1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۱-۲- عوامل اجتماعی مؤثر در پیشرفت تحصیلی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۱-۱-۴-۱- صفت های شخصیت

اگرچه شخصیت در زبان عامه و در عرف معانی مختلفی دارد، امّا در روانشناسی شخصیت به مجموعه ویژگی‌های جسمی، روانی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می‌کند اطلاق می شود. مطالعه و شناخت شخصیت هم از جنبه ارضای حس کنجکاوی و هم از نظر روابط متقابل اجتماعی دارای اهمیت است. آگاهی از ویژگی‌های شخصیتی کودکان برای والدین اهمیت پیدا می‌کند، زیرا نحوه رفتار و برخورد با آن ها را در دوره های مختلف رشدتعیین می‌کند. برای معلمان این شناخت می‌تواند در چگونگی برخورد و حتی چگونگی عرضه کردن اطلاعات درسی به شاگردان در سنین مختلف راه‌حل خوبی باشد. و بالاخره این شناخت می‌تواند برای پیشگیری از مسائل رفتاری و اخلاقی نیز مورد استفاده قرار گیرد( کریمی،۱۳۷۶).

تجربه آموزش نشان داده است که این فقط متغیرهای شناختی نیستند که پیشرفت کودک را تعیین می‌کنند؛ بلکه این متغیرها با نگرش ها و علایق فردی، انگیزش ها، و گستره وسیعی از پاسخ های هیجانی افراد نظیر بر انگیختگی، همدردی، همدلی، در تعامل قرار می گیرند. مثلا دانش آموز یا دانشجویی که خجالتی و عصبی است، یا دیگری را سرشار از اعتماد به نفس می خوانیم، سومی را یک نگران واقعی، و درباره چهارمی می گوییم که با همه چیز کنار می‌آید. این بر چسب ها به معنی آن است که از این کودکان انتظار داریم در هر موقعیتی که بودند همان الگوی رفتاری مورد نظر را در پاسخ به استرس نشان دهند. نظریه های صفت در کاوش هایی که در زمینه پیوند شخصیت با یادگیری شده است نقش بارزی داشته اند، که اطلاعات جالبی در سطح کلاس های درس فراهم آورده اند(فونتانا،۱۳۸۲). ارزش پژوهش‌هایی که تا به امروز در این زمینه انجام شده بیشتر در آن است که معلمان را از وجود پیوندهای عمده ای بین شخصیت و یادگیری آگاه می‌کنند، نه آنکه ماهیت این پیوندها را دقیقاً به آن ها نشان دهند؛ شخصیت روابط پیچیده ای با شماری از سایر متغیرها، موضوع تدریس، روش های آموزش، عادت های مطالعه و شخصیت خود معلم دارد. ‌بنابرین‏ معلمان باید شخصاً نقش پژوهشگر را ایفا کنند، به شخصیت فردی هر یک از شاگردان خودحساس و از واکنش این شخصیت‌ها با سایر متغیرها آگاه باشند (فونتانا،۱۳۸۲). سیمونز[۱۴] بیان ‌کرده‌است که متغیرهای غیر شناختی (مانند شخصیت) در تشخیص دانش آموزان موفّق و ناموفّق از لحاظ تحصیل مفید می‌باشند(شکرکن و همکاران،۱۳۷۹).

۲-۱-۱-۴-۲- سبک‌های یادگیری

مفهومی که به عنوان مکمل رفتارهای ورودی به کار می رود و عامل تأثیر گذار دیگری بر یادگیری فرض شده سبک یادگیری[۱۵] است(دی چکوو کرافورد،۱۹۷۴ به نقل از سیف ۱۳۸۳). سبک یادگیری به چگونگی یادگیری یادگیرنده اشاره می‌کند نه به اینکه او به چه خوبی از عهده یادگیری بر می‌آید. به سخن دیگر، سبک‌های یادگیری ترجیحات فرد هستند نه توانایی‌های او. به همین سبب است که ‌به این ویژگی‌های افراد سبک‌های یادگیری گفته می شود نه توانایی‌های یادگیری. از آنجا که دانش آموزان و دانشجویان دارای سبک‌های مختلف یادگیری هستند و این سبک‌های مختلف بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی آنان تأثیر می‌گذارد، لازم است معلمان از چگونگی و انواع آن ها آگاه باشند تا دانش آموزان خود را در استفاده بهینه از سبک‌های مختلف یادگیری کمک کنند(سیف،۱۳۸۳). دی چکو و کرافورد( ۱۹۷۴) به نقل از سیف( ۱۳۸۳) سبک‌های یادگیری را به عنوان «راه های شخصی که در آن افراد اطلاعات را در جریان یادگیری مفاهیم و اصول پردازش می‌کنند» تعریف کرده‌اند. هوهن[۱۶] (۱۹۹۵)گفته است« اصطلاح سبک یادگیری به باورها، رجحانهاو رفتارهایی که به وسیله افراد به کارمی روندتا به یادگیری آنان در یک موقعیت معین کمک کنند گفته می شود» پیرس[۱۷](۲۰۰۰) سبک یادگیری را به عنوان « روشی که دانش آموز یا دانشجو در یادگیری مطالب درسی خود بر روش های دیگر ترجیح می‌دهد» تعریف ‌کرده‌است.(سیف،۱۳۸۳). شماری از مطالعات وجود دارند که رابطه بین سبک یادگیری و پیشرفت و سبک یادگیری در تنوعی از ابعاد را مورد مطالعه قرار داده است (دمایرباس،دمایرکن،۲۰۰۷).

