1401/09/26

فایل های مقالات و پروژه ها | ۹-۲- عوامل و انگیزه های سپردن فرزندان به مراکز شبانه روزی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

با توجه به آن چه گفته شد بی سرپرستی طیف وسیعی از کودکان را در برمی گیرد که گاه به سبب مشکلات و حوادث، والدین را از آن ها دور می‌سازد و یا والدین با رها کردن کودک خویش در خیابان و … (به هر نحو ممکن دیگر) بی سرپرستی را به وجود می آورند و گاه کودک با گریز از خانه، خود موجب بی سرپرستی خویش می‌گردد. با بررسی بیشتر پدیده ی بی سرپرستی درمی یابیم به جز شرایطی که پدر و مادر فوت کرده و حضور فیزیکی ندارند در شرایط دیگر مرگ عاطفه ها و ارزش‌ها باعث بی سرپرستی است.

لذا کودک بی سرپرست به منظور دستیابی به مقامی که قادر به درک مصالح زندگی خویش باشد نیاز دارد تا تحت تربیت و پرورش مناسب قرار گیرد، از جمله راه هایی که برای نیل ‌به این هدف در ایران همانند سایر کشورهای جهان اندیشیده شد، تأسیس مراکزی جهت نگهداری از این کودکان بود، بدین صورت که کودکی که به دلیل مشکلات خانوادگی و یا عوامل مختلف دیگر از کانون خانواده جدا شده و یا او را جدا ساخته اند به چنین مراکزی معرفی و در آن جا مورد پذیرش قرار می‌گیرد، تا ضمن رشد و پرورش و برخورداری از امکانات لازم به صورت انسانی طبیعی و شایسته در جامعه زندگی کند.

درست است که اهداف نخست از تأسیس مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست،در وهله ی اول نگهداری متکدیان و کودکان ولگرد بود، اما با پیشرفت علوم انسانی و توجه و درک عمیق تر در زمینه‌های روانشناسی و اجتماعی، پرورش و تعلیم و تربیت به خصوص در ارتباط با کودکان که توسط نیروی متخصص و کارشناس در رابطه با وضعیت مراکز نگهداری کودکان و بررسی سطح کیفی آن ها انجام می شود به عنوان گامی در جهت تحول و کمال هر چه بیشتر این مراکز درنظر گرفته می شود، البته با توجه به تفاوتی که بین پرورش کودک در این مراکز و محیط خانواده وجود دارد و تحقیقات انجام شده تا امروز آن را به اثبات رسانده اند، در نتیجه بیشتر اقدامات به حفظ کانون خانواده و پیشگیری از فروپاشی آن معطوف می شود هر قدر که مصلحان اجتماعی برای امن کردن محیط خانواده تلاش کنند به همان میزان کودکان رشد یافته در آن بافت از امنیت و بهداشت روانی بالاتری برخوردار خواهند بود. حتی کودکانی که توسط خانواده خود رها شده اند بهتر است به خانواده هایی که داوطلب نگهداری از آن ها هستند سپرده شوند تا در محیط خانواده رشد پیدا کرده و احساس امنیت کنند. (صنعتی نیا، ۱۳۷۰)

از نظر اسلام جهت حفظ و نگهداری ایتام و آموزش مسائل اساسی حیات، در صورتی که امکان سرپرستی در خانواده خود کودک نباشد ضروری است در خانه ای دیگر و در شرایط شبیه محیط قبلی (منظور شرایط خانواده بودن) تربیت شود. اسلام ‌در مورد مسئولیت نگهداری ایتام اولویت هایی نیز قائل شده است. در این مورد ابتدا مادر و سپس اقوام به ترتیب نزدیکی نسبت، پس از آن همسایگان و در نهایت دولت به نمایندگی از جامعه اسلامی مسئولیت دارند. در این باره به حدیثی از پیامبر اسلام نیز اشاره می شود که فرمودند : »من و کسی که یتیمی را سرپرستی نماید باهم در بهشت خواهیم بود». (نهج الهدایه : ص ۹۷)

۹-۲- عوامل و انگیزه های سپردن فرزندان به مراکز شبانه روزی

این عوامل به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند :

عوامل طبیعی و عوامل غیرطبیعی (صنعتی نیا، ۱۳۷۰)

عوامل طبیعی

وقایعی که پیشگیری و کنترل آن ها تقریباً از قدرت بشر خارج است و به طور اجتناب ناپذیری پیش خواهند آمد از قبیل سیل، زلزله، قحطی، گرسنگی بیماری های اپیدمی و مرگ و میر طبیعی والدین و … که در اثر آن تعدادی از کودکان والدین و اقوام خود را از دست می‌دهند و بی سرپرست می‌شوند. در نتیجه جامعه و دولت موظف است به نحوی از آنان حضانت کند.

عوامل غیرطبیعی

این گروه از عوامل در قالب عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی معنا پیدا می‌کند، لازم به ذکر است که برخی از این عوامل قابل کنترل و پیشگیری است که با ارائه اقدامات مناسب می توان از بروز آن ها کاست.

عوامل غیرطبیعی بی سرپرستی به قرار ذیل می‌باشند :

    1. مجهول المکان بودن والدین

    1. طلاق و جدایی والدین از یکدیگر

    1. فوت والدین و یا یکی از آن ها

    1. اعتیاد والدین و یا یکی از آن ها

    1. عدم صلاحیت اجتماعی و اخلاقی والدین و یا یکی از آن ها

    1. ترک خانواده توسط پدر

    1. بیماری صعب العلاج والدین

    1. فقر اقتصادی

    1. مفقودالاثر بودن والدین

    1. وجود نابسامانی، آشفتگی و ناسازگاری درخانواده

    1. خیانت والدین نسبت به یکدیگر

    1. اختلافات طبقاتی و اعتقادی والدین با یکدیگر

    1. کثرت فرزندان در خانواده

    1. وجود ناپدری در خانواده

    1. وجود نامادری در خانواده

    1. ازدواج مجدد والدین

    1. زندانی بودن والدین یا یکی از آن ها

    1. محل زندگی و مسکن نامناسب

    1. فرار کودک از خانه

    1. طرد و رها کردن کودکان در معابر و مجامع عمومی

    1. کودک آزاری

  1. بیماری روانی و یا عقب ماندگی ذهنی والدین و یا یکی از آن ها.

