1401/09/21

" مقاله های علمی- دانشگاهی | ۲-۱-۱- مفهوم هزینه سرمایه – 5 "

 

از نقطه نظر اقتصادی، درماندگی را ‌می‌توان به زیان ده بودن شرکت­ تعبیر کرد که در این حالت شرکت دچار عدم موفقیت شده است. در واقع در این حالت نرخ بازدهی سرمایه کمتر از نرخ هزینه سرمایه ‌می‌باشد. حالت دیگر درماندگی زمانی رخ می­دهد که شرکت موفق به رعایت کردن یک یا تعداد بیشتری از بندهای مربوط به قرارداد بدهی، مانند نگاه داشتن نسبت جاری یا نسبت ارزش ویژه به کل دارایی­ ها طبق قرارداد نمی­ شود. ‌به این حالت نکول تکنیکی گفته می­ شود. حالت دیگری از درماندگی عبارتند از زمانی که ارزش ویژه شرکت عددی منفی شود. رز و همکاران (۱۹۹۶) بحران و درماندگی مالی را به عدم توانایی در پرداخت بدهی مرتبط دانسته و آن را اینگونه تعریف ‌کرده‌است: ناتوانی در پرداخت یک بدهی و کمبود و عدم پرداخت یک بدهی. همچنین وروک (۱۹۹۰) بحران مالی را به عنوان کمبود جریان نقدی خالص برای پرداخت بدهی جاری مانند هزینه بهره و تعهدات جاری تعریف ‌کرده‌است (وگاس و همکاران، ۲۰۱۴).

 

در واقع درماندگی مالی به عنوان پایان راه و فعالیت بنگاه اقتصادی است که در این راستا درک صحیح و شناخت علل پدید آورنده درماندگی مالی توسط مدیریت مالی شرکت­ها بسیار ضروری و با اهمیت است. زیرا مدیران مالی چنانچه آگاهی کافی از علل و عوامل به وجود آورنده درماندگی مالی داشته باشند، می ­توانند با شناسایی به موقع علائم بحران مالی در شرکت، قبل از سقوط شرکت مدیریت را آگاه سازند و راهکارهای پیشگیرانه را ارائه نمایند(خواجوی و همکاران، ۱۳۹۱).

 

پژوهش­های انجام شده نشان می­دهد که ارائه اطلاعات شفاف­تر باعث کاهش ریسک و کاهش عدم تقارن اطلاعات می­گردد. از این­رو، عدم اطمینان سرمایه ­گذاران درباره اطلاعات مالی شرکت کاهش می­یابد و بازده کمتری را مطالبه ‌می‌کنند و در نهایت شرکت­ها هزینه سرمایه کمتری را متحمل می­شوند (بارث و همکاران، ۲۰۱۳). ‌بنابرین‏ در این پژوهش از یک سو، به به بررسی رابطه بین شفافیت سود و هزینه سرمایه شرکت، و از سوی دیگر به تاثیر ریسک ورشکستگی بر ارتباط بین شفافیت سود و هزینه سرمایه شرکت می­پردازیم. به عبارت دیگر بر اساس مدل آلتمن شرکت­های پژوهش به دو دسته درمانده و غیر­درمانده مالی طبقه ­بندی می­شوند و در نهایت ارتباط بین شفافیت در حسابداری با هزینه سرمایه سهام عادی در این شرکت­ها با هم مقایسه می­شوند.

 

۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

این روزها شاهد وقوع بحران­های تجاری متفاوت در سراسر جهان هستیم. شدت گرفتن رقابت در عرصه صنایع باعث شده­است بسیاری از شرکت­ها ورشکسته شده و از گردونه رقابت خارج شود. این امر موجب نگرانی صاحبان سرمایه و به طور کلی جامعه شده است. هشدار اولیه از احتمال ورشکستگی سرمایه ­گذاران را قادر می­سازد تا دست به اقدامات پیشگیرانه بزنند. بستانکاران به شدت نسبت به ریسک سوخت شدن اصل و فرع اعتبارات اعطا شده به مشتریان بالقوه و مشتریان فعلی خود حساس هستند. از آنجایی که ورشکستگی هزینه­ های اقتصادی و اجتماعی سنگینی را بر جامعه تحمیل می­ کند، از دیدگاه کلان نیز مورد توجه قرار ‌می‌گیرد. زیرا منابع تلف شده در یک واحد اقتصادی دچار بحران مالی می­توانست به فرصت­های سودآور دیگری تخصیص یابد. با توجه ‌به این مطالب کلیه افراد و مراجع ذینفع نسبت به پیش ­بینی ورشکستگی، قبل از وقوع آن علاقمند هستند و اهمیت و ضرورت چنین پژوهشی بیشتر احساس می­گردد.

