1401/09/26

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۱ – شرایط مشترک بین پدر و مادر – 4

– گروه دیگر از فقها این شرط را معتبر ندانسته‌اند از جمله محقق بحرانی که معتقد است این امر، ظاهر و آشکار است که دلسوزی و عاطفه مادر نسبت به فرزندش و تلاش او برای سرپرستی کودک خود همچنین لطف مادر به فرزند در تمام شرایط و احوال و تلاش او برای آن چه که به‌مصلحت و منفعت کودک است نشأت گرفته از خلقت و طبیعت مادر است و شکی در آن نیست ‌بنابرین‏ چگونه می‌توان گفت که در حفظ و نگهداری کودک خود خیانت می‌کند[۱۲۱].

شهید ثانی در کتاب « مسالک » می‌فرمایند اگر برده آزاد گردد، کافر اسلام آورد، فاسق عادل شود، مجنون افاقه یابد، یا بیماری برطرف شود، یا مسافر از سفر بازگردد، در بازگشت حضانت، دو نظر وجود دارد :

– ولایت ثابت است و فقط به‌دلیل فقدان شرط، از آن تخلف شده‌ بود، پس هنگامی که شرط حاصل شده ولایت هم ثابت می‌شود. و یا می‌توان گفت مواردی که ذکر شد، مانعی در راه حضانت بودند و هنگامی که مانع ازبین برود مقتضی اثر می‌کند و حضانت به شخص باز می‌گردد.

– در غیر مواردی که نصّی وجود دارد، حضانت به شخص بازنمی‌گردد به‌‌دلیل آن‌که قبل از زوال مانع و یا حصول شرط، حق حضانت ازبین رفته ‌است؛ ‌بنابرین‏ بازگشت آن محتاج دلیل است. شهید ثانی معتقد است این نظر ضعیف است زیرا همان دلایلی که در ابتدا بر أحق بودن مادر به حضانت طفل دلالت می‌کرد در این‌جا نیز وجود دارد و آن شفقت و دلسوزی زیاد مادر نسبت به فرزندش است[۱۲۲].

۲ – شرایط ویژه مادر

بنابر نظر فقها برای این‌که بتوان حضانت را به مادر محول نمود باید علاوه بر شروط ذکر شده، وجود دو شرط « مقیم بودن » و « عدم ازدواج » نیز در مادر محرز گردد. در این قسمت به بررسی این شروط می‌پردازیم.

۱-۲ مقیم بودن مادر

فقهای امامیه معتقدند که اگر حضانت کودک برعهده مادر باشد، نمی‌تواند کودک را بدون رضایت پدر طفل، با خود به ‌مسافرت ببرد؛ زیرا پدر، ولی شرعی طفل محسوب می‌شود و همچنین تا زمانی‌که حضانت طفل با مادر است، اگر برای طفل یا مادر مستلزم ضرر باشد، به‌دلیل حدیث نفی‌ضرر، پدر حق ندارد کودک را با خود به مسافرت ببرد و اگر ضرری به مادر یا کودک نرسد، اصل، جواز است و پدر می‌تواند کودک را همراه خود به سفر ببرد[۱۲۳]. اگر مادر، کودک را به‌ محلی منتقل کند که نماز شکسته می‌شود، حق‌حضانت مادر ساقط می‌شود[۱۲۴]. شیخ طوسی نیز در مبسوط فرموده اگر یکی از والدین، مقیم و دیگری مسافر باشد مسافت از یکی از این دو امر خارج نیست : یا مسافت به گونه‌ای است که نماز شکسته می‌شود و یا شکسته نمی‌شود. اگر نماز شکسته نشود مانند مقیم بودن است و اگر شکسته شود پدر به ‌حضانت احق است[۱۲۵]. همچنین اگر مادر مسافر باشد ‌و کودک را از روستا به روستای دیگری ببرد، مادر به ‌حضانت طفل، أحق است اما اگر طفل را از شهر به‌روستا ببرد، حضانت بر عهده پدر کودک می‌باشد برای این‌که بردن کودک از شهر به روستا باعث دوری او از تعلیم و دانش آموزی می‌شود[۱۲۶].

۲-۲ عدم ازدواج مادر

بنابر نظر فقها اگر مادر با شخصی غیر از پدر طفل[۱۲۷] ازدواج کند حق حضانت او ساقط می‌شود[۱۲۸]. حال مسئله ای که مطرح می‌شود این است که آیا اگر مادر طلاق بگیرد به‌دلیل زوال مانع که همان ازدواج است حضانت به او باز می‌گردد و یا ‌به این دلیل که با ازدواج استحقاق او به حضانت از بین می‌رود حضانت به او باز نمی‌گردد ؟ در این ‌خصوص دو دیدگاه بین فقها وجود دارد :

– عده‌ای بر این باورند که حق حضانت مادر با ازدواج‌ کردن او محدود می‌شود و هنگامی که طلاق گرفت حق او مانند قبل از ازدواج بر حضانت باقی ‌است. اگر طلاق، بائن باشد به ‌مجرد واقع شدن طلاق، و ‌در صورتیکه رجعی باشد، پس از پایان مدت عده، حضانت به ‌مادر باز می‌گردد[۱۲۹].

– برخی دیگر نیز معتقدند که حق حضانت مادر با ازدواج‌ کردن او ساقط می‌شود و چنانچه از شوهر خود طلاق هم بگیرد، این حق به او بر نمی‌گردد[۱۳۰] و بازگشت دوباره این حق محتاج به ‌دلیل است[۱۳۱].