در این جا لازم است جهت روشن نمودن اهمیت وجود پدر و مادر در پیشگیری از اختلالات شخصیتی و اجتماعی کودکان به اثرات ناشی از فقدان پدر و محرومیت از مهر مادری اشاره گردد. (محمدی، ۱۳۸۴)

۱۰-۲ اثرات فقدان والدین

این اثرات شامل نتایج محرومیت از مهر مادری و فقدان پدر می‌باشد.

۱- ۱۰-۲ نتایج محرومیت از مهر مادری

ارتباط مادر با کودک از دوران جنینی، زمان تولد و بعد از آن، موثرترین شکل ارتباط به منظور ایجاد احساس عشق و امنیت در کودک می‌باشد و زمینه را برای رشد اجتماعی و روانی کودک مهیا می‌کند. مهر مادری در کنار مناسبات رفتاری طفل با پدر و سایه خواهران و برادران، بر سلامت روان طفل اثر می‌گذارد و در صورتی که چنین روابطی وجود نداشته باشد این شرایط را اصطلاحاً »محرومیت از مهر مادر» می‌گویند. این محرومیت در دو حالت معنا پیدا می‌کند :

«محرومیت نسبی و محرومیت کامل»

گاهی کودک در خانواده زندگی می‌کند و همان طور که قبلاً گفته شد حضور والدین در کنار آن ها، تنها فیزیکی است و در واقع توجه و محبت مادر یا جانشین او وجود ندارد و یا اگر به هر دلیلی برای مدتی از مادر خود دور باشد ‌به این نوع از محرومیت، نسبی می‌گویند.

1401/09/26

فایل های مقالات و پروژه ها | ۳-۲)بخش دوم : ارزش شرکت – پایان نامه های کارشناسی ارشد

چهار عامل انگیزه های ناشی از موقعیت، میزان اعتبار خود مدیریت، عوامل مؤثر بر محیط گزارشگری اعم از بیرونی و درونی و ویژگی های ذاتی موضوع مورد افشا بر میزان اعتبار اطلاعات افشا شده مؤثر است. مطالعات قبلی ‌در مورد میزان اعتبار اطلاعات افشا شده متنوع و گسترده هستند؛ اگرچه در ظاهر امر به نظر می‌رسد برخی از تحقیقات با موضوع مرتبط نیستند، اما در همین تحقیقات مسائل مشابه تئوریک مورد لحاظ قرار گرفته است. برای مثال یافته های بسیاری از تحقیقات دانشگاهی حاکی از آن است که اخبار منفی از اعتبار بیش تری نسبت به اخبار مثبت برخوردار است(ویلیامز[۲۳]،۱۹۹۶،هیوتن و همکاران[۲۴] ،۲۰۰۳).

در تحقیقات دیگری، اثرات انگیزه های ناشی از موقعیت بر میزان اعتبار اطلاعات افشا شده توسط مدیریت از طریق مقایسه میزان اعتبار اطلاعات افشا شده توسط شرکت هایی که از نظر مالی وضع مطلوبی دارند با اطلاعات افشا شده توسط شرکت های که وضعیت مالی نابسامان ‌دارند مورد بررسی قرار گرفته است. کچ[۲۵](۱۹۹۹) استدلال می‌کند که وقتی یک شرکت از نظر مالی وضعیت نابسامانی دارد، مدیریت آن شرکت انگیزه های بیش تری در ارائه اطلاعات گمراه کننده دارد، زیرا این گونه شرکت ها با افشا اطلاعات نادرست منافع بیش تر و هزینه کم تری خواهند داشت. فرضیه و یافته های او حاکی از آن است که اگر وضعیت مالی شرکتی نابسامان باشد و این نابسامانی ها رو به افزایش باشد در آن صورت تحلیل گرا به پیش‌بینی هایی که ‌در مورد شود توسط مدیریت انجام گرفته اتکا کم تری خواهند داشت. فراست[۲۶](۱۹۹۷) گزارش می‌دهد که واکنش های بازار سهام نیز مؤید این مطلب است که میزان اعتبار اطلاعات افشا شده توسط شرکت های با وضعیت مالی نابسامان کم تر است. یافته های او حاکی از آن است که اطلاعات منتشر شده به وسیله شرکت های انگلیسی که از نظر مالی وضعیت نابسامانی داشته اند در مقایسه با اطلاعات منتشر شده به وسیله شرکت های انگلیسی که وضعیت مالی نابسامان نداشتند تغییرات کم تری در قیمت سهام را به دنبال داشته است. به طور خلاصه قابلیت اعتبار اطلاعات افشا شده توسط مدیریت تا حدودی به انگیزه های ناشی از موقعیت که در تاریخ افشا وجود دارد بستگی دارد. تحقیقات مشاهده ای موجود بر انگیزه های مدیریت در ارائه اطلاعات گمراه کننده که موجب کاهش در میزان اعتبار افشا برای اخبار مثبت می‌گردد و هم چنین بر افشاهای بنگاه های دستخوش نابسامانی مالی، متمرکز می‌باشد. عوامل دیگری که ممکن است برای مدیریت انگیزه هایی برای ارائه اطلاعات گمراه کننده ایجاد کند هنوز مشخص نشده است. برای مثال مخاطرات عواقب حقوقی برای برخی اطلاعات افشا شده توسط مدیریت بیش تر است و این افزایش عواقب حقوقی بالقوه، انگیزه های مدیریت را در ارائه اطلاعات گمراه کننده کاهش می‌دهد. اگر سرمایه گذاران متوجه شوند که ملاحظات مربوط به عواقب بالقوه حقوقی در رابطه با افشا اطلاعات مورد توجه مدیریت می‌باشد، این امر نیز می‌تواند بر میزان قابلیت اتکا اطلاعات افشا شده تأثیر گذار باشد.