۱-۴- اهداف تحقیق

 

۱-۴-۱- اهداف علمی

 

    • بررسی رابطه بین شفافیت سود و هزینه سرمایه سهام عادی

 

    • بررسی رابطه بین شفافیت سود و هزینه سرمایه سهام عادی در شرکت­های در مانده و غیر­درمانده مالی

 

  • بررسی مقایسه­ ای شفافیت سود حسابداری در شرکت­های درمانده و غیر­درمانده مالی

 

۱-۴-۲- اهداف کاربردی

 

پژوهش حاضر به دلیل اهمیت پیش ­بینی ریسک ورشکستگی شرکت­ها ازیک سو و بررسی شفافیت سود از سوی دیگر، می ­تواند در تصمیم گیری افراد مختلف مورد استفاده قرار گیرد. به عبارت دیگر، پژوهش حاضر جهت تصمیم‏ گیری‏های سازمان بورس اوراق بهادار، دانشگاهیان، سرمایه‏گذاران، اعتباردهندگان، بانک‏ها و مؤسسات مالی مفید خواهد بود. شرکت‏ها نیز می ‏توانند از نتایج این تحقیق جهت اتخاذ سیاست‏های مختلف گزارشگری مالی استفاده کنند. این تحقیق همچنین می‏تواند برای محققان و دانشجویان جهت انجام تحقیقات مرتبط آتی سودمند باشد.

 

۱-۵- سوالات تحقیق

 

سوال اول: آیا بین شفافیت سود حسابداری با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد؟

 

سوال دوم: آیا بین شفافیت سود حسابداری در شرکت­های درمانده مالی با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد؟

 

سوال سوم: آیا بین شفافیت سود حسابداری در شرکت­های غیردرمانده مالی با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد؟

 

سوال چهارم: آیا شفافیت سود حسابداری در شرکت­های سالم نسبت به شرکت­های ورشکسته تفاوت معناداری با هزینه سرمایه سهام عادی دارد؟

 

۱-۶- فرضیات تحقیق

 

برای رسیدن به اهداف تحقیق، چهار فرضیه به شرح زیر مدنظر قرار گرفته است، که عبارتند از:

 

فرضیه اول: بین شفافیت سود حسابداری با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد.

 

فرضیه دوم: بین شفافیت سود حسابداری در شرکت­های درمانده مالی با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد.

 

فرضیه سوم: بین شفافیت سود حسابداری در شرکت­های غیر درمانده مالی با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری وجود دارد.

 

فرضیه چهارم: رابطه بین شفافیت سود حسابداری با هزینه سرمایه سهام عادی در شرکت­های سالم و شرکت­های ورشکسته تفاوت معناداری دارند.

 

۱-۷- قلمرو تحقیق

 

قلمرو­­ زمانی تحقیق:

 

­از ­ابتدای­ سال ۱۳۸۷ تا­انتهای­ سال ۱۳۹۲ ‌می‌باشد.

 

قلمرو ­مکانی تحقیق:­

 

­ قمرو مکانی این مطالعه، بورس اوراق بهادار­تهران­ ‌می‌باشد.

 

قلمرو موضوعی:

 

بررسی ارتباط بین شفافیت سود و هزینه سرمایه در شرکت­های درمانده و غیر درمانده مالی ‌می‌باشد.

 

۱-۸- ساختار تحقیق

 

این پایان نامه در فصول زیر سازماندهی شده است. در ادامه، در فصل دوم به بررسی مبانی نظری، پیشینه تحقیق و مطالعات انجام شده در داخل و خارج از کشور پرداخته می­ شود. فصل سوم به روش تحقیق اختصاص داشته و در آن پس از ارائه روش تحقیق، مدل و روش­های مورد استفاده معرفی می­گردد. یافته ­های تحقیق در فصل چهارم ارائه خواهد شد و فصل پنجم به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات اختصاص دارد.

 

فصل دوم

 

مبانی نظری تحقیق

 

۲- مقدمه

 

در این فصل از مطالعه، در بخش اول به مروری بر مبانی نظری شفافیت سود و در بخش دوم، مروری بر مبانی نظری هزینه سرمایه پرداخته می­ شود و در ادامه فصل به برخی از مطالعات انجام شده در ارتباط با موضوع تحقیق پرداخته می­ شود.

 

۲-۱- هزینه سرمایه

 

۲-۱-۱- مفهوم هزینه سرمایه

 

یکی از مهم­ترین روش­های افزایش ارزش کلی یک شرکت انتخاب بهترین راه­کارها برای سرمایه ­گذاری وجوه و تشکیل مناسب­ترین ساختارسرمایه ‌می‌باشد. تأمین مالی به اشکال مختلف صورت ‌می‌گیرد که عبارت است از : استقراض، صدور سهام و انباشته کردن سود شرکت. انتخاب بهترین گزینه تامین­مالی حتما باید با مد نظر گرفتن مخارج تامین مالی صورت گیرد که در ادبیات مالی از آن تحت عنوان هزینه سرمایه یاد می­ شود (نوروش ‌و عابدی، ۱۳۸۴).