علامه حلی در کتاب « مختلف » بعد از نقل این دو قول، نظر اول را پذیرفته به‌علت این‌که حضانت به عنوان ارفاقی برای کودک قرار داده شده ‌است. هنگامی که مادر ازدواج‌ کرد حق ‌حضانت ندارد زیرا به‌دلیل مشغول شدن به همسرش و قرار گرفتن حقوق زوج برعهده‌اش از حضانت طفل باز می‌ماند؛ ‌بنابرین‏ حق‌حضانت او ساقط می‌شود. اما هنگامی که طلاق گرفت مانع از بین می‌رود و مقتضی باقی می‌ماند و حکم حضانت مادر تثبیت می‌گردد[۱۳۲].

ب – دیدگاه حقوق‌دانان

حقوق‌دانان نیز همانند فقها شرایطی برای صاحب حق حضانت برشمرده‌اند. لازم است که مسئول حضانت اعم از پدر و یا مادر طفل واجد تمامی این شروط باشند مگر شرطی که به مادر اختصاص دارد. در این گفتار به مطالعه این شروط می‌پردازیم.

۱ – شرایط مشترک بین پدر و مادر

۱-۱ اسلام

قانون مدنی صراحتاً در باره حضانت غیر مسلمان از مسلمان حکمی ندارد اما قانون‌گذار در ماده ۱۱۹۲ قانون مدنی مقرّر می‌دارد :« ولی مسلم نمی‌تواند برای امور مولی علیه خود وصی غیر مسلم معین کند ».

با توجه ‌به این ماده می‌توان نتیجه گرفت که حقوق ایران نیز مانند فقه امامیه ولایت کافر بر مسلمان را نپذیرفته. اصل ۱۶۷ قانون اساسی نیز بیان می‌دارد :« قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید …». همان‌طورکه گذشت طبق نظر فقها کودکی که یکی از پدر و مادرش، مسلمان باشد به‌تبع او محکوم به اسلام است و از آن‌جا که در فقه، حضانت، ولایت و سلطنت بر کودک است و کافر بر مسلمان سلطه و ولایت ندارد و همچنین به ‌این علت که ممکن است کافر کودک را به دین خود درآورد نمی‌توان حضانت کودکی که مسلمان محسوب می‌شود را به کافر سپرد. ‌بنابرین‏ با مراجعه به منابع فقهی این نتیجه به دست می‌آید که نمی‌توان حضانت کودک را به غیر مسلمان سپرد حتی اگر آن شخص، پدر یا مادر طفل باشد.

۲-۱ بلوغ

در حقوق ایران همانند فقه، سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است ( مستنبط از ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی ). شخصی که به سن بلوغ نرسیده و خود نیازمند فردی است که امورش را اداره و از او نگاهداری کند و تحت ولایت و حضانت اشخاص دیگری است طبیعتاً نمی‌تواند حضانت دیگری را به‌عهده گیرد و به انجام تکالیف حضانت از جمله حفاظت و تربیت او و تأمین خوراک و پوشاک و بهداشت وی اقدام نماید.

۳-۱ عقل

1401/09/26

خرید متن کامل پایان نامه ارشد | ۷-۲-تفاوت بین ساختار سازمان های متمرکز و غیر متمرکز : – 8

آیا سه بعد پیچیدگی با هم می‌توانند تحقق یابند ؟

چه رابطه ای میان این سه بعد ( عمودی ، افقی و تفکیک ‌بر اساس مناطق جغرافیایی ) می‌تواند وجود داشته باشد ؟ در سازمان های بزرگ شما می توانید روابط متقابل زیادی را بین این سه عنصر داشته باشید و در سازمان های کوچک اثر این عوامل اندک بوده و روابط آن ها نیز ضعیف تر خواهد بود . به طور کلی این سه عنصر نمی توانند به همراه هم تحقق یابند . برای مثال عنوان می شود که معمولأ دانشکده ها از تفکیک عمودی و پراکندگی جغرافیایی کم ولی میزان تفکیک افقی بسیار زیاد برخوردارند.

چرا پیچیدگی مهم است ؟

سازمان ها از سیستم فرعی مختلفی تشکیل شده اند که برای اثر بخش بودن این سیستم های فرعی ، ارتباطات ، هماهنگی و کنترل ضروری است . یک سازمان بسیار پیچیده نیاز بیشتری به ارتباطات ، هماهنگی اثر بخش و روش های کنترل مؤثر دارد . به عبارت دیگر با افزایش پیچیدگی مسئولیت مدیران نیز برای حصول اطمینان از اینکه ، فعالیت های پراکنده و تفکیک شده درون سازمان ، به طور یکنواخت و با هم به منظور تحقق اهداف سازمانی انجام می گیرند، افزایش می‌یابد . با کاهش پیچیدگی سازمان ها نیاز به ابزارهایی از قبیل : کمیته ها ، سیستم های اطلاعاتی کامپیوتری و دستورالعمل های سالانه رسمی کاهش می‌یابد . اما وقتی هر کدام از فعالیت های کاری سازمان ، توسط تعداد زیادی از کارکنان سازمان انجام داده و امکانات انسانی در مناطق جغرافیایی متعددی پراکنده شده باشند ، ابزارهای ذکر شده شدیدأ ضرورت می‌یابند .(همان منبع ، ۸۸-۸۷)

۳-۱-۵-۲- تمرکز :

در یک سازمان تصمیمات ، کجا اتخاذ می‌شوند؟ در بالای هرم سلسلهل مراتب سازمانی توسط مدیریت ارشد یا در پایین آن به وسیله افرادی که به انجام آن چه در خصوص آن تصمیم اتخاذ می شود نزدیکترند.

