فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۱ – شرایط مشترک بین پدر و مادر – 4
– گروه دیگر از فقها این شرط را معتبر ندانستهاند از جمله محقق بحرانی که معتقد است این امر، ظاهر و آشکار است که دلسوزی و عاطفه مادر نسبت به فرزندش و تلاش او برای سرپرستی کودک خود همچنین لطف مادر به فرزند در تمام شرایط و احوال و تلاش او برای آن چه که بهمصلحت و منفعت کودک است نشأت گرفته از خلقت و طبیعت مادر است و شکی در آن نیست بنابرین چگونه میتوان گفت که در حفظ و نگهداری کودک خود خیانت میکند[۱۲۱].
شهید ثانی در کتاب « مسالک » میفرمایند اگر برده آزاد گردد، کافر اسلام آورد، فاسق عادل شود، مجنون افاقه یابد، یا بیماری برطرف شود، یا مسافر از سفر بازگردد، در بازگشت حضانت، دو نظر وجود دارد :
– ولایت ثابت است و فقط بهدلیل فقدان شرط، از آن تخلف شده بود، پس هنگامی که شرط حاصل شده ولایت هم ثابت میشود. و یا میتوان گفت مواردی که ذکر شد، مانعی در راه حضانت بودند و هنگامی که مانع ازبین برود مقتضی اثر میکند و حضانت به شخص باز میگردد.
– در غیر مواردی که نصّی وجود دارد، حضانت به شخص بازنمیگردد بهدلیل آنکه قبل از زوال مانع و یا حصول شرط، حق حضانت ازبین رفته است؛ بنابرین بازگشت آن محتاج دلیل است. شهید ثانی معتقد است این نظر ضعیف است زیرا همان دلایلی که در ابتدا بر أحق بودن مادر به حضانت طفل دلالت میکرد در اینجا نیز وجود دارد و آن شفقت و دلسوزی زیاد مادر نسبت به فرزندش است[۱۲۲].
۲ – شرایط ویژه مادر
بنابر نظر فقها برای اینکه بتوان حضانت را به مادر محول نمود باید علاوه بر شروط ذکر شده، وجود دو شرط « مقیم بودن » و « عدم ازدواج » نیز در مادر محرز گردد. در این قسمت به بررسی این شروط میپردازیم.
۱-۲ مقیم بودن مادر
فقهای امامیه معتقدند که اگر حضانت کودک برعهده مادر باشد، نمیتواند کودک را بدون رضایت پدر طفل، با خود به مسافرت ببرد؛ زیرا پدر، ولی شرعی طفل محسوب میشود و همچنین تا زمانیکه حضانت طفل با مادر است، اگر برای طفل یا مادر مستلزم ضرر باشد، بهدلیل حدیث نفیضرر، پدر حق ندارد کودک را با خود به مسافرت ببرد و اگر ضرری به مادر یا کودک نرسد، اصل، جواز است و پدر میتواند کودک را همراه خود به سفر ببرد[۱۲۳]. اگر مادر، کودک را به محلی منتقل کند که نماز شکسته میشود، حقحضانت مادر ساقط میشود[۱۲۴]. شیخ طوسی نیز در مبسوط فرموده اگر یکی از والدین، مقیم و دیگری مسافر باشد مسافت از یکی از این دو امر خارج نیست : یا مسافت به گونهای است که نماز شکسته میشود و یا شکسته نمیشود. اگر نماز شکسته نشود مانند مقیم بودن است و اگر شکسته شود پدر به حضانت احق است[۱۲۵]. همچنین اگر مادر مسافر باشد و کودک را از روستا به روستای دیگری ببرد، مادر به حضانت طفل، أحق است اما اگر طفل را از شهر بهروستا ببرد، حضانت بر عهده پدر کودک میباشد برای اینکه بردن کودک از شهر به روستا باعث دوری او از تعلیم و دانش آموزی میشود[۱۲۶].