1401/09/21

" دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۳-۴انگیزه مهمترین عامل بهره وری : – 10 "

 

۲-۳-۲انواع انگیزه :

 

دو نوع انگیزه وجود دارد که عبارتند از : انگیزه بیرونی[۷۹] و انگیزه درونی[۸۰]

 

۲-۳-۲-۱ انگیزه بیرونی : نظریه های خود تشخیصی اظهار می دارند که دو نوع مشوق بر انگیزش کارکنان اثر می‌گذارند : خارجی و داخلی . ( اسکودین ، ۲۰۱۲ ) پاداش های خارجی که منجر به انگیزش خارجی می‌شوند با سیستم های پاداش در ارتباط هستند که در بر گیرنده ی پاداش های گوناکون مظیر حقوق رقابتی ، سود حاشیه ای و انعام است . بنابر اضهارات مینبیوا[۸۱] ، انگیزش خارجی کمک می‌کند که صرفاً فرد در شغل خود باقی بماند ، در ضمن اینکه فرد را بر می انگیزد که با کارایی بیشتری کار کند ، اما انگیزه درونی اصلی ضروری است .

 

۲-۳-۲-۲ انگیزه درونی :انگیزه درونی با رضایت ، لذت از کار ، مواجهه با چالش ها ، احساس کمال ، دریافت تحسینات و یازشناسی مثبت ، دریافت بازخورد و مشارکت در تصمیم گیری در ارتباط است . دلایل زیادی وجود دارد که اهمیت انگیزه درونی را نشان می‌دهد . اول از همه گفته می شود افرادی که به صورت درونی یرانگیخته می‌شوند دارای علاقه ، هیجان ، و اطمینان بیشتری هستند که این عوامل آن ها را به سمت افزایش کارایی ، دوام ، اعتماد به نفس و رفاه عمومی سوق می‌دهد . در ثانی ، انگیزه درونی منجر به موفقیت طولانی مدت می شود . دسی[۸۲] اظهار داشت که نیاز افراد برای احساس صلاحیت یا خودمختاری ، پایه ای برای رفتار هایی است که به صورت درونی برانگیخته شده اند . دو مسیر برای تعریف انگیزه درونی شناسایی شده است . بر اساس اولین مسیر ، رفتار ناشی از انگیزه درونی به تقویت بستگی ندارد زیرا با اشتغال به کار های مورد علاقه به خودی خود به وجود می‌آیند . فاکتورهایی که بر یک رفتار خاص اثر می‌گذارد این حس را شامل می شود که کار دارای اهمیت است ، بر منابع شخصی یک فرد کنترل دارد ، دارای آزادی برای انجام کار است ، دارای حوزه هایی برای بهبود مهارت و توانایی هاست و همچنین فرصت هایی را برای پیشرفت فراهم می آورد . به سبب وجود چنین احساسات مثبتی ، افراد که به صورت باطنی برانگیخته شده اند ، خود را درگیر با شغل می بینند ، تعهدی عاطفی برای انجام صحیح کار داشته و نسبت به شواهدی که نشان می‌دهد آن ها در پیشرفت اهداف اثرگذار بوده اند احساس غرور می‌کنند .

 

مسیر دیگر ‌در مورد انگیزه بر این موضوع تأکید دارد که رفتار ناشی از انگیزه درونی تابع سه نیاز روانشناسی است : استقلال[۸۳] ، صلاحیت[۸۴] و وابستگی[۸۵]

 

اگرچه استقلال و صلاحیت به عنوان نیازهای اساسی ای که بیشترین تأثیر را بر انگیزه درونی دارند شناخته می‌شوند ، ولی وابستگی به عنوان یک نیاز اجتماعی اساسی مورد ملاحظه قرار می‌گیرد . اثبات شده است که وابستگی دارای نقشی حیاتی در حفظ و افزایش باطنی افراد است . وانستین کیت[۸۶] از این دیدگاه حمایت می‌کردند که انگیزه درونی ممکن است از طریق برآورده نمودن نیاز های مربوط به وابستگی افزایش یابد که این نیاز ها به نوبه خود به شدت ارزش ها و اعتقادات گروه وابسته هستند . در نتیجه افرادی که به صورت درونی برانگیخته شده اند کار را ‌به این دلیل و با این انتظار انجام نمی دهند که پاداش های خارجی دریافت نمایند بلکه بدان سبب است که آن ها احساس ارتباطات نزدیک و اعتماد بیشتری می‌کنند . ( اسکودین ، ۲۰۱۲ )

 

همچنین خلاقیت و تلاش به انگیزه ای نیازمند است که در انسان های گوناگون متفاوت است . برخی از این انگیزه ها به موارد زیر باز می‌گردد : ( ملک پور ، ۱۳۹۰ ، ۱۱۱ )

 

    1. انگیزه های مادی و تشکیل سرمایه که شامل انگیزه های مادی برای امرار معاش و انگیزه های مادی برای کسب ثروت و تقویت بنیه مالی می‌باشد .

 

    1. انگیزه های اجتماعی که شامل کسب مقام و موقعیت اجتماعی ، جلب احترام اجتماعی و الگو و سرمشق دیگران شدن در جامعه می‌باشد .

