دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | قسمت 12 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
مسأله اینجا است که تئوری رقابت کامل تصویر مخدوش و نادرستی از واقعیت فرایند رقابتی به دست میدهد و ویژگیهای مهم و تعیینکننده آن یعنی استقرار شبکه کارامد اطلاعاتی که به صورت یک جریان اکتشافی عمل میکند و نیز ایجاد فرصتهای خلاقانه را از چشمها پنهان میدارد. اطلاعات کامل همه مشارکتکنندگان در بازار در رابطه با متغیرهای مؤثر بر تصمیمگیری آن ها یکی از پیش فرضهای اصلی بازار رقابت کامل است. این فرض نه تنها غیرواقعی و در شرایط زندگی انسانی غیرقابل حصول است بلکه نفیکننده منطقی علت وجودی رقابت است. علت وجودی رقابت جهل یا به عبارت دیگر نقص اطلاعاتی نسبت به واقعیات انضمامی است.
اگر ما از آغاز اطلاعات کامل و یقینی داشتیم که کدام دونده سریعتر میدود دیگر نیازی به انجام مسابقه و رقابت نبود.
رقابت یک اسلوب اکتشاف است که طی آن ما بر جهل خود نسبت به برخی واقعیات فائق میآییم. شناخت با کیفیتترین کالاها با کمترین قیمت تنها در انتهای فرایند رقابتی حاصل میشود نه در ابتدای آن. همچنین شناخت کم هزینه ترین منابع و شیوه های تولیدی برای بنگاههای اقتصادی.
رقابت در بازار به صورت تبلیغات، شکستن قیمتها، بهبود بخشیدن به کیفیت کالاها و خدمات بروز میکند. اگر فروشندگان شناخت کاملی از تقاضای همه خریداران داشته باشند دیگر نیازی به چنین اقدامات رقابتی نخواهند داشت. یعنی با فرض در اختیار داشتن اطلاعات کامل، فعالیتهای رقابتی بیمورد خواهد بود (۱۹۴۹ Hayek friedrich).
تلاش رقابتی برای یافتن کم هزینه ترین شیوه های تولیدی به علت جهل اطلاعات صورت میگیرد، با فرض معلوم بودن این اطلاعات رقابت میان بنگاهها چه معنایی خواهد داشت؟ به علاوه، تصور رقابت به صورت وضعیتی مفروض و ایستا، همانند آنچه در تئوری تعادل عمومی مطرح میشود، کاملاً نادرست و خلاف واقعیت جریان رقابتی است. رقابت فرآیندی پویا و دائمی و در حال جنبش است، از این رو حتی اطلاعاتی که طی آن حاصل میشود قطعی و تغییر ناپذیر نیست. پیش فرض نادرست دیگر تئوری رقابت کامل، یکسان بودن یا همگنی کالاها و خدمات تولیدی در بازارهای رقابتی است. در واقع بخش بزرگی از فعالیتهای رقابتی ناظر بر بهبود بخشیدن به کیفیت کالاها و خدمات و کسب رضایت مصرفکنندگان است. یعنی جریان رقابتی در حقیقت عبارت است از تولید کالاهای رقیب یا جایگزین با کیفیت بهتر که دارای مطلوبیتی بیش از کالاهای موجود است. واضح است که با مفروض گرفتن همگنی کامل کالاها، رقابت به مفهوم فوق بیمعنا خواهد بود و فعالیت رقابتی صرفا منحصر به کاستن از قیمتها خواهد شد.
هدف از رقابت میان تولیدکنندگان، جلب رضایت مشتری از طریق فراهم ساختن مطلوبیت بیشتری برای آن ها است. در عالم واقع این امر بیشتر از طریق عرضه کالاها و خدمات باکیفیت بهتر و نیز کالاهای جایگزین بامطلوبیت فزونتر صورت میگیرد تا به صرف کاستن از قیمت کالاهای همگن، بنگاههای اقتصادی دائماً در حال رقابت برای ابداع کالاهای جدید و جایگزینی هستند و همین نوع رقابت است که موجب پیشرفت و رفاه بیشتر افراد در جامعه را فراهم میآورد.
اگر بپذیریم که آن چه واقعاً در بازار اتفاق میافتد عمدتاًً رقابت میان کالاهای جایگزین نزدیک به هم است و نه کالاهای همگن، در این صورت به طور منطقی به این نتیجه خواهیم رسید که قیمت کالاها در بازار منطبق با هزینه نهایی تولید آن ها نخواهد بود. در نتیجه تخصیص منابع هیچگاه همانند ادعای تئوری رقابت کامل بهینه نخواهد شد.