۲-۲ عدم ازدواج مادر
بنابر نظر فقها اگر مادر با شخصی غیر از پدر طفل[۱۲۷] ازدواج کند حق حضانت او ساقط میشود[۱۲۸]. حال مسئله ای که مطرح میشود این است که آیا اگر مادر طلاق بگیرد بهدلیل زوال مانع که همان ازدواج است حضانت به او باز میگردد و یا به این دلیل که با ازدواج استحقاق او به حضانت از بین میرود حضانت به او باز نمیگردد ؟ در این خصوص دو دیدگاه بین فقها وجود دارد :
– عدهای بر این باورند که حق حضانت مادر با ازدواج کردن او محدود میشود و هنگامی که طلاق گرفت حق او مانند قبل از ازدواج بر حضانت باقی است. اگر طلاق، بائن باشد به مجرد واقع شدن طلاق، و در صورتیکه رجعی باشد، پس از پایان مدت عده، حضانت به مادر باز میگردد[۱۲۹].
– برخی دیگر نیز معتقدند که حق حضانت مادر با ازدواج کردن او ساقط میشود و چنانچه از شوهر خود طلاق هم بگیرد، این حق به او بر نمیگردد[۱۳۰] و بازگشت دوباره این حق محتاج به دلیل است[۱۳۱].
علامه حلی در کتاب « مختلف » بعد از نقل این دو قول، نظر اول را پذیرفته بهعلت اینکه حضانت به عنوان ارفاقی برای کودک قرار داده شده است. هنگامی که مادر ازدواج کرد حق حضانت ندارد زیرا بهدلیل مشغول شدن به همسرش و قرار گرفتن حقوق زوج برعهدهاش از حضانت طفل باز میماند؛ بنابرین حقحضانت او ساقط میشود. اما هنگامی که طلاق گرفت مانع از بین میرود و مقتضی باقی میماند و حکم حضانت مادر تثبیت میگردد[۱۳۲].
ب – دیدگاه حقوقدانان
حقوقدانان نیز همانند فقها شرایطی برای صاحب حق حضانت برشمردهاند. لازم است که مسئول حضانت اعم از پدر و یا مادر طفل واجد تمامی این شروط باشند مگر شرطی که به مادر اختصاص دارد. در این گفتار به مطالعه این شروط میپردازیم.
۱ – شرایط مشترک بین پدر و مادر
۱-۱ اسلام
قانون مدنی صراحتاً در باره حضانت غیر مسلمان از مسلمان حکمی ندارد اما قانونگذار در ماده ۱۱۹۲ قانون مدنی مقرّر میدارد :« ولی مسلم نمیتواند برای امور مولی علیه خود وصی غیر مسلم معین کند ».
با توجه به این ماده میتوان نتیجه گرفت که حقوق ایران نیز مانند فقه امامیه ولایت کافر بر مسلمان را نپذیرفته. اصل ۱۶۷ قانون اساسی نیز بیان میدارد :« قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید …». همانطورکه گذشت طبق نظر فقها کودکی که یکی از پدر و مادرش، مسلمان باشد بهتبع او محکوم به اسلام است و از آنجا که در فقه، حضانت، ولایت و سلطنت بر کودک است و کافر بر مسلمان سلطه و ولایت ندارد و همچنین به این علت که ممکن است کافر کودک را به دین خود درآورد نمیتوان حضانت کودکی که مسلمان محسوب میشود را به کافر سپرد. بنابرین با مراجعه به منابع فقهی این نتیجه به دست میآید که نمیتوان حضانت کودک را به غیر مسلمان سپرد حتی اگر آن شخص، پدر یا مادر طفل باشد.
۲-۱ بلوغ
در حقوق ایران همانند فقه، سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است ( مستنبط از ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی ). شخصی که به سن بلوغ نرسیده و خود نیازمند فردی است که امورش را اداره و از او نگاهداری کند و تحت ولایت و حضانت اشخاص دیگری است طبیعتاً نمیتواند حضانت دیگری را بهعهده گیرد و به انجام تکالیف حضانت از جمله حفاظت و تربیت او و تأمین خوراک و پوشاک و بهداشت وی اقدام نماید.
۳-۱ عقل