” رابینز ” در تعریف تمرکز می‌گوید : تمرکز به میزانی که تصمیم گیری در یک نقطه واحد در سازمان متمرکز شده ، اشاره دارد . تراکم قدرت در یک نقطه دلالت بر تمرکز داشته و تراکم کم نشانه عدم تمرکز است . عدم تمرکز [۱۶]دلالت بر تفکیک سازمان ‌بر اساس مناطق جغرافیایی ندارد. تمرکز به مسئله میزان پراکندگی اختیارات تصمیم گیری بر می‌گردد نه تفکیک جغرافیایی سازمان .(رابینز ، ۱۳۸۴، ۹۸)

تمرکز به سطوحی از سلسله مراتب اختیارات اطلاق می شود که می‌تواند تصمیماتی را بگیرد . در سازمان های متمرکز ، مدیران ارشد و آنان که در رأس سازمان هستند حق تصمیم گیری دارند . در سازمان های غیرمتمرکز همین تصمیمات در سطوح پایین تر گرفته می شود . مسئله عدم تمرکز به صورت یکی از معماهای لاینحل درآمده ، زیرا در سازمان هایی که دیوانسالاری به صورت صد در صد رعایت می شود همه تصمیمات به وسیله مدیریت عالی سازمان گرفته می شود و او بر سازمان کنترل کامل اعمال می‌کند . ولی با بزرگتر شدن سازمان ارجاع کرد ، یا اینکه میزان بار تصمیم گیری بدان حد می‌رسد که یک مقام ارشد نمی تواند آن را تحمل کند . ‌بنابرین‏ ، نتیجه تحقیقاتی که روی سازمان های بزرگ انجام شده است نشان می‌دهد که در سازمان های بزرگ پدیده عدم تمرکز بیشتر رعایت می شود .(دفت ، ۱۳۷۷،۱۸)

هر چه مدیران به زیردستان اعتماد بیشتری داشته باشند و آنان را افرادی شایسته بدانند تفویض اختیارات به زیر دستان بیشتر خواهد شد و نهایتأ در سازمان عدم تمرکز ایجاد خواهد شد . هر چه مکانیسم های تبادل اطلاعات به نقاط تصمیم گیری بیشتر باشد و سیستم باز خور مناسبی برای ارزیابی نتایج تصمیمات وجود داشته باشد ، عدم تمرکز نیز بیشتر خواهد شد . هر چه تصمیمات متخذه به وسیله یک واحد، بر عملیات واحدهای دیگر تأثیر گذارتر باشد ، میزان مشارکت سایر واحدها در تصمیم گیری بیشتر می شود و این زمینه را برای عدم تمرکز سازمانی فراهم می‌کند .

اگر بیشتر تصمیمات در رأس هرم سازمانی گرفته شود ، سازمان متمرکز است و البته مسئله ‌به این سادگی هم نیست . پدیده تمرکز موضوع چندان ساده ای نیست که بتوان گفت چه کسی یا کسانی می‌توانند تصمیم بگیرند.اگر فردی در رده پایین سازمان نیز تصمیمات متعددی بگیرد ، ولی این تصمیمات ‌بر اساس سیاست های سازمانی مشخص و برنامه ریزی شده باشد، سازمان مذبور تا حد زیادی متمرکز است . در سازمان هایی که امور به صورت دموکراسی و تصمیمات به صورت جمعی و گروهی گرفته می شود بیشتر می توان شاهد تمرکز زدایی بود . یکی از ارکان پدیده تمرکز این است که ببینیم کارها و فعالیت های اعضای سازمان چگونه مورد ارزیابی قرار می‌گیرد .فرایند ارزیابی مستلزم این است که ببینیم آیا کارهای سازمان به صورتی صحیح ، عالی یا به سرعت انجام شده است یا خیر ؟ اگر کار ارزیابی به وسیله افرادی که در رأس سازمان قرار گرفته اند انجام شود ، سازمان متمرکز است (صرف نظر از اینکه چه تصمیماتی گرفته شود ) در سازمان هایی که ارزیابی کار افراد به صورت متمرکز انجام می شود ، معمولأ سیاست ها متمرکز است ( ولی الزامأ همیشه وضع بدین گونه نیست .( هال ، ۱۳۷۶ ، ۱۴۵)

تمرکز و عدم تمرکز نشان دهنده میزان تفویض اختیار به سطوح پایین سازمان در تصمیم گیری هاست . هرگاه واحدهای سازمانی از اختیارات بالایی در تصمیم گیری برخوردار باشند ، سازمان غیر متمرکز بوده و در حالی که تمام تصمیمات در رأس هرم سازمانی انجام شود ، درجه تمرکز ساختاری بالا است . مسئولان ساختار سازمانی اگر مایل به اصلاح ساختار باشند بایستی با تفویض اختیارات بیشتر به واحدهای تابعه میزان تمرکز سازمانی را کاهش دهند و زمانی این امر محقق خواهد شد که « اعتماد » فی مابین روابط مدیران ارشد نسبت به زیر مجموعه تقویت شود .