۳-۲)بخش دوم : ارزش شرکت

سهام‌داران، مدیران و تحلیل گران مالی هریک به نوعی علاقه مند هستند تا ابزاری برای ارزش گذاری شرکت ها و نیز شناختی از عوامل مؤثر بر ارزش شرکت در اختیار داشته باشند. سهام‌داران به عنوان اکثریتی ذی نفع، ازتغییرات ارزش سهام متأثر می‌شوند. برای مدیران نیز ارزیابی یک ضرورت است. ارزیابی نه تنها در انتخاب استراتژی و ساختار مالی به مدیریت کمک می‌کند، بلکه نشان می‌دهد که چگونه استراتژی ها و ساختار مالی بر ارزش بازار سهام اثر می‌گذارد در این تحقیق برای محاسبه ارزش شرکت از Qتوبین استفاده شده است.

نسبت Qتوبین : این نسبت از طریق تقسیم ارزش بازار دارایی های شرکت بر ارزش دفتری(نسبت Q توبین ساده) یا ارزش جایگزینی دارایی های شرکت (سایر نسخه های Q توبین ) به دست می‌آید. شاخص کیوتوبین که نسبت ارزش بازار دارایی های شرکت به ارزش دفتری آن است نشان دهنده میزان ارزش شرکت است. مردم بر حسب تمایلات مختلف می‌توانند پول، اوراق قرضه و سهام نگه داری کنند. در برخی مدل های اقتصاد سنجی این سه نوع دارایی به دو نوع پول و اوراق قرضه محدود شده است. مثلاً کینز در کتاب نظریه عمومی خود مفروض داشته که اوراق قرضه و سهام قابل جانشینی هستند و از نظر سرمایه گذار با هم فرقی ندارند و مردم می‌توانند دارایی های مالی خود را در این دو قالب و بدون تفاوت از هم نگه داری کنند. توبین این فرض را رد می‌کند و نتیجه می‌گیرد که تأثیر سیاست پولی بر تولید و درآمد واقعی را نمی توان تنها با توجه به نرخ بهره مورد قضاوت قرار داد.افزایش و کاهش تولید و درآمد واقعی را نمی توان با تغییرات نرخ بهره سنجید، بلکه باید نرخ بازده ای را مورد توجه قرار داد که در آن سرمایه گذاران حاضر به خرید اوراق قرضه و سهام هستند. اصولاً معیار نهایی افزایش و کاهش تقاضا، رابطه میان دارایی و بدهی های بنگاه های بازرگانی، به قیمت متداول در بازار و هزینه جایگزینی دارایی این بنگاه به قیمت جاری است. توبین نسبت این دو را Q می نامد. هر گونه تغییری در مقدار Qممکن است در اثر سرمایه گذاری در بازارهای مالی یا در نتیجه انتظارات سرمایه گذاران در بازده مورد انتظارشان در بازار سرمایه رخ دهد. جیمز توبین، در نظریه “Qتوبین” فرض می‌کند که همه اطلاعات ‌در مورد آینده به تصمیمات سرمایه گذاری شرکت مربوط است، یعنی حجم سرمایه گذاری را میتوان با Q پیش‌بینی کرد. یکی از معیارهای مهم ارزیابی عملکرد شرکت ها نسبت Q توبین می‌باشد. این معیار در دهه ۱۹۷۰ مطرح و در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به طور گسترده ای توسط محققین مورد استفاده قرار گرفت.نسبت Q توبین از تقسیم ارزش بازار اوراق بهادار شرکت از هر نوع و بدهی های بلندمدت به اضافه ارزش دفتری بدهی های کوتاه مدت بر ارزش دفتری دارایی شرکت به دست می‌آید. منظور از اوراق بهادار سهام عادی، سهام ممتاز و انواع اوراق قرضه منتشر شده است.

به اعتقاد توبین با افزایش ارزش جایگزینی دارایی ها و تجهیزات، ضریب Q کاهش خواهد یافت. در چنین مواقعی شرکت تمایل پیدا می‌کند که به جای ساخت یا خرید تجهیزات و ماشین آلات اقدام به تملک شرکت‌های دیگر نماید. تئوری پیشنهادی توبین در بین صاحب نظران اقتصادی و مالی دهه ۱۹۹۰ مقبولیت فراوانی یافت. امروزه نیز ضریب Qتوبین در بررسی و تحلیل وضعیت مالی شرکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۴-۲) بخش سوم : ریسک

۱-۴-۲) ماهیت ریسک

1401/09/26

دانلود فایل های دانشگاهی | ۲-۱- تأملی بر ماهیت و تعاریف مدیریت کلاس درس – 3

۱-۳-۲- اهداف ویژه

۱-تعیین میزان استفاده اساتید از سبک مدیریت غیرمداخله‌ای

۲-تعیین میزان استفاده اساتید از سبک مدیریت مداخله‌ای

۳-تعیین میزان استفاده اساتید از سبک مدیریت تعاملی

۴-تعیین رابطه سبک مدیریت غیرمداخله‌ای با خودارزشیابی دانشجویان

۵-تعیین رابطه سبک مدیریت مداخله‌ای با خودارزشیابی دانشجویان

۶-تعیین رابطه سبک مدیریت تعاملی با خودارزشیابی دانشجویان

۷- پیش‌بینی خودارزشیابی دانشجویان بر اساس سبک‌های مختلف مدیریت کلاس

۱-۴- سوالات و فرضیه‌های پژوهش

۱- از دیدگاه دانشجویان، اساتید به چه میزان از سبک مدیریت غیرمداخله‌ای، استفاده می‌کنند؟