۲-۱-۱-۴-۳- سبک‌های تفکّر

رابرت استرنبرگ مفهوم سبک‌های تفکّر را معرفی کرده که بسیار شبیه به سبک‌های یادگیری مورد بحث است استرنبرگ سبک تفکر را به عنوان طریقی که فرد می اندیشد تعریف کرده و در این باره گفته است« سبک تفکر یک توانایی نیست بلکه به چگونگی استفاده ما از توانائیهایمان اشاره می‌کند. افراد ممکن است عملاً در توانایی ها مشابه اما در سبک‌های تفکر متفاوت باشند»(استرنبرگ به نقل از سیف،۱۳۸۳).سبکها از نظر دارا بودن جنبه شناختی بیشتر، با شخصیت تفاوت دارند؛ در عین حال بعضی سبکها شباهت زیادی به صفات شخصیت دارند. در حقیقت وجود ویژگی‌های شخصیتی است که افراد را به سوی تفکر خاصی هدایت می‌کند ولی تفکر یک امر شناختی است؛ ‌بنابرین‏، سبک تفکر، زمینه مشترکی بین تفکّر و شخصیت است (استرنبرگ،۱۳۸۱).

۲-۱-۲- عوامل اجتماعی مؤثر در پیشرفت تحصیلی

۲-۱-۲-۱- عوامل خانوادگی

یادگیری یک محصولی نیست که فقط در مدرسه شکل داده شود، بلکه خانواده ها، جوامع و همسالان در آن تأثیر گذارند. نیروهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر یادگیری و پیشرفت مدرسه تأثیر می‌گذارند( انگین دمیر،۲۰۰۹).

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۱۲-نظریه ی ویلیام گلاس[۴۱]: – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۵-عدم ترس شدید از خطر های بالقوه، انسان سالم سعی می نمایند تا حد امکان احتمال خطر را کاهش می‌دهد و از آن بیش از حد بینماک و هراسناک نمی شود.

۶-تلاش برای کسب استقلال و مسئولیت و عدم روگردانی ازکمکهای دیگران در صورت لزوم.

۷-انجام وظیفه محوله از خصوصیات انسان سالم است. فرد سالم زندگی را همراه با مسئولیت و حل مشکلات آن لذت می‌داند.

۸-فرد سالم بیش از آن که به گذشته فکر کند به حال و وضعیت موجود یعنی« اینجا واکنون» توجه دارد.

۹-کمک کردن به دیگران و نگران ‌در مورد مشکلات دیگران، در صورت عدم توفیق کمک به دیگران وضعیت آن ها و مشکل آنان را می پذیرد.

۱۰-فرد سالم به هر مشکل راه حلهای مختلفی را درنظر دارد و سعی دارد که بهترین راه حل در حد توانش را انتخاب کند. به نظر فرد سالم راه حلهای موجود نسبی هستند و بر حسب موقعیت تغییر پذیر هستند.

۱۱-فرد سالم و نگرش ها و رفتارش« الزام و اجبار» ندارد و می‌تواند خودش را از قید و بندها رها نماید و در جهت سلامتی نفس حرکت کند(محرابی، ۱۳۸۷).

نظریات نوین مبتنی بر شناخت درمانی:

افراد دارای سلامت روان معتقد به یک سیستم اعتقادی و ارزشی هستند و خصوصیات نظام و اعتقاد او نیز منطبق با ادراک او از واقعیات است. طرز تفکر چنین فردی فاقد خصوصیات تعمیم پذیری، مبالغه کردن، فیلتر ذهنی و… است. فرد دارای سلامت روانشناختی به جنبه ها ی مثبت خود به اندازه کافی و به صورت واقع بینانه توجه می کند. چنین فردی در حیطه طبیعی خودش گام بر می‌دارد و نهایتاًً صادقانه مسئولیت رفتار و تفکرش را می پذیرد(اوان، ۱۹۸۲).

۱۲-نظریه ی ویلیام گلاس[۴۱]:

انسان سالم بنابر نظریه گلاس کسی است که دارای ویژگی های زیر می‌باشد:

۱-واقعیت را انکار نکند ودرد و رنج موقعیت ها را با انکار کردن نادیده نگیرد، بلکه با واقعیت ها به صورت واقع گرایانه ای روبرو شود.

۲-هویت موفق داشته باشد یعنی هم عشق و محبت بورزد و هم عشق و محبت دریافت کند. هم احساس ارزشمندی کند و هم دیگران احساس ارزشمندی او را تأیید کنند.

۳-مسئولیت زندگی و رفتارش را بپذیرد و به شکل مسئولانه رفتار کند. پذیرش مسئولیت کامل ترین نشانه سلامت روانشناختی است.

۴-توجه او به لذت دراز مدت تر، منطقی تر و منطقی باموقعیت باشد.

۵- بر زمان حال وآینده تأکید نماید نه بر گذشته، و تأکید بر آینده نیز جنبه دور نگری داشته باشد نه به صورت خیال پردازی باشد. واقعیت درمانی گلاس نیز بر سه اصل: قبول واقعیت، قضاوت در درستی یا نادرستی رفتار و پذیرش مسئولیت رفتار و اعمال استوار است و چنانچه در شخص این سه اصل تحقق یابد نشانگر سلامت روان- شناختی است.

