1401/09/26

دانلود فایل های دانشگاهی | ۲-۱- تأملی بر ماهیت و تعاریف مدیریت کلاس درس – 3

۱-۳-۲- اهداف ویژه

۱-تعیین میزان استفاده اساتید از سبک مدیریت غیرمداخله‌ای

۲-تعیین میزان استفاده اساتید از سبک مدیریت مداخله‌ای

۳-تعیین میزان استفاده اساتید از سبک مدیریت تعاملی

۴-تعیین رابطه سبک مدیریت غیرمداخله‌ای با خودارزشیابی دانشجویان

۵-تعیین رابطه سبک مدیریت مداخله‌ای با خودارزشیابی دانشجویان

۶-تعیین رابطه سبک مدیریت تعاملی با خودارزشیابی دانشجویان

۷- پیش‌بینی خودارزشیابی دانشجویان بر اساس سبک‌های مختلف مدیریت کلاس

۱-۴- سوالات و فرضیه‌های پژوهش

۱- از دیدگاه دانشجویان، اساتید به چه میزان از سبک مدیریت غیرمداخله‌ای، استفاده می‌کنند؟

۲- از دیدگاه دانشجویان، اساتید به چه میزان از سبک مدیریت مداخله‌ای، استفاده می‌کنند؟

۳- از دیدگاه دانشجویان، اساتید به چه میزان از سبک مدیریت تعاملی، استفاده می‌کنند؟

۴- بین سبک مدیریت غیرمداخله‌ای و خودارزشیابی دانشجویان رابطه وجود دارد.

۵- بین سبک مدیریت مداخله‌ای و خودارزشیابی دانشجویان رابطه وجود دارد.

۶- بین سبک مدیریت تعاملی و خودارزشیابی دانشجویان رابطه وجود دارد.

۷- تا چه میزان خودارزشیابی دانشجویان بر اساس سبک‌های مدیریت کلاس، قابل پیش‌بینی است؟

۱-۵- تعریف مفهومی و عملیاتی

۱-۵-۱- مدیریت کلاس:

الف) مفهومی: مدیریت کلاس عبارت است از کلیه تلاش‌های معلم برای سرپرستی فعالیت‌های کلاس درس که شامل تعاملات اجتماعی، رفتار دانش‌آموزان و یادگیری است (ولفکانک و گلیکمن، ۱۹۸۶: به نقل از آریاپوران، عزیزی و دیناروند، ۱۳۹۲: ۲۵).

۱-۵-۲- سبک مدیریت غیرمداخله‌ای:

الف) مفهومی: در این شیوه، مسئولیت اصلی کنترل کلاس در اختیار فراگیران است. قوانین و مقررات توسط آنان و با راهنمایی مدرس کلاس تدوین می‌شود. تأکید این شیوه بر تفکرات و احساسات شخصی افراد است. تفاوت‌های فردی بسیار مهم تلقی می‌شود. به افراد کلاس فرصت داده می‌شود تا رفتارهای خود را کنترل کرده و نظارت نمایند. شیوه های مداخله‌ای عمدتاًً حرکات و اشارات غیرکلامی، نشست‌های خصوصی، مهارت‌های ارتباطی و پیام‌هایی است که به افراد داده می‌شود (شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۶: ۴).

ب) عملیاتی: در این پژوهش سبک مدیریت غیرمداخله‌ای عبارت است از آن چه که به وسیله گویه‌های (۱-۸) پرسشنامه محقق‌ساخته سنجیده می‌شود.

۱-۵-۳- سبک مدیریت مداخله‌ای:

الف) مفهومی: در این شیوه معلم تلاش می‌کند اجرای وظایف یادگیری را بر عهده بگیرد. ‌بنابرین‏، معلم کنترل قوی دارد، یعنی او تلاش می‌کند فعالیت‌های خود را جایگزین فعالیت‌های شناختی، عاطفی و فراشناختی دانش‌آموز نماید (یوسف‌زاده و معروفی، ۱۳۸۹: ۸۷).

ب) عملیاتی: در این پژوهش سبک مدیریت مداخله‌ای عبارت است از آن چه که به وسیله گویه‌های (۹-۱۶) پرسشنامه محقق‌ساخته سنجیده می‌شود.

۱-۵-۴- سبک مدیریت تعاملی:

الف) مفهومی: در این شیوه معلم بر این باور است که باید در مواردی که دانش‌آموز توانایی لازم را دارد، فعالیت‌های یادگیری را به آن‌ ها سپرد و در مواردی که چنین توانایی وجود ندارد، معلم این فعالیت‌ها را خود بر عهده گیرد (یوسف‌زاده و معروفی، ۱۳۸۹: ۸۸).

ب) عملیاتی: در این پژوهش سبک مدیریت تعاملی عبارت است از آن چه که به وسیله گویه‌های (۱۷-۲۴) پرسشنامه محقق‌ساخته سنجیده می‌شود.

۱-۵-۵- خودارزشیابی:

الف) مفهومی: خود ارزشیابی به عنوان داشتن اطلاعات خاص ‌در مورد دانشجویان از دیدگاه خود آن‌ ها تعریف شده است. و به عنوان منعکس ساختن در توانایی‌ها، ناتوانایی‌های و پیشرفت‌های به دست آمده در یک بازه زمانی و یک دوره آموزشی خاصتوسط خود دانشجو تعریف شده است (بلانسی و مرینو، ۱۹۸۹: نقل از آلیشا و دولماسی، ۲۰۱۳: ۸۷۴).

ب) عملیاتی: در این پژوهش خودارزشیابی دانشجویان عبارت است از آن چه که به وسیله گویه‌های (۲۵-۴۷) پرسشنامه محقق‌ساخته سنجیده می‌شود.