۶-۲تفویض اختیار به چه معنا است ؟

تفویض اختیار عبارت است از اینکه مدیر قسمتی از اختیارات خود را به مرئوسین انتقال دهد . بدین معنی که مدیر قسمتی از اختیارات خود را به معاونین انتقال می‌دهد ، و به همین ترتیب معاونین قسمتی از اختیارات خود را به رؤسای ادارات تفویض می‌کنند و رؤسای ادارت نیز برخی از اختیارات خود را به رؤسای دوائر و شعبه های سازمان واگذار می نمایند .

تفویض اختیار شامل سه مرحله می‌باشد :

    1. واگذاری وظایف [۱۷] از طرف رئیس به مرئوسین بلا واسطه

    1. اعطای اجازه [۱۸] و حق تصمیم گیری ( اختیار ) به منظور انجام تعهدات ، استفاده از منابع مالی و انسانی و سایر اقداماتی که برای اجرای وظایف محوله لازم است.

  1. تعیین مسئولیت [۱۹] مرئوسین در مقابل رئیس برای حسن انجام وظایف محوله بر حسب معیار و موازینی که قبلأ انتخاب شده است .( اقتداری ، ۱۳۷۰ ،۱۵۸)

۷-۲-تفاوت بین ساختار سازمان های متمرکز و غیر متمرکز :

در یک سازمان غیر متمرکز مسائل به سرعت حل می‌شوند ، برای حل مسائل و تصمیم گیری از تعداد افراد بیشتری نظرخواهی می شود ، کارکنان و اعضای سازمان کمتر احساس از خود بیگانگی می‌کنند خود را به عنوان عضوی فعال از یک موجود زنده (سازمان ) به حساب می آورند .( رابینز ، ۱۳۸۲،۳۰۱)

1401/09/26

فایل های مقالات و پروژه ها | خلاصه مطالب: – پایان نامه های کارشناسی ارشد

از طرف دیگر قانون‌گذار در بند ۵ ماده ۹۷۶ قانون مدنی در بیان موارد تابعیت مبداء بوده و قبلاً گفتیم تابعیت مبداء بدین معنا است که شخص از ابتدای تولد دارای تابعیت ایرانی است در حالی که در این جا تابعیت شخص در مدت ۱۹ سالی که از زمان تولد شخص تا یک سال پس از رسیدن به سن ۱۸ سال تمام است، از نظر قانون ایران اصلاً مشخص نیست. اما او را از ابتدای تولد ایرانی می‌دانیم، در حالی که شرط ایرانی بودن او را موکول به ۱۹ سال بعد می‌کنیم.[۱۳۰]

نکته ای که باید در این بند (۵ ماده ۹۷۶ قانون مدنی) توجه کنیم این است که هیچ گونه اشاره ای به تابعیت مادر نشده است، ایرانی بودن یا نبودن مادر تأثیری در تابعیت فرزند ندارد. در واقع اگر مادر خارجی باشد و در ایران متولد شده باشد، حکم بند قبلی ماده مذکور جاری خواهد بود و دیگر احتیاجی به اقامت ۱۸ سالگی برای طفل نیست. اما اگر مادر ایرانی باشد، ولی در ایران متولد نشده باشد، طفل او ایرانی محسوب نمی شود، مگر اینکه شرط اقامت مندرج در بند ۵ را دارا باشد که همان ایراد مذکور در بند ۴ ماده ۹۷۶ در این حالت نیز مصداق پیدا می‌کند. در هر حال ‌در مورد این بند نیز چون پدر شخص خارجی است و به احتمال قوی، کشور متبوع پدر، وی را تبعه خود می‌داند، هرگاه شخصی بخواهد پس از رسیدن به سن ۱۸ سال تمام به تابعیت پدر خود باقی بماند باید ظرف یک سال (یعنی بین ۱۸ تا ۱۹ سالگی) درخواست کتبی تقدیم وزارت امور خارجه نماید[۱۳۱] و تصدیق دولت متبوع پدرش را دایر ‌به این که او را تبعه خود خواهد شناخت ضمیمه نماید.

بند ۶ ماده ۹۷۶ قانون مدنی که مقرر می‌دارد: « هر زن تبعه خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند که در مباحث قبلی همچنین در مبحث بعدی توضیح مفصل آن داده خواهد شد.

بند ۷- هر تبعه خارجی که تابعیت ایران را تحصیل کرده باشد این بند تابع شرایط عامه تحصیل تابعیت است که موضوع آن خارج از این مبحث است.

در خصوص تبصره ماده ۹۸۷ قانون مدنی اطفال متولد از نمایندگان سیاسی و کنسولی خارجه مشمول این ماده نخواهد بود. نظیر چنین استثنایی در قانون انگلیس نیز که به طور کلی روش خاک را اجرا می‌کند به چشم می‌خورد. این موضوع جزء امتیازات و معافیتهای است که قانونگذاران برای نمایندگان سیاسی و کنسولی قائل می‌شوند، تا بتوانند وظایف خود را به خوبی در کشورهای خارج انجام دهند. قانون‌گذار ایران چنین امتیازی را برای نمایندگان تجاری، نظامی و فرهنگی در نظر نگرفته است و آن ها فقط به موجب عهدنامه ممکن است از شمول این بند مستثنی شوند.