۱۳-نظریه ی اسکینر[۴۲]:

سلامت روانی وانسان سالم به عقیده اسکینر معادل بارفتار با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی با مشکل روبرو شوند از طریق شیوه اصلاح رفتار برای بهبود و بهنجار کردن رفتار خود واطرافیانش به طور متناوب استفاده می جوید تا وقتی که به هنجار مورد پذیرش اجتماع برسد، به علاوه انسان سالم بایستی آزاد بودن خودش را نوعی توهم بپندارد و بداند که رفتار او تابعی از محیط است و هر رفتار توسط حدودی از عوامل محیطی مشخص گردد. انسان سالم کسی است که تأیید اجتماعی بیشتری به خاطر رفتارهای متناسب انتظار دارد. ازدیدگاه اسکینر انسان بایستی از علم، نه برای پیش‌بینی، بلکه برای تسلط بر محیط خودش استفاده کند. در این معنا فرد سالم کسی است که بتواند با هر روش بیشتر ازاصول عملی استفاده کند و به نتایج سودمندانه تری برسد و مفاهیم ذهنی مثل امیال، هدفمندی، غایت نگری و غیره را کنار بگذارد.

۲-۱-۶-بهزیستی روانشناختی :

در سال‌های اخیر، گروهی از پژوهشگران حوزه سلامت روانی ملهم از روان شناسی مثبت نگر، رویکرد نظری و پژوهشی متفاوتی برای تبیین و مطالعه این مفهوم برگزیده اند. آنان سلامت روانی را معادل کارکرد مثبت روانشناختی، تلقی و آن را در قالب اصطلاح “بهزیستی روانشناختی” مفهوم سازی کرده‌اند. این گروه نداشتن بیماری را برای احساس سلامت کافی نمی دانند، بلکه معتقدند که داشتن احساس رضایت از زندگی، تعامل کارآمد و مؤثر با جهان، انرژی و خلق مثبت پیوند و رابطه مطلوب با جمع و اجتماع و پیشرفت مثبت، از مشخصه‌ های فرد سالم است.

امروزه دیدگاه جدیدی درعلوم وابسته به سلامت به طور اعم و در روانشناسی به طور اخص در حال شکل گیری و گسترش است. در این دیدگاه و رویکرد علمی تمرکز بر روی سلامتی و بهزیستی از جبنه مثبت و نیز توضیح و تبیین ماهیت روانشناختی بهزیستی است.

نظریه پردازان«گستره ی زندگی[۴۳]» نظیر اریکسون (۱۹۵۹)و نوگارتن[۴۴] (۱۹۷۳) التزامهای دوره های مختلف سنی و راه هایی را که فرد به طور موفقیت آمیزی می‌تواند بر آن ها غلبه کند را تبیین کرده‌اند. روانشناسان علاقمند به رشد و پیشرفت کامل انسان سازه هایی از قبیل خودشکوفایی(ابراهام مزلو، ۱۹۶۸) کمال رشد[۴۵] (گوردون آلپورت، ۱۹۶۸) و تفرد(کارل یونگ، ۱۹۳۲) را پیشنهاد وارائه کرده‌اند.

احساس بهزیستی هم دارای مؤلفه‌ های عاطفی و هم مؤلفه‌ های شناختی است. افراد با احساس بهزیستی بالا به طور عمده ای هیجانات مثبت را تجربه می‌کنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند، در حالی که افراد با احساس بهزیستی پایین حوادث و موقعیت زندگی شان را نامطلوب ارزیابی می‌کنند و بیشتر هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه می‌کنند( مایرز[۴۶] و دینر[۴۷]، ۱۹۹۵ ).

باید توجه داشت که همزمان شدن تجربه هیجانات خوشایند، مثبت با تجربه ی هیجانات ناخوشایند و منفی باعث می شود فرد زمان کمتری را برای هیجانات منفی باقی بگذارد. از سوی دیگر باید توجه داشت که هیجانات مثبت و منفی حالات دو قطبی نیستند که فقدان یکی وجود دیگری را تضمین کند. یعنی احساس رضامندی مثبت تنها با فقدان هیجانات منفی پدید نمی آید و عدم حضور هیجانات منفی لزوماً حضور هیجانات مثبت را به همراه نمی آورد، بلکه برخورداری از هیجانات مثبت خود به شرایط و امکانات دیگری نیازمند است. ‌بنابرین‏، احساس بهزیستی(شادی ) سه مؤلفه‌ مجزا و در عین حال مرتبط با یکدیگر را می بایست مورد شناسایی قرار داد:

الف) حضور نسبی هیجانات مثبت

ب) فقدان و عدم حضور هیجانات منفی

ج) رضامندی از زندگی.

در مطالعات گوناگون افراد شاد را با ویژگی های زیر تعریف می‌کنند:

اول آنکه از عزت نفس و احترام به خود بالایی برخوردارند و خودشان را دوست دارند. در یکی از آزمون های عزت نفس با جمله هایی نظیر« من از با خود بودن لذت می برم » و « من ایده های خوبی دارم کاملا موافق هستندِِ. این افراد به اخلاقیات توجه بسیار دارند و عقلانی رفتار می‌کنند ) به نقل از کرمی نوری،۱۳۸۱ ).

دوم آنکه افراد شاد احساس کنترل شخصی بیشتری را در خود احساس می‌کنند، آنهایی که انجام امور بیشتر به توانایی‌های خود می اندیشند تا به درماندگی و ناتوانایی هایی خویش، با استرس بیشتری مقابله می‌کنند
(همان منبع).

سوم آنکه افراد شاد خوش بین هستند. افراد خوش بین با این جملات موافقت کامل دارند که: «وقتی با کار جدیدی روبرو می شوم، انتظار موفقیت در آن کار را دارم». این افراد موفق تر، سالم و شادتر از افراد بدبین هستند(همان منبع).