۲- از دیدگاه دانشجویان، اساتید به چه میزان از سبک مدیریت مداخله‌ای، استفاده می‌کنند؟

۳- از دیدگاه دانشجویان، اساتید به چه میزان از سبک مدیریت تعاملی، استفاده می‌کنند؟

۴- بین سبک مدیریت غیرمداخله‌ای و خودارزشیابی دانشجویان رابطه وجود دارد.

۵- بین سبک مدیریت مداخله‌ای و خودارزشیابی دانشجویان رابطه وجود دارد.

۶- بین سبک مدیریت تعاملی و خودارزشیابی دانشجویان رابطه وجود دارد.

۷- تا چه میزان خودارزشیابی دانشجویان بر اساس سبک‌های مدیریت کلاس، قابل پیش‌بینی است؟

۱-۵- تعریف مفهومی و عملیاتی

۱-۵-۱- مدیریت کلاس:

الف) مفهومی: مدیریت کلاس عبارت است از کلیه تلاش‌های معلم برای سرپرستی فعالیت‌های کلاس درس که شامل تعاملات اجتماعی، رفتار دانش‌آموزان و یادگیری است (ولفکانک و گلیکمن، ۱۹۸۶: به نقل از آریاپوران، عزیزی و دیناروند، ۱۳۹۲: ۲۵).

۱-۵-۲- سبک مدیریت غیرمداخله‌ای:

الف) مفهومی: در این شیوه، مسئولیت اصلی کنترل کلاس در اختیار فراگیران است. قوانین و مقررات توسط آنان و با راهنمایی مدرس کلاس تدوین می‌شود. تأکید این شیوه بر تفکرات و احساسات شخصی افراد است. تفاوت‌های فردی بسیار مهم تلقی می‌شود. به افراد کلاس فرصت داده می‌شود تا رفتارهای خود را کنترل کرده و نظارت نمایند. شیوه های مداخله‌ای عمدتاًً حرکات و اشارات غیرکلامی، نشست‌های خصوصی، مهارت‌های ارتباطی و پیام‌هایی است که به افراد داده می‌شود (شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۶: ۴).

ب) عملیاتی: در این پژوهش سبک مدیریت غیرمداخله‌ای عبارت است از آن چه که به وسیله گویه‌های (۱-۸) پرسشنامه محقق‌ساخته سنجیده می‌شود.

۱-۵-۳- سبک مدیریت مداخله‌ای:

الف) مفهومی: در این شیوه معلم تلاش می‌کند اجرای وظایف یادگیری را بر عهده بگیرد. ‌بنابرین‏، معلم کنترل قوی دارد، یعنی او تلاش می‌کند فعالیت‌های خود را جایگزین فعالیت‌های شناختی، عاطفی و فراشناختی دانش‌آموز نماید (یوسف‌زاده و معروفی، ۱۳۸۹: ۸۷).

ب) عملیاتی: در این پژوهش سبک مدیریت مداخله‌ای عبارت است از آن چه که به وسیله گویه‌های (۹-۱۶) پرسشنامه محقق‌ساخته سنجیده می‌شود.

۱-۵-۴- سبک مدیریت تعاملی:

الف) مفهومی: در این شیوه معلم بر این باور است که باید در مواردی که دانش‌آموز توانایی لازم را دارد، فعالیت‌های یادگیری را به آن‌ ها سپرد و در مواردی که چنین توانایی وجود ندارد، معلم این فعالیت‌ها را خود بر عهده گیرد (یوسف‌زاده و معروفی، ۱۳۸۹: ۸۸).

ب) عملیاتی: در این پژوهش سبک مدیریت تعاملی عبارت است از آن چه که به وسیله گویه‌های (۱۷-۲۴) پرسشنامه محقق‌ساخته سنجیده می‌شود.

۱-۵-۵- خودارزشیابی:

الف) مفهومی: خود ارزشیابی به عنوان داشتن اطلاعات خاص ‌در مورد دانشجویان از دیدگاه خود آن‌ ها تعریف شده است. و به عنوان منعکس ساختن در توانایی‌ها، ناتوانایی‌های و پیشرفت‌های به دست آمده در یک بازه زمانی و یک دوره آموزشی خاصتوسط خود دانشجو تعریف شده است (بلانسی و مرینو، ۱۹۸۹: نقل از آلیشا و دولماسی، ۲۰۱۳: ۸۷۴).

ب) عملیاتی: در این پژوهش خودارزشیابی دانشجویان عبارت است از آن چه که به وسیله گویه‌های (۲۵-۴۷) پرسشنامه محقق‌ساخته سنجیده می‌شود.

فصل دوم:

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مقدمه

بررسی پیشینه پژوهش معمولاً نقدی از دانش موجود درباره موضوع پژوهش است. که اگر به درستی صورت گیرد به بیان مسئله کمک می‌کند و یافته های تحقیق را به پژوهش‌های قبلی متصل می‌سازد؛ و معمولاً این مقاصد را دنبال می‌کند ۱٫ تعریف و تحدید مسئله ۲٫ قراردادن یافته های تحقیق در چارچوب تحقیقات قبلی ۳٫ اجتناب از دوباره‌کاری ۴٫ انتخاب روش‌ها و ابزار اندازه‌گیری دقیق‌تر (سرمد، بازرگان و حجازی، ۱۳۸۶: ۵۵).

