1401/09/26

دانلود منابع پایان نامه ها | گفتار سوم: تاریخچه اثرانگشت – پایان نامه های کارشناسی ارشد

مهر پاپ رهبر کاتولیک های جهان نیز تابع چنین رسمی است و مهر او نیز پس از مرگ شکسته می شود. در روم باستان نیز راهب پوپیتر اجازه نداشت حلقه ی انگشتری را در انگشت کند و در صورت تمرد، حلقه ی انگشتری او شکسته و فاقد سنگ می شود.

در انتهای نوشته ی خطی به سال ۱۳۳۱ متعلق به فرزند مرحوم نظام الدینی حکاک تبریزی، عبدالرحیم الفاطمی بن غفار طباطبایی (مجدالعلما) از علاقه و ذوق خود نسبت به سفارش حکاکی مهر های متعدد در اندازه و فرم های متفاوت سخن می‌گوید تا جایی که اگر بعضی از آن ها را نمی پسندیده به شکستن آن ها اقدام می ‌کرده‌است. در این نوشته خطی هفت نقش مهر که همگی متعلق به خود اوست دیده می‌شوند[۹].

بند سوم- گم شدن مهر

با وجود مراقبت های ویژه ای که صورت می گرفت گم شدن مهر افراد و شخصیت های گوناگون از دیرباز مسئله ساز و مشکل آفرین بود. گم شدن خاتم حضرت سلیمان و یا در مهرهای دوران هخامنشی گم شدن مهر «فرانکه» بلندترین مقام تخت جمشید از این نمونه است، همچنین به مواردی دیگر که در دوره ی قاجار اتفاق افتاد می پردازیم:

در تاریخ اجتماعی ایران از قول سرجان ملکم می خوانیم: مهر تجار بسیار مهم و معتبر است و پیشه ی حکاک و مهر کَن مهم و خطرناک است. حکاک باید هر مهری که نقش می‌کند، ثبت {اثر} آن را بردارد، زیرا اگر مهری را که فروخته است گم شود یا بدزدند و نظیر این مهر در دست دیگری پیدا شود، جان او در خطر است چون تاجری که مهرش گم شد، باید بی درنگ مردم معتبر را از این جریان آگاه کند و به گماشتگان و عمال خود در شهرستان ها بگوید که از تاریخ فقدان مهر، هر کاغذ و حسابی که بدان مهر باشد از درجه ی اعتبار ساقط است[۱۰].

در آخرین آگهی روزنامه ی وقایع اتفاقیه اطلاعیه ای دولتی به صورت اعلان منتشر شد. در آن آمده بود که در فلان تاریخ مهر ثبت وزیر صنایع و همچنین مهر برادرش امان الله خان مفقود شده و ‌به این وسیله اعلان می شود که مهرهای مذکور فاقد اعتبار است و هر کس سندی ازآنها دارد ببرد که تجدید مهر کنند[۱۱].

گفتار سوم: تاریخچه اثرانگشت

انسان اولیه حتی در دوره توحش هم با آثار ناشی از دست و پای خود و همنوعانش و همچنین سایر حیوانات آشنا بود. در کوه و دشت و جنگل و هرجایی که زندگی می کرد با این پدیده حیاتی الفتی داشته و از علائم آثار پای آن ها برای رسیدن به مقصود بهره گرفته است.

انسان حالا نیز با گذشت هزاران سال و استفاده از مواهب تمدن و ترقی، باز از آنچه در بدو امر شناخته است مستغنی نیست. آن روزگاران ناخودآگاه با بهره گرفتن از رد پای وحوش و خزندگان به پناهگاه و محل تجمع آن ها راه می جست و یا مسیر خود را برای رهائی از محل حمله ی احتمالی آن ها تغییر جهت می‌داد، امروز نیز برای پیدا کردن حیوان گمشده و یا همراه و رفیق کوهنوردش از این طریق بهره به دست می آورد، و اگر زمانی برای رسیدن به توقفگاه ایل و تبارش در بیابانهای لم یزرع و غیر معمور از ردپای شتران و چهارپایان ارائه طریق می یافت، حالا نیز در کوره راه های کوهستانی و جنگلی و دشتهای پر برف و بیابانهای بایر برای رسیدن به آبادی که استراحت گاه دائمی یا موقت او می شود، کمک می‌گیرد. تکرار این وضع در مسیر زندگی انسان و لزوم آن در جریان حیات اجتماعی به تدریج وی را با جزئیات، خصوصیات، آثار و علائم ناشی از دست و پای خود آگاه نموده و بیشتر از آنچه در ابتدا می‌دانست، مرتباً بر معلومات او افزوده شده، ‌به این معنی که روزگاری به تشخیص و تفکیک کلی و عمومی آن اکتفا نمود، اما با افزایش دانش و بینش خود و تجاربی که در این مرحله به دست آورده قدم پیش نهاده و با ریزه کاری های آن به پیشبرد احتیاجاتش می پردازد.