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۱-۳۳-۱ روش تحلیل پوششی داده ها[۲۸] – پایان نامه های کارشناسی ارشد

  1. ارزیابی مناسب تکنولوژی‏ها به منظور انتقال و همسازی؛

لازمه رسیدن ‌به این هدف، شناسایی آن دسته از تکنولوژی‏های موجود در کشورهای توسعه یافته است که تا حدودی قابل تطبیق بوده و چشم‏انداز با محیط کشورهای در حال توسعه دارند.

    1. گزینش تکنولوژی‏ها برای توسعه؛

این امر مستلزم شناسایی تکنولوژی‏های بومی موجود و شناسایی تکنولوژی‏های خارجی دیگر سازگار با هدف‏های ملی است.

  1. مهار تکنولوژی‏های مناسب به منظور حفاظت محیط زیست؛

لازمه این کار شناسایی معیارهای اصلاحی به منظور مهار تکنولوژی‏های محلی و وارداتی است.

هم فنون موجود ارزیابی تکنولوژی یا باید با عوامل کیفی سروکار داشته باشد و یا با عوامل کمی، ترکیبی از این دو معنی ندارد. بدین ترتیب ما در شرایط واقعی دنیا که هم عوامل کیفی و هم عوامل کمی نقش دارند تحلیلگر سه راه (انتخاب) در پیش دارد:

    • یک مدل کمی را برای ارزیابی قابل اندازه ‏گیری برگزیند، سپس قضاوت مبتنی به ارزش‏های اختیاری منتسب به عوامل کیفی را به آن بیفزاید.

    • یک مدل کیفی انتخاب کند و یا هر دو دسته عوامل برخورد کیفی داشته باشد.

  • عوامل کیفی و کمی را به طور جداگانه و با بهره گرفتن از مدل‏های مناسب تجزیه و تحلیل کند و سپس با گونه‏ای تلفیق نتایج به دست آمده، به تجزیه و تحلیل کلی بپردازد (دیرمینا، ۱۳۸۲).

فرایند ارزیابی تکنولوژی به سبب وجود فعل و انفعال‏ها با کنش‏های درونی بسیار پیچیده بین تکنولوژی و محیط اطراف نیازمند ملاحظه عوامل بسیاری است. فهرست‏هایی از عوامل شناخته شده وجود دارد که می‏توان در ارزیابی به کار گرفت که فهرست ترکیبی از عوامل ارزیابی به شرح ذیل می‏ باشد:

۱-عوامل مرتبط با تکنولوژی؛

    • بهره ‏وری فنی (توانایی، قابلیت اتکا، کارایی)

    • گزینش‏های تکنولوژی (انعطاف‏پذیری، مقیاس)

  • وجود عوامل زیربنایی (پشتیبانی ، خدمات)

۲-عوامل اقتصادی

    • مکان عمل اقتصادی (هزینه و سود)

    • پیشرفت در بهره ‏وری (سرمایه، منابع)

  • استعداد بازار (اندازه، کشش)

۳-عوامل منابع

    • وجود منابع مواد اولیه و انرژی

    • وجود منابع مالی

  • وجود نیروی انسانی ماهر

۴-عوامل محیطی

    • تأثیر بر محیط فیزیکی (هوا، آب، خاک)

    • تأثیر بر شرایط زندگی ( آسایش، سروصدا)

  • تأثیر بر زندگی ( ایمنی، سلامتی)

۵-عوامل جمعیتی

    • رشد جمعیت (نرخ رشد، امید به زندگی)

    • سطح آموزش و پرورش (نرخ بی‏سوادی)

  • ویژگی‏های نیروی کار (بیکاری ساختاری)

۶-عوامل اجتماعی– فرهنگی

    • تأثیر بر فرد (زندگی شخصی)

    • تأثیر بر روی جامعه (ارزش‏ها)

  • قابلیت سازگاری با فرهنگ موجود

۷-عوامل سیاسی- قضایی

  • قابلیت سازگاری با نهادها و سیاست‏ها (مانهاتان[۲۶]، ۱۹۸۹).

۲-۱-۳۳ روش‏های ارزیابی سطح تکنولوژی

در یک دسته ‏بندی کلی هر نوع ارزیابی تکنولوژی در یکی از دسته‏های پنج‏گانه زیر قرار می‏ گیرد:

الف) ارزیابی محتوای تکنولوژی در سطح شرکت، بخش یا ملی؛

ب) ارزیابی فضای تکنولوژی دو سطح شرکت، رشته، بخش یا ملی؛

ج) ارزیابی موقعیت تکنولوژی در سطح رشته یا زیر بخش‏های فعالیت؛

د) ارزیابی توانایی‏های تکنولوژی در سطح بخش یا کلان؛

هـ) ارزیابی نیازهای تکنولوژی در سطح بخش یا ملی؛

ارزیابی‏ها از نوع (ب) و (ج) یعنی ارزیابی فضای تکنولوژی و نیز ارزیابی موقعیت تکنولوژی در مقایسه دو کارخانه یا تکنولوژی مشابه که در دو کشور متفاوت مورد استفاده قرار می‏ گیرد و مرتبط با موضوع مدیریت انتقال تکنولوژی است.

ارزیابی از نوع (د) و (ه) یعنی ارزیابی توانایی‏های تکنولوژی در سطح بخش، کلان و یا ملی مطرح است و در مقایسه ارزیابی شرکت‏ها و بنگاه‏ها از آن استفاده نشده است.