 

    1. انگیزه های خدماتی که شامل انگیزه های خدماتی برای ایجاد اشتغال و به کار گماردن دیگران و انگیزه های خدماتی برای کمک به اقتصاد جامعه می‌باشد .

 

    1. انگیزه های خانوادگی که شامل رفاه آتی خانواده ، خشنودی والدین و جلب همسر می‌باشد .

 

  1. انگیزه های شخصی که شامل استقلال فردی ، دستیابی به اهداف مورد نظر از طریق فعالیت های تجاری و افزایش صلاحیت و توانایی شخصی با بالاترین میزان می‌باشد .

۲-۳-۳ویژگی های انگیزه :

 

محققانی مانند بالراج[۸۷] برخی مشخصات انگیزه را تعیین کرده‌اند :

 

    1. انگیزه بر اساس نیازهای انسان بوده که در یک فرد ایجاد می شود .

 

    1. انگیزه کل است نه جزء . پس فرد نمی تواند توسط تکمیل نیازهایش به طور جزئی انگیزه یابد.

 

    1. انگیزه یک فرایند پیوسته است ؛ بزودی نیاز شخص با ایجاد نیازهای جدید تأمین می شود .

 

    1. انگیزه باعث رفتار هدف محور می شود ؛ یک شخص به روشی رفتار کرده که اهداف یا نیازهایش را تأمین کند .

 

  1. انگیزه یک فرایند پیچیده است: تئوری یا روند کلی برای انگیزه وجود ندارد و افراد در انگیزه شان متفاوتند . ( لوردز ماچادو ، ۲۰۱۱ )

۲-۳-۴انگیزه مهمترین عامل بهره وری :

 

افعال و رفتار عملی یا به طور کلی صفات ارادی انسان که در زندگی او بازدهی دارد ، از صفات باطنی و روحی سرچشمه می‌گیرد . اعمال رفتار انسان تجلی صفات ، روحیات ، انگیزه های درونی ، باورها و اعتقادات اوست . انگیزه عاملی است که انسان را از درون به حرکت در می آورد و در واقع موتور محرکه ی تلاش و پویایی انسان است . انگیزه جهت و سیر حرکت را مشخص می‌کند و موجب انتخاب می شود و هرچه انگیزه ی انسان قوی تر و نیرومندتر باشد ، او را در شیوه ی انتخاب عمل بیشتر یاری می‌کند . اگر خواستن باشد ، بدون تردید توانستن نیز به دنبال آن خواهد آمد . انگیزه ی قوی ، مایه ی تحرک و آمادگی برای شروع کار و پایان بردن درست و صحیح آن است . در ارتقاء و افزایش بهره وری یک کشور همیشه افراد با انگیزه و پر تلاش نقش مهم و اساسی و حتی تعیین کننده دارند . حاکم شدن فرهنگ بهره وری ، موجب استفاده بهینه از کلیه امکانات مادی و معنوی سازمان ها می شود و دائماً توان ها ، استعدادها و امکانات بالقوه ی سازمان ها شکوفا می شود و بدون اضافه کردن فناوری و نیروی انسانی جدید می توان از امکانات ، شرایط ، توان و قابلیت های نیروی انسانی موجود با خاصیت زایشی و خلاقیت در جهت تحقق هدف های سازمان حداکثر بهره را برد .بهره وری مطلوب با تغییر ساختارها ، اضافه کردن فناوری ، تدوین دستور کار و صدور بخشنامه حاصل نمی شود بلکه انسان ، محور هرنوع بهره وری فرودی ، اجتماعی و سازمانی است . ( هنری ، ۱۳۸۵ ) به دلیل پیچیدگی رفتار انسان ، پیش‌بینی آن ممکن نیست در نتیجه درک رفتار انسان و تأثیر مثبت بر آن می‌تواند بهره وری را زیاد و عملکرد را بهبود بخشد . ( شبگو منصف ، ۱۳۸۸ ، ۱۱۷ )به عقیده والرند[۸۸] یک فرد زمانی انگیزه یافته که وابستگی های بین نتایج و اعمالش را درک نکند؛ فرد رفتارهایش را ناشی از نیرو های خارج از کنترل خودش درک می‌کند . ( لوردز ماچادو[۸۹] ، ۲۰۱۱ )

 

۲-۳-۵عوامل ضدانگیزشی کارآفرینی :

 

از مهمترین عوامل ضدانگیزشی می توان به موارد زیر اشاره نمود : ( ناهید ، ۱۳۸۸ )

 

    1. ترس از دست دادن سرمایه شخصی

 

    1. ترس از ناتوانی مالی برای راه اندازی کسب و کار

 

    1. نگرانی از عدم امکان تامین الزامات قانونی

 

1401/09/20

" پایان نامه -تحقیق-مقاله | قسمت 19 – 7 "

 

    1. Lindblom ↑

 

    1. Adaptive or contingent ↑

 

    1. Beach ,mishel ↑

 

    1. Poto ↑

 

    1. Kohen et al ↑

 

    1. proximity ↑

 

    1. Walters,Berjhil ↑

 

    1. Baer, Tyler ↑

 

    1. Haward ,Sheth ↑

 