خلاصه مطالب:

حال باید از خود بپرسیم آیا این کودکان متولد از زنان ایرانی با تبعه بیگانه کودکانی بی تابعیت هستند و یا کودکانی با تابعیتی مضاعف که بر اثر بد حادثه از داشتن حتی یک تابعیت بنابر مشکلاتی عملاً محروم
مانده اند؟

از آنجا که مادران این کودکان ایرانی هستند آیا طبق قوانین تابعیت ایران این دسته از کودکان نیز می‌توانند ایرانی محسوب شوند یا خیر؟ ایران جزء آن دسته از کشورهایی است که تابعیت از طریق مادر بر طفل منتقل نمی گردد و خود این مسئله بحث های زیادی را در میان حقوق دانان به وجود آورده است و این مسئله می‌تواند یک نقص قانونی محسوب گردد. این نقص زمانی وضوح بیشتری می‌یابد که به بند ۴ ماده ۹۷۶ قانون مدنی توجه نماییم. در این ماده چنین آمده است «کسانی که در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی از آن ها در ایران متولد شده به وجود آمده اند» همان طور که مشاهده می شود نبودن تفاوت بین پدر و مادر، تولد یکی از آن دو در ایران، شرط تحقق تابعیت ‌بر اساس روش خاک ‌در مورد طفل متولد از آن ها در ایران قرار داده شده است. [۱۳۲] از این رو اگر پدر خارجی در ایران متولد شده باشد و طفل نیز در ایران متولد شود طفل ایرانی است. همچنین اگر مادر خارجی در ایران متولد شده باشد و طفل نیز در ایران متولد شود در این صورت نیز طفل ایرانی محسوب می شود، ولی طفل متولد از یک پدر خارجی و مادر ایرانی که در ایران بدنیا آمده را ایرانی نمی دانیم در حالی که طفلی را که از مادر خارجی در ایران بدنیا آمده است، ایرانی
می‌دانیم. این علاوه بر غیرمنطقی بودن بسیار ناعادلانه و تبعیض آمیز است؛[۱۳۳] لازم است نسبت به بند ۴ ماده ۹۷۶ قانون مدنی تجدیدنظر شود. درباره تابعیت ایرانی کودکان متولد در ایران که پدرشان خارجی و مادرشان ایرانی و متولد ایران است، کوچک‌ترین تردید روانیست. زیرا به موجب بند ۴ ماده ۹۷۶ قانون مدنی کسانی که در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی از آن ها در ایران متولد شده به وجود آمده اند ایرانی محسوب می شود. حال که طفل متولد در ایران از مادر خارجی متولد در ایران، ایرانی، محسوب می شود! آیا می توان طفل متولد از مادر ایرانی، متولد در ایران را خارجی دانست؟ از این جهت که علت مناط بیان حکم بند ۴ ماده ۹۷۶ قانون مدنی تولد یکی از ابوین در ایران است طفل نیز تبعه ایران محسوب می شود و قید خارجی بودن ابوین در بند ۴ قانون مذکور طبق نظر مشورتی که در این خصوص شده خصوصیتی ندارد و طفل فقط از جهت تولد یکی از ابوین در ایران، تبعه ایران است نه خارجی بودن آن ها. ‌بنابرین‏ مادر ایرانی متولد در ایران علاوه بر مشمول مناط حکم، تابعیت ایرانی را نیز دارد و بنابر قیاس اولویت و تنقیح مناط حکم بند ۴ طفل متولد از او (مادر ایرانی) ایرانی است. اما درباره طفلی که مادر ایرانی او در خارج از کشور متولد شده مناط مذکور در ماده ۴ صادق نیست و چون وضع طفل با سایر شقوق ماده ۹۷۶ قانون مدنی تطبیق نمی کند تبعه ایران به شمار نمی رود.[۱۳۴] برخی از حقوق ‌دانان معتقدند با آنکه در اسلوب تابعیت ایران، تابعیت مادر در تابعیت فرزند مؤثر شناخته نشده، در این بند برای تولد مادر در ایران ارزش حقوقی شناخته شده است[۱۳۵] این ارزش به لحاظ نقش مادر در تربیت فرزند است و چون تولد مادر، مانند تولد پدر، در ایران به طور طبیعی سبب گرایش فرزند به تمدن و فرهنگ این سرزمین و آشنایی و علاقه ی وی نسبت ‌به این فرهنگ می‌گردد، قانون‌گذار آن را به انضمام شرط دیگر یعنی تولد خود شخص در ایران، برای تابعیت ایرانی او کافی دانسته است. ‌به این ترتیب، در این بند اگر تولد شخص در ایران در اعطای تابعیت به او مؤثر بوده تولد پدر یا مادر او هم در ایران در اعطای آن تأثیر داشته و سبب گردیده این تابعیت درباره ی او از هنگام تولد تحقق یابد، خاصه آنکه تولد پدر و مادر هم در ایران نشان می‌دهد که پدر و مادر یا یکی از آن دو نیز پیش از آن در ایران مقیم بوده اند که فرزند آن ها در این کشور بدنیا آمده است این مقدمات برای آنکه
دارنده ی این نوع تابعیت را بتوان از ابتدا دارای شرایط لازم برای بهره مند شدن از تابعیت ایران تلقی کرد به نظر قانون‌گذار کافی آمده است.

در آخر اینکه می توان با وحدت ملاک بند ۱ که کلیه ساکنین ایران را ایرانی می‌داند و همچنین بندهای ۳ و ۴و۵ ماده ۹۷۶ تولد در سرزمین ایران (سیستم خاک) تابعیت ایرانی چنین کودکانی را مسلم دانست.