ارزیابی از نوع (الف) یعنی ارزیابی محتوای تکنولوژی در سطح بنگاه، بخش و یا ملی به نحو مشخص بر جنبه‏ های گوناگون تکنولوژی تمرکز می‏یابد و روشی است برای ارزیابی اجزاء گوناگون تکنولوژی و نیز اثرات کلی تکنولوژی (کوئین[۲۷]،۱۹۸۷).

روش‏های زیادی برای ارزیابی تکنولوژی وجود دارد که هر روش با توجه به دیدگاه خاصی تنظیم گردیده است، در اینجا به ذکر تعدادی از این روش‏ها می‏پردازیم:

۲-۱-۳۳-۱ روش تحلیل پوششی داده ها[۲۸]

مدل تحلیل پوششی داده ها به وسیله چارنز، کوپر و رودز در سال ۱۹۷۸ معرفی گردید. این روش تعمیم یافته روش دو نهاده‏ای و یک ستاده‏ای فارل[۲۹] به سیستم‏های با نهاده‏های چندگانه و ستاده‏های چندگانه است و در حال حاضر به صورت فزاینده‏ای برای ارزیابی کارایی مؤسسات دولتی یا غیر دولتی که شامل مجموعه‏ای از واحدها یا شعب شبیه هم هستند، مورد استفاده قرار می‏ گیرند و به عنوان یک ابزار فوری و کارآمد مطرح است.

تحلیل پوششی داده ها (DEA) اندازه‏ای از کارایی یک واحد تصمیم‏ گیری (DMU) در مقایسه با واحدهای تصمیم‏ گیری که ستاده‏های مشابه را با نهاده‏های مشابه تولید می‏ کنند، به دست می‏ دهد. این واحدها می ‏توانند شعب یک بانک، مدارس، دانشگاه ها، بیمارستان‏ها، پالایشگاه‏ها، شعب شرکت‏های بیمه، نیروگاه برق، ادارات تحت پوشش یک وزارتخانه و یا کارخانه‌ها مشابه باشد. بنگر و موری ( ۱۹۹۶) مدلی از (DEA) در ارزیابی ۸۹ واحد مبنای مقایسه واحدهای در حالت برخورداری از تکنولوژی Postirian و عدم برخورداری از این تکنولوژی به کار برده ‏اند و در نتیجه اثر وجود تکنولوژی را در به کارگیری کمتر منابع برای به دست آوردن خروجی‏ها محاسبه و ارزیابی کرده ‏اند. مدلی از DEA که توسط آن ها استفاده شده است، به صورت زیر می‏ باشد:

در این مدل y1f محصول شماره یکم احد i ام و y2j محصول شماره دوم j ام و xf نهاده واحد j ام است.

وجود تکنولوژی Postirian با wj=1 مشخص می‏ شود، تعداد واحدهای تصمیم‏ گیری ۸۹ تا است (رستمی‏نمین، ۱۳۸۶).

۲-۱-۳۳-۲ روش ارزیابی تناسب فناوری

هدف از ایجاد این مدل تعیین و شناخت فرصت‏های موجود در شرکت‏ها برای انتخاب جذب و اجرای تکنولوژی جدید بوده و به مدیران امکان ارزیابی تناسب تکنولوژی و تعیین فعالیت‏ها و خط‏مشی‏های آینده را می‏ دهد.در این مدل سطح تکنولوژی از سه بعد مورد ارزیابی قرار می‏ گیرد:

-بعد اول بررسی اولویت‏های شرکت است. در این مرحله اولویت‏های شرکت در جلسات بحث و گفتگو توسط کارشناسان تعیین می‏ شود.

-بعد دوم بررسی ویژگی‏های شرکت است. در این مرحله مشخصات شرکت ذکر می‏ گردد. گروه بررسی شده از بین مشخصه‏ هایی که وجود دارد، مواردی که ‌در مورد شرکت صادق است، انتخاب می‏ کنند.

-بعد سوم مناسب بودن تکنولوژی برای شرکت است.

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۲-۴-۱ پختگی روانی و رشد عاطفی فکری طرفین – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۲-۴ عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی

۲-۲-۴-۱ پختگی روانی و رشد عاطفی فکری طرفین

این ویژگی به سن بستگی ندارد و هر فردی باید هنگام ازدواج به رشد عاطفی، فکری و اجتماعی کاملا رسیده و بالغ باشد. از آنجایی که رشد عاطفی-فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد، اختلاف زیاد در این زمینه سبب بروز اختلافات و نارضایتی زناشوئی می شود(کیامرثی، ۱۳۹۱).

۲-۲-۴-۲ طرز تفکر، عقاید و تمایلات

باید قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی مخصوصا در دوران نامزدی در موضوعات مهم زندگی توافق نظر وجود داشته باشد. ثابت شده است که توافق های زیاد قبل از ازدواج روابط بعد از ازدواج را نیز ‌‌محکم‌تر کرده و معنی و مفهوم بهتر به زندگی زناشوئی می‌دهد(سواری، ۱۳۹۱).

۲-۲-۴-۵ عقاید مذهبی

عقاید مذهبی در سعادت کانون خانوادگی اهمیت دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که اعتقادات و نگرش های زن و مرد اکثرا پس از ازدواج ادامه می‌یابد و اگر زن و شوهر از یک مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی خود باشند، باز هم منجر به اختلافات عدیده شده و دیگر مسائل زندگی را نیز تحت الشعاع قرار می‌دهد (باغبان و همکاران، ۱۳۸۶).