با توجه به موارد مطرح شده، در این فصل مبانی نظری و پیشینه پژوهش به تفکیک پژوهش‌های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

۲-۱- تأملی بر ماهیت و تعاریف مدیریت کلاس درس

در قرن حاضر پیشرفت فناوری، تغییرات سریع و پدیده جهانی شدن بر تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع بشری تأثیر گذاشته است، همگام با این تغییرات روبه‌رشد، انتظارات جامعه از نظام آموزشی نیز هر روز تغییر یافته و موجب آن شده تا دست‌اندرکاران، مدیران و مدرسان ‌پاسخ‌گویی‌ به نیازهای فراگیران را در اولویت کار خود قرار دهند (نیازآذری، مداح و عمویی، ۱۳۸۷: ۱۴۸). از این‌رو در زمینه عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی فراگیران، قابلیت حرفه‌ای معلم و رفتارهای کلاسی وی به عنوان مهمترین معیارهای عملکرد تحصیلی فراگیران شناخته شد (فراسر و البراگ[۲]، ۱۹۹۱: نقل از مهاجری، شریف و مهاجری، ۱۳۹۱: ۲۹). ماهیت فعالیت معلم در کلاس درس با مدیریت کلاس درس درآمیخته است و معلم به عنوان مدیر کلاس با بهره گرفتن از امکانات موجود، زمینه تحقق اهداف آموزشی فراگیران را فراهم می‌کند (حمیدی، دماوندی و دهنوی، ۱۳۹۱: ۶). مدیریت کلاس درس[۳]۲ از ابعاد مهم تدریس اثربخش است. نشانگرهای تدریس اثربخش در پنج مقوله شامل ۱- طراحی و تدوین درس ۲- ارائه درس ۳- مدیریت کلاس ۴- روابط انسانی و ۵- ارزشیابی از عملکرد تحصیلی دانشجویان قابل بررسی است (شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۶: ۱). مدیریت کلاس یکی از کارکردهای ضروری معلم در کلاس درس است (علوی‌لنگرودی و سلیمانی، ۱۳۹۲: ۱۲۰). یکی از انواع مهارت‌های حرفه‌ای برای معلمان که باید در آموزش‌های قبل از شروع خدمت به دست آورند مهارت مدیریت کلاس درس است (سادیک و سادیک[۴]۳، ۲۰۱۴: ۲۳۶۹).

مدیریت کلاس درس طبق طبقه‌بندی پار سونز از سازمان‌ها در سطح فنی قرار دارد. ‌بنابرین‏، طراحی و سازماندهی و عمل به طور همزمان توسط معلم صورت می‌گیرد ‌بنابرین‏، بین تحقق کارکردهای مدیریت در کلاس درس تقدم و تأخر عمده‌ای به چشم نمی‌خورد (رجایی‌پور، کاظمی و آقاحسینی، ۱۳۸۷: ۲۵). مدیریت کلاس درس دارای ویژگی‌ها و ظرافت‌های خاصی است که کارکردهای مدیریتی در آن به صورت خاصی جلوه‌گر می‌شود. مدیریت کلاس درس چه به مفهوم اداره کردن یا انجام دادن و یا یک مسئله در نظر گرفته شود، باید کارکردهای مدیریت؛ یعنی طراحی و سازماندهی، رهبری، نظارت و ارزشیابی را متحقق سازد تا جو یادگیری در کلاس اثربخش گردد (رجایی‌پور، کاظمی و آقاحسینی، ۱۳۸۷: ۲۵).

1401/09/26

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | شکل( ۲-۱ ) ویژگی های چهار خلط مزاجی ، صفراوی ، دموی ، بلغمی و سوداو ی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

شاید ارزش ‌و اهمیت هر مدیری در این باشد که بتواند تفاوت بین شخصیّتهاراتشخیص بدهد تردیدی نیست که اگر فرد از نظر شخصیّت با نوع کاری که باید انجام بدهد سازش داشته باشد ،عملکرد بهتری خواهد داشت ونسبت به کار خودرضایت شغلی بیشتری حاصل می‌کند ،گذشته از این هماهنگی بین شخصیّت وشغل مزایا ی دیگری نیز در بر دارد .برای مثال اگر مدیر فرد را از نظر شخصیّتی بشناسد ‌و بداند که کانون کنترل وی در خارج قرار دارد ،خوب می‌داند که این شخص تمایلی به پذیرفتن مسئولیّت ندارد و در مقایسه با کسانی که کانون کنترل درونی دارند ،نسبت به کار خود رضایت کمتری خواهد داشت .(رابینز، استیفن-۱۳۸۷)