1401/09/26

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۱۰-۱- تعاریف عملیاتی واژه ها – پایان نامه های کارشناسی ارشد

ابعاد مشکل

در چرخه تبدیل وجه نقد، مدیر مالی به عنوان یک متخصص در کنار مدیر عامل شرکت فعالیت می‌کند و مسئولیت تامین سرمایه مورد نیاز جهت اداره فعالیت‌های شرکت و پرداخت آن را دارد و همچنین زمانی که شرکت اقدام به سرمایه گذاری می‌کند باید تصمیم خود را در ارتباط با بازده سرمایه اتخاذ نمود ه و بررسی کند که میزان بازده سرمایه پروژه مورد نظر متناسب است یا خیر ؟

در این تحقیق ما به دنبال پاسخ دادن ‌به این سوال هستیم :

بین عینی بودن داراییها، بازده دارائیها، بازده حقوق صاحبان سهام و ضریب مالکانه شرکت با چرخه تبدیل وجه نقد در شرکت‌های بزرگ و کوچک رابطه وجود دارد یا نه؟

۴-۱- اهداف تحقیق

هر تحقیقی یک یا چند هدف مشخص دارد که محقق به دنبال دستیابی به آن ها می‌باشد:

هدف اصلی:

ارزیابی ارتباط بین عینی بودن داراییها، بازده دارائیها، بازده حقوق صاحبان سهام و ضریب مالکانه شرکت با چرخه تبدیل وجه نقد

اهداف فرعی:

    1. ارزیابی رابطه بین عینی بودن داراییها با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق

    1. ارزیابی رابطه بین ضریب مالکانه با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق

    1. ارزیابی رابطه بین بازده داراییها با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق

  1. ارزیابی رابطه بین بازده حقوق صاحبان سهام با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق

۵-۱- اهمیت و ضرورت تحقیق

جنبه ابهام برطرف شده

۱- سطوح واقعى و مطلوب وجه نقد و چرخه تبدیل وجه نقد دستخوش تغییرات دائمى است. این وضع باعث مى‌شود که درباره سطح مطلوب چرخه تبدیل وجه نقد، به ‌صورت مستمر (روزانه) تصمیماتى گرفته شود که این امر بر بازده دارائیها، بازده حقوق صاحبان سهام و ضریب مالکانه شرکت تاثیر گذار است. و حال با انجام این تحقیق ، ما دریافتیم که چرخه تبدیل وجه نقد شرکت بر بازده دارائیها، بازده حقوق صاحبان سهام و ضریب مالکانه شرکت تاثیر گذار است و بدین جهت ابهام موجود ‌در مورد در ارتباط بودن متغیرهای فوق الذکر با چرخه تبدیل وجه نقد برطرف گردید.

جنبه مشکلات حل شده

۱- یکی از مشکلاتی که شرکت‌ها با آن مواجه می‌باشند میزان دسترسی به دارایی‌های نقدی بوده و میزان دسترسی شرکت به وجه نقد می‌باشد و این مطلب به عنوان یک مشکل مطرح است که با بالا رفتن سرعت چرخه تبدیل وجه نقد وضعیت بازدهی داراییها، بازدهی حقوق صاحبان سهام و ضریب مالکانه شرکت چگونه خواهد شد و آیا این مطلب در شرکت‌های بزرگ و کوچک به یک صورت بوده و یا اینکه متفاوت می‌باشد.

۲- اگر مدیریت وجه نقد و چرخه تبدیل وجه نقد صحیح نباشند، احتمال دارد فروش و سود شرکت کاهش یابد و چه ‌بسا شرکت در پرداخت به موقع دیون و تعهدات خود ناتوان بماند که این امر بر عینی بودن داراییها، بازده دارائیها، بازده حقوق صاحبان سهام و ضریب مالکانه تاثیر گذار خواهد بود و این امر می‌تواند در شرکت‌های بزرگ و کوچک متفاوت باشد و با توجه به آنچه که شرح آن در بالا رفت یکی از دقدقه های مدیران ارشد شرکت‌ها دستیابی به سطح مطلوبی از چرخه تبدیل وجه نقد می‌باشد تا از این طریق بتوانند به افزایش سودآوری شرکت کمک نمایند و برای دستیابی ‌به این مهم می بایست عواملی را که با چرخه تبدیل وجه نقد در ارتباط می‌باشند و بر آن تاثیر گذار می‌باشند را شناسایی نمایند تا از این طریق بتوانند شرکت را در زمره شرکت‌های پر بازده و سودآور جای دهند و لذا با توجه به آنچه بیان شد یکی از عمده ترین استفاده کننده گان از نتایج این تحقیق مدیران ارشد شرکت‌ها می‌باشند.

جنبه نوآوری:

تنها تحقیق صورت گرفته در زمینه چرخه تبدیل وجه نقد در ایران تحقیق ‌حاجی‌ها و فیض آبادی ۱۳۹۰ می‌باشد که در این تحقیق به بررسی ارتباط چرخه تبدیل وجه نقد و نسبت‌های نقدینگی در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است و هیچ تحقیق دیگری نیز یافت نشد و تا به حال در ایران تحقیقی راجع به ارزیابی ارتباط بین عینی بودن داراییها، بازده دارائیها، بازده حقوق صاحبان سهام و ضریب مالکانه شرکت با چرخه تبدیل وجه نقد در شرکت‌های بزرگ و کوچک در ایران صورت نگرفته است.