۲-۲-۴-۶ اختلافات طبقاتی

در یک ازدواج مطلوب همیشه باید تشابه طبقاتی تا آن جا که امکان دارد وجود داشته باشد. هرچه زن و شوهر از نظر طبقاتی شباهت داشته باشند، امکان رضایت، خوشبختی و سعادت بیشتر است (بنائیان و همکاران، ۱۳۸۵).

۲-۲-۴-۷ توافق و طرز فکر درباره امور جنسی

تحقیقات نشان می‌دهد که مسائل جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسائل درجه اول یک زندگی زناشوئی قرار دارد و سازگاری و رضایت در روابط جنسی از مهمترین علل خوشبختی زندگی زناشویی است. چنان چه این روابط ارضاء کننده و کامل نباشد، منجر به ناراحتی شدید، اختلافات و حتی از هم پاشیدگی خانواده می شود (پویا منش و همکاران، ۱۳۸۷).

۲-۲-۴-۸ بیماری روانی در خانواده

وراثت یکی از عوامل مهم بیماری های جسمی و روانی است لذا شایسته است در موقع انتخاب همسر تحقیقات لازم در این باره انجام شود.یکی از عوامل کلیدی در پایداری زندگی مشترک تعهد دو طرف نسبت به ازدواج است (حفاظتی و همکاران، ۱۳۸۵).

۲-۲-۵ تفاوت های افراد در رضایت زناشویی

رحیمی و خرم آبادی( ۱۳۸۵) بیان نمود که بین زوج ا از نظر رضایت زناشویی تفاوت وجود دارد و عواملی که منجر به تفاوت بین زوج ها در میزان رضایت زناشویی می‌شوند، عبارتند از:

  1. سطح تحصیلات بالا

زوج هایی که تحصیلات بالاتری دارند، در ارتباط با هم در مقایسه با زوج های با تحصیلات پایین تر، متفاوت عمل می‌کنند.

  1. موقعیت و وضعیت اقتصادی- اجتماعی

موقعیت های اقتصادی و اجتماعی نیز از دیگر عواملی است که در میزان رضایت زناشویی افراد تاثیر می‌گذارد.

    1. تفاوت های زوجین در علایق، هوش و شخصیت

۴٫ تفاوت های زوجین در سازگاری در مسائل جنسی

هنوز مکانیزمی برای کشف ارتباط بین این عوامل و ازدواج موفقیت آمیز پیدا نشده است. اما احتمالاً سطح بالای تحصیلات یا وضعیت اقتصادی اجتماعی مناسب زوجین را به سمت رضایت بالاتری هدایت می‌کند. زیرا وجود همین عوامل باعث می شود زوجین مهارت های بهتری برای حل مسأله داشته باشند و کمتر دچار استرس شوند.

۲-۳ سرسختی

۲-۲-۱ تاریخچه سرسختی

سرسختی روانشناختی یک سازه شخصیتی مثبت است که برای اولین بار توسط مدی و کوباسا در دهه هشتاد قرن بیستم بر اساس نظریه های وجودی شخصیت مورد توجه ویژه قرار گرفت. کوباسا (۱۹۷۹) سرسختی روانشناختی را ترکیبی از باورها ‌در مورد خویشتن و جهان تعریف می‌کند که از سه مؤلفه تعهد، کنترل و مبارزه جویی تشکیل یافته است. کوباسا در تلاش برای رسیدن به عوامل مؤثر پاسخ در برابر استرس که تأثیر منفی وقایع استرس زا را کنترل می‌کند، به نکات ظریفی در کار سلیه (۱۹۵۶) اشاره می‌کند. واسطه های میانجی استرس و بیماری شامل آمادگی فیزیولوژیکی، تجربیات دوران اولیه کودکی، منابع اجتماعی و شخصیت (که در اینجا بر آن تأکید می شود) همگی مسؤل چیزی هستند که سلیه آن را شیوه مشخص برخورد هر فرد با وقایع استرس زای زندگی می نامد. کوباسا این نظریه را ارائه کرد که سرسختی روانشناختی مجموعه ای از ویژگی های شخصیتی است که در هنگام مواجه با وقایع استرس زای زندگی، به عنوان منبع مقاومت ایفای نقش می‌کند، امکان بروز علایم بیماری را کاهش می‌دهد و از تجربیات مفید و متفاوت دوران کودکی نشأت می‌گیرد (مدی و کوباسا، ۱۹۸۴، به نقل از محمدی، ۱۳۹۲).

۲-۲-۲ تعاریف سرسختی

بنابر تعریفی که توسط اسنایدر [۳۴](۲۰۱۲) ‌در مورد سرسختی ارائه شده است و همچنین مورد توافق همگان قرار دارد؛ سرسختی “مجموعه و منظومه ای از ویژگی های شخصیتی است که به عنوان منبع مقاومت در برابر رویدادهای استرس زای زندگی عمل می­ کند”. علاوه بر این افراد سرسخت سه مشخصه اساسی دارند، که مجموع آن ویژگی سرسخت بودن را منجر می­ شود: (الف) هدفمند بودن و تعهد عمیق به مردم و فعالیت هایی که انجام می‌دهند و مسئولیت هایی که بر عهده می گیرند (ب) احساس کنترل داشتن بر وقایع و رویدادهای پیرامون خود، و نیز (ج) توانایی در نظر گرفتن تغییر و دگرگونی ها به عنوان یک چالش معمول.