فصل دوم:

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مقدمه

بررسی پیشینه پژوهش معمولاً نقدی از دانش موجود درباره موضوع پژوهش است. که اگر به درستی صورت گیرد به بیان مسئله کمک می‌کند و یافته های تحقیق را به پژوهش‌های قبلی متصل می‌سازد؛ و معمولاً این مقاصد را دنبال می‌کند ۱٫ تعریف و تحدید مسئله ۲٫ قراردادن یافته های تحقیق در چارچوب تحقیقات قبلی ۳٫ اجتناب از دوباره‌کاری ۴٫ انتخاب روش‌ها و ابزار اندازه‌گیری دقیق‌تر (سرمد، بازرگان و حجازی، ۱۳۸۶: ۵۵).

با توجه به موارد مطرح شده، در این فصل مبانی نظری و پیشینه پژوهش به تفکیک پژوهش‌های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

۲-۱- تأملی بر ماهیت و تعاریف مدیریت کلاس درس

در قرن حاضر پیشرفت فناوری، تغییرات سریع و پدیده جهانی شدن بر تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع بشری تأثیر گذاشته است، همگام با این تغییرات روبه‌رشد، انتظارات جامعه از نظام آموزشی نیز هر روز تغییر یافته و موجب آن شده تا دست‌اندرکاران، مدیران و مدرسان ‌پاسخ‌گویی‌ به نیازهای فراگیران را در اولویت کار خود قرار دهند (نیازآذری، مداح و عمویی، ۱۳۸۷: ۱۴۸). از این‌رو در زمینه عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی فراگیران، قابلیت حرفه‌ای معلم و رفتارهای کلاسی وی به عنوان مهمترین معیارهای عملکرد تحصیلی فراگیران شناخته شد (فراسر و البراگ[۲]، ۱۹۹۱: نقل از مهاجری، شریف و مهاجری، ۱۳۹۱: ۲۹). ماهیت فعالیت معلم در کلاس درس با مدیریت کلاس درس درآمیخته است و معلم به عنوان مدیر کلاس با بهره گرفتن از امکانات موجود، زمینه تحقق اهداف آموزشی فراگیران را فراهم می‌کند (حمیدی، دماوندی و دهنوی، ۱۳۹۱: ۶). مدیریت کلاس درس[۳]۲ از ابعاد مهم تدریس اثربخش است. نشانگرهای تدریس اثربخش در پنج مقوله شامل ۱- طراحی و تدوین درس ۲- ارائه درس ۳- مدیریت کلاس ۴- روابط انسانی و ۵- ارزشیابی از عملکرد تحصیلی دانشجویان قابل بررسی است (شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۶: ۱). مدیریت کلاس یکی از کارکردهای ضروری معلم در کلاس درس است (علوی‌لنگرودی و سلیمانی، ۱۳۹۲: ۱۲۰). یکی از انواع مهارت‌های حرفه‌ای برای معلمان که باید در آموزش‌های قبل از شروع خدمت به دست آورند مهارت مدیریت کلاس درس است (سادیک و سادیک[۴]۳، ۲۰۱۴: ۲۳۶۹).

مدیریت کلاس درس طبق طبقه‌بندی پار سونز از سازمان‌ها در سطح فنی قرار دارد. ‌بنابرین‏، طراحی و سازماندهی و عمل به طور همزمان توسط معلم صورت می‌گیرد ‌بنابرین‏، بین تحقق کارکردهای مدیریت در کلاس درس تقدم و تأخر عمده‌ای به چشم نمی‌خورد (رجایی‌پور، کاظمی و آقاحسینی، ۱۳۸۷: ۲۵). مدیریت کلاس درس دارای ویژگی‌ها و ظرافت‌های خاصی است که کارکردهای مدیریتی در آن به صورت خاصی جلوه‌گر می‌شود. مدیریت کلاس درس چه به مفهوم اداره کردن یا انجام دادن و یا یک مسئله در نظر گرفته شود، باید کارکردهای مدیریت؛ یعنی طراحی و سازماندهی، رهبری، نظارت و ارزشیابی را متحقق سازد تا جو یادگیری در کلاس اثربخش گردد (رجایی‌پور، کاظمی و آقاحسینی، ۱۳۸۷: ۲۵).

1401/09/26

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | شکل( ۲-۱ ) ویژگی های چهار خلط مزاجی ، صفراوی ، دموی ، بلغمی و سوداو ی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

شاید ارزش ‌و اهمیت هر مدیری در این باشد که بتواند تفاوت بین شخصیّتهاراتشخیص بدهد تردیدی نیست که اگر فرد از نظر شخصیّت با نوع کاری که باید انجام بدهد سازش داشته باشد ،عملکرد بهتری خواهد داشت ونسبت به کار خودرضایت شغلی بیشتری حاصل می‌کند ،گذشته از این هماهنگی بین شخصیّت وشغل مزایا ی دیگری نیز در بر دارد .برای مثال اگر مدیر فرد را از نظر شخصیّتی بشناسد ‌و بداند که کانون کنترل وی در خارج قرار دارد ،خوب می‌داند که این شخص تمایلی به پذیرفتن مسئولیّت ندارد و در مقایسه با کسانی که کانون کنترل درونی دارند ،نسبت به کار خود رضایت کمتری خواهد داشت .(رابینز، استیفن-۱۳۸۷)