    1. Engel et al ↑

 

    1. Fishben , Ajzen ↑

 

    1. Extended problem solving ↑

 

    1. Limited problem solving ↑

 

    1. Betman ↑

 

    1. Halbrook ↑

 

    1. Cognition , affect , behavior ↑

 

    1. Consciousness , emotion , value ↑

 

    1. Mc Cathy ↑

 

    1. Miller ↑

 

    1. Belch et al , ↑

 

    1. Nelson ↑

 

    1. , Szybillo , Sosani ↑

 

    1. Broner , De Hoog ↑

 

    1. Kang , Hsu ↑

 

    1. Mitchi , Sullivan ↑

 

    1. Davis ↑

 

    1. Green et al ↑

 

    1. Nicholas, Snepneger ↑

 

    1. Fodnes ↑

 

    1. Morgan ↑

 

    1. Um, Krumpton ↑

 

    1. , Woodside , Linosky ↑

 

    1. Gacho segunmpun et al ↑

 

    1. Shoham , Dalakas ↑

 

    1. Zelatan ↑

 

    1. Flurry ↑

 

    1. Swinyard , Lim ↑

 

    1. Don ↑

 

    1. Mintle ↑

 

    1. Bolman ,Coals ↑

 

    1. Mottiar, Quinn ↑

 

    1. Kirchler ↑

 

    1. Cunnigham, Green ↑

 

    1. Davis , Rigaux ↑

 

    1. Cutler ↑

 

    1. syncretic ↑

 

    1. Wang, Hsieh, Ye, Tsay ↑

 

    1. Foxman et al ↑

 

    1. Van raj ↑

 

    1. Peercy ↑

 

    1. Gardian ↑

 

    1. Decrop, Slanders ↑

 

    1. Syrakaya, Woodside ↑

 

    1. Konsza , Davis ↑

 

    1. Mansfeldt ↑

 

    1. Barry , polluy ↑

 

    1. Terner, Kelly ,Mc Kenna, ↑

 

    1. Torley ↑

 

    1. JD Power Association ↑

 

    1. Hall,Shaw, Johnson ↑

 

    1. Berns ↑

 

    1. socialization ↑

 

    1. Kaur, singh ↑

 

    1. Ogden, Ogden, Ramzy ↑

 

    1. Schor ↑

 

    1. Nanda,Ho, Bay ↑

 

    1. Kartright ↑

 

    1. Suwandinata ↑

 

    1. Klolo ↑

 

    1. Ali, Batra ↑

 

    1. Siri ↑

 

    1. Berns, Harrison ↑

 

    1. Ahuja, Stevenson ↑

 

    1. Spero, Popper ↑

 

    1. Berma, Kapoor ↑

 

    1. Bosman ↑

 

    1. Roy ↑

 

    1. Nichelodeon ↑

 

    1. kooper ↑

 

    1. Lackman, Lanas ↑

 

    1. Barry , polluy ↑

 

    1. Wang ↑

 

    1. Mc Neal ↑

 

    1. Nelson ↑

 

    1. Martins, Polo ↑

 

    1. Wante ,Winchester ↑

 

    1. Robinson ↑

 

    1. edutainment ↑

 

    1. Atkin ↑

 

    1. Peters ↑

 

    1. resocializing ↑

 

    1. Mc kolly ↑

 

    1. legitimate ↑

 

    1. Davis ↑

 

    1. Falbo, Pila ↑

 

    1. Spiro ↑

 

    1. Palan, Wilkes ↑

 

    1. Hybers ↑

 

    1. Schlich , Axhausen ↑

 

    1. Ruff ↑

 

    1. Birchler ↑

 

    1. Hawks et al ↑

 

    1. Agateh ↑

 

    1. Hawtis, Shaw,Delamer ↑

 

    1. rosenfeld ↑

 

    1. Ajzen ↑

 

    1. Petit, Kochiolo ↑

 

    1. Hang ↑

 

    1. Simonson et al ↑

 

    1. The family destination choice – set ↑

 

    1. Destination choice set ↑

 

    1. Bota, Krompton,Kim ↑

 

    1. Don ↑

 

    1. Jang et al ↑

 

    1. Smith ↑

 

    1. Sub decision ↑

 

    1. Lackman , Lans ↑

 

    1. Labrique , Ricard ↑

 

1401/09/20

مقاله های علمی- دانشگاهی – گفتار دوم : حدود رعایت اصول دادرسی منصفانه در مراجع اختصاصی اداری شبه کیفری و شبه حقوقی – 3

بدیهی است اعاده این وضعیت یا ایجاد وضعیت مطلوب جدید که طی آن به لحاظ قانونی هیچکدام از طرفین نمی توانند علیه وضعیت جدید واکنشی داشته باشند، مستلزم بازسازی و اصلاح رابطه حقوق و تکالیفی [۹۶] است که پیش از آن به هم خورده است. مسلماًً در این تصمیم گیری به یکی از طرفین تکلیفی بار می شود و یا در حق وی حق یا حقوقی اثبات می شود. این تصمیم گیری دقیقا همان چیزی است که در هر دو نهاد (دادگاه و مراجع اختصاصی اداری ) صورت می‌گیرد و بدین ترتیب، شباهت بسیار مهمی بین دو نهاد مذبور وجود دارد و از این منظر رعایت آندسته از اصول دادرسی منصفانه که مستقیماً برای تضمین یک تصمیم گیری صحیح و منصفانه تنظیم شده اند، در مراجع اختصاصی اداری نیز لازم است.