این تداوم و نیاز دائمی ناشی از خاصیت اجتماعی او را به کشف رموز آن رسانیده است، به طوری که با مشاهده ی خطوط دست و علائم پیچیدگی آن روزنه ای برای شناسایی بخت و طالع و یا حوادثی که زشت و زیبا در انتظارش می‌باشد، پیدا ‌کرده‌است، اگرچه برای نتیجه گیری از عمل خود از ناباوریهایی هم سود جسته است، ولی در هر صورت انگشت نگاری و تن پیمایی و کف شناسی و این دست مسائل دارای دانش و اطلاعات خاصی گردیده که اگر چه خیلی ابتدایی و اولیه می کند، امّا با این اوصاف دنیای دیگری را برای خود به وجود آورده که نمی توان تأثیر و خاصیت آن در احوال اجتماعی را منکر شد.

اگر روزی علاقمندان این امر اثر پای آدمی را روی خاک نرم و نمناک و یا روی ‌برف‌ها در این حد که دارنده ردپا در چه سن و سالی بوده و آیا مرد بوده یا زن و یا اینکه ابزار پای او از چه نوعی است و در کجا تهیه شده مورد تحقیق و تفحص نظری و ذهنی قرار می‌دادند، بشر با ترقی و پیشرفت فکری و علمی که به دست آورده، حالا پا را فراتر نهاده و اندازه دقیق و حساب شده ی آن را با علائم و خطوط ریز و کوچک، حتی گوشه و زوایایش را ارزیابی می‌کند و نتایج حاصله را برای شناخت هویت او به کار می‌برد و برای استفاده بهتر و از این طریق در ادارات انتظامی هر کشوری تشکیلاتی به وجود آمده است که به اداره ی تشخیص هویت شهرت یافته است. اگرچه این پدیده تازه و نو ظهور در هویت انسان سابقه ی بسیار دوری ندارد ولی به پیشرفت های قابل ملاحظه ای نائل آمده است.

در پنجم اوت ۱۸۷۷ میلادی یک افسر انگلیسی مأموریتی در هندوستان داشت که در ضمن خدمت پلیسی خود به کشف تازه ای موفق شد. ‌به این معنی کسانی که بنحوی در مظان اتهام و تعقیب انتظامی قرار می گیرند، لازمه ی شناخت سوابقشان، تشخیص هویت اصلی آن ها می‌باشد که از هیچ طریقی برای احراز واقعیت امر موفق نمی شود. وی برای حصول این منظور در صدد پیدا کردن راه حلی بود تا اینکه روزی متوجه اختلافات آثار و علائم و خطوط ناشی از انگشتان متهمان می شود، که اگر انگشت آن ها را در مرکب فرو برد و آثارش را روی کاغذ بگیرد می‌تواند با تطبیق آن به منظور خود نائل شود. ‌بنابرین‏ شروع به آزمایش کشف خود می‌کند و اتفاقاً نتیجه رضایت بخشی می‌گیرد. این شخص «ویلیام جی هرشل» نام داشت و مراتب را به مقامات ما فوق خود گزارش می‌کند، از این پس آن ها در می‌یابند که مأمورشان یکی از مشکلات بزرگی را که همیشه با آن دست به گریبان بوده اند را حل نموده است و بدین طریق انگشت نگاری و استفاده از آن جهت تشخیص هویت افراد، در عمل وارد تشکیلات انتظامی می شود.


فرم در حال بارگذاری ...