1401/09/26

دانلود منابع پایان نامه ها | لامپ کین و دس (- ۱۹۹۶ Lumpkin , & Dess. G. T )[6] – پایان نامه های کارشناسی ارشد

شومپیتر بین کارآفرینی به عنوان یک “وظیفه” و کارآفرین به عنوان ” شخص” تفاوت قائل شد. “کارآفرین کسی است که چیزی را خلق می‌کند”. دامنه نوآوری‌هایی که به وسیله یک کارآفرین ارائه می‌شود، نا محدود است: توسعه یک محصول یا خدمت جدید، یک کانال توزیع جدید یا تشخیص یک صنعت به طور کلی است.

هرچند واژه کارآفرینی بعد از شومپیتر کامل تر شد و از جنبه‌های مختلف به آن نگریسته شد، با این حال، کار شومپیتر را نمی توان نادیده گرفت، چرا که او چهار چوبی کلی برای کارآفرینی ارائه کرد: کارآفرینی به عنوان فرایند (David H. Holt,2004)[4]

ویلیام بای گریو ( W. Bygrave – ۱۹۹۴ )[۵]

فرایند کارآفرینی تمام وظایف، فعالیت‌ها، و عملیاتی را که با درک فرصت و ایجاد یک سازمان به منظور پی‌گیری آن فرصت‌ها ارتباط می‌یابد، در بر می‌گیرد.

لامپ کین و دس (- ۱۹۹۶ Lumpkin , & Dess. G. T )[6]

عناصر کارآفرینی شامل ( نوآوری، ریسک پذیری، رفتار اثرگذار، رقابت ) است.

اکولاس و نک ( Echols & Neck – 1998 )[7]

کارآفرینی فرآیندی است که در محیط‌ها و مجموعه های مختلفی اتفاق می‌افتد و طی آن تغییرات در سامانه اقتصادی از طریق نوآوری‌های افرادی که به فرصت‌های اقتصادی واکنش نشان می‌دهند، رخ می‌دهد که این باعث ایجاد ارزش فردی و اجتماعی خواهد شد.

میشل هیت و دیگران ( M. Hitt et al– ۲۰۰۰ )[۸]

کارآفرینی را در پنج عامل زیر معرفی کرده‌اند:

    • نوآوری

    • خطر پذیری

    • رفتار اثرگذار

    • راهبرد مبنی بر رقابت

  • استقلال

داگلاس لیون ( Douglas. W. Lyon – ۲۰۰۰ )[۹]

ابعاد کارآفرینی شامل: رفتار مستقل و اثر گذار، نوآوری و خطرپذیری است.

دکتر احمد پور داریانی (۲۰۰۲ )

۱ ) کارآفرینی فرآیندی است که به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید منجر می‌گردد.

۲ ) کارآفرینی عبارت است از فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره‌گیری از فرصت‌ها( ۱۳۷۸ )[۱۰]

۳ ) کارآفرینی فرآیندی است که در آن کارآفرین فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خودش شروع می‌کند.

۴ ) کارآفرینی فرایند کسب سود از طریق ‌ترکیب جدید، منحصر به فرد و ارزشمند منابع در محیطی همراه با ابهام و عدم قطعیت است. ( ۱۳۸۱ )

۵ ) کارآفرینی یک رفتار است نه یک صفت خاص در شخصیت افراد [۱۱]

۶ ) کارآفرینی به معنای آغاز یا رشد یک شرکت نوپا از طریق مدیریت نوآورانه و خطرپذیر است[۱۲].

کارلند ( J. C. Carland – 2003 )[13]

کارآفرینی را در پنج بعد: تحکیم پیدا و پنهان، اهمیت سود، جهت رشد، رفتار نوآورانه و فعالیت‌های راهبردی و مدیریتی بیان می‌کند.

تونی بلر (۲۰۰۵-T. Beller )[14]

کارآفرینی هسته مرکزی فعالیت‌های اقتصادی بازار است و کارآفرینان عامل اصلی تغییر هستند.

    • کارآفرینی فعالیت‌ها و اعمالی است که برای تحقق فرصت، شناخته شده و جهت ایجاد سازمانی مناسب با آن کمک می‌کند.

    • کارآفرینی‌ یک ‌نوع تصمیم‌گیری‌ اجتماعی‌است که توسط نوآوران اقتصادی انجام می‌شود.

    • کارآفرینی اغلب به عنوان یک کارکردی است که همراه با بهره‌برداری از فرصت‌های موجود در بازار تعریف می‌شود. این چنین بهره‌برداری با ‌ترکیبی از منابع پر بازده بیشتر مرتبط است[۱۵].

