن قرار گرفته است. به موجب این ماده، ورود به منازل، اماکن تعطیل و بسته و تفتیش آنها، همچنین بازرسی اشخاص و اشیاء در جرایم غیرمشهود، با اجازهی موردی مقام قضایی است هر چند دادستان، اجرای تحقیقات را به طور کلی به ضابطان ارجاع داده باشد.[۸]
[۱] سلیمی، صادق، بخشی زاده اهری، امین، تحلیل ماده به مادهی قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲، چاپ اول، ۱۳۹۳، انتشارات جنگل، جاودانه، ص ۵۱٫
[۲] گروه علمی چتر دانش، قانون یار آیین دادرسی کیفری، چاپ چهارم، ۱۳۹۳، ص ۵۶٫
[۳] گلدوست جویباری، رجب، جزوهی درس آیین دادرسی کیفری، سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲، دانشکدهی حقوق دانشگاه شهید بهشتی، ص ۱۶٫
[۴] نیازپور، امیرحسین، جزوهی درس آیین دادرسی کیفری، دورهی کارشناسی دانشکدهی حقوق دانشگاه شهید بهشتی، سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲، ص ۴۸٫
[۵] همان، ص ۵۰٫
[۶] سلیمی، صادق و بخشی زادهی اهری، امین، تحلیل ماده به مادهی قانون آیین دادرسی کیفری جدید، انتشارات جنگل، جاودانه، ۱۳۹۳، چاپ اول، ص ۴۹٫
[۷] نیازپور، امیرحسین، جزوهی درس آیین دادرسی کیفری، دورهی کارشناسی دانشکدهی حقوق دانشگاه شهید بهشتی، سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲، ص ۵۲٫
[۸] نیازپور، امیرحسین، همان، ص ۵۴٫
فرم در حال بارگذاری ...