شخصیّت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روان شنا سی دانست . زیرا محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند یاد گیری ، انگیزه ادارک ،تفکر ، عواطف واحساسات ،هوش ومواردی از این قبیل است. روانشناسان شخصیّت وجود شباهت رابین افرادقبول دارند اما توجه آن ها بیشتر به تفاوت‌های افراد ‌از یکدیگر معطوف است .اگر چه هر انسان ورویدادی در نوع خود منحصر به فرد است . با وجود این، بین بسیاری از انسان‌ها ‌و رویدادهای زندگی آن ها آنقدرشباهت وجود دارد که بتوان نکات مشترکی را در نظر گرفت ‌و درست همین الگوهای رفتاری است که روانشناسان شخصیّت درپی درک آنند،روانشناسان شخصیّت برای کلیت فرد وتفاوت های فردی اهمیّت خاصی قائلند . اگرچه آن ها معمولا معتقدند که هر فردی از بعضی جهات منحصر به فرد می‌باشد،اما بحث برسر معانی منحصر به فرد برای مطالعه ی شخصیّت زیاداست .یک دیدگاه این که ،هر فرد ی آن طور متمایز می شود که دوره های خاص زندگی وتجاربش ، درک می شود.پس بنا بر این روش مقایسه با دیگران معنا ندارد .این دیدگاه فرد نگرا است که با مطالعه ی گسترده زندگی افراد با هدف دست یابی به یک فهم منحصر به فردی ،به وجود می‌آید .اما دیدگاه دیگر ،روش قانون گری است که معتقداست منحصر به فردی یک فرد نتیجه ی وضعیت جسمی و زیستی وقوا نین روان شناختی است .بنا ‌به این روش هر فرد ،ترکیب منحصر به فردی از اجزاء است ،اگر چه جزئی به وسیله فرایند عمومی ایجاد می شود واین فرایند می‌تواند از طریق تحقیق ابعاد خاص شخصیّت افراد،برای تدوین قوانین رفتارهای کلی ،درک شود .(قربانی ،الیاس-۱۳۸۲ )

روانشناسان مدرن در سال ۱۸۷۹با تلاش وسلهلم ونت[۳۲] برای تا سیس آزمایشگاه روان شناسی آغاز کردندکمی بعد در سال ۱۸۸۴ گالتون اندازه گیری شخصیّت ظاهری را پیشنهاد نمود .گا لتون براین باور بودکه ‌خصوصیاتی که ما را هدایت می‌کنند یک چیز قطعی وبا دوام هستند وبنا بر این تلاش برای اندازه گیری آن ها منطقی است. تحقیق در شخصیّت به معنی مطالعه ی چگونگی تفاوت افراد در ادراک ونحوه ی ارتباط این تفاوت ها با کنش کلی انسان است می توان گفت که نظریه های شخصیّت از زمانی که بقراط حکیم یونانی ،افراد انسانی را از نظر غلبه اخلاط چهار گانه به سنخ های صفراوی ،بلغمی ،دموی ،وسودای تقسیم نمود وبرای هر یک از سنخ ها ، ویژگی های معین قائل شد ،آغاز شده است .از آن زمان تا کنون نظریه های گوناگونی با گرابش و زمینه‌های متفاوت درباره ی شخصیّت ،انسان عرضه شده است .

‌در مورد تقسیم بندی شخصیّت ،نظریه های زیر وجود دارد :

الف –نظریه های روان کاوی

ب – نظریه های پدیدار شناختی

ج-نظریه صفات

د-نظریه های انسان گرایی

ه-نظریه های شناختی

ر –نظریه های یادگیری اجتماعی

ز-نظریه های انگیزشی

نظریه ی جالینوس :جالینوس[۳۳] پزشک وحکیم یونانی (۲۰۱-۱۳۱بعداز میلاد ) بر پایه سیستم طبقه بندی بقراط[۳۴] (۴۶۰-۳۷۷ قبل از میلاد )پدر علم پزشکی که مزاج آدمی را در چهار طبع صفرا، سودا ،بلغم و خون خلاصه ‌کرده‌است حالت های روانی خاصی از جمله صفراوی مزاج –سودایی مزاج –دموی مزاج را تشخیص می‌دهد ومعتقد است که هر کدام از ین تیپها به ترتیب خصوصیاتی چون تند خو وزود خشم ،بی حال وبی عاطفه ،افسرده وخوش بین وشاد را دارا هستند (رأس ،آلن- ۱۳۷۳)

نظریه یونگ[۳۵]: رویکرد طبقه بندی جالینوس که از آن یاد شد مبتنی بر مشاهده ی تفاوت های فردی در ساختار بدنی وتلاش برای ارتباط دادن این تفاوت ها با شخصیّت است .رویکرد دیگر مشاهده ی خصایص شخصیّتی (صفات ) افراد مختلف و تلاش در جهت طبقه بندی آ ن بر طبق سنختیشان (تیپ شان)،بدون توجه خصوصیّات بدنی آن هاست .

یونگ(۱۹۲۳)یا به کار گیری این رویکرد دو نوع نگرش با جهت گیری درون گرایی و برون گرایی[۳۶] را مطرح می کندفرد درون گرا کم حرف ‌و گوشه گیر است وبیش تر علا قه دارد که در خود ش فرو رود تا این که با دیگران ارتباط داشته باشد در حالی که فرد برون گرا عمدتاً شخصی اجتماعی وخوش برخورد که علاقه به تماس با جهان خارج دارد .از دیدگاه یونگ درون گرایی وبرون گرایی ‌خصوصیاتی ذاتی ‌و فطری هستند که در طی دوران زندگی قابل تغییر واصطلاح می‌باشد. (رأس،آلن- ۱۳۷۳)

نظریه ی آیزنک

آیزنک(۱۹۵۳)گونه های شخصیّتی را به صورت ‌گروه‌های مستقل و مجزا از هم که بتوان مردم را بر اساس آن طبقه بندی کرد تفسیر نمی کند بلکه معتقد است که گونه های شخصیّتی به شکل ابعاد به هم پیوسته ای هستند که در راستای آن مردم با هم متفاوتند همان طور که یک صفت کم و بیش می‌تواند معرف خصوصیّات یک فرد باشد همچنین می‌تواند به عنوان یک گونه مهم مشخص شود (مرادی،داود-۱۳۸۱).

درون گرایی و برون گرایی قطب های نهایی یک بعد واحد هستند . ‌بنابرین‏ تیپ یک شخص ممکن است در یکی از قطب ها و یا در نقطه ای بین آن ها واقع شود ، از این رو نمی توان قبول کرد که مردم یا کاملا برون گرا و یا کاملا درون گرا هستند ((رأس ،نقل از مرادی،داود-۱۳۸۱)) .