 

بند دوم : شباهت ساختاری دادگاه ها با مراجع اداری

 

همان‌ طور که در بند یک اشاره شد، هر دو نهاد دادگاه و مراجع اختصاصی اداری برای اتخاذ تصمیم قاطع شده اند. ‌بنابرین‏، در هر دو نهاد علاوه بر وجود عنصر تصمیم گیری، عناصر متعدد دیگری نیز وجود دارند که شباهت این دو نهاد را بیش از پیش نمایان می‌سازد در هر دو نهاد اشخاصی به عنوان تصمیم گیرنده و همچنین اشخاصی به عنوان طرفین دعوا اختلاف وجود دارند. از نظر بحث حاضر ماهیت مقام تصمیم گیرنده و طرفین اختلاف در هر دو نهاد کاملا شبیه هم است و به همین خاطر اصولی از دادرسی منصفانه که در دادگاه های عمومی مستقیماً در ارتباط با طرفین اختلاف و یا مقام تصمیم گیرنده قابل اعمال هستند، در خصوص مراجع اختصاصی اداری نیز قابلیت اعمال دارند. زیرا این اصول با این هدف وضع شده اند که از تصمیم گیری توسط اشخاصی که فاقد صلاحیت های لازم هستند، جلوگیری شود و بدیهی است که چون در هر دو نهاد ماهیت فعل مقام تصمیم گیرنده یکی است(تصمیم گیری)، ‌بنابرین‏ باید اصول حاکمه بر عملکردشان نیز تا حد امکان یکی باشد.همچنین، در هر دو نهاد اشخاصی به عنوان طرفین اختلاف وجود دارند که نتیجه تصمیم گیری مستقیماً بر حقوق و تکالیف آن ها تأثیر خواهد گذاشت. همچنان که در بخش نخست به تفصیل اشاره شد، اصولی (از دادرسی منصفانه) وجود دارد که جهت حمایت از طرفین اختلاف و جلوگیری از تضییع حقوق آن ها وضع شده اند. مانند در دسترس بودن محاکم و دادگاه ها. زیرا در مواردی که دادگاه در دسترس نباشد و یا دسترسی به آن مشکل باشد، طرفین اختلاف اولاً نخواهد توانست دعوا یا اختلاف خود را نزد دادگاه مطرح کنند (و یا به موقع طرح کنند)، ثانیاًً در صورت طرح دعوا نزد دادگاه نخواهند توانست به خوبی از حقوق خود دفاع کنند و ثالثاً هزینه اقامه دعوا و پیگیری آن چنان بالا خواهد بود که احتمال دارد آن ها را از اقامه دعوا و یا پیگیری آن مایوس کند.با توجه به شباهت های ذکر شده بین دادگاه و مراجع اختصاصی اداری می توان به وجود ملاک واحد بین این دو نهاد در خصوص اصول دادرسی منصفانه پی برد. زیرا همان ویژگی هایی که به خاطر آن ها دادگاه باید اصول دادرسی منصفانه را رعایت کند، در مراجع اختصاصی اداری نیز وجود دارد. برای نمونه، طبق حکم مندرج در بند (الف) ماده ۴۶ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب ۲۸ شهریور ۱۳۷۸جهت رعایت بی طرفی در دادگاه قاضی نباید ارتباط نسبی یا سببی با طرفین دعوا داشته باشد.[۹۷] زیرا قاضی به سختی می‌تواند با وجود چنین روابطی با یکی از طرفین دعوا بی طرفی خود را در جریان رسیدگی حفظ کند. عین همین مسئله در خصوص مقاماتی که در مراجع اختصاصی اداری رسیدگی می‌کنند، وجود دارد. برای نمونه بدیهی است که اگر یکی از اعضای کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری در تصمیم گیری در خصوص پرونده ای شرکت کند که متعلق به یکی از اقربای وی است، حفظ بی طرفی در این خصوص دشوار بوده و می‌تواند نتیجه تصمیم گیری را تحت تأثیر قرار دهد. با این تفصیل، هیچ تفاوتی بین دادگاه و یک مرجع اختصاصی اداری وجود ندارد و علی الاصول تضمینات دادرسی منصفانه باید ‌در مورد هر دو به یکسان اشاره شود. البته روشن است که وجود شباهت بین دادگاه ها و مراجع اختصاصی اداری نباید ما را از وجود برخی تفاوت های اساسی بین این دو غافل کند. وجود این تفاوت ها باعث می شود که از شدت وحدت اعمال اصول دادرسی منصفانه در مراجع اختصاصی اداری کاسته شود. در گفتار دوم بر اساس این تفاوت ها به بحث درباره حدود اعمال اصول دادرسی منصفانه در مراجع اداری پرداخته ایم.