شخصیّت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روان شنا سی دانست . زیرا محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند یاد گیری ، انگیزه ادارک ،تفکر ، عواطف واحساسات ،هوش ومواردی از این قبیل است. روانشناسان شخصیّت وجود شباهت رابین افرادقبول دارند اما توجه آن ها بیشتر به تفاوت‌های افراد ‌از یکدیگر معطوف است .اگر چه هر انسان ورویدادی در نوع خود منحصر به فرد است . با وجود این، بین بسیاری از انسان‌ها ‌و رویدادهای زندگی آن ها آنقدرشباهت وجود دارد که بتوان نکات مشترکی را در نظر گرفت ‌و درست همین الگوهای رفتاری است که روانشناسان شخصیّت درپی درک آنند،روانشناسان شخصیّت برای کلیت فرد وتفاوت های فردی اهمیّت خاصی قائلند . اگرچه آن ها معمولا معتقدند که هر فردی از بعضی جهات منحصر به فرد می‌باشد،اما بحث برسر معانی منحصر به فرد برای مطالعه ی شخصیّت زیاداست .یک دیدگاه این که ،هر فرد ی آن طور متمایز می شود که دوره های خاص زندگی وتجاربش ، درک می شود.پس بنا بر این روش مقایسه با دیگران معنا ندارد .این دیدگاه فرد نگرا است که با مطالعه ی گسترده زندگی افراد با هدف دست یابی به یک فهم منحصر به فردی ،به وجود می‌آید .اما دیدگاه دیگر ،روش قانون گری است که معتقداست منحصر به فردی یک فرد نتیجه ی وضعیت جسمی و زیستی وقوا نین روان شناختی است .بنا ‌به این روش هر فرد ،ترکیب منحصر به فردی از اجزاء است ،اگر چه جزئی به وسیله فرایند عمومی ایجاد می شود واین فرایند می‌تواند از طریق تحقیق ابعاد خاص شخصیّت افراد،برای تدوین قوانین رفتارهای کلی ،درک شود .(قربانی ،الیاس-۱۳۸۲ )

روانشناسان مدرن در سال ۱۸۷۹با تلاش وسلهلم ونت[۳۲] برای تا سیس آزمایشگاه روان شناسی آغاز کردندکمی بعد در سال ۱۸۸۴ گالتون اندازه گیری شخصیّت ظاهری را پیشنهاد نمود .گا لتون براین باور بودکه ‌خصوصیاتی که ما را هدایت می‌کنند یک چیز قطعی وبا دوام هستند وبنا بر این تلاش برای اندازه گیری آن ها منطقی است. تحقیق در شخصیّت به معنی مطالعه ی چگونگی تفاوت افراد در ادراک ونحوه ی ارتباط این تفاوت ها با کنش کلی انسان است می توان گفت که نظریه های شخصیّت از زمانی که بقراط حکیم یونانی ،افراد انسانی را از نظر غلبه اخلاط چهار گانه به سنخ های صفراوی ،بلغمی ،دموی ،وسودای تقسیم نمود وبرای هر یک از سنخ ها ، ویژگی های معین قائل شد ،آغاز شده است .از آن زمان تا کنون نظریه های گوناگونی با گرابش و زمینه‌های متفاوت درباره ی شخصیّت ،انسان عرضه شده است .

‌در مورد تقسیم بندی شخصیّت ،نظریه های زیر وجود دارد :

الف –نظریه های روان کاوی

ب – نظریه های پدیدار شناختی

ج-نظریه صفات

د-نظریه های انسان گرایی

ه-نظریه های شناختی

ر –نظریه های یادگیری اجتماعی

ز-نظریه های انگیزشی

نظریه ی جالینوس :جالینوس[۳۳] پزشک وحکیم یونانی (۲۰۱-۱۳۱بعداز میلاد ) بر پایه سیستم طبقه بندی بقراط[۳۴] (۴۶۰-۳۷۷ قبل از میلاد )پدر علم پزشکی که مزاج آدمی را در چهار طبع صفرا، سودا ،بلغم و خون خلاصه ‌کرده‌است حالت های روانی خاصی از جمله صفراوی مزاج –سودایی مزاج –دموی مزاج را تشخیص می‌دهد ومعتقد است که هر کدام از ین تیپها به ترتیب خصوصیاتی چون تند خو وزود خشم ،بی حال وبی عاطفه ،افسرده وخوش بین وشاد را دارا هستند (رأس ،آلن- ۱۳۷۳)

نظریه یونگ[۳۵]: رویکرد طبقه بندی جالینوس که از آن یاد شد مبتنی بر مشاهده ی تفاوت های فردی در ساختار بدنی وتلاش برای ارتباط دادن این تفاوت ها با شخصیّت است .رویکرد دیگر مشاهده ی خصایص شخصیّتی (صفات ) افراد مختلف و تلاش در جهت طبقه بندی آ ن بر طبق سنختیشان (تیپ شان)،بدون توجه خصوصیّات بدنی آن هاست .

یونگ(۱۹۲۳)یا به کار گیری این رویکرد دو نوع نگرش با جهت گیری درون گرایی و برون گرایی[۳۶] را مطرح می کندفرد درون گرا کم حرف ‌و گوشه گیر است وبیش تر علا قه دارد که در خود ش فرو رود تا این که با دیگران ارتباط داشته باشد در حالی که فرد برون گرا عمدتاً شخصی اجتماعی وخوش برخورد که علاقه به تماس با جهان خارج دارد .از دیدگاه یونگ درون گرایی وبرون گرایی ‌خصوصیاتی ذاتی ‌و فطری هستند که در طی دوران زندگی قابل تغییر واصطلاح می‌باشد. (رأس،آلن- ۱۳۷۳)

نظریه ی آیزنک

آیزنک(۱۹۵۳)گونه های شخصیّتی را به صورت ‌گروه‌های مستقل و مجزا از هم که بتوان مردم را بر اساس آن طبقه بندی کرد تفسیر نمی کند بلکه معتقد است که گونه های شخصیّتی به شکل ابعاد به هم پیوسته ای هستند که در راستای آن مردم با هم متفاوتند همان طور که یک صفت کم و بیش می‌تواند معرف خصوصیّات یک فرد باشد همچنین می‌تواند به عنوان یک گونه مهم مشخص شود (مرادی،داود-۱۳۸۱).

درون گرایی و برون گرایی قطب های نهایی یک بعد واحد هستند . ‌بنابرین‏ تیپ یک شخص ممکن است در یکی از قطب ها و یا در نقطه ای بین آن ها واقع شود ، از این رو نمی توان قبول کرد که مردم یا کاملا برون گرا و یا کاملا درون گرا هستند ((رأس ،نقل از مرادی،داود-۱۳۸۱)) .