این مسئله منتقدین نظام بازار را بر آن داشته که کل فرایند رقابتی را به عنوان جریان بهینه ساختن تخصیص منابع مورد تردید قرار دهند یعنی از یک مقدمه درست (منطبق نبودن قیمت بازار بر هزینه تولید نهایی) یک نتیجه کاملاً نامربوط و نادرست بگیرند و مدعی شوند که رقابت در خدمت افزایش مطلوبیت مصرفکنندگان نیست. واقعیت این است که در شرایط ناهمگن بودن کالاهای تولیدی بنگاهها، درست است که قیمت در حد هزینه نهایی تولید تثبیت نمیشود. اما با این حال، رقابت میان کالاهای جایگزین موجب میگردد که قیمت هر کالایی در حد هزینه نهایی نزدیکترین کالاهای جایگزین پایین بیاید و این دستاورد کوچکی برای مصرفکنندگان نیست. برای درک بهتر این موضوع بهتر است وضعیتی را در نظر بگیریم که بنگاههای جدید مجاز به ورود به بازار و تولید کالاهای مشابه نباشند. در این صورت مصرفکنندگان آزادی انتخاب نخواهد داشت و ناگزیر خواهند بود به خواستههای تولیدکنندگان تسلیم شوند. کیفیت پایین و قیمتهای بالا از ویژگیهای اینگونه بازارهای غیررقابتی و اسارتآور برای مصرفکنندگان است. مزیت بازارهای رقابتی در این نیست که کالاها را به قیمت هزینه نهایی تولیدشان عرضه کنند بلکه در این است که کالاهای مورد درخواست مردم را با کیفیت بهتر و قیمت ارزانتر در اختیار آن ها میگذارد. از این قضیه درست که رقابت کامل عملاً تحققناپذیر است و بازار رقابتی الزاماًً موجب پایین آمدن قیمت کالاها در حد هزینه نهایی تولید آن ها نمیگردد، نمیتوان این نتیجه نادرست را گرفت که رقابت موجب کاهش قیمت و بهبود کیفیت کالاها نمیشود. نقصانهای واقعی و ناگزیر تئوری رقابت کامل را نمیتوان به صورت برهانی علیه رقابت به طور کلی به کاربرد، همان طور که مشکلات رسیدن به یک راهحل کامل در هر کاری نمیتواند دلیلی برای ترک کوشش جهت حل مسأله گردد، یا همان گونه که فقدان سلامتی کامل نمیتواند برهان برای مخالفت با سلامتی تلقی گردد. (Hayek, Friedrich 1949)
از سوی دیگر، غفلت از این واقعیت مهم موجب شده حتی برخی طرفداران نظام بازار نیز ضرورت دخالت دولت را در نظام اقتصادی به بهانه حمایت از رقابت و برطرف کردن نقصهای بازارهایی که عملاً رقابتی کامل نیستند یعنی دخالت در همه بازارها را بپذیرند. یکی دیگر از ویژگیهای مهم رقابت چه در زمینه اقتصاد و چه در سایر عرصهها، کارکرد آن به عنوان اسلوب خلاقیت و نوآوری است. نوآوریهای علمی و تکنولوژیک ناشی از رقابت آزاد نه میان نظریهپردازان و کارشناسان است.
از اینرو میتوان گفت که آزادی رقابت صرفاً یک ارزش اخلاقی نیست بلکه در عین حال یک منطق یا سیستم است که روابط میان اهل علم و فن و سایر مشارکتکنندگان در عرصه رقابت را به کارآمدترین وجهی نظم بخشیده و با همافزایی استعدادها موجب بیشترین پیشرفتها و خلاقیتها میگردد. این تصور از رقابت که در روابط اقتصادی نیز صدق میکند تفاوت اساسی با جایگاه رقابت در نظریه رقابت کامل و تعادل عمومی دارد. اگر بپذیریم که فرایند رقابتی به آفرینندگی منابع جدید می انجامد بنابرین باید در تعریف علم اقتصاد به عنوان علم تخصیص منابع از قبل موجود، تجدیدنظر کنیم. تصور ایستا از علم اقتصاد که در آن مسأله اساسی تخصیص منابع از پیش تعیین شده است جای خود را به تصور پویایی میدهد که در آن میزان منابع تابعی از عملکرد بازار رقابتی است و پابهپای آن دائماً تغییر میکند. این چهارچوب جدید علمی افقهای ناشناختهای را در برابر علم اقتصاد گشوده است که نتایج آن قابل پیشبینی نیست.
فرم در حال بارگذاری ...