۶-۱- سوالات تحقیق

سوال اصلی:

چه رابطه ای بین عینی بودن داراییها، بازده دارائیها، بازده حقوق صاحبان سهام و ضریب مالکانه شرکت با چرخه تبدیل وجه نقد وجود دارد؟

سوالات فرعی:

    1. چه رابطه ای بین عینی بودن داراییها با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق وجود دارد؟

    1. چه رابطه ای بین ضریب مالکانه با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق وجود دارد؟

    1. چه رابطه ای بین بازده داراییها با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق وجود دارد؟

  1. چه رابطه ای بین بازده حقوق صاحبان سهام با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق وجود دارد؟

۷-۱- فرضیه های تحقیق

با توجه به پرسش های محقق، فرضیه های زیر تبیین یافته است:

فرضیه اصلی:

بین عینی بودن داراییها، بازده دارائیها، بازده حقوق صاحبان سهام و ضریب مالکانه شرکت با چرخه تبدیل وجه نقد رابطه وجود وجود دارد.

فرضیات فرعی:

    1. بین عینی بودن داراییها با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق رابطه وجود دارد.

    1. بین ضریب مالکانه با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق رابطه وجود دارد.

    1. بین بازده داراییها با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق رابطه وجود دارد.

  1. بین بازده حقوق صاحبان سهام با چرخه تبدیل وجه نقد در قلمرو تحقیق رابطه وجود دارد.

۸-۱- روش کلی تحقیق

روش تحقیق از جهت هدف: کاربردی

روش تحقیق از جهت روش استنتاج: توصیفی ـ تحلیلی

روش تحقیق از جهت طرح تحقیق: پس رویدادی

۹-۱- قلمرو تحقیق

هر تحقیقی بایستی از نظر قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی دقیقا مشخص گردد تا محقق در تمامی مراحل تحقیق بر آن احاطه کافی داشته و بتواند پیامدهای حاصل از نمونه را به جامعه تعمیم دهد. از آنجا که تحقیق حاضر از جمله تحقیقات کاربردی بوده است، ‌بنابرین‏ به میزان زیادی مرتبط به زمان و مکان می‌باشد.

۱-۹-۱- قلمرو موضوعی

قلمرو این تحقیق از نظر موضوعی: ارزیابی ارتباط بین عینی بودن داراییها، بازده دارائیها، بازده حقوق صاحبان سهام و ضریب مالکانه شرکت با چرخه تبدیل وجه نقد

۲-۹-۱- قلمرو زمانی

قلمرو این تحقیق از نظر زمانی شش سال یعنی بین سال‌های ۱۳۸۵ تا پایان ۱۳۹۱ می‌باشد.

۳-۹-۱- قلمرو مکانی

قلمرو پژوهش از نظر مکانی، شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.

۱۰-۱- تعاریف عملیاتی واژه ها

1401/09/26

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | گفتاردوم: استقلال مالی – پایان نامه های کارشناسی ارشد


در همین راستا از نگاه امام خمینی (ره) بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران در خصوص اهمیت دستگاه قضایی فرمود: «می دانید جمهوری ما اسلامی است و اگر قضاوتش که در رأس آن تقریباً واقع است اسلامی نباشد، ما نمی توانیم به جمهوری مان جمهوری اسلامی بگوییم و این باز جمهوری غیر اسلامی می­ شود. جمهوری اسلامی باید همه نهادهایی که دارد اسلامی باشد از همه مهم تر قضا و قضاوت است که باید موازین اسلام باشد».


ایشان با اشاره به استقلال قوه قضائیه در همه جای دنیا، استقلال آن را در جمهوری اسلامی در پرتو موازین اسلامی دانسته و می­فرمود: «همه جای دنیا قوه قضائیه مستقل است، حالا ما درکشور خودمان که استقلال داریم، نگاه اسلام به قوه قضائیه مستقل بوده و هیچ کس نباید در آن دخالت بکند»[۴۸].

ایشان در همین سخنرانی و بیانات دیگر خود رعایت استقلال دستگاه قضایی و قضات را لازم شمرد و انجام امور ذیل را نافض این استقلال قلمداد می کرد: دخالت مقامات دیگر در قوه قضائیه گوش سپاری قضات به توصیه های ناحق، نقض حکم قاضی حتی از سوی مجتهد دیگر، جوسازی روزنامه ها و سخنرانان برعلیه قوه قضائیه و تضعیف آن، ایستادگی در برابر احکام قضایی، ترتیب اثر دادن به توصیه ها از سوی قضات. با این توضیحات با توجه به داشتن استقلال قضات باید با کمال احتیاط و با کمال ندرت کسی که مجرم است را به جزای عمل خودش برسانند، و توجه به توصیه را از احدی قبول نکنند حتی مقامات قوه مجریه باشند. و قاضی نباید تحت تأثیر کسی باشد. قاضی آزاداست و باید در محیط آزاد عمل کند و چون قاضی مستقل است باید خودش نظر بدهد و تصمیم بگیرد برای احقاق حق.