در تعریف دیگر سرسختی یکی از عناصر شخصیت است که همه افراد درجاتی از آن را برخوردارند و همچون سایر ساختارها (یا صفات) شخصیتی، همواره در تغییر و تحول است و میزان و پویایی سرسختی تحت تاثیر تجارب رشدی، تفاوت های فردی، جنسی و سنی است. از این رو سرسختی روان شناختی به عنوان یک صفت شخصیتی و یک تعدیل کننده رابطه میان استرس-بیماری شناخته شده است(دای، هانسون، مالتبی، پروکترو وود[۳۵]، ۲۰۱۴).

در تعریفی دیگرسرسختی روانشناختی سرسختی روانشناختی را ترکیبی از باور ها ‌در مورد خویشتن و جهان تعریف می‌کند که از سه مؤلفه تعهد ، کنترل و مبارزه جویی تشکیل یافته است (شوری[۳۶]، ۲۰۱۲).

۲-۲-۳ ابعاد و نظریه های سرسختی

۲-۲-۳-۱ ابعاد سرسختی

از دیدگاه کوباسا[۳۷](۲۰۱۴) فرد سرسخت کسی است که سه مشخصه عمومی دارد: الف) تعهد ب) کنترل ج) مبارزه جویی

1401/09/07

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۱-۳)نقش FDIدر رشد و توسعه اقتصادی کشور سرمایه پذیر – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۱-۲-۱-۱) سرمایه گذاری مستقل خارجی

سرمایه گذاری مستقل خارجی از نظر حقوقی به شرکت‌های خارجی با مالکیت صد درصد خارجی اطلاق ‌می شود و چنانچه از عنوان آن نیز پیدا ست در این نوع سرمایه گذاری، سرمایه گذار سرمایه مورد نیاز خود را ، خود تأمین می‌کند و سرمایه گذاران خارجی از هر جهت دارای استقلال کامل می‌باشند.

این گونه سرمایه گذاری در اکثر کشورها معمول است . بدین ترتیب که شرکت های بزرگ برای گسترش امور تجاری خود و در راستای تأمین منابع مالی خارجی کشور میزبان، اقدام به تأسیس شرکت های تحت قوانین تجاری کشور میزبان می نمایند. در واقع ویژگی اصلی شرکت های چند ملیتی نیز در همین موضوع خلاصه می شود.

واژه چندملیتی ‌به این خاطر ‌به این گونه شرکت ها اطلاق می شود که در هر کشور مطابق قوانین ملی همان کشور،شرکتی تشکیل می‌دهند و تابعیت آن به حکم قوانین کشور میزبان، غیر از تابعیت شرکت مادر چند ملیتی است.

۲-۱-۲-۱-۲) سرمایه گذاری مشترک خارجی [۸]

سرمایه گذاری مشترک خارجی شکل تکامل یافته سرمایه گذاریهای خارجی در کشورهای درحال توسعه می‌باشد.

هزینه های سرمایه گذاری و منافع حاصله در این قبیل سرمایه گذاریها، به تناسب بین سرمایه گذاران داخلی و خارجی تقسیم می شود.امروزه اکثر کشورهای در حال توسعه، این نوع سرمایه گذاری خارجی را به دلیل منافعی که بر آن متصوراست بر سایر اشکال سرمایه گذاری خارجی ترجیح می‌دهند .

مزایای عمده این نوع سرمایه گذاری عبارتند از:

    • امکان ادغام سرمایه گذاری داخلی و خارجی در نظام اقتصادی – اجتماعی کشور میزبان و سرمایه پذیر وفراهم نمودن زمینه تولید و اشتغال و بهره مندی سرمایه گذار داخلی از تخصص و دانش تکنولوژی شرکت سرمایه گذار در فعالیت های صنعتی و مدرن.

    • برخورداری سرمایه گذاران محلی از مدیریت کارا و تجربیات سایر کشورها در زمینه مدیریت.

    • امکان سرمایه گذاری مجدد از سود حاصله شرکت در کشور میزبان.

  • سهیم بودن سرمایه گذار خارجی در سود و زیان سرمایه گذاری مشترک.

‌بنابرین‏، فشار مالی این گونه سرمایه گذاری ها برای کشورهای در حال توسعه به مراتب کمتر از اخذ وام واعتبار می‌باشد. سرمایه گذاری مشترک خارجی به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند:

۲-۱-۲-۱-۲-۱)سرمایه گذاری مشترک مستقیم قراردادی:

این نوع سرمایه گذاری در کشورهای با اقتصاد متمرکز که در قوانین آن ها نظریه مالکیت خصوصی به رسمیت شناخته نمی شوند، معمول و متداول می‌باشد. طبق قوانین سرمایه گذاری این کشورها، سرمایه گذاری خارجی در این کشورها ‌بر اساس کلیه توافقات میان پذیرنده سرمایه و سرمایه گذار، در یک قرارداد خاص گنجانده می شود.

از ویژگی های مهم این گونه قراردادها، محدود بودن مدت سرمایه گذاری است و برخلاف رویه معمول درسرمایه گذاری های مشترک غیرقراردادی، با پایان یافتن دوره قرارداد، ختم دوره سرمایه گذاری نیز فرا می‌رسد.