 

 

گفتار دوم : حدود رعایت اصول دادرسی منصفانه در مراجع اختصاصی اداری شبه کیفری و شبه حقوقی

 

علی‌رغم شباهت های کارکردی و ساختاری موجود بین دادگاه ها و مراجع اختصاصی اداری، باید توجه داشت که تفاوت هایی نیز در این میان وجود دارد. در واقع می توان گفت که وجود برخی ویژگی ها در ساختار و نظام رسیدگی دادگاه ها باعث شد که مراجع اختصاصی اداری ایجاد شوند. زیرا از نظر اغلب نظام های سیاسی حقوقی وجود ویژگی های مذبور در دادگاه ها مانع از رسیدگی مناسب به اموری بود که بعد ها با ایجاد مراجع اختصاصی اداری به آن ها واگذار شد.

1401/09/20

خرید متن کامل پایان نامه ارشد – مرحله اول: – 8

«مشهورترین تلاش های کیفیت زندگی کاری در زمینه تولید ایجاد شده، اما در

سال های اخیر برنامه های کیفیت زندگی کاری به بخش های غیر تولیدی نیز راه یافته است. در میان انواع سازمان هایی که این گونه برنامه ها را پذیرفته اند، از مدارس، بیمارستان ها، فروشگاه های زنجیره ای و مؤسسات عالی می توان نام برد.»

 

فرجوند (۱۳۷۶) درباره تاریخچه کیفیت زندگی کاری بیان ‌کرده‌است که قبل از انقلاب صنعتی کارگران همیشه مانند برده های قرون وسطی تحت سلطه و استثمار کلان زمین داران قرار داشتند و آن ها به خاطر شاق بودن محیط کار و فقدان تسهیلات لازم از بام تا شام کار می‌کردند و در صورتی که خواستار احقاق حقوق حقه خود بودند مورد تنبیه و شکنجه بدنی قرار می گرفتند. این وضع تا اوایل قرن نوزدهم ادامه داشت. در آغاز ماشینی شدن صنعت نیز وضع بهتر از این نبود. تولید به شکلی نامناسب انجام می شد و به منظورهای مختلف صورت می گرفت. عنان اختیار در دست اشخاص نامناسب قرار داشت که فاقد اطلاعات و صلاحیت اداره بودند. انقلاب صنعتی تار و پود زندگی کهنه را در هم نورید ولی چندان گامی در جهت آزادی کارگران برنداشت زیرا همه در حالی که انتظار داشتند انسان از قید انسان رهایی یابد، دریافتند که استثمار از بین نرفته بلکه شکل آن عوض شده است. نظام کشاورزی از پیش ساقط شده بود و نظام جدید به عنوان مالکیت صنعتی که به جای استثمار در آوردن کشاورزان، کارگران کارخانه‌ها را استثمار می نمود، جانشین آن شد. در این زمان زندگی کاری از کیفیت خوبی برخوردار نبود. انضباطی که در کارهای صنعتی اولیه اعمال می شد، شباهت زیادی به انضباط زندان ها داشت. اکثر اطفال خردسال با بی تفاوتی و بی رحمی مدیران رو به رو بودند و در طول ساعات طولانی کار از به خواب رفتن آن ها جلوگیری می شدو فضای زندگی کاری از شقاوت اشباع شده بود. زنان، مردان و اطفال بر اثر تحمل فجایع ثروتمندان به طور کلی از رشد طبیعی باز می ماندند. این موجودات بینوا محکوم به ساعت ها کار مداوم و متوالی در روز و شب بودند و گویا مدت آن را پایانی نبود. آن ها در بدترین شرایط زندگی، بدون رعایت اصول بهداشتی کار فعالیت می نمودند و با آنان کمترین رفتاری که شایسته مقام یک موجود ساده بشری است نمی شد و از وجود آنان به عنوان ابزار پول سازی بهره برداری می گردید. شاید بتوان
رابرت[۶۱] اون را که به عنوان پیشرو و مبشر نهضت تعاونی و نهضت های کارگری می نشاسند، به عنوان پیشرو نهضت کیفیت زندگی کاری نیز قلمداد نمود. وی به عنوان یک ثروتمند و کارخانه دار می گفت:

 

«من می توانم بدون این که با کارگران خود بدرفتاری کنم، کسب درآمد نمایم، به
آن ها حقوق و دستمزد کافی بپردازم، ساعات کار معینی برای آن ها در نظر گیرم و با آن ها به گونه ای که هستند مثل انسان، رفتار نمایم.»

 

او برای اولین بار به کارگران خود به چشم مولدین ثروت و نیروی انسانی تولید نگریست. اون در یافته بود که ایام کودکی انسان تنها دوره ای است که شخصیت آدمی را شکل می‌دهد و حوادثی که در این مرحله از زندگی شخص رخ می‌دهد، به طور ویژه ای در ساختمان روحی و معنوی او اثر می‌گذارد و این آثار برای سال های متمادی باقی می ماند. ‌بنابرین‏ اعتقادات، اون برای تحصیل فرزندان کارگران کارخانه خود مبادرت به ایجاد مدرسه نمود و از استخدام کارگران کمتر از ۱۱ سال امتناع ورزید (فرجوند ۱۳۷۶).