در نظام آیزنک فقط دو بعد وجود دارد بعد درون گرایی و برون گرایی و بعد استواری و نا استواری هیجانی که گونه ها ، قطب ها و کرانه های این ابعاد هستند . با ترکیب این دو بعد ،همان گونه که در شکل نشان داده شده است ، چهار ربع متصور است که هر ربع در بر گیرنده صفاتی است . آیزنک با محاسبات آماری نشان داده است که این چهار ربع با چهار خلط مزاجی ، صفراوی ، دموی ، بلغمی و سوداو ی مطابقت دارد ( همان منبع)

شکل( ۲-۱ ) ویژگی های چهار خلط مزاجی ، صفراوی ، دموی ، بلغمی و سوداو ی

در شکل ۲-۱ بعد شخصیّتی مفهوم سازی شده توسط آیزنک و ارتباط آن با مزاج ارائه شده توسط بقرا ط نشان داده شده است ( مرادی ،داود-۱۳۸۱) .

در یکی از تقسیمات انجام شده ‌در مورد شخصیّت دو گونه ی الف و ب مطرح شده است ، فردی که دارای الگوی رفتاری گونه ی الف می‌باشد . به طور کلی از نظر شخصیّتی فردی است که به صورت تهاجمی درگیر مبارزه ای مداوم و پی درپی جهت نائل شدن به حداکثر پیشرفت در حداقل زمان است که برای دست یابی به چنین خواستی ، ضرورت دارد که در مقابل اشیا و افراد همیشه جبهه گیری کند (فریدمن و روزن من [۳۷]۱۹۷۴ رأس ۱۳۷۳ ) موعد های کاری خیلی حساسیت نشان نمی دهند ، بدون احساس گناه استراحت می‌کنند و از اوقات فراغت لذت می‌برند و اهل لاف و گذاف نیستند . (فرید من و روزن من ۱۹۷۴ گلاس ۱۹۷۴ ، اورنگ و پی پال ۱۹۸۴ ، رأس ۱۳۷۳

1401/09/26

طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – ۲-۴- گذشت – پایان نامه های کارشناسی ارشد

در مجموع کند و کاو در مباحث نظری گیدنز پیرامون اعتماد حاکی از آن است که تئوری ساختاربندی وی که در جهت فائق آمدن بر جدل های بین نظریه پردازان سطح خرد و کلان طراحی گردیده است می‌تواند به عنوان چارچوب نظری مناسب برای تحلیل مسأله بسیار مهم اعتماد باشد و پژوهشگرانی که هم قصد انجام مطالعه در این حوزه را دارند می‌توانند با بهره گرفتن از تئوری هایی از این قبیل و با تلفیقی از هر دو سطح تحلیل خرد و کلان و سطح مطالعه ساخت/ کنش به بررسی دقیق این پدیده اجتماعی در جامعه آماری مورد بررسی بپردازند.

در یک جمع بندی کلی می توان گفت اعتماد در سطوح مختلف خرد، میانه و کلان تخریب و تضعیف می شود؛ عوامل تخریب کننده اعتماد در سطح خرد، منفعت طلبی افراطی افراد است. از آنجا که انسان ها به طور ذاتی، منفعت طلب هستند، وقتی این منفعت طلبی حالت افراطی به خود بگیرد، افراد سعی می‌کنند با بهره گرفتن از روش های کاذب، سهم بیشتری از امکانات و منفعت را برای خود طلب کنند. در سطح میانه، موضوع رقابت های کاذب بین نهادها و مؤسسات مطرح می شود. در سطح کلان نیز، جاه طلبی کشورها عامل اصلی تخریب اعتماد محسوب می شود. به طوری که هرچه کشورها جاه طلبی بیشتری داشته باشند، دیگر کشورها نمی توانند به آن ها اعتماد کنند.

۲-۴- گذشت

گذشت مقوله‌ای است که در ربع آخر قرن بیستم، علاقه فراوانی را در میان اندیشمندان رشته‌های مختلف همچون روان‌شناسی، حقوق، سیاست، امور بین‌الملل، علوم اجتماعی، اخلاق، ادبیات، مطالعات زنان و فلسفه برانگیخت. این در حالی است که در گذشته بحث از گذشت اغلب محدود به حوزه الاهیات و ادیان بود(هاگ و همکاران[۳۱]،۲۰۱۰).

گذشت غیر از ابعاد اخلاقی، فلسفی و الاهیاتی، بعد تجربی هم دارد؛ زیرا روان‌شناسان و عالمان علوم اجتماعی، آثار روان‌شناختی و اجتماعی آن را بررسی می‌کنند. دانشمندان علوم سیاسی نیز از گذشت برای سازش میان گروه‌های متخاصم و ناسازگار استفاده می‌کنند. زیست‌شناسان تکاملی نیز علاقه‌مند به فهم اهمیت ارزش سازگارانه[۳۲] گذشت به مثابه یک غریزه هستند(کالوگ[۳۳]،۲۰۰۸).

گذشت در اخلاق فضیلت، اخلاق مراقبت، و اخلاق زنانه‌نگر نیز که بر مسئولیت ما در قبال دیگران و نیز حفظ ارتباط با آن‌ ها تأکید می‌کند، محل توجه فراوان واقع شده است(بلک و همکاران[۳۴]،۲۰۰۸).

گذشت، در نگاه نخست، مفهومی است ساده، اما اگر دقیق‌تر و ژرف‌تر در باب آن بیندیشیم درمی‌یابیم که از لحاظ مفهومی، روان‌شناختی و اخلاقی پیچیدگی‌های فراوانی دارد. این پدیدار عموماً، به مثابه واکنشی مثبت به خطاکاری انسان لحاظ می‌شود. البته اختلاف نظرهای فراوانی در باب معنای گذشت، ارتباط آن با واژه های مشابه یا هم‌خانواده، و نیز ابعاد روان‌شناختی، رفتاری و هنجاری آن وجود دارد. پدیدار گذشت با طیفی از پدیدارهای تعین‌یافته و تعین‌نایافته نزدیکی و مشابهت دارد.