نمونه ­ای از استقلال قضا و قاضی در اسلام می­پردازیم که استقلال قوه قضائیه از حکومت و قدرت است. (فضل ابن ربیع وزیر متنفذ و مقتدر هارون الرشید در محکمه «ابویوسف قاضی القضات کشور اسلامی» حضور پیدا نمود و ‌در مورد پرونده ای شهادت داد قاضی ابویوسف شهادت او را نپذیرفت و این امر به خلیفه با آن اقتدار و شوکتش بسیار سنگین و گران آمد که قاضی او شهادت وزیر ذی نفوذ او را نپذیرفته و در واقع او را تنبیه ‌کرده‌است بدین جهت خلیفه به قاضی اعتراض نمود که به چه دلیل شهادت فضل بن ربیع را نپذیرفتی؟ قاضی ابویوسف با شجاعت و صراحت گفت من خودم بارها شنیده­ام که فضل خود را بند بند خلیفه می­خوانده، او اگر راست می گفته که بنده خلیفه است، شهادت بردگان در فتوای من مسموع و پذیرفته نیست و اگر دروغ می­گفته است، دروغگو فاسق است و شهادت آدمهای فاسق مقبول نیست و در هر دو صورت شهادت او در محکمه من قابل قبول و پذیرش نسبت خلیفه و وزیرش احساس کردند که اگر موضوع را پس بگیرند نه تنها قاضی زیر بارش نخواهد رفت بلکه آبرویش بر باد خواهد رفت از ادامه موضوع منصرف شدند[۴۹]).

آری بی شائبه است این قضاوت چون در صدر اسلام هم استقلال قضایی جایگاه رفیعی داشت بنظر می­رسد حال هم به همان روش به صورت قوی و محکم باید ‌به این استقلال پایبند بوده و به آن ارج نهاد چرا که دستگاه قضا پناهگاه مردم ستمدیده است و پشتیبان آن ها و قضاوت شریف دوم بدون هیچ واهمه ای و توجه به افراد و گروه ها به طور مستقل عمل نمایند و وظیفه همگان است که ‌به این استقلال افتخار کنند که از اهمیت ویژه و اساسی برخوردار است.

گفتاردوم: استقلال مالی


دستگاه قضایی برای انجام بهینه وظایف و تکالیف قانونی خود نیازمند داشتن امکانات و بودجه لازم است، وضعیت زندگی قضات باید بگونه­ای باشد که با خیالی آسوده به قضاوت بپردازند. این مهم در فرامین حضرت علی (ع) آشکارا دیده شده است و نیز ‌می‌توان در رویه عملی بسیاری از کشورها در برخورد با قضات و ارتقای شأن و مرتبت مادی و معنوی ایشان اهمیت به سطح زندگی و مسائل مادی و رفاهی قضات را به خوبی ملاحظه کرد.

از طرفی برای ایجاد تشکیلات لازم برای حل و فصل دعاوی و رسیدگی به پرونده ­ها که از جمله وظایف مهم قوه قضائیه است، بایستی تشکیلات لازم از قبیل احداث مجتمع­های قضائی، افزایش شعب دادگاه و نیز افزایش استخدام قضات به وجود آید. این مسئله­ای است که قسمت عمده آن بر دوش قوای دیگر از جمله مقننه و مجریه است و با همکاری آن ها حل خواهد شد.

امام خمینی (ره) معتقد است اگر قضاوت بر شخصی تعیّن نداشته باشد می ­تواند از بیت­المال حقوق بگیرد، اگرچه غنی و بی­نیاز از آن باشد، هر چند بهتر است در این صورت از گرفتن حقوق اجتناب کند، ولی اگر قضاوت بر او تعیّن داشته باشد، در صورت نیاز می‌تواند از بیت المال حقوق بگیرد و در صورت بی نیازی این امر خالی از اشکال نیست، هر چند در نهایت به اعتقاد ایشان در این فرض هم گرفتن حقوق اشکالی ندارد.[۵۰]

در نتیجه از دید ایشان دریافت حقوق از بیت المال برای قاضی اشکال ندارد، چه قضاوت بر او متعیّن باشد، چه نباشد و چه او ‌به این حقوق محتاج باشد و چه نباشد از اینرو شیخ انصاری ارتزاق قاضی از بیت المال را جایز می‌داند. البته در ادامه می‌گوید: گرفتن پول از بیت المال برای کسی که صلاحیت آن را دارد جایز است، اگرچه دهنده آن حاکم جابر باشد.[۵۱]

استقلال مربوط به بودجه به ‌عنوان تقریبا عنصر کلیدی در دستیابی به استقلال قضایی است. فقدان استقلال مالی به طور منفی بر اساس قوه قضائیه ضرب می­زند.

بودجه قضایی عامل اقتصادی بسیار مهمی برای تضمین یک سیستم قضایی کارآمد ‌می‌باشد.

به منظور تضمین منابع لازم برای سیستم قضایی و افزایش استقلال بودجه در بعضی از کشورها، قانون اساسی یک حداقل میزان از بودجه دولت را به سیتم قضایی اختصاص داده است. در حالی که افزایش منابع بودجه دولت را به سیتسم قضایی بسیاری از کشورها کمک نموده تا عملکرد کلی خود را بهبود بخشند. مشکل عمده در اختصاص کم بودجه و فقدان مدیریت منابع می‌باشد.

تامین مالی کافی و بدون قید و شرط گام مهمی در جدا کردن قوه قضاییه از نفوذهای نامناسب است. تامین حقوق قضات ویژگی دیگر دکترین استقلال قضایی است. برای تضمین این استقلال قضات بایستی حقوق کافی دریافت نمایند ‌به این حقوق نبایستی منوط به نتیجه کار قضات باشد و در طول خدمت قضایی نباید کاهش یابد.

1 ... 10 11 12 ...13 ... 15 ...17 ...18 19 20 ... 227