    • تعاریف کارآفرینی مختلف است و بستگی به کارکرد کارآفرین دارد[۱۶].

  • اقتصاددانان جدید و قدیم ( آدام اسمیت، دیوید ریکاردو، میل، مارشال):

هم عقیده‌اند که کارآفرینی در توسعه اقتصاد برای تولید ثروت نقش مهمی‌دارد.

  • اقتصاددانان اخیر:

عقیده دارند چهار عامل تولید، زمین، کار، سرمایه و سازمان ( سازمان عاملی است که هماهنگ کننده عوامل دیگر است ) و کارآفرینی عنصری است که عامل سازمان را قدرتمند می‌کند.

کارآفرینی مهارتی است که هر کسی توانایی آن را ندارد و فقط در وجود اقلیتی از جامعه است[۱۷].

    • کارآفرینی خلق چیزی جدید و پذیرش مخاطرات و سود حاصل از آن است.

    • کارآفرینی موثرترین روش برقراری ارتباط بین علم و بازار است که از طریق خلق بنگاه های جدید و عرضه محصولات و خدمات به بازار عمل می‌کند[۱۸].

    • کارآفرینی فرآیندی است که مستلزم خلاقیت و نوآوری، خطرپذیری و برنامه‌ریزی است[۱۹].

    • کارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغالزایی منجر به بارور شدن خلاقیت‌ها، ‌ترغیب به نوآوری و توسعه آن، افزایش اعتماد به نفس، ایجاد و توسعه فنّاوری، ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی‌است[۲۰].

    • کارآفرینی فر آیند ارزش‌آفرینی است چون تنها محدود به حوزه کسب و کار نمی‌شود بلکه شامل حوزه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز می‌شود.

    • کارآفرینی یکی از توانایی‌ها و شایستگی‌های مدیران است چرا که مدیران شایسته و آگاه، توانایی آن را دارند که با بهره گیری از توانایی‌های درونی، دانش تخصصی و تجربه های شغلی، ‌هدف‌های‌ سازمان‌ها را با به‌کارگیری منابع کمتر به گونه‌ای برتر به دست آورند و اثر بخشی و کارایی عملکرد سازمان را افزایش دهند[۲۱].

    • کارآفرینی توانایی ایجاد و ساخت یک دیدگاه از هیچ است و اساساً یک عمل خلاق انسانی است که با به‌کارگیری انرژی در آغاز و پیاده سازی یک پروژه اقتصادی مشخص همراه است[۲۲].

    • کارآفرینی عبارت است از نوآوری همراه با مخاطره معقول، تامین و سازمان‌دهی منابع به منظور کشف و استفاده از فرصت‌های ایجاد ارزش در ایجاد کسب و کارهای جدید، توسعه کسب و کارهای موجود، حل مشکلات جامعه، دولت و بنگاه‌ها و بهبود زندگی فردی و خانوادگی[۲۳].

    • کارآفرینی یک نوع کنش انسانی است که در عرصه کار و فعالیت اقتصادی متبلور می‌شود[۲۴].

    • کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایده های نو و خلاق و شناسایی فرصت‌های جدیدی و با بسیج منابع، به ایجاد کسب و کار و شرکت‌های نو، سازمان‌های جدید و نوآور و رشد یابنده مبادرت نموده و توام با پذیرش مخاطره و خطرپذیری است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه می‌گردد[۲۵].

    • کارآفرینی از محورهای اصلی رشد و توسعه است[۲۶].

    • کارآفرینی موجب ایجاد اشتغال می‌شود.

    • کارآفرینی باعث افزایش سود و سرمایه، سرمایه‌گذاران می‌شود.

    • کارآفرینی موجب دگرگونی ارزش‌ها و تحول ماهیت آن ها می‌شود و ارزش‌های تازه‌ای به وجود می‌آورد.

    • کارآفرینی موجب پر شدن خلاء‌ها و شکافهای بازار کار می‌شود، یعنی با توجه به دگرگونی شرایط بازار کار و فراهم شدن فرصت‌های تازه، تصمیم‌های تازه‌ای گرفته می‌شود.

    • کارآفرینی موجب گذار از رکود اقتصادی، جبران عقب ماندگی‌های اقتصادی و آسان شدن روند رشد و توسعه کشور می‌شود.

    • کارآفرینی عوامل و شرایط لازم را برای تولید کالاها، محصولات و بازاریابی آن ها فراهم می‌سازد.

    • کارآفرینی به هنگام بحران و ناتوانی بخش خصوصی در ایجاد اشتغال می‌تواند باعث جلوگیری از پس روی اقتصاد شود.


فرم در حال بارگذاری ...