افزون بر این، نظایر قانونی و سیاسی گذشت پرسش‌هایی را در این خصوص پیش کشیده است که کدام دسته از رفتارهای بشری می‌تواند واقعاً به عنوان گذشت توصیف شود(هوگ،۲۰۱۰). گذشت چیزی غیر از چشم‌پوشی یا اغماض[۳۵] ، فراموش کردن[۳۶]، عفو[۳۷] چشم‌پوشی از مجازات یا تخفیف مجازات)، صلح و آشتی[۳۸]، پاک کردن خطا، توجیه کردن خطا[۳۹]، معذور داشتن خاطی[۴۰]، تبرئه[۴۱]، ترحم [۴۲]، شفقت[۴۳] و همدلی[۴۴] است(رولدهولم،۲۰۱۰: والدروت،۲۰۰۸: اسکات،۲۰۰۵). فیلسوفان و اندیشمندان مختلف از جمله اپیکتتوس، سنکا (۲۰۱۰)، ارسطو (۱۳۷۸: ۷۹، ۸۲-۹۸، ۱۴۷، ۱۹۰، ۲۴۶-۲۴۷)، آکوئیناس، اسپینوزا (۱۳۹۰: ۱۸۲، ۱۹۹، ۲۰۰)، مالبرانش، ‌هابز (۱۶۵۱: ۹۴)، هگل، باتلر (۱۸۴۶)، نیچه (۱۸۸۷)، ‌هانا آرنت (۱۳۸۹: ۳۴۷-۳۵۵)، دریدا (۲۰۰۵)، لویناس، کریستوا (۲۰۱۰: ۱۸۳-۱۹۴؛ کریستوا، ۱۳۸۹: ۷۳-۹۷)، پل ریکور (۲۰۰۴)، مک‌ناوتن (۲۰۱۰)، جفری جی. مورفی (۱۹۸۸, ۲۰۰۲, ۲۰۰۳)، گریسولد (۲۰۰۷)، آنتونی بَش (۲۰۰۷)، دسموند توتو (۱۹۹۹)، ‌هابِر (۱۹۹۱)، ترودی گاویر (۲۰۰۲)، رابرت سی. رابرتس (۲۰۰۵)، ورثینگتون (۲۰۰۵, ۲۰۰۶)، کولاکوفسکی (۱۳۸۱) و … ابعاد مختلف این موضوع را کاویده‌اند و افق‌های نوینی را پیش روی ما گشوده‌اند. این مقاله عهده‌دار بررسی تاریخی این موضوع نیست، بلکه صرفاً گذشت را در سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی به لحاظ لغوی بررسی می‌کند و سپس در قالب فقراتی مجزا و در عین حال مرتبط ماهیت و چیستی گذشت را می‌کاود و مفهوم آن را تحلیل می‌کند.

۲-۴-۱- زمینه‌های گذشت

گذشت و عفو کردن، گونه های مختلفی دارد:

۱ – گاهی شخصی ناگزیر از عفو کردن است، زیرا قدرت بر انتقام ندارد و نمی تواند قصاص کند. به قول شاعر:

۲ – گاهی قدرت بر قصاص و یا انتقام هست، ولی چون موجب زحمت و درگیری می شود، راحت طلبی مانع انتقام می‌گردد.

۳ – شخص قدرت بر انتقام دارد و راحت طلب هم نیست، اما با انگیزه خداخواهی و برای کسب خشنودی خدا، دست از انتقام بر می‌دارد و گذشت می‌کند. بدیهی است که از نظر آموزه های دینی قسم سوم بار مثبت دارد و ارزش محسوب می شود. امام صادق (ع) می فرماید: «العفو عند القدره من سنن المرسلین و المتقین؛ عفو هنگام قدرت، روش فرستادگان الهی و اهل تقواست.»( مقدم،۱۳۸۹).

۲-۴-۲- همبستگی اجتماعی، ثمره گذشت در جامعه:

نهادینه شدن فرهنگ عفو و گذشت راهی برای تقویت سرمایه های اجتماعی و ایجاد روابط صمیمی بین افراد است. باید فرهنگ عفو و گذشت به عنوان یک فرهنگ عمومی در بین مردم نهادینه شود زیرا نهادینه شدن این فرهنگ اصیل دینی ‌بین مردم موجب تقویت سرمایه های اجتماعی و ایجاد روابطی صمیمی بین افراد می‌شود. در گذشته با توجه به اینکه جامعه ها کوچک و سرمایه های اجتماعی قوی‌تر بودند و شبکه های اجتماعی نقش مهمی را ایفا می‌کردند، میزان جرائمی که منجر به قصاص می‌شدند بسیار کم بودند و همین موضوع معنویات و عواطف انسانی را در درجه اول تصمیم‌گیری‌ها قرار می‌داد؛ زیرا که بین این سرمایه های اجتماعی ارتباط گسترده آشنایی وجود داشت. در جوامعه گذشته عفو و گذشت به شکل‌های مختلف مشاهده می‌شد مانند خانواده هایی که اختلافات چندین ساله خود را به وسیله ازدواج با عضوی از خانواده مورد نظر می‌بخشیدند و دوستی های خانوادگی را جایگزین دشمنی‌های چندین ساله می‌کردند(فولادی،۱۳۹۰).