 

دو مرحله مشخص در زمینه فعالیت های مربوط به کیفیت زندگی کاری قابل ملاحظه
می‌باشند:

 

مرحله اول: در طی دوره های بین ۱۹۷۴-۱۹۶۹ واقع شده زمانی که گروه وسعی از محققین، دانش پژوهان، رهبران اتحادیه ها و سران دولتی به چگونگی نفوذ بر کیفیت تجربیات شغلی یک فرد علاقمند شدند. اساساً می توان گفت نهضت کیفیت زندگی کاری از این باور سرچشمه می‌گیرد که لازم است تجربیات کاری علیه کارکنان بهبود یابد. دلایل متعددی ‌در مورد علت بروز این علاقمندی در آن زمان وجود دارد. در میان دولتمردان آمریکا علایقی در خصوص این موضوع که استخدام بر بهداشت فیزیکی وروانی و رضایت شغلی کارکنان تأثیر می‌گذارد، به گونه ای فزاینده در حال رشد بود و مطالبی نیز ‌در مورد نوآوری های اروپایی ها در زمینه ی ‌گروه‌های کاری خودگردان به گوش می‌خورد (علامه، ۱۳۷۸). یکی از پژوهشگران ‌در مورد سرچشمه های نهضت کیفیت کاری
می نویسد:

 

«یک سلسله بررسی های نگرش ملی که در دانشگاه میشیگان در بین سال های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳ انجام گرفت توجهات را به سوی آن چه که «کیفیت استخدام» یا «تأثیر مجموع تجربیات شغلی بر فرد» نامیده شده بود، معطوف کرد. در دهه ی ۱۹۷۰ مدیریت بسیاری از شرکت های پیشرو تا حدی به موضوع کیفیت زندگی کاری علاقمند شدند که پروژه های جامعی را جهت بهبود بهره وری نیروی کار خود، اثربخشی سازمانی و کیفیت زندگی کاری راه اندازی کردند. این شور و هیجان اولیه در اواسط دهه ی ۱۹۷۰ استمرار داشت تا این که هم زمان با این که موضوعات دیگری که عمدتاًً تورم و هزینه های انرژی بودند، توجه عمومی را به سوی خود جلب کرد در اواخر دهه ی ۱۹۷۰ فروکش کرد.»

 

موج دوم علاقمندی به کیفیت زندگی کاری از سال ۱۹۷۹ شروع شد و تا به امروز ادامه دارد، احتمالاً مهمترین عامل ایجاد این علاقمندی رقابت بین‌المللی بوده است. ایالات متحده امریکا در آن زمان با رقابت فزاینده ای در بازارهای بین‌المللی و نیز در بازارهای داخلی (بواسطه ی وجود محصولات خارجی) مواجه بود. آمریکایی ها به فکر فرو رفتند که شاید سایر کشورها از نقطه نظر مدیریتی کار متفاوتی را انجام می‌دهند که بر اثر بخشی آن ها تأثیر گذارده است و ژاپنی های را به عنوان نمونه ی عمده این پدیده مورد توجه قرار دادند. دومین کنفرانس بین الملی ‌در مورد کیفیت زندگی کاری که در سال ۱۹۸۱ در تورنتو برگزار گردید؛ با بحث جلب نظر و حضور ۱۵۰۰ نفر در این کنفرانس شد. علاوه بر دانشگاهیان، مشاورین و مقامات رسمی دولتی ۲۰۰ تن از مقامات
اتحادیه ها و ۷۵۰ مدیر نیز در این کنفرانس حضور پیدا نمودند. واقعه ای که توجه عمومی را ‌به این موضوع مهم جلب کرد اعتصاب حدود ۸۰۰۰ کارگری بود که در مارس ۱۹۷۲ در کارخانه جدید جنرال موتورز در لوردستون ایالت اوهایو رخ داد. هم کارگران و هم رهبران اتحادیه، مدیریت جنرال موتورز را متهم کردند که نیروی کار را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش داده و سرعت کار را در خط مونتاژ افزایش داده است. رسانه های خبری ملی گزارش هایی را ‌در مورد مشکلات این کارخانه و دیگر مؤسسات و کارخانه های سراسر آمریکا منتشر ساختند. این گزارش ها خاطرنشان کردند که بسیاری از کارگران آمریکایی به خصوص کارگران جوانتر در صنایع تولید انبوه در شرایط شغلی خود نوعی ناکامی و از خود بیگانگی را احساس می‌کنند. رهبران بسیاری از سازمان ها موضوع کیفیت زندگی کاری و نحوه ی بهبود آن را مطالعه نمودند.

1 ... 80 81 82 ...83 ... 85 ...87 ...88 89 90 ... 229