در نظام آیزنک فقط دو بعد وجود دارد بعد درون گرایی و برون گرایی و بعد استواری و نا استواری هیجانی که گونه ها ، قطب ها و کرانه های این ابعاد هستند . با ترکیب این دو بعد ،همان گونه که در شکل نشان داده شده است ، چهار ربع متصور است که هر ربع در بر گیرنده صفاتی است . آیزنک با محاسبات آماری نشان داده است که این چهار ربع با چهار خلط مزاجی ، صفراوی ، دموی ، بلغمی و سوداو ی مطابقت دارد ( همان منبع)

شکل( ۲-۱ ) ویژگی های چهار خلط مزاجی ، صفراوی ، دموی ، بلغمی و سوداو ی

در شکل ۲-۱ بعد شخصیّتی مفهوم سازی شده توسط آیزنک و ارتباط آن با مزاج ارائه شده توسط بقرا ط نشان داده شده است ( مرادی ،داود-۱۳۸۱) .

در یکی از تقسیمات انجام شده ‌در مورد شخصیّت دو گونه ی الف و ب مطرح شده است ، فردی که دارای الگوی رفتاری گونه ی الف می‌باشد . به طور کلی از نظر شخصیّتی فردی است که به صورت تهاجمی درگیر مبارزه ای مداوم و پی درپی جهت نائل شدن به حداکثر پیشرفت در حداقل زمان است که برای دست یابی به چنین خواستی ، ضرورت دارد که در مقابل اشیا و افراد همیشه جبهه گیری کند (فریدمن و روزن من [۳۷]۱۹۷۴ رأس ۱۳۷۳ ) موعد های کاری خیلی حساسیت نشان نمی دهند ، بدون احساس گناه استراحت می‌کنند و از اوقات فراغت لذت می‌برند و اهل لاف و گذاف نیستند . (فرید من و روزن من ۱۹۷۴ گلاس ۱۹۷۴ ، اورنگ و پی پال ۱۹۸۴ ، رأس ۱۳۷۳

1401/09/26

طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – ۲-۴- گذشت – پایان نامه های کارشناسی ارشد

در مجموع کند و کاو در مباحث نظری گیدنز پیرامون اعتماد حاکی از آن است که تئوری ساختاربندی وی که در جهت فائق آمدن بر جدل های بین نظریه پردازان سطح خرد و کلان طراحی گردیده است می‌تواند به عنوان چارچوب نظری مناسب برای تحلیل مسأله بسیار مهم اعتماد باشد و پژوهشگرانی که هم قصد انجام مطالعه در این حوزه را دارند می‌توانند با بهره گرفتن از تئوری هایی از این قبیل و با تلفیقی از هر دو سطح تحلیل خرد و کلان و سطح مطالعه ساخت/ کنش به بررسی دقیق این پدیده اجتماعی در جامعه آماری مورد بررسی بپردازند.

در یک جمع بندی کلی می توان گفت اعتماد در سطوح مختلف خرد، میانه و کلان تخریب و تضعیف می شود؛ عوامل تخریب کننده اعتماد در سطح خرد، منفعت طلبی افراطی افراد است. از آنجا که انسان ها به طور ذاتی، منفعت طلب هستند، وقتی این منفعت طلبی حالت افراطی به خود بگیرد، افراد سعی می‌کنند با بهره گرفتن از روش های کاذب، سهم بیشتری از امکانات و منفعت را برای خود طلب کنند. در سطح میانه، موضوع رقابت های کاذب بین نهادها و مؤسسات مطرح می شود. در سطح کلان نیز، جاه طلبی کشورها عامل اصلی تخریب اعتماد محسوب می شود. به طوری که هرچه کشورها جاه طلبی بیشتری داشته باشند، دیگر کشورها نمی توانند به آن ها اعتماد کنند.

۲-۴- گذشت

گذشت مقوله‌ای است که در ربع آخر قرن بیستم، علاقه فراوانی را در میان اندیشمندان رشته‌های مختلف همچون روان‌شناسی، حقوق، سیاست، امور بین‌الملل، علوم اجتماعی، اخلاق، ادبیات، مطالعات زنان و فلسفه برانگیخت. این در حالی است که در گذشته بحث از گذشت اغلب محدود به حوزه الاهیات و ادیان بود(هاگ و همکاران[۳۱]،۲۰۱۰).

گذشت غیر از ابعاد اخلاقی، فلسفی و الاهیاتی، بعد تجربی هم دارد؛ زیرا روان‌شناسان و عالمان علوم اجتماعی، آثار روان‌شناختی و اجتماعی آن را بررسی می‌کنند. دانشمندان علوم سیاسی نیز از گذشت برای سازش میان گروه‌های متخاصم و ناسازگار استفاده می‌کنند. زیست‌شناسان تکاملی نیز علاقه‌مند به فهم اهمیت ارزش سازگارانه[۳۲] گذشت به مثابه یک غریزه هستند(کالوگ[۳۳]،۲۰۰۸).

گذشت در اخلاق فضیلت، اخلاق مراقبت، و اخلاق زنانه‌نگر نیز که بر مسئولیت ما در قبال دیگران و نیز حفظ ارتباط با آن‌ ها تأکید می‌کند، محل توجه فراوان واقع شده است(بلک و همکاران[۳۴]،۲۰۰۸).