1401/09/26

مقالات و پایان نامه ها | شکل شماره ۱-۶- نمودار مسیر مدل مورد آزمون پژوهش حاضر در مورد عوامل مؤثر بر گرایش‌های تفکر انتقادی – 7

بهزیستی

(عملکرد بهینه)

ارضای نیازهای پایه

عوامل محیطی- اجتماعی

نظریه نیازهای پایه:

بخشی از مدل پیشنهادی تحقیق حاضر:

شکل شماره ۱-۵- نحوه اثرگذاری عوامل محیطی- اجتماعی بر گرایش‌های تفکر انتقادی از طریق ارضای نیازهای روان‌شناختی پایه

شکل شماره ۱-۵ نشان می‌دهد که ارتباطات خانوادگی – دانشگاهی و گرایش‌های تفکر انتقادی می‌توانند به ترتیب به عنوان شاخص عوامل محیطی – اجتماعی و عملکرد بهینه در نظریه نیازهای پایه در نظر گرفته شوند. این در حالی است که تأثیر ارتباطات خانوادگی – دانشگاهی بر گرایش‌های تفکر انتقادی می‌تواند از طریق ارضای نیازهای روان‌شناختی پایه میانجی‌گری شود. بر این اساس، تصمیم گرفته شد تا ارضای نیازهای روان‌شناختی پایه به عنوان متغیر میانجی بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانوادگی – دانشگاهی (جهت‌گیری‌های گفت و شنود و همنوایی خانواده و دانشجو- استاد) و گرایش‌های تفکر انتقادی به مدل اضافه شود. این کار مدل پیشنهـادی تحقیق حاضـر را ‌در مورد نحوه تأثیرگذاری عوامل مؤثر بر گرایش‌های

تفکر انتقادی دانشجویان تکمیل کـرد.

۱-۱-۲-۴- مدل پیشنهادی پژوهش

مدل پیشنهادی تحقیق حاضر در قالب نمودار مسیر در شکل شماره ۱-۶ نشان داده شده است. این مدل بر اساس آن بخشی از تحقیقات و پیشینه نظری که تا به اینجا مورد بررسی قرار گرفت، نمایی کامل از عوامل تأثیرگذار بر گرایش‌های تفکر انتقادی را با توجه به اثرات سلسله‌مراتبی آن ها ارائه می‌دهد. این مدل نشان می‌دهد که ارزش‌های فرهنگی جامعه بر جهت‌گیری‌های ارتباطاتی دانشجویان با والدین و استادان آن ها تأثیر دارند و این جهت‌گیری‌های ارتباطاتی بر ارضـای نیازهای روان‌شناختی پایه دانشجویان. این در حالی است که ارضای نیازهای روان‌شناختی پایه به نوبه خود بر گرایش‌های تفکر انتقادی دانشجویان تأثیر دارد.

شکل شماره ۱-۶- نمودار مسیر مدل مورد آزمون پژوهش حاضر ‌در مورد عوامل مؤثر بر گرایش‌های تفکر انتقادی

همان‌ طور که پیش از ایـن گفته شد پژوهش حاضـر برای اولین بار عوامل فرهنگی، ارتباطات

خانوادگی- دانشگاهی و فردی مؤثر بر گرایش‌های تفکر انتقادی دانشجویان را در قالب مدلی سلسله‌مراتبی و علّی مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهد. این در حالی است که مطالعات پیشین همگی به بررسی جداگانه عوامل مرتبط با گرایش‌های تفکر انتقادی پرداخته‌اند.

۱-۲- هدف پژوهش

تفکر انتقادی به عنوان مهارت قضاوت فکورانه (راهنمای سیاهه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا، ۲۰۰۷) زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که فرد به استفاده از این نوع تفکر گرایش داشته باشد (انجمن فلسفی امریکا، ۱۹۹۰؛ فاسیونه، ۲۰۱۱؛ فاسیونه، گیانکارلو و فاسیونه، ۱۹۹۴؛ گیانکارلو و فاسیونه، ۲۰۰۱). از این رو، مطالعه حاضر درصدد آن برآمده است تا مشخص کند چه عواملی بر گرایش به استفاده از تفکر انتقادی توسط دانشجویان تأثیر دارند. به همین منظور، این پژوهش با مرور ادبیات پیشین ‌در مورد گرایش به تفکر انتقادی مدلی را در این زمینه پیشنهاد کرده و بر آن است که آن را به آزمون گذارد. در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط بین متغیرهای فرهنگی (ارزش‌های فرهنگی جمع‌گرایی افقی، جمع‌گرایی عمودی، فردگرایی افقی و فردگرایی عمودی)، متغیرهای ارتباطاتی بین دانشجویان و والدین و استادان آن ها (جهت‌گیری‌های گفت و شنود و همنوایی)، متغیرهای فردی (ارضای نیازهای روان‌شناختی پایه: نیاز به خودپیروی، نیاز به شایستگی و نیاز به ارتباط داشتن) و گرایش‌های تفکر انتقادی دانشجویان (حقیقت‌جویی، گشوده‌ذهنی، تحلیلگری، قاعده‌مندی، اعتماد به نفس در تفکر انتقادی، کنجکاوی و پختگی شناختی) در قالب مدل ارائه شده در شکل ۱-۶ است تا بتواند از این طریق هم به دانش جهانـی موجود در زمینه عوامل مؤثـر بر گرایش به تفکـر انتقادی دانشجویان بیفزاید و هم به بررسی عوامل مؤثر بر این گرایش در ایران

بپردازد و مدل ساختاری آن را به دست دهد.

۱-۳- سؤالات پژوهش

از آنجا که هدف پژوهش حاضر آزمون مدل ارائه شده در شکل شماره ۱-۶ است، هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخ به سؤال کلی زیر است:

«آیا متغیرهای واسطه‌ای اول (جهت‌گیری‌های گفت و شنود و همنوایی خانواده و جهت‌گیری‌های گفت و شنود و همنوایی دانشجو- استاد) و متغیرهای واسطه‌ای دوم (ارضای نیاز به خودپیروی، ارضای نیاز به شایستگی و ارضای نیاز به ارتباط) می‌توانند به ترتیب، میانجی رابطه بین متغیرهای برون‌زاد (ارزش‌های فرهنگی جمع‌گرایی افقی، جمع‌گرایی عمودی، فردگرایی افقی و فردگرایی عمودی) و متغیرهای درون‌زاد (حقیقت‌جویی، گشوده‌ذهنی، تحلیلگری، قاعده‌مندی، اعتماد به نفس در تفکر انتقادی، کنجکاوی و پختگی شناختی) باشند؟».