۲-۱-۲-۱-۲-۲)سرمایه گذاری مستقیم مشترک سهامی:

اینگونه سرمایه گذاری که رایج ترین نوع سرمایه گذاری خارجی است از طریق تقسیم مالکیت سهام و سرمایه بین سرمایه داران داخلی و خارجی صورت می پذیرد و معمولاً شرکای به نسبت سهام خود در مدیریت واحد تولیدی نقش دارند. در این روش سرمایه گذاری مستقیم خارجی، قوانین حاکم بر روابط بین سرمایه گذاران و سهام‌داران از طریق قوانین خاص سرمایه گذاری و قوانین تجاری کشور میزبان تعیین می‌گردد. به عنوان مثال، در ایران قانون تشویق وحمایت سرمایه گذاری خارجی، قانون تجارت و سایر قوانین ذیربط مورد استفاده قرار می گیرند، اما معمولاًسهام داران قراردادهایی را بین خود تحت عنوان قرارداد مشارکت در چارچوب قوانین موضوعه تنظیم می نمایند .جزئیات مربوط به روابط و حقوق سهام داران و نحوه مدیریت شرکت مشترک در این گونه قراردادها و شرایطی که طبق آن سهام دار خارجی خدمات خود را ارائه می‌دهد مورد توافق قرار می‌گیرد.[۹]

۲-۱-۲-۲) سرمایه گذاری غیرمستقیم خارجی (FPI)

سرمایه گذاری غیرمستقیم خارجی[۱۰]یا سرمایه گذاری پورتفولیو[۱۱] به سرمایه گذاری در تأمین سهام مرسوم است.

خرید اوراق قرضه و سهام شرکت ها در معاملات بورس و قبوض سپرده در بانک های خارجی از انواعFPI می‌باشد.

سرمایه گذاری اسنادی یا FPIمستلزم تضمین های خارجی به وسیله افراد یا مؤسسات بدون کنترل یا مداخله در مدیریت شرکت های مربوطه می‌باشد. در یک تعریف کلی تر، سرمایه گذاری غیرمستقیم به آن دسته ازسرمایه گذار یهایی اطلاق می شود که اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی به صورت خرید اوراق بهادار از یک مؤسسه یا شرکت مالی بدون آنکه مستقیماً در امر سرمایه گذاری شرکت نمایند، سرمایه خود را در اختیار کشور میزبان قرارمیدهند.[۱۲]

از ویژگی‌های بازر اینگونه سرمایه گذاریها، پائین بودن درجه ریسک، کوتاه بودن دوره سرمایه گذاری و بالا بودن قدرت نقدشوندگی است. در این روش، مسئولیت مالی معمولاً متوجه سرمایه گذار نیست.

طی سال های اخیر، شرکت های چند ملیتی توانسته اند شکل دیگری از سرمایه گذاری های غیرمستقیم را به وجودآوردند. به عنوان مثال، افراد یک کشور می‌توانند از طریق خرید سهام بانک جهانی، سرمایه های لازم برای سرمایه گذاری در یک یا چند پروژه خاص در یک و یا چند کشور را تأمین نمایند.

یکی از ایرادات اساسی سرمایه گذاری غیرمستقیم خارجی، فرّّار بودن آن است یعنی سرمایه گذارخارجی هر لحظه که بخواهد می‌تواند با فروش سهام یا اوراق بهادار، سرمایه خود را به کشور خود و یا کشور ثالث انتقال دهد وچنا نچه وضعیت کشور میزبان رو به وخامت گذارده و وارد دوره رکود و کسادی شود یا چنا نچه سطح بازدهی سرمایه کاهش یابد، معمولاً این نوع سرمایه گذاری به سرعت از کشور میزبان خارج شده و باعث تشدید نابسامانی اقتصادی در آن کشور خواهد شد نمونه بارز این اتفاق در بحران جنوب شرق آسیا در سال ۱۹۹۷ مشاهده شد.

۲-۱-۳)نقش FDIدر رشد و توسعه اقتصادی کشور سرمایه پذیر

یکی از راهکارهای مورد استفاده برای رشد اقتصادی کشور و رسیدن به نرخ های رشد بالاتر، استفاده از سرمایه گذاری های خارجی، بخصوص سرمایه گذاری مستقیم خارجی است.

FDI رشد اقتصادی را توسط فراهم سازی زمینه‌های جذب سرمایه های خارجی رونق می بخشد و از طریق رشد اقتصادی، منافع سرمایه گذار خارجی گسترش می‌یابد. علاوه بر آن، سرمایه گذاری مستقیم خارجی معمولاً به همراه تکنولوژی پیشرفته، سازماندهی و مدیریت برتر را نیز وارد کشور می‌کند.

لذا در اکثر مقوله های سرمایه گذاری خارجی FDIبه عنوان موتور اصلی رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه شناخته می شود. برخی صاحب نظران در این زمینه، معتقدند اثرات سودمند FDIبر رشد اقتصادی توسط کارایی بالاتری که این نوع سرمایه گذاری به خاطر تکنولوژی پیشرفته دارد، حاصل می‌گردد نه صرفاً از طریق انباشت بیشتر سرمایه[۱۳].

هم چنین برخی معتقدند اثر مثبت FDIبر رشد اقتصادی به دلیل افزایش کارایی سرمایه در اثر انتقال تکنولوژی مناسب و پیشرفته حاصل می شود. بدین ترتیب می توان عنوان نمود که:

رشداقتصادی افزایش کارایی سرمایه انتقال تکنولوژی مناسب سرمایه گذاری مستقیم خارجی

برخی دیگر از محققین انتقال تکنولوژی توسط FDI و اثرگذاری آن بر رشداقتصادی را تحت تأثیر عوامل زیر می دانند:

1 ... 98 99 100 ...101 ... 103 ...105 ...106 107 108 ... 227