گذشت، در نگاه نخست، مفهومی است ساده، اما اگر دقیق‌تر و ژرف‌تر در باب آن بیندیشیم درمی‌یابیم که از لحاظ مفهومی، روان‌شناختی و اخلاقی پیچیدگی‌های فراوانی دارد. این پدیدار عموماً، به مثابه واکنشی مثبت به خطاکاری انسان لحاظ می‌شود. البته اختلاف نظرهای فراوانی در باب معنای گذشت، ارتباط آن با واژه های مشابه یا هم‌خانواده، و نیز ابعاد روان‌شناختی، رفتاری و هنجاری آن وجود دارد. پدیدار گذشت با طیفی از پدیدارهای تعین‌یافته و تعین‌نایافته نزدیکی و مشابهت دارد.

افزون بر این، نظایر قانونی و سیاسی گذشت پرسش‌هایی را در این خصوص پیش کشیده است که کدام دسته از رفتارهای بشری می‌تواند واقعاً به عنوان گذشت توصیف شود(هوگ،۲۰۱۰). گذشت چیزی غیر از چشم‌پوشی یا اغماض[۳۵] ، فراموش کردن[۳۶]، عفو[۳۷] چشم‌پوشی از مجازات یا تخفیف مجازات)، صلح و آشتی[۳۸]، پاک کردن خطا، توجیه کردن خطا[۳۹]، معذور داشتن خاطی[۴۰]، تبرئه[۴۱]، ترحم [۴۲]، شفقت[۴۳] و همدلی[۴۴] است(رولدهولم،۲۰۱۰: والدروت،۲۰۰۸: اسکات،۲۰۰۵). فیلسوفان و اندیشمندان مختلف از جمله اپیکتتوس، سنکا (۲۰۱۰)، ارسطو (۱۳۷۸: ۷۹، ۸۲-۹۸، ۱۴۷، ۱۹۰، ۲۴۶-۲۴۷)، آکوئیناس، اسپینوزا (۱۳۹۰: ۱۸۲، ۱۹۹، ۲۰۰)، مالبرانش، ‌هابز (۱۶۵۱: ۹۴)، هگل، باتلر (۱۸۴۶)، نیچه (۱۸۸۷)، ‌هانا آرنت (۱۳۸۹: ۳۴۷-۳۵۵)، دریدا (۲۰۰۵)، لویناس، کریستوا (۲۰۱۰: ۱۸۳-۱۹۴؛ کریستوا، ۱۳۸۹: ۷۳-۹۷)، پل ریکور (۲۰۰۴)، مک‌ناوتن (۲۰۱۰)، جفری جی. مورفی (۱۹۸۸, ۲۰۰۲, ۲۰۰۳)، گریسولد (۲۰۰۷)، آنتونی بَش (۲۰۰۷)، دسموند توتو (۱۹۹۹)، ‌هابِر (۱۹۹۱)، ترودی گاویر (۲۰۰۲)، رابرت سی. رابرتس (۲۰۰۵)، ورثینگتون (۲۰۰۵, ۲۰۰۶)، کولاکوفسکی (۱۳۸۱) و … ابعاد مختلف این موضوع را کاویده‌اند و افق‌های نوینی را پیش روی ما گشوده‌اند. این مقاله عهده‌دار بررسی تاریخی این موضوع نیست، بلکه صرفاً گذشت را در سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی به لحاظ لغوی بررسی می‌کند و سپس در قالب فقراتی مجزا و در عین حال مرتبط ماهیت و چیستی گذشت را می‌کاود و مفهوم آن را تحلیل می‌کند.

۲-۴-۱- زمینه‌های گذشت

گذشت و عفو کردن، گونه های مختلفی دارد:

۱ – گاهی شخصی ناگزیر از عفو کردن است، زیرا قدرت بر انتقام ندارد و نمی تواند قصاص کند. به قول شاعر:

۲ – گاهی قدرت بر قصاص و یا انتقام هست، ولی چون موجب زحمت و درگیری می شود، راحت طلبی مانع انتقام می‌گردد.

۳ – شخص قدرت بر انتقام دارد و راحت طلب هم نیست، اما با انگیزه خداخواهی و برای کسب خشنودی خدا، دست از انتقام بر می‌دارد و گذشت می‌کند. بدیهی است که از نظر آموزه های دینی قسم سوم بار مثبت دارد و ارزش محسوب می شود. امام صادق (ع) می فرماید: «العفو عند القدره من سنن المرسلین و المتقین؛ عفو هنگام قدرت، روش فرستادگان الهی و اهل تقواست.»( مقدم،۱۳۸۹).

۲-۴-۲- همبستگی اجتماعی، ثمره گذشت در جامعه:

نهادینه شدن فرهنگ عفو و گذشت راهی برای تقویت سرمایه های اجتماعی و ایجاد روابط صمیمی بین افراد است. باید فرهنگ عفو و گذشت به عنوان یک فرهنگ عمومی در بین مردم نهادینه شود زیرا نهادینه شدن این فرهنگ اصیل دینی ‌بین مردم موجب تقویت سرمایه های اجتماعی و ایجاد روابطی صمیمی بین افراد می‌شود. در گذشته با توجه به اینکه جامعه ها کوچک و سرمایه های اجتماعی قوی‌تر بودند و شبکه های اجتماعی نقش مهمی را ایفا می‌کردند، میزان جرائمی که منجر به قصاص می‌شدند بسیار کم بودند و همین موضوع معنویات و عواطف انسانی را در درجه اول تصمیم‌گیری‌ها قرار می‌داد؛ زیرا که بین این سرمایه های اجتماعی ارتباط گسترده آشنایی وجود داشت. در جوامعه گذشته عفو و گذشت به شکل‌های مختلف مشاهده می‌شد مانند خانواده هایی که اختلافات چندین ساله خود را به وسیله ازدواج با عضوی از خانواده مورد نظر می‌بخشیدند و دوستی های خانوادگی را جایگزین دشمنی‌های چندین ساله می‌کردند(فولادی،۱۳۹۰).

1 2 3 ...4 ... 6 ...8 ...9 10 11 12 ... 229