از این رو، در راستای این سؤال کلی، پژوهش حاضر درصدد ‌پاسخ‌گویی‌ به سؤالات زیر است:

    1. آیا متغیرهای برون‌زاد (ارزش‌های فرهنگی جمع‌گرایی افقی، جمع‌گرایی عمودی، فـردگـرایی افقی و فـردگـرایی عمودی) پیـش‌بینـی‌کننده متغیـرهـای واسطه‌ای اول (جهت‌گیری‌های گفت و شنود و همنوایی خانواده و دانشجو- استاد) خواهند بود؟

  1. آیا متغیرهای واسطه‌ای اول (جهت‌گیری‌های گفت و شنود و همنوایی

خانواده و دانشجو- استاد) پیش‌بینی‌کننده متغیرهای واسطه‌ای دوم (ارضای نیاز به خودپیروی، ارضای نیاز به شایستگی و ارضای نیاز به ارتباط) خواهند بود؟

  1. آیا متغیرهای واسطه‌ای اول (جهت‌گیری‌های گفت و شنود و همنوایی

خانواده و دانشجو- استاد) پیش‌بینی‌کننده متغیرهای درون‌زاد (حقیقت‌جویی،

گشوده‌ذهنی، تحلیلگری، قاعده‌مندی، اعتماد به نفس در تفکر انتقادی، کنجکاوی و پختگی شناختی) خواهند بود؟

    1. آیا متغیرهای واسطه‌ای دوم (ارضای نیاز به خودپیروی، ارضای نیاز به شایستگی و ارضای نیاز به ارتباط) پیش‌بینی‌کننده متغیرهای درون‌زاد (حقیقت‌جویی، گشوده‌ذهنی، تحلیلگری، قاعده‌مندی، اعتماد به نفس در تفکر انتقادی، کنجکاوی و پختگی شناختی) خواهند بود؟

    1. آیا متغیرهای واسطه‌ای اول (جهت‌گیـری‌هـای گفت و شنـود و همنـوایـی خانـواده و جهت‌گیری‌های گفت و شنود و همنوایی دانشجو- استاد) میانجی‌گر ارتباط متغیرهای برون‌زاد (ارزش‌های فرهنگی جمع‌گرایی افقی، جمع‌گرایی عمودی، فردگرایی افقی و فردگرایی عمودی) و متغیرهای واسطه‌ای دوم (ارضای نیاز به خودپیروی، ارضای نیاز به شایستگی و ارضای نیاز به ارتباط) خواهند بود؟
1401/09/26

منابع پایان نامه ها – ۲-۱-۱-نام و نشان تجاری (برند): – 10

تعریف عملیاتی: ساختار وفاداری به نام تجاری ارادی و تعمدی را «تعهد نام تجاری» نامند که به آن به عنوان قصد ونیت رفتاری که با اعتقاد راسخ عاطفی و شناختی دریافت می شود، می نگریم.

اعتماد:

تعریف نظری: اعتماد مشتری بر مبنای تجربیات وی و انعکاس تعاملات مشتری با سازمان و کارکنان در ارائه ی خدمت است. (Brodie , Whittome and Brush, 2009, 345-355)

تعریف عملیاتی: اعتماد مشتری به رفتار کارکنان و خط مشی ها و سیاست های مدیریت.

تداعی برند:

تعریف نظری: هر آنچه در ذهن به برند متصل است.(Aaker, 1991)

تعریف عملیاتی: معانی هستند که افراد با دیدن نام یا لوگو و یا چیزهای بصری دیگر، شنیدن صدای خاص آن و غیره به آن نسبت می‌دهند.

آگاهی از برند:

تعریف نظری: قدرت حضور یک برند در ذهن مشتریان را اگاهی از برند می‌گویند. در واقع آگاهی از یک برند بخشی از ارزش یک برند می‌باشد. (Aaker, 1991)

تعریف عملیاتی: قدرت تشخیص و تمیز و یادآوری یک برند توسط مشتریان

.

فصل دوم

ادبیات و پیشینه تحقیق

مقدمه:

در شرایط رقابتی امروز به دست آوردن جایگاه مناسب در ذهن مصرف کننده ازاهمیت به سزایی برخوردار است.انتظارات مشتریان دائما در حال تغییر است با این وجود سازمان ها مستلزم هستند از تامین انتظارات مشتریان فراتر رفته و کانون توجه خود را به ایجاد ارزش برای مشتریان و وفاداری آن ها از طریق ایجاد ارتباطی بلند مدت ، دو جانبه و سودآور برای هر دو طرف معطوف نمایند. یکی از مشهورترین ومهم ترین مفاهیم بازاریابی که امروزه به طور گسترده توسط محققان و صاحب نظران بازاریابی مورد بحث قرار می‌گیرد ،ارزش ویژه برند است.که از دلایل مهم این شهرت ،نقش استراتژیک ومهم ارزش ویژه برند در تصمیمات مدیریتی وایجاد مزیت رقابتی برای سازمان ها و مشتریان آن ها می‌باشد. در بازاریابی مصرف کننده برندها غالبا نقطه آغاز تمایز بین پیشنهادات رقابتی هستند به طوری که در موفقیت سازمان ها می‌توانند حیاتی باشند لذا بسیار مهم است که مدیریت برندها به صورت استراتژیک انجام شود.متاسفانه با وجودی که بیش از ۳۰سال از کار مداوم در جهت غنای دانش برند در اروپا ‌و آمریکا می گذرد ، این مفهوم درایران مورد توجه قرار نگرفته است و با نپرداختن به حوزه هایی چون برند، مدیریت برند وارزش برند چنین فرصت بکری عملا برای بازاریابان از دست رفته است. در کشور ما برندها به عنوان یک دارایی در ترازنامه قید نمی شوند این امرسبب خنثی کردن تمرکز بلند مدت مدیریت بر هر گونه توسعه درونی برند است ‌بنابرین‏ جریان نقد وسودهای کوتاه مدت غالبا به عنوان پارامترهای مهم عملکرد استفاده می‌شوند. در شرکت های با برندهای قوی، به جای تمرکز بر سودهای کوتاه مدت و جریان نقد، شاخص های عملکرد باید با معیارهای عملکرد مبتنی بر برند نیز درآمیزد. تحقیقات پیرامون ارزش ویژه برند نسبت به سایر دارایی های نامشهود، منطق نظام یافته تری دارد.

۲-۱-مبانی نظری:

۲-۱-۱-نام و نشان تجاری (برند):

انجمن بازاریابی آمریکا[۱۰] برند را چنین تعریف می‌کند:

یک برند اصطلاح، علامت، نشان یا ترکیبی از اینهاست که برای شناسایی کالا یا خدمت یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان و متمایز کردن این کالاها و یا خدمات از کالاها یا خدمات رقبا به کار می رود.

برند سبب شناسایی فروشنده و یا سازنده می شود.یک برند تعهد دائمی یک فروشنده برای ارائه مجموعه ای از ویژگی ها، مزایا و خدمات خاص به خریداران است( کاتلر،آرمسترانگ ،۱۳۸۶ ، ۴۸۲).

۲-۱-۱-۱-برند :

”برند یک گروه پایداری از ویژگی ها،تصاویر، یا احساساتی است که مشتریان آن را دوباره درخواست یا تجربه می‌کنند وقتی که آن ها به سمبل، کالا، خدمت، سازمان یا موقعیت ویژه ای فکر می‌کنند“، برند یک نام، عبارت، علامت، نشانه، طرح یا دارای هر خصوصیت دیگری یا ترکیبی از خصوصیات هویت دهنده به فروشنده کالا یا خدمات نسبت به سایر فروشنده ها در بازار است. برند مجموعه ای از تمام پیوند های مشترک روحی است که با برند ارتباط دارند.(Brown & Dacin, 1997 , 68-84).

‘‘ تشخیص برند’’[۱۱] زمانی که برند و کیفیت آن به طور کلی برای مشتریان و مصرف کنندگان شناخته شده باشد ، به وقوع می پیوندد. برند شامل تعهداتی از طرف فروشنده به مشتری و یک مجموعه ای از ویژگی ها برای مشتری است تا رضایت مندی را برای مشتری فراهم کند.این ویژگی ها ممکن است واقعی یا غیر واقعی ، منطقی یا احساسی، محسوس یا نامحسوس باشند.(Ambler, 1992 , 79)

نشان تجاری، نشانه هایی از هسته محصول به مشتری می‌دهد و از مشتری و تولید کننده در برابر رقبایی که تلاش دارند محصولاتی مشابه آن ها تولید کنند محافظت می‌کند از منظر مشتری، برند می‌تواند به ‌عنوان مجموعه ای از تجربیاتش تعریف شود که آن تجربیات در تمامی نقاط ارتباطی فرآورده یا شرکت با مشتری ساخته می‌شوند. برند به صورت کلی اثر افزایشی تمام تلاش های بازاریابی است که آهسته و پایدار یک تصویر را در ذهن مشتریان ایجاد می‌کند و با ایجاد جریان های نقدی قوی تر و ارزش های بالاتر برای سهام داران به موفقیت یک شرکت کمک می‌کنند. علاوه بر این دیدگاه کلی از برند سازی، برند می‌تواند همانند ابزار استراتژیک شرکت برای افزایش عملکرد آن مورد استفاده قرار گیرد. بعضی از مباحث بیان می‌کنند که برند می‌تواند به عنوان یک نقطه کانونی برای شرکت قرار بگیرد. ‌بنابرین‏ پیامدهای برند می‌تواند هماهنگ شده و دهنده اولویت بالاتری به شرکت باشند.(Ghodeswar, 2008, 4)

این رویکرد به نظریه برندگرایی بر پایه منابع استراتژی های بازاریابی ، بر حسب اینکه چگونه برند ها ایجاد شده،توسعه پیدا می‌کند،نگهداری و حفاظت می شود و چگونه می‌تواند منجر به افزایش عملکرد شرکت ها بشوند؟گسترده کردن حیطه عملکرد برند ‌به این معنی است که برند سازی فراتر از اجتماعات بازاریابی است و باید همانند رویکرد بازاریابی یکپارچه مورد توجه قرار بگیرد(Rubhnstein, 1996 , 1611-1631 ).

شرکت ها باید جنبه‌های مختلف برند را مدیریت کرده و آن ها را به استراتژی های بازرگانی کل شرکت پیوند بزنند (Rooney, 1995, 48-55)

برند همانند منبع مهم یک شرکت می‌تواند به عنوان یک نقطه ارجاع کننده استراتژیک به شرکت خدمت کند.برند می‌تواند با درک تطبیق مسیر ما بین توانایی‌های شرکت و محیط خارجی آن به توسعه بازرگانی شرکت شکل بدهد.اهمیت استراتژی برند به استراتژی های بر پایه برند انتقال یافته است (Urde, 1994, 1999)

۲-۱-۱-۲ مزیت های برند :

برند های قوی مزیت هایی را برای خریداران و فروشندگان فراهم می آورند.برند ها می‌توانند مشتریان را به تفاوت های پایه ای در رفتار خرید هدایت کنند بخوبی بروز دادن رفتار های متفاوت به فعالیت های مشخص بازاریابی مانند ارتباط با محصول ،توسعه ، قیمت ،تبلیغات و کانال های توزیع (Hoeffler and Keller, 2002 , 78-89)

1 2 ...3 ... 5 ...7 ...8 9 10 